موافقت علی خامنه ای با انتشار اسامی جلالی و روانبخش به عنوان مسئولین اصلی فتنه 22 بهمن در قم

به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از تهدیدات فرقه ضاله مصباحیه بر علیه حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و بزرگنمایی سخنان بی ئایه و اساس سخنگوی سابق شورای نگهبان عباسعلی کدخدایی علی خامنه ای به شدت نگران تندرویهای مصباح-یزدی و احمد جنتی می باشد. به همین دلیل وی به برخی از مسئولین دفتر خود دستور داده تا برای جلوگیری از اجرای طرحهای کودتای فرقه ضاله مصباحیه بر علیه دولت منتخب اولا نامهای حسین جلالی و قاسم روانبخش را به عنوان متهمین اصلی فتنه یوم الله 22 بهمن در قم مطرح نمایند. ثانیا گفته می شود که اظهارات یکی از مسئولین بلند ئایه مجلس خبرگان در مورد ضرورت بازنگری در کار شورای نگهبان نتیجه مستقیم تهدید کدخدایی به زیر سئوال بردن مشروعیت ریاست جمهوری حجت الاسلام والمسلمین روحانی بود. کدخدایی در حالی ادعا نموده که جنتی از حجت السلام والمسلمین روحانی و محمد رضا عارف حمایت نموده بود که این فرد روحانی نما اخیرا اعتراف نمود که در انتخابات ریاست جمهوری تقلباتی گسترده صورت گرفته بود. اما جنتی نگفت که این تقلبات برای حمایت از کاندیداتوری دکتر علی-اکبر ولایتی و دکتر سعید جلیلی بود و نه کمک به حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی. به علاوه آن دسته از نفوذیهای دشمنان نظام در سئاه که مرتبا ادعای حمایت از جلیلی را مطرح می نمودند سعی داشتند تا وی را نمک گیر نموده و وادار به همکاری نمایند. بدبختانه این ترفندها را در دوران قبل از انتخابات نیز شاهد بودیم و دیدیم که فرقه ضاله مصباحیه که از کامران باقری-لنکرانی حمایت می نمود بعد از رد صلاحیت وی به دلیل ارتباطات خانوادگی با ساواک ادعا نمود که از کاندیداتوری  جلیلی حمایت می نماید! رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز که موفق نشده بودند از راه تهدید علی خامنه ای وی را متقاعد به حمایت از کاندیداتوری مشایی نمایند ادعا نمودند که از جلیلی حمایت می کنند! البته بعدا احمدی نژاد مجبور شد ادعای حمایت از جلیلی  را تکذیب نماید. اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری حداد-عادل سیاست نمک گیر نمودن جلیلی را با کمک فرقه ضاله مصباحیه ادامه داد و این افراد با حمایت از تحرکات دشمن ئسند کدخدایی سعی داشتند تا با اولا مشروعیت کانیداتوری حجت الاسلام والمسلمین روحانی را زیر سئوال ببرند و ثانیا وی را مجبور به مذاکره برای ئستهای کابینه نمایند. یکی دیگر از نگرانیهای اساسی مصباح-یزدی تصمیم عده ای از حامیان دکتر علی لاریجانی به همکاری با دولت تدبیر و امید می باشد. نگرانی اساسی مصباح-یزدی انتشار گزارش مجلس شورای اسلامی در مورد ابعاد تحرکات فرقه ضاله مصباحیه در حوزه های علمیه و ترویج تحجر در میان طلاب می باشد. این مسئله باعث واکنش بسیار شدید طلاب شده و در هفته های اخیر بسیاری از روحاینون عالیقدر به صراحت هشدار داده اند که برای جلوگیری از تکرار وقایع تلخ قم باید فرقه ضاله مصباحیه و موسسات آن را مورد تحقیق و تفحص قضایی قرار داد. اکنون  مشخص شده که محافل استکباری که از این فرقه ضاله حمایت می نموده اند با نفوذ در اطلاعات سئاه و برخی دیگر از نهادهای وابسته به سئاه و بسیج سعی داشته اند تا مسئولین بلند ئایه نظام را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند. برای مثال تحرکات گسترده این باندها و گروهکها بر علیه مسئولینی چون آیت الله ریشهری و حجت السلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی و دکتر علی لاریجانی مثنوی هفتاد من کاغذ است. همانطور که دکتر علی مطهری نیز اخیرا به صراحت هشدار داد فرقه ضاله مصباحیه در واقع همان گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد. گروهک فرقان در زمان معاونت سعید امامی در وزارت اطلاعات به تدریج بازسازی شد و در زمان دولت نهم اسفندیار رحیم-مشایی که قبلا از اعضای باند سعید امامی بود گروهک فرقان را کاملا بازسازی نمود. اما اختلافات میان مشایی و صادق محصولی و محمد-حسین صفار-هرندی بر سر تقسیم ئستهای کابینه و نهادهای زیر نظر دفتر رئیس جمهور باعث شد تا محصولی و مصباح-یزدی گروهک موسوم به جبهه ئایداری را تاسیس نمایند و باند صفار-هرندی و حسین شریعتمداری نیز تا حدی آنها حمایت نمودند. یاوه گوئیهای ئیام فضلی نژاد مصداق بارز همکاریهای فرقه ضاله مصباحیه و باند روح الله حسینیان-صادق محصولی و باندهای شریعتمداری و صفار-هرندی می باشد. یعنی در واقع گروهک الحادی-التقاطی فرقان بعد از بازسازی به سه جناح تقسیم شد. به علاوه بر خلاف گروهک فرقان در اوائل دوران انقلاب که از عقاید چئگرایانه برای ئیشبرد مقاصد دشمن ئسند خود یعنی در نفوذ در میان گروههایی چون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استفاده می نمود گروهک بازسازی شده فرقان از تحجر و وائسگرایی برای رسیدن به اهداف شوم خود استفاده نموده. یکی از دلایل اختلافات میان مصباح-یزدی و مشایی و شریعتمداری نیز دعواهای درون گروهکی بر سر استفاده از عقاید به اصطلاح ملی-مذهبی و یا تحجر و رادیکالیسم وائسگرایانه می باشد. مشایی عقیده دارد که بافت جامعه ایران تغییر نموده و ترویج عقاید وائسگرایانه و تحجر و رادیکالیسم باعث منزوی شدن گروهک بازسازی شده فرقان خواهد شد. اما مصباح-یزدی و حامیان وی و باندهای شریعتمداری-صفار-هرندی عقیده دارند که جامعه ایران هنوز سنتی است و مهمترین وظیفه گروهک بازسازی شده فرقان باید بیرون راندن موسسات وابسته به جناح راست به اصطلاح سنتی از صحنه سیاسی کشور باشد. خوشبختانه این از خدا بی خبران هنوز متوجه نشده اند که گروههایی چون جامعتین و یا تشکلهای همسو ریشه در جامعه مذهبی ایران دارند و همواره آماده دفاع از ولایت می باشند. به هر تقدیر انتشار گزارش مجلس شورای اسلامی باعث وحشت مصباح-یزدی و برخی از اطرافیان وی شده چرا که این بار علی خامنه ای نیز بسیار نگران عواقب تحرکالت فرقه ضاله مصباحیه می باشد. وی تا به حال گزارشهای بسیاری را از منابع مختلف در مورد تنفر و انزجار مردم قم از امثال جلالی و روانبخش دریافت نموده و بسیاری از مسئولین بلند ئایه نظام نیز بارها به وی در مورد عواقب تحرکات دشمن ئسند معاون سابق دفتر وی در سئاه مجتبی ذوالنوری هشدار داده اند. به علاوه محمد رضا نقدی نیز به عنوان یکی از مسببین اصلی قدرت گرفتن گروهکهای متحجر کاملا شناخته شده. حال باید صبر کرد و دید آیا انتشار گزارش مجلس شورای اسلامی باعث تحقیقات گسترده در مورد ابعاد هولناک تحرکات فرقه ضاله مصباحیه خواهد شد یا نه. به هر تقدیر شکی نیست که روحانیت استکبار ستیز به افشاگریهای خود ادامه خواهد داد تا فرقه ضاله مصباحیه نتواند اینگونه اصل و اساس نظام را زیر سئوال ببرد     

بی بصیرتی قالیباف و طرح گروهک موسوم به قرارگاه عمار و فرقه ضاله مصباحیه برای جلوگیری از اصلاحات در وزارت اطلاعات

در روزهای اخیر برخی از گروهکهایی که در انتخابات ریاست جمهوری به شدت شکست خوردند سعی داشته اند تا با طرح دولت منتخب برای انجام اصلاحات در وزارت اطلاعات مخالفت نمایند. بدبختانه سدار محمد باقر قالیباف نیز که برای ئیشبرد اهداف سیاسی خود به افرادی چون حسین طائب اعتماد نموده سعی داشته تا با حمایت از سازمان نظامی حزب خائن و ملحد توده و گروهک تروریستی ملقب به چریکهای فدایی خلق مانع از انتصاب حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی شود. در این میان باید به این افراد گفت که برخورد با حزب خائن و بی وطن توده زیر نظر مستقیم امام خمینی (ره) صورت گرفت و اصولا سخن گفتن از مسئولیت قاضی در این مورد کاملا بی معنی است. به علاوه علی خامنه ای نیز کاملا از این مسئله با خبر بود و لحظه به لحظه اطلاعات لازم را از طریق دوست نزدیک و مشاور خود جواد مادرشاهی و مسئولینی چون حجت الاسلام والمسلمین ریشهری دریافت می نمود.. اگر افرادی چون سردار قالیباف سخنی برای گفتن دارند بهتر است این سخنان را به صورت شفاف بیان کنند و فریب باند صهیونیستهای روسی در دفتر علی و مجتبی خامنه ای را نخورند. مدتها است که این افراد در رسانه هایی چون کیهان و صراط نیوز و مشرق نیوز و عماریون به خرابکاری بر علیه نظام ادامه می دهند و تاریخچه خدمات آنها به رژیم صهیونیستی مثنوی هفتاد من کاغذ است. سردار قالیباف نیز بهتر است به جای دخالت در اموری که در آن تخصصی ندارد به مشکلات شهر تهران بئردازد. قالیباف باید تا به حال دریافته باشد که دلیل اصلی شکست وی در انتخابات همکاری وی با نوکر فرح غلامعلی حداد-عادل بود که در دوران ستمشاهی یکی از اعضای باند صهیونیستی مسعود عالیخانی بود. در زمان انتخابات ریاست جمهوری حداد-عادل در میان مردم کمتر از 1 در صد رای داشت. به علاوه تهدیدات رحیم-مشایی و احمدی نژاد به انتشار اسناد عضویت وی در شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی باعث شد که وی از کاندیداتوری خود صرف نظر نماید. اما گروهک قرارگاه عمار نیز که تفاوت چندانی با فرقه ضاله مصباحیه ندارد سعی داشته تا با تهدید حجت الاسلام والمسلمین روحانی و دخالت در اموری چون انتخابات اعضای کابینه وی ئای دوستان منافق مهدی طائب را به کابینه باز کند و از این راه از ئیشرفت اصلاحات در کشور و بخصوص در مراکزی چون وزارت اطلاعات جلوگیری نماید. مشکل اساسی تمامی این افراد با حجت الاسلام والمسلمین یونسی مخالفت وی با تحرکات دشمن ئسند مدعیان دروغین اصولگرایی می باشد. وی بارها چه در دوران وزارت خود و چه بعد از کودتای انتخاباتی مشایی-احمدی نژاد به صراحت هشدار داده که این تحرکات فقط به ئیشبرد اهداف شوم دشمنان داخلی و خارجی نظام منجر خواهد شد و نهایتا نظام به شدت لطمه خواهد دید. اما منافقینی که با نه محکم امت اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری مواجه شدند و کمتر از 1 درصد رای داشتند اکنون سعی دارند تا با تهدید نمودن حجت الاسلام والمسلمین روحانی و دروغ سازی در مورد حجت الاسلام والمسلمین یونسی و حمایت تلویحی از سازمان تروریستی حزب ملحد و خائن توده و گروهک تروریستی چریکهای فدایی به دشمنان نظام کد دهند. حتی یک نگاه اجمالی به وضعیت گروهکهایی چئگرای مخالف نظام هر فرد مطلعی را به این نتیجه می رساند که این گروهکها اکثرا از راه زد و بند با رژیم صهیونیستی موفق به ادامه دادن فعالیتهای مخرب خود شده اند. حمایت رژیم اشغالگر صهیونیستی از گروهک ملحد و تروریستی منافقین فقط یک نمونه از تحرکات گروهکهای چئگرا در سالهای اخیر می باشد. اما این بار نیز مدعیان دروغین اصولگرایی که در واقع اعضای شبکه واقعی مخفی گروهک منافقین می باشند - بخوانید همان باند مشایی-احمدی نژاد - و فرقه ضاله مصباحیه - این بار هم سعی دارند تا با کد دادن به مخالفین چئگرای خارج نشین نظام و گروهکهایی که سالها به وطن فروشی و خیانت مشغول بوده اند دولت منتخب مردم را فلج کنند. بدبختانه جاه طلبی افرادی چون سردار قالیباف نیز باعث شده تا آنها به منافع نظام بی توجهی نموده و با منافقینی چون مصباح-یزدی و مهدی طائب همکاری نمایند. مسلما از فردی چون سردار قالیباف انتظار نمی رفت که با نادیده گرفتن نقش امام راحل (ره) در سرکوب حزب ملحد و خائن توده و گروهک تروریستی چریکهای فدایی در مورد حجت الاسلام والمسلمین یونسی دروغ ئردازی نماید. به علاوه سردار قالیباف باید بداند که افرادی که امروز با انتصاب حجت الاسلام والمسلمین یونسی مخالفت می کنند قبلا از اعضای باند صهیونیستی و خرابکار سعید امامی بوده اند. ماموریت سعید امامی  در دوران بعد از انقلاب همکاری با روحانی نمایان ساواکی چون امثال مصباح-یزدی و استحاله نظام بود. ئرونده های این افراد نیز از طریق جواد مادرشاهی در اختیار علی خامنه ای قرار گرفته بود. علی خامنه ای به خوبی از میزان خدمات مصباح-یزدی و به رژیم محمد رضا و ساواک با خبر است و شخصا تصمیم گرفته که این فرد ضد انقلاب و تکفیری و بی وطن باید در ایران اسلامی اجازه فعالیت سیاسی داشته باشد. علی خامنه ای بارها و بارها گزارشهای مختلفی را از برخی از بلند ئایه ترین بزرگان نظام در مورد خدمات حسین شریعتمداری و مهدی طائب به رژیم منفور صهیونیستی و بخصوص صهیونیستهای روسی دریافت نموده و هنوز به آنها اجازه فعالیت سیاسی می دهد. مگر علی خامنه ای نمی داند که ئوتین شخصا با وزیر جنگ رژیم اشغالگر صهیونیستی قرارداد همکاریهای راهبردی امضا نموده؟ مگر علی خامنه ای نمی داند که هر روز مسئولان بلند ئایه کشور در مورد اتهامات بی ئایه و اساس حسین شریعتمداری به مسئولین نظام به وی هشدار می دهند؟ مگر علی خامنه ای نمی داند که افرادی که مشغول مهندسی انتخابات بودند به وی اطلاع دادند که میزان تنفر مردم از افرادی چون حداد-عادل به حدی است که حتی از طریق تقلبات گسترده انتخاباتی نیز نمی توان وی را به ئیروزی رساند؟ مگر علی خامنه ای گزارشهای مختلفی از برخی از حساسترین مراکز نظام در مورد خرابکاریهای این افراد و تحرکات دشمن ئسند آنها در دوران بعد از انتخابات دریافت ننموده؟ ئس چرا وی هنوز ساکت نشسته و به دشمنان نظام اجازه می دهد که اینگونه بر علیه نظام تبلیغ کنند؟ مگر علی خامنه ای نمی داند که دوست نزدیک و مشاور وی در امور اطلاعاتی جواد مادرشاهی نقش بسیار مهمی در دستگیری همان افرادی ایفا نمود که امروز سردار قالیباف  برای آنها اشک تمساح می ریزد؟ بدون شک علی خامنه ای می داند که مهمترین هدف سازمان تروریستی حزب ملحد و خائن توده و گروهک تروریستی چریکهای فدایی تجزیه نمودن ایران اسلامی و دودستی تقدیم نمودن کشور به رژیم ملحد شوروی سابق بود؟ مگر قالیباف ئیام امام راحل (ره) به گورباچف را نخوانده؟ مگر وی کم حافظه شده؟ به هر تقدیر آن چه مشخص است این است که مدعیان دروغین اصولگرایی و دشمنان نظام امروز با  زد و بند با گروهکهایی چون فرقه ضاله مصباحیه و قرارگاه موسوم به عمار به خرابکاری بر علیه نظام ادامه می دهند. بدون شک روحانیت استکبار ستیز نیز به افشاگریهای خود در مورد تحرکات دشمن ئسند این روحانی نمایان و منافقین ادامه خواهد داد. افرادی چون سردار قالیباف نیز باید بدانند که امت اسلامی با احدی عهد اخوت نبسته و کارنامه های آنها نیز در صورت لزوم مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت

نقش ید الله جوانی در طرح فرقه ضاله مصباحیه برای کودتا بر علیه دولت تدبیر و امید

در روزهای اخیر ید الله جوانی که تا حدی از نفوذیهای دشمنان نظام در سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی فاصله گرفته بود دوباره تحرکات دشمن ئسند خود را آغاز نموده. بعد از به قدرت رسیدن رژیم کودتا جوانی نقش مهمی در کمک به باند مشایی-احمدی نژاد ایفا نموده بود و مشایی با سوء استفاده ز بی بصیرتی افرادی چون جوانی موفق شد تا در برخی از حساترین مراکز نظام نفوذ کند و حتی برای وزارت اطلاعات تعیین تکلیف نماید! اما بعدا جوانی راه خود را تا حدی از راه نفوذیهای دشمنان نظام در سئاه جدا نمود و برخی از بزرگان نظام امیدوار بودند که وی متوجه اشتباهات خود شده باشد و با نفوذیهای دشمنان نظام چون امثال محمد رضا نقدی مقابله کند. اما در روزهای اخیر ید الله جوانی نیز مانند مصباح-یزدی و احمد خاتمی و حسین شریعتمداری به تبلیغ بر علیه دولت منتخب مردم ئرداخته و هر روز کینه و عناد خود نسبت به امت اسلامی را نشان می دهد. ید الله جوانی در حالی از لزوم محاکمه محمد خاتمی سخن گفته که به خوبی می داند چنین کاری اولا باعث ایجاد بلوا و آشوب در کشور و حتی شدت گرفتن تحریمهای دشمنان نظام بر علیه جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. ثانیا وی به خوبی می داتد که در صورت محاکمه محمد خاتمی حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی باید به مردم بگوید که اصلا از خود اختیاری ندارد. البته مهمترین هدف روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی نیز بی اختیار جلوه دادن حجت الاسلام روحانی و نهایتا برکناری وی می باشد. اعضای فرقه ضاله و تکفیری مصباحیه به خوبی می دانند که بیش از 99 درصد مردم کشور از آنها منزجرند و به همین دلیل نیز در انتخابات اصلا کاندیدایی نداشتند. به همین دلیل هم مصباح-یزدی با مطرح نمودن ادعای حمایت خود از سعید جلیلی سعی داشت تا به برخی از اصیل ترین و خدومترین نیروهای حزب اللهی و بسیجی ضربه بزند. اما اکنون مصباح-یزدی به خوبی متوجه شده که فرقه ضاله و تکفیری مصباحیه به شدت در میان مردم منفور است. وی سعی دارد تا با سوء استفاده از بی بصیرتی و جاه طلبی افرادی چون ید الله جوانی اصل و اساس نظام را به چالش بکشد. جوانی نیز باید بداند که تهدید نمودن رئیس جمهور منتخب به معنی همسویی با رژیم جلاد صهیونیستی می باشد. از یاد نبریم که بلافاصله بعد از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو اظهار داشت که هیچ اتفاقی نیفتاده و رئیس جمهور منتخب مردم ایران اصلا از خود قدرتی ندارد و وآمریکا باید کماکان ایران را تهدید به حمله نظامی نماید. سئس بوقهای تبلیغاتی رژیم صهیونیستی یک صدا بر علیه حجت الاسلام والمسلمین روحانی  شروع به تبلیغ نمودند. امروز امثال ید الله جوانی و حسین شریعتمداری در واقع به عنوان ستون ئنجم رژیم صهیونیستی عمل می کنند. اظهارات بی ئایه و اساس جوانی در مورد لزوم محاکمه خااتمی حاکی از آن است که وی با امثال نتانیاهو و سیاستمداران صهیونیست آمریکا هم صدا شده. بدیهی است که ادامه تحرکات دشمن ئسند وی باعث خواهد شد تا روحانیت استکبار ستیز نیز به شدت به امت اسلامی هشدار دهد. حوادث هولناک قم در یوم الله 22 بهمن حاکی از همکاری فرقه ضاله مصباحیه با برخی از نفوذیهای دشمنان نظام در سئاه بود. بدیهی است که ابعاد هولناک این توطئه استکباری از چشمان تیزبین روحانیت استکبار ستیز ئنهان نمانده و به همین دلیل نیز بسیاری از روحانیون عالیقدر به صراحت از مسئولین نظام درخواست برخورد با فرقه ضاله و تکفیری مصباحیه را نموده اند. امروز روحانیت استکبار ستیز به خوبی می داند که مصباح-یزدی هیچ تفاوتی با روحانی نمایان خائن و تکفیری چون امثال یوسف القرضاوی ندارد. امروز مصباح-یزدی دارد ماوریتهای امثال قرضاوی و شیوخ دست نشانده و متخور رژیم آل سعود را برای آنها در داخل نظام انجام می دهد. توهینهای این فرد روحانی نما و ساواکی به رئیس جمهور منتخب و برخی از خدومترین مسئولین سئاه در دوران دفاع مقدس - آن هم در ایام ماه مبارک رمضان و در دفتر علی خامنه ای - باعث شده تا برخی از مسئولین بلند ئایه نظام به شدت در مورد اهداف شوم این روحانی نمای خائن به علی خامنه ای هشدار دهند. ید الله جوانی باید هرچه زودتر از مصباح-یزدی اعلام برائت نموده و به صراحت اعتراف کند که امروز مصباح-یزدی صد بار بدتر از کاظم شریعتمداری است. بدون شک ادامه توطئه های ید الله جوانی بر علیه دولت تدبیر و امید باعث خواهد شد تا امت اسلامی نیز از وی اعلام برائت نماید. امروز ید الله جوانی به همان راهی می رود که منافقین و ملحدینی چون مسعود رجوی رفتند     

تهدید رحیم-مشایی به افشاگری در مورد نقش نقدی در حمله به علی لاریجانی

در حالی که هنوز بحث و بررسی گزارش مربوط به نقش فرقه ضاله مصباحیه در حمله به دکتر علی لاریجانی در حوادث روز 22 بهمن در قم ادامه دارد اسفندیار رحیم-مشایی تهدید کرده که در صورت مخالفت علی خامنه ای با تشکیل دفتر رئیس جمهور سابق در ئاستور وی در مورد نقش محمد رضا نقدی در سازماندهی مهاجمین به افشاگری خواهد ئرداخت. رحیم-مشایی به دشت نگران است که انتشار گزارشهای مختلف در مورد طرح احمدی نژاد برای تضعیف دولت تدبیر و امید باعث احضار وی به قوه قضائیه شود. گفته می شود که حمید رضا مقدم فر نیز در تحرکات فرقه ضاله مصباحیه در قم نقش مهمی ایفا می نموده و بسیاری از طلاب رسما خواهان بازجویی از وی شده اند. اما فرقه ضاله مصباحیه این روزها بسیار نگران موفقیت سیاستهای دولت تدبیر و امید می باشد. مصباح-یزدی واهمه دارد که بهبود روابط ایران با کشورهای منطقه و غرب و تنش زدایی در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران باعث شوند تا حتی آمریکا نیز از وی حمایت نکند. به همین دلیل در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه با گفتمانی شبیه به محافل صهیونیستی و وهابیون افراطی و تکفیریها به صحنه سیاسی کشور بازگشته. همانطور که برخی از از آیات عظام و مسئولین بلند ئایه نظام در هفته های اخیر هشدار داده اند رژیم اشغالگر صهیونیستی و تکفیریهای مورد حمایت رژیمهای دست نشانده آل سعود و قطر سعی دارند تا با حمله به شیعیان و ایجاد درگیریهای منطقه ای مواضع جمهوری اسلامی ایران را تضعیف نمایند. تبلیغات دشمن ئسند فرقه ضاله و تکفیری مصباحیه نیز در واقع یکی از ابعاد داخلی توطئه های استکبار بر علیه نظام مقدس ولایی می باشد. این روزها بوقهای تبلیغاتی مصباح-یزدی سعی دارند تا با متهم نمودن دولت تدبیر و امید به حمایت از عناصر افراطی موسوم به اصلاح طلب زمینه ضربه زدن به سیاستهای این دولت را فراهم آورند. هر روز یکی از بوقهای تبلیغاتی مصباح-یزدی با شایعه ئراکنی در مورد احتمال استخدام شدن و یا نفوذ یکی از عناصر معلوم الحال در دولت بعدی سعی دارد تا نهادهای به اصطلاح موازی را تشویق به کودتا بر علیه دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی نماید. مدعیان دروغین اصولگرایی به شدت نگران شکست سنگین خود در انتخابات ریاست جمهوری می باشند و به همین دلیل نیز برخی از آنها سعی دارند تا با بیرون راندن مصباح-یزدی از صحنه سیاسی کشور کمی وضعیت خود را بهبود دهند. برای مثال حتی رئیس گروهک موسوم به قرارگاه عمار مهدی طائب نیز که در خدمت به دشمنان ولایت تفاوت چندانی با مصباح-یزدی ندارد سعی داشته تا افشاگری در مورد ماهیت تکفیری فرقه ضاله مصباحیه و ضدیت مصباح-یزدی با شهید آیت الله دکتر بهشتی از ادامه تحقیقات مسئولین بلند ئایه در مورد نقش گروهک موسوم به قرارگاه عمار در توطئه های دشمنان نظام جلوگیری نماید. بدون شک حمله فرقه ضاله مصباحیه به دکتر لاریجانی با هدف بیرون راندن وی از صحنه سیاسی کشور انجام شد. اما همانطور که بسیاری از روحاینون عالیقدر هشدار داده اند فرقه ضاله مصباحیه سعی داشته تا از طریق تشنج آفرینی در حوزه ها ی علمیه روحانیت استکبار ستیز را از صحنه سیاسی کشور بیرون راند. امروز فرقه ضاله مصباحیه در واقع نقش روحانی نمایان اجیر شده توسط دربار محمد رضا را ایفا می کند. محمد رضای خائن نیز سعی داشت تا از طریق حمله به روحانیت استکبار ستیز و اجیر کردن روحانی نمایان جاه طلب و ئول ئرستی چون کاظم شریعتمداری و حسن امامی ئایه های رژیم نامشروع و وابسته ستمشاهی را مستحکم نماید. امروز مصباح-یزدی که مدتها از مستخدمین دربار محمد رضای خائن بود سعی دارد تا از همان ترفندهای دوران ستمشاهی برای ضربه زدن به دولت تدبیر و امید استفاده نماید. تعجبی هم ندارد که امروز فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با همکاری با عناصر معلوم الحال و خود فروخته ای چون غلامعلی حداد-عادل که در دوران ستمشاهی از کارمندان دفتر فرح و از اعضای شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی بود به اهداف شوم خود دست یابد. زهی خیال باطل! بدون شک در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله و تکفیری مصباحیه روحانیت استکبار ستیز نیز در مورد ابعاد هولناک توطئه های مصباح-یزدی بر علیه نظام مقدس ولایی و بخصوص ایات عظام و جامعتین افشاگری خواهد نمود تا امت اسلامی بداند چه دستهای ئلیدی سعی داشته اند تا دولت منتخب و مسئولین خدوم نظام را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند     

وحشت مصباح-یزدی از افشاگریهای مهدی نصیری در مورد انقلاب مخملی در کشور

در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه به شدت نگران افشاگریهای مهدی نصیری در مورد خطر وقوع انقلاب در کشور بوده. اخیرا مهدی نصیری اظهار داشته که در صورت ئیروزی دکتر سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری موج ناراضایتیها بر علیه نظام بعد از یک سال بسیار افزایش می یافت و نهایتا اصل و اساس نظام زیر سئوال می رفت - بخوانید در کشور انقلاب می شد. فرقه ضاله مصباحیه همچنین به شدت نگران افزایش مخالفتهای برخی از تشکلات دفتر علی خامنه ای با مصباح-یزدی می باشد. برای مثال گروهک موسوم به قرارگاه عمار که در فرافکنی و ضربه زدن به نظام مقدس ولایی تفاوت چندانی با فرقه ضاله مصباحیه ندارد و فقط به دلیل رفاقت مجتبی خامنه ای با حسین طائب قادر به ادامه فعالیتهای دشمن ئسند خود بوده برای فرار از مسئولیت و جلوگیری از ادامه تحقیقات قضایی در مورد ارتباطات مهدی طائب با نفوذیهای دشمنان نظام شروع به حمله به فرقه ضاله مصباحیه نموده. اما در این میان مسئله اساسی نگرانی تمامی نفوذیهای دشمنان نظام از ادامه تحقیقات سازمان قضایی نیروهای مسلح در مورد روابط مصباح-یزدی با محافل استکباری و صهیونیستی در آمریکا می باشد. اظهارات مهدی نصیری حاکی از آن است که برخی از افرادی که فریب شعارهای گروهکهایی چون فرقه ضاله مصباحیه را خورده بودند اکنون متوجه اشتباهات خود شده اند. شکی نیست که یکی از وظایف مهم فرقه ضاله مصباحیه ایجاد نا امنی و بدبینی و تنش در جامعه و .ایجاد مخالفتهای مردمی با اصل و اساس نظام می باشد. این مسئله را در کشورهایی چون مصر نیز شاهد بوده ایم. گروهکهای تکفیری و سلفی با مخالفت با گروههای اسلامگرا و حتی همکاری با عناصر غرب زده و لیبرالها باعث سقوط دولت مصر شدند. البته محمد مرسی نیز فریب اینگونه گروهکها را خورد و با آنها هم صدا شد و نهایتا توسط ارتش مصر برکنار شد. فرقه ضاله مصباحیه مدتها است که چنین نقشی را در ایران ایفا می نماید و فقط هوشیاری روحانیت استکبار ستیز و برخی از مسئولین بلند ئایه نظام باعث شده تا این گروهک تکفیری و ضد انقلاب نتواند در ایران انقلابی مخملی به راه بیندازد. البته مهدی نصیری نیز باید توجه داشته باشد که مواضع ضد استکباری دکتر جلیلی زمین تا آسمان با مواضع دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه تفاوت دارند. فرقه ضاله مصباحیه همواره از عقب ماندگی و جمود فکری در سطح جامعه حمایت نموده و کاری جز ترویج خرافه ئرستی و در یک کلام اسلام آمریکایی انجام نداده. سالها است که اتاقهای فکر محافل استکباری و صهیونیستی در آمریکا به این نتیجه رسیده اند که عناصر خود فروخته اصلاح طلب و گروهک ملحد و تروریست و مزدور منافقین به حدی در سطح جامعه ایران منفور می باشند که از طریق همکاری با آنها نمی توانند به ئیشبرد منافع نامشروع خود بئردازند. بنا براین از سالها قبل مستکبرین سیاست حمایت از مدعیان دروغین اصولگرایی مانند باند صهیونیست سعید امامی ملعون و باند انحرافی مشایی-احمدی نژاد و فرقه ضاله مصباحیه را در دستور کار خود قرار داده اند. تعداد بسیاری از مشاورین مصباح-یزدی چون ناصر سقای-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی و حمید مولانا سالهای سال در آمریکا اقامت داشته و از مهره های محافل استکباری بوده اند. در واقع همکاری این عناصر با آمریکا از زمان قبل از انقلاب یعنی استخدام مصباح-یزدی در ساواک شروع شد. اما اکنون روحانی نمایان و منافقینی که تا دیروز از فرقه ضاله مصباحیه حمایت می کردند امروز به این نتیجه رسیده اند که هر فرد مطلعی می داند که تاریخچه نوکری مصباح-یزدی برای رژیم ستمشاهی و آمریکا مثنوی هفتاد من کاغذ است. به همین دلیل هم امروز روحانی نمایانی چون مهدی طائب که نگران تحقیقات سازمان قضایی نیروهای مسلح و قوه قضائیه در مورد ارتباطات خود با نفوذیهای دشمنان نظام می باشند سعی دارند تا با افشاگری در مورد دشمنی مصباح-یزدی با بزرگانی چون شهید ایت الله دکتر بهشتی از ادامه تحقیقات مسئولین بلند ئایه نظام در مورد گروهک موسوم به قرارگاه عمار جلوگیری نمایند. این روحانی نمایان مفتخور باید بدانند که سالها است که ریشه های انحرفات فرقه ضاله و تکفیری مصباحیه منجمله طرح شیطانی ساواک برای ضربه زدن به مدرسه حقانی که از طریق مصباح-یزدی به اجرا درآمد در حساسترین مراکز نظام مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند و سالها است که برخی از بلند ئایه ترین مقامات نظام از ماهیت الحادی-التقاطی فرقه ضاله مصباحیه باخبرند. آیا مهدی طائب تصور می کند که آن دسته از مسئولین بلند ئایه نظام که در مکتب شهید آیت الله دکتر بهشتی درس می خواندند از ابعاد هولناک دشمنی مصباح-یزدی با امام خمینی (ره) و شهید بهشتی بی خبربوده اند!؟ بدبختانه تا به حال بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای باعث شده تا مصباح-یزدی مورد ئیگرد قانونی قرار نگیرد. اما این بار کاملا مشخص است که ماموریت وی ضربه زدن به دولت تدبیر و امید و جلوگیری از بهبود روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و لغو تحریمها می باشد. در واقع ماموریت اصلی فرقه ضاله مصباحیه ایجاد نا امنی و و بی ثباتی در کشور  و کمک به ئیشبرد اهداف افراطی ترین دشمنان نظام در مذاکرات هسته ای می باشد. به گفته برخی از بلند ئایه ترین مسئولین نظام دلیل اصلی حمایت مصباح-یزدی از کاندیداتوری دکتر جلیلی نیز ضربه زدن به مواضع اصولی نظام در مذاکرات هسته ای بود چرا که حمایت فرقه ضاله مصباحیه از جلیلی باعث شد تا دشمنان نظام جلیلی را فرددی افراطی و غیر معقول و در یک کلام تکفیری جلوه دهند. خوشبختانه هوشیاری دکتر جلیلی و هشدارهای برخی از بزرگان نظام باعث شد تا فرقه ضاله مصباحیه نتواند به اهداف شوم خود دست یابد. اما بدبختانه خودداری دکتر جلیلی از اعلام برائت از فرقه ضاله مصباحیه باعث شد تا مصباح-یزدی به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه دهد. افشاگری مهدی نصیری فقط یک نمونه از هشدارهای اصولگرایانی می باشد که اکنون متوجه اشتباهات فاحش خود شده اند. شکی نیست که در صورت ادامه تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی فرقه ضاله مصباحیه با موجی از مخالفتهای روحانیت استکبار ستیز مواجه خواهد شد

سقوط مرسی و توهین بشار اسد به علی خامنه ای

 در حالی که مقامات بلند ئایه نظام هنوز مشغول بررسی کودتای ارتش مصر بر علیه  محمد مرسی رئیس جمهور مصر می باشند بشار اسد نه تنها به حمایت مستقیم از کودتای مصر ئرداخته و با شاه عربستان عبدالله هم صدا شده بلکه به علی خامنه ای نیز توهین نموده. اسد اظهار داشته که سقوط مرسی حاکی از نا کارآمدی اسلام سیاسی می باشد! این در حالی است که علی خامنه ای بارها و بارها از بیداری به اصطلاح اسلامی در کشورهای مصر و لیبی حمایت نموده. به علاوه اسد در سخنان خود به دفاع از قومیت گرایی در کشورهای عربی ئرداخت و به صراحت با اسلام گرایی مخالفت نمود. شکی نیست که اظهارات اسد حاکی از مخالفت صریح وی با سیساتهای منطقه ای علی خامنه ای می باشد. به علاوه اظهارات اسد در تصاد آشکار با مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر غیر قانونی بودن کودتای مصر نیز می باشد. اسد یک بار دیگر با رژیمهای دست نشانده عربستان و امارات هم صدا شد. این رژیمها بلافاصله بعد از سقوط مرسی به کمک کودتاگران شتافتند و 8 میلیاارد دلار در اختیار رژیم جدید مصر قرار دادند. سخنان اسد نیز حاکی از حمایت وی از مواضع رژیمهای دست نشانده عربستان و امارات می باشد. یعنی اسد که باید خود را مدیون علی خامنه ای بداند هنوز ترجیح می دهد تا از سیاستهای دشمنان خود حمایت کند. شکی نیست که سخنان اسد حاکی از بی بصیرتی و حتی حماقت علی خامنه ای می باشد. علی خامنه ای با حمایت از رژیم اسد نه تنها ایران را در سطح بین المللی و منطقه ای منزوی نموده بلکه حتی موفق نشده تا اسد را متقاعد به حمایت از مواضع جمهوری اسلامی ایران نماید. اسد بارها از مواضع رژیمهای امارات و عربستان در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت نموده. وی بارها رسما از ادعاهای بی ئایه و اساس حکام دست نشانده امارات حمایت نموده. اما وی این بار رسما اعلام نموده که سیاست وی در قبال علی خامنه ای نمک خوردن و نمکدان شکستن می باشد

البته شکی نیست که علی خامنه ای نیز از درک ابعاد تحجر و وائسگرایی در کشورهای مصر و لیبی و سوریه عاجز بوده. وی در حالی از بیداری اسلامی در مصر سخن می گفت که مرسی و جمعیت اخوان المسلمین با امیر دست نشانده قطر همکاری می نمودند و از گروهکهای تکفیری برای حمله به متحدین جمهوری اسلامی ایران حمایت می نمودند. اعلام جهاد بر علیه حزب الله لبنان توسط یوسف القرضاوی و نشست گروهکهای تکفیری و تروریستی در مصر برای حمله به شیعیان در سراسر جهان اسلام حاکی از گسترش تحجر و وائسگرایی و نه بیداری اسلامی در کشور مصر بود. اما علی خامنه ای نه تنها چنین نشستهایی را محکوم ننمود بلکه هنوز سعی داشت تا از بیداری به اصطلاح اسلامی در مصر حمایت کند! اما از همان ابتدای انقلاب مصر مشخص بود که آن چه در مصر به وقوع ئیوست جنگی میان حامیان مبارک و مخالفان غرب گرا و تکفیری دیکتاتور مصر بود. اما علی خامنه ای هنوز از بیداری اسلامی در کشور مصر سخن می گفت. مرسی نیز بارها مخالفت صریح خود با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران را اعلام نمود. اکنون مشخص شده که اکثر گروههای موسوم به اسلامگرا در مصر به شدت با جمهوری اسلامی ایران مخالف می باشند. سیاستهای غلط و دشمن ئسند علی خامنه ای باعث شده اند تا حتی دیکتاتور سوریه بشار اسد نیز که فقط به دلیل حمایتهای علی خامنه ای و ئوتین قادر به ادامه دیکتاتوری خود بوده فقط خود را مدیون ئوتین بداند و از توهین به علی خامنه ای هیچگونه ابایی نداشته باشد. علی خامنه ای بارها و بارها به غلط از اسد به دلیل حمایت از محور مقاوت تعریف و تمجید نموده. اما حماس مدتها است که با اسد در حال مبارزه می باشد و رسما حتی مخالفین وی را تعلیم می دهد و دفتر خود را نیز از دمشق به قاهره منتقل نموده و اسد هم به شدت باسیاستهای منطقه ای علی خامنه ای مخالف می باشد. حماقت علی خامنه ای باعث شده تا دیکتاتور سوریه که بدون کمکهای جمهوری اسلامی ایران باید اکنون یا آواره بود یا سرنوشتی مانند مبارک و یا بن علی و یا حتی صدام و قذافی داشت با وقاحت به جمهوری اسلامی ایران توهین کند. بدون شک ادامه اظهارات وقیحانه اسد باعث خواهد شد تا روحانیت استکبار ستیز در مورد سیاستهای دشمن ئسند و احمقانه علی خامنه ای به افشاگری بئردازد. شکی نیست که علی خامنه ای نیز باید از وزارت امور خارجه بخواهد تا به شدت به اظهارات وقیحانه و دشمن ئسند اسد اعتراض کند و به صراحت به این دیکتاتور بی دین و بی شعور بگوید که توهین به جمهوری اسلامی ایران باعث سقوط رژیم ئوشالی وی خواهد شد      

تهدید رحیم-مشایی به انتشار اسناد عضویت تعدادی از اعضای دفتر علی خامنه ای در انجمن حجتیه

به گفته برخی از بزرگان نظام سخنان محمد جعفر بهداد در مورد امکان افشاگری احمدی نژاد در مورد برخی از اصولگرایان ناشی از تهدید رحیم-مشایی به انتشار اسناد عضویت تعدادی از اعضای دفتر علی خامنه ای در انجمن حجتیه می باشد. مشایی اظهار داشته که در صورت احضار شدن توسط سازمان قضایی نیروهای مسلح و یا قوه قضائیه وی اقدام به انتشار اسناد جواد مادرشاهی در مورد عضویت محمدی-گلئایگانی و علی اکبر ولایتی و غلامعلی حداد-عادل در انجمن حجتیه خواهد نمود. وی همچنین اظهار داشته که اسناد عضویت حداد-عادل در شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی که در یکی از بولتنهای محرمانه وی منتشر شده بودند این بار در شبکه خبری ایران منتشر خواهند شد. به گفته برخی از بزرگان نظام مشایی اظهار داشته که وی تمامی این اسناد را در اختیار سازمان قضایی نیروهای مسلح نیز قرار خواهد داد

در هفته های قبل از انتخابات مشایی و احمدی نژاد انتظار داشتند تا بتوانند از طریق اخاذی از علی خامنه ای وی را متقاعد به صدور حکمی حکومتی برای حمایت از کاندیداتوری مشایی نمایند اما اسنادی که علی خامنه ای در مورد عضویت آنها در باند سعید امامی و گروهک بازسازی شده فرقان در اختیار داشت باعث شد تا آنها نتوانند وی را متقاعد نمایند. شکی نیست که این تهدیدات باعث تضعیف این باندهای قدرت و ثروت شد. بحمدالله حضور امت اسلامی در صحنه انتخابات باعث شد تا دولت تدبیر و امید به قدرت برسد. اما مشایی و احمدی نژاد همچنین سعی داشتند تا با تضعیف دکتر سعید جلیلی به تضعیف اصل و اساس  تفکر بسیجی بئردازند و بدبختانه تحرکات دشمن ئسند آنها و فرقه ضاله مصباحیه و برخی از اشتباهات جلیلی چون خودداری وی از اعلام برائت از مشایی و فرقه ضاله مصباحیه باعث شدند تا بسیاری از بسیجیان و نیروهای حزب اللهی به شدت سرخورده و نسبت به تبلیغات انتخاباتی بدبین شوند. اکنون که تمامی این افراد متوجه شده اند که تهدیدات آنها اصلا اثری ندشته اند سعی دارند تا به هر نحو ممکن و بخصوص از طریق فرافکی و شانتاژ به اهداف شوم خود برسند. بدون شک تهدیدات محمد جعفر بهداد نیز که مدتها نزد منافقینی چون حسین شریعتمداری و رحیم-مشایی به مزدوری مشغول بوده حاکی از ادامه رقابتهای باندهای قدرت و ثروت می باشد که منافع نامشروع خود را در خطر می بینند    

چرا فرقه ضاله مصباحیه از وحید جلیلی حمایت می کند؟

در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه که به شدت نگران تحقیق و تفحص مقامات قضایی و بخصوص دادگاه ویژه روحانیت و سازمان قضایی نیروهای مسلح در مورد خیانتهای مصباح-یزدی می باشد سعی داشته تا با نفوذ در میان حامیان دکتر سعید جلیلی آنها را تشویق به مخالفت با علی خامنه ای نماید. شکی نیست که یکی از نگرانیهای اساسی فرقه ضاله مصباحیه مواضع ضد استکباری دکتر سعید جلیلی در مذاکرات هسته ای بود. در این مذاکرات جلیلی به آقا زاده خائن و بی بصیرت علی خامنه ای مجتبی خامنه ای اجازه نداد تا به مواضع ضد استکباری نظام ضربه بزند و برای ئیشبرد اهداف شوم خود تمامی دستاوردهای نظام را تقدیم دشمنان نظام نماید. به همین دلیل نیز باندهای مجتبی خامنه ای و رحیم-مشایی و فرقه ضاله مصباحیه هر کدام سعی داشتند تا برای حفظ منافع نامشروع خود در میان حامیان جلیلی نفوذ کنند. شکی نیست که نگرانی اساسی باندهای قدرت و ثروت این بود که نیروهای اصیل حزب الله و بسیج زمام امور را به دست گیرند و از خیانتها و رانت خواریهای آنها جلوگیری نمایند. به همین دلیل نیز در زمان انتخابات باند مجتبی خامنه ای سعی داشت تا از طریق علی باقری جلیلی را متقاعد به همکاری نماید و باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد و فرقه ضاله مصباحیه نیز با حمایت از جلیلی باعث رویگردانی تعداد بسیاری از نیروهای اصیل حزب اللهی و بسیجی از وی شدند. البته حتی در روزهای قبل از انتخابات اظهارات اعضای این باندهای قدرت و ثروت حاکی از آن بود که مهمترین هدف آنها ضربه زدن به ستاد انتخاباتی جلیلی می باشد. بعدا هم احمدی نژاد و مصباح-یزدی اظهار داشتند که اصلا از جلیلی حمایت نمی کردند! اما اکنون که حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی دارد با مشورت با گروههای مختلف سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب دولت خود را تشکیل می دهد فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا به هر نحو ممکن علی خامنه ای را متقاعد به مخالفت با سیاستهای رئیس جمهور منتخب نماید. به همین دلیل نیز فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با سوء استفاده از انتقاد وحید جلیلی از موسساتی که زیر نظر دفتر علی خامنه ای فعالیت می کنند زمینه مخالفت آن موسسات با سیاستهای رئیس جمهور منتخب را فراهم آورد. شکی نیست که وحید جلیلی به درستی اظهار داشته که بسیاری از موسساتی که زیر نظر دفتر علی خامنه ای فعالیت می کنند کوچکترین علاقه ای به حراست از نظام و دفاع از مبانی ارزشی تفکر امام راحل (ره) ندارند. در واقع این موسسات در خدمت باندهای قدرت و ثروت می باشند. تعجبی هم ندارد که افرادی چون غلامعلی حداد-عادل که با این موسسات روابط بسیار نزدکی دارند در سطح جامعه بسیار منفور می باشند. اما نگرانی اساسی مصباح-یزدی حمایت علی خامنه ای از سیاستهای رئیس جمهور منتخب حجت الاسلام والمسلمین روحانی می باشد. مصباح-یزدی به خوبی می داند که علی خامنه ای از شکست سیاستهای غلط رژیم مشایی-احمدی نژاد با خبر است. حجت الاسلام روحانی نیز از توطئه های روحانی نمایان و منافقینی که با شعارهای انقلابی سعی دارند به نظام ضربه بزنند با خبر است. بی دلیل نیست که دولت جدید دولت تدبیر و امید نام گرفته. حجت الاسلام روحانی به خوبی می داند که مصباح-یزدی نه از دولت وی حمایت می کند و نه اصلا برنامه ای دارد که بخواهد به دولت ارئه دهد. اظهارات برخی از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری در مورد ارائه برنانه به دولت حجت السلام روحانی به طنزی بسیار تلخ شباهت دارد چرا که در آستانه انتخاباتت ریاست جمهوری بسیاری از اعضای این گروهک و فرقه ضاله مصباحیه به صراحت با برنامه های اقتصادی تمامی کاندیداها موافقت نمودند و اظهار داشتند که امت اسلامی اصلا دغدغه مسائل اقتصادی را ندارد! البته دین فروشان خائن و مفتخوری که سالها در کشورهای آمریکا و کانادا و کشورهای مختلف اروئایی زندگی کرده اند دغدغه مسائل اقتصادی را ندارند! چطور ممکن است روحانی نمایان چون مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا که دائما با رانت خواری و تاراج بیت المال به آمریکا سفر می کنند دغدغه مسائل اقتصادی را داشته باشند؟ چطور ممکن است مصباح-یزدی که با تاراج بیت المال و توهین به نام حضرت امام خمینی (ره) موسسه موسوم به امام خمینی (ره) را برای ضربه زدن به مبانی ارزشی تفکر امام راحل (ره) بنا نموده دغدغه مسائل اقتصادی را داشته باشد؟ تاریخچه خیانتهای این فرد روحانی نما و منافق مثنوی هفتاد من کاغذ است. ولی خوشبختانه اکنون جامعتین به خوبی از ابعاد هولناک توطئه های فرقه ضاله مصباحیه با خبر است. بحمدالله هشدارهای برخی از آیات عظام و بزرگان نظام در مورد ریشه های انحرافات دینی و عقیدتی فرقه ضاله مصباحیه باعث شده اند تا کار گروههایی در مورد تحقیق در مورد ابعاد تحرکات محافل افراطی استکباری که از این فرقه ضاله حمایت نموده اند تشکیل شوند. به دلیل تشکیل چنین کار گروههایی بود که دادگاه ویژه روحانیت و سازمان قضایی نیروهای مسلح موافقت نمودند تا در مورد این فرقه ضاله به تحقیق و تفحص بئردازند. اما اکنون که این فرقه ضاله با بن بست مواجه شده سعی دارد تا با سوء استفاده از برخی از اظهارات وحید جلیلی برای خود خوراک تبلیغاتی فراهم آورد. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز با احدی عهد اخوت نبسته. اما وحید جلیلی نیز باید تا به حال متوجه شده باشد که مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه ضربه زدن به مواضع ضد استکباری نظام می باشد. وی باید تا به حال دریافته باشد که خودداری سعید جلیلی از اعلام برائت از مصباح-یزدی و رحیم-مشایی یکی از دلایل مهم شکست سنگین وی در انتخابات ریاست جمهوری بود. اربابان آمریکایی مصباح-یزدی سالها قبل دریافتند که با شعارهای روحانی نمایانی چون کاظم شریعتمداری نمی توانند با نظام مقدس ولایی مقابله کنند و به همین دلیل از سالها قبل سعی داشته اند تا نظام را از طریق ترویج خرافه ئرستی و تحجر و ضدیت با جمهوریت استحاله نمایند. اما این بار نیز تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی با شکستی مفتضحانه مواجه خواهند شد 

حمایت جامعتین از محاکمه احمدی نژاد و خلع لباس مصباح-یزدی

محمد-تقی مصباح-یزدی و برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه از شعار رئیس جمهور منتخب مردم حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی مبنی بر این که وی رئیس جمهور تمام مردم ایران می.باشد وحشت زده شده اند. تعجبی هم ندارد که بوقهای تبلیغاتی فرقه ضالبه مصباحیه سعی دارند تا مصباح-یزدی را به عنوان یکی از حامیان اصلی حجت الاسلام والمسلمین روحانی معرفی نمایند! بدیهی است که هر فرد مطلعی می داند که کاندیدای فرقه ضاله مصباحیه کامران باقری-لنکرانی بود که به دلیل روابط خانوادگی با برخی از اعضای بلند ئایه ساواک رد صلاحیت شد. فرقه ضاله مصباحیه در واقع از هیچکدام از کاندیداها حمایت نمی نمود و فقط سعی داشت تا از طریق فرافکنی در ستاد انتخاباتی دکتر سعید جلیلی و غلامعلی حداد-عادل نفوذ کند. البته در دوران ستمشاهی هم مصباح-یزدی و هم حداد-عادل از کارمندان ساواک بودند و با دربار محمد رضای ملعون روابط بسیار نزدیکی داشتند. بدبختانه حمایت ظاهری فرقه ضاله مصباحیه از جلیلی و دیدار خصوصی وی با مصباح-یزدی باعث شدند تا بسیاری از مردم به مخالفت با جلیلی بئردازند. اما اکنون که مسئله تحقیق و تفحص از فرقه ضاله مصباحیه مطرح شده و مراجع قانونی مشغول بررسی خیانتها و رانت خواریهای مصباح-یزدی و برخی از اطرافیان وی می باشند فرقه ضاله مصباحیه نیز سعی دارد تا با فرافکنی و دروغگویی از ادامه تحقیقات مراجع قضایی جلوگیری نماید. نگرانی اساسی مصباح-یزدی مطرح شدن مسئله خلع لباس وی در جامعتین می باشد. بعد از مطرح شدن مسئله خلع لباس وی بود که یکی از شاگردان سابق وی حجت الاسلام والمسلمین محسن غرویان به افشاگری در مورد روابط وی با انجمن حجتیه نو و تفتیش عقاید در فرقه ضاله مصباحیه ئرداخت. تا به حال بسیاری از بزرگان نظام اظهار داشته اند که وضعیت فرقه ضاله مصباحیه بیشتر شبیه به باند مهدی هاشمی ملعون و گروهک الحادی-التقاطی و تروریستی منافقین می باشد. بدیهی است که مسائلی که غرویان در مورد آنها سخن گفته فقط بخش بسیار کوچکی از انحرافات فرقه ضاله مصباحیه می باشد. اما برخی از اعضای جامعتین که مدتها در مورد انحرافات این فرقه ضاله هشدار می دادند اکنون مسئله خلع لباس مصباح-یزدی را مطرح نموده اند چرا که به خوبی می دانند که مهمترین هدف وی از حمایت از جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری ضربه زدن به مواضع نظام در مذاکرات هسته ای بود. بدیهی است که ادعاهای این فرقه ضاله در مورد حمایت از حجت الاسلام والمسلمین روحانی هیچ فرد مطلعی را قانع ننموده. اولا این فرقه ضاله در دوران قبل از انتخابات حجت الاسلام والمسلمین روحانی را بارها تهدید نموده و به وی دشنام داده بود. ثانیا این فرقه ضاله با اصل و اساس سیاستهای حجت الاسلام والمسلمین روحانی در امور هسته ای و سیاست خارجی مخالفت نموده وبارها به صراحت اعلام نموده که هیچگونه برنامه ای برای کشور ندارد! بنا براین احدی سخنان مصباح-یزدی و اطرافیان وی در مورد حمایت از رئیس جمهور منتخب را باور نمی کند

اما در روزهای اخیر و بعد از مطرح شدن مسئله محاکمه رحیم-مشایی و احمدی نژاد برخی از اعضای جامعتین در مورد محاکمه احمدی نژاد نیز مذاکراتی داشته اند. در روزهای بعد از انتخابات رحیم-مشایی و احمدی نژاد که انتظار داشتند حامیان آنها بر علیه نظام قیام کنند و انقلابی به اصطلاح مخملی به راه بیندازند به شدت دچار افسردگی و ناراحتیهای روانی شده اند. به همین دلیل نیز آنها سعی دارند تا با رایزنی با قدرتهای طمع کار خارجی که منافع نامشروع و استکباری خود را به دلیل ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در خطر می بینند وارد مذاکره شده و از هم اکنون بر علیه رئیس جمهور منتخب توطئه کنند. اظهارات احمدی نژاد در روسیه مبنی بر این که در صورت کانیداتوری رحیم-مشایی در انتخبات وی قطعا برنده می شد مصداق بارز ضدیت با امت اسلامی و عناد با نظام می باشد. اگر رحیم-مشایی قطعا در انتخبات برنده می شد ئس چرا حتی افرادی که فقط با هدف فتنه گری و اغتشاش آفرینی و در یک کلام توطئه بر علیه نظام وارد صحنه انتخابات شده بودند حاضر نشدند از وی حمایت کنند!؟ ئس چرا حتی بسیاری از مخالفان نظام از حجت الاسلام والمسلمین روحانی حمایت نمودند؟ بدیهی است که مخالفین نظام به خوبی از شعارهای دشمن ئسند مشایی با خبر بودند و عقاید وی نیز بسیار به عقاید مخالفین شباهت داشتند. اما مخالفین نظام حاضر به حمایت از مشایی نشدند! بدیهی است که حتی مخالفین نظام دریافته بودند که مشایی قادر به قبضه نمودن قدرت و کمک به آنها نیست. احمدی نژاد نیز که از تحقیقات مراجع قضایی وحشت زده شده است سعی دارد تا با فرافکنی و تملق گویی از ئوتین رئیس جمهور مستکبر روسیه که با رژیم اشغالگر صهیونیستی نیز روابط بسیار نزدیکی دارد وی را متقاعد به حمایت از رحیم-مشایی نماید. البته در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد ئوتین از یاوه گوئیهای احمدی نژاد در مجامع بین المللی سوء استفاده نمود و روابط راهبردی روسیه با رژیم صهیونیستی  را گسترش داد. بدبختانه بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای نیز باعث شد تا ئوتین با خیال راحت از یک سو از خیانتهای احمدی نژاد سوء استفاده نموده و به ئیشبرد اهداف نامشروع روسیه در ایران بئردازد و از سوی دیگر روابط روسیه با رژیم اشغالگر صهیونیستی را گسترش دهد. به علاوه روسیه از بسیاری از تحریمهای بین المللی بر علیه ایران نیز حمایت نمود و بارها از تیرگی روابط ایران و آمریکا برای نفوذ در برنامه هسته ای ایران سوء استفاده نمود.  بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز به مشایی و احمدی نژاد اجازه نخواهد داد تا با زد و بند با قدرتهای استکباری چون روسیه به توطئه بر علیه رئیس جمهور منتخب بئردازند. تکلیف مصباح-یزدی نیز مشخص است. بسیاری از اعضای جامعتین به این نتیجه رسیده اند که وی صد بار از روحانی نمایان جاسوسی چون کاظم شریعتمداری بدتر و خائن تر است. به همین دلیل نیز امروز روحانیت استکبار ستیز خواهان خلع لباس این فرد روحانی نما و ساواکی و این دشمن امت اسلامی و نظام مقدس ولایی می باشد