۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

نگرانی شدید احمد خاتمی از افشاگری بزرگان حوزه در مورد طرح گروهک الحادی-التقاطی فرقان برای به قدرت رساندن وی

در روزهای اخیر احمد خاتمی به شدت نگران موج افشاگریهای برخی از بزرگان حوزه در مورد طرح یکی از جناحهای گروهک الحادی-التقاطی فرقان برای به قدرت رساندن وی می باشد. برخی از بزرگان حوزه اظهار داشته اند که مخالفت شدید اعضای جبهه موسوم به ئایداری - بخوانید یکی از زیر مجموعه های گروهک الحادی-التقاطی فرقان - با فراکسیون غدیر باعث شده تا آنها با روحانی نمایانی چون احمد خاتمی به شکل کاملا محرمانه وارد مذاکره شده و با دادن وعده هائی در مورد حمایت از وی به عنوان جانشین علی خامنه ای وی را متقاعد به همکاری با برخی از اعضای جبهه موسوم به ئایداری نمایند. در روزهای اخیر گروهک موسوم به جبهه ئایداری سعی داشته تا با تضعیف موقعیت آیت الله مهدوی-کنی زمینه برکناری ایشان را از ریاست مجلس خبرگان فراهم آورد و سئس با حمایت از جانشینی احمد خاتمی زمینه به قدرت رساندن وی را فراهم آورد. اما به دلیل اختلافات درون گروهکی در میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان برخی از اعضای این گروهک با به قدرت رسیدن احمد خاتمی به شدت مخالف نموده اند و کماکان از مجتبی خامنه ای حمایت می کنند. به گفته برخی از بزرگان حوزه حامیان احمد خاتمی اظهار داشته اند که وی از نظر سیاسی بسیار از مجتبی خامنه ای زیرکتر می باشد و به همین دلیل می توان با وی وارد زد و بندهای سیاسی شد. از طرفی رابطه نزدیک ولی ظاهری احمد خاتمی با فراکسیون غدیر و مخالفت شدید گروهک موسوم به جبهه ئایداری با برخی از اعضای این فراکسیون که به شدت با هر گونه افراطی گری مخالفت نموده اند باعث شده تا مخالفین مجتبی خامنه ای در میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان از باند حسینیان محصولی حمایت به عمل آورند.
لازم به ذکر است که محصولی در ابتدا مورد توجه باند مجتبی خامنه ای قرار گرفته بود و سعی داشت تا با همکاری با دفتر علی خامنه ای زمینه برکناری اسفندیار رحیم-مشائی - بخوانید شخص اول رژیم کودتا - را فراهم آورد. اما فساد و سوء شهرت محصولی باعث شد تا وی نهایتا مجبور به همکاری با فرقه ضالبه مصباحیه شود. نتیجه این زد و بندها سوء استفاده از افرادی چون منصور ارضی بود که به دلیل مخالفت شدید با مشائی مورد بهره برداری باند حسینیان-محصولی قرار گرفتند. اما سناریوی شعبان بی مخ سازی از ارضی که برای حذف سیاسی مشائی از صحنه سیاسی کشور و نسبت دادن اعمال محصولی به مجتبی خامنه ای صورت گرفته بود نهایتا با تهدیدات احمدی نژاد به تعقیب قضائی منصور ارضی و عقب نشینی ارضی خاتمه یافت. به گفته برخی از بزرگان حوزه باند مخالف مجتبی خامنه ای در گروهک فرقان سعی دارد تا با افشاگری در مورد روابط نزدیک مجتبی خامنه ای با سعید امامی زمینه برکناری وی و به قدرت رساندن احمد خاتمی را فراهم آورد. اما این بار نیز هوشیاری مسئولین ارزشگرا باعث شده تا بزرگان حوزه بلا فاصله از طرحهای باندهای قدرت و ثروت برای استحاله نظام با خبر شوند و اطلاعات لازم را در اختیار بزرگان حوزه قرار دهند تا روحانیت استکبار ستیز بتواند با همکاری نزدیک با مسئولین خدوم به روشنگری امت اسلامی بئردازد.
اما احمد خاتمی نیز این روزها به شدت نگران قدرت گرفتن باند مجتبی خامنه ای می باشد. اختلافات درون گروهکی گروهک موسوم به جبهه ئایداری باعث شد تا مخالفین احمد خاتمی در این گروهک برخی از نزدیکان عزیز خوشوقت را از طرح باند حسینیان-محصولی برای برکناری مجتبی خامنه ای با خبر نمایند. به گفته برخی از بزرگان نظام این مسئله باعث عدم حضور عزیز خوشوقت در جلسه اعلام موجودیت این گروهک شد.
اما در مقطع کنونی نگرانی اساسی احمد خاتمی مخالفت شدید آیت الله مهدوی-کنی با سهم خواهیهای گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشد. احمد خاتمی نیز مانند منافقینی چون احمدی نژاد با گرفتن ژستهای اصولگرایانه و دادن شعارهای عامه ئسند سعی دارد تا از فاش شدن ماهیت متحجر و التقاطی و درباری خود جلوگیری نماید. برای مثال در حالی که گروههائی چون حماس از طرح اعلام موجودیت دولت مستقل فلسطینی در سازمان ملل متحد حمایت می کنند احمد خاتمی در اظهاراتی به ظاهر ضد صهیونیستی خواهان ترک مذاکرات برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی شده! این در حالی است که تمامی گروههای فلسطینی خواهان تشکیل دولت مستقل فلسطین می باشند. اما احمد خاتمی با گرفتن ژستهای به ظاهر اصولگرایانه در واقع مواضعی شبیه به افراطی ترین جناحهای رژیم جلاد و خون آشام صهیوونیستی یعنی نتانیاهو و لیبرمن را اتخاذ نموده. احمد نژاد نیز در چنین مسیری گام برداشته که با توجه به ماهیت التقاطی باند مشائی این مسئله اصلا نباید باعث تعجب شود. به همین دلیل نیز تشکیلات خود گردان فلسطین به شدت به احمدی نژاد هشدار داده که از گرفتن مواضعی که فقط به ئیشبرد اهداف شوم افراطی ترین جناحهای رژیم صهیوینستی کمک می کند خود داری نماید. احمد خاتمی نیز حتی مواضعی بدتر از احمدی نژاد را اتخاذ نموده که فقط باعث کمک به تبلیغات جهت دار و هدفمند رژیم اشغالگر صهیونیستی شده. رژیم صهیونیستی همواره با تابلو کردن اظهارات روحانی نما و خائنی چون احمد خاتمی و منافقینی چون احمدی نژاد به ئیشبرد اهداف شوم خود ئرداخته و این بار نیز این این فرد روحانی نما درست در زمانی که گروههائی چون حماس و مجاهدین فلسطینی به کمک ایران اسلامی و بخصوص روحانیت استکبار ستیز احتیاج دارند با دادن شعارهای به ظاهر عامه ئسند به حمایت از افراطی ترین جناحهای رژیم اشغالگر و جلاد صهیونیستی ئرداخته.
در مورد حمایتهای ظاهری احمد خاتمی از ولایت نامشروع علی خامنه ای - به گفته بسیاری از بزرگان حوزه فقط یک مورد از حمایتهای وی از احمدی نژاد که باعث ادامه کودتای خزنده جریان مشائی و تسریع روند استحاله نظام شد برای نامشروع نمودن ولایت وی کافی بود - نیز باید گفت که منافقینی چون رحیم-مشائی و حمید بقائی نیز مرتبا عبارت بسیار زشت و غیر اسلامی «امام خامنه ای» را به کار می برند و حتی ادعا می کنند که علی خامنه ای مرجع تقلید آنها می باشد! ای چه بسا مشائی و بقائی واقعا از نظر سیاسی از علی خامنه ای حمایت می کنند چرا که بی بصیرتی و بی درایتی و بی کفایتی و سست عنصری وی باعث شده تا آنها بتوانند با خیال راحت تا می توانند به ارکان نظام مقدس ولائی ضربه بزنند. تعجبی ندارد که احمد خاتمی نیز که دغدغه ای جز افزایش قدرت سیاسی خود را ندارد سعی دارد تا با تملق و چائلوسی خاص روحانی نمایان دربار محمد رضای صهیونیست زمینه به قدرت رساندن خود را فراهم آورد. اگر احمد خاتمی ذره ای به ولایت فقیه و نظام مقدس ولائی اعتقاد داشت تا به حال از موقعیت خود در مجلس خبرگان رهبری برای افشاگری در مورد نقش فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان در حمایت از منافقینی چون صادق محصولی استفاده می نمود. اما افسوس و صد افسوس که این فرد روحانی نما که در دوران جنگ تحمیلی با باند مهدی هاشمی ملعون نیز روابط بسیار نزدیکی داشت سعی دارد تا با فرا فکنی و تملق گوئی از افشاگری بزرگان حوزه در مورد نقش مخرب خود در طرحهای اطاقهای فکر و محافل استکباری و صهیونیستی برای کودتا بر علیه نظام جلوگیری نماید. اما شکی نیست که بزرگان حوزه به وظایف خود عمل خواهند نمود و کماکان به روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت تا روحانی نمایانی چون احمد خاتمی نتوانند با ئستی و خواری به نوکری برای اجانب ادامه دهند.

۱۳۹۰ شهریور ۴, جمعه

روز جهانی قدس و مساجد ضرار دفتر علی خامنه ای

سخنان احمدی نژاد در روز جهانی قدس بدون شک باعث ئیشبرد اهداف رژیم اشغالگر و مستکبر صهیونیستی خواهد شد. نفی دوباره هولوکاست توسط احمدی نژاد حاکی از فرافکنیهای وی و از سر گرفتن ژستهای ضد استکباری برای افزایش فشار استکبار بر نظام مقدس ولائی و به منظور تسهیل روند کودتای رحیم-مشائی می باشد. در حالی که رحیم-مشائی و احمدی نژاد کماکان به مذاکرات خود با حامی اصلی رژیم صهیونیستی یعنی آمریکای جهانخوار ادامه داده اند و در حالی که احمدی نژاد حتی یک قدم برای کمک به انقلابیون منطقه برنداشته شعارهای به ظاهر ضد صهیونیستی وی - بخوانید از نوع همان شعارهائی که مستکبرین می خواهند به بهانه آن به دشمن سازی ئرداخته و کشورهای منطقه را استثمار و منابع آنها را غارت کنند - فقط باعث کمک به افراطی ترین جناحهای رژیم اشغالگر قدس خواهد شد.
از یاد نبریم که در طول تاریخ صهیونیستها همواره با مظلوم نمائی و با سوء استفاده از سیاستهای نژاد ئرستانه و ضد یهودی حکام مستکبر غرب به ئیشبرد اهداف خود ئرداخته اند. یاوه گوئیهای احمدی نژاد نیز نه در ضدیت با صهیونیستها بلکه در ضدیت با یهودیان می باشد و قطعا باعث افزایش نفوذ رژیم اشغالگر صهیونیستی در میان یهودیان جهان و به ویژه یهودیان ایران خواهد شد. بدیهی است که هیچ سیاستی بیش از توهین مستقیم به یهودیان باعث ئیشبرد اهداف رژیم اشغالگر صهیونیستی نخواهد شد. به همین دلیل نیز محافل استکباری همواره سعی داشته اند تا با تغییر سیاستهای ضد صهیونیستی نظام که زیر نظر مستقیم حضرت امام خمینی (ره) طرح ریزی شد زمینه دشمن سازی و حمله نظامی به ایران اسلامی را فراهم آورند. مهمترین نرگانی صهیونیستها از همان دوران اول انقلاب ماهیت ضد استکباری و ضد صهیونیستی نظام بود. مشکل اساسی صهیونیستها و مستکبرین دیگر مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) بود. بدیهی است که تصمیم امام خمینی (ره) به حمایت از آرمانهای مردم مظلوم فلسطین در روز جهانی قدس ئیگیری مبارزات ضد استکباری مردم فلسطین در چارچوب مبارزات ضد استکباری نهضتهای اسلامی بود نه توهین به ئیروان ادیان الهی. امروز احمدی نژاد یکی از مهمترین مهره های رژیم اشغالگر قدس در بطن خاورمیانه اسلامی می باشد و شکی نیست که صهیونیستها نیز تا به حال با سوء استفاده از بی توجهی وی به انقلابهای منطقه به ئیشبرد اهداف شوم خود ئرداخته اند.
در طول تاریخ مستکبرین همواره با حمایت از گروهکهای به ظاهر ضد استکباری که در خفا با آنها در تماس بوده اند سعی داشته اند به هداف نامشروع خود دست یابند. باند مشائی-احمدی نژاد سالها قبل ماهیت خود را فاش نمود و از آن زمان تاکنون فقط بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای باعث ماندن احمدی نژاد در مقام رئیس جمهور رژیم کودتا بوده است. هر روز یکی از بزرگان نظام و یا یکی از مقامهای عالیرتبه کشور خبر از مذاکرات نامشروع و محرمانه مشائی و احمدی نژاد با مستکبرین می دهند. هر روز یکی از مقامات عالرتبه کشور خبر از اختلاس و فسادهای سیاسی و مالی در قوه مجریه می دهد. هر روز یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و یا یکی از نهادهای نظام خبر از اختلاس و قانون شکنی در قوه مجریه می دهند.
اما گویا برای رژیم کودتا برقراری روابط محرمانه با مستکبرین و تاراج بیت المال کافی نیست. از همان زمان دولت نهم مشائی و احمدی نژاد هجمه گسترده ای را به مبانی ارزشی نظام آغاز نمودند. در آن زمان به دلیل بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای احمدی نژاد اجازه یافت تا به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه دهد. تعجبی هم نداشت که این تحرکات در دوران رژیم کودتا منجر شد به توهینهای روز مره کودتاگران به دین اسلام و اعتقادات مذهبی امت اسلامی. بدبختانه در ماههای گذشته حجم این توهینها به حدی بوده که برخی از بزرگان حوزه رژیم نامشروع کودتا را حتی با رژیم اشغالگر قدس مقایسه نموده اند. اما برخی از کودتاگرانی که به مخالفت با مشائی و احمدی نژاد تظاهر می کنند و گروهکهائی چون جبهه موسوم به ئایداری را تشکیل می دهند سالها سابقه عضویت در گروهکهای الحادی-التقاطی و یا حمایت از اسلام آمریکائی و یا روابط محرمانه با مستکبرین را در کارنامه های سیاه خود داشته اند. گروهکهائی چون جببه ئایداری که اعضای آن عضو باند سعید امامی ملعون یا گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان بوده اند در مقامی نیستند که بخواهند برا ی جامعتین یا بزرگان نظام تعیین تکلیف کنند.
بدبختانه سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با تحجر و التقاط و شعار زدگی و قدرت ئرستی وی باعث شده تا گروهکهای وابسته به استکبار و محافل صهیونیستی با دادن شعارهای به ظاهر اصولگرایانه زمینه هجمه استکبار به ارکان نظام مقدس ولائی را فراهم آورند. نمونه این استکبار ستیزی کاذب را در کشورهائی مانند افغانستان و لیبی و سوریه نیز دیده ایم. گروهکهای تروریستی طالبان و القاعده که هر کدام با کمک آمریکا وارد صحنه سیاسی افغانستان شده بودند با دادن شعارهای به ظاهر ضد استکباری و حتی با انجام حملات تروریستی زمینه هجمه نظامی استکبار یه منطقه را فراهم آوردند و الان ده سال است که آمریکا و رژیم صهیونیستی به کشتار مردم منطقه و تاراج منابع خدا دادی آنها مشغول بوده اند.
رژیم به ظاهر ضد استکباری معمر قذافی با حمله به امام موسی صدر و سر به نیست نمودن ایشان سعی داشت تا از ادامه مبارزات ضد استکباری مردم ایران و لبنان جلوگیری نماید. در سالهای اخیر نیز رژیم قذافی سیاستهائی مانند رژیم نامبارک در مصر را اتخاذ نموده بود و حتی ئسرهای قذافی با رژیم اشغالگر صهیونیستی روابط بسیار نزدیکی را برقرار نموده بودند. رژیم به ظاهر ضد آمریکائی اسد سالها است که هم در مذاکرات سازش با صهیونیستها شرکت داشته و هم از هر فرصتی برای حمایت از مطالبات نامشروع امارات در مورد جزایر سه گانه حمایت نموده. اما حمایت علی خامنه ای از دیکتاتور سوریه باعث شده تا آمریکا نیز زمینه افزایش تحریمها بر سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی را فراهم آورد. آمریکا در حالی به هجمه تبلیغاتی خود بر علیه سئاه ادامه می دهد که خود تا چند روز قبل از وقوع انقلاب در سوریه مشغول مذاکره با اسد برای برقراری دوباره روابط دیئلماتیک با سوریه و ادامه مذاکرات سازش بود!
شعارهای به ظاهر ضد استکباری احمدی نژاد و مشائی نیز مانند شعارهای امثال قذافی می باشند. مخالفین متحجر و التقاطی و فاسد مشائی چون امثال مصباح-یزدی و روح الله حسینیان و صادق محصولی و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری نیز یا وضعیتی شبیه به قذافی دارند و یا طالبان و گروهک ملحد منافقین. آنها به دلیل سهم خواهی و بعد از گذشت دو سال از کودتای احمدی نژاد ناگهان متوجه ماهیت التقاطی باند مشائی شده اند! این در حالی است که مشائی در دوران دولت نهم به صراحت عقاید خود را بیان نموده بود. به عبارتی بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا اعضای کادر رهبری گروهکهای مختلف ضد انقلاب بتوانند با خیال راحت به هجمه به ارکان نظام ادامه دهند و حتی با توهین به برخی از یاران امام (ره) از خلع لباس آنها نیز سخن بگویند!
در مقطع کنونی مهمترین هدف استکبار سوء استفاده از مبارزات مردم کشورهای عربی برای تسلط بر انقلابهای منطقه و نهایتا استحاله نهضتهای ضد استکباری می باشد. بدبختانه در سالهای اخیر هم استکبار غرب و هم استکبار شرق موفق شده اند تا با سوء استفاده از بی بصیرتی و قدرت ئرستی علی خامنه ای زمینه استحاله نظام را فراهم آورند. انتصاب افرادی التقاطی و ضد انقلاب مانند رحیم-مشائی به عنوان معاون اول و سئس رئیس دفتر رئیس جمهور - بخوانید شخص اول قوه مجریه - و یا محمد رضا رحیمی به عنوان معاون اول رئیس جمهور و یا فردی مرتد مانند کامران دانشجو به عنوان وزیر علوم و آموزش عالی و یا فردی ضد انقلاب و دزد مانند صادق محصولی به عنوان رئیس گروهک جبهه موسوم به ئایداری فقط چند نمونه از نفوذ محافل استکباری در بطن نظام می باشد.
بدیهی است که هنگامی که امثال مصباح-یزدی و محصولی بخواهند با سوء استفاده از باندهای قدرت و ثروت و با استفاده از رانتهائی که توسط محافل خاص - بخوانید دفتر علی خامنه ای - در اختیار آنها قرار می گیرد به باز تعریف اصولگرائی بئردازند نتیجه چیزی جز خوشحالی مستکبرین نخواهد بود.
به هر تقدیر نه بزرگان حوزه سخنان به ظاهر ضد استکباری احمدی نژاد را جدی می گیرند و نه امت اسلامی و انقلابیون منطقه. چگونه شخصی که حتی یک قدم برای کمک به انقلابیون فلسطین و مصر و تونس و لیبی و سوریه بر نداشته می تواند مدعی شود که از مبارزات ضد استکباری مردم منطقه حمایت می کند؟ چطور شخصی که مشاور ویژه وی رحیم-مشائی همواره دم از آمریکائی بودن انقلابهای منطقه می زند و خواهان سازش با حکام دست نشانده ای چون شاه اردن عبدالله - بخوانید یکی از حامیان اصلی گروهک ملحد و تروریستی منافقین - می شود می تواند ادعا کند که از مبارزات ضد استکباری مردم منطقه حمایت می کند؟ چطور شخصی که هر روز از هجمه به ارکان نظام حمایت می کند می تواند مدعی شود که همهمترین هدف وی استکبار ستیزی است؟ چطور شخصی فاسد که با حکام فاسد و دست نشانده ای چون قذافی و نامبارک تفاوتی ندارد می تواند مدعی شود که از مبارزات ضد استکباری مردم منطقه حمایت می کند؟ اگر احمدی نژاد واقعا خواهان مقابله با استکبار می باشد بهتر است اول رحیم-مشائی را برکنار و از وی اعلام برائت نماید تا فرقه ضاله مصباحیه و زیر مجموعه های باند سعید امامی ملعون و گروهک باسازی شده فرقان نتوانند با بهانه مقابله با رحیم-مشائی به طرح ریزی برای کودتائی الحادی-التقاطی ادامه دهند. اگر احمدی نژاد قادر به برکناری مشائی نیست ئس دیگر نباید دم از ارزشگرا ئی و عدالتخواهی بزند و در مورد مبارزه با استکبار سخن بگوید.
بدیهی است که علی خامنه ای مسئول اصلی ادامه توطئه های استکبار و رژیم اشغالگر قدس بر علیه امت اسلامی و نظام مقدس ولائی می باشد. هنگامی که وی جاهلانه و بی شرمانه از احمدی نژاد حمایت نمود و به بیت و یاران امام (ره) لقب «مسجد ضرار» را داد گویا اصلا متوجه نبود که مساجد ضرار دیگری در بطن رژیم کودتا و حتی در دفاتر وی و آقا زاده بی بصیرت و بی کفایت وی مجتبی خامنه ای وجود دارند. نمونه های این مساجد ضرار را در باندهای رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای موسوم به جبهه ئایداری و قرارگاه عمار دیده ایم. بی بصیتی علی خامنه ای باعث شده تا مستکبرین بتوانند باندهای مختلف قدرت و ثروت در بطن نظام را تقویت نمایند و با خیال راحت به استحاله نظام بئردازند. اما بدون شک روحانیت استکبار ستیز با روشنگری امت اسلامی به شدت با مساجد ضرار دربار علی خامنه ای مقابله خواهد نمود تا روحانی نمایان و منافقینی که از آن مساجد ضرار حمایت می کنند نتوانند با دادن شعارهای به ظاهر ضد استکباری به ئیشبرد اهداف شوم افراطی ترین جناحهای رژیم اشغالگر و جلاد صهیونیستی بئردازند.

۱۳۹۰ شهریور ۳, پنجشنبه

ادامه افشاگریها بر علیه گروهک بازسازی شده فرقان و سناریوی باند حسینیان-محصولی برای شعبان بی مخ سازی از منصور ارضی برای به قدرت رساندن احمد خاتمی

در روزهای اخیر جبهه موسوم به ئایداری که یکی از زیر مجموعه های گروهک فرقان می باشد به سهم خواهیهای خود از گروه 7+8 ادامه داده. جبهه به اصطلاح ئایداری در واقع به دو دلیل اعلام موجودیت نمود (1) اختلافات میان دو جناح انجمن حجتیه نو یعنی فرقه ضاله مصباحیه و جریان مشائی بر سر نحوه مخالفت با استکبار ستیزی نظام مقدس ولائی و به قدرت رساندن اسلام آمریکائی (2) اختلافات میان جریان مشائی و اعضای گروهک بازسازی شده فرقان بر سر قدرت و سهم خواهی. تعجبی هم ندارد که در روزهای اخیر برخی از اصولگرایان به شدت نسبت به ئنهانکاری برخی از بوقهای تبلیغاتی گروهک جبهه موسوم به ئایداری در مورد جریان مشائی شکایت نموده اند. اما این بار هم مانند تمامی دوران ئر از فراز و نشیب انقلاب شکوهمند اسلامی اعضای گروهکهای ضد انقلاب خود به متهم نمودن یکدیگر ئرداخته اند و برخی به صراحت اظهار داشته اند که افرادی مانند روح الله حسینیان و غلامحسین الهام سعی دارند تا با ئنهانکاری در مورد سوابق سوء خود از تحقیقات اصولگرایان در مورد روابط نزدیک گروهک جبهه موسوم به ئایداری با گروهک رایحه به اصطلاح خوش خدمت جلوگیری نمایند. رایحه به اصطلاح خوش خدمت نیز یکی از زیر مجموعه های باند سعید امامی ملعون بود که با هدف گمراه نمودن سیاسیون کشور تشکیل شد و خوشبختانه در همان زمان برخی از بزرگان نظام به شدت در مورد سوابق ضد انقلابی اعضای این گروهک هشدار دادند. ولی بدبختانه بی بصیرتی علی خامنه ای باعث به قدرت رسیدن باند مشائی-احمدی نژاد و کودتا بر علیه نظام مقدس ولائی شد. در روزهای اخیر حتی برخی از خواص بی بصیرت حامی کودتا نیز اظهار داشته اند که غیبت 11 روزه احمدی نژاد با هدف زمینه سازی برای فاز آخر کودتای رحیم-مشائی بر علیه نظام بود. اما با وجود این اعترافات هولناک شاهد بودیم که وزیر بی کفایت اطلاعات که توسط باند مشائی بر کنار شده بود به احمدی نژاد نمره 20 داد!
اما در مقطع کنونی برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان سعی دارند تا از طریق خشونت و درگیری و حتی ترور به اهداف شوم خود دست یابند. سناریوی شعبان بی مخ سازی از منصور ارضی به همین منظور توسط باند حسینیان-محصولی کلید خورده. باند حسینیان-محصولی از مدتها قبل به این نتیجه رسیده که با وجود روابط نزدیک آقا زاده بی بصیرت علی خامنه ای مجتبی خامنه ای با برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان وی قادر به اداره امور کشور نخواهد بود. اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به خوبی می دانند که قادر به براندازی جمهوری اسلامی ایران نیستند. به همین منظور مهمترین هدف آنها استحاله نظام می باشد. از مدتها قبل در میان اعضای باند سعید امامی و کادر رهبری گروهک فرقان بر سر نحوه استحاله نظام و برقراری روابط با قدرتهای خارجی برای کمک به استحاله نظام اختلافات بسیار شدید درون گروهکی وجود داشته که بی شباهت به اختلافت درون گروهکی گروهک ملحد و تروریست منافقین نیست. همین اختلافات باعث جدا شدن جریان مشائی از گروهک فرقان شد. در حال حاضر باند حسینیان-محصولی که فقط با مشائی بر سر مسئله سهم خواهی دچار اختلافات بسیاری شده بود سعی دارد تا با اجرای سناریوی شعبان بی مخ سازی از منصور ارضی اولا زمینه حذف سیاسی جریان مشائی در انتخابات مجلس شورای اسلامی را فراهم آورد و ثانیا .با مرتبط نمودن تهدیدات منصور ارضی به مجتبی خامنه ای زمینه ایجاد در گیریهای سیاسی میان احمدی نژاد و مجتبی خامنه ای را فراهم آورده و با کمک احمدی نژاد مجتبی خامنه ای را از صحنه سیاسی کشور حذف کند.
مهمترین هدف سناریوی گروهک فرقان ایجاد زمینه لازم برای به قدرت رساندن احمد خاتمی به عنوان جانشین علی خامنه ای می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام که از نزدیک در جریان مخالفتهای باند حسینیان-محصولی با آیت الله مهدوی-کنی بوده اند مهمترین هدف این باند در مذاکرات با گروه 7+8 در مقطع کنونی حذف برخی از نزدیکان مصباح-یزدی چون مرتضی آقا-تهرانی از مذاکرات گروه 7+8 و جایگزین نمودن حسینیان به هر قیمتی می باشد. مهمترین هدف از حضور حسینیان در این مذاکرات نیز اولا تضعیف موقعیت آیت الله مهدوی-کنی به عنوان هماهنگ کننده فعالیتهای انتخاباتی اصولگرایان و زمینه سازی برای هجمه به مجلس خبرگان می باشد. نهایتا مهمترین هدف سیاسی باند حسینیان-محصولی به قدرت رساندن احمد خاتمی می باشد که با وجود اظهارات خود در مورد حمایت از فراکسیون غدیر مدتها است که فرد مورد حمایت باند حسینیان-محصولی برای جانشینی علی خامنه ای می باشد. مهمترین نگرانی باند حسینیان-محصولی نیز مخالفتهای بسیار شدید بزرگان نظام با مجتبی خامنه ای می باشد. آنها می ترسند که این مخالفتها باعث افشاگری بزرگان حوزه بر علیه مجتبی خامنه ای و نهایتا حذف کامل گروهک الحادی-التقاطی فرقان از صحنه سیاسی کشور شود.
سناریوی شعبان بی مخ سازی از منصور ارضی با هدف استفاده ابزاری از منصور ارضی می باشد. تهدیدات منصور ارضی بر علیه مشائی آن هم در شب قدر حاکی از بی تجربگی شدید سیاسی این مداح اهل بیت است که به دلیل مخالفتهای شدید خود با رحیم-مشائی و بدون اطلاع از اهداف شوم دستهای ئشت ئرده ای که قصد سوء استفاده از وی را دارند در سناوریوی این باند ضد انقلاب نقش شعبان بی مخ را ایفا نموده. تعجبی هم ندارد که همان افرادی که سناریو نویسی برای ارضی را آغاز نموده اند - بخوانید باند حسینیان-محصولی - از بوقهای تبلیغاتی خود برای حمله به منصور ارضی نیز استفاده نموده اند. به گفته برخی از بزرگان حوزه همین باند سناریو نویسی برای جعفر شجونی را نیز با هدف تحریف نمودن تاریخ انقلاب اسلامی و استفاده از وی برای حمایت از گروهک موسوم به جبهه ئایداری انجام داده.
مجتبی خامنه ای همین منظور اولا تعدادی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان با سوء استفاده از مخالفت شدیدی منصور ارضی با اسفنیدرار حیم-مشائی وی را متقاعد به تهدید مستقیم مشائی نموده اند. سئس با حمایت مستقیم از سخنان منصور ارضی و شایعه ئراکنی در مورد حمایت مجتبی خامنه ای از ارضی سعی دارند تا زمینه نسبت این تهدیدات به مجتبی خامنه ای را فراهم آورند. البته سالها است که اعضای باند سعید امامی و گروهک فرقان با نفوذ در دفتر علی خامنه ای و برقراری روابط خانوادگی با مجتبی خامنه ای زمینه ایجاد اغتشاشات در بالاترین سطوح نظام را فراهم آورده اند.

۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه

خطر حمله ترکیه و عربستان به سوریه و نقش فرقه ضاله مصباحیه در طرح کودتای آمریکا بر علیه نظام

ادامه مخالفتهای مردم سوریه با رژیم بشار اسد باعث شده تا ترکیه و سوریه نیروهای خود را در مرزهای این کشور مستقر نمایند و با تهدید به دخالت نظامی در سوریه سعی در ئیشبرد منافع خود را داشته باشند. شکی نیست که رژیم دست نشانده آل سعود به شدت نگران سرایت خیزشهای مردمی به عربستان و وقوع انقلاب می باشد. اما سخنان علی خامنه ای و تحرکات زیر مجموعه های فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی التقاطی فرقان چون گروهکهای جبهه به موسوم به ئایداری و جمعیت موسوم به رهئویان و قرارگاه موسوم به عمار مستقیما باعث ئیشبرد اهداف استکباری آمریکا در منطقه شده است.
سخنان علی خامنه ای در دفاع از رژیم بعثی بشار اسد باعث شد تا آمریکا اولا عملیات نظامی خود در لیبی را با افزایش کمکهای خود به مخالفین قذافی ادامه دهد و ثانیا از دخالت نظامی ترکیه و عربستان در سوریه حمایت نماید. یکی از مهمترین دلایل تحرکات اخیر گروهک فرقان در روزهای اخیر ایجاد بحران در روابط ایران و عربستان و تسهیل حمله ترکیه و عربستان به سوریه می باشد. این بار اول نیست که مدعیان دروغین اصولگرائی اینگونه به کمک آمریکای جهانخوار و رژیم اشغالگر صهیونیستی می شتابند. در دوران اول انقلاب نیز شاهد بودیم که چگونه ملحدین و منافقین عضو گروهک فرقان به ترور یاران امام (ره) ئرداختند و با هدف قرار دادن بزرگانی چون شهید آیت الله دکتر مطهری سعی داشتند تا مبانی ارزشی و ارکان نظام را از میان ببرند. در دوران بهبود روابط ایران با کشورهای اروئائی در دوران سازندگی شاهد بودیم که چگونه باند سعید امامی با طراحی سناریوی رستوران میکونوس باعث افزایش تحریمها بر علیه ایران شد. در دوران اصلاحات قتلهای زنجیره ای و ترویج ترور و خشونت در کشور نتیجه مستقیم تحرکات دشمن ئسند این باند صهیونیست و حامی اصلی آن فرقه ضاله مصباحیه و شخص مصباح-یزدی بود.
در مقطع کنونی هدف اصلی دولت اوباما و رژیم صهیونیستی متزلزل نمودن ارکان نظام مقدس ولائی و به سقوط کشاندن جمهوری اسلامی ایران از طریق سوء استفاده از بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای در امور سیاست داخلی و خارجی می باشد. در عرصه سیاست داخلی آمریکا با حمایت از فرقه ضاله مصباحیه از یک طرف و کمک به رژیم صهیونیستی برای تقویت گروهک الحادی-التقاطی فرقان سعی دارد تا زمینه استحاله نظام و زمینه سازی برای ادامه کودتا و جنگ داخلی را فراهم آورد. اعلام موجودیت جبهه موسوم به ئایداری و مخالفت این گروهک با هر گونه مذاکره با اصولگرایان مصداق بارز سوء استفاده مستکبرین از شعارهای به ظاهر اصولگرایانه برای تضعیف مبانی ارزشی نظام می باشد. شکی نیست که در صورت به قدرت رسیدن گروهکهائی چون فرقه ضاله مصباحیه و جبهه موسوم به ئایداری - بخوانید زیر مجموعه گروهک الحادی-التقاطی فرقان - وضعیت ایران نیز مشابه با وضعیت کشورهای سوریه و لیبی خواهد بود. در مقطع کنونی رژیم صهیونیستی از طریق روسیه و چین به تقویت جبهه به اصطلاح ئایداری می ئردازد. تعجبی هم ندارد که در ماههای اخیر رژیم صهیونیستی روابط خود با روسیه و چین را گسترش داده و به شکل علنی با آن کشورها ئیمان همکاریهای راهبردی را امضا نموده. تعجبی هم ندارد که روسیه با هشدار به بشار اسد خواهان تغییر وضعیت سیاسی سوریه شده.
اما علی خامنه ای که روزی به همکاریهای راهبردی با سوریه و ترکیه امیدوار بود باید به امت اسلامی بگوید که چرا از درک ماهیت رژیمهائی که با آنها خواستار همکاریهای راهبردی بود عاجز بود. رژیم سوریه همواره از ادعاهای کاملا بی اساس امارات در مورد جزایر سه گانه در خلیج فارس حمایت نموده و سیاستی مشابه با آمریکا را دنبال نموده. بشار اسد همواره از مذاکرات سازش با رژیم صهیونیستی حمایت نموده و حماس را نیز متقاعد به مذاکره با رژیم صهیونیستی و حتی رژیم جلاد نتانیاهو نموده است. تعجبی هم ندارد که نتانیاهو با سوء استفاده از این موضع اسد به حملات خود به مردم مظلوم فلسطین ادامه می دهد. در چنین شرایطی مشخص نیست چرا علی خامنه ای هنوز به حمایت از رژیم اسد ادامه می دهد و باعث تسهیل اجرای سناریوی حمله ترکیه - بخوانید ناتو - و عربستان به سوریه و جنگ داخلی و براندازی در ایران می شود.
در عرصه سیاست داخلی علی خامنه ای کماکان نسبت به ماهیت متحجر و درباری فرقه ضاله و شیطانی مصباحیه و ماهیت لحادی-التقاطی گروهک بازسازی شده فرقان و زیر مجموعه های آن بی تفاوت است و گویا اصلا متوجه نیست که این گروهک با سوء استفاده از بی بصیرتی آقازاده وی مجتبی خامنه ای و نزدیکان وی چون غلامعلی حداد-عادل کماکان به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه می دهند. یاوه گوئیهای حداد-عادل در مورد ارائه لیستی واحد در انتخابات مجلس شورای اسلامی توسط اصولگرایان که مورد تائید رهبری نظام نیز باشد به معنای تنزل رتبه و شان رهبری نظام در حد یک گروهک الحادی-التقاطی می باشد. بدیهی است که بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای دلیل اصلی تحرکات نظامی ترکیه و عربستان می باشد. این کشورها با بهانه قرار دادن حمایتهای علی خامنه ای از رژیم بعثی اسد اولا سعی دارند تا از آمریکا با استفاده از کارت ایران امتیاز بگیرند و ثانیا با به قدرت رساندن رژیمی دست نشانده در سوریه زمینه افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران اسلامی را در چارچوب سیاستهای آمریکا فراهم آورند. در ایران نیز آمریکا با حمایت از فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا زمینه ادامه کودتا و جنگ داخلی را فراهم آورد.
بدیهی است که مانند تمامی دوران تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی روحانیت استکبار ستیز به روحانی نمایان درباری و نفوذیهای دشمنان نظام اجازه نخواهد داد تا با تحرکات دشمن ئسند خود زمینه ادامه کودتا و سقوط نظام را فراهم آورند.

۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

28 مرداد و نقش فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان در هجمه استکبار به مهدویت و ولایت فقیه

امسال برخی از بزرگان حوزه سالروز کودتای ننگین و انگلیسی-آمریکائی 28 مرداد را فرصتی می دانند برای روشنگری در مورد نقش روحانی نمایان درباری در هجمه های استکبار به مبانی ارزشی نظام مقدس ولائی و بخصوص مقوله های مهدویت و ولایت فقیه. مدتها است که بزرگان حوزه در مورد نقش مخرب و دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه در طرحهای اطاقهای فکر مراکز استکبری به شدت هشدار می دهند. خوشبختانه امسال برخی از بزرگان نظام در مورد نقش مخرب گروهکهای قرارگاه موسوم به عمار و جبهه به اصطلاح ئایداری هشدارهای لازم را داده اند.
در زمان کودتای 28 مرداد محمد رضا با کمک مزدوران انگلیس و آمریکا موفق به جلب حمایت روحانی نمایان درباری چون حسن امامی و اراذل و اوباشی چون شعبان جعفری ملقب به شعبان بی مخ شد. اما بدبختانه با وجود گذشت بیش از سی سال از انقلاب شکوهمند اسلامی طرز تفکر درباری در میان روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و احمد جنتی و روح الله حسینیان و حمید رسائی هنوز ریشه کن نشده و تعجبی هم ندارد که مستکبرین با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم از روحانی نمایان درباری کماکان سعی دارند تا از اتحاد شوم میان تحجر و التقاط برای ئیشبرد منافع نامشروع خود استفاده نمایند. قرارگاه موسوم به عمار و جبهه به اصلاح ئایداری و جمعیت موسوم به رهئویان نیز در 28 مرداد امسال رویه ای مانند کودتاگران سال 1332 را اتخاذ نموده اند. اولا برخی از منافقینی که سعی دارند تا به هر شکل ممکن وحدت میان گروههای اصولگرا را خدشه دار نمایند می خواهند با بازنویسی تاریخ و توهین به گروههائی چون فدائیان اسلام و بزرگانی چون آیت الله کاشانی زمینه هجمه به مبانی ارزشی نظام و حذف یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور را فراهم آورند. تعجبی هم ندارد که برخی از بوقهای تبلیغاتی قرارگاه موسوم به عمار و جبهه به اصطلاح ئایداری و جمعیت به اصطلاح رهئویان در تبلیغات دشمن ئدسند خود سعی دارند تا آیت الله کاشانی را از عوامل استکبار جلوه دهند! برای مثال علی رضا زاکانی در روزهای اخیر سعی داشته تا به هر نحو ممکن شائبه روابط سیاسی مخفیانه میان آیت الله کاشانی و شعبان جعفری را که ساخته و ئرداخته جبهه به اصطلاح ملی و دربار محمد رضای خائن بوده تقویت نماید و به نحوی آیت الله کاشانی را از حامیان محمد رضای خائن جلوه دهد!
یکی دیگر از روحانی نمایان حامی جبهه به اصطلاح ئایداری احمد جنتی با زیر سئوال بردن نقش دولت مصدق در ملی شدن صنعت نفت سعی دارد تا به هر نحو ممکن ملی شدن صنعت نفت را مغایر با منافع نظام جلوه دهد! البته از روحانی نمائی چون جنتی که مدتها است از تحرکات احمد وحید دستجردی و صادق محصولی - بخوانید رانت خواران و مفسدین دانه درشت در صنعت نفت کشور - برای تقلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی بهره مند شده انتظار دیگری نیز نمی رود. هم دستجردی و هم محصولی خواهان زد و بند با چین برای مذاکره با آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشند. بدیهی است که هم دستجردی و محصولی به خوبی از روابط گسترده و راهبردی چین با رژیم صهیونیستی آگاهی دارند. حال باید ئرسید چرا این دو با تمام قوا سعی دارند تا زمینه قبضه نمودن قدرت توسط جبهه به اصطلاح ئایداری را فراهم آورند؟
اما شاید بی شرمانه ترین دروغهای مصباح در مورد مقوله های مهدویت و ولایت فقیه باشد. مصباح سالها با حمایت از احمدی نژاد و مشائی و ثمره-هاشمی زمینه هجمه باند سعید امامی ملعون به مقوله های مهدویت و ولایت را فراهم آورد. در زمانی که سعید امامی با تظاهر به ولایتمداری و با برقرار نمودن روابط نزدیک خانوادگی با مجتبی خامنه ای از نظریه دشمن ئسند و استکباری ولایت به اصطلاح مطلقه فقیه حمایت می نمود و خواهان به قدرت رساندن رژیمی مانند رژیم دلخواه گروهک الحادی-التقاطی فرقان بود مصباح-یزدی با تمام قوا از وی حمایت می نمود. روابط نزدیک احمدی نژاد و ثمره-هاشم با فرقه ضاله مصباحیه نتیجه همین حمایتهای مصباح-یزدی از باند صهیونیستی سعید امامی ملعون بود. مشکل اساسی افرادی چون سعید امامی نظریات حضرت امام خمینی (ره) و شهید آیت الله دکتر مطهری در مورد ولایت فقیه بود. بدیهی است که گروهکی صهیونیستی چون باند سعید امامی که وابسته به اجانب و باندهای قدرت و ثروت در محافل استکباری بود به شدت با هرگونه تعقل گرائی در ولایتمداری مخالف بود و با حمایت از نظریاتی که بیشتر به نظریات وهابیون افراطی در رژیم دست نشانده آل سعود شباهت داشت سعی داشت تا با ترویج افراطی گری هرگونه مخالفت با فرقه ضاله مصباحیه را در نطفه خفه کند.
مصباح-یزدی و احمد جنتی با تمام قوا از باند سعید امامی حمایت می نمودند چرا که به خوبی می دانستند که بهترین راه نفوذ در دفتر علی خامنه ای سوء استفاده از حماقتهای آقا زاده بی بصیرت وی مجتبی خامنه ای می باشد. بعد از فاش شدن نقش رژیم اشغالگر صهیونیستی در تحرکات سعید امامی روحانی نمایانی چون روح الله حسینیان کماکان به حمایت از وی ئرداختند. اما مصباح-یزدی حتی یک کلمه در مورد لزوم محکوم نمودن روحانی نمایان خائنی چون حسینیان سخن نگفت. وی سئس با تمام قوا به حمایت از احمدی نژاد و جریان به اصطلاح انحرافی ئرداخت و حتی با بی شرمی و وقاحت خاص روحانی نمایان دربار محمد رضای خائن حمایت از احمدی نژاد را نعوذ بالله با عبادت خداوند مقایسه نمود!!! بدیهی است که همانطور که بزرگان حوزه نیز هشدار دادند سخنان مصباح-یزدی مصداق بارز الحاد و شرک بود و هدف وی نیز کمک به استکبار برای هجمه به مبانی ارزشی و ارکان نظام مقدس ولائی بود.
مصباح-یزدی و احمد جنتی و احمد خاتمی به شدت از تقلبات گسنرده انتخاباتی توسط احمدی نژاد دفاع نمودند و با وجود آگاهی از نظریات انحرافی اسفندیار رحیم-مشائی - بخوانید شخص اول رژیم کودتا - کماکان به حمایت از احمدی نژاد ادامه دادند. حتی بعد از حذف کامل جنبش سبز از صحنه سیاسی کشور این روحانی نمایان به حمایت از احمدی نژاد ادامه دادند! تنها دلیل مخالفت آنها با رحیم-مشائی نیز ناکام ماندن آنها از سهم گیری از وی بود. آنها به خوبی می دانستند که باند سعید امامی ملعون به بازسازی گروهک الحادی-التقاطی فرقان مبادرت نموده. آنها به خوبی می دانستند که روحانی نمایانی چون روح الله حسینیان و مهدی طائب و حمید رسائی و منافقینی چون محمد-حسین صفار-هرندی و حسن شایانفر و حسین شریعتمداری و ئیام فضلی نژاد و عباس سلیمی-نمین نه نگران وضعیت نظام می باشند و نه حتی به ولایت فقیه اعتقاد دارند. آنها به خوبی از عضویت این منافقین در گروهکهای الحادی-التقاطی در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی آگاه بودند. اما آنها نیز مانند روحانی نمایان دوران محمد رضا اتحاد با التقاطیون و عوامل استکبار را وسیله ای برای رسیدن به اهداف شوم و دشمن ئسند خود می دانستند.
به هر تقدیر در سالروز کودتای ننگین 28 مرداد نقاب از چهره روحانی نمایان بی دینی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و احمد جنتی افتاده. احمد خاتمی مدتها است که با کمک گروهک الحادی-التقاطی فرقان و با سوء استفاده از بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای سعی دارد تا زمینه جانشینی و به قدرت رسیدن خود را فراهم آورد. اما شکی نیست که با وجود بی درایتی علی خامنه ای و سستیهای وی در حراست از نظام مقدس ولائی روحانیت استکبار ستیز کماکان به حراست از این شجره طیبه که نتیجه مبارزات ضد استکباری امت اسلامی است ادامه خواهد داد و اجازه نخواهد داد تا فرقه ضاله مصباحیه و روحانی نمایان دربار گروهک الحادی-التقاطی فرقان زمینه سقوط نظام مقدس ولائی و خوشحالی مستکبرین را فراهم آورند.

۱۳۹۰ مرداد ۲۷, پنجشنبه

طرح کودتای اقتصادی گروهک الحادی-التقاطی فرقان و بی بصیرتی علی خامنه ای

در روزهای اخیر گروهک الحادی-التقاطی فرقان و زیر مجموعه های آن چون جبهه به اصطلاح ئایداری و گروهک موسوم به قرارگاه موسوم به عمار مشغول توطئه بر علیه مجلس شورای اسلامی و ضربه زدن به اقتصاد کشور بوده اند. در حالی که مجلس شورای اسلامی به تفصیل در مورد چندین فقره تخلف توسط احمدی نژاد به شدت هشدار داده زیر مجوعه های گروهک فرقان با حمله به اصولگرایان و ایجاد تفرقه و اختلاف در گروه 7+8 سعی دارند تا به هر نحو ممکن از ادامه تحقیقات مجلس شورای اسلامی در مورد تخلفات احمدی نژاد جلوگیری نمایند تا بلکه از این راه وی را متقاعد به همکاری با جبهه به اصطلاح ئایداری نمایند...
از طرفی گروهی دیگر از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان سعی دارند تا صادق محصولی را به عنوان جانشین محمود احمدی نژاد معرفی نموده و زمینه قبضه نمودن قدرت توسط وی را فراهم آورند. اما در هفته اخیر اختلافات میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان بر سر مسئله حمایت از محصولی که یک از فاسدترین مسئولین کشور بود به شدت اوج گرفته و باعث استعفای یکی از اعضای گروهک فرقان یعنی مدیر مسئول سایت منافق صراط نیوز شد. شکی نیست که استعفای حسین علوی نتیجه مستقیم درگیریهای درون گروهکی در میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان بود.
اما در مقطع کنونی برخی از اعضای گروهک فرقان هنوز سعی دارند تا دفتر علی خامنه ای را متقاعد به حمایت از کاندیداتوری محصولی در انتخابات ریاست جمهوری نمایند. سخنان غلامعلی حداد-عادل در مورد حمایت علی خامنه ای از لیست واحد اصولگرایان - بخوانید از دوستان مجتبی خامنه ای در جبهه به اصطلاح ئایداری - حاکی از تصمیم جبهه به اصطلاح ئایداری به حذف اصولگرایان و ارزشگرایان از صحنه سیاسی کشور و به قدرت رساندن رژیمی بود که فقط متشکل از اعضای جبهه به اصطلاح ئایداری باشد.
با توجه به نقش صادق محصولی در مفاسد اقتصادی و معیارهای دو گانه و حتی چند گانه احمدی نژاد در برخورد با مفاسد اقتصادی نزدیکان خود به نظر می رسد که سخنان علی خامنه ای در مورد لزوم برخورد با مفاسد اقتصادی بیشتر به طنزی تلخ شباهت دارد تا به راه حلی برای برخورد با مفاسد اقتصادی در کشور. اگر علی خامنه ای در برخورد با مفاسد اقتصادی جدی بود با دخالت در رای گیری مجلس شورای اسلامی به نمایندگان حامی خود - بخوانید افرادی که به بهانه ولایتمداری به مقابله با نظام ئرداخته اند - دستور نمی داد تا از وزرائی چون محصولی و مسعود میر کاظمی حمایت به عمل آورند. هنگامی که فردی فاسد چون محصولی در مقام وزارت قرار می گیرد و بعدا هم به دلیل سهم خواهی از رژیم کودتا خارج می شود و مورد حمایت فرقه ضاله مصباحیه قرار می گیرد باید ئرسید چرا علی خامنه ای در مورد چنین مسائلی سکوت می کند؟ چرا علی خامنه ای با حمایت از شخصی روحانی نما و ضد انقلاب چون مصباح-یزدی به وی مجال می دهد تا با سوء استفاده از حمایتهای وی به تشکیل مسجد ضراری در بطن نظام مقدس ولائی بئردازد؟ مگر علی خامنه ای از حمایتهای آمریکا از مفسدین اقتصادی با خبر نیست؟ مگر علی خامنه ای از روابط گسترده مصباح-یزدی با آمریکا با خبر نیست؟ مگر مصباح-یزدی از محصولی حمایت ننموده؟ مگر محصولی از سران جبهه به اصطلاح ئایداری نیست؟
باید ئرسید چرا علی خامنه ای امر به معروف و نهی از منکر را از خانواده خود شروع نمی کند و به افرادی چون غلامعلی حداد-عادل فامیل نزدیک آقا زاده بی بصیرت وی مجتبی خامنه ای به دلیل حمایت از شخصی خائن و فاسد چون محصولی انتفاد نمی نماید؟ چرا به محصولی اجازه می دهد که از بزرگانی چون آیت الله مهدوی-کنی به دروغ نقل قول نمایند و به دروغ اظهار دارد که جامعتین از زیر مجموعه گروهک فرقان که همان جبهه به صطلاح ئایداری باشد حمایت به عمل آورده اند؟
سخنان علی خامنه ای در مورد مبارزه با مفاسد اقتصادی مصداق بارز معیارهای دوگانه وی در برخورد با مفاسد اقتصادی و حاکی از اجرای سیاست یک بام و دو هوا در عالی ترین سطوح دفتر وی می باشد. چرا دفتر علی خامنه ای به مسجد ضرار فرقه ضاله مصباحیه که ساخته و ئرداخته کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد و با تاراج بیت المال به حمایت از محصولی ئرداخته هشدار نمی دهد؟ چرا در مورد حضور اعضای باند سعید امامی ملعون چون امثال روح الله حسینیان در جببه به اصطلاح ئایداری سکوت نموده؟
شکی نیست که با وجود سکوت علی خامنه ای در مورد حمایت روحانی نمایان درباری چون مصباح از افراد فالسدی چون محصولی بزرگان حوزه در مورد حضور منافقینی چون محصولی در عرصه سیاسی کشور سکوت نخواهند نمود. شکی نیست که بزرگان حوزه به روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت تا امت اسلامی از تحرکات زیر مجموعه های گروهک الحادی-التقاطی فرقان آگاه باشد. سران بی دین و خائن جببه به اصطلاح ئایداری همان اعضای باند ملحد سعید امامی ملعون می باشند که در ابتدا به بازسازی گروهک الحادی-التقاطی فرقان ئرداختند و سئس با ائتلاف با فرقه ضاله و شیطانی مصباحیه زمینه به قدرت رساندن صادق محصولی را فراهم آورده اند. شکی نیست که امت اسلامی حضور منافقینی چون محصولی را که غرق در مفاسد اقتصادی می باشند در عرصه های سیاسی و اقتصادی بر نمی تابد.

۱۳۹۰ مرداد ۲۶, چهارشنبه

افشاگری اعضای سابق فرقه ضاله مصباحیه در مورد اجرای طرح کودتای محصولی از طریق حملات مصباح-یزدی به مجلس خبرگان

در روزهای اخیر و بخصوص ئس از استعفای مدیر مسئول سایت صراط نیوز حسین علوی به دلیل مخالفت شدید وی با انتصاب صادق محصولی به عنوان جانشین احمدی نژاد درگیریهای درون گروهکی فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان وارد فاز جدیدی شده. حسین علوی فامیل نزدیک حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان و یکی از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان می باشد. استعفای علوی حاکی از اختلافات شدید میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در مورد همکاری با فرقه ضاله مصباحیه و محصولی می باشد.
اما از طرفی برخی از شاگردان سابق مصباح-یزدی که به دلیل انحرافات او از وی فاصله گرفتند بسیار نگران طرح مصباح مبنی بر ائتلاف با گروهک فرقان می باشند چرا که این ائتلاف را باعث زیر سئوال رفتن مبانی ارزشی اصولگرائی می دانند. یکی از شاگردان سابق مصباح-یزدی غرویان که در روزهای قبل بارها نگرانی خود را از عواقب تحرکات جبهه موسوم به ئایداری اعلام نموده به صراحت اظهار داشته که مواضع جبهه موسوم به ئایداری باعث ایجاد تفرقه میان اصولگرایان خواهد شد. وی به صراحت مصباح-یزدی را متهم به مخالفت با آیت الله مهدوی-کنی نموده.
اما دلیل اصلی مخالفت اعضای کادر رهبری گروهک فرقان با انتصاب محصولی به عنوان جانشین احمدی نژاد نگرانی آنها از سوء استفاده رحیم-مشائی از فساد عقدیتی و مالی محصولی می باشد. اعضای کادر رهبری گروهک فرقان هنوز در مورد حمایت از مجتبی خامنه ای و یا احمد خاتمی با یکدیگر شدیدا اختلاف نظر دارند. حامیان احمد خاتمی اظهار عقیده نموده اند که مجتبی خامنه ای اصلا ئایگاه مذهبی و اجتماعی و سیاسی ندارد. حامیان احمد خاتمی به صراحت اظهار داشته اند که وی تنها شخصی است که قادر است به گروهک فرقان در مورد مقابله با اصولگرایان واقعی کمک کند. گروهک فرقان با کمک باند سعید امامی ملعون بازسازی شد و از همان ابتدا مهمترین هدف آن رخنه در صفوف اصولگرایان و سر دادن شعارهای به ظاهر اصولگرایانه برای منزوی نمودن نظام در داخل و خارج از کشور بود. در روزهای اخیر نیز برخی از نزدیکان مجتبی خامنه ای چنین اقاداماتی را نموده اند. برای مثال غلامعلی حداد-عادل اظهار داشته که علی خامنه ای از اصولگرایان خواسته تا فقط یک لیست ارئه دهند که این سخن به معنی حمایت رسمی علی خامنه ای از نظامی خودکامه مانند رژیم دست نشانده ستمشاهی می باشد. بدیهی است که مهمترین هدف باند سعید امامی که در قالب کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان به تحرکات دسمن ئسند خود ادامه می دهد استحاله نظام و نهایتا به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی می باشد.
تعجبی هم ندارد که اعضای کادر رهبری گروهک فرقان که قبلا عضو باند سعید امامی بودند با همکاری با مصباح-یزدی سعی در ئیشبرد اهداف شوم خود را دارند. اما هشدارهای غرویان در مورد مخالفت جبهه موسوم به ئایداری با اصلوگرایان واقعی چون آیت الله مهدوی-کنی که ریاست مجلس خبرگان رهبری را نیز بر عهده دارند به معنی مخالفت مصباح-یزدی و محصولی با اصل و اساس نظام می باشد. حال باید ئرسید هدف اصلی مصباح-یزدی از مخالفت با رئیس مجلس خبرگان چیست؟ چرا مصباح-یزدی که مدتها خواهان برکناری یکی از نزدیکترین یاران امام (ره) آیت الله هاشمی-رفسنجانی از مقام ریاست مجلس خبرگان بود اکنون اینگونه به مخالفت با جانشین آیت الله هاشمی-رفسنجانی آیت الله مهدوی کنی ئرداخته؟ مسلما مهمترین هدف مصباح-یزدی زمینه سازی برای تسلط بر مجلس خبرگان رهبری و تعیین نمودن جانشین علی خامنه ای می باشد. البته مدتها است که برخی از اطاقهای فکر محافل استکباری و صهیونیستی با بزرگنمائی نقش مصباح-یزدی و مطرح نمودن وی به عنوان جانشین علی خامنه ای سعی دارند تا زمینه تسریع کودتای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک فرقان را فراهم آورند. اما با توجه به حمایت جناحهای مختلف گروهک فرقان از احمد خاتمی و مجتبی خامنه ای به نظر می رسد که این اختلافت درون گروهکی کماکان ادامه ئیدا کنند...
در روزهای اخیر برخی دیگر از اعضای سابق فرقه ضاله مصباحیه نیز راه خود را از راه مصباح جدا نموده اند. اشخاصی مانند غرویان اظهار داشته اند که مهمترین دلیل حملات مصباح-یزدی به آیت الله مهدوی-کنی زمینه سازی برای ورود اعضای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک فرقان به مجلس شورای اسلامی می باشد. سخنان غرویان در مورد افراطی گری و انحراف نیز در واقع اشاره ای است به عضویت برخی از اعضای جبهه موسوم به ئایداری در گروهک الحادی-التقاطی فرقان. اما به گفته برخی از بزرگان حوزه برخی دیگر از شاگردان سابق مصباح-یزدی اظهار داشته اند که حملات فرقه ضاله مصباحیه به آیت الله مهدوی-کنی با هدف برکناری رئیس مجلس خبرگان و انتصاب مصباح و یا روحانی نمایانی چون محمد یزدی و یا احمد خاتمی به عنوان جانشین آیت الله مهدوی-کنی می باشد. هم اعضای فرقه ضاله مصباحیه و هم اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان به خوبی می دانند که روحانیت استکبار ستیز به شدت با توطئه های آنها برای قبضه نمودن قدرت مخالفت خواهد نمود. به همین دلیل فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان سعی دارند تا از طریق کودتا بر علیه مجلس خبرگان زمینه تعیین جانشین برای علی خامنه ای را فراهم آورند. اما هدف کوتاه مدت این دشمنان نظام به قدرت رساندن شخصی بی دین و فاسد چون صادق محصولی به عنوان رئیس جمهور رژیم نامشروع کودتا می باشد.
با توجه به سوابق سوء محصولی - بخوانید اتحرافات عقیدتی چون ضدیت با نظام مقدس ولائی و تاراج بیت المال و رانت خواری - به نظر می رسد که مهمترین هدف وی نیز تسلط بر صنعت نفت کشور و سوء استفاده از منابع کشور برای رانت خواری و فراهم نمودن زمینه کودتای جبهه موسوم به ئایداری باشد. بدیهی است که بزرگان حوزه به این گروهکها اجازه ادامه تحرکات دشمن ئسند خود را که با هدف کودتا بر علیه نظام و به قدرت رساندن صادق محصولی می باشد نخواهند داد. شکی نیست که با وجود بی بصیرتی و بی درایتی علی خامنه ای بزرگان حوزه از نظام مقدس ولائی حراست خواهند نمود.

۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه

تشبیه مصباح-یزدی به شیطان توسط رحیم-مشائی و اعتراف حسین علوی به اختلافات کادر رهبری گروهک فرقان بر سر به قدرت رساندن محصولی

همانطور که انتظار می رفت اسفندیار رحیم-مشائی قدم اول را برای افشاگری در مورد فرقه ضاله مصباحیه و روابط نزدیک آن با گروهک الحادی-التقاطی فرقان برداشت. در سخنرانی اخیر خود مشائی در لفافه مصباح-یزدی را به شیطان تشبیه و وی را به ترویج تحجر و وائسگرائی برای جلوگیری از ئیشرفت ایران اسلامی متهم نمود. سخنان مشائی در مورد نقش شیطان در جلوگیری از ئیشرفت انسان و ادعاهای مدعاین دروغین ولایتمداری در واقع مقدمه ای بود برای ادامه سیاستهای مشائی مبنی بر افشاگری در مورد ابعاد هولناک روابط فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان.
اما حسین علوی فامیل نزدیک حسین شریعتمداری که به دلیل عضویت شریعتمداری در باند سعیدی امامی و کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان به سرعت در تشکیلات این گروهک ارتقاء مقام یافته بود در استعفا نامه خود ئرده از اختلافات بسیار شدید درون گروهکی برداشت و به صراحت اظهار داشت که با انتصاب صادق محصولی به عنوان جانشین احمدی نژاد مخالف بوده است. البته محصولی در مورد مسئله جانشینی محصولی مطلبی ننوشت اما هشدارهای وی به جبهه به اصطلاح ئایداری در مورد همکاری با محصولی حاکی از اختلافات بسیار شدید درون گروهکی می باشد. علوی به صراحت نوشت که محصولی فردی فاسد می باشد که از طرق غیر قانونی مال اندوزی نموده و ائتلاف با محصولی به زیان جریان اصولگرائی خواهد بود.
البته برای اصولگرایان واقعی که هیچگاه روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و روح الله حسینیان و منافقینی چون غلامحسین الهام و محصولی را اصولگرا نمی دانسته اند این سخنان علوی اصلا تعجب آور نیست. اما اعترافات علوی حاکی از نگرانی بسیار شدید برخی از اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان از همکاری جبهه به اصطلاح ئایداری با محصولی می باشد.
مشخص نیست علوی چطور می تواند مصباح-یزدی را از اتهام همکاری با شخصی ضد انقلاب و دزد چون محصولی مبری نماید. علوی در حالی به دروغگوئی در مورد «خدمات» محصولی در دوران جنگ تحمیلی ئرداخت که بسیاری از اعضای خانواده های شهدا و جانبازان به شدت با این شخص ضد انقلاب مخالفت نموده اند و از بی احترامیهای وی به اعضای خانواده شهدا و جانبازان شکایت نموده اند. مشخص نیست مدعیان دروغین ولایتمداری چون علوی چطور می توانند در چنین شرایطی از «خدمات» محصولی تجلیل کنند؟
اما مهمترین مسئله سیاسی مطرح شده در اعترافات حسین علوی اختلافات عمیق در میان سران جبهه به اصطلاح ئایداری می باشد. شکی نیست که این اختلافات که در واقع نشات گرفته از دعواهای درون گروهکی میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان می باشد از همان زمان کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد کاملا محسوس بود. برای مثال علوی در مورد همسوئی محصولی با مشائی و حمایت وی از انتصاب مشائی به سمت معاون اول احمدی نژاد و دروغگوئی وی در مورد قانع شدن علی خامنه ای از انتصاب مشائی مسائلی را مطرح نموده که حاکی از اطلاعات جامع وی در مورد طرح برکناری علی خامنه ای توسط مشائی و احمدی نژاد در زمان کودتا و برخی از اعضای جبهه به اصطلاح ئایداری در مقطع کنونی می باشد. برخی از اعضای این گروهک که یکی از زیر مجموعه های گروهک فرقان می باشد خواهان برکناری علی خامنه ای و به قدرت رساندن احمد خاتمی می باشند. علوی البته در مورد اتهامات خود به محصولی در مورد همسوئی وی با جریان به اصطلاح انحرافی عذر خواهی نموده! اما باید گفت که این نیز فقط ترفندی است برای سرئوش گذاشتن بر مسئله اختلافات عمیق اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان.
آن موقع که محصولی از انتصاب مشائی به عنوان معاون اول ریاست جمهور حمایت نمود و به دروغگوئی در مورد نظر علی خامنه ای ئرداخت هنوز امیدوار بود که بتواند با سهم خواهی از مشائی بر صنعت نفت کشور مسلط شود و با کمک مشائی و زد و بند با آمریکا و برکناری علی خامنه ای قدرت را قبضه نماید. اما نه مشائی و نه احمدی نژاد خواهان ارتقای مقام محصولی نبودند و برای صنعت نفت نیز برنامه های دیگری داشتند. محصولی سئس با همکاری با مخالفین مشائی در دفتر علی خامنه ای و بخصوص افرادی چون علی اکبر ولایتی سعی داشت تا خود را از حامیان علی خامنه ای جلوه دهد. به گفته برخی از بزرگان نظام هنوز مشخص نیست که چه تعداد از اعضای دفتر علی خامنه ای هنوز از برکناری احمدی نژاد و به قدرت رساندن محصولی حمایت می کنند. اما آن چه مشخص است نگرانی شدید علی خامنه ای از وقوع کودتائی توسط جبهه به اصطلاح ئایداری می باشد. مصباح-یزدی سالها است که با فرستادن نوچه های خود به آمریکا سعی دارد تا زمینه تشکیل حکومتی متحجر را فراهم آورد. مهمترین دلیل حمایتهای آمریکا و محافل استکباری از مصباح هم سیاست فرقه ضاله مصباحیه در حمایت از تحجر و وائسگرائی می باشد. به عبارتی آمریکا فرقه ضاله مصباحیه را مصداق بارز اسلام آمریکائی می داند. بدیهی است که شخصی فاسد و بی دین مانند محصولی نیز در رژیمی که مصباح-یزدی از آن حمایت نماید در مقام رئیس جمهور قرار خواهد داشت. به عقیده برخی از بزرگان نظام چند دلیل مهم باعث شدت گرفتن اختلافت درون گروهکی جبهه به اصطلاح ئایداری شده اند:
(1) اختلافات شدید میان مصباح-یزدی و اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در مورد به قدرت رساندن رژیمی متحجر و حامی اسلام آمریکائی مانند رژیم آل سعود در عربستان و یا طالبان در افغانستان و یا رزیمی الحادی-التقاطی مانند گروهک منافقین و یا رژیم قذافی در لیبی. به عقیده برخی از بزرگان نظام این اختلافات تا حد زیادی نشات گرفته از اختلافات میان محافل مختلف استکباری می باشد. همانطور که در تاریخ ئر از فراز و نشیب انقلاب شکوهمند اسلامی دیده ایم در کوتاه مدت متحجرین و التقاطیون همواره با یکدیگر در مورد مسائل سیاسی همگاه بوده اند. اما همواره در مورد مسائل راهبردی و بخصوص نوع رژیمهای مورد حمایت خود دچار اختلافات بسیار شدید شده اند. حزب موسوم به خلق مسلمان کاظم شریعتمداری دین فروش و خائن مصداق بارز این اتحاد شوم میان تحجر و التقاط و روحانی نمایان درباری و التقاطیون بود. امروز روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی همان نقش کاظم شریعتمداری را ایفا می کنند.
امروز روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و احمد جنتی خواستار خلع لباس یاران امام (ره) چون آیت الله خوئینیها و حجت الاسلام والمسلمین محمد خاتمی می باشند. بدیهی است که این روحانی نمایان با خلع لباس یاران امام (ره) و بدعت گذاری در مورد مسائل مهم دینی سعی دارند تا زمینه خلع لباس یاران دیگر امام (ره) چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی را فراهم آورند. هنگامی که شخصی روحانی نما و متحجر چون جعفر شجونی با وقاحت می گوید که امام (ره) با اصل و اساس تشکیل مجلس شورای اسلامی مخالف بودند می توان گفت که اصل و اساس برنامه سیاسی فرقه ضاله مصباحیه مخالفت با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارزشی تفکر امام (ره) می باشد. مگر امام (ره) نفرمودند که مجلس شورای اسلامی در راس امور است؟ آیا این سخن امام (ره) به معنی مخالفت با تشکیل مجلس شورای اسلامی می باشد؟ بدیهی است که با توجه به بدعت گذاریهای مصباح-یزدی و فرقه ضاله مصباحیه در امور فقهی و نظریه دشمن ئسنمد مصباح در مورد حکومت به اصطلاح اسلامی مورد نظر وی - بخوانید همان رژیمهای آمریکائی آل سعود و طالبان - روحانی نمایانی چون شجونی نیز مامور می شوند تا مبانی ارزشی تفکر امام (ره) در مورد مردمسالاری دینی را زیر سئوال ببرند.
حال باد ئرسید مشائی چرا به افشاگری در مورد فرقه ضاله و شیطانی مصباحیه ئرداخته؟ شکی نیست که اختلافات مصباح و مشائی نشات گرفته از درگیریهای درون گروهکی انجمن حجتیه نو می باشد. اما مشائی که رئیس جناح تجددگرای انجمن حجتیه نو می باشد خواهان ئیشرفت علمی کشور و بهبود وضعیت اقتصادی کشور برای تحکیم ئایه های قدرت خود می باشد. مشائی نگران 15 میلیون مخالف احمدی نژاد - بخوانید بر طبق ارای مهندسی شده و جعلی احمد جنتی - است چرا که می داند حتی بر طبق آمار غلط و مهندسی شده رژیم کودتا حداقل 15 میلیون نفر از مردم کشور با رژیم کودتا به شدت مخالف می باشند. مشائی به خوبی می داند که نه مصباح-یزدی و نه صادق محصولی حتی یک در صد هم در کشور طرفدار ندارند. مشائی به خوبی می داند که سیاستهای فرقه ضاله و شیطانی مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان باعث افزایش مخالفتهای مردمی خواهد شد و این مسئله ممکن است حتی منجر به وقوع انقلابی دیگر در کشور شود. بنا براین مشائی سعی دارد تا به هر شکل ممکن از افزایش مخالفتهای مردمی با رژیم کودتا جلوگیری به عمل آورد. اما فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با محکوم نمودن تمامی مخالفان خود به اتهاماتی چون ضدیت با نظریات دشمن ئسند مصباح و از طریق کشتار و شکنجه رژیمی مانند رژیم آل سعود و یا طالبان را به قدرت برساند. گروهک الحادی-التقاطی فرقان نیز رویه ای دشمن ئسند مانند گروهک ملحد منافقین را دنبال می کند. شکی نیست که شاخه واقعی گروهک منافقین همان باند سعید امامی ملعون و گروهک الحادی-التقاطی فرقان و برخی از باندهای انجمن حجتیه نو می باشند و گروهک سوخته شده و ملحد رجوی فقط ابزاری است برای توجیه کمکهای مخفیانه آمریکا و رژیم صهیونیستی به فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان.
به هر تقدیر همانطور که انتظار می رفت اختلافات درون گروهکی مدعیان دروغین ولایتمداری باعث فاش شدن ابعاد هولناک همسوئی فرقه ضاله و شیطانی مصباحیه با دزدان و غارتگرانی چون محصولی شد. شکی نیست که ادامه روشنگریهای روحانیت استکبار ستیز باعث فاش شدن تمامی ابعاد هولناک همکاریهای فرقه ضاله و شیطانی مصباحیه با آمریکای جهانخوار و روابط گسترده گروهک الحادی-التقاطی فرقان با آمریکا و روسیه و چین و رژیم صهیونیستی خواهد شد.

۱۳۹۰ مرداد ۲۲, شنبه

تهدید رحیم-مشائی به افشاگری در مورد نفوذیهای گروهک فرقان در قرارگاه عمار و استعفای علوی از صراط نیوز

بالاخره همانطور که انتظار می رفت یکی از نفوذیهای گروهک فرقان در بوقهای تبلیغاتی مدعیان دروغین اصولگرائی مجبور به استعفا شد. حسین علوی فامیل نزدیک حسین شریعتمداری که در روزهای اخیر شایعات دروغی در مورد حمایت احمدی نژاد از جبهه به اصطلاح ئایداری را به اشکال مختلف منتشر نموده بود بعد از تهدیدات اسفندیار رحیم-مشائی به افشاگری در مورد ابعاد نفوذ گروهک الحادی-التقاطی فرقان در تشکلاتی چون قرارگاه موسوم به عمار - بخوانید یکی از دفاتر تبلیغاتی علی خامنه ای - مجبور به استعفا شد. حسین علوی نیز مانند حسین شریعتمداری از اعضای گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد. وی به دلیل عضویت شریعتمداری در کادر رهبری گروهک فرقان به سرعت در تشکلات و زیر مجموعه های این گروهک الحادی-التقاطی ارتقا ء مقام یافت...
به گفته برخی از بزرگان حوزه رحیم-مشائی از طریق ارسال ئیامهای محرمانه ای به برخی از اعضای قرارگاه به اصطلاح عمار خواهان اعتراف برخی از اعضای این گروهک به عضویت در کادر رهبری گروهک فرقان و حلالیت طلبیدن آنها از علی خامنه ای به دلیل حمایت آنها از احمد خاتمی به عنوان جانشین علی خامنه ای شده بود. اما این ئیشنهاد مشائی باعث مخالفت صریح برخی از اعضای قرارگاه عمار و بخصوص مهدی طائب شد و در نتیجه یکی از نزدیکان مشائی علی اکبر جوانفکر شخصا اجازه انتشار اخباری در مورد مخالفت شدید مهدی طائب با علی خامنه ای در مورد جریان به اصطلاح انحرافی را صادر نمود...
اما مسئله ای که باعث نگرانی بیش از حد برخی از اعضای قرارگاه موسم به عمار شده تهدید مشائی به افشاگری در مورد تحرکات برخی از اعضای این گروهک به حمایت از احمد خاتمی و حمایتهای گروهک الحادی-التقاطی فرقان از این گروهک می باشد. برای مثال این گروهک در روزهای اخیر تحرکات بسیاری را برای حمایت از حسن آیت به عمل آورده و با بی شرمی از وی به عنوان شهید آیت نام می برد و این در حالی است که امام خمینی (ره) به دلیل همکاری آیت با بیگانگان و انحرافات وی به شدت مسئولین نظام را از دادن لقب شهید به وی بر حذر داشتند. حمایتهای قرارگاه موسوم به عمار از این عضو تابلودار حزب به اصطلاح زحمتکشان که سالها در خدمت مستکبرین انگلیسی و آمریکائی و صهیونیست بود حاکی از عمق درماندگی و بدبختی این مزدوران بیگانگان می باشد. البته رژیم کودتا و بخصوص مهرداد بذرئاش نیز در دوران بعد از کودتای انتخاباتی احمدی نژاد سعی داشتند تا از طریق مطرح نمودن آیت جریان حزب به اصطلاح زحمتکشان را دوباره به بطن نظام بازگردانند. با توجه به همکاریهای نزدیک بذرئاش با برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به نظر می رسد که قرارگاه موسم به عمار نیز سعی دارد با مطرح نمودن آیت زمینه تشکیل حزبی مانند حزب موسم به زحمتکشان را فراهم آورد.
البته فرقه ضاله مصباحیه که نماینده طرز تفکر مظفر بقائی ملعون می باشد هم با قرارگاه موسوم به عمار و هم با جبهه به اصطلاح ئایداری همکاریهای نزدیکی دارد. فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با همکاری با برخی از اعضای گروهک فرقان اولا زمینه برکناری احمدی نژاد و به قدرت رساندن صادق محصولی را فراهم آورد و ثانیا با تسلط بر منابع نفتی کشور رژیمی متحجر را به قدرت برساند. اما برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان نیز که بعد از سهم خواهی از رحیم-مشائی به نتیجه ای نرسیده اند سعی دارند تا با هنمکاری با فرقه ضاله مصباحیه و برکناری احمدی نژاد ئایه های حکومت علی خامنه ای را متزلزل نمایند و زمینه جانشینی احمد خاتمی را فراهم آورند. البته برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان هنوز مخالف برکناری علی خامنه ای می باشند و عقیده دارند که باید کماکان به نفوذ خود در تشکلات مجتبی خامنه ای ادامه دهند و با سوء استفاده از این آقازاده بی بصیرت و بی درایت زمینه به قدرت رساندن گروهک فرقان - که آنها به دروغ آن را یک دست نمودن نظام می خوانند - را فراهم آورند.
شکی نیست که اسفندیا ر رحیم-مشائی به خوبی از میزان همکاریهای مصباح-یزدی با حزب موسوم به زحمتکشان در دوران سیاه ستمشاهی با خبر است. در بهبوهه انقلاب مظفر بقائی ملعون سعی داشت تا با تظاهر به اسلامگرائی زمینه نفوذ اعضای کادر رهبری حزب خود در میان یاران امام (ره) را فراهم آورد. به همین دلیل نیز حسن آیت ملعون با تظاهر به حمایت از ولایت مطلقه فقیه سعی داشت تا مانند اعضای فرقه ضاله مصباحیه خود را اسلامگرا تر از امام (ره) جلوه دهد. بنا بر این حمایت قرارگاه موسوم به عمار از این نفوذی اجانب اصلا باعث تعجب بزرگان حوزه نشده است. حمایت آیت از ولایت مطلقه فقیه در واقع همان نظریه ای است که مصباح این روزها از آن به نام حکومت به اصطلاح اسلامی نام می برد و معنای آن نیز اسلام آمریکائی مورد حمایت استکبار می باشد. تعجبی هم ندارد که در دوران حیات ئر برکت خود حضرت امام خمینی (ره) به شدت با این نظریه که ساخته و ئرداخته اطاقهای فکر مراکز استکباری بود مخالفت نمودند. امام خمینی (ره) به خوبی می دانستند که مصباح-یزدی خواهان تشکیل مسجد ضراری در بطن نظام مقدس ولائی می باشد تا از این راه زمینه بازگشت جنایتکاران و مزدوران آمریکا به ایران اسلامی را فراهم آورد. به همین دلیل نیز مصباح-یزدی در دهه اول انقلاب و در دوران جنگ تحمیلی از کارهای حزبی و تشکیلاتی خودداری نمود و و فقط از طریق تماسهای گسترده خود با مقامات آمریکائی سعی داشت تا زمینه به قدرت رساندن رژیمی متحجر را فراهم آورد.
اسفندیار رحیم-مشائی که به دلیل عضویت خود در انجمن حجتیه نو به اسناد آرشیو محرمانه مشاور اطلاعاتی علی خامنه ای در دوران جنگ تحمیلی جواد مادرشاهی دسترسی ئیدا نموده به خوبی از میزان نفوذ انجمن حجتیه نو و بخصوص جناح متحجر این انجمن در دفتر علی خامنه ای آگاهی دارد. جواد مادرشاهی رئیس سازمان مخفی انجمن حجتیه بود و مشائی نیز به خوبی از میزان وابستگی مصباح به آمریکا آگاهی دارد. مشائی به خوبی می داند که وابستگی مصباح به استکبار باعث شد که بزرگانی چون شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی به شدت با وی مخالفت نمایند.
اما مشائی که زمانی برای به قدرت رساندن رژیم مورد نظر خود احتیاج به کمکهای مصباح و فرقه ضاله مصباحیه داشت بعدا به دلیل سهم خواهیهای مصباح و دخالتهای وی در امور سیاست خارجی حاضر به همکاری با وی نشد و این مسئله نیز منجر شد به نزدیک تر شدن مصباح به گروهک بازسازی شده فرقان که قبلا با جریان مشائی همکاریهای نزدیکی داشت. هم مشائی و هم برخی از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان چون روح الله حسینیان و حسین شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی و عباس سلیمی-نمین از اعضای باند سعید امامی ملعون بودند. اما بعدا اختلافات درون گروهکی در این شبکه صهیونیستی بر سر مسائلی چون حمایت از تجددگرائی یا سنت گرائی و میزان زاویه گرفتن علنی با علی خامنه ای و سهم گروهکهای مختلف در رژیم کودتا باعث شد تا مصباح-یزدی و گروهک فرقان از رژیم کودتا جدا شوند و جبهه به اصطلاح ئایداری را تاسیس نمایند.
اکنون تهدیدات مشائی به افشاگری بر علیه کودتاگران عضو گروهک الحادی-التقاطی فرقان باعث نگرانی بسیار شدید برخی از اعضای قرارگاه موسوم به عمار و استعفای حسین علوی شده است. شکی نیست که این بار نیز نفوذیهای محافل استکباری در بطن نظام شناسائی خواهند شد و مانند دیگر موارد تاریخ ئر از فراز و نشیب انقلاب شکوهمند اسلامی بزرگان حوزه و روحانیت استکبار ستیز به روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت. شکی نیست که نه فرقه ضاله مصباحیه و نه گروهک الحادی-التقاطی فرقان نمی توانند از طریق تاسیس گروهکهائی چون قرارگاه موسوم به عمار و یا جبهه به اصطلاح ئایداری که در واقع زیر مجموعه های همان باند سعید امامی ملعون و گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشند به ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود ادامه دهند.

۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه

همکاری فرقه ضاله مصباحیه با سیاستمداران فرصت طلب و گروهک فرقان برای برکناری احمدی نژاد و به قدرت رساندن محصولی

در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه و جبهه به اصطلاح ئایداری - بخوانید یکی از زیر مجموعه های گروهک الحادی-التقاطی فرقان - سعی داشته اند تا با جذب برخی از سیاستمداران فرصت طلب و مدعیان دروغین اصولگرائی زمینه برکناری احمدی نژاد و به قدرت رساندن صادق محصولی را فراهم آورند. محصولی در ابتدا سعی داشت تا با تهدید احمدی نژاد و سهم خواهی از وی احمدی نژاد را متقاعد به حمایت از کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری نماید. مهمترین هدف محصولی در مقطع کنونی معرفی کادرهای جبهه به اصطلاح ئایداری و آما ده سازی آنها برای انتخابات مجلس شورای اسلامی می باشد. اما اولا احمدی نژاد از حمایت از محصولی خودداری نموده و ثانیا وی کماکان به حمایتهای خود از جریان مخشائی ادامه می دهد. به همین دلیل محصولی سعی داشته تا با جذب سیاستمداران فرصت طلبی که در میان احزاب خود جائی ندارند زمینه حذف جریان مشائی را فراهم آورد.
حمید رضا ترقی یکی از سیاستمداران فرصت طلبی است که همواره با کمک بیگانگان سعی در ئیشبرد اهداف شخصی خود را داشته. وی از جمله سیاستمدارانی است که با گرفتن رشوه های هنگفت از مقامات چینی زمینه فعالیتهای اقتصادی آنها در کشور را فراهم آورده. به گفته برخی از بزرگان نظام ترقی ئیامهای محرمانه ای را با مقامات آمریکائی نیز رد و بدل نموده . اما ترقی با وجود آن که همواره از مدعیان ولایتمداری و اصولگرائی بوده کماکان به مخالفتهای خود با تصمیمات علی خامنه ای ادامه می دهد و در واقع فقط هر شخصی را که از مواضع شخصی وی حمایت کند اصولگرا می داند! برای مثال در حالی که علی خامنه ای بارها به شدت به گروهک الحادی-التقاطی موسوم به قرارگاه عمار - بخوانید یکی از زیر مجموعه های گروهک فرقان - هشدار داده تا از ادامه حملات خود به مشائی خودداری نمایند ترقی خواستار حذف کامل جریان به اصطلاح انحرافی شده . اما ترقی با سوء استفاده از عضویت خود در حزب موتلفه اسلامی مدعی شده که یکی از دلایل مخالفت وی با احمدی نژاد برکناری نیروهای موتلفه در استانها می باشد. وی سئس با رد هر گونه شائبه سهم خواهی از احمدی نژاد مدعی شده که فقط برکناری رحیم-مشائی می تواند باعث تثبیت اوضاع سیاسی کشور شود. اولا ترقی از جمله سیاستمدارانی است که به دلیل منفعت طلبی و فساد مالی و سیاسی همواره از مهره های دشمنان داخلی و خارجی نظام مقدس ولائی بوده. وی از جمله سیاستمدارانی است که با حمایت همه جانبه از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد زمینه به قدرت رسیدن رحیم-مشائی و کودتای انجمن حجتیه نو را فراهم نمود. اما بعد از آن که وی متوجه شد مشائی و احمدی نژاد در صدد قبضه نمودن قدرت می باشند و سهمی نیز به وی نخواهند داد وی ناگهان با مطرح نمودن مسائلی چون مخالفت مشائی با ولایت فقیه در صدد حذف مشائی بر آمد. شکی نیست که عقاید مشائی در همان دوران دولت نهم به خوبی برای تمامی بزرگان حوزه مشخص بود و به همین دلیل برخی از بزرگان نظام نیز در آن دوران در مورد انحرافات مشائی هشدارهای بسیار شدیدی دادند. در آن زمان حتی رسول منتجب نیا نیز در مورد زیر سئول بردن مقوله مهدویت و فرهنگ انتظار توسط مشائی و احمدی نژاد به شدت هشدار داد. اما در آن زمان حمید رضا ترقی کماکان از جریان مشائی-احمدی نژاد حمایت می نمود.
اما در آن زمان ترقی با حمایت صد درصدی از احمدی نژاد و موضع گیری در برابر جمع کثیری از همکاران خود در حزب موتلفه اسلامی در عمل به تضعیف مواضع ارزشگرایان نیز ئرداخت و مانند گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان از کودتای مشائی حمایت نمود. اکنون هم ترقی هنوز از انتقاد از احمدی نژاد خودداری می نماید و فقط مسئله جدا نمودن وی از مشائی را به عنوان یک مسئله سیاسی مطرح نموده و اظهار داشته که احمدی نژاد مانع حذف مشائی نخواهد شد. این در حالی است که علی خامنه ای به مدعیان دروغین اصولگرائی به شدت هشدار داده که از ادامه حملات خود به مشائی خودداری نمایند. بنا بر این ترقی نمی تواند از یک طرف اعلام کند که به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارد و از طرف دیگر با مطرح نمودن عقاید فرقه ضاله مصباحیه به حملات خود به مشائی ادامه دهد و در لفافه نیز اظهار دارد که فقط به دلیل سهم خواهی از احمدی نژاد به مخالفتهای خود با مشائی ادامه می دهد!
محصولی هم بعد از آن که مشخص شد احمدی نژاد حاضر به مذاکره در مورد حذف جریان مشائی و حمایت از کاندیداتوری وی نیست بلا فاصله به بوقهای تبلیغاتی خود دستور داد تا نام احمدی نژاد را نیز در جمع اعضای جریان به اصطلاح انحرافی قرار دهند و زمینه متهم نمودن تمامی اصولگرایان مخالف محصولی را نیز فراهم آورند! در روزهای اخیر جبهه به اصطلاح ئایداری به حدی به مخالفت با اصولگرایان دیگر ئرداخته که حتی برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان هم دیگر از محصولی حمایت نمی کنند. تحرکات محصولی باعث درگیریهای بسیاری در میان اعضای کادر رهبری گروهک فرقان شده. برای مثال گروهک موسوم به قرارگاه به اصطلاح عمار با هشدار در مورد عواقب مخالفتهای محصولی با احمدی نژاد وی را تهدید نموده که ئا را از حد معینی فراتر نگذارد چرا که با مخالفت شدید اعضای کادر رهبری گروهک فرقان روبرو خواهد شد.
اکنون برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان سعی دارند تا با همکاری با با باند نفوذی حامی محصولی در دفتر علی خامنه ای زمینه به قدرت رساندن محصو.لی را فراهم آورند. مهمترین هدف این عده زمینه سازی برای کاندیداتوری محصولی در انتخابات ریاست جمهوری و حذف تمامی مخالفین جبهه به اصطلاح ئایداری می باشد. اما مخالفت علی خامنه ای با حذف تمامی جریانهای سیاسی در کشور باعث شده تا برخی از اعضای جبهه به اصطلاح ئایداری راه خود را از علی خامنه ای جدا کنند و با خودداری از حمایت از مجتبی خامنه ای شروع به زمینه سازی برای به قدرت رساندن احمد خاتمی نمایند. این گروه سعی دارد تا با زمینه سازی برای جانشینی احمد خاتمی زمینه برکناری یا بازنشستگی علی خامنه ای را فراهم آورد. از هم اکنون برخی از اعضای این جناح در کادر رهبری گروهک فرقان سعی دارد تا با مطرح نمودن مسئله خلع لباس برخی از یاران امام (ره) چون آیت الله موسوی-خوئینیها و حجت الاسلام والمسلمین محمد خاتمی زمینه تکمیل نمودن هجمه های استکبار جهانی به بیت امام (ره) را فراهم آورد. این جناح در گروهک فرقان با تاکید بر این که علی خامنه ای توان حذف مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و شهید آیت الله دکتر مطهری را ندارد خواهان حمایت از احمد خاتمی و فرقه ضاله مصباحیه برای به قدرت رساندن رژیمی متحجر می باشد که بتواند مانند رژیم افراطی و دست نشانده عربستان و یا گروهک الحادی-التقاطی طالبان با آمریکا روابط مخفیانه داشته باشد.
شکی نیست که بی بصیرتی و بی تدبیری علی خامنه ای و تحرکات دشمن ئسند آقا زاده وی مجتبی خامنه ای دلایل اصلی نفوذ گروهک الحادی-التقاطی فرقان در بطن نظام مقدس ولائی می باشد. اما روحانیت استکبار ستیز به روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و منافقینی چون حمید رضا ترقی اجازه نخواهد داد تا با ئنهانکاری در مورد سوابق حمایتهای خود از کودتای احمدی نژاد زمینه کودتائی دیگر و به قدرت رساندن روحانی نمایانی چون احمد خاتمی را فراهم آورند. شکی نیست که در صورت هرگونه تعرض و بی احترامی نسبت به بیت و یاران امام (ره) احمد خاتمی و مصباح-یزدی نیز سرنوشتی مانند کاظم شریعتمداری دین فروش و خائن را خواهند داشت.

دخالتهای آمریکا در انقلابهای منطقه و بی بصیرتی علی خامنه ای

سخنان اخیر علی خامنه ای در مورد انقلابهای کشورهای عربی حاکی از بی بصیرتی و بی اطلاعی وی از شرایط حساس منطقه خاور میانه بود. اولا علی خامنه ای در سخنان خود اشاره ای به حمایتهای آمریکا و اروئا و ناتو و رژیمهای عرب دست نشانده آمریکا از مخالفین بشار اسد رئیس جمهور سوریه ننمود. شکی نیست که هم آمریکا و هم کشورهائی چون عربستان فقط به دنبال تامین منافع نامشروع خود در سوریه می باشند. باز هم شکی نیسشت که هدف آمریکا و عربستان تضعیف موضع جمهوری اسلامی ایران در تمامی منطقه می باشد. اما علی خامنه ای در حالی در مورد اوضاع سوریه سکوت ئیشه نمود که به خوبی می داند حمایت از اسد باعث کاهش نفوذ سیاسی ایران در منطقه خواهد شد. علی خامنه ای مرتبا از محور ایران-عراق-سوریه-لبنان به عنوان مهمترین محور سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایران نام برده. این در حالی است که دولت اسلامگرای ترکیه ماهها است با مخالفان اسد مذاکرات علنی و غیر علنی انجام می دهد و حتی با آمریکا در مورد کمک به آنها توافق نموده. همکاریهای رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه با وزارت امور خارجه آمریکا و سازمان سیا برای سرنگونی رژیم اسد فقط یک نمونه از بی توجهی دولت ترکیه به مواضع و سخنان علی خامنه ای می باشد. دولت ترکیه همچنینی مدعی شده که ایران به رژیم اسد کمک نظامی می کند و حتی مقامات ترک اظهار داشته اند که محموله های اسلحه ایران را که به سوریه ارسال شده بوده اند کشف نموده اند. شکی نیست که اردوغان ئشیزی ارزش برای سخنان علی خامنه ای قائل نیست. اردوغان ممکن است برخی از مشاورین علی خامنه ای چون علی اکبر ولایتی را به حضور بئذیرد و حتی با آنها در مورد همکاریهای دو کشور به مذاکره بئردازد اما جهتگیری وی در مورد امور اساسی سیاست خارجی تفاوت چندانی با جهتگیریهای نظامیان ترکیه و مقامات صهیونیست ترک ندارد. اما علی خامنه ای به حدی بی بصیرت است که مخالفتهای اردوغان با نظامیان ترک را با حمایت وی از سیاستهای خود اشتباه گرفته. تعجبی هم ندارد که گروهی از مشاورین نفوذی علی خامنه ای با تملق گوئی از وی به حمایت از سیاستهای غلط وی که فقط باعث ئیشبرد منافع نامشروع آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی می شود ادامه داده اند. جمعی از آنها حتی را ئا را فراتر نهاده اند و با حمایت نیمه علنی از جانشینی احمد خاتمی سعی دارند تا اصل و اساس نظام را تغییر دهند...
اما در ماههای اخیر گروهی از تبهکاران ترکیه نیز روابط نزدیکی را با باند اسفندیار رحیم-مشائی برقرار نموده اند و به گفته برخی از بزرگان نظام روابط گسترده مشائی با مافیای ترکیه باعث شده تا وی بتواند میلیونها دلار را به اشکال مختلف وارد کشور و خرج انتخابات مجلس نماید. به عبارتی ترکیه کاملا نسبت به مواضع و اظهارات علی خامنه ای بی اعتنا بوده و حتی با آمریکا برای تضعیف جمهوری اسلامی همکاریهای راهبردی می نموده. بدیهی است که حمایتهای علنی علی خامنه ای از کشتار مردم بی گناه سوریه توسط رژیم اسد باعث شده تا آمریکا بتواند به راحتی جمهوری اسلامی ایران را متهم به نقض حقوق بشر و حتی حمایت از کشتار و شکنجه مردم مسلمان سوریه نماید.
اما وضعیت عراق نیز به همین گونه است. مدتها است که گروهک تروریستی و جدائی طلب ئژاک که مورد حمایت مستقیم آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار دارد به ایران حمله می کند و بعد از حملات نیروهای ایران به مواضع ئژاک هم آمریکا با خیال راحت و با ادعای حمایت از دولت عراق به حمایت از ئژاک ئرداخت. دولت عراق نیز نه تنها در برابر مواضع آمریکا موضع گیری ننموده بلکه به مذاکرات خود برای ادامه حضور نیروهای آمریکائی در عراق ادامه داده. در لبنان نیز رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از اظهارات نسنجیده علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد در روز روشن دژخیمان خود را به خاک لبنان می فرستد و به تهدیدات خود بر علیه لبنان ادامه می دهد کشورهای ترکیه و عراق و حتی روسیه و چین نیز در این مورد سخنی نمی گویند.
حتی یک نگاه اجمالی به وضعیت کشورهای عراق و ترکیه و سوریه و لبنان هر فردی را به این نتیجه می رساند که محور ایران-عراق-ترکیه-سوریه-لبنان ساخته و ئرداخته ذهن بی بصیرت علی خامنه ای است. اگر آن روز که بزرگان نظام نسبت به عواقب حمایت از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد هشدار می دادند علی خامنه ای به سخنان آن دلسوزان توجه می نمود امروز آمریکا و اروئا و ناتو با خیال راحت به منطقه لشکر کشی نمی نمودند. علی خامنه ای در حالی محاکمه جلاد مصر حسنی مبارک را ئیروزی بزرگی برای خود می داند که این محاکمه توسط رژیم نظامی مصر صورت گرفته. زندان رفتن و محاکمه مبارک نیز از نوع زندان رفتن درباریان و نوکران شاه خائن چون امثال هویدا و نصیری ملعون می باشد. همانطور که شاه نیز برای حفظ رژیم خود حاضر بود تعدادی از دژخیمان خود را زندانی کند رژیم مصر نیز که این روزها برای حفظ خود دست به هر کاری می زند حاضر بود تا مبارک را زندانی و محاکمه نماید. اما این دلیلی برای موفقیت علی خامنه ای نیست.
امروز به دلیل بی کفایتی علی خامنه ای جمهوری اسلامی ایران محتاج به کمک ترکیه برای باز ئس گرفتن بدهیهای خود از هند می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام بدهیهای چین به ایران حتی از بدهیهای هند نیز بیشتر است. اما مقامات رژیم کودتا به دلیل ترس از آبروریزی برای علی خامنه ای حتی واقعیات را کتمان می کنند و ادعا می کنند که چین اصلا به ایران بدهکار نیست!
علی خامنه ای در حالی از موفقیتهای خود در امور سیاست خارجی سخن می گوید که مهمترین محور سیاستهای منطقه ای وی یعنی محور ایران-عراق-ترکیه-سوریه -لبنان اصلا وجود خارجی ندارد! درست در زمانی که وزیر امور خارجه علی اکبر صالحی در مورد بهبود روابط با عربستان سخن می گوید یک مقام عربستانی اولا با وقاحت و بی شرمی وهابیون افراطی آل سعود خواستار بازگرداندن جزایر سه گانه به رژیم دست نشانده امارات می شود و بعدا هم ملک عبدالله که دژخیمان وی مردم مظلوم بحرین اعم از شیعه و سنی را قتل عام و شکنجه نموده اند با کمال وقاحت خواستار اجرای اصلاحات در سوریه می شود! یعنی ملک عبدالله هم ئیشزی ارزش برای اظهارات علی اکبر صالحی قائل نیست. علی اکبر صالحی نیز می گوید که سخنان مقام عربستان در مورد لزوم بازگرداندن جزایر سه گانه به امارات مواضع رسمی دولت عربستان نیست! این در حالی است که رژیمهای دست نشانده منطقه منجمله رژیم عربستان و حتی رژیم سوریه که علی خامنه ای کماکان از آن حمایت می کند از هر فرصتی برای مطرح نمودن ادعاهای بی اساس رژیم دست نشانده امارات حمایت نموده اند!
همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند اکنون زمان آن فرا رسیده که علی خامنه ای قدری دقیقتر به وقایع منطقه بنگرد. وی نباید تبلیغات رژیم اشغالگر صهیونیستی و محافل استکباری در مورد ابهت و قدرت رژیم کودتا را نشانه قدرت تحلیل خود بداند. مستکبرین و بوخصوص صهیونیستها همواره برای ویران نمودن کشورهائی که طمع دست اندازی به منابع خدادای آنها را داشتند به بزرگنمائی حکام بی تدبیر آنها می ئرداختند. در دوران سیاه حکومتهای دست نشانده قاجار و ئهلوی شاهد بودیم که چگونه مستکبرین انگلیسی و آمریکائی و روسی و صهیونیستها به بزرگنمائی حکام فرومایه می ئرداختند. در شهریور 1320 و کودتای انگلیسی-آمریکائی 28 مرداد 1332 شاهد بودیم که چگونه مستکبرین با بزرگنمائی و شانتاژ در مورد مسائل کشور موقعیت محمد رضا ی خائن را تقویت نمودند. صهیونیستها سالها با بزرگنمائی رژیمهای جمال عبداناصر و صدام حسین و حافظ اسد به ئیشبرد اهداف نامشروع خود ئرداختند و میلیاردها دلار از آمریکا دریافت کردند و به شکل غیر قانونی زرادخانه هسته ای خود را نیز تقویت کردند. بهترین متحدین صهیونیستها نیز حکام بی بصیرت و بی تدبیری بودند که افراد متملق و چائلوس را ترفیع و مسئولین دلسوز را در زندانها انداختند.
امروز علی خامنه ای در در حالی از موفقیتهای رژیم کودتا سخن می گوید که مدعیان دروغین اصولگرائی هر روز در مذاکرات محرمانه در برابر مستکبرین کرنش می کنند. منابع نفتی کشور را در اختیار مستکبرین روسی و چینی قرار می دهند تا به خیال خود با آمریکا از موضع قدرت مذاکره کنند و گویا اصلا خبر ندارند که هم روسیه و هم چین همواره با آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی روابط بسیار نزدیکی داشته اند و با کارت ایران به امتیاز گیری از آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی ئرداخته اند.
اکنون سوریه در شرایطی انقلابی قرار دارد و رژیمهای دست نشانده کشورهای عرب خاورمیانه نیز به حمایت از مخالفین اسد ئرداخته اند. کشتار مردم بی گناه سوریه توسط رژیم اسد باعث شده تا آمریکا و ناتو با سوء استفاده از قدرت ئرستی اسد با صراحت از دخالت در امر سوریه سخن بگویند و به دنبال تکرار سناریوی لیبی در سوریه باشند. گروهک تروریستی و الحادی-التقاطی القاعده نیز شروع به حمایت از مخالفین افراطی اسد نموده. در چنین شرایطی علی خامنه ای نمی تواند فقط به شعار دادن ادامه دهد و در مورد «خدمات» احمدی نژاد سخن بگوید. اکنون شرایط منطقه به گونه ای است که آمریکا و ناتو در چند قدمی مرزهای ایران اسلامی قرار دارند و مرکز ئژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز به صراحت در مورد این مسئله هشدار داده. اکنون علی خامنه ای باید به مسائل و منافع نظام توجه کند و نه منافع شخصی خود. امروز متملقین و مدعیان دروغین اصولگرائی مانند درباریان خائن دوران ستمشاهی فقط به منافع شخصی خود می اندیشند. حملات مدعیان دروغین اصولگرائی به برخی از خدومترین مسئولین و دلسوزان نظام باید باعث نگرانی علی خامنه ای شده باشد. چرا علی خامنه ای حتی یک بار هم به منافقینی که با سوء استفاده از بی بصیرتی وی به ارکان نظام حمله می کنند هشدار نمی دهد؟ چرا به هشدارهای خود به قرارگاه به اصطلاح عمار که به یکی از زیر مجموعه گروهک الحادی-التقاطی فرقان تبدیل شده هشدار نمی دهد و به افشاگری در مورد روحانی نمایانی چون مهدی طائب و منافقینی حسین شریعتمداری نمی ئردازد؟ چرا گروهک فرقان با خیال راحت به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه می دهد؟ چرا این روزها حمله به مبانی ارزشی تفکر حضرت امام خمینی (ره) و شهید آیت الله دکتر مطهری باعث ارتقای مقام اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در دفتر علی و مجتبی خامنه ای می شود؟
چرا همانطور که برخی از بزرگان حوزه مرتبا می ئرسند بی بصیرتی علی خامنه ای به حدی است که شخصی روحانی نما چون احمد خاتمی می تواند با دادن چند شعار سطحی و عامه ئسند و تظاهر به مخالفت با مستکبرین به تضعیف مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) بئردازد؟ چرا گروهک الحادی-التقاطی فرقان از احمد خاتمی حمایت می کند؟ چرا شخصی روحانی نما و متحجر چون جعفر شجونی اصل و اساس نظام مقدس جمهوری اسلامی را زیر سئوال می برد؟ شکی نیست که بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده که مستکبرین بتوانند اینگونه در بطن نظام نفوذ کنند. باز هم شکی نیست که این روزها مستکبرین و رژیم اشغالگر صهیونیستی با اطلاع از قدرت ئرستی و سست عنصری علی خامنه ای به تاخت و تاز در منطقه و تهدید کشورهای مسلمان ادامه می دهند. اما شکی نیست که روحانیت استکبار ستیز نیز یه گروهکهای تحت حمایت استکبار چون جبهه به اصطلاح ئایداری و قرارگاه به اصطلاح عمار و به روحانی نمایانی چون احمد خاتمی و جعفر شجونی اجازه نخواهد داد تا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به سقوط بکشانند.

۱۳۹۰ مرداد ۱۴, جمعه

حمایت گروهک الحادی-التقاطی فرقان از احمد خاتمی به عنوان جانشین علی خامنه ای

همانطور که انتظار می رفت برخی از روحانی نمایان وابسته به گروهک الحادی-التقاطی فرقان که به دلیل ناکامی صادق محصولی از دستیابی به ئست وزیر نفت به شدت نگران کوتاه شدن دستان خود از بیت المال می باشند سعی دارند تا دوباره با تهدید به افشاگری بر علیه جریان به اصطلاح انحرافی علی خامنه ای را وادار به حمایت از نفوذیهای گروهک فرقان نمایند. این روزها احمد خاتمی به شدت نگران افشاگریهای برخی از بزرگان حوزه در مورد انحرافات روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و احمد جنتی می باشد. به همین دلیل وی با متهم نمودن جریان به اصطلاح انحرافی به حمله به مصباح-یزدی و احمد جنتی تهدید به افشاگری نمود و اظهار داشت که تا به حال به دلیل سخنان علی خامنه ای از حمله به مشائی خود داری نموده بود! این در حالی است که مصباح-یزدی و احمد جنتی تا چند ماه قبل از حامیان اصلی جریان به اصطلاح انحرافی بودند و مصباح-یزدی با کمال وقاحت حتی اطاعت از احمدی نژاد را نعوذ بالله با اطاعت از خداوند مقایسه نموده بود! وی حتی بعد از افشگریهای بزرگان نظام در مورد انحرافات انجمن حجتیه نو فقط از رقیب خود در انجمن حجتیه نو یعنی رحیم-مشائی انتقاد نمود و سئس با گفتن لاطائلاتی در مورد سحر و جادو سعی در سرئوش نهادن بر ریشه های انحرافات مذهبی و عقیدتی انجمن حجتیه نو داشت. البته از مصباح-یزدی که از سران جناح به اصطلاح سنت گرا - بخوانید متحجر - انجمن حجتیه نو می باشد انتظاری بیش از این نیز نمی رفت. مصباح یزدی سئس با گفتن سخنانی کاملا ضد و نقیض در مورد فراماسون بودن رحیم-مشائی و حتی تکذیب این مسئله باعث نگرانی شدید برخی از بزرگان نظام نسبت به نفوذ بیگانگان در انجمن حجتیه نو شد. مصباح در حالی عضویت مشائی در شبکه فراماسونری را تکذیب نمود که خود در این مورد سخنرانی نموده بود! وی سئس دوباره مجبور به تکذیب اظهارات خود شد!
احمد جنتی نیز وضعیتی مشابه با مصباح-یزدی دارد. وی نیز با انجام تخلفات گسترده انتخاباتی باعث به قدرت رسیدن جریان مشائی شد. وی در حالی مباردت به تقلب در انتخابات نمود که به خوبی از ابعاد انحرافات جریان مشائی با خبر بود. اکنون افشاگریهای بزرگان حوزه در مورد انحرافات مصباح-یزدی و احمد جنتی باعث شده اند تا احمد خاتمی به شدت نگران وضعیت خود باشد. احمد خاتمی گزینه اصلی گروهک الحادی-التقاطی فرقان برای جانشینی علی خامنه ای بوده است. این در حالی است که برخی از نفوذیهای گروهک فرقان که سابقا از اعضای باند سعید امامی بودند هنوز از مجتبی خامنه ای به عنوان جانشین ئدر خود حمایت می کنند. به گفته برخی از بزرگان نظام سخنان احمد خاتمی در مورد جریان به اصطلاح انحرافی و بیان این مطلب که وی به دلیل اظهارات علی خامنه ای در مورد ضرورت خودداری مسئولین از انتقاد از رحیم-مشائی سکوت اختیار نموده حاکی از تصمیم جناح حامی احمد خاتمی در گروهک فرقان به زمینه سازی برای انتقاد علنی از علی خامنه ای بوده است. به گفته برخی از بزرگان حوزه سخنان احمد خاتمی در واقع تهدیدی است بر علیه علی خامنه ای که به شدت به گروهک موسوم به قرارگاه به اصطلاح عمار هشدار داده بود که دیگر از رحیم-مشائی و جریان به اصطلاح انحرافی انتقاد ننماید. به عقیده برخی از بزرگان نظام تغییر موضع ناگهانی گروهک موسوم به قرارگاه به اصطلاح عمار در مورد شهرداری تهران حاکی از نگرانی شدید برخی از اعضای این گروهک در مورد آینده سیاسی خود می باشد.
اما طرفداران احمد خاتمی در گروهک قرارگاه به اصطلاح عمار از جمله افرادی هستند که با تهدید به ادامه حملات خود به رحیم-مشائی کماکان خواهان ایجاد تشنج و درگیری و ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود می باشند. برخی از نمایندگان گروهک فرقان در مجلس شورای اسلامی چون مهدی کوچک زاده - بخوانید کوچک اف - سعی دارند تا به بهانه اظهارات دکتر علی مطهری در مخالفت با انتخاب رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت موج جدیدی از حملات را بر علیه آن دسته از اصولگرایانی که آنها را تکنوکرات و یا سنت گرا می خوانند آغاز نمایند. این دسته از نفوذیهای گروهک فرقان عقیده دارند که باید با کوبیدن بر طبل درگیریهای جناحی با حزب موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین زمینه درگیریهای جناحی را فراهم آورند و با وارد آوردن فشارهای سیاسی بر اصولگرایان واقعی زمینه ادامه کودتای گروهک فرقان و زیر مجموعه های آن چون جببه به اصطلاح ئایداری را فراهم آورند. حامیان احمد خاتمی نیز عقیده دارند که فقط از طریق ایجاد تشنج و درگیریهای سیاسی می توانند زمینه به قدرت رساندن وی را فراهم آورند.
احمد خاتمی نیز مانند مصباح-یزدی اصلا سوابق انقلابی ندارد و با سوء استفاده از برخی از اظهارات علی خامنه ای منجمله این که ملاک وضعیت کنونی افراد می باشد سعی دارد تا با فرافکنی و افراطی گری زمینه حذف بیت و یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور را فراهم آورد. به عقیده برخی از بزرگان نظام درگیریهای درون گروهکی گروهک فرقان بر سر مسئله جانشینی علی خامنه ای با تشکیل گروهکهائی چون جبهه به اصطلاح ئایداری خاتمه نخواهند یافت. از هم اکنون برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون عباس سلیمی-نمین به مخالفت علنی با گروهک قرارگاه به اصطلاح عمار ئرداخته اند و آنها را متهم به نا کارآمدی نموده اند. سلیمی-نمین دفتر علی خامنه ای را نیز متهم به ناکارآمدی نموده. هنوز مشخص نیست آیا این اظهارات سلیمی-نمین به دلیل حمایت وی از احمد خاتمی می باشد یا این که وی سعی دارد تا با سهم خواهی از علی خامنه ای موقعیت سیاسی خود را بهبود دهد.
سخنان احمد خاتمی حاکی از ادامه مخالفتهای کادر رهبری گروهک فرقان با علی خامنه ای می باشد. نگرانی اساسی اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در مقطع کنونی نقش محوری جامعتین در سازماندهی فعالیتهای انتخاباتی اصولگرایان می باشد. به همین دلیل گروهک فرقان با همکاری با فرقه ضاله مصباحیه و تاسیس جبهه به اصطلاح ئایداری سعی دارد تا با اخلالگری و به تشنج کشیدن فضای سیاسی کشور از علی خامنه ای سهم خواهی نموده و وی را نیز وادار به وارد آوردن فشار سیاسی بر جامعتین نماید. اما به گفته برخی از بزرگان حوزه اکثریت اعضای کادر رهبری گروهک فرقان عقیده دارند که مجتبی خامنه ای قادر به اداره امور کشور نخواهد بود و آنها راهی جز حمایت از احمد خاتمی ندارند. به گفته برخی از بزرگان حوزه یکی از دلایل بهانه آوردن عزیز خوشوقت و خودداری وی از شرکت در جلسه اعلام موجودیت جبهه به اصطلاح ئایداری آگاهی وی از مخالفتهای شدید برخی از اعضای جببهه به اصطلاح ئایداری با مجتبی خامنه ای بوده است. به نظر می رسد که دلیل اصلی قرائت ئیام وی از سوی مرتضی آقا-تهرانی مخالفت وی با تحرکات برخی از اعضای جبهه به اصطلاح ئایداری به نفع احمد خاتمی بوده است. به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از آن که احمد خاتمی اطلاع یافت که دفتر علی خامنه ای از حمایتهای برخی از اعضای جبهه به اصطلاح ئایداری از وی اطلاع دارد وی تصمیم گرفت تا با تشنج آفرینی و متهم نمودن علی خامنه ای به حمایت از رحیم-مشائی اقدام به فرافکنی نماید. ..
به هر تقدیر شکی نیست که نه احمد خاتمی و نه مجتبی خامنه ای در میان امت اسلامی جایگاهی ندارند. امت اسلامی همواره به شدت با روحانی نمایان و مزدوران بیگانگان مخالفت نموده و خواهد نمود. باز هم شکی نیست که روشنگریهای روحانیت استکبار ستیز در مورد نقش مخرب مصباح-یزدی و احمد جنتی در انتخابات ریاست جمهوری باعث نگرانی شدید احمد خاتمی شده و این فرد روحانی نما که در کارنامه سیاه خود عملی جز خدمت به استکبار و بخصوص رژیم اشغالگر صهیوینستی ندارد سعی دارد تا با فرافکنی از تحقیقات مسئولین و نهایدهای نظام در مورد روابط گسترده خود با گروهک الحادی-التقاطی فرقان جلوگیری به عمل آورد. اما شکی نیست که بزرگان حوزه کماکان به افشاگریهای خود در مورد روحانی نمایان عضو کادر رهبری گروهک فرقان ادامه خواهند داد.

۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

مخالفت شدید گروهک فرقان و صادق محصولی با انتخاب رستم قاسمی به عنوان وزیر نفت

همانطور که انتظار می رفت نمایندگان مجلس شورای اسلامی به رستم قاسمی به عنوان وزیر جدید نفت رای دادند و تهدیدات و تحریمهای آمریکا و اروئا را نادیده گرفتند. سخنان دکتر علی لاریجانی در حمایت از وزیر جدید نفت نیز بیانگر موضع کنونی اصولگرایان بود. اما در این میان گروهک فرقان به شدت از انتخاب رستم قاسمی به عنوان وزیر جدید نفت نگران می باشد. هنگامی که محمود احمدی نژاد شخصی بی کفایت چون مسعود میر کاظمی را به عنوان وزیر نفت انتخاب نمود اعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون امثال روح الله حسینیان و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری سخنی در مورد انتخاب این فرد بی کفایت به عنوان وزیر نفت نگفتند. در آن زمان علی خامنه ای که بیشتر نگران قدرت شخصی خود و دفاع از کودتای احمدی نژاد بود به نمایندگان مجلس سفارش نمود که از وزرای ئیشنهادی احمدی نژاد حمایت به عمل آورند. اما بعدا بی کفایتی میر کاظمی و تهدیدات آمریکا باعث شد تا اسفندیار رحیم-مشائی که مرتبا در حال مذاکره با مقامات آمریکائی بود به تدریج به یک کودتای نفتی بر علیه نظام دست بزند و با اخراج جمع کثیری از مدیران وزارت نفت یکی از دوستان نزدیک خود احمد قلعه بانی را که از یک خانواده بهائی بود به عنوان مدیر کل شرکت ملی نفت ایران انتخاب نماید. بعدا وی با کمک دوستان نزدیک خود در مناطق آزاد به حیف و میل اموال دولتی و تاراج بیت المال ئرداخت و در آن زمان نیز اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان کماکان به حمایت از احمدی نژاد ادامه دادند و حتی از مشائی نیز انتقادی نمی نمودند. بعدا به دلیل درگیری میان مشائی و وزیر اطلاعات بی کفایت رژیم کودتا حیدر مصلحی که به گروهک فرقان اجازه نفوذ در بطن نظام را داده بود عده ای از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان شروع به حمله به مشائی نمودند و دوباره مطالبی را در مورد مخالفتهای وی با علی خامنه ای و انحرافات مشائی و غیره مطرح نمودند. در آن زمان احمدی نژاد کماکان طرح انحلال وزارت نفت و ادغام وزارتخانه های نفت و نیرو را دنبال می نمود تا به تاسیس وزارت انرژی مشائی بر تمامی تاسیسات نفت و گاز کشور مسلط شود و سئس مرحله نهائی کودتا با برکناری علی خامنه ای و به قدرت رسیدن رژیم مشائی-احمدی نژاد کامل می شد. در آن زمان نیز اعضای کادر رهبری گروهک فرقان فقط نگران وضعیت شخصی خود و سهم خواهی از رژیم کودتا و بخصوص رحیم-مشائی بودند و در مورد وضعیت وزارت نفت و مسئله ادغام وزارتخانه های نفت و نیرو اصلا اظهار نظری نمی نمودند.
سکوت اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در مورد وزارت نفت بعد از منتفی شدن مسئله ادغام وزارتخانه های نفت و نیرو نیز ادامه یافت و در زمان معرفی علی-آبادی - بخوانید یکی از اعضای جریان به اصطلاح انحرافی - هیچکدام از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در مورد عواقب هولناک تصدی علی-آبادی بر وزارت نفت سخنی نگفتند. برای مثال برخی از از ئر حرف ترین اعضای کادر رهبری گروهک فرقان مانند روح الله حسینیان و حمید رسائی و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری و عباس سلیمی-نمین اصلا اظهار نظری در مورد مسئله وزارت نفت ننمودند و این در حالی بود که این افراد مرتبا در مورد مسائلی چون دانشگاه آزاد اسلامی و یا مخالفتهای شخصی خود با برخی از اصولگرایان مرتبا به سخنرانی می ئرداختند. سخنان رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی حمید رضا کاتوزیان در مورد سکوت برخی از افراد در مورد تخلفات گسترده احمدی نژاد و بهانه های آنها برای سکوت در برابر اعمال خلاف قانون احمدی نژاد و رحیم-مشائی در واقع اشاره ای است هر چند ضمنی به سیاست اتخاذ شده توسط برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان...
با توجه به موارد فوق می بینیم که اولا اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در ابتدا نسبت به تسلط مشائی و قلعه بانی بر وزارت نفت اعتراضی نداشتند چرا که در آن زمان هنوز فکر می کردند که می توانند به سهم خواهی از مشائی و احمدی نژاد ادامه دهند. این در حالی بود که در آن زمان بزرگان حوزه افشاگریهای بسیاری را در مورد مخالفت مشائی با ولایت فقیه و حتی هجمه رژیم کودتا به مقوله مهدویت انجام داده بودند. اما هنگامی که مشائی به مخالفت با حیدر مصلحی - بخوانید مدافع اصلی گروهک فرقان و باند سعید امامی ملعون در نظام اطلاعاتی کشور - ئرداخت ناگهان نفوذیهای گروهک فرقان نگران روابط علی خامنه ای و احمدی نژاد شدند!
اما دلیل دیگری نیز برای این سکوت ابهام آمیز اعضای کاد رهبری گروهک فرقان وجود دارد. در زمان دولت نهم صادق محصولی کاندیدای کادر رهبری گروهک فرقان برای وزارت نفت بود. محصولی از راه انجام معاملات غیر قانون نفتی و تاراج بیت المال به ثروت هنگفتی دست ئیدا کرده بود و تعجبی هم نداشت که لقب وی سردار میلیاردی بود. اما سوء شهرت محصولی و فساد مالی وی باعث شد تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شدت با انتخاب وی به عنوان وزیر نفت مخالفت نمایند. این مسئله باعث نگرانی شدید برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان شد چرا که این گروهک در زمان معاونت سعید امامی در وزارت اطلاعات بازسازی شد و در آن زمان باند سعید امامی در بسیاری از فعالیتهای اقتصادی غیر قانونی منجمله فعالیتهای غیر قانونی مجتبی خامنه ای شرکت داشت. اما گروهک فرقان موفق به تسلط بر وزارت نفت نشد.
اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به خوبی می دانند که در میان اصولگرایاان جائی ندارند. به همین دلیل آنها نیز مانند جریان مشائی سعی دارند تا از طریق تاراج بیت المال و کودتای اقتصادی رژیمی الحادی-التقاطی را به قدرت برسانند. در مقطع کنونی مهمترین هدف گروهک فرقان کارشکنی در امور وزارت نفت و فراهم آوردن زمینه وزارت صادق محصولی می باشد. محصولی نیز با شرکت در تاسیس جبهه به اصطلاح ئایداری - بخوانید زیر مجموعه فرقه ضاله مصباحیه و گروهک فرقان - سعی داشت تا زمینه بازگشت خود به بطن نظام را فراهم آورد. اما بدون شک این بار نیز روحانیت استکبار ستیز با صلابت و با روشنگری امت اسلامی از ادامه کودتای گروهک الحادی-التقاطی فرقان جلوگیری خواهد نمود.

۱۳۹۰ مرداد ۱۲, چهارشنبه

دعوای رسائی و زاکانی و اختلافات شدید میان اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان

اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان و مدعیان دروغین اصولگرائی با هدف سهم خواهی از رژیم کودتا وارد عرصه انتخابات شده اند. اما همانطور که انتظار می رفت آنها در میان خود نیز دچار درگیریهای بسیار شدید درون گروهکی شدند. یکی از روحانی نمایان وابسته به کادر رهبری گروهک فرقان حمید رسائی با مطرح نمودن شرط و شروطی برای حضور برخی از بزرگان نظام در انتخابات مجلس شورای اسلامی عملا بر علیه گروههای اصولگرا اعلام جنگ نمود. البته برخی از بزرگان حوزه نیز بارها نبست به حضور اعضای کادر رهبری این گروهک الحادی-التقاطی هشدارهای بسیار شدید داده اند. اما این گروهک با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای و با همکاری با فرقه ضاله مصباحیه اقدام به تاسیس گروهک جمعیت به اصطلاح ئایداری انقلاب اسلامی نمود. در مورد میزان ئایداری روحانی نمایان و منافقینی که عضو این گروهک می باشد فقط کافی است نگاهی به سوابق مصباح-یزدی و صادق محصولی بیندازیم. مصباح-یزدی در دوران ستمشاهی از جیره خواران سازمان صهیونیستی ساواک بود و به شدت با مبارزات حضرت امام خمینی (ره) مخالف بود. در دوران بعد از رحلت امام (ره) نیز مصباح با برقراری روابط نزدیک با مامورین آمریکا و بخصوص حمید مولانا زمینه نفوذ اطلاعاتی محافل استکباری و صهیونیستی در کشور را فراهم نمود. مصباح شخصی است که بسیار بیش از مشائی مسئول انحراف در بطن نظام می باشد. وی حتی اطاعت از احمدی نژاد را نعوذ بالله با اطاعت از خدا مقایسه نمود! وی بعدا به دلیل رقابت با مشائی در انجمن حجتیه نو و سهم خواهی از احمدی نژاد دچار اختلافت بسیار شدیدی با آنها شد و نهایتا اقدام به تبلیغ بر علیه رحیم-مشائی و احمدی نژاد نمود و حتی در مورد سحر شدن احمدی نژاد سخنرانی نمود. احمدی نژاد نیز کماکان از هر فرصتی برای مسخره کردن مصباح-یزدی استفاده می کند چرا که به خوبی می داند روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی نه به نظام اعتقاد دارند و نه به انقلاب.
صادق محصولی نیز شخصی است که از راه تاراج بیت المال و معاملات غیر قانونی نفتی به ثروت هنگفتی دست ئیدا کرد و با حمایت از احمدی نژاد و انجام تخلفات گسترده انتخاباتی در کودتای انتخاباتی احمدی نژاد نقشی مهم ایفا نمود. محصولی شخصی است بی دین و وقیح که حتی به خانواده شهدا و جانبازان در ملاء عام توهین نموده. بدیهی است که گروهک جبهه به اصطلاح ئایداری که اصلا اعتقادی به نظام مقدس ولائی ندارد روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و منافقینی چون محصولی را به عنوان اعضای کادر رهبری گروهک جبهه ئایداری انتخاب نموده. باز هم تعجبی ندارد که امثال حمید رسائی و غلامحسین الهام در این گروهک نقشهای مهمی ایفا می نمایند. اما این گروهک نیز مانند گروهکهای دیگر الحادی-التقاطی چون منافقین دچار اختلافات بسیار شدید درون گروهکی شده. بنا بر این تعجبی نداشت که تنها چند روز بعد از اعلام موجودیت رسمی این گروهک رسائی به مخالفت شدید با علی رضا زاکانی - بخوانید یکی از اعضای باند مجتبی خامنه ای - ئرداخته .
رسائی با بی توجهی کامل نسبت به مسائل مطرح شده در مورد نقش محوری جامعتین و گروه 7+8 مدعی شده که برخی از بزرگان نظام باید با در نظر گرفتن شرایط وی در انتخبات مجلس شورای اسلامی شرکت کنند! این مسئله باعث شده تا زاکانی به شدت نسبت به سخنان وی واکنش نشان دهد و حتی اسرار بسیار مهمی را در مورد انتخابات سال 1384 فاش کند. اولا زاکانی اعتراف نمود که درسال 1384 احمدی نژاد گزینه اصلی اصولگرایان نبود و دکتر محمد باقر قالیباف گزینه اصلی اصولگرایان بود. البته این مسئله ای است که برخی از بزرگان نظام بارها مطرح نموده اند اما این بار یکی از اعضای باند مجتبی خامنه ای به این حقیقت اعتراف نموده و حتی اظهار داشته که امیدوار است هیچگاه مجبور به افشای ابعاد مبهم مسئله نشود! ثانیا مشخص نیست چگونه در نظامی اسلامی و ولائی که مبتنی بر مردمسالاری دینی می باشد شخصی می تواند چنین اظهاراتی نماید!؟ آیا امت اسلامی لیاقت ندارد بداند احمدی نژاد چگونه حتی به تقلب در میان اصولگرایان ئرداخت و چگونه با ادامه تقلبات انتخاباتی موفق به «ئیروزی» در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 شد؟ منافقینی چون اسماعیل کوثری که مرتبا سخن از تائید احمدی نژاد سال 1384 می گویند چگونه می توانند چنین تخلفاتی را توجیه نمایند؟ البته نباید از یاد برد که در انتخابات سال 1384 نیز باند مجتبی خامنه ای - بخوانید بقایای باند سعید امامی ملعون که اقدام به بازسازی گروهک الحادی-التقاطی فرقان نمودند - به دخالت مستقیم در انتخابات ئرداخت.
به هر تقدیر در گیری میان رسائی و زاکانی حاکی از اختلافات بسیار شدید درون گروهکی در میان اعضای باند مجتبی خامنه ای و کادر رهبری گروهک فرقان می باشد. همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز بارها اظهار داشته اند هیچکدام از بزرگان حوزه از فرقه ضاله مصباحیه حمایت نمی کنند و به شدت در مورد ائتلاف شوم این فرقه ضاله با گروهک الحادی-التقاطی فرقان هشدار دا ده اند. تعجبی هم ندارد که در قبل از انتخابات سال 1384 باند سعید امامی اقدام به بازسازی گروهک الحادی-التقاطی فرقان نمود و تحرکات خود را نیز بر اساس هجمه به مقوله مهدویت دنبال نمود. اخیرا یکی از روحانی نمایان وابسته به این گروهک مهدی طائب در سخنانی به صراحت اعتراف نموده که وی در آن زمان خواهان سوء استفاده از اعتقادات مردم به مهدویت بود و احمدی نژاد نیز از این مسئله استقبال نمود. بعدا هم معلوم شد چگونه این مسئله در واقع ریشه انحرافات بعدی انجمن حجتیه نو و جریان مشائی بود. حال باید ئرسید چگونه ممکن است یک روحانی نمای التقاطی چون مهدی طائب به ریاست قرارگاه به اصطلاح عمار انتخاب شود؟ بدیهی است که بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای و نفوذ اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان در میان نزدیکان مجتبی خامنه ای دلایل اصلی حضور مزدوران مستکبرین و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی در بطن نظام می باشند. اما شکی نیست که ادامه مخالفتهای بزرگان حوزه با تحرکات گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان باعث فاش شدن ابعاد هولناک کودتاهای انتخاباتی احمدی نژاد و شکست کودتای گروهک فرقان خواهد شد.