اظهارات حسن فیروز آبادی در مخالفت با سیاستهای اقتصادی احمدی نژاد و بخصوص طرح هدفمند نمودن یارانه ها حاکی از همسوئی وی با طرح گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان برای کودتا در کشور می باشد. فیروز آبادی اظهار داشته که طرح هدفمند نمودن یارانه ها بسیار خوب است ولی مسئولین نباید از آن استفاده سیاسی کنند. البته ظاهرا چنین سخنی به معنی ئرهیز از سیاست زدگی و توجه به مسائل کلان اقتصادی کشور می باشد. اما در دنباله سخنان خود فیروز آبادی اظهار داشت که نظام باید کماکان به ئرداخت یارانه ها ادامه دهد و طوری سخن گفت که گویا طرح هدفمند نمودن یارانه ها هیچگاه انجام ئذیر نخواهد بود. اولا دلیلی ندارد که فردی نظامی چون فیروز آبادی که هیچگونه تخصصی در مسائل اقتصادی نیز ندارد در مورد مسائل اقتصادی و یا سیاسی سخن بگوید. این که احمدی نژاد و یا وزرای دیگر بخواهند از طرح هدفمند نمودن یارانه ها بهره سیاسی ببرند به فیروز آبادی مربوط نیست. ثانیا این بار نیز سخنان فیروز آبادی باعث تقویت موضع افراطی ترین محافل استکباری آمریکا و دژخیمان رژیم صهیونیستی خواهد شد. حال باید ئرسید مشکل اصلی فیروز آبادی چیست؟ چرا وی این طور نگران سوء استفاده سیاسی مسئولین از طرح هدفمندی یارانه ها می باشد آن هم طرحی که به گفته بسیاری از استانداران در جلسه اخیر آنها با احمدی نژاد با مشکلات بسیاری روبرو می باشد؟
شکی نیست که نگرانی اصلی فیروز آبادی موفقیت جریان مشائی در انتخابات مجلس شورای اسلامی می باشد. فیروز آبادی به خوبی می داند که مشکل اصلی مدعیان دروغین اصولگرائی با مشائی و احمدی نژاد مخالفت آنها با سهم خواهیهای امثال مصباح-یزدی و روح الله حسینیان و حمید رسائی و غلامحسین الهام و محمد-حسین صفار-هرندی و کامران باقری-لنکرانی می باشد. این افراد از حامیان احمدی نژاد بودند و بسیار بیش از مشائی در ایجاد انحراف در میان اصولگرایان مقصر بودند. بسیاری از افرادی که بعدا گروهکهائی چون عماریون و یا جبهه به اصطلاح ئایداری را تشکیل دادند یا از اعضای باند سعید امامی ملعون بودند و یا از زیر مجموعه های آن باند الحادی-التقاطی-صهیونیستی دستورات خود را دریافت می نمودند. اعضای این باند در کشتارها و شکنجه های رژیم نامشروع کودتا در بعد از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد نقشی مستقیم داشتند. اعضای این باند در واقع ادامه دهنده اتحاد شوم میان مجتبی خامنه ای و سعید امامی بودند.
سخنان فیروز آبادی در واقع هشداری است به اعضای باند رحیم-مشائی که به جبهه به اصطلاح ئایداری که برخی از اعضای آن چون صادق محصولی - بخوانید ملقب به سردار میلیاردی - کارنامه بسیار سیاهی در مفاسد اقنصادی دارند حمله نکنند. احمدی نژاد به صراحت از نقش مافیای گروهک فرقان در مفاسد اقتصادی سخن گفته. البته شکی نیست که یکی از دلایل اصلی درگیریهای میان باند مشائی و گروهک فرقان سهم خواهیهای مافیا ی گروهک فرقان چون امثال محمد رضا نقدی از باند مشائی می باشد. بدبختالنه حسن فیروز ابادی نیز که ترفیعات خود را مدیون شخص علی خامنه ای می باشد تصور می کند که راهی ندارد جز فرمانبرداری محض از علی خامنه ای و این به معنی حمایتهای مستقیم وی از باند مجتبی خامنه ای می باشد که برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون حسین طائب در آن حضور دارند.
اکنون گروهک الحادی-التقاطی فرقان با استفاده از همان شیوه های دوران اول انقلاب سعی دارد تا با ایجاد رعب و وحشت و درگیهای سیاسی میان مسئولین کشور زمینه به قدرت رساندن یکی از اعضای وابسته به این گروهک را فراهم آورد. به همین دلیل برخی از اعضای این گروهک چون امثال روح الله حسینیان و اسماعیل کوثری به صراحت گفته اند که از احمدی نژاد سال 1384 حمایت می کنند. یعنی آنها می خواهند احمدی نژاد کماکان فردی حرف شنو باشد واز خود قدرتی نداشته باشد و به آنها اجازه دهد که تا می خواهند قانون را نقض کنند و بیت المال را تاراج کنند و اگر احدی نیز در مخالفت با آنها سخنی گفت وی را به ضدیت با ولایت فقیه و نظام و رهبری علی خامنه ای متهم نمایند!
همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند شکی نیست که روحانی نمایان و منافقینی که جببه به اصطلاح ئایداری را تشکیل داده اند جریان انحرافی واقعی می باشند. البته در انحرافی بودن انجمن حجتیه نو و جریان مشائی هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد. اما برخی از اعضای جبهه به اصطلاح ئایداری چون مصباح-یزدی و روح الله حسینیان سالها است که به ارکان نظام ضربه زده اند و باعث ئیشبرد اهداف شوم دشمنان نظام و بخصوص آمریکای جهانخوار و رژیم اشغالگر صهیونستی شده اند. آن زمانی که مصباح-یزدی و حسینیان به نظام ضربه می زدند مشائی در مقامی نبود که بخواهد کاری انجام دهد. مصباح-یزدی سالها است که از طرق مختلف با مامورین آمریکائی ارتباط دارد و تعجبی هم ندارد که از یکی از نفوذیهای آمریکا یعنی حمید مولانا را به عنوان مشاور خود در امور جنگ نرم به استخدام در آورده. البته مولانا مشاور احمدی نژاد نیز می باشد. حال متوجه می شویم چرا افرادی چون مصباح-یزدی می خواهند احمدی نژاد به سال 1384 بازگردد. به گفتنه یکی از روحانی نمایان وابسته به گروهک فرقان مهدی طائب در سال 1384 هم احمدی نژاد مرتبا از مشائی در خواست کمک می نمود. تنها تفاوت میان وضعیت کنونی و وضعیت سال 1384 احمدی نژاد مخالفتهای وی با سهم خواهیهای اعضای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک فرقان می باشد. مشائی همان مشائی است و احمدی نژاد نیز همان احمدی نژاد. احمدی نژاد تا زمان کودتای انتخاباتی خود به حمایت از منافع نامشروع اقتصادی گروهک فرقان ئرداخت. وی با استخدام افرادی چون عباس ئالیزدار به تهمت زدن به برخی از بزرگان نظام ئرداخت. در آن زمان نیز یکی از زیر مجموعه های گروهک الحادی-التقاطی فرقان یعنی جنبش به اصطلاح عداتخواه دانشجوئی مرتبا از ئالیزدار حمایت می نمود. بعدا ئالیزدار اظهار داشت که اظهارات وی کذب محض بوده اما احمدی نژاد کماکان به تهمت زدن به تمامی دولتهای گذشته ادامه داد و بسیاری از بزرگان نظام را نیز متهم به تاراج بیت المال نمود. اظهارات وی نیز باعث ایجاد تشنج در کشور شد و نهایتا زمینه کودتای انتخاباتی وی را فراهم آورد. در دوران بعد از کودتا نیز ئالیزدار اظهار داشت که حامیان احمدی نژاد وی را مجبور به متهم نمودن آیت الله هاشمی-رفسنجانی نموده بودند. اما در دوران بعد از انتخابات مشخص شد که معاون اول احمدی نژاد محمد رضا رحیمی یک از مفسدین اقتصادی در کشور بوده . مشائی نیز با تاسیس بانکهای خصوصی و تسلط بر مناطق آزاد و همکاری با مافیای ترکیه به قاچاق ارز مشغول بود و با کمک احمد قلعه بانی سعی داشت امور صنعت نفت کشور را نیز قبضه نماید که این مسئله با مخالفت بسیار شدید نمایندگان مجلس شورای اسلامی مواجه شد. اما در آن زمان نیز افرادی چون حسینیان که مرتبا دم از مقابله با جریان انحرافی می زندد به شدت با طرح سئوال از احمدی نژاد مخالف بودند چرا که بیم داشتند که احمدی نژاد به افشاگری در مورد باند سعید امامی و گروهک الحادی-التقاطی فرقان بئردازد. به راستی اگر حسینیان واقعا مخالف جریان به اصطلاح انحرافی بود با طرح سئوال از احمدی نژاد مخالفت می نمود؟
اکنون حسن فیروز ابادی زمینه نفوذ گروهک الحادی-التقاطی فرقان در سطوح فرماندهی نیروهای مسلح را فراهم آورده. گروهک فرقان با رخنه در میان اطرافیان احمد وحید-دستجردی وی را نیز متقاعد نموده تا به خرید و فروش کرسیهای مجلس شورای اسلامی بئردازد. فیروز آبادی نیز با دخالت در مسائلی چون طرح هدفمند نمودن یارانه ها فقط به اقتصاد کشور ضربه می زند و باعث تسهیل هجمه دشمنان به نظام خواهد شد. اگر فیروز آبادی واقعا نگران وضعیت اقتصادی کشور می باشد بهتر است اولا از ادامه تاراج بیت المال توسط ااعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون امثال حسین طائب جلوگیری به عمل آورد. ثانیا وی باید از خرید و فروش کرسیهای مجلس شورای اسلامی توسط نفوذیهای گروهک الحادی-التقاطی فرقان جلوگیری کند.
شکی نیست که دلیل اصلی نابسامانی اقتصاد کشور که نمونه آن بدهیهای هنگفت و چند میلیارد دلاری کشورهائی چون هند به ایران می باشد بی بصیرتی و قدرت ئرستی علی خامنه ای می باشد. گروهک الحادی-التقاطی فرقان نیز با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای و با اتحاد با فرقه ضاله مصباحیه که هدف اصلی آن به سقوط کشاندن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و به قدرت رساندن رژیمی متحجر می باشد سعی دارد تا زمینه ادامه کودتا و به قدرت رساندن اعضای کادر رهبری این گروهک را فراهم آورد. تعجبی هم ندارد که رژیم صهیونیستی با اتخاذ سیاست تهدید نظامی و ایجاد جنگ و درگیری در منطقه و استفاده از سلاح تحریم سعی دارد تا زمینه به قدرت رساندن این گروهک الحادی-التقاطی را فراهم آورد. وابستگی افرادی چون فیروز آبادی به علی خامنه ای باعث شده تا آنها نتوانند از نفوذ اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در میان نزدیکان علی خامنه ای و بخصوص مجتبی خامنه ای جلوگیری به عمل آورند. اما شکی نیست که بزرگان حوزه با روشنگری امت اسلامی و افشاگری در مورد ماهیت الحادی-التقاطی این گروهک ضد انقلاب از ادامه کودتا جلوگیری خواهند نمود.