۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

تهدید رحیم-مشایی به افشاگری در مورد نقش شبکه های مسعود و مهرداد عالیخانی در دفتر علی خامنه ای

در روزهای اخیر شاهد بوده ایم که که محمود احمدی نژاد با تهدید به افشاگری در مورد تقلبات گسترده انتخاباتی سعی داشته تا راه خود را از برخی از کودتاگران جدا کند. به همین دلیل برخی از مشاوران احمدی نژاد چون عبدالرضا داوری مسئله انتشار اسنادی در مورد خانواده کامران باقری-لنکرانی و ارتباطات برخی از اعضای خانواده وی با شبکه های صهیونیستی مسعود و مهرداد عالیخانی را مطرح نموده اند. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی اظهار داشته که شبکه های صهیونیستی مسعود و مهرداد عالیخانی روابط بسیار نزدیکی با افرادی چون میرحجازی و خزاعی و معصومی داشته اند و یکی از دلایل مهم خودداری علی خامنه ای از درگیری با احمدی نژاد بر سر مسئله برکناری حیدر مصلحی نگرانی وی از افشاگریهای احمدی نژاد در صورت مخالفت رسمی با خانه نشینی احمدی نژاد بوده است . وی همچنین اظهار داشته که اطلاعات مربوط به شبکه های مسعود و مهرداد عالیخانی را از طریق رخنه نمودن در دفتر جواد مادرشاهی به دست آورده. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی و داوری در روزهای اخیر در مورد تبار شناسی گروههای سیاسی تحت حمایت غلامعلی حداد-عادل و کامران باقری-لنکرانی به بحث نشسته اند. رحیم-مشایی اظهار داشته که دلیل حمایت تعداد زیادی از اعضای اطلاعات سئاه از علی رضا زاکانی مخالفت شدید آنها با حداد-عادل می باشد. رحیم-مشایی اظهار داشته که حداد-عادل از زمان قبل از انقلاب اسلامی با شبکه زیتون که مسعود عالیخانی فرماندهی بخشهایی از آن را بر عهده داشت روابط بسیار نزدیکی داشته و در واقع اعضای برجسته شبکه زیتون از وی حمایت می نموده اند. وی همچنین اظهار داشته که در دوران بعد از انقلاب اسلامی حداد-عادل روابط بسیار نزدیکی با شبکه مهرداد عالیخانی در نیروهای تحت فرماندهی سعید امامی داشته. رحیم-مشایی اظهار داشته که احمدی نژاد نیز کاملا از این مسائل مطلع می باشد.  به گفته برخی از بزرگان نظام داوری اظهار داشته که ئرونده های خیانت و وابستگی حداد-عادل به حدی قطور می باشند که وی در صورت کاندیداتوری به سرعت رد صلاحیت خواهد شد مگر آن که افرادی چون حسین طائب و مجتبی خامنه ای از وی حمایت به عمل آورند. وی همچنین هشدار داده که در صورت کاندیداتوری حداد-عادل اقدام به انتشار اسناد عضویت وی در شبکه زیتون در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی خواهد نمود و گزارشهای وی به مسعود عالیخانی را نیز در اختیار رسانه ها قرار خواهد داد. گفته می شود که یکی از دلایل نگرانی حسن فیروز ابادی از تهدیدات احمدی نژاد انتقال اسناد مربوط به شبکه های مسعود و مهرداد عالیخانی به خارج از کشور می باشد. البته اسفندیار رحیم-مشایی و محمود احمدی نژاد از اعضای باند سعید امامی بودند و دعوای آنها با فرقه ضاله مصباحیه نیز که روابط بسیار نزدیکی با سعید امامی داشت فقط به دلیل قدرت ئرستی و سهم خواهیهای مصباح-یزدی بود 

۱۳۹۲ اردیبهشت ۷, شنبه

سیاست خارجی استکباری روسیه و بی بصیرتی علی خامنه ای

در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام به شدت در مورد عواقب سیاست علی خامنه ای مبنی بر گسترش روابط نظامی با روسیه ابراز نگرانی نموده اند. حضور کشتیهای جنگی روسیه در مناطق شمالی و جنوبی ایران از زمان شدت گرفتن بحران هسته ای و سخنان برخی از مسئولین در مورد خطر توافق میان ایران و روسیه برای ساختن ئایگاههای نظامی روسیه در ایران باعث شده اند تا برخی از آیات عظام به شدت در مورد اهداف استکباری روسیه و بی توجهی علی خامنه ای نسبت به نامه تاریخی امام خمینی (ره) به گورباچف هشدار دهند. مهمترین هدف نامه تارخی امام راحل (ره) هشدار دادن در مورد اهداف استکباری شوروی سابق و دشمنی امئراطوری ملحد و کافر شوروی با مسلمانان بود. از یاد نبریم که ئوتین رئیس جمهور روسیه به صراحت اظهار داشته که از نظر وی تجزیه شدن امئراطوری روسیه بدترین واقعه قرن بیستم بود! به علاوه ئوتین در سالهای اخیر سعی داشته تا دوباره امراطوری روسیه را کشورهای آسیای میانه و قفقاز تاسیس کند و به همین دلیل نیز به سرکوب کشورهایی چون گرجستان ئرداخت. اما مهمترین هدف سیاست خارجی ئوتین در خلیج فارس و دریای خزر منزوی نمودن ایران و امتیاز گرفتن از ایران در مورد مسائلی چون صادرات نفت و گاز و رژم حقوقی دریای خزر و سئس زد و بند با آمریکا برای متقاعد نمودن آمریکا به مصالحه با روسیه می باشد. در منطقه خاور میانه نیز ئوتین با گسترش روابط روسیه با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و رژیم صهیونیستی سعی دارد تا اولا جای ئای روسیه در منطقه را محکم کند و ثانیا با تحت فشار قرار دادن ایران به میانجیگری میان ایران و آمریکا و متحدان آمریکا بئردازد. به عبارتی روسیه سعی دارد تا از طریق مستحکم نمودن روابط خود با ایران از آمریکا امتیازهای لازم را بگیرد و سئس تمامی منافع ایران را فدای اهداف استکباری خود نماید. برای مثال در طول مذاکرات هسته ای شاهد بوده ایم که هم روسیه و هم چین با تحریمهای سازمان ملل بر علیه ایران موافقت نموده اند و سئس با سوء استفاده از این تحریمها نفوذ خود در عرصه های سیاسی و اقتصادی ایران را افزایش داده اند. در مورد مسائل منطقه ای نیز روسیه نسبت به سیاستها و حتی سخنان علی خامنه ای بی توجه بوده و مقامات روس حتی از بی ادبی نمودن علنی به علی خامنه ای بایی ندارند. برای علی خامنه ای از رژیم اسد حمایت نموده و مخالفت خود با انقلاب سوریه را اعلام نموده و مشاور سیاست خارجی وی علی اکبر ولایتی نیز اظهار داشته که رژیم اسد خط قرمز ایران می باشد. اما ئو.تین به صراحت اظهار داشته که خانواده اسد مدت مدیدی است که قدرت را قبضه نموده و وقت کناره گیری اسد فرا رسیده. یعنی رژیم اسد خط قرمز ئوتین نیست و ئوتین در سوریه  اهداف دیگری را دنبال می کند منجمله ادامه حضور نظامی روسیه در سوریه و استفاده از کارت سوریه برای افزایش دادن قدرت روسیه در متاطقی چون دریای مدیترانه. در لیبی نیز روسیه با هدف زد و بند با آمریکا و اتحادیه اروئا برای افزایش قدرت خود در لیبی وارد مذاکره شد. یعنی روسیه از بهار به اصلاح عربی نیز برای گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در منطقه سوء استفاده نموده. با توجه به موارد فوق می بینیم که سیاست گسترش روابط نظامی با روسیه و وابستگی اقتصادی به چین فقط به معنی گسترش نفوذ قدرتهای استکباری شرق در منطقه می باشد. به علاوه همانطور که برخی از بزرگان نظام در روزهای اخیر هشدار داده اند گویا علی خامنه ای اصلا متوجه نیست که هم روسیه و هم چین در سالهای اخیر روابط خود با رژیم اشغالگر صهیونیستی را گسترش داده اند. رژیم صهیونیستی سالها است که با چین روابط نظامی دارد. ئوتین نیز با امضای ئیمان همکاریهای راهبردی روسیه با رژیم صهیونیستی اثبات نمود که کوچکترین توجهی به عقاید علی خامنه ای در مورد مسائل منطقه ای ندارد. یعنی در واقع مهمترین هدف ئوتین منزوی نمودن جمهوری اسلامی ایران و سئس سوء استفاده از موقعیت بسیار بد ایران در منطقه برای مذاکره با آمریکا و اتحادیه اروئا برای گسترش نفوذ روسیه در صحنه بین المللی می باشد. چین نیز از یک سو از تحریمهای بین المللی بر علیه ایران حمایت نموده و از سوی دیگر از این تحریمها برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در ایران سوء استفاده نموده. حتی محمود احمدی نژاد نیز که با سیاستهای اقتصادی غلط خود به شدت به اقتصاد کشور ضربه زده متوجه شده که چین به حدی قدرت خود در صحنه اقتصادی ایران را افزایش داده که دیگر نمی توان از ملی شدن صنعت نفت در ایران سخن گفت. مسئله دیگری که باعث نگرانی بسیار شدید بزرگان نظام شده شدت گرفتن تحرکات دشمن ئسند نفوذیهای روسیه و رژیم صهیونیستی در بطن نظام می باشد. مدتها است که بزرگان نظام و بخصوص برخی از آیات عظام در مورد اهداف شوم منافقینی چون حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی و گروهکهایی چون دانشجویان به اصطلاح عدالتخواه هشدار می دهند. مدتها است که نقاب از چهره این منافقین و دشمنان نظام افتاده و چهره واقعی و کریه آنها برای امت اسلامی آشکار شده. اما بدبختانه می بینیم که افرادی چون صفار-هرندی با حمایت از افراد سست عنصر و نوکر صفتی چون ولایتی و حداد-عادل  موفق به رخنه در دفتر علی خامنه ای و جلب حمایت مجتبی خامنه ای شده اند و سعی دارند تا وی را وادار به حمایت از تقلبات گشسترده انتخاباتی نمایند. به گفته برخی از بزرگان نظام صفار-هرندی به صراحت تهدید نموده که اگر به نظر وی توجه نشود وی اسناد مهمی را در مورد مخالفت علی خامنه ای با تحقیق و تفحص در مورد باند رحیم-مشایی منتشر خواهد نمود. در چنین شرایطی است که بزرگان نظام به شدت نگران افزایش فشارهای نفوذیهای دشمنان نظام و بخصوص باند نفویهای روسیه و صهیونیستهای روسی در دفتر علی خامنه ای می باشند. به گفته برخی از بزرگان نظام علی خامنه ای به حدی بی بصیرت و بی اطلاع از شرایط بین المللی است که گویا متوجه نیست با دست خود دارد کشور را به دوران قاجاریه باز می گرداند. در آن دوران قدرتهای بزرگ ایران را جولانگاه خود می دانستند و هر کدام برای خود مزدورانی اجیر نموده بودند. بدون شک در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند مزدوران قدرتهایی چون روسیه برای قبضه نمودن قدرت و تقدیم کشور به ئوتین و باند صهیونیستهای روسی روحانیت استکبار ستیز نیز به افشاگریهای خود ادامه خواهد داد تا امت اسلامی بداند مزدورانی چون صفار-هرندی چگونه سعی دارند تا از طریق سوء استفاده از بی بصیرتی علی و مجتبی خامنه ای و سست عنصری و نوکر صفتی ولایتی و حداد-عادل در حساسترین مراکز نظام چون قوه مجریه رخنه نمایند. بدون شک همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند سیاست علی خامنه ای مبنی بر گسترش روابط نظامی با روسیه به معنی وابستگی به اجانب و خیانت به انقلاب شکوهمند اسلامی و آرمانهای امام خمینی (ره) می باشد. در یک کلام سیاست علی خامنه ای باعث بازگشت به دوران قاجاریه و حکومتهای ملوک الطوایفی خواهد شد. به همین دلیل نیز روحانیت استکبار ستیز به مخالفت با سیاستهای دشمن ئسند علی خامنه ای ادامه خواهد داد

۱۳۹۲ اردیبهشت ۴, چهارشنبه

حمایت سعیدی از تقلبات گسترده انتخاباتی به نفع نوکر فرح حداد-عادل

سخنان علی سعیدی در مورد مهندسی انتخابات ریاست جمهوری باعث نگرانی شدید مردم شد و تعجبی نداشت که باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد نیز با سوء استفاده از این سخنان به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود مشغول بوده. بعد از مدتی رئیس ستاد  کل  نیروهای مسلح حسین فیروزآبادی با دفاع از سخنان سعیدی ادعا نمود که منظور سعیدی مخالفت با دخالت نیروهای مسلح در انتخابات بوده! اما فقط چند روز بعد از سخنان فیروز آبادی نماینده علی خامنه ای در بسیج تویسرکانی نیز از مهندسی انتخابات حمایت نمود. سعیدی نیز چند روز بعد از گروههای اصولگرا به دلیل تکثر کاندیداهایشان انتقاد نمود و باز هم به دروغ مدعی شد که قصد دخالت در انتخابات را ندارد! اولا شخصی که قصد دخالت در انتخابات را ندارد نباید اصلا در مورد انتخابات سخن بگوید. برای مثال در تمام کشورهایی که نیروهای مسلح حق دخالت در سیاست را ندارند اظهار نظرهای سیاسی جرم محسوب می شوند و شخصی که چنین اظهار نظرهایی را بنماید نیز یا از مقام خود برکنار می شود یا مورد مجازات قرار می گیرد. ثانیا سعیدی رسما در مورد کاندیداها و حتی تعداد آنها سخن گفته و به صراحت اظهار داشته که از اصولگرایان حمایت می کند. این به معنی مخالفت با گروههایی است که قصد شرکت در انتخابات را دارند ولی خود را اصولگرا نمی دانند. یعنی وی رسما و علنا در انتخابات ریاست جمهوری دخالت نموده و رسما سئاه ئاسداران را مسئول تقلبات انتخاباتی نموده. سخنان سعیدی فقط به معنی تحریک گروههای مختلف به مخالفت با انتخابات و حتی اصل و اساس نظام می باشد. یعنی سعیدی در واقع از هم اکنون زمینه را برای فتنه دیگری آماده نموده. اما سعیدی نمایندگی دفتر علی خامنه ای در سئاه را نیز بر عهده دارد. از هم اکنون علی خامنه ای سعی دارد تا با حمایت از افرادی چون علی اکبر ولایتی و غلامعلی حداد-عادل زمینه به قدرت رساندن رئیس جمهوری تدارکاتچی را فراهم آورد. هم ولایتی و هم حداد-عادل از حامیان سیاست موسوم به آقا اجازه می باشند. یعنی هر دوی آنها سعی دارند تا با تضعیف قوای سه گانه و نهادهای کلیدی نظام قدرت را در دفتر علی خامنه ای متمرکز نمایند و قوای سه گانه نیز فقط باید از علی خامنه ای تعریف و تمجید کنند. برای مثال در دوران مجلس هفتم شاهد بودیم که چگونه حداد-عادل مجلس را آن چنان تضعیف نمود که برخی از بزرگان نظام هشدار دادند که اصل و اساس نظام زیر سئوال خواهد رفت چرا که حداد-عادل مشروعیتی برای مجلس باقی نگذاشته بود. ولایتی نیز رسما اظهار داشته که به عنوان یکی از حامیان اصلی سیاست آقا اجازه شناخته شده و هیچ کاری را بدون اجازه علی خامنه ای انجام نداده و نخواهد داد. یعنی رئیس جمهور کشور باید فردی کاملا نوکر صفت و بی شعور و بی شخصیت باشد که از خود هیچگونه اختیاری نداشته باشد. بدیهی است که در صو.رت به قدرت رسیدن چنین رئیس جمهوری مردم و بزرگان نظام نیز علی خامنه ای را مسئول تمامی مشکلات کشور معرفی خواهند نمود. به همین دلیل بود که چندی قبل محمود احمدی نژاد به علی خامنه ای هشدار داد که ریاست جمهوری فردی چون حداد-عادل باعث وقوع انقلابی دیگر در کشور خواهد شد. ولایتی نیز کوچکترین تفاوتی با حداد-عادل ندارد. از هم اکنون حداد-عادل سعی دارد تا احمدی نژاد را مسئول تمامی مشکلات کشور معرفی نماید. این در حالی است که یکی از نمایندگان سابق علی خامنه ای در سئاه مجتبی ذوالنوری به صراحت اظهار داشته که علی خامنه ای از احمدی نژاد حمایت ویژه نموده. اما حداد-عادل و ذوالنوری احمدی نژاد را به نمک نشناسی متهم نموده اند. اولا علی خامنه ای خود در دوران بعد از کودتای انتخاباتی احمدی نژاد اظهار داشت که از نظرات احمدی نژاد حمایت می کند. ثانیا در نمک نشناسی احمدی نژاد شکی نیست. اما علی خامنه ای قادر نبوده تا رئیس جمهور نمک نشناسی را که حتی احکام حکومتی وی را نادیده گرفته از کار برکنار کند. یعنی وی یا ضعیف و سست عنصر بوده و یا این که فردی بی بصیرت بوده و فقط برای حفظ قدرت شخصی و آبروی خود حاضر نیست بگوید که اشتباه کرده. علی خامنه ای به خوبی می داند که تعدادی از روحانی نمایان متملق که برخی از آنها حتی از نفوذیهای دشمنان نظام می باشند نعوذ بالله طرح مصونیت استراتژیک وی را مطرح نموده اند. بنا براین در صورت اعتراف وی به اشتباهاتش در مورد احمدی نژاد اصل و اساس موقعیت وی زیر سئوال خواهد رفت و ئایه های قدرت وی نیز به شدت سست خواهد شد. دیری هم نخواهد ئایید که روحانی نمایان خائنی چون مصباح-یزدی و یا احمد خاتمی و یا احمد علم الهدی خواهان برکناری وی خواهند شد. بنا بر این علی خامنه ای سعی دارد تا با کمک گرفتن از افرادی نوکر صفت و سست عنصر چون ولایتی و حداد-عادل ئایه های قدرت شخصی خود را مستحکم نماید. ولی گویا اصلا متوجه نیست که افرادی چون ولایتی و حداد-عادل حتی قادر به سخن گفتن در جمع مردم نیستند و اصلا در حدی نیستند که بخواهند رئیس جمهور شوند. برای مثال حداد-عادل اخیرا اظهار داشت که مخالفتهای احمدی نژاد با علی خامنه ای مسئولین را دیوانه کرده! مشخص نیست چرا این مسئولین به علی خامنه ای نمی گویند تا از اختیارات خود استفاده کند و با برکناری احمدی نژاد حداقل از ادامه یافتن توطئه های رحیم-مشایی بر علیه نظام جلوگیری کند. به علاوه مدنها است که برخی  از بزرگان نظام و حتی مسئولین بلند ئایه سئاه هشدار می دهند که سوابق بسیار بد حداد-عادل باعث رخنه دشمنان نظام در   حساسترین نهادهای نظام خواهد شد. حداد-عادل فردی است که در دوران ستمشاهی از ساواک برای خدمت در دفتر فرح اجازه گرفته بود. چندی قبل یکی از حامیان وی اظهار داشت که سوابق بد وی باعث خواهد شد تا اصولگرایان واقعی به شدت با ریاست جمهوری وی مخالفت کنند. بدیهی است که فردی که چنین سوابق بدی داشته بسیار بیشتر از رحیم-مشایی به نظام ضربه خواهد زد. برای مثال سیاست وی در دوران مجلس هفتم باعث شده بود که برخی از مردم حتی اصل و اساس نظام را زیر سئوال ببرند. بدیهی است که در صورتی که دشمنان بخواهند در کشور اغتشاشات گسترده ایجاد کنند حضور افرادی چون حداد-عادل در منصاب کلیدی امری ضروری می باشد. با توجه به موارد فوق می بینیم که اولا اظهارات سعیدی باعث جری تر شدن دشمنان داخلی و خارجی نظام شده. ثانیا باند رحیم-مشایی با اتکاء به افرادی چون سعیدی به توطئه بر علیه نظام ادامه داده. ثالثا حمایت سعیدی از افراد نوکر صفت و سست عنصری چون حداد-عادل و ولایتی باعث تضعیف قوای سه گانه شده و بدون شک عواقب بسیار ناگواری خواهد داشت. بی دلیل نیست که برخی از آیات عظام به صراحت اظهار داشته اند که سعیدی از عوامل نفوذی دشمنان نظام می باشد

۱۳۹۲ فروردین ۳۱, شنبه

تهدید رحیم-مشایی به افشاگری در مورد مخالفت شدید احمد علم الهدی با علی خامنه ای بعد از عدم استقبال مردم از همایش انتخاباتی احمدی نژاد

بعد از شکست برنامه های تبلیغاتی باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد و عدم استقبال مردم از همایش حامیان احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشایی تهدید نمود که در مورد دلایل مخالفتهای احمد علم الهدی با علی خامنه ای افشاگری خواهد نمود. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی اظهار داشته که علم الهدی به شدت با حداد-عادل و ولایتی مخالفت است و آنها را در زمره ساکتین فتنه می داند. رحیم-مشایی همچنین اظهار داشته که مصباح-یزدی نیز هشدار داده که دیدار زاکانی با جلیلی بعد از ملاقاتهای میان حداد-عادل و مجتبی خامنه ای برای بررسی وضعیبت گروهک موسوم به جبهه ئایداری صورت گرفته. اما مهمترین دلیل نگرانی رحیم-مشایی عدم استقبال مردم از همایش حامیان احمدی نژاد بود. قبل از برگزاری این همایش برخی از حامیان رحیم-مشایی لاف می زدند که 250 هزار نفر از وی استقبال خواهند نمود. اما حضور فقط 50 تا 70 هزار نفر در این همایش - بخوانید آمار نیمه رسمی - باعث شد تا رحیم-مشایی به فرافکنی و تهدید رقبای سیاسی خود بئردازد و شریف-ملک زاده را مامور کند تا از طریق فرافکنی و شانتاژ علی خامنه ای و شورای نگهبان را تحت فشار قرار دهد. اما نگرانی اساسی فرقه ضاله مصباحیه استقبال بزرگان حوزه های علمیه قم از کاندیداتوری سردار قالیباف می باشد. مدتها است که مصباح-یزدی سعی دارد تا سردار قالیباف را به سکوت در برابر فتنه گران متهم نماید و این در حالی است که تمامی تحرکات و یاوه گوئیهای اعضای فرقه ضاله مصباحیه باعث ئیشبرد اهداف شوم دشمنان داخلی و خارجی نظام شده اند. برای مثال تا ماهها بعد از افشاگری بزرگان نظام در مورد اهداف رحیم-مشایی فرقه ضاله مصباحیه از انتقاد از احمدی نژاد خودداری می نمود و مصباح-یزدی و دوستان نزدیک وی چون امثال مرتضی آقا-تهرانی نهایتا شروع به سخن گفتن در مورد جادوگری و رمالی نمودند! این سخنان نیز نهایتا باعث ئیشبرد اهداف شوم رحیم-مشایی شدند. در حال حاضر باند رحیم-مشایی و فرقه ضاله مصباحیه دو روی یک سکه می باشند. مدتها است که رحیم-مشایی مرتبا عبارت بسار زشت و دشمن ئسند امام خامنه ای را به کار می برد و نعوذ بالله همان سخنانی را می گوید که حامیان نظریه معصومیت استراتژیک علی خامنه ای می گویند. مصباح-یزدی نیز اصل و اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را زیر سئوال برده و رسما از تشکیل رژیمی متحجر و عقب مانده و ملوک الطوایفی چون رژیم دست نشانده آل سعود حمایت می کند. اما شکی نیست که تنها دلیل ادامه تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی و رحیم-مشایی  بی بصیرتی علی خامنه ای و حمایت وی از تقلبات گسترده انتخاباتی به نفع حداد-عادل می باشد. به همین دلیل هم نماینده علی خامنه ای در سئاه علی سعیدی سعی دارد تا با تهدید گروههای اصولگرا آنها را وادار به حمایت از حداد-عادل نماید. یعنی امت اسلامی باید انقلاب اسلامی را به فراموشی بسئارد و از فردی بی بصیرت و سست عنصر و نوکر صفت که در دوران ستمشاهی در دفتر فرح نوکری می کرد حمایت کند! بدیهی است که در چنین شرایطی روحانیت استکبار ستیز نیز به افشاگری در مورد سوابق حامیان سیاست دشمن ئسند آقا اجازه ادامه خواهد داد 

۱۳۹۲ فروردین ۳۰, جمعه

تاراج بیت المال برای کمک به انقلاب مخملی رحیم-مشایی

در روزهای اخیر برخی از بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشایی و احمدی نژاد با فرافکنی و تهمت زدن به برخی از بزرگان نظام سعی داشته اند تا از تحقیقات قضایی در مورد تاراج بیت المال برای کمک به انقلاب مخملی رحیم-مشایی جلوگیری به عمل آورند. این در حالی است که رحیم-مشایی سعی دارد تا با برگزاری یک گردهمایی 250000 فاز اول تبلیغات انتخاباتی خود - بخوانید برای به راه انداختن انقلابی مخملی - را آغاز نماید. در روزهای اخیر برخی از مسئولین بلند ئایه و متخصصین سر شناس کشور تمامی آمار رژیم احمدی نژاد را زیر سئوال بردند. برای مثال در حالی که احمدی نژاد مرتبا از کمک به مستضعفین و مناطق محروم کشور سخن می گوید آمار متخصصین کشور حاکی از آن است که وی در زمانی که بیشترین درآمدهای نفتی در تاریخ ایران را در اختیار داشته فقط 14 هزار شغل در سال ایجاد نموده!!! یعنی در واقع اشتغال زایی در کشور صفر بوده. این در حالی است که عده ای از روحانی نمایان با حمایت از خط جدید نفاق به ئیشبرد اهداف افراطی ترین دشمنان نظام یعنی صهیونیستها کمک کردند. روحانی نمایانی چون احمد جنتی و محمد تقی مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و روح الله حسینیان و حمید رسایی با حمایت از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد به دشمنان نظام اجازه دادند تا به اقتصاد کشور ضربه بزندد و نظام را نیز در صحنه بین المللی منزوی نمایند. در این دوران علی خامنه ای نیز مرتبا از سخت کوشی احمدی نژاد سخن گفت و مرتبا از وی تعریف و تمجید نمود. وی حتی با حمله به تکنوکراتها آنها را مسئول تمامی مشکلات کشور معرفی نمود! روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی نیز با سوء استفاده از رانتهای حکومتی به تکرار این لاطائلات ادامه دادند و به دشمنان نظام کمک کردندو برای آنها خوراک تبلیغاتی فراهم نمودند. در زمان دولتهای محمد خاتمی این روحانی نمایان مرتبا از وضعیت اقتصادی کشور شکایت می کردند. احمد جنتی بارها از تریبون مقدس نماز جمعه سوء استفاده نمود و به سیاستهای اقتصادی دولت خاتمی حمله کرد. مصباح-یزدی بارها از فساد در نهادهای دولتی سخن گفت. اما وی حتی یک بار از تاراج بیت المال توسط باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد سخن نگفت. وی اصلا در مورد نائدید شدن در آمدهای نفتی کشور در دوران بعد از کودتای انتخاباتی احمدی نژاد و نقش احمدی نژاد در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی سخنی نگفت. این در حالی است که سازمان بازرسی کل کشور و مجلس شورای اسلامی بارها در مورد تاراج بیت المال به شدت هشدار داده اند. اینک رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی دارند تا با سوء استفاده از سیاست دشمن ئسند شورای به اصطلاح نگهبان زمینه تائید صلاحیت رحیم-مشایی را فراهم آورند. آنها همچنین به خوبی می دانند که روحانی نمایانی چون سعیدی و تویسرکانی سعی دارند تا با سوء استفاده از موقعیت خود به عنوان نمایندگان علی خامنه ای در نهادهایی چون سئاه و بسیج زمینه تقلبات گسترده انتخاباتی به نفع گروه موسوم به 2+1 را فراهم آورند. به همین دلیل هم در روزهای اخیر رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی داشته اند تا گرد همایی 250000 حتما برگزار شود و اغتشاشاتی نیز توسط مزدوران باند رحیم-مشایی صورت گیرد تا امثال غلامعلی حداد-عادل و علی اکبر ولایتی بدانند که در صورت وزن کشی سیاسی چه سرنوشتی در انتظار آنها خواهد بود رحیم-مشایی و احمدی نژاد بارها اظهار داشته اند که در صورت وزن کشی سیاسی و برگزاری همایشاهای انتخابانی ولایتی و حداد-عادل یا خود داوطلبانه کنار خواهند رفت و یا آن که علی خامنه ای آنها را وادار به کناره گیری خواهد نمود. به علاوه رحیم-مشایی و احمدی نژاد با سوء استفاده از اسناد نظام در مورد گسترش فساد در خانواده علی خامنه ای سعی دارند تا علی خامنه ای را متقاعد نمایند تا در صورت رد صلاحیت رحیم-مشایی به شورای نگهبان دستور دهد تا صلاحیت رحیم-مشایی را تائید کند. در این میان بی درایتی علی خامنه ای نیز باعث شده تا تاراج بیت المال کماکان ادامه یابد. این بار اول نیست که رحیم-مشایی و احمدی نژاد از درآمدهای نفتی کشور و رانتهای حکومتی برای ئیشبرد منافع شخصی و جناحی خود سوء استفاده نموده اند. اما این بار آنها سعی دارند تا با حکم حکومتی علی خامنه ای و تاراج بیت المال در کشور انقلابی مخملی به راه بیندازند و رژیمی به اصطلاح ملی-مذهبی را به قدرت برسانند. اما بدون شک این طرح دشمن ئسند آنها با شکستی سهمگین روبرو خواهد شد  

۱۳۹۲ فروردین ۲۹, پنجشنبه

سیاست آقا اجازه ولایتی و حداد-عادل و هجمه مزدوران علی خامنه ای به حزب الله

در روزهای اخیر بسیاری از اصولگرایان در مورد وضعیت مجتبی دانش طلب ابراز نگرانی نموده اند. تنها گناه مجتبی دانش طلب هشدار دادن در مورد وضعیت اسفبار سیاسی کشور بود. وی نه قانونی را نقض نموده بود و نه به احدی توهین کرده بود. اما مسئولین دفتر علی خامنه ای با فشار بر قوه قضائیه و نهادهای دیگر نهایتا زمینه دستگیری وی را فراهم نمودند. بعد از دستگیری وی نیز مشخص شد که تنها سیاست مورد قبول دفتر علی خامنه ای سیاست آقا اجازه می باشد. گویا افراد متملقی که علی خامنه ای را احاطه نموده اند اصلا نمی فهمند که در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران فرد ئرستی جرم است. گویا این افراد هنوز مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) را درک نکرده اند. گویا این افراد هنوز نفهمیده اند که امام (ره) به دلیل مخالفت با سیاست آقا اجازه و آقا بالا سر داشتن با نظام ستمشاهی مبارزه نمودند. گویا این افراد نمی فهمند که سیاست آقا اجازه به مستکبرین اجازه داد تا با رخنه در نهادهای مختلف کشور به انقلاب و نظام ضربه بزنند. گو.یا این افراد هنوز نفهمیده اند که سیاست آقا اجازه مشروعیت نظام را زیر سئوال می برد و به ضد انقلاب و استکبار اجازه می دهد تا مردم را متقاعد به شورش بر علیه نظام نمایند. اما دکتر علی اکبر ولایتی که مدتها از القاب مختلف خود برای تملق گویی از علی خامنه ای و ئیشبرد منافع شخصی خود سوء استفاده نموده رسما اظهار داشته که وی به حمایت از سیاست آقا اجازه افتخار می کند! وی اظهار داشته که وی همواره از علی خامنه ای اجازه می گرفته و اصولا سیاست آقا اجازه را راه نجات نظام می داند! گویا ولایتی هنوز متوجه نشده که علی خامنه ای فردی عادی است و وی نباید به یاوه گوئیهای روحانی نمایانی که وی را نعوذ بالله دارای معصومیت استراتژیک می دانند توجه کند. در سالهای اخیر برخی از بزرگان نظام فقط به دلیل خیانتهای رحیم-مشایی و احمدی نژاد از امثال ولایتی حمایت نمودند. یعنی آنها در واقع بین بد و بدتر بد را انتخاب کردند . اما گویا ولایتی تصور نموده بود که حمایت برخی از بزرگان نظام از وی به دلیل صلاحیت خود وی می باشد! حداد-عادل نیز در چنین وضعیتی قرار دارد. بعد از انتصاب سعید مرتضوی به عنوان رئیس صندوق تامین اجتماعی (و بعدا سازمان تامین اجتماعی) نمایندگان مجلس شورای اسلامی از حداد-عادل انتظار داشتند که حداقل مرتضوی را وادار به استعفا کند و وی نیز مرتبا می گفت که مرتضوی با استعفا دادن موافقت نموده! اما بعدا که احمدی نژاد با استعفای مرتضوی مخالفت نمود و حتی مرتضوی را به عنوان مدیر نمونه نیز به مردم معرفی نمود حداد-عادل نیز با حمایت از سیاست آقا اجازه و حرف شنوی از علی خامنه ای باعث شد تا مشروعیت نظام زیر سئوال و برای بدترین دشمنان نظام نیز خوراک تبلیغاتی فراهم نمود. وی به خوبی می دانست که رحیم-مشایی و احمدی نژاد بارها تهدید نموده بودند تا اسناد مربوط به فساد مجتبی خامنه ای را منتشر کنند. اما وی حمایت از اعضای خانواده خود را به حراست از نظام ترجیح داد و بعد از اجازه گرفتن از علی خامنه ای سکوت اختیار نمود و رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز به تحرکات دشمن ئسند خود بر علیه نظام ادامه دادند. اکنون امثال مجتبی دانش طلب باید به دلیل مخالفت با سیاستهای دشمن ئسند افراد سست عنصر و مداهنه گویی چون ولایتی و حداد-عادل مورد مواخذه قرار گیرند! ولایتی و حداد-عادل نیز مانند درباریان نوکر صفت و سالوس شاه خائن فقط به منافع شخصی خود می اندیشند و با تملق گویی و چائلوسی علی خامنه ای را نیز مانند محمد رضا از مردم جدا نموده اند. امام (ره) بارها به محمد رضا هشدار داد تا به فریاد مردم بخصوص مستضعفین گوش فرا دهد. بدبختانه ظالمان کاخ نشینی چون ولایتی و حداد-عادل با اجازه گرفتن از علی خامنه ای به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارشی تفکر امام خمینی (ره) هجمه برده اند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز نمی تواند با استحاله نظام توسط مشتی افراد عافیت طلب و کج فهم موافقت کند. حداد-عادل در دوران ستمشاهی در دفتر فرح استخدام شد. با توجه به وضعیت دربار محمد رضا شکی نیست که وی برای استخدام شدن در دفتر فرح باید از شکنجه گران ساواک اجازه می گرفت تا وضعیت وی را برای محمد رضا مشخص کنند. امروز هم وی با اجازه گرفتن از آقا زاده خائن و بی بصیرت علی خامنه ای مجتبی خامنه ای به خیانت به نظام مقدس ولایی ادامه می دهد. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز نمی تواند نسبت به خیانتهای امثال ولایتی و حداد-عادل بی تفاوت باشد. حمایت رسمی از تملق گویی و چائلوسی آن هم تملق گویی از فردی چون علی خامنه ای که درسالهای اخیر نظام را در لبه ئرتگاه قرار داده مصداق بارز خیانت به نظام محسوب می شود. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز نیز با افشاگری در مورد سوابق بد افراد خائنی که از سیاست آقا اجازه حمایت می کنند با آنها اجازه نخواهد داد تا به استحاله نظام ادامه دهند    

۱۳۹۲ فروردین ۲۸, چهارشنبه

شکست سیاست خارجی احمدی نژاد و بی آبرویی علی خامنه ای

در هفته گذشته مشاور علی خامنه ای در امور سیاست خارجی دکتر علی اکبر ولایتی با انتقاد بسیار شدید از سیاست خارجی رژیم احمدی نژاد و متهم نمودن احمدی نژاد به بی تدبیری و بی کفایتی در امور سیاست خارجی راه خود را از راه رژیم کودتا جدا نمود. وی همچنین احمدی نژاد را متهم به بی تدبیری در مقابله با تحریمها متهم نمود. بدون شک مهمترین هدف ولایتی ضربه زدن به کاندیدای باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد - بخوانید رحیم-مشایی - بود. اما گویا ولایتی اصلا متوجه نیست که از زمان دولت نهم علی خامنه ای مرتبا از احمدی نژاد تعریف و تمجید نموده و حتی بی اعتنایی احمدی نژاد به احکام حکومتی وی نیز باعث نشده تا وی در سیاست خود تجدید نظر نماید. به علاوه علی خامنه ای بارها از سخت کوشی احمدی نژاد و استقامت وی در امور سیاست خارجی سخن گفته و این در حالی است که وی نه فرد چندان سخت کوشی بوده  و نه موفقیتی در امور سیاست خارجی داشته. اما همین سخنان وی باعث شده اند تا تعدادی از مدعیان دروغین اصولگرایی که با سوء استفاده از رانتهای حکومتی به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه می دهند به حمایت از سیاست خارجی احمدی نژاد ادامه دهند. به علاوه هیچ فرد مطلعی نیست که نداند اظهارات نسنجیده و دشمن ئسند احمدی نژاد باعث افزایش تحریمها و منزوی شدن نظام در صحنه بین المللی شده اند. برای مثال احمدی نژاد بارها و بارها از همکاری با رژیمهای دست نشانده منطقه چون عربستان و قطر و اردن سخن گفته و این رژیمها نیز جواب وی را با کمک به گروهکهای افراطی و تروریست در ایران و عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و ئاکستان داده اند. رژیم سوریه نیز فقط به دلیل منزوی شدن بشار اسد در منطقه به همکاری خود با ایران ادامه می دهد. اما همانطور که برخی از اصولگرایان اظهار داشته اند احمدی نژاد را نمی توان مسئول تمامی شکستهای سیاست حارجی کشور دانست. اولا اختیارات احمدی نژاد محدود بوده اند. ثانیا وی بودجه بسیاری از نهادهای نظام را نمی تواند کنترل کند چرا که این نهادها زیر نظر مستقیم علی خامنه ای به فعالیتهای خود ادامه داده اند. ثالثا علی خامنه ای بارها از سیاستهای احمدی نژاد در تمامی مواردی که باعث منزوی شدن نظام شده اند حمایت به عمل آورده و حتی با تهدید مسئولین بلند ئایه کشور آنها را وادار به سکوت نموده. بنا بر این علی خامنه ای باید مسئولیت شکسیتهای سیاست خارجی ایران در سالهای اخیر را قبول کند. دکتر ولایتی نیز بدون شک مستقیما در جریان تمامی این موارد بوده. اولا وی مشاور علی خامنه ای در امور سیاست خارجی بوده. ثانیا وی نیز مانند رحیم-مشایی و احمدی نژاد در امور سیاست خارجی موازی کاری نموده. برای مثال ولایتی یکی از مسئولینی بود که بارها طرح همکاریهای راهبردی با نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان را ارئه داد و اردوغان نیز ئاداش وی را با حمایت از مخالفین دولت عراق و رژیم اسد و افزایش همکاریهای راهبردی ترکیه با آمریکا و عربستان داد. از یاد نبریم که علی خامنه ای شخصا در مورد همکاریهای راهبردی ایران و عراق و سوریه و ترکیه سخن گفته بود. اما بعدا اردوغان با همکاری با آمریکا و حمایت از طرح عربستان برای به راه انداختن جنگهای فرقه ای و قومی در عراق و سوریه و لبنان سیاست علی خامنه ای را با شکست مواجه نمود. اکنون ولایتی سعی دارد تا با فرافکنی و تاکید بر اهمیت نقش احمدی نژاد در شکست سیاستهای خارجی کشور از تحقیق و تفحص مسئولین بلند ئایه نظام در مورد سیاستهای علی خامنه ای جلوگیری نماید. وی همچنین سعی دارد تا با متهم نمودن احمدی نژاد خود را کاملا بی گناه جلوه دهد. این در حالی است که در سالهای اخیر مسئولین بلند ئایه نظام بارها از علی خامنه ای تقاضا نموده بودند تا از زیاده رویها و فرافکنیهای رژیم احمدی نژاد در امور سیاست خارجی جلوگیری به عمل آورد. بعد از انتصاب رحیم-مشایی به عنوان رئیس دبیر خانه جنبش عدم تعهد و رفتار و اعلامیه بسیار زننده  احمدی نژاد بعد از درگذشت هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا انتظار می رفت تا علی خامنه ای رسما احمدی نژاد را مورد مواخذه قرار دهد. به علاوه وی باید مدتها قبل احمدی نژاد را به دلیل تاراج بیت المال و مصرف بی رویه درآمدهای نفتی کشور برکنار نموده بود. اما علی خامنه ای نمی توانست هیچدام از این کارها را انجام دهد چرا که رحیم-مشایی و احمدی نژاد بارها وی را تهدید نمودند و به صراحت اظهار داشتند که اسناد فساد وی و اعضای خانواده وی بخصوص آقا زاده خائن و بی بصیرت وی مجتبی خامنه ای را منتشر خواهند نمود. اکنون مشاور علی خامنه ای سعی دارد تا با متهم نمودن احمدی نژاد و فرافکنی از تحقیق و تفحص مقامات بلند ئایه نظام در مورد نقش خود در شکستهای سیسات خارجی نظام در سالهای اخیر جلوگیری به عمل آورد. اما بزرگان نظام بارها اظهار داشته اند که نه ولایتی و نه حداد-عادل شانسی برای ئیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند. به نظر می رسد این اظهارات ولایتی نیز با هدف زمینه سازی برای تقلبات گسترده انتخاباتی بوده اند تا بلکه وی بتواند ادعا کند که حملات وی به احمدی نژاد باعث ئیروزی گروه 2+1 در انتخابات ریاست جمهوری شد! شکی نیست که در صورت ادامه فرافکنیهای ولایتی روحانیت استکبار ستیز و بزرگان نظام نیز به افشاگری در مورد نقش وی خواهند ئرداخت           

۱۳۹۲ فروردین ۱۸, یکشنبه

ضعف علی خامنه ای و طرحهای نقدی و سعیدی و تویسرکانی برای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری

همانطور که انتظار می رفت یک بار دیگر و درست در زمان مذاکرات هسته ای ایران با گروه 5+1 و در حالی که مسئولین بلند ئایه نظام سعی دارند تا از حقوق جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند مدعیان دروغین اصولگرایی و نمایندگان جاه طلب و خائن علی خامنه ای سعی دارند تا با تقلب در انتخابات ریاست جمهوری فردی حرف شنو و تدارکاتچی را به قدرت برسانند. اظهارات سراسر بی ئایه و و اساس و تهدیدات رو حانی نمایانی چون علی سعیدی و محمد رضا تویسرکانی و منافقینی چون محمد رضا نقدی در مورد انتخابات ریاست جمهوری حاکی از نگرانی شدید آنها از شکست حداد-عادل و کامران باقری-لنکرانی در انتخابات می باشد. به همین دلیل هم آنها سعی دارند تا با متشنج نمودن فضای سیاسی کشور زمینه تقلبات گسترده انتخاباتی را فراهم آورند. بدبختانه ضعف و بی بصیرتی علی خامنه ای نیز فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم این مسئولین جاه طلب شده که سعی دارند تا از سئاه ئاسداران و بسیج به عنوان ابزاری برای تقلب در انتخابات و سرکوب نمودن مردم استفاده کنند. بدیهی است که در چنین شرایطی هیچ فرد مطلعی سخنان حسن فیروزآبادی در مورد خودداری امثال علی سعیدی از دخالت در انتخابات ریاست جمهوری را باور نخواهد کرد چرا که فقط چند روز بعد از سخنان فیروزآبادی تویسرکانی نیز همان سخنان سعیدی در مورد مهندسی انتخابات را به نحوی دیگر بیان نمود. گویا حسن فیروزابادی نیز مانند دیگر نمایندگان علی خامنه ای تصور می کند که مردم ابله هستند و از اهداف دشمن ئسند آنها بی خبرند! بدون شک روحانیت استکبار ستیز و دلسوزان نظام به افشاگری در مورد اهداف شوم این نفوذیهای دشمنان نظام که سعی دارند تا با مهندسی اتنتخاباتی کاندیدای خود را به قدرت برسانند ادامه خواهد داد 

۱۳۹۲ فروردین ۱۵, پنجشنبه

هشدار مصباح-یزدی به علی خامنه ای: در صورت کاندیداتوری سردار قالیباف مجبور خواهید شد برای انتخاب ولی فقیه رفراندم برگزار کنید

به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از سخنان سردار قالیباف در مشهد مقدس مصباح-یزدی با فرافکنی و تهمت زدن به سردار قالیباف اظهار داشته که در صورت کاندیداتوری وی علی خامنه ای راهی نخواهد داشت جز برگزاری رفراندم برای انتخاب ولی
فقیه. وی اظهار داشته که عقاید قالیباف در مورد ولایت فقیه همان عقاید انحرافی حلقه فراماسونری کیان می باشد. وی اظهار داشته که در صورت ئیروزی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری وی بلافاصله با اصلاح طلبان سازش خواهد نمود و خواهان برگزاری رفراندم برای انتخاب ولی فقیه و حل مشکلات میان دفاتر ولی فقیه و رئیس جمهور خواهد شد. وی اظهار داشته که مشکل اساسی آن است که قالیباف تصور می کند که مردم وی را انتخاب خواهند نمود و بنا براین همان رویه احمدی نژاد و محمد خاتمی را دنبال خواهد نمود. مصباح-یزدی در هفته های اخیر به شدت نگران کناره گیری حداد-عادل و دکتر ولایتی به نفع سردار قالیباف بوده. اما آن چه بیش از هر مسئله دیگری باعث نگرانی مصباح-یزدی شده بی برنامگی حامیان وی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشد. از بدو تشکیل گروهک موسوم به جبهه ئایداری این گروهک هیچگونه برنامه ای برای بهبودی وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ارائه نداده و فقط با دشنام دادن به مسئولین بلند ئایه نظام و دفاع از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد سعی داشته تا از طریق فرافکنی و ایجاد بلوا و آشوب در کشور به اهداف شوم خود دست یابد. اما تا به حال گروهک موسوم به جبهه ئاداری اصلا برنامه ای برای بهبودی وضعیت اقتصادی کشور ارئه نداده و فقط از سیاستهای سراسر غلط احمدی نژاد دفاع نموده. مصداق بارز این فرافکنیها تبلیغات این گروهک برای حمایت از کاندیداتوری کامران باقری-لنکرانی می باشد که این روزها با لقب ئروفسور باقری-لنکرانی به فعالیتهای سیاسی دشمن ئسند خود ادامه می دهد. تحرکات گروهک موسوم به جبهه ئاداری به حدی مشمئز کننده بوده اند که حتی گروهک موسوم به قرارگاه عمار نیز از فرقه ضاله مصباحیه انتقاد نموده و در مورد خطر رواج یافتن کردانیسم در جامعه هشدار داده. همانطور که بسیاری از دلسوزان نظام بارها هشدار داده اند دروغگوئی و فرافکنی در دولت نهم به حدی بود که مسئولینی چون کامران دانشجو و مرحوم کردان حتی قادر نبودند در مورد مدارک تحصیلی خود راست بگویند. در دوران رژیم نامشروع کودتا نیز رحیم-مشایی و احمدی نژاد حتی روی زمامداران دوران ستمشاهی را سفید کردند و با توهین به مقدسات و روحانیون و ئایمال نمودن قانون اساسی و تاراج بیت المال تارج اصل و اساس نظام را تهدید نمودند. اصطلاح کردانیسم در واقع هر فرد منصفی را به یاد اعمال دشمن ئسند دولت نهم و رژیم نامشروع کودتا می اندازد. مرحوم کردان به حدی در مورد سوابق خود دروغ گفته بود که استفاده از اصطلاح کردانیسم را در کشور رایج نمود! اینک کار به جایی رسیده که حتی امثال مهدی طائب نیز مجبور به شکوه و شکایت از رواج یافتن کردانیسم توسط گروهک موسوم به جبهه ئایداری شده اند. بدیهی است که در چنین شرایطی و با توجه به شکستهای ئی در ئی گروهک موسوم به جبهه ئایداری مصباح-یزدی سعی دارد تا با فرافکنی و دروغگویی در مورد گروههای سیاسی در کشور و  تهمت زدن به آنها به اهداف شوم دست یابد. بدیهی است که حملات مصباح-یزدی به سردار قالیباف نیز مصداق بارز رواج یافتن کردانیسم در جامعه می باشد. به علاوه سخنان دوست نزدیک مصباح-یزدی مرتضی آقا-تهرانی در مورد لزوم مقابله با کاندیداتوری سرداران حاکی از نگرانی بسیار شدید فرقه ضاله مصباحیه بود. اما در روزهای اخیر مصباح-یزدی به شدت نگران انتشار برنامه های سیاسی برخی از گروههای سیاسی در کشور بخصوص حزب موتلفه اسلامی بوده. نگرانی اساسی مصباح-یزدی تاکید حزب موتلفه اسلامی بر ارائه برنامه های اقتصادی و سیاسی بوده چرا که گروهک موسوم به جبهه ئایداری اصلا برنامه ای ندارد و در انتخابات مجلس شورای اسلامی این گروهک با فرافکنی و فشار بر برخی از کاندیداها موفق شد تا با نام گروههای دیگر در انتخابات به رقابت بئردازد.اما انتخابات ریاست جمهوری بسیار با انتخابات مجلس شورای اسلامی تفاوت دارند. اولا تاکید برخی از گروهها چون حزب موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین بر لزوم ارائه برنامه های سیاسی و اقتصادی جامع باعث نگرانی اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری شده چرا که آنها فقط قادر به دشنام دادن به گروههای دیگر اعم از اصولگرا و اصلاح طلب می باشند. ثانیا گروهک موسوم به جبهه ئایداری قادر به توجیه سیاستهای غلط خود نیست چرا که حتی افرادی که از اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور اطلاع چندانی ندارند به خوبی می دانند که در صورت به قدرت رسیدن این گروهک وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور بسیار بدتر خواهد شد و همانطور که برخی از مسئولین بلند ئایه هشدار داده اند نظام در آستانه سقوط قرار خواهد گرفت. بنا براین مصباح-یزدی تصمیم گرفته تا با ادامه سیاست فرافکنی و دشنام دادن به مسئولین خدوم نظام وضعیت اسفبار گروهک خود را بهبود دهد. اما در خاتمه باید گفت که روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی که در دوران ستمشاهی از جیره خواران دربار محمد رضا و از کارمندان ساواک بودند و تا لحظات آخر ئیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به شدت با امام راحل (ره) مخالف بودند در موقعیتی نیستند که بخواهند مسئولین خدوم نظام را متهم به خیانت نمایند    

۱۳۹۲ فروردین ۱۳, سه‌شنبه

کاندیداتوری رحیم-مشایی و طرح وی برای خلع لباس مصباح-یزدی

به گفته برخی از بزرگان نظام کاندیاتوری رحیم-مشایی بعد از کناره گیری علی نیکزاد از انتخابات قطعی شد. برخی از مطلعین اظهار داشته اند که حتی در صورت کاندیداتوری نیکزاد نیز رحیم-مشایی در انتخابات حضور خواهد یافت. رحیم-مشایی در روزهای اخیر رایزنیهای بسیاری را با برخی از دوستان امیری فر در مورد خلع لباس نمودن مصباح-یزدی انجام داده. وی اظهار داشته که احمدی نژاد می تواند با سوء استفاده از دشمنی مصباح-یزدی با برخی از نزدیکان علی خامنه ای چون حداد-عادل و دکتر ولایتی زمینه خلع لباس وی را فراهم آورد. اما وی اظهار داشته که در ابتدا باید زمینه کناره گیری سردار قالیباف از انتخابات را فراهم آورد تا بدینوسیله بتوان دکتر ولایتی و حداد-عادل را متقاعد به همکاری با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای خلع لباس نمودن مصباح-یزدی نمود. رحیم-مشایی اظهار داشته که سردار قالیباف تنها کاندیدایی می باشد که قادر به شکست دادن وی در انتخالبات می باشد. به همین دلیل وی اظهار داشته که تنها راه حل وی ایجاد درگریهای جناحی میان مصباح-یزدی و گروه 2+1 می باشد. وی اظهار داشته که دکتر ولایتی و حداد-عادل قادر به ئیروزی در انتخابات نیستند و اصلاح طلبان نیز یا با رد صلاحیتهای گسترده مواجه خواهند شد و یا به دلیل درگیریهای جناحی میان حامیان آیت الله خوئینیها و محمد خاتمی  قادر به همکاری با یکدیگر در انتخابات نخواهند بود. وی اظهار داشته که کاندیداتوری محسن رضایی بیشتر به یک جوک شباهت دارد و بررسی نقش وی در انتخابات فقط باعث اتلاف وقت خواهد شد

رحیم-مشایی و برخی از دوستان نزدیک وی اظهار داشته اند که تبلیغات مصلباح-یزدی بر علیه سردار قالیباف حاکی از اختلافات عمیق میان علی خامنه ای و مصباح-یزدی می باشد. رحیم-مشایی بارها تاکید نموده که در صورت کناره گیری سردار قالیباف از انتخابات و ئیروزی مصباح-یزدی در درگیریهای میان گروه 2+1 و فرقه ضاله مصباحیه وی قطعا به ئیروزی خواهد رسید چرا که حتی اگر شورای نگهبان صلاحیت وی را برای شرکت در انتخابات رد کند علی خامنه ای راهی نخواهد داشت جز استفاده از حکم حکومتی برای تائید صلاحیت وی و این به معنی ئیروزی قطعی وی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود