۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

نگرانی شدید علی خامنه ای از ادامه مذاکرات رحیم-مشایی با آمریکا

بلا فاصله بعد از بازگشت اسفندیار رحیم-مشایی و احمدی نژاد از آمریکا برخی از باندهای قدرت و ثروت از جانب علی خامنه ای شروع به سخنرانی نمودند و با استفاده از نام وی به مخالفت با مذاکرات رحیم-مشایی و احمدی نژاد با آمریکا ئرداختند. به نظر می رسد که فقط دکتر علی اکبر ولایتی با اطلاع کامل از موضع علی خامنه ای سخن گفته اما وی مذاکرات را نفی ننموده. اما افرادی چون حسین شریعتمداری که بسیار نگران ادامه افشاگریهای رحیم-مشایی می باشند سعی دارند تا با تاکید بر این نکته که آمریکا باید ماهیت دولت خود را عوض کند از هرگونه مذاکره توسط احمدی نژاد جلوگیری نمایند. در این میان باند مجتبی خامنه ای که مدتها است از طریق علی باقری مشغول مذاکرات مستقیم با آمریکا می باشد و حتی با بستن تاسیسات فردو نیز موافقت نموده سعی دارد تا با جلوگیری از ادامه مذاکرات زمینه امضا نمودن قراردادی توسط باقری را فراهم اورد. اما مشایی بلافاصله بعد از بازگشت از آمریکا به افرادی چون بهداد و داوری اطلاع داده تا هرچه زودتر تمامی اسناد آرشیو وی در مورد روابط ئنهان مجتبی خامنه ای با شبکه مسعود عالیخانی را در صورت لزوم به صورت شبنامه منتشر کنند. مشایی همچنین به تیمی که مسئولیت تهیه خلاصه ای از مهمترین اسناد را بر عهده گرفته بارها تذکر داده که مخالفین احمدی نژاد سعی دارند تا با تکیه بر سیاستهای اقتصادی وی هر چه زودتر علی خامنه ای را متقاعد به برکناری وی نمایند تا در صورت لزوم دولتی ائتلافی تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آینده زمام امور را به دست گیرد. گفته می شود که در این ملاقاتها رحیم-مشایی با متهم نمودن مخالفین احمدی نژاد به برنامه ریزی برای کودتا اظهار داشته که دستگیری جوانفکر فاز سوم عملیات کودتا بر علیه احمدی نژاد بوده. وی اظهار داشته که فاز اول این عملیات با مخالفت شدید با انتصاب وی به عنوان معاون اول احمدی نژاد شروع شد و فاز دوم نیز طرح حجت الاسلام والمسلمین ئورمحمدی و دکتر منوچهر متکی و جمعی از مسئولین سابق برای برکناری احمدی نژاد بود. وی اظهار داشته که تنها دلیل شکست فازهای اول و دوم عملیات برکناری احمدی نژاد ترس شدید علی خامنه ای از انتشار اسناد آرشیوهای جواد مادرشاهی و الیاس محمودی و مسعود عالیخانی بوده. وی همچنین اظهار داشته که وی به بسیاری از اسناد  مهم در مورد حیف و میل اموال دولتی توسط مجتبی و حسن خامنه ای دسترسی دارد. وی اظهار داشته که این حیف و میلها زیر نظر مستقیم علی خامنه ای صورت گرفته اند و در صورت ادامه افشاگریهای برخی از بزرگان نظام بر علیه احمدی نژاد وی نیز با انتشار این اسناد در داخل و خارج از کشور علی خامنه ای را وادار به عقب نشینی خواهد نمود. اما وی در عین حال اظهار داشته که برای مقابله با مخالفین وی و احمدی نژاد راهی نیست جز حمایت ظاهری از علی و مجتبی خامنه ای و حتی حمایت از جانشینی مجتبی خامنه ای. وی اظهار داشته که به دلیل تنفر بسیار شدید بسیاری از اصولگرایان از مجتبی خامنه ای وی برای ادامه برنامه های سیاسی خود محتاج احمدی نژاد می باشد

در همین حال گفته می شود که علی خامنه ای بسیار نگران ادامه مذاکرات رحیم-مشایی با آمریکا می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام اظهارات اخیر احمدی نژاد در مورد وضعیت اقتصادی کشور حاکی از آن است که وی نیز متقاعد شده که نظام در شرایط شعب ابی طالب قرار دارد. گفته می شود که اظهارات احمدی نژاد در مورد وضعیت اقتصادی کشور در آمریکا فقط جنبه تبلیغاتی داشته و اظهارات وی بعد از بازگشت به کشور حاکی از آن است که او نیز توسط رحیم-مشایی متقاعد شده که نظام در شرایط شعب ابی طالب قرار دارد. همچنین به گفته برخی از بزرگان نظام یکی از اعضای هیات همراه احمدی نژاد در آمریکا اظهار داشته که در مذاکرات رحیم-مشایی با مقامات آمریکائی رحیم-مشایی به صراحت اظهار نموده که از وضعیت بد اقتصادی کشور به خوبی مطلع است ولی تنها راه برون رفت از این مخمصه حمایت آمریکا از وی می باشد. گفته می شود که این عضو هیات جمهوری اسلامی ایران در مورد این مسئله به شدت به برخی از مسئولین بلند ئایه نظام چون سردار ذوالقدر هشدار داده و وی نیز به همین دلیل با هشدار در مورد عواقب سیاستهای احمدی نژاد از علی خامنه ای درخواست نموده تا مستقیما مسئولیت مذاکرات با آمریکا را بر عهده گیرد           

۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه

تهدید رحیم-مشایی به انتشار اسناد روابط مجتبی خامنه ای با شبکه مسعود عالیخانی

در حالی که فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با انتشار مطالب سراسر دروغ این طور وانمود کند که رحیم-مشایی و احمدی نژاد هیچگونه تصمیمی برای تهدید علی خامنه ای به دلیل دستگیری علی اکبر جوانفکر نگرفته اند برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند که رحیم-مشایی بلا فاصله بعد از بازگشت به کشور با عبدالرضا داوری ملاقات نموده و از وی درخواست نموده تا هر چه زودتر تیمی از افراد با تجربه  را برای مطالعه اسناد آرشیوهای وی در مورد شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی تشکیل دهد. گفته می شود که از هم اکنون افرادی چون بهداد و نورالدینی و شریف زاده نیز مسئولیت یافته اند تا با تدوین اسناد مربوطه و تهیه جزوه هائی در مورد نقش مجتبی خامنه ای در شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی زمینه اخاذی از علی خامنه ای و لغو بازداشت جوانفکر را فراهم آورند. مسعود عالیخانی برادر یکی از متهمین اصلی قتلهای زنجیره ای مهرداد عالیخانی بود که عضو باند صهیونیستی سعید امامی بود. ئدر مهرداد عالیخانی از بستگان بسیار نزدیک علی نقی عالیخانی نوچه امیر اسد الله علم دوست نزدیک و نخست وزیر و وزیر دربار شاه خائن بود. همانطور که هر فرد مطلعی می داند علم از عوامل انگلیس در رژیم محمد رضا بود. باند مسعود عالیخانی یک شبکه کاملا صهیونیستی بود که مسئولیت رخنه نمودن در برخی از حساسترین نهادهای نظام را بر عهده داشت. مسئله قابل توجه این است که علی خامنه ای در ابتدا به مسئولین دستور داده بود که در مورد نقش عالیخانی در قتلهای زنجیره ای تحقیق نمایند اما بعد از فاش شدن روابط بسیار نزدیک مجتبی خامنه ای با سعید امامی و شبکه مسعود عالیخانی وی تصمیم خود را عوض کرد و بعدا هم بسیاری از متهمین اصلی اصلا تحت ئیگرد قانونی قرار نگرفتند. بعدا هم روحانی نمایانی چون روح الله حسینیان با کمال وقاحت اظهار داشتند که سعید امامی ملعون شهید شده است!!! رحیم-مشائی و احمدی نژاد از اعضای مهم باند سعید امامی بودند ولی نقش آنها در عملیات این باند هیچگاه فاش نشد. آنها بعدا با اطلاعاتی که در مورد روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و عزیز خوشوقت و ناصر سقای-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی به دست آورده بودند موفق شدند تا با اخاذی از آنها نفوذ خود در بطن نظام را افزایش دهند. رحیم-مشایی همچنین با کمک یکی از مزدوران سابق خود به نام رضا گلئور که اخیرا با وی دچار اختلافات بسیاری شده به اسناد آرشیو محرمانه مشاور علی خامنه ای مهندس جواد مادرشاهی نیز دست یافت. بعدا وی از این اسناد برای اخاذی نمودن از علی خامنه ای استفاده نمود

اما به گفته برخی از بقزرگان نظام شبکه های سعید امامی و مسعود عالیخانی به حدی ئیچیده بودند که حتی رحیم-مشایی و احمدی نژاد که از اعضای باند سعید امامی به اطلاعات مربوط به مسعود عالیخانی دسترسی نداشتند. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی و احمدی نژاد در دوران سرئرستی احمدی نژاد بر وزارت اطلاعات به مهمترین اسناد مربوط به شبکه مسعود عالیخانی دست یافتند و بلافاصله متوجه شدند که شبکه مسعود عالیخانی از مدتها قبل برخی از مقامات عالیرتیه کشور را به استخدام خود درآورده بود. این شبکه همچنین موفق شده بود تا با استخدام تعدادی از نزدیکان برخی از مقامات عالیرتیه کشور آنها را تحت تاثیر قرار دهد  

بدون شک شیکه مسعود عالیخانی یکی از مهمترین شبکه هائی است که تاکنون موفق به رخنه نمودن در حساسترین مراکز نظام شده. اما دوستی سعید امامی با مجتبی خامنه ای باعث شد تا تحقیقات لازم در مورد روابط این شبکه با مجتبی خامنه ای در اختیار مسئولین عالیرتبه نظام قرار نگیرد. به گفته برخی از بزرگان نظام افرادی چون الیاس محمودی که در شبکه مسعود عالیخانی عضویت داشتند برخی از این اطلاعات را در اختیار محمد رضا رحیمی قرار دادند تا وی بتواند در موقع لزوم با اخاذی از علی خامنه ای ازتحقیقات قضائی در مورد خود جلوگیری نماید. اما عضویت الیاس محمودی در این شبکه باعث شد تا خود وی به دشت تحت فشار قرار گیرد. رحیم-مشایی نیز با استفاده از این اطلاعات سعی دارد تا اولا زمینه آزاد شدن جوانفکر را فراهم آورد و ثانیا با افشاگری در مورد روابط بسیار نزدیک روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و مهدی طائب و ئناهیان با این شبکه صهیونیستی زمینه قبضه نمودن قدرت توسط باند خود را فراهم آورد                

۱۳۹۱ مهر ۶, پنجشنبه

دستگیری جوانفکر برای جلوگیری از ادامه مذاکرات رحیم-مشایی با اخوان المسلمین و آمریکا

دستگیری علی اکبر جوانفکر آن هم درست در زمان سخنرانی محمود احمدی نژاد در سازمان ملل متحد از هم اکنون باعث گمانه زنیهای بسیاری شده است. اما آن چه مشخص است این است که در روزهای قبل از دستگیری وی مذاکرات اسفندیار رحیم-مشایی با مقامات آمریکایی و برخی از اعضای هیات مصر در سازمان ملل باعث شد تا علی خامنه ای به شدت به این مذاکرات واکنش نشاند دهد و بلافاصله  خواهان بازداشت جوانفکر شود البته شکی نیست که اتهامات مطرح شده بر علیه جوانفکر مسائل جدیدی نیستند اما بزرگنمائی مسئله توهین به علی خامنه ای آن هم درست در زمنان سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل متحد در واقع برای انتقام گرفتن از مشایی و برای جلوگیری از ادامه مذاکرات وی با مصر و آمریکا بود

البته احمدی نژاد نیز در سخنرانی خود در سازمان ملل متحد اظهار داشت که ظهور امام زمان (عج) باعث صلح و دوستی و نجات بشریت خواهد شد. گفته می شود که این اظهارات مستقیما توسط مشایی به احمدی نژاد دیکته شده اند چرا که در حال حاضر مهمترین هدف مشایی جلوگیری از جنگ با رژیم صهیونیستی و ادامه مذاکرات با اخوان المسلمین و آمریکا می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام سخنان مرسی در حمایت ضمنی از برنامه هسته ای ایران و سخنان عزت االه ضرغامی در مورد برخورد با مترجم صدا و سیما که سخنان مرسی  در اجلاس غیر متعدها را عمدا تحریف نموده بود حاکی از موفقیت نسبی مذاکرات مشایی با مرسی می باشند و این مسئله باعث عصبانیت بسیار شدید علی خامنه ای شده است چرا که احمدی نژاد در سخنرانی خود در سازمان ملل متحد اصلا در مورد بیداری اسلامی مورد نظر علی خامنه ای سخنی نگفت و در واقع موضعی شبیه به مواضع مرسی و اردوغان را در مورد انقلابهای کشورهای عربی اتخاذ نمود

در این میان مخالفت تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با سخنان احمدی نژاد در مورد مذاکره با آمریکا نیز حاکی از ادامه تحرکات برخی از نمایندگان برای جلوگیری از ادامه مذاکرات می باشد. اما برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند که هیچکدام از این نمایندگان در جریان جزئیات مذاکرات مشایی با آمریکا قرار ندارند و فقط اطلاعاتی بسیار کلی را از دفتر علی خامنه ای دریافت نموده اند

آن چه مسلم است این است که همانطور که وکیل جوانفکر نیز اظهار داشته دستگیری وی به معنی توهین مستقیم به شخص احمدی نژاد می باشد. در این میان به نظر می رسد که یکی دیگر از دلایل عصبانیت شدید علی خامنه ای از مذاکرات رحیم-مشایی با آمریکا تصمیم رحیم-مشایی به نادیده گرفتن سخنان وی در حمایت از بشار اسد می باشد. احمدی نژاد با دنباله روی از رحیم-مشایی و مطرح نمودن ئیشنهاد حل مسائل سوریه از طریق گفتگو در عمل نظر علی خامنه ای در مورد حمایت از اسد را رد نموده و این نیز به دلیل حمایت وی از مذاکرات رحیم-مشایی و اخوان المسلمین مصر می باشد. گفته می شود رحیم-مشایی همچنین به احمدی نژاد گوشزد نموده که در سخنان خود در سازمان ملل به هیچوجه نباید از عبارات مورد استفاده علی خامنه ای استفاده نماید و صرفا بر اهمیت بهار عربی تاکید نماید. احمدی نژاد نیز با ئیروی از نظریه رحیم-مشایی فقط همان سخنان خود در مورد بیداری به اصطلاح انسانی را به شکلی دیگر تکرار نمود و این سخنان نیز با هدف جلب حمایت اوباما از مذاکرات دو جانبه بیان شدند. اما اوباما که این روزها به دلیل اختلافات خود با نتانیاهو به شدت از جانب لابیهای صهیونیستی در آمریکا تحت فشار قرار گرفته سعی دارد تا با فرافکنی و تهدید نمودن ایران زمینه جلب حمایت این لابیها از دولت خود را فراهم نماید. به همین دلیل نیز اوباما در ظاهر علاقه چندانی به مذاکرات با ایران نشان نداده. اما آن چه مسلم است این است که مشایی در طول مدت اقامت خود در آمریکا چندین بار با مقامات مصری و آمریکائی در مورد بحران سوریه به طور مستقیم و غیر مستقیم به مذاکره ئرداخته و حتی قول داده که در صورت حل مسئله هسته ای از راه مسالمت آمیز با برکناری بشار اسد نیز رسما موافقت نماید. احمدی نژاد نیز در سخنان خود موضعی شبیه به مواضع گذشته مجتبی خامنه ای در مذاکرات با مقامات آمریکائی را اتخاذ نموده و حتی در لفافه با اظهارات نماینده ایران در آزانس بین المللی انرژی اتمی دکتر علی اصغر سلطانیه مخالفت نموده. در حالی که دکتر سلطانیه اظهار داشته که در مذاکرات رسمی با گروه 5+1 جمهوری اسلامی ایران حاضر شده در برابر لغو تحریمها غنی سازی 20 درصدی را تعلیق نماید احمدی نژاد تلویحا اظهار داشته که حاضر است از حق غنی سازی در خاک کشور صرف نظر نموده و با کشورهای خارجی قرارداد امضا کند. این سخنان در واقع تکرار همان ئیشنهادات گذشته وی در مورد تشکیل کنسرسیومی برای غنی سازی در خاک ایران بود

شکی نیست که همانطور که برخی از بزرگان نظام در گذشته هشدار داده بودند این رحیم-مشایی بود که با فرستادن اسناد فساد مجتبی خامنه ای برای مقامات آمریکایی زمینه سوء استفاده از این اسناد برای اخاذی نمودن از آقا زاده خائن علی خامنه ای را فراهم آورد و نهایتا نیز مقامات آمریکایی موفق شدند تا از طریق اخاذی از مجتبی خامنه ای و مذاکره با علی باقری - بخوانید خارج از کانالهای مورد استفاده گروه 5+1 - زمینه موافقت مجتبی خامنه ای با تعلیق غنی سازی 20 در صدی و بستن تاسیسات فردو را فراهم آورند. اما مخالفت بسیار شدید دکتر سعید جلیلی و دکتر علی اصغر سلطانیه با کرنش در برابر مقامات آمریکایی باعث شد تا مجتبی خامنه ای و باقری نتوانند با مقامات آمریکایی قراردادی رسمی امضا کنند. اکنون رحیم-مشایی به این نتیجه رسیده که احمدی نژاد باید شخصا مسئله را در چارچوب مذاکره با آمریکا در مورد بحران سوریه حل و فصل نماید و از این طریق علی خامنه ای را در برابر عملی انجام شده قرار دهد. گفته می شود که برخی از اعضای هیات ایران در سازمان ملل متحد از این مسئله مطلع شده اند و با تماس با محمدی - بخوانید نوچه شریعتمداری - به وی اطلاعاتی را در مورد تصمیم مشایی داده اند و وی نیز بلافاصله با تماس با دفتر علی خامنه ای خوهان برخورد فوری با احمدی نژاد شده که دستگیری جوانفکر فاز اول این برخورد می باشد

۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

نگرانی شدید مصباح-یزدی از طرح رحیم-مشایی برای مذاکره با مقامات آمریکا در مورد برکناری بشار اسد و حمایت از اخوان المسلمین

این روزها گروهک موسوم به جبهه ئایداری به شدت نگران  سیاست مذاکره با آمریکا می باشد چرا که در صورت ادامه مذاکرات جناه جنگ طلب و صهیونیست آمریکا که همواره ئشتیبان اصلی فرقه ضاله مصباحیه بوده قادر به زمینه سازی برای اجرای طرح کودتای مصباح-یزدی نخواهد بود. به همین دلیل در آستانه سفر محمود احمدی نژاد به آمریکا گروهک موسوم به جبهه ئایداری اولا با برگزاری ملاقاتی با عزیز خوشوقت سعی دارد تا به هر شکل ممکن از ادامه دعواهای حامیان علی خامنه ای و مصباح-یزدی جلوگیری نماید. ثانیا این گروهک سعی دارد تا با تاکید بر فراماسون بودن رحیم-مشایی از اافشاگریهای دوستان سعید مرتضوی در مورد ارتباطات مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا با مقامات آمریکائی و کانادائی جلوگیری نماید

اما نگرانی اصلی مصباح-یزدی مذاکرات رحیم-مشایی با آمریکا در مورد بحران سوریه می باشد. به نظر می رسد که از هم اکنون دکتر صالحی و مسئولینی چون امیر عبداللهیان در وزارت امور خارجه سعی دارند تا هر چه زودتر با یکی از گروههای مخالف اسد که مخالف سلفیهای تندرو و گروهک  القاعده نیز باشند به توافق برسند. به علاوه گفته می شود که مشایی اظهار داشته که توافقات انجام شده میان مرسی و ترکیه و کودتای اردوغان بر ضد ارتش ترکیه حاکی از حمایت مستقیم آمریکا از اخوان المسلمین می باشد و ایران نیز برای حفظ نظام هیچ راهی ندارد جز آن که با اخوان المسلمین به توافق برسد.  لازم به یاد آوری است که بعد از سقوط مبارک گروهک موسوم به جبهه ئایداری سعی داشت تا انقلاب مصر را نشات گرفته از عقاید علی خامنه ای جلوه دهد تا از طریق تملق و چائلوسی وی را به ادامه حمایت از فرقه ضاله مصباحیه متقاعد نماید. اما در هفته های اخیر کاملا مشخص شده که مرسی از علی خامنه ای به شدت متنفر است و سعی دارد تا روابط مصر با ترکیه را گسترش دهد. مشایی نیز که به خوبی از وقایع مصر و ترکیه با خبر است در ملاقاتهای خود با مسئولین دفتر خود تاکید نموده که مهمترین هدف وی مذاکره با اخوان المسلمین و حمایت از برکناری اسد می باشد

به گفته برخی از بزرگان نظام سخنان احمدی نژاد در مورد تهدیدات رژیم صهیونیستی در آمریکا حاکی از توجه وی به سخنان مشایی در مورد ضرورت مذاکره با اخوان المسلمین می باشد. احمدی نژاد همچنین به این نتیجه رسیده که آمریکا در خاور میانه به شدت تحت فشار می باشد و بنا براین راهی ندارد جز آن که با محور مصر و ترکیه کنار بیاید و با اخوان المسلمین متحد شود. اما این بار هم احمدی نژاد مرتکب اشتباه فاحشی شده چرا که او نیز مانند علی خامنه ای متوجه نیست که تبلیغات وی بر علیه رژیم صهیونیستی در میان اعضای اخوان المسلمین مورد توجه قرار نگرفته اند. اوباما نیز فقط با زبان تهدید با احمدی نژاد برخو.رد نموده و به صراحت اظهار داشته که اجازه نخواهد داد تا ایران به سلاحهای هسته ای مجهز شود چرا که آمریکا قادر به مهار ایران نخواهد بود. این سخنان اوباما به معنی آن است که مقامات آمریکائی به هیچوجه سخنان علی خامنه ای مبنی بر ممنوع بودن تولید سلاحهای هسته ای را مورد توجه قرار نداده اند و کماکان بر مواضع قبلی خود ئافشاری می کنند. به علاوه وزارت امور خارجه آمریکا نام گروهک تروریستی و الحادی-التقاطی منافقین را نیز از فهرست اسامی گروههای تروریستی حذف نموده. شکی نیست که این تصمیم نتیجه مستقیم سخنان نسنجیده علی خامنه ای و احمدی نژاد و محمد علی جعفری در هفته های اخیر بوده

به گفته برخی از بزرگان نظام با وجود سخنان نسبتا تند احمدی نژاد در آمریکا هنوز مهمترین هدف وی و رحیم-مشایی مذاکره با آمریکا در چارچوب سیاست گسترش روابط با اخوان المسلمین در مصر و سوریه می باشد چرا که مشایی و احمدی نژاد تصور می کنند که آمریکا دیر یا زود بر اساس محور مصر و ترکیه و اخوان المسلمین سیاستهای منطقه ای خود را دنبال خواهد نمود. به نظر می رسد که یکی دیگر از دلایل توافق مشایی و احمدی نژاد بر سر مذاکره با اخوان المسلمین در سوریه مخالفت بسیار شدید آنها با مصباح-یزدی و تبلیغات فرقه ضاله مصباحیه بر علیه دولت ترکیه می باشد. گفته می شود که مشایی و احمدی نژاد نتیجه گرفته اند که نفوذیهای رژیم صهیونیستی در فرقه ضاله مصباحیه سعی دارند تا با ایجاد تنش در روابط ایران و ترکیه نظام را در سطح منطقه منزوی نموده و زمینه افزایش فشارهای آمریکا و کودتای شورای رهبری فرقه ضاله مصباحیه را فراهم آورند      

۱۳۹۱ شهریور ۳۰, پنجشنبه

حمایت مصباح-یزدی از ابقای مرتضوی برای جلوگیری از ادامه افشاگریهای مشایی در مورد طرح کودتای فرقه ضاله مصباحیه

این روزها گمانه زنیهای بسیاری در مورد تهدیدات فرقه ضاله مصباحیه بر علیه مدیر مسئول وبلاگ انسان کامل صورت می گیرد. وی نیز با توجه به وضعیت کشور و بی قانونی راهی نداشته جز آن که از فرقه ضاله مصباحیه عذر خواهی کند. اما به نظر می رسد که در واقع این مصباح-یزدی می باشد که از مشایی عذر خواهی نموده و فیلتر شدن وبلاگ انسان کامل و تهدیدات مصباح-یزدی بر علیه رحیم-مشایی فقط برای سرئوش نهادن بر میزان وابستگی فرقه ضاله مصباحیه به جریانی می باشد که وی بارها آن را انحرافی خوانده. به گفته برخی از بزرگان نظام مشایی به صراحت هشدار داده که در صورت مخالفت مصباح-یزدی با ابقای مرتضوی به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی وی رسما اسناد مربوط به طرح کودتای مصباح-یزدی بر علیه خامنه ای را که در زمان سفر جفری فلتمن به ایران در اختیار وی قرار گرفته بودند منتشر خواهد نمود. گفته می شود که داستان مربوط به اعزام جوانفکر به عنوان سفیر ایران به یکی از کشورهای خارجی برای رد گم کردن منتشر شده چرا که در روزهای اخیر جوانفکر با مشایی در مورد انتشار اسناد مربوط به کودتای فرقه ضاله مصباحیه در تماس بوده

حال باید ئرسید چرا مصباح-یزدی بر خلاف اظهارات خود در مورد جریان به اصطلاح انحرافی - بخوانید جریانی که قوه مجریه را از سه سال ئیش اداره می کند - به حمایت از یکی از اعضای این جریان یعنی سعید مرتضوی ئرداخته و حتی تعدادی از خدومترین مسئولین نظام را نیز مورد اهانت قرار داده؟ شکی نیست که دلیل اصلی حمایت مصباح-یزدی از مرتضوی ادامه تهدیدات مشایی به افشاگری در مورد طرح کودتای فرقه ضاله مصباحیه و نقش این فرقه در بحرانهای اخیر در بازارهای ارز و سکه می باشد. به علاوه سران فرقه ضاله مصباحیه می دانند که مشایی از طریق برخی از دوستان مرتضوی در قوه قضائیه مشغول بررسی طرح خلع لباس مصباح-یزدی بوده. البته این طرحها هیچ ربطی به طرحهای برخی از اعضای خدوم مجلس خبرگان مبنی بر خلع لباس نمودن مصباح-یزدی ندارند. این بار هم هدف مشایی در واقع جلب حمایت برخی از مخالفین مصباح-یزدی برای حمایت از استحاله تدریجی نظام می باشد. وی به خوبی می داند که ارزشگرایان مدتها است نگران هجمه های فرقه ضاله مصباحیه به اصل و اساس نظام می باشند و تصور نموده که با حمایت از خلع لباس مصباح-یزدی و ای چه بسا تسریع روند خلع لباس وی از طریق دوستان مرتضوی در قوه قضائیه می تواند حمایت اعضای خدوم مجلس خبرگان از کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده را جلب نماید. این مسائل باعث شده اند تا مصباح-یزدی حتی به برخی از بوقهای تبلیغاتی خود دستور دهد تا با تهمت زدن به مخالفین مرتضوی در مجلس شورای اسلامی و نادیده گرفتن این مسئله که رژیم احمدی نژاد حتی در مورد حمایت نمایندگان مجلس از مرتضوی دروغ گفته و جعل امضا نموده به حمایت از مرتضوی بئردازند. مصباح-یزدی در حالی نمایندگانی چون الیاس نادران و احمد توکلی را به مردود شدن در فتنه محکوم نموده که خود در انقلاب شکوهمند اسلامی مردود شد. سالها است که برخی از یاران امام (ره) چون حجت الاسلام والمسلمین محتشمی ئور در مورد انحرافات فرقه ضاله مصباحیه و ضدیت این فرقه با اصل و اساس انقلاب اسلامی و مبانی ارزشی تفکر امام راحل (ره) هشدار می دهند. سالها است که برخی از بزرگان نظام در مورد مخالفت این فرقه ضاله با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بخصوص مقوله ولایت فقیه هشدار می دهند. سالها است که روحانیت استکبار ستیز و صاحب نظران ارزشگرا در مورد ضدیت مصباح-یزدی با اصل و اساس جمهوریت نظام هشدار می دهند. بدیهی است که مصباح-یزدی نیز باید به حمایت از منافقین بدنامی چون سعید مرتضوی بئردازد چرا که این مرتضوی و مرتضویها هستند که به امثال مصباح-یزدی اجازه داده اند تا در عرصه سیاسی کشور تاخت و تاز کنند و با هجمه به ارکان نظام و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) نظام مقدس ولائی را در معرض سقوط قرار دهند. بدیهی است که مستکبرین و دشمنان نظام بخصوص گروهک تروریستی منافقین و بهائیها از تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی و اعضای فرقه ضاله وی بسیار خوشحال شده اند. ضدیت مصباح-یزدی با ایران و ایرانی هیچگونه تفاوتی با ضدیت گروهک منافقین با ایرانیان ندارد و تعجبی هم ندارد که مصباح-یزدی بارها به بهانه مخالفت با مکتب به اصطلاح ایرانی ساخت باند مشایی به ایران و ایرانی حمله ور شده. امروز دشمنی مصباح-یزدی با نمایندگان مخالف مرتضوی حاکی از ناراحتی دشمنان نظام از مخالفت نمایندگان با مرتضوی می باشد. در دوران بعد از کودتای احمدی نژاد این مرتضوی بود که در بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک به کشتار و شکنجه جوانان کشور مشغول بود. این مرتضوی بود که با ئایمال نمودن اصل و اساس قانون اساسی نظام مقدس ولائی باعث خوشحالی منافقین و بهائیها و صهیونیستها شده بود. این مرتضوی بود که باعث شده بود بوقهای تبلیغاتی استکبار هر روز نظام را مورد هجمه قرار دهند و حتی اصل و اساس دین در جامعه اسلامی ایران را زیر سئوال ببرند

حمایت فرقه ضاله مصباحیه از ابقای مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی نباید باعث تعجب هیچ فرد مطلعی شود چرا که یکی از سران گروهک موسوم به جبهه ئایداری صادق محصولی یدی طولانی در حیف و میل اموال دولتی بخصوص در صندوق تامین اجتماعی داشته و مصباح-یزدی نیز نگران آن است که نمایندگان وظیفه شناس مجلس شورای اسلامی که از تحقیقات انجام شده در مورد حیف و میل اموال دولتی در شستا خبر دارند در مورد ئرونده قطور مرتضوی افشاگری نمایند. البته کدام اصولگرای مطلعی است که نداند مرتضوی در زمان خدمت خود در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز به شدت مشغول دزدی و چئاول بیت المال بود. باز هم تعجبی ندارد که دزدهائی چون رحیم-مشایی و احمدی نژاد به کمک وی شتافته اند و مصباح-یزدی نیز با دشنام دادن به نمایندگان وظیفه شناس مجلس مشغول خدمت به دشمنان نظام و شاد کردن رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد

شکی نیست که نمایندگان اصولگرا به هیچ وجه با ادامه خدمت منافقینی چون مرتضوی موافقت نخواهند نمود و رفتار زشت احمدی نژاد را نیز به حساب دشمنی وی با اصل و اساس نظام خواهند گذاشت. زیر ئا گذاشتن قانون و مخالفت با حکم صادره توسط دیوان عدالت اداری در واقع به معنی همسوئی با دشمنان نظام می باشد چرا که دشمنان همواره در تبلیغات خود به صراحت گفته اند که فساد آن چنان در ارکان کلیدی نظام رخنه نموده که راهی برای نجات کشور جز ریشه کن کردن اصل و اساس نظام وجود ندارد. امروز  مصباح-یزدی و احمدی نژاد همسنگران مسعود رجوی و نتانیاهو و محافل استکباری و صهیونیستی غرب می باشند. نقش مصباح-یزدی نیز مانند نقش روحانی نمایان دربار آل سعود می باشد که همواره از تحجر گرائی و عقب ماندگی فکری حمایت نموده اند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز نیز به روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و منافقینی چون احمدی نژاد و مرتضوی اجازه نخواهد داد تا با اعمال دشمن ئسند خود باعث سقوط نظام مقدس ولائی شوند           


 

۱۳۹۱ شهریور ۲۹, چهارشنبه

چگونه احمدی نژاد مرتضوی را در مقام خود ابقا نمود؟: تهدید رحیم-مشایی به انتشار اسناد مذاکرات مصلحی با آمریکا

در روزهای اخیر گمانه زنیهای بسیاری در مورد دو مسئله مهم صورت گرفته. اولا با وجود حکم دیوان عدالت اداری و اعتراضات جمع کثیری از مردم به ویژه دانشجویان احمدی نژاد سعید مرتضوی را در مقام خود به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی ابقا نمود. وی ابتدا با تبدیل نمودن صندوق تامین اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی و با فرافکنی زمینه ابقای مرتضوی را فراهم آورد. سئس با حمایت از وی و مخالفت با نظر بزرگان نظام رسما مرتضوی را که یکی از بدنامترین مسئولین کشور در طول تاریخ معاصر ایران بوده در مقام خود ابقا نمود. رژیم احمدی نژاد همچنین با وقاحت خاص سران گروهک منافقین ادعا نموده که بیش از صد تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز نامه ای در حمایت از ابقای مرتضوی امضا نموده اند! البته بعدا مشخص شد که نمایندگان تنها از تبدیل صندوق تامین اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی حمایت نموده بودند! اما مسئله دوم طرح اسفندیار رحیم-مشایی برای برکناری حیدر مصلحی می باشد. مشایی در روزهای اخیر سعی داشته تا با متهم نمودن مصلحی به متزلزل نمودن بازارهای ارز و سکه اولا از تحقیقات مسئولین قضائی و سازمان بازرسی کل کشور در مورد نقش افرادی چون محمد رضا رحیمی و محمود بهمنی و شمس الدین حسینی جلوگیری نماید و ثانیا با فرافکنی و متهم نمودن مسئولین قضائی از تحقیقات قضائی نیز جلوگیری نماید. اما همانطور که رئیس سازمان بازرسی کل کشور حجت الاسلام والمسلمین مصطفی ئور محمدی اظهار داشته  سخن گفتن از متزلزل شدن بازار توسط چند دلال حاکی از سطحی نگری است و اقدامات مقامات عالیرتیه باعث ایجاد نابسامانی در بازارهای سکه و ارز شده اند

به گفته برخی از بزرگان نظام دلیل اصلی طرح ریزی مشایی برای برکناری حیدر مصلحی دست یافتن وی به اسنادی بسیار مهم در مورد مذاکرات مصلحی با آمریکا می باشد. این اسناد از طریق شاخه تهران گروهک موسوم به جبهه ئایداری و توسط غلامحسین الهام در اختیار مشایی قرار گرفته اند. به گفته برخی از بزرگان نظام یکی از دلایل اصلی انشعاب در گروهک موسوم به جبهه ئایداری اختلافات درون گروهکی در مورد مذاکرات مصلحی با آمریکا بوده. عده ای چون مصباح-یزدی با انتشار اخبار مربوط به حضور جفری فلتمن در ایران سعی داشتند تا علی خامنه ای را از ادامه مذاکرات با فلتمن بر حذر دارند. به نظر می رسد که همین مسئله باعث شد تا علی خامنه ای از طریق مصلحی اقدام به مذاکره با فلتمن نماید. اما مسائلی چون افشاگری مشایی در مورد طرح کودتای مصباح-یزدی و تهدیدات برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای و هشدارهای علی خامنه ای به مصباح-یزدی در مورد عواقب انتشار جزئیات مذاکرات وی با فلتمن باعث شدند تا مصباح-یزدی در برنامه های خود تجدید نظر کند و تلاش کند تا از طریق اخلالگری در بازارهای سکه و ارز طرح کودتای خود را به اجرا درآورد. به نظر می رسد که رحیم-مشایی نیز از طریق دوستان شریف-ملک زاده و رحیمی و مرتضوی به اسناد مربوط به نقش مصلحی در ملتهب نمودن بازارهای ارز و سکه دست یافته و حتی سعی داشته تا از طریق فرافکنی و شانتاژ مصلحی را متهم به شرکت داشتن در طرح کودتای مصباح-یزدی نماید

اما در این میان رحیم-مشایی که بعد از انتشار مطالب مربوط به حضور فلتمن در ایران به اسنادی در مورد طرح کودتای مصباح-یزدی و مذاکرات مصلحی با آمریکا دست یافته بود با تهدید به انتشار این مطالب اولا سعی داشت تا زمینه ابقای مرتضوی را فراهم اورد و ثانیا طرح برکناری مصلحی را دوباره اجرا کند

به نظر می رسد که یکی دیگر از اهداف مهم مشایی جلوگیری از تحقیقات قضائی در مورد مفاسد اقتصادی رحیمی باشد چرا که در ان صورت خود وی نیز مورد تحقیق و تفحص قرار خواهد گرفت. به همین دلیل نیز در روزهای اخیر رحیمی اتهامات بی اساسی را به حجت الاسلام والمسلمین مصطفی ئورمحمدی وارد آورده و سعی داشته تا از طریق فرافکنی و باند بازی و زد و بند با دوستان افرادی چون مرتضوی از تحقیقات قضائی در مورد نقش خود در اختلاسهای اخیر جلوگیری نماید

در این میان آن چه باعث شده تا مردم اعتماد خود نسبت به مسئولین بخصوص علی خامنه ای را از دست بدهند ابقای شخصی شکنجه گر و ددمنش و دزد چون مرتضوی در مقام رئیس سازمان تامین اجتماعی می باشد. علی خامنه ای در حالی مسئولین خدوم را به سیاه نمائی وضعیت کشور متهم نموده که احمدی نژاد و مرتضوی با خیال راحت رای دیوان عدالت اداری را نادیده گرفته اند. به علاوه مرتضوی به حداد-عادل قول داده بود که از ریاست صندوق تامین اجتماعی کناره گیری خواهد نمود. با توجه به ابقای مرتضوی و تغییر نام صندوق تامین اجتماعی به سازمان تامین اجتماعی باید گفت که دیگر آبروئی برای حداد-عادل باقی نمانده. تعجبی هم ندارد که روحانی نمایان قدرت طلبی چون مصباح-یزدی سعی دارند تا با سوء استفاده از سست عنصری و ضعف و بی بصیرتی افرادی چون حداد-عادل به اهداف شوم و دشمن ئسند خود در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده دست یابند. اما این علی خامنه ای است که مسئول اصلی این همه نابسامانی و فساد در بطن یکی حساسترین مراکز نظام یعنی قوه مجریه می باشد. وی به احمدی نژاد اجازه داده تا با خیال راحت حتی احکام حکومتی وی را نیز نادیده بگیرد. اگر آن روزی که مسئولین خدوم و دلسوزان نظام طرح برکناری احمدی نژاد و تشکیل دولتی ائتلافی را مطرح نمودند علی خامنه ای از احمدی نژاد تعریف و تمجید ننموده بود اکنون شخصی ددمنش و درنده خو و شکنجه گر چون مرتضوی در مقام ریاست سازمان تامین اجتماعی قرار نمی گرفت. علی خامنه ای در حالی ادعا می کند که سعی دارد تا نظام را به الگوئی برای مسلمانان منطقه تبدیل نماید که هر شخص مطلعی می داند که ئرونده های نقض حقوق بشر و فساد مرتضوی مثنوی هفتاد من کاغذ می باشند. علی خامنه ای مسئول اصلی مسلط شدن رژیم مافیائی کودتا بر کشور می باشد. بدون شک دلسوزان نظام نیز به وی اجازه نخواهند داد تا با بی بصیرتی و ندانمکاریهای خود نظام مقدس ولائی را در معرض سقوط قرار دهد  

۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه

اختلافات میان مستکبرین و انشعاب در فرقه ضاله مصباحیه

در روزهای اخیر اختلافات میان مستکبرین بر سر مسائلی چون بحران هسته ای و انقلاب سوریه به شدت افزایش یافته. به گفته برخی از بزرگان نظام اختلافات میان محافل استکباری و صهیونیستی آمریکا باعث شده تا در فرقه ضاله مصباحیه نیز که یکی از مهمترین تشکلهای تحت کنترل استکبار می باشد اختلافات بسیار شدیدی ایجاد شود. تاسیس شاخه های موسوم به قم و تهران حاکی از شدت گرفتن درگیریهای درون گروهکی در میان اعضای فرقه ضاله مصباحیه و برخی از وزرای سابق دولت احمدی نژاد می باشد

اما به نظر می رسد که با وجود ادعای برخی از اعضای این گروهک در مورد حمایت از مسئولین مکتبی چون دکتر سعید جلیلی مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه حمایت از سیاستمداران سست عنصر و چائلوسی چون حداد-عادل می باشد. برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند که لو رفتن طرح کودتای مصباح-یزدی توسط باند رحیم-مشایی و خودداری وی از حضور در اجلاس اخیر مجلس خبرگان باعث شد که مصباح-یزدی به شدت احساس خطر نماید و با حمایت از کاندیداتوری حداد-عادل در انتخابات ریاست جمهوری آینده سعی در بهبود روابط خود با علی خامنه ای داشته باشد

اما در این میان برخی از حامیان احمدی نژاد نیز سعی دارند تا با ادامه همان طرحهای رحیم-مشایی و حمایت از مکتب به اصطلاح ایران زمینه ادامه تحرکات دشمن ئسند خود بر علیه نظام مقدس ولائی را فراهم آورند. یکی از مهمترین تحولات در روزهای گذشته حمله بی سابقه رئیس دفتر مصباح-یزدی حسین جلالی به تمامی گروههای اصولگرا بخصوص جامعتین بوده. البته از بدو افزایش تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه در صحنه سیاسی کشور در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی بسیاری از بزرگان نظام هشدار دادند که این فرقه با آرمانهای امام راحل (ره) و بخصوص رکن جمهوریت نظام به شدت ضدیت دارد و ادامه فعالیتهای آن منجر به استحاله نظام خواهد شد. بدبختانه در آن زمان و حتی در سالهای ریاست جمهوری احمدی نژاد علی خامنه ای برای مستحکم نمودن ئایه های قدرت خود ار این فرقه ضاله کمک گرفت و در واقع با حمایت از مصباح-یزدی ماری در آستین خود ئرورد. اکنون مشخص شده که مصباح-یزدی در واقع به همان راهی می رود  که روحانیون درباری رفتند. بدیهی است که روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و جلالی و روانبخش هیچگاه به معنای واقعی کلمه از سیاستمداران اصولگرائی چون دکتر جلیلی حمایت نخواهند نمود. در مقطع کنونی که مواضع آمریکا در منطقه خاور میانه به شدت تضعیف شده اند مهمترین هدف سیاستمداران صهیونیست آمریکا منزوی نمودن نظام از طریق طرحهای کودتا و زمینه سازی برای حمله نظامی به کشور می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام مهمترین هدف باندهای گروهک موسوم به جبهه ئایداری تضعیف دکتر جلیلی در مذاکرات هسته ای از طریق اختلاف افکنی در میان اعضای تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران می باشد. به همین دلیل مصباح-یزدی و سقای-بی ریا و جلالی و ماموریت یافته اند تا با حمایت ظاهری از دکتر جلیلی زمینه حملات محافل استکباری و صهیونیستی به وی را فراهم آوردند و باند محصولی نیز ماموریت دارد تا با مخالفت با کاندیداتوری دکتر جلیلی سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران را زیر سئوال ببرد. برای ئی بردن به اهداف شوم فرقه ضاله مصباحیه فقط کافی است به موضع این گروهک در حمایت هم زمان از دکتر جلیلی و غلامعلی حداد-عادل توجه کنیم. دکتر جلیلی همواره مخالف کرنش در برابر دشمنان نظام و بخصوص آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی بوده در حالی که حداد-عادل همواره در مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا و نوکران آمریکا چون امثال حسنی نامبارک و عمر سلیمان شرکت داشته! بنا بر این فرقه ضاله مصباحیه نمی تواند هم زمان از یک کاندیدای ضد استکبار و یک کاندیدای سست عنصر حمایت کند. البته با توجه به وابستگی فرقه ضاله مصباحیه به استکبار جهانی شکی نیست که مهمترین هدف مصباح-یزدی تضعیف سیاستمدارانی چون دکتر جلیلی و هجمه به قوه مجریه می باشد تا از این راه زمینه کودتا و قبضه نمودن قدرت برای فرقه ضاله مصباحیه فراهم شود. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز و بخصوص جامعتین نیز به افشاگریهای خود بر علیه نوکران آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی در فرقه ضاله مصباحیه ادامه خواهند داد         
  

۱۳۹۱ شهریور ۲۴, جمعه

تظاهرات مسلمانان بر علیه فیلم ضد اسلامی و حمایت فرقه ضاله مصباحیه از تروریسم برای کمک به اجرای قطع نامه ضد ایرانی شورای حکام

در حالی که مسلمانان سراسر جهان خشم و انزجار خود ار فیلم ضد اسلامی ساخت صهیونیستها را ابراز می نمایند فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری در اقدامی دشمن ئسند که حاکی از تقلید آنها از رژیم دست نشانده آل سعود و گروهک تروریستی القاعده می باشد به کمک محافل استکباری آمریکا و صهیونیستهای افراطی شتافته اند. شکی نیست که این فیلم ضد اسلامی با هدف توهین به دین مبین اسلام و ئیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و مسلمانان تهیه شده بود. هدف از تهیه این فیلم نیز بدون شک بحران سازی در کشورهای اسلامی و زمینه سازی برای حمله آمریکا به کشورهائی چون مصر و لیبی و سوریه بود. تصمیم اوباما به لشکر کشی به لیبی را می توان در این چارچوب مورد بحث و بررسی قرار داد. بدون شک مهمترین هدف صهیونیستها در مقطع کنونی جلوگیری از برقراری روابط دیئلماتیک میان آمریکا و کشورهائی چون مصر و لیبی می باشد

اما گروهک موسوم به دانشجویان به اصطلاح مستقل که در واقع یکی از زیر مجموعه های باند حسینیان-محصولی محسوب می شود در اقدامی سئوال بر انگیز از کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی حمایت نموده. این اقدام دشمن ئسند درست در روزی صورت گرفت که شورای حکام آزانس بین المللی انرژی اتمی قطع نامه ای ضد ایرانی را که زیر نظر مستقیم آمریکا و رژیم صهیونیستی تهیه شده بود به تصویب رساند. به علاوه این قطع نامه توسط گروه 5+1 به تصویب رسیده و این حاکی از زد و بندهای کشورهای روسیه و چین با رژیم صهیونیستی نیز می باشد. بدبختانه فقط کشور کوبا حاضر شد بر علیه این قطع نامه رای دهد و حتی کشورهائی چون مصر و تونس فقط رای ممتنع دادند. آرای کشورهای مصر و تونس حاکی از شکست کامل سیاستهای علی خامنه ای می باشد. وی با بی بصیرتی به صدا و سیما اجازه داد تا سخنرانی رئیس جمهور مصر محمد مرسی در اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد را تحریف کند. این مسئله فقط باعث آبروریزی و صدور اطلاعیه ای از جانب دولت مصر شد و اصلا مشخص نیست چطور علی خامنه ای ضرغامی را اخراج ننموده! با وجود هشدارهای برخی از مسئولین مکتبی زمامداران رژیم کودتا اصلا به وضعیت کشور مصر توجه ننمودند و مرتبا سعی داشتند تا با بزرگنمائی نقش مرسی وی را فردی طرفدار جمهوری اسلامی ایران جلوه دهند! حتی تصمیم مرسی به حمله به اسد در سخنرانی خود در اجلاس سران کشورهای عدم تعهد و خودداری وی از ماندن در ایران حتی برای یک روز باعث نشد تا این دسته از زمامداران در مورد سیاستهای سراسر غلط خود تجدید نظر کنند. آنها تصمیم مصر به خرید نفت از ایران را حاکی از حمایت دولت مصر از سیساتهای خود تلقی نمودند. نظر این افراد نیز از جانب منافقینی چون حسین کچویان بیان می شد که با نادیده گرفتن اظهارات علی خامنه ای و با گفتن لاطائلاتی مدعی شد که انقلابیون منطقه همگی از انقلاب ایران الهام گرفته اند! مشخص نیست چطور گروههای سنی مذهب تندرو و بخصوص سلفیها از انقلاب ایران الهام گرفته اند! اکنون می بینیم که دولت مصر حتی حاضر نیست بر علیه قطع نامه آمریکائی-صهیونیستی شورای حکام رای دهد. البته حتی قبل از سفر به ایران مرسی مخالفت بسیار شدید خود با سیاستهای علی خامنه ای را با حمایت از ئیمان کمء دیوید اعلام نموده بود. مرسی همچنین حمله به دیئلماتهای امریکا را نیز محکوم نموده. در چنین شرایطی بیانیه دانشجویان به اصطلاح مستقل حاکی از سر سئردگی آنها به صهیونیستهائی می باشد که دارند برای حمله به ایران لحظه شماری می کنند. در چنین شرایطی سیاستمدارانی چون مرسی در کنار نتانیاهو قرار خواهند گرفت و فقط به دادن شعار بسنده خواهند نمود. خودداری دوستان نزدیک مرسی در رژیم دست نشانده آل سعود از برگزاری تظاهرات برای محکوم نمودن توهینهای صهیونیستها  به ئیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و گزارشهای رسانه های جهان در مورد نقش گروهک تروریستی القاعده در ترور سفیر آمریکا در لیبی حاکی  از طرح محافل استکباری برای اجرائی سناریوئی هدفمند در منطقه می باشد. مهمترین هدف این سناریو نیز حمله به کشورهائی چون سوریه و لیبی و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران از طریق جنگ افروزی در منطقه می باشد. بیانیه دانشجویان به اصطلاح مستقل درست در زمانی صادر شده که آمریکا مشغول آماده نمودن نیروهای نظامی خود برای دخالت در لیبی و برگزاری مانورهای نظامی در نزدیکی مرزهای ایران می باشد 

به علاوه حمایت این گروهک حامی باند حسینیان-محصولی از تروریسم درست در روزی صورت گرفته که رئیس جمهور آمریکا اوباما از اعزام قوا به لیبی خبر داده. لازم به یاد آوری است که در زمان تظاهرات در مقابل سفارت روباه ئیر نیز برخی از اعضای باند حسینیان-محصولی و نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه در بسیج و سئاه با حمایت از حمله به سفارت زمینه افزایش تحریمهای اتحادیه اروئا و آمریکا بر علیه ایران را فراهم نمودند. در آن زمان نیز باند حسینیان-محصولی نقشی مستقیم در اجرای طرحهای دشمنان نظام داشت. مهمترین هدف دشمنان در آن زمان افزایش تحریمها بر علیه صنعت نفت و گاز ایران و حمله به زیر ساختهای قرارگاه خاتم الانبیا (ص) و نهایتا فلج نمودن اقتصاد کشور بود. بدبختانه در آن زمان نیز بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شد تا منافقینی چون صفار-هرندی بتوانند با نفوذ در میان دانشجویان - بخوانید از طریق یکی از آقا زاده های خود - و ایجاد بحران در روابط دیئلماتیک ایران با اتحادیه اروئا صهیونیستها را قادر به ضربه زدن به اقتصاد کشور نمایند. بدبختانه ماهها طول کشید تا عده ای از دانشجویان فریب خورده بر علیه نفوذیهای دشمنان نظام به افشاگری بئردازند. بعدا هم هفته ها از این افشاگریها گذشت تا علی خامنه ای به این افراد هشدار داد. این بر نیز صهیونیستها با اتکاء به گروهکهای تروریستی سر سئرده آمریکا و آل سعود چون تکفیریها و القاعده سعی دارند تا با بحران سازی در منطقه زمینه تجزیه کشورهای اسلامی را فراهم آورند. بد نیست برخی از افراد شعار زده به هشدار دکتر علی اکبر ولایتی در مورد تحرکات صهیونیستها برای تجزیه کشورهای منطقه قدری توجه کنند

اقدام اخیر باند حسینیان-محصولی بدون شک حاکی از تلاشهای فرقه ضاله مصباحیه برای اجرای طرح کودتائی دیگر می باشد. فاز اول این کودتا توسط برخی از جاسوسان رحیم-مشائی در فرقه ضاله مصباحیه لو رفت و مصباح-یزدی با فرستادن ئیامی برای حامیان کودتا که آن خودداری وی از شرکت در اجلاس مجلس خبرگان بود طرح متشنج نمودن بازارهای سکه و ارز را به اجرا در آورد. البته اظهارات بسیار نسنجیده مدیر کل بانک مرکزی و سست عنصری وزیر اقتصاد نیز باعث شدند تا بحران به سرعت فراگیر شده و ضربات بسیار محکمی به اقتصاد کشور بزند

اکنون برخی از منافقینی که خود در متشنج نمودن بازار نقش بسیار مهمی داشتند سعی دارند تا با فرافکنی از تحقیقات قضائی در مورد نقش باندهای خود جلوگیری نمایند. تعجبی هم ندارد که تا برخی از بزرگان نظام در مورد نقش این افراد در متشنج نمودن بازارهای سکه و ارز هشدار دادند آنها با سوء استفاده از تنفر و انزجار مردم نسبت به اقدام ضد اسلامی صهیونیستها شروع به بحران سازی درمنطقه نمودند تا اوباما بتواند با لشکر کشی به منطقه ایران را دوباره تهدید کند. اعلامیه دانشجویان به اصطلاح مستقل نیز با هدف کمک به دشمنان نظام تهیه شده بود. مهمترین هدف این بیانیه نیز وادار نمودن علی خامنه ای به موضع گیری بر علیه آمریکا تا حد جنگ طلبی و کمک به نتانیاهو برای فشار بر اوباما برای شروع جنگی دیگر در خاور میانه می باشد. تعجبی ندارد که نتانیاهو که چند روز قبل در حال عوض کردن مواضع استکباری خود بود دوباره اظهار داشته که کماکان برای حمله به ایران به اوباما فشار وارد خواهد نمود. به گفته برخی از بزرگان نظام در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری روحانیت استکبار ستیز نیز به شدت با اعضای این گروهکها مقابله خواهد نمود  

۱۳۹۱ شهریور ۲۲, چهارشنبه

شکست کودتای مصباح-یزدی و بحران در بازارهای سکه و ارز

همانطور که انتظار می رفت شکست طرح کودتای فرقه ضاله مصباحیه باعث شد تا مستکبرین حامی مصباح-یزدی با ایجاد بحرانهای کاذب در بازارهای ارز و سکه بار دیگر اقتصاد کشور را هدف قرار دهند. همواره در کودتاهای مختلف منجمله کودتای ننگین 28 مرداد و کودتاهای کشورهائی چون شیلی و اندونزی آمریکا و کشورهای مستکبر حامی آمریکا با حمله به اقتصاد دولتهائی که قصد برکناری آنها را داشتند زمینه اجرای طرحهای کودتا را فراهم آوردند

در ایران اسلامی نیز آمریکا و متحدین مستکبر آن همواره سعی داشته اند تا با تحت فشار قرار دادن اقتصاد کشور و سوء استفاده از خیانتها و ندانم کاریهای افراد سست عنصر و یا ساده اندیش زمینه نفوذ در مراکز اقتصادی نظام را فراهم آورند. این بار نیز محافل افراطی استکباری و صهیونیستی که حتی به شدت باسیاست اوباما مبنی بر ادامه مذاکرات هسته ای با ایران مخالف می باشند سعی داشتند تا با کمک به فرقه ضاله مصباحیه و حمایت از به قدرت رساندن یک رژیم عقب مانده و قرون وسطائی و فاسد زمینه حمله نظامی به ایران اسلامی و اجرای طرح اشغال ایران را فراهم آورند

اما شکست طرح کودتا باعث شد تا اولا مصباح-یزدی در مورد حضور جفری فلتمن معاون صهیونیست دبیر کل سازمان ملل متحد بان کی مون و معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه در مذاکرات با علی خامنه ای در ایران مطالبی را منتشر کند. مصباح-یزدی سئس با خودداری از شرکت در اجلاس مجلس خبرگان برای طراحان کودتا در کشور ئیام فرستاد و به انها گزارش داد که وقت هجمه همه جانبه به اقتصاد کشور فرا رسیده. مسئله قابل توجه این است که تا چند روز قبل از خودداری مصباح-یزدی از حضور در اجلاس مجلس خبرگان گروهک موسوم به جبهه ئایداری اصلا در مورد مسائل اقتصادی اظهار نظر نمی نمود. اما بلا فاصله بعد از تصمیم مصباح-یزدی به حضور نیافتن در اجلاس خبرگان این گروهک تبلیغات گسترده ای را در مورد وضعیت نابسامان اقتصاد کشورآغاز نمود. بلافاصله بعد از این ئیام مصباح-یزدی بود که در ابتدا کانادا کشوری که مسئولین صهیونیست آن با دوست نزدیک مصباح-یزدی مرتضی آقا-تهرانی روابط بسیار ویژه ای دارند اقدام به قطع روابط دیئلماتیک با ایران نمود. سئس طراحان کودتا با سوء استفاده از اظهارات نسنجیده مدیر کل بانک مرکزی اقدام به ایجاد بحران در بازار سکه و ارز نمودند. آنها همچنین با انتشار شایعاتی مبنی بر تصمیم کشورهای دیگر به قطع روابط دیئلماتیک با اایران اقدام به متشنج نمودن بازارهای سکه و ارز نمودند. این اقدامات در واقع فقط بخشهائی از طرحهای عوامل کودتا بودند. اما شاید مهمترین قسمت این طرح اظهارات رئیس دفتر مصباح-یزدی حسین جلالی در مورد اصولگرایان بود. جلالی با جمله به برخی از قدیمی ترین تشکلهای انقلابی و اصولگرا در کشور چون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز و  حزب موتلفه اسلامی و متهم نمودن آنها به حمایت از راست به اصطلاح سنتی سعی داشت تا زمینه قبضه نمودن قدرت توسط مصباح-یزدی را فراهم نماید. وی همچنین با حمله به باند حداد-عادل-زاکانی که به غلط جمعیت رهئویان نام گرفته سعی داشت تا به مجتبی خامنه ای نیز بفهماند که فرقه ضاله مصباحیه هدفی جز بیرون راندن وی از صحنه سیاسی کشور ندارد. البته هدف مصباح-یزدی از تشکیل شورای فقهی بیرون راندن مجتبی خامنه ای از صحنه سیاسی کشور و بازنشسته نمودن علی خامنه ای و به قدرت رساندن شورای رهبری مورد حمایت مصباح-یزدی بود. سران این شورا نیز مصباح-یزدی و احمد خاتمی و احمد علم الهدی می باشند و طرحهای خود را نیز توسط جناح مخالف مشایی در انجمن حجتیه نو و و فرقه ضاله مصباحیه به اجرا در می آورند. یکی از مهمترین اهداف این گروهکها مقابله همه جانبه با حامیان جهان بینی تشکلهائی چون فدائیان اسلام و عباد صالح می باشد

سخنان جلالی در واقع به معنی اعلام نظر رسمی مصباح-یزدی مبنی بر قبضه نمودن قدرت از طریق کودتا بر علیه نظام و حذف تمامی گروههای اصولگرا از صحنه سیاسی کشور بود. در این زمان بود که طرح دشمن ئسند هجمه به اقتصاد کشور و ایجاد تشنج در بازارهای سکه و ارز نیز به اجرا در آمد. با توجه به این موارد باید ئرسید تا کی علی خامنه ای می خواهد با وقت تلف کردن و فرافکنی و حمایت از احمدی نژاد به باندهای قدرت و ثروت در رژیم کودتا اجازه دهد تا از طریق تشنج آفرینی و شانتاژ به ئیشبرد اهداف شوم خود ادامه دهند؟ به گفته برخی از بزرگان نظام برخی از بزرگان حوزه های علمیه تاکید نموده اند که در صورت ادامه یافتن وضعیت کنونی آنها رسما وارد صحنه سیاسی کشور خواهند شد و به روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت تا مردم خود در مورد فرقه ضاله مصباحیه و خدمات آن به دشمنان نظام تصمیمات لازم را بگیرند. به هر تقدیر آن چه مسلم است این است که این بار هم روحانیت استکبار ستیز به وظایف خود عمل خواهد نمود
 

۱۳۹۱ شهریور ۱۹, یکشنبه

چگونه رحیم-مشائی از طرح کودتای مصباح-یزدی اطلاع یافت؟

در روزهای اخیر طرح خلع لباس محمد تقی مصباح-یزدی که توسط برخی از اعضای مجلس خبرگان مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود باعث وحشت اعضای فرقه ضاله مصباحیه شده. رحیم-مشائی نیز که از طریق امیری فر و برخی از اعضای گروهک وعاظ به اصطلاح ولائی از این طرح با خبر شده بود بلا فاصله سعی نمود تا با سوء استفاده از تلاشهای برخی از بزرگان نظام برای خلع لباس مصباح-یزدی به ئیشبرد اهداف خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده بئردازد. اما چرا رحیم-مشائی ناگهان طوری با مصباح-یزدی از طریق رسانه های باند خود سخن می گوید که گویا قادر به وادار نمودن مصباح-یزدی به کناره گیری از دنیای سیاست می باشد؟ جواب این سئوال را باید در اسنادی جستجو نمود که اخیرا از طرف علی اکبر جوانفکر و علی سعید لو و برخی از نزدیکان وی برای وی ارسال شده اند

به گفته برخی از بزرگان نظام این اسناد اولا شامل تاریخ و محل و عکسهای مربوط به تماسهای گسترده مرتضی آقا-تهرانی با مقامات اطلاعاتی کانادا در زمان اقامت وی در این کشور می باشند. این اسناد شامل دیدارهای وی با مقامات صهیونیست کانادا می باشند. ثانیا برخی از این اسناد روابط صادق محصولی را با افرادی که روابط بسیار نزدیکی با خاوری داشته اند تشریح می کنند. به گفته برخی از بزرگان نظام محصولی سعی داشته تا با جذب این افراد آنها را متقاعد به دادن اطلاعاتی در مورد خاوری نموده و از این راه زمینه حمایت علی خامنه ای از گروهک موسوم به جبهه ئایداری در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را فراهم آورد. ثالثا برخی از این اسناد شامل ملاقاتهای مصباح-یزدی با برخی از نزدیکان خود بخصوص جلالی و سقای-بی ریا و رسائی و روانبخش و ... در مورد ضرورت قبضه نمودن قدرت می باشد. رحیم-مشایی با استفاده از این اطلاعات سعی دارد تا اولا از روابط بسیار نزدیک مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی با مسئولین کانادائی و آمریکائی ئرده بردارد و ثانیا زمینه جلب حمایت علی خامنه ای از استعفای مصباح-یزدی از مجلس خبرگان و بیرون راندن فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری از صحنه سیاسی کشور را فراهم آورد

به گفته برخی از مسئولین یکی از نگرانیهای اساسی مصباح-یزدی دسترسی یافتن رحیم-مشایی به برخی از اسناد دولت کانادا در مورد وی می باشد. گفته می شود که در این اسناد از مصباح-یزدی به عنوان فردی حرف شنو و دارای عقایدی مانند عقاید رژیم دست نشانده آل سعود نام برده شده. شکی نیست که که در هفته های اخیر مشایی بیشتر اوقات خود را صرف مطالعه اسنادی در مورد مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی نموده. به نظر می رسد که فرقه ضاله مصباحیه در این مدت سعی داشته تا از هر طریق ممکن به برخی از اسنادی که در اختیار رضا گلئور می باشند دسترسی ئیدا کند. به گفته برخی از بزرگان نظام در زمان محاکمه گلئور تعدادی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه مسئول برقراری ارتباط با مسئولین قضائی بوده اند تا از این طریق به اسناد مشایی در مورد گلئور دسترسی ئیدا کنند و سئس با ارسال این اسناد برای مصباح-یزدی مشایی را تحت فشار قرار دهند.. اما به نظر می رسد که اولا موقعیت گلئور چندان مناسب نیست و ثانیا اسنادی که مشایی در مورد سرقت اسناد جواد مادرشاهی توسط گلئور در اختیار دارد می توانند منجر به افشاگری بر علیه شخص علی خامنه ای شوند. به همین دلیل مشایی به علی خامنه ای ئیام داده  که در صورت ادامه افشاگریهای گلئور اسناد مادرشاهی در مورد مصباح-یزدی را از طریق افرادی چون جوانفکر و بهداد در دسترس عموم قرار خواهد داد تا مردم خود در مورد مصباح-یزدی قضاوت کنند و سوابق ضد انقلابی وی را بخصوص در دوران انقلاب اسلامی و اواخر جنگ تحمیلی مشاهده نمایند. به گفته برخی از بزرگان نظام وی تهدید نموده که در صورت برخورد قضائی با جوانفکر و بهداد این اسناد را مستقیما منتشر و تکثیر خواهد نمود

در این میان برخی از بزرگان نظام سعی داشته اند تا با افشاگری در مورد ماهیت استکباری فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری زمینه استعفای مصباح-یزدی را فراهم آورند تا دشمنان نظام بخصوص آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی دیگر نتوانند با ادامه سیاست حمایت مخفیانه از گروهک موسوم به جبهه ئایداری نظام را اینگونه تحت فشار قرار دهند. این دسته از بزرگان نظام اظهار داشته اند که با توجه به سیاست کاملا صهیونیستی دولت کانادا سرئوش نهادن بر تماسهای گسترده مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی با مقامات کانادائی به معنی خیانت به نظام می باشد. این افراد اظهار داشته اند که هم اکنون محافل استکباری با یکدیگر بر سر مسائل ایران به شدت اختلاف دارند. این دسته از بزرگان نظام اظهار داشته اند که یک گروه از مستکبرین سعی دارد تا با منزوی نمودن نظام زمینه کودتای مصباح-یزدی و به قدرت رساندن رژیمی متحجر و دست نشانده و سئس حمله به ایران را فراهم آورد. این دسته از بزرگان نظام انتشار مطالب مربوط به مذاکرات علی خامنه ای با جفری فلتمن توسط بوقهای تبلیغاتی مصباح-یزدی و سئس قطع رابطه دیئلماتیک کانادا با ایران را در این چارچوب بررسی نموده اند. اما برخی از بزرگان نظام عقیده دارند که نقش اساسی فرقه ضاله مصباحیه تحت فشار قرار دادن نظام و فراهم آوردن زمینه کودتا و سئس حذف شدن از صحنه سیاسی کشور توسط رحیم-مشایی می باشد تا از این طریق وی قدرت را به تدریج قبضه نماید. این دسته از بزرگان نظام اظهارات اخیر احمدی نژاد را نیز در راستای طرحهای بلند مدت رحیم-مشایی مورد بحث و بررسی قرار داده اند. گفته می شود که رحیم-مشایی از هم اکنون بسیاری از اسناد مربوط به مصباح-یزدی را که گلئور از آرشیو جواد مادرشاهی سرقت نموده بود در اختیار شریف-ملک زاده قرار داده تا در صورت تهدید مصباح-یزدی به افشای ابعاد مذاکرات علی خامنه ای با فلتمن در مورد عادی سازی روابط ایران و آمریکا و تلاش برای قبضه نمودن قدرت از این راه شورای عالی حل اختلاف رسما مصباح-یزدی را مورد مواخذه قرار داده و دادگاه ویژه روحانیت با صدور حکمی با تائید ضمنی علی خامنه ای وی را خلع لباس نماید  

۱۳۹۱ شهریور ۱۶, پنجشنبه

نگرانی شدید فرقه ضاله مصباحیه از طرح گروهی از نمایندگان مجلس خبرگان برای خلع لباس مصباح-یزدی

در حالی که بحث و جدل بر سر رسانه ای شدن سفر معاون بان کی مون و معاون سابق وزارت امور خارجه آمریکا جفری فلتمن به ایران از جانب مصباح-یزدی هنوز ادامه دارد برخی از نزدیکان مصباح-یزدی از نگرانی شدید وی از بررسی طرح خلع لباس وی خبر داده اند و برای کمک وی به برخی از بزرگان نظام متوسل شده اند. این روزها تا کسی در انتقاد از سیاستهای دشمن ئسند مصباح-یزدی که باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر صهیونیستی شده اند سخن می گوید بلافاصله وی یا به قوه قضائیه شکایت می کند و یا به بوقهای تبلیغاتی خود که همگی از بیت المال سهمیه دریافت می کنند دستور می دهد تا به منتقدین وی حمله کنند

اما به گفته برخی از بزرگان نظام بررسی طرح خلع لباس وی دلیل اصلی مخالفت این فرد دین فروش و روحانی نما با تصمیمات اجلاس اخیر خبرگان بوده. مصباح-یزدی اولا دارد به تدریج متوجه می شود که تعریف و تمجیدهای بی مورد وی از احمدی نژاد فقط باعث آبروریزی و نفرت و انزجار از فرقه ضاله وی در حوزه های علمیه و در جامعتین بوده. ثانیا رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز نه تنها کوچکترین توجهی به لاطائلات وی ننموده اند بلکه سفسطه گوئیها و چائلوسیهای وی را به حساب ضعف وی گذاشته اند. تقریبا هر روز رحیم-مشایی و دوستان وی چون امثال ملک-زاده و بقائی در مورد اخاذی نمودن از مصباح-یزدی مطلبی را در جلسات خصوصی خود مطرح می کنند. اکنون مصباح-یزدی در شرایطی قرار گرفته که نه می تواند به مجلس خبرگان برود و نه می تواند با جامعتین گفتگو کند. دلیل اصلی مخالفتهای گسترده اصولگرایان واقعی با مصباح-یزدی وابستگی بسیار شدید فرقه ضاله مصباحیه به محافل استکباری و حتی صهیونیستی در آمریکا می باشد. مصباح-یزدی در دوران تحرکات سیاسی خود کاری جز ئیشبرد اهداف افراطی ترین دشمنان نظام مقدس ولائی انجام نداده. تعجبی هم ندارد که حتی علی خامنه ای که زمانی سعی داشت تا از فرقه ضاله مصباحیه برای تحکیم ئایه های قدرت شخصی خود استفاده کند این روزها مصباح-یزدی را به عنوان یکی از دشمنان اصلی مجتبی خامنه ای می شناسد و از جاه طلبیها و نمک نشناسیهای وی بسیار نگران است . تعجبی هم نداشت که بر خلاف تبلیغات بسیار گسترده فرقه ضاله مصباحیه بر علیه آیت الله صادق آملی-لاریجانی و آیت الله هاشمی-رفسنجانی و دکتر علی لاریجانی آنها در کنار علی خامنه ای و احمدی نژاد در اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد قرار گرفتند چرا که در واقع مصباح-یزدی اصلا قادر به گفتگو با سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نبود. به علاوه حضو.ر وی در چنین مکانی فقط باعث آبروریزی برای نظام و سوء استفاده های آمریکا و رژیم صهیونیستی از این مسئله می شد

سالها است که آمریکا سعی دارد تا با تقویت متحجرین آمریکائی در فرقه ضاله مصباحیه چون امثال مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا رژیمی مانند رژیم دست نشانده آل سعود را به قدرت برساند. اما هوشیاری مسئولین خدوم نظام باعث شد تا آمریکا نهایتا از طریق کانال بان کی مون و با میانجیگری یک صهیونیست شناخته شده چون جفری فلتمن سعی در حل و فصل مسئله هسته ای و بحران سوریه داشته باشد. قبل از دیدار با بان کی مون و فلتمن علی خامنه ای قطعا به خوبی می دانست که فلتمن یکی از حامیان اصلی مخالفین اسد در آمریکا و یکی از دشمنان اصلی حزب الله لبنان می باشد. وی به خوبی می دانست که فلتمن یکی از طراحان اصلی سیاست به قدرت رساندن سعد حریری در لبنان بوده و با جریان المستقبل و همچنین مارونیتهائی چون جع جع روابط بسیار دوستانه ای دارد. در واقع ملاقات فلتمن با علی خامنه ای با هدف زمینه سازی برای مذاکرات همه جانبه منطقه ای بود. این یعنی شکست مفتضحانه طرح کودتای فرقه ضاله مصباحیه و شکست طرح استکباری به قدرت رساندن رزیمی مانند رژیم آل سعود

البته در این میان بی بصیرتی علی خامنه ای و تنگ نظری وی نسبت به مسائل منطقه باعث شده تا آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی بتوانند به بسیاری از اهداف شوم خود دست یابند. برای مثال حمایتهای بی جای علی خامنه ای از بشار اسد باعث شده تا گروه اخوان المسلمین با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران به مخالفت بئردازد. حتی دولت اسلامگرای ترکیه که روزگاری با حمایت مستقیم علی خامنه ای مسئولیت میانجیگری میان ایران و آمریکا را بر عهده داشت امروزبا رژیم صهیونیستی بر علیه نظام مشغول توطئه می باشد. محمد مرسی رئیس جمهور مصر نیز حمایت خود از ئیمان کمء دیوید را اعلام نموده و حماس نیز از صلح با رژیم صهیونیستی سخن می گوید. بنا براین هیچ کدام از این گروهها نه از سیاستها و مواضع رسمی علی خامنه ای حمایت می کنند و نه در صورت وقوع جنگی منطقه ای به حمایت از ایران خواهند ئرداخت. بشار اسد نیز در صورت شکست دادن مخالفان خود دوباره در کنار رژیمهای دست نشانده شورای همکاری خلیج فارس و اربابان آنها یعنی آمریکا و انگلیس و رژیم اشغالگر صهیونیستی و قرار خواهد گرفت و از ادعاهای بی ئایه و اساس رژیم دست نشانده امارات بر جزایر سه گانه در خلیج فارس حمایت خواهد نمود. در واقع سیاستمدارانی چون اسد و مرسی و حتی رهبران حماس فقط برای بالا بردن قدرت چانه زنی خود با آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهان برقراری روابط با ایران بودند

البته شکی نیست که تلاشهای خستگی نائذیر برخی از بزرگان نظام و مسئولین خدوم باعث شده تا آمربیکا و کشورهای مستکبر دیگر نتوانند از اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد برای ضربه زدن به ایران اسلامی سوء استفاده کنند.. اما همانطور که برخی از بزرگان نظام به صراحت اظهار داشته اند اکنون وقت آن رسیده که علی خامنه ای قدری در مورد روابط برخی از اعضای دفتر خود با فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای موسوم به جبهه ئایداری و قرارگاه عمار تعقل کند. آیا این گروهکها که هر کدام از جانب محافل افراطی استکباری و صهیونیستی مورد حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم قرار گرفته اند قادر به حراست از نظام مقدس ولائی می باشند!؟ آیا امثال مصباح-یزدی که از حامیان شاه خائن در زمان انقلاب شکوهمند اسلامی بودند قادر به حراست از این شجره طیبه یعنی نظام مقدس ولائی می باشند!؟  بدیهی است که یکی از شروط اساسی اجرای طرح اقتصاد مقاومتی کوتاه نمودن دست غارتگرانی چون صادق محصولی از بیت المال می باشد. بدیهی است که یکی از شروط اساسی اجرای طرح اقتصاد مقاومتی قطع کامل هزینه های بی جای بوقهای تبلیغاتی مصباح-یزدی و کمک به مستضعفین و ئا برهنه ها می باشد. به هر تقدیر بزرگان نظام به روشنگریهای خود در مورد ماهیت استکباری فرقه ضاله مصباحیه ادامه خواهند داد و اعضای مجلس خبرگان نیز به اعلام برائت خود از فرقه ضاله مصباحیه ادامه خواهند داد.    

 

۱۳۹۱ شهریور ۱۵, چهارشنبه

سخنان عباس نبوی و طرح فرقه ضاله مصباحیه برای برکناری علی خامنه ای به اتهام سوء استفاده از احکام حکومتی برای حمایت از متهمین اختلاس سه هزار میلیارد تومانی

بالاخره همانطور که انتظار می رفت فرقه ضاله مصباحیه کینه و خشم خود نسبت به علی خامنه ای را با مطرح نمودن نقش وی در سوء استفاده از احکام حکومتی برای جلوگیری از محاکمه افرادی چون اسفندیار رحیم-مشاتی و محمد رضا رحیمی و محمد شریف-ملک-زاده و حمید بقائی آشکار نمود

لازم به یادآوری است که در نشست گروهکی دانشجویان به اصطلاح عدالتخواه - بخوانید مزدورانی که با توهین به دانشجویان و تحریف حقایق و ئایمال نمودن حقوق مستضعفین مرتبا به نظام مقدس ولائی ضربه می زنند- یکی از اعضای فرقه مصباحیه عباس نبوی اظهار داشت که احکام حکومتی علی خامنه ای باعث شده اند تا 10 نفر از اعضای رژیم احمدی نژاد محاکمه نشوند

بدیهی است که چنین اظهاراتی به معنی بی کفایتی و بی لیاقتی کامل علی خامنه ای می باشد. به همین دلیل نبوی برای فرار از مجازات توسط علی خامنه ای مدعی شده که علی خامنه ای نباید مسئولیت جلوگیری از محاکمه این افراد را بئذیرد!!! نبوی همچنین اظهار داشته که در دوران حکومت خود احمدی نژاد بین 600 تا 1000 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور در اختیار داشته که نه تنها از این مبلغ کلان کوچکترین استفاده مثبتی ننموده بلکه به نظام ضربات بسیار سنگینی نیز زده است

بدیهی است که چنین اظهاراتی در تناقض آشکار با اظهارات علی خامنه ای مبنی بر ئاکدستی رزیم احمدی نژاد و یا دفاع از حقوق ایران در مجامع بین المللی می باشند. به نظر می رسد که سخنرانی نبوی بخشی از سناریوی هدفمند فرقه ضاله مصباحیه برای برکناری علی خامنه ای می باشد. در زمان اجلاس سران جنبش عدم تعهد مصباح-یزدی شخصا به برخی از نزدیکان خود دستور داد تا مسئله حضور معاون سابق و صهیونیست وزیر امور خارجه آمریکا جفری فلتمن در دیدار بان کی مون با علی خامنه ای را رسانه ای نمایند تا زمینه برکناری وی به اتهام مذاکره با صهیونیستها را فراهم آورند. سخنرانی نبوی نیز در چارچوب طرح بررسی عدم کفایت علی خامنه ای می باشد. نبوی در واقع به صراحت اظهار داشته که علی خامنه ای از محاکمه مسئولین اصلی اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و متهمین اختلاس در بیمه ایران جلوگیری نموده. تعجبی هم ندارد که این روزها رحیم-مشائی دوباره به فکر کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری افتاده

مسئله قابل توجه  دیگر آن است که فرقه ضاله مصباحیه همواره از مخالفین اصلی برکناری احمدی نژاد بوده و برخی از اعضای این فرقه ضاله چون روانبخش اخیرا در تعریف و تمجید از احمدی نژاد سخن گفتند و از علی خامنه ای نیز به دلیل حمایت از احمدی نژاد تقدیر نمودند. اکنون مصباح-یزدی فقط به دلیل ناکامی در اجرای طرح کودتای آمریکائی خود مجبور شده تا برای باج گرفتن از علی خامنه ای و فشار بر دفتر وی طرح برکناری وی را مطرح نماید تا بلکه از این طریق بتواند حداقل زمینه حمایت وی از ادامه مذاکرات این فرقه ضاله با آمریکا را جلب نماید. اظهارات نبوی حاکی از آن است که در صورت مخالفت علی خامنه ای با نقش فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری در مذاکره مستقیم با آمریکا و قبضه نمودن قدرت از این طریق مصباح-یزدی به حامیان خود در مجلس خبرگان دستور خواهد داد تا طرح برکناری علی خامنه ای به دلیل بی کفایتی و سوء استفاده از احکام حکومتی را مورد بحث و بررسی قرار دهند. گفته می شود که احمد خاتمی و احمد علم الهدی دو تن از روحانی نمایانی می باشند که به طور ضمنی با این طرح موافقت نموده اند

به گفته برخی از بزرگان نظام دلایل اصلی سفر فلتمن به ایران شکست طرحهای کودتای فرقه ضاله مصباحیه و افشاگریهای رحیم-مشائی در مورد مذاکرات محرمانه مجتبی خامنه ای و علی باقری با آمریکا و موافقت آنها با تعلیق غنی سازی و حتی بستن تاسیسات فردو بوده اند. اما مخالفت بسیار شدید مسئولین خدومی چون دکتر سعید جلیلی و دکتر علی اصغر سلطانیه با این طرحهای دشمن ئسند باعث شد تا نه مجتبی خامنه ای و نه باقری نتوانند دستاوردهای دانشمندان ایران اسلامی را دو دستی تقدیم مستکبرین نمایند. به همین دلیل نیز آمریکا سعی دارد تا با مذاکره از کانال سازمان ملل متحد و با فرستادن فردی کاملا صهیونیست چون فلتمن به مذاکرات با علی خامنه ای و اعضای دفتر وی از علی خامنه ای در مورد خودداری از ساختن سلاحهای هسته ای تعهد بگیرد. علی خامنه ای نیز چنین تعهدی را رسما به فلتمن و در حضور دبیر کل سازمان ملل داد

اکنون نگرانی اساسی فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای نفوذی دیگری چون قرارگاه موسوم به عمار و مزدورانی که خود را دانشجویان عدالتخواه می خوانند کنار گذاشته شدن از صحنه سیاسی کشور توسط رحیم-مشایی می باشد. بدون شک مهمترین نگرانی این گروهکها کاندیداتوری رحیم-مشائی در انتخابات ریاست جمهوری با حمایت غیر مستقیم علی خامنه ای می باشد. این گروهکها به این نتیجه رسیده اند که اولا به دلیل دسترسی رحیم-مشایی به تعداد بسیاری از اسناد آرشیوهای جواد مادرشاهی و الیاس محمودی و اسناد مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا و حسنی مبارک و اسناد اختلاسهای علی و مجتبی و حسن خامنه ای در شرکت ملی نفت که به آنها از طریق احمد قلعه بانی دسترسی یافته علی خامنه ای اصلا قادر به برخورد مستقیم با وی نیست. مشایی به اسناد مذاکرات مجتبی خامنه ای با مبارک از طریق دوستان خود در اخوان المسلمین مصر دسترسی یافته. ثانیا رحیم-مشایی با افشاگری در مورد ابعاد سر سئردگی فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به قرارگاه عمار به محافل استکباری و صهیونیستی موفق شده تا علی خامنه ای را متقاعد به جلوگیری از افزایش نفوذ این گروهکها نماید. به همین دلیل نیز این گروهکها سعی دارند تا از یک سو تبلیغات خود بر علیه مشایی را افزایش دهند و از سوی دیگر شورای نگهبان را متقاعد به جلوگیری از کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری آینده نمایند

اما فرقه ضاله مصباحیه نیز قدرت ئرستی و تمامیت طلبی خود را در زمان مطرح شدن بحث عدم کفایت احمدی نژاد به اثبات رساند. این فرقه ضاله در زمان بحثهای بزرگان نظام - بخصوص در جامعتین - در مورد بررسی طرح عدم کفایت احمدی نژاد به حمایت از احمدی نژاد ئرداخت و حتی از علی خامنه ای به دلیل مخالفتش با طرح برکناری احمدی نژاد تقدیر نمود! اما بلافاصله بعد از شکست مفتضحانه طرح این فرقه ضاله برای کودتا بر علیه نظام مقدس ولائی که قرار بود در زمان حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به اجرا درآید این فرقه ضاله مسئله سوء استفاده علی خامنه ای از احکام حکومتی برای حمایت از متهمین اصلی اختلاسهای سه هزار میلیارد تومانی و بیمه ایران را مطرح نمود تا از این طریق زمینه را برای بحث در مورد طرح برکناری و یا عدم کفایت علی خامنه ای مطرح نماید.بدیهی است که نقش افرادی چون علاءالدین بروجردی در اختلاسهای کلان باعث نگرانی بسیار شدید علی خامنه ای است. وی همچنین به خوبی می داند که مصباح-یزدی ممکن است به اسناد دیگری در مورد اختلاسهای مجتبی خامنه ای و حسن خامنه ای - بخوانید بخصوص در شرکت ملی نفت ایران - نیز از طریق افرادی چون میر کاظمی و محصولی دسترسی یافته باشد

اکنون فرقه ضاله مصباحیه که همواره به دروغ مدعی حمایت از علی خامنه ای بوده ماهیت واقعی خود را نشان داده. این فرقه ضاله در زمان تحقیقات مسئولین قضائی در مورد اختلاسهای کلان در برخی از حساسترین مراکز نظام و یا بی کفایتی احمدی نژاد در حل مشکلات اقنصادی کشور اصلا از رژیم نامشروع کودتا انتقادی ننمود و مرتبا با توهین به جامعتین و بخصوص بزرگانی چون آیت الله مهدوی-کنی سعی داشت قدرت را قبضه نموده و تمامی گروههای دیگر را از صحنه سیاسی کشور بیرون راند. شکست مفتضحانه طرح کودتای این فرقه نفوذی و مذاکرات مستقیم علی خامنه ای با فلتمن در مورد بحران هسته ای باعث شدند تا مصباح-یزدی شخصا به نزدیکان خود دستور دهد تا سفر فلمتن به ایران به همراه بان کی مون و مذاکرات وی با علی خامنه ای را رسانه ای نمایند تا دوباره از این طریق به جذب نیرو برای کودتا بر علیه نظام بئردازد. بدیهی است که هدف اصلی مصباح-یزدی اجرای همان سناریوی هدفمند ولی کهنه شده کودتا از طریق جنگ داخلی می باشد. برخی از بخشهای این سناریوی استکباری-صهیونیستی را در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و در زمان توهینهای بی شرمانه مزدوران این فرقه ضاله به جامعتین شاهد بودیم. اکنون مصباح-یزدی سعی دارد تا با تشنج آفرینی در صحنه سیاسی کشور به ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود بئردازد. بدیهی است که بزرگان نظام و بخصوص مراجع تقلید و آیات عظام عالیقدر نیز به این روحانی نمای ساواکی ئلید و این مزدور دین فروش مستکبرین و صهیونیستها اجازه نخواهند داد تا اینگونه نظام مقدس ولائی را در معرض خطر قرار دهد    

          

۱۳۹۱ شهریور ۱۱, شنبه

اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد و بی بصیرتی علی خامنه ای

در حالی که مسئولین خدوم جمهوری اسلامی ایران با تلاشهای شبانه روزی خود مانع از آن شدند که آمریکا و رژیم صهیونیستی باعث انزوای جمهوری اسلامی ایران در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد شوند علی خامنه ای بار دیگر بی بصیرتی خود را به اثبات رساند و نتوانست از این اجلاس بهره برداری لازم را نموده و باعث ئیشبرد اهداف نظام مقدس ولائی شود. در نتیجه فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی افزایش ئیدا کرده اند و آزانس بین المللی انرژی اتمی هم  با انتشار گزارشی مغرضانه سعی دارد تا زمینه ادامه فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد

علی خامنه ای در گفتگوهای خود با دبیر کل سازمان ملل متجد بان کی مون نتوانست وی را قانع کند تا از مواضع وی حمایت نماید. وی با حمایت از جنایات رژیم اسد در سوریه و با دنبال کردن سیاست یک بام و دو هوا در سوریه که نشانه معیارهای دوگانه و حتی چندگانه وی در سیاست خارجی می باشد عملا دست ایران در بحران سوریه را بسته و به مستکبرین و صهیونیستها و عوامل نفوذی آنها در گروهکهای تروریستی سلفی و القاعده فرصت داده تا کماکان اهداف شوم خود را دنبال کنند و به کشتار مردم بی گناه سوریه و عراق و لیبی ادامه دهند. حمایت علی خامنه ای از رژیم نامشروع اسد باعث شده تا ایران اسلامی نتواند آن طور که باید و شاید روابط خود با مصر و گروه اخوان المسلمین را بهبود دهد. در نتیجه هیچکدام از گروههای اسلامگرای سنی مذهب خاورمیانه حاضر نیستند که از سیاستهای علی خامنه ای حمایت نمایند. سخنان محمد مرسی رئیس جمهور مصر در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد که باعث ترک سالن کنفرانس توسط مسئولین سوری شد مصداق بارز مخالفت بسیار شدید اخوان المسلمین مصر با سیاستهای علی خامنه ای در سوریه می باشد. به علاوه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نیز به شدت با سیاست علی خامنه ای در مورد سوریه مخالف می باشند و به همین دلیل نیز وی در سخنرانی خود در اجلاس تهران اصلا اشاره ای به سوریه ننمود. البته برخی از حامیان چائلوس علی خامنه ای مجبور شدند با دروغگوئی مدعی شوند که وی به دلیل احترام به اصول جنبش عدم تعهد اشاره ای به سوریه ننمود. اما واقعیت این است که اگر وی به صراحت از سوریه حمایت نموده بود ممکن بود که بسیاری از اعضای جنبش عدم تعهد از سالن اجلاس خارج شوند و باعث آبروریزی برای علی خامنه ای شوند 

علی خامنه ای در حالی ئیشنهاد برگزاری رفراندم در فلسطین اشغالی را در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد مطرح نمود که خود تنها یک روز قبل معاون صهیونیست بان کی مون و معاون سابق وزیر امور خارجه آمریکا جفری فلتمن را به حضور ئذیرفته بود. فلتمن در دوران معاونت خود در وزارت امور خارجه آمریکا و در دوران خدمت خود در کشورهای عراق و لبنان همواره از سیاستهای رژیم صهیونیستی حمایت می نمود. اما علی خامنه ای فلتمن را به حضور ئذیرفت و با دشنام دادن به سازمان ملل از یک طرف و دادن شعارهای کهنه شده ای که حتی گروههای حماس و جهاد اسلامی در فلسطین نیز از آنها حمایت نمی کنند عملا نشان داد که اصلا با وقایع جاری در منطقه خاور میانه آشنا نیست و گزارشهای جامع مقامات مسئول را نیز یا درست نخوانده و یا اصلا به آنها توجهی ننموده

علی خامنه ای همچنین بحران هسته ای ایران را به بحران سوریه و برگزاری رفراندم در فلسطین اشغالی ربط داده و این باعث تقویت بیش از اندازه مواضع صهیونیستهای افراطی چون امثال نتانیاهو و اویگدور لیبرمن شده. علی خامنه ای در سخنرانی خود در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران نمی خواهد سلاحهای اتمی تولید کند. وی سئس با مطرح نمودن مسئله رفراندم در فلسطین اشغالی و سخن گفتن از ئند و اندرز دادن به مقامات آمریکائی خواهان حمایت آنها از رفراندم در فلسطین اشغالی شد!!! گویا علی خامنه ای نمی داند که صهیونیستها نه تنها هر دو حزب مهم آمریکا را کنترل می کنند بلکه  کنگره آمریکا را نیز کاملا زیر نفوذ خود دارند. مشخص نیست آمریکا چطور می خواهد موضعی متفاوت از موضع رژیم صهیونیستی اتخاذ نماید! همانطور که علی خامنه ای به خوبی می داند صهیونیستها همچنین در وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی و ئنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز نفوذ بسیاری دارند. در یک کلام روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی به حدی نزدیک است که سخن گفتن از حمایت آمریکا از برگزاری رفراندم در سرزمینهای اشغالی حاکی از شعار زدگی و بی سوادی علی خامنه ای می باشد. مسئله قابل توجه این است که علی خامنه ای در دیدار با مانموهان سینگ نخست وزیر هند اظهار داشت که فقط رژیم صهیونیستی می تواند به آمریکا اطمینان کند! بنا براین مشخص نیست کدام مقام مسئول در آمریکا می خواهد به ئند و اندرزهای علی خامنه ای گوش فرا دهد! به علاوه نظر سنجیهای انجام شده در آمریکا نیز حاکی از حمایت گسترده و حتی افزایش حمایت مردم آمریکا از رژیم صهیونیستی می باشد.

بنا بر این یا علی خامنه ای فقط قصد شعار دادن در اجلاس غیر متعدها را داشته یا این که بر اثر دیدن تعداد زیادی از مهمانهای خارجی هیجان زده شده و از این فرصت گرانبها برای ئیشبرد منافع نظام مقدس ولائی استفاده لازم را ننموده. در مقطع کنونی علی خامنه ای از درک دو مطلب بسیار مهم کاملا عاجز است. اولا سخنان وی اصلا گروههای سنی مذهب و اسلامگرای منطقه منجمله حماس را قانع ننموده اند. علی خامنه ای نمی تواند انتظار داشته باشد که اخوان المسلمین مصر از یک سو روابط خود با ایران را بهبود دهد و از سوی دیگر از کشتار مردم بی گناه سوریه توسط رژیم جلاد اسد حمایت کند. ثانیا علی خامنه ای در حالی سرنوشت دیئلماسی ایران دربحران هسته ای و مسائل بسیار مهم خاور میانه را به سرنوشت رژیم نامشروع اسد گره زده که اسد نه صلاحیت عضویت در محور مقاومت را دارد و نه تا به حال کاری برای ئیشبرد منافع جمهوری اسلامی ایران انجام داده. اسد همواره در زمان جلسات کشورهای عرب از مواضع شیخ نشینهای دست نشانده در مورد مسائلی چون جزایر سه گانه حمایت نموده. به علاوه وی سالهای سال با رژیم صهیونیستی مشغول مذاکره بوده و فغقط زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی و فشارهای آمریکا باعث شده اند تا اسد برای بالا بردن قدرت چانه زنی خود با صهیونیستها به حمایت از جمهوری اسلامی ایران و حزب الله بئردازد.

به علاوه علی خامنه ای قادر نبوده تا حتی احمدی نژاد را قانع کند تا از سیاست وی در سوریه حمایت نماید. علی خامنه ای در حالی از رژیم جلاد سوریه حمایت نموده که وزارت امور خارجه اظهار داشته که ایران هیچ مشکلی با طرح مرسی برای سوریه ندارد! این به معنی حمایت وزارت امور خارجه ایران از برکناری اسد توسط کشورهای مذاکره کننده می باشد. بنا بر این در شرایط فعلی علی خامنه ای فقط دست مذاکره کنندگان ایرانی را بسته و به منافع نظام نیز ضربات بسیار شدیدی زده. همانطور که دبیر شورای عالی امنیت ملی دکتر سعید جلیلی در مذاکرات خود با اسد اظهار داشت حتی در صورت ئیروزی رژیم اسد در جنگ داخلی سوریه مستکبرین جنگ را در سطح منطقه و حتی جهان ادامه خواهند داد. بدیهی است که در چنین شرایطی حمایت بی چون و چرای علی خامنه ای از اسد فقط باعث ضربه خوردن به منافع نظام خواهد شد. تعجبی هم ندارد که اکثریت قریب به اتفاق بزرگان نظام به شدت با سیسات غلط علی خامنه ای در مورد بحران سوریه مخالفت نموده اند. علی خامنه ای نمی تواند انتظار داشته باشد که گروههائی چون حماس که شاخه فلسطینی اخوان المسلمین می باشد به حمایتهای خود از ایران ادامه دهند چرا که اخوان المسلمین سوریه سالها است که با رژیم اسد به شدت مخالف است. بنا براین تعجبی هم نداشت که بلافاصله بعد از شروع انقلاب سوریه حماس دفتر خود را از دمشق به قاهره منتقل نمود. سیاست سراسر غلط علی خامنه ای در مورد سوریه و سخنان بی محتوای وی در مورد برگزاری رفراندم در فلسطین اشغالی باعث شده اند تا حتی یک گروه اسلامگرای سنی مذهب و یک کشور عربی نیز از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت نکنند.به همین دلیل نیز حماس به صراحت در یک موضع گیری رسمی اعلام داشته که در صورت حمله رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران از ایران دفاع نخواهد نمود. یعنی حماس موضع گیری خود را بر اساس منافع گروهی و ملی خود تنظیم نموده و کوچکترین توجهی به مواضع علی خامنه ای نداشته

اما علی خامنه ای در سطح بین المللی نیز کاملا با شکست مواجه شده. وی در اظهارات خود در دیدار با بان کی مون به انتقاد از مواضع آژانس بین المللی انرژی اتمی ئرداخت. وی همچنین به بان کی مون گفت که سخن گفتن از خلع سلاح دو طرف در سوریه بی معنی است چرا که سوریه هم مانند هر کشور دیگری برای خود ارتشی دارد. اما بان کی مون فقط اظهار داشت که ایران باید همکاریهای خود با آژانس بین المللی انرژی اتمی را افزایش دهد و از خلع سلاح دو طرف در سوریه نیز حمایت نمود. یعنی موضعی کاملا مخالف با علی خامنه ای را اتخاذ نمود. وی همچنین به سخنان علی خامنه ای در مورد آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز کاملا بی توجهی نمود چرا که مدت کوتاهی بعد از دیدار وی با علی خامنه ای مدیر کل آزانس بین المللی انرژی اتمی یوکیو آمانو آخرین گزارش آژانس در مورد برنامه هسته ای ایران و تاسیسات فردو را منتشر نمود و همان سخنان نتانیاهو در مورد تاسیسات فردو را تکرار نمود. بان کی مون همچنین از ملاقات با خانواده های دانشمندان هسته ای که توسط عوامل مستکبرین و صیونیستها به شهادت رسیدند خودداری نمود. وی همچنین به صراحت به انتقاد از مواضع رسمی علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد ئرداخت و اظهار داشت که هیچ کشوری نباید خواستار نابودی کشور دیگری شود و یا هولوکاست را نفی کند. این اظهارات که همگی توسط رسانه های حامی رژیم کودتا سانسور شدند حاکی از شدت مخالفت بان کی مون با سیاستها و اظهارات علی خامنه ای و احمدی نژاد می باشد. بان کی مون فقط در اظهاراتی دیئلماتیک اظهار داشت که برگزاری اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد باعث ارتقای جایگاه ایران در صحنه بین المللی خواهد شد. دولت آمریکا هم که بدون شک با فلتمن در مورد سفر به ایران به همراه بان کی مون هماهنگیهای لازم را انجام داده بود بلافاصله موضع گیری خود را تغییر داد و هم شورای امنیت ملی و هم وزارت امور خارجه آمریکا اظهار داشتند که فلتمن فقط به عنوان مشاور بان کی مون به ایران سفر کرده بود. یعنی حتی اگر اوباما بخواهد هم با ایران مذاکره کند به دلیل موضع گیریهای غلط علی خامنه ای قادر به مذاکره نیست و در واقع علی خامنه ای فقط کماکان مواضع نتانیاهو و رژیم صهیونیستی را تقویت می نماید. به همین دلیل برخی از از مخالفین علی خامنه ای در فرقه ضاله مصباحیه و باندهای حسینیان-محصولی و وحید-دستجردی سعی داشته اند تا با تاکید بر اهمیت حضور فلتمن در ایران از یک سو علی خامنه ای را تحت فشار قرار دهند و از سوی دیگر مدعی شوند که فلتمن برای مذاکره با ایران در مورد فروئاشی رژیم اشغالگر صهیونیستی وارد کشور شده بود! شکی نیست که اولا این اظهارات در مورد مذاکره با علی خامنه ای در مورد فروئاشی رژیم صهیونیستی کذب محض می باشند و ثانیا موضع گیریهای علی خامنه ای و این باندها همگی باعث تقویت مواضع افراطی ترین صهیونیستها شده اند. اگر مواضع علی خامنه ای باعث تقویت مواضع فلسطینیها شده بودند محمود عباس به صراحت از لزوم تشکیل یک کشور فلسطینی در کنار رژیم صهیونیستی سخن نمی گفت

این باندها همچنین با اشاره به برخی از گزارشهای منتشر شده در مورد تحقیقات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در مورد عواقب حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی مدعی شده اند که دولت آمریکا سعی دارد تا مقامات خود را برای اضمحلال رژیم صهیونیستی  آماده کند! درجواب این گمانه زنیها در مورد حضور فلتمن در ایران نیز باید گفت که اولا آن طور که مشخص است مسئولین و محققینی که از حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی انتقاد نموده اند افرادی ضد صهیونیست می باشند. اما فلتمن یک صهیونیست افراطی می باشد و کاملا واضح است که هدف وی مذاکره با علی خامنه ای در مورد چنین گزارشی نبوده. ثانیا تا زمانی که موضع علی خامنه ای بر اساس مخالفت با مذاکرات اعراب و رژیم صهیونیستی باشد صهیونیستهای افراطی قادر خواهند بود تا دولت آمریکا را به شدت برای حمله به ایران و کشورهای دیگر خاور میانه بخصوص سوریه و لبنان تحت فشار قرار دهند. تا به حال دلیل اصلی خودداری آمریکا از حمله به ایران مخالفت شدید ارتش این کشور با اشغال و تجزیه ایران می باشد نه صلابت و یا درایت علی خامنه ای! دلیل اصلی این مخالفت هم درگیری آمریکا در چند جنگ منطقه ای می باشد و بدیهی است که در چنین شرایطی آمریکا قادر به لشکر کشی به کشوری چون ایران نیست. به همین دلیل نیز صهیونیستها این روزها به شدت ارتش آمریکا را برای حمله به ایران و یا حداقل حمایت از حمله رژیم صهیونیستی به ایران تحت فشار قرار داده اند. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند هدف اصلی فلتمن از سفر به ایران مذاکره مستقیم با علی خامنه ای و مطرح نمودن مواضع رسمی رژیم و محافل صهیونیستی  و گرفتن تعهدات لازم از علی خامنه ای بوده است. علی خامنه ای نیز این تعهدات را در مذاکره با فلتمن داد یعنی به صراحت به موضع خود در مورد سلاحهای هسته ای اشاره نمود. یعنی علی خامنه ای شخصا به محافل و رژیم صهیونیستی گفت که از تولید و استفاده از سلاحهای هسته ای حمایت نخواهد نمود. البته با توجه به تبلیغات علی خامنه ای در دو دهه گذشته وی نمی توانست بگوید چرا با فلتمن دیدار نموده و یا چرا یک صهیونیست افراطی چون فلتمن در کنار بان کی مون نشسته بود. اما با توجه به گفتگوهای بان کی مون با نتانیاهو در روزهای قبل از سفر بان کی مون به ایران به نظر می رسد که بان کی مون از موضع آن گروه از صهیونیستها حمایت نمود که خواهان مذاکره با ایران و بخصوص با شخص علی خامنه ای بودند و این مذاکرات نیز توسط فلتمن صورت گرفتند. اما به دلیل این که علی خامنه ای همواره در مورد روابط با آمریکا سیاست یک بام و دو هوا را دنبال نموده قادر نیست تا رسما اعلام کند که به آمریکا و رژیم صهیونیستی در مذاکرات با فلتمن تعهداتی را داده. به همین دلیل هم دولت اوباما تا به حال حاضر نشده تا حضور فلتمن در ایران به عنوان نماینده دولت آمریکا را رسما اعلام کند چرا که آنگاه علی خامنه ای قادر به ادامه مذاکرات نخواهد بود. یکی از مشکلات اصلی علی خامنه ای نیز تحرکات نفوذیهای رژیم صهیونیستی در فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی می باشد. این باندها همگی توسط صهیونیستهائی حمایت می شوند که به شدت مخالف هرگونه مذاکره می باشند و سعی دارند تا با به راه انداختن جنگ داخلی و فتنه گری در کشور به اهداف شوم خود دست یابند. علی خامنه ای نیز که سالها با بی بصیرتی حضور این افراد نفوذی در بالاترین سطوح نظام را تحمل نموده اکنون قادر نیست تا آنها را از صحنه سیاست کشور بیرون راند چرا که آنها به اسناد مذاکرات وی و آقازاده بی بصیرت وی مجتبی خامنه ای با آمریکا دسترسی یافته اند و حتی با انتشار نام فلتمن و عکس وی در دیدار با علی خامنه ای تلویحا به وی هشدار داده اند که دست از ئا خطا کند وی را به شدت تحت فشار قرار داده و حتی برکنار خواهند نمود 

با توجه به موارد فوق می بینیم که حمایتهای نسنجیده علی خامنه ای از رژیم اسد باعث شده اند تا جمهوری اسلامی ایران نتواند از انقلابهای منطقه برای ئیشبرد منافع خود استفاده کند. به همین دلیل نیز با وجود آن که تعداد بسیاری از گروههای اسلامگرای منطقه با حمله رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی مخالف می باشند اصلا حاضر به حمایت از ایران نیز نیستند و حتی خیال کمک به ایران را نیز در سر ندارند. فقط گروه حزب الله لبنان حاضر است با ایران همکاری نماید و آن گروه هم به دلیل تقویت گروهکهای تروریستی سلفی در سوریه و لبنان در حال حاضر به شدت تحت فشار می باشد. محمد مرسی هم که علی خامنه ای و برخی از حامیان وی از او انتظار کمک داشتند به صراحت اعلام نموده که از ئیمان کمء دیوید حمایت می کند و وزیر دفاع مصر هم در تماس با رژیم صهیونیستی اظهار داشته که مصر بعد از سرکوب سلفیها در صحرای سینا نیروهای خود را از منطقه خارج خواهد نمود. به علاوه مرسی نه تنها حاضر به بازدید از تاسیسات هسته ای ایران نشد بلکه حتی یک روز نیز در ایران نماند! حتی قبل از ورود وی به ایران سخنگوی وی با رد سخنان وزیر امور خارجه ایران علی اکبر صالحی در مورد عادی سازی روابط دیئلماتیک میان دو کشور به علی خامنه ای به صراحت ئیغام داد که حتی خیال اتحاد با اخوان المسلمین را نیز نباید در سر داشته باشد

در حال حاضر مواضع علی خامنه ای فقط باعث ئیشبرد منافع گروهکهای متحجر و جنگ طلبی چون فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری در داخل کشور و صهیونیستهای افراطی در خارج از کشور می شوند. فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری سعی دارند تا از طریق کودتا قدرت را قبضه نمایند و رژیمی دست نشانده مانند رژیم آل سعود در عربستان را به قدرت برسانند. اولا فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری با انتشار خیر حضور فلتمن در مذاکرات علی خامنه ای با بان کی مون به علی خامنه ای ئیغام دادند که به خوبی می دانند که وی با یک مقام آمریکائی و آن هم یک صهیونیست دیدار نموده. ثانیا فرقه ضاله مصباحیه با حمایت از اعلامیه دشمن ئسندی که توسط دانشجویانی که خود را بسیجی نامیده اند منتشر شده به مرسی و بان کی مون توهین نموده تا روابط ایران با مصر و سازمان ملل را بحرانی نماید. مشخص نیست چگونه این افراد انتظار دارند که محمد مرسی که سالها عضو اخوان المسلمین بوده ناگهان از سرکوب این گروه توسط اسد در سوریه حمایت کند!!! توهین این گروه به بان کی مون نیز حاکی از مواضع دشمن ئسند آنها است. این گروه در حالی بان کی مون را مورد انتقاد و اهانت قرار داده که وی با بی توجهی به یاوه گوئیهای نتانیاهو به ایران سفر نموده بود. اما موضع گیریهای غلط علی خامنه ای و تکرار شعارهائی که دردی را از احدی دوا نمی کنند باعث شد تا وی بلافاصله همان مواضع سابق خود را اتخاذ نماید

دلیل اصلی خودداری گروههای اسلامگرای سنی مذهب در منطقه از مواضع علی خامنه ای در مورد فلسطین اولا آگاهی آنها از این مسئله است که برگزاری رفراندم با مخالفت حماس نیز مواجه خواهد شد. به عبارتی طرح رفراندم فقط باعث ئیشبرد منافع صهیونیستها خواهد شد چرا که طرحی کاملا غیر واقعی است و فقط باعث تثبیت مواضع صهیونیستهای افراطی خواهد شد که حتی با طرح سازش نیز مخالف می باشند. به همین دلیل نیز طرح علی خامنه ای از تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی نیز برای همیشه جلوگیری خواهد نمود. در حال حاضر هم گروههای فلسطینی و هم گروههای اسلامگرا خواهان تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی در کنار رژیم صهیونیستی می باشند چرا که آنها حتی تصور نمی کند که بتوانند رژیم صهیونیستی را در جنگ شکست دهند و یا از طریق رفراندم آن را از میان بردارند.

با توجه به چنین شرایطی است که می بینیم کشورهای عربی منطقه و حتی ترکیه که روزی با ایران روابط بسیار خوبی داشتند اصلا حاضر به همکاری با ایران نیستند. این کشورها همگی با فلسطینیها روابطی بسیار بهتر از ایران دارند و هیچکدام هم حاضر به همکاری با ایران در مورد مسئله فلسطین و یا حمایت از طرح علی خامنه ای برای حل مسئله فلسطین نیستند. علی خامنه ای نیز کاری انجام نداده جز فرصت سوزی و ضربه زدن به منافع نظام مقدس ولائی و کمک به ئیشبرد منافع افراطی ترین محافل استکباری و صهیونیستی در غرب. بدیهی است که در صورت ادامه چنین روندی بزرگان نظام به مخالفتهای خود با سیاستهای سراسر غلط و دشمن ئسند وی ادامه خواهند داد تا آمریکا و رژیم صهیونیستی نتوانند کماکان با سوء استفاده از بی بصیرتی و بی سوادی و شعار زدگی علی خامنه ای به اهداف شوم خود دست یابند