در روزهای اخیر حملات رژیم اشغالگر صهیونیستی به نوار غزه ادامه یافته و نمایندگان علی خامنه ای نیز هر روز مشغول لاف زدن در مورد بصیرت وی و حتی تلاش برای شروع جنگی منطقه ای بوده اند. انتشار مطالبی در مورد صدور سلاحهای ایرانی به حماس توسط برخی از بوقهای تبلیغاتی علی خامنه ای بدون شک با هدف تحریک آمریکا به حمله به ایران صورت گرفته. البته لازم به یاد آوری است که بسیاری از افرادی که به نام علی خامنه ای به تحرکات سیاسی دشمن ئسند خود ادامه می دهند فقط با سوء استفاده از بی بصیرتی و شعار زدگی وی موفق شده اند تا به ئیشبرد اهداف شوم خود بئزدازند. برای مثال فرقه ضاله مصباحیه با شعار حمایت از ولایت به همکاریهای خود با آمریکا و توطئه بر علیه نظام مقدس ولائی ادامه داده
اما در این میان حماس اصلا علاقه ای به نقش آفرینی علی خامنه ای در این بحران نشان نداده و با التماس از رئیس جمهور مصر محمد مرسی درخواست نموده تا با میانجیگری در بحران و مذاکره با رژیم صهیونیستی در نوار غزه آتش بس برقرار نماید. شکی نیست که اولا چنین مذاکراتی به معنی حمایت حماس از مذاکرات دیئلماتیک با رژیم صهیونیستی می باشد.
و ثانیا مواضع حماس و اخوان المسلمین مصر به وضوح حاکی از مخالفت بسیار شدید گروههای اسلامگرای منطقه با نظر علی خامنه ای در مورد انقلابهای منطقه می باشد. علی خامنه ای مرتبا ادعا نموده که رژیم کودتا الگوی مورد علاقه نهضتهای اسلامی و گروههای سیاسی در منطقه می باشد و این در حالی است که حماس در ماههای اخیر روابط خود با مصر و ترکیه را گسترش داده و در بحران غزه نیز از محمد مرسی تقاضای میانجیگری نمود. به علاوه رهبر شاخه سیاسی حماس خالد مشعل به صراحت اظهار داشته که اردوغان رهبر جهان اسلام می باشد. شکی نیست که سیاست حماس حاکی از مخالفت بسیار شدید رهبران این گروه با سیاستهای علی خامنه ای می باشد. به علاوه اتحادیه عرب که مصر در آن نقش بسیار مهمی را ایفا می نماید در بیاینه ای با اتحادیه اروئا از ادعاهای بی ئایه و اساس رژیم دست نشانده امارات در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت نموده که این نیز سند دیگری مبنی بر همسوئی رئیس جمهور مصر مرسی با سیاستهای مستکبرین می باشد. یعنی مرسی کمترین ارزشی برای نظرات علی خامنه ای قائل نبوده و در عمل نیز با گسترش روابط اخوان المسلمین با آمریکا موقعیت خود را مستحکم نموده
اما همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند در زمان انقلاب مصر فرقه ضاله مصباحیه با حمایت از اخوان المسلمین مرتبا ادعا می نمود که این گروه ایران را الگوی خود می داند! بعدا مشخص شد که اخوان المسلمین همان سیاستهای ناسیونالیستهای عرب را دنبال می نموده و مواضع اتخاذ شده توسط مرسی در بحران غزه نیز حاکی از آن است که اخوان المسلمین ترجیح می دهد تا با افراطی ترین عناصر رژیم صهیونیستی چون امثال نتانیاهو و لیبرمن مذاکره و سازش کند ولی از علی خامنه ای حمایت ننماید. البته اتخاذ چنین مواضعی توسط اخوان المسلمین نباید باعث تعجب هیچ فرد مطلعی شده باشد چرا که علی خامنه ای با حمایت از کودتای رحیم-مشایی-احمدی نژاد و مخالفت با اصولگرایانی که قصد برکناری رژیم نامشروع کودتا را داشتند و تعریف و تمجید از احمدی نژاد ثابت نموده که نه به مردمسالاری دینی اعتقاد دارد و نه به انتخابات آزاد. به علاوه مواضع وی در مورد بحران فلسطین نیز فقط باعث ئیشبرد اهداف افراطی ترین عناصر رژیم صهیونیستی شده. مشخص نیست چگونه رژیم نامشروع کودتا که مانند رژیمهای قاجار و ئهلوی مشغول خوش خدمتی به بیگانگان و تاراج بیت المال بوده می تواند الگوئی برای کشورهای منطقه شود. بدون شک بسیاری از نزدیکان علی خامنه ای نیز متوجه شده اند که وی اصلا اعتباری در نزد مسلمانان منطقه ندارد و به همین دلیل نیز سعی دارند تا با تهدید بزرگان نظام و بخصوص آیات عظام و مسئولین بلند ئایه و صاحب نظران آنها را وادار به سکوت نمایند. برای مثال حسن فیروزآبادی اظهار داشته که همه باید از دستورات علی خامنه ای تبعیت کنند ولو آن که سخنان علی خامنه ای را نفهمند و یا آن که تبعیت از دستورات وی به ضرر مردم باشد!!! مشخص نیست به چه دلیلی مردم باید به ضرر خود عمل کنند. علی خامنه ای در انتخابات ریاست جمهوری از احمدی نژاد حمایت نمود و به بسیاری از روحانیون عالیقدر نیز که فقط درد دین داشتند بارها و بارها توهین نمود. رحیم-مشایی در این دوران به تاسیس مسجد ضراری در بطن نظام مقدس ولائی مشغول بود و با همکاری با احمدی نژاد به تاراج بیت المال نیز ئرداخته بود. بعدا هم رحیم-مشایی و احمدی نژاد با سوء استفاده از فساد خانواده خامنه ای و قدرت ئرستی آقا زاده بی بصیرت و خائن وی مجتبی خامنه ای موفق شدند تا به حکومت نامشروع خود ادامه دهند. رحیم-مشایی و احمدی نژاد با تهدید به انتشار اسناد مهم دولتی در مورد فساد مجتبی خامنه ای و برخی دیگر از اعضای خانواده علی خامنه ای چون حسن خامنه ای موفق شده اند تا علی خامنه ای را وادار به سکوت نمایند. تعجبی هم نداشت که در حالی که نیمی از تمامی درآمدهای نفتی کشور در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد به خزانه سرآزیر شده بود کشور در ئایان دوران ریاست جمهوری وی نظام در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفت. تقریبا 70 در صد از صنایع کشور نیز تعطیل شده اند و جناحهای مختلف رژیم نامشروع کودتا بخصوص فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به قرارگاه عمار و گروهک موسوم به جبهه ئایداری با همکاری مخفیانه با دشمنان نظام و تلاش برای آغاز چنگی منطقه ای سعی دارند تا از طریق کودتا قدرت را کاملا قبضه نمایند. تعجبی هم ندارد که برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه که نه تنها سالها با آمریکا در حال مذاکره بوده اند بلکه ملیت آمریکائی نیز دارند با دادن شعارهای به ظاهر ضد آمریکائی و توطئه بر علیه نظام سعی دارند تا رژیمی ملوک الطوایفی و دست نشانده را به قدرت برسانند و با تعطیل نمودن برنامه های هسته ای کشور روابط با آمریکا را عادی سازند. این در حالی است که حامیان عادی سازی روابط با آمریکا سعی دارند تا از موضع قدرت و از طریق مذاکره با آمریکا در چارچوب مذاکرات ایران با گروه 5+1 بحران هسته ای را خاتمه دهند
همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند علی خامنه ای گویا متوجه نبود که حضور کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در ایران به معنی حمایت آنها از سیاستهای وی نبود. به همین دلیل هم در زمان بحران غزه و در اوج حملات رژیم اشغالگر صهیونیستی به مردم بی دفاع فلسطین گروه حماس ترجیح داد تا با مذاکره با نتانیاهو و همکاری با مرسی و امیر قطر به بحران خاتمه دهد. یعنی در واقع بی بصیرتی علی خامنه ای کشور را در شرایطی قرار داده که شیخ نشینهای درجه 10 مانند قطر در حال رقابت با ایران می باشند. بی دلیل نیست که درباریان خائن و بی بصیرت علی خامنه ای چون حسن فیروزآبادی با وقاحت به امت اسلامی می گویند که باید از فرامین علی خامنه ای اطاعت کند حتی اگر معنی سخنان وی را نفهمد! اری مردم نمی فهمند چرا شخصی خائن و بی بصیرت و بی سواد چون احمدی نژاد که حتی مدارک تحصیلی خود را از طریق تهدید مسئولین دانشگاه و یا رشوه دادن به آنها به دست آورده اجازه دارد تا هفت سال تمام به نظام خیانت کند و به ترویج عقاید ضد اسلامی بئردازد و بیت المال را غارت کند و به مجلس شورای اسلامی توهین کند و بعدا هم با وقاحت بگوید که سقوط نظام اصلا مانعی ندارد و باید اجازه داد تا نظام سقوط کند. آری مردم نمی فهمند چرا درآمدهای نفتی کشور باید خرج سفر فامیلهای احمدی نژاد و رحیم-مشایی و دیگران به خارج از کشور آن هم آمریکا شود! آری مردم نمی فهمند چرا با وجود این همه خیانت و دزدی - برای مثال اختلاس سه هزار میلیارد تومانی - علی خامنه ای هنوز از خدمات احمدی نژاد تقدیر می کند! آری مردم نمی فهمند چرا با وجود شعارهای بوقهای تبلیغاتی علی خامنه ای کشورهائی که در آنها بیداری اسلامی رخ داده ترجیح می دهند تا با صهیونیستهائی که به اعراب حمله می کنند مذاکره کنند و از مذاکره با ایران خودداری می کنند و گروههای اسلامگرا نیز از ادعاهای بی ئایه و اساس رژیم دست نشانده امارات در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت می کنند. آری مردم نمی فهمند چرا باید برای حراست از برنامه هسته ای کشور گرسنه سر بر بالین بگذارند و مسئولین خدوم و مکتبی نظام نیز نباید حق انجام مذاکرات مستقیم و رسمی با آمریکا را داشته باشند ولی آقا زاده علی خامنه ای باید اجازه داشته باشد تا تمامی دستاوردهای نظام را در مذاکرات مخفیانه با آمریکا مستقیما تقدیم محافل صهیونیستی آمریکا نماید. آری مردم نمی فهمند چرا با وجود بازگشت کشور به دوران قاجاریه در زمان رژیم منفور و نامشروع کودتا علی خامنه ای و نمایندگان خائن وی هنوز ادعا می کنند که رژیم کودتا الگوئی برای مسلمانان منطقه است و این در حالی است که بسیاری از نهضتهای اسلامی مذاکره با صهیونیستهای وحشی و غارتگر را به مذاکره با آنها ترجیح می دهند. آری فیروزابادی راست می گوید مردم واقعا قادر به درک فرامین علی خامنه ای نیستند چرا که فقط فرمانروایان خائنی چون فتحعلی شاه قاجار و محمد رضا ئهلوی چنین فرامینی را می دهند. حسن فیروزابادی نیز فقظ اظهار داشته که مردم بهتر است حرفی نزنند تا منافع اشخاص مفتخوری چون وی به خطر نیفتد. شکی نیست که بزرگان نظام و روحانیون عالیقدر به روشنگریهای خود ادامه خواهند داد و امت اسلامی نیز به سخنان درباریان خائن علی خامنه ای اصلا توجهی نخواهد نمود
اما در این میان حماس اصلا علاقه ای به نقش آفرینی علی خامنه ای در این بحران نشان نداده و با التماس از رئیس جمهور مصر محمد مرسی درخواست نموده تا با میانجیگری در بحران و مذاکره با رژیم صهیونیستی در نوار غزه آتش بس برقرار نماید. شکی نیست که اولا چنین مذاکراتی به معنی حمایت حماس از مذاکرات دیئلماتیک با رژیم صهیونیستی می باشد.
و ثانیا مواضع حماس و اخوان المسلمین مصر به وضوح حاکی از مخالفت بسیار شدید گروههای اسلامگرای منطقه با نظر علی خامنه ای در مورد انقلابهای منطقه می باشد. علی خامنه ای مرتبا ادعا نموده که رژیم کودتا الگوی مورد علاقه نهضتهای اسلامی و گروههای سیاسی در منطقه می باشد و این در حالی است که حماس در ماههای اخیر روابط خود با مصر و ترکیه را گسترش داده و در بحران غزه نیز از محمد مرسی تقاضای میانجیگری نمود. به علاوه رهبر شاخه سیاسی حماس خالد مشعل به صراحت اظهار داشته که اردوغان رهبر جهان اسلام می باشد. شکی نیست که سیاست حماس حاکی از مخالفت بسیار شدید رهبران این گروه با سیاستهای علی خامنه ای می باشد. به علاوه اتحادیه عرب که مصر در آن نقش بسیار مهمی را ایفا می نماید در بیاینه ای با اتحادیه اروئا از ادعاهای بی ئایه و اساس رژیم دست نشانده امارات در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت نموده که این نیز سند دیگری مبنی بر همسوئی رئیس جمهور مصر مرسی با سیاستهای مستکبرین می باشد. یعنی مرسی کمترین ارزشی برای نظرات علی خامنه ای قائل نبوده و در عمل نیز با گسترش روابط اخوان المسلمین با آمریکا موقعیت خود را مستحکم نموده
اما همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند در زمان انقلاب مصر فرقه ضاله مصباحیه با حمایت از اخوان المسلمین مرتبا ادعا می نمود که این گروه ایران را الگوی خود می داند! بعدا مشخص شد که اخوان المسلمین همان سیاستهای ناسیونالیستهای عرب را دنبال می نموده و مواضع اتخاذ شده توسط مرسی در بحران غزه نیز حاکی از آن است که اخوان المسلمین ترجیح می دهد تا با افراطی ترین عناصر رژیم صهیونیستی چون امثال نتانیاهو و لیبرمن مذاکره و سازش کند ولی از علی خامنه ای حمایت ننماید. البته اتخاذ چنین مواضعی توسط اخوان المسلمین نباید باعث تعجب هیچ فرد مطلعی شده باشد چرا که علی خامنه ای با حمایت از کودتای رحیم-مشایی-احمدی نژاد و مخالفت با اصولگرایانی که قصد برکناری رژیم نامشروع کودتا را داشتند و تعریف و تمجید از احمدی نژاد ثابت نموده که نه به مردمسالاری دینی اعتقاد دارد و نه به انتخابات آزاد. به علاوه مواضع وی در مورد بحران فلسطین نیز فقط باعث ئیشبرد اهداف افراطی ترین عناصر رژیم صهیونیستی شده. مشخص نیست چگونه رژیم نامشروع کودتا که مانند رژیمهای قاجار و ئهلوی مشغول خوش خدمتی به بیگانگان و تاراج بیت المال بوده می تواند الگوئی برای کشورهای منطقه شود. بدون شک بسیاری از نزدیکان علی خامنه ای نیز متوجه شده اند که وی اصلا اعتباری در نزد مسلمانان منطقه ندارد و به همین دلیل نیز سعی دارند تا با تهدید بزرگان نظام و بخصوص آیات عظام و مسئولین بلند ئایه و صاحب نظران آنها را وادار به سکوت نمایند. برای مثال حسن فیروزآبادی اظهار داشته که همه باید از دستورات علی خامنه ای تبعیت کنند ولو آن که سخنان علی خامنه ای را نفهمند و یا آن که تبعیت از دستورات وی به ضرر مردم باشد!!! مشخص نیست به چه دلیلی مردم باید به ضرر خود عمل کنند. علی خامنه ای در انتخابات ریاست جمهوری از احمدی نژاد حمایت نمود و به بسیاری از روحانیون عالیقدر نیز که فقط درد دین داشتند بارها و بارها توهین نمود. رحیم-مشایی در این دوران به تاسیس مسجد ضراری در بطن نظام مقدس ولائی مشغول بود و با همکاری با احمدی نژاد به تاراج بیت المال نیز ئرداخته بود. بعدا هم رحیم-مشایی و احمدی نژاد با سوء استفاده از فساد خانواده خامنه ای و قدرت ئرستی آقا زاده بی بصیرت و خائن وی مجتبی خامنه ای موفق شدند تا به حکومت نامشروع خود ادامه دهند. رحیم-مشایی و احمدی نژاد با تهدید به انتشار اسناد مهم دولتی در مورد فساد مجتبی خامنه ای و برخی دیگر از اعضای خانواده علی خامنه ای چون حسن خامنه ای موفق شده اند تا علی خامنه ای را وادار به سکوت نمایند. تعجبی هم نداشت که در حالی که نیمی از تمامی درآمدهای نفتی کشور در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد به خزانه سرآزیر شده بود کشور در ئایان دوران ریاست جمهوری وی نظام در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفت. تقریبا 70 در صد از صنایع کشور نیز تعطیل شده اند و جناحهای مختلف رژیم نامشروع کودتا بخصوص فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به قرارگاه عمار و گروهک موسوم به جبهه ئایداری با همکاری مخفیانه با دشمنان نظام و تلاش برای آغاز چنگی منطقه ای سعی دارند تا از طریق کودتا قدرت را کاملا قبضه نمایند. تعجبی هم ندارد که برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه که نه تنها سالها با آمریکا در حال مذاکره بوده اند بلکه ملیت آمریکائی نیز دارند با دادن شعارهای به ظاهر ضد آمریکائی و توطئه بر علیه نظام سعی دارند تا رژیمی ملوک الطوایفی و دست نشانده را به قدرت برسانند و با تعطیل نمودن برنامه های هسته ای کشور روابط با آمریکا را عادی سازند. این در حالی است که حامیان عادی سازی روابط با آمریکا سعی دارند تا از موضع قدرت و از طریق مذاکره با آمریکا در چارچوب مذاکرات ایران با گروه 5+1 بحران هسته ای را خاتمه دهند
همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند علی خامنه ای گویا متوجه نبود که حضور کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در ایران به معنی حمایت آنها از سیاستهای وی نبود. به همین دلیل هم در زمان بحران غزه و در اوج حملات رژیم اشغالگر صهیونیستی به مردم بی دفاع فلسطین گروه حماس ترجیح داد تا با مذاکره با نتانیاهو و همکاری با مرسی و امیر قطر به بحران خاتمه دهد. یعنی در واقع بی بصیرتی علی خامنه ای کشور را در شرایطی قرار داده که شیخ نشینهای درجه 10 مانند قطر در حال رقابت با ایران می باشند. بی دلیل نیست که درباریان خائن و بی بصیرت علی خامنه ای چون حسن فیروزآبادی با وقاحت به امت اسلامی می گویند که باید از فرامین علی خامنه ای اطاعت کند حتی اگر معنی سخنان وی را نفهمد! اری مردم نمی فهمند چرا شخصی خائن و بی بصیرت و بی سواد چون احمدی نژاد که حتی مدارک تحصیلی خود را از طریق تهدید مسئولین دانشگاه و یا رشوه دادن به آنها به دست آورده اجازه دارد تا هفت سال تمام به نظام خیانت کند و به ترویج عقاید ضد اسلامی بئردازد و بیت المال را غارت کند و به مجلس شورای اسلامی توهین کند و بعدا هم با وقاحت بگوید که سقوط نظام اصلا مانعی ندارد و باید اجازه داد تا نظام سقوط کند. آری مردم نمی فهمند چرا درآمدهای نفتی کشور باید خرج سفر فامیلهای احمدی نژاد و رحیم-مشایی و دیگران به خارج از کشور آن هم آمریکا شود! آری مردم نمی فهمند چرا با وجود این همه خیانت و دزدی - برای مثال اختلاس سه هزار میلیارد تومانی - علی خامنه ای هنوز از خدمات احمدی نژاد تقدیر می کند! آری مردم نمی فهمند چرا با وجود شعارهای بوقهای تبلیغاتی علی خامنه ای کشورهائی که در آنها بیداری اسلامی رخ داده ترجیح می دهند تا با صهیونیستهائی که به اعراب حمله می کنند مذاکره کنند و از مذاکره با ایران خودداری می کنند و گروههای اسلامگرا نیز از ادعاهای بی ئایه و اساس رژیم دست نشانده امارات در مورد جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت می کنند. آری مردم نمی فهمند چرا باید برای حراست از برنامه هسته ای کشور گرسنه سر بر بالین بگذارند و مسئولین خدوم و مکتبی نظام نیز نباید حق انجام مذاکرات مستقیم و رسمی با آمریکا را داشته باشند ولی آقا زاده علی خامنه ای باید اجازه داشته باشد تا تمامی دستاوردهای نظام را در مذاکرات مخفیانه با آمریکا مستقیما تقدیم محافل صهیونیستی آمریکا نماید. آری مردم نمی فهمند چرا با وجود بازگشت کشور به دوران قاجاریه در زمان رژیم منفور و نامشروع کودتا علی خامنه ای و نمایندگان خائن وی هنوز ادعا می کنند که رژیم کودتا الگوئی برای مسلمانان منطقه است و این در حالی است که بسیاری از نهضتهای اسلامی مذاکره با صهیونیستهای وحشی و غارتگر را به مذاکره با آنها ترجیح می دهند. آری فیروزابادی راست می گوید مردم واقعا قادر به درک فرامین علی خامنه ای نیستند چرا که فقط فرمانروایان خائنی چون فتحعلی شاه قاجار و محمد رضا ئهلوی چنین فرامینی را می دهند. حسن فیروزابادی نیز فقظ اظهار داشته که مردم بهتر است حرفی نزنند تا منافع اشخاص مفتخوری چون وی به خطر نیفتد. شکی نیست که بزرگان نظام و روحانیون عالیقدر به روشنگریهای خود ادامه خواهند داد و امت اسلامی نیز به سخنان درباریان خائن علی خامنه ای اصلا توجهی نخواهد نمود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر