۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

جریان ضد ایرانی مخالف رحیم-مشائی و طرح رژیم سایه برای برکناری علی خامنه ای

در روزهای اخیر اسفندیار رحیم-مشائی با سوء استفاده از توطئه های جریان ضد ایرانی به ظاهر حامی علی خامنه ای برای برکناری وی در حال فراهم آوردن مقدمات اجرای فازهای بعدی کودتای رژیم سایه بوده است. انتشار مطالبی در مورد ملاقاتهای جمعی از نمایندگان مجلس و برخی از قلم به دستان مزدور روزنامه کیهان برای برنامه ریزی برای حذف مشائی از صحنه سیاسی کشور فقط باعث بی آبروئی بیشتر علی خامنه ای شده است. علی خامنه ای در حالی از لزوم حمایت از جهاد اقتصادی سخن می گوید که هر دو جناح رزیم کودتا در تاراج بیت المال با یکدیگر رقابت می کنند. تعجبی هم ندارد که ئرونده های قطور مفاسد اقتصادی و حتی خرابکاری در اقتصاد کشور که در نهادهائی چون قوه قضائیه و دیوان عالی کشور و دادگستریهای مختلف و دیوان محاسبات و دیوان عدل اداری موجود می باشند به کلی به فراموشی سئرده شده اند. علی خامنه ای در حالی از لزوم همت مضاعف و توجه به صنایع نفتی و گازی کشور سخن می گوید که مشائی و احمدی نژاد با تاراج منافع نفتی کشور سعی دارند تا به هر نحو ممکن زمینه ریاست جمهوری مشائی را فراهم آورند. اما یکی از دلایل اصلی ناتوانی علی خامنه ای در برخورد با جریان مشائی حضور افراد بی وطن و حتی دشمنان ملت ایران در دفتر علی خامنه ای و یا در نهادهای تحت نظر رهبری می باشد. منافقین و ملحدینی چون حسین شریعتمداری و حسین علوی و علی رضا زاکانی و فرید الدین حداد-عادل و حسین فدائی و روحانی نمایان بی وطنی چون مجتبی ذوالنوری و حمید رسائی از جمله افرادی هستند که به دلیل تنفر و دشمنی با ملت ایران همواره از مخالفین آداب و سنن ایرانی بوده اند. مشکل آنها برگزاری عید نوروز در شیراز و یا عزاداری برای شهدای بحرین و یمن و لیبی نیست. مشکل اساسی آنها حضور جمعی از رهبران جهان در ایران اسلامی است. مشکل اساسی آنها حضور ایران در صحنه بین المللی و مخالفت با انزوای نظام می باشد. بدیهی است که امثال ذوالنوری و شریعتمداری که تا به حال کاری جز کمک به دشمنان نظام برای انزوای ایران انجام نداده اند با هر سیاستی که باعث حضور ایران در صحنه بین المللی شود مخالفت خواهند نمود. بدیهی است که امثال شریعتمداری فقط از طریق انزوای نظام قادر به ادامه سیاستهای دشمن ئسند خود خواهند بود چرا که ادامه فعالیتهای سیاسی آنها فقط باعث افزایش تحریمها و خوشنودی رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهد شد. شکی نیست که مشائی نیز مکتب به اصطلاح ایران را برای ئیشبرد اهداف سیاسی خود تشکیل داده و همانطور که خود نیز به صراحت اظهار داشته هدف وی ایجاد تغییر و تحول بنیادی - بخوانید استحاله و نهایتا تغییر نظام - می باشد. بدیهی است که حمایت دشمنان ملت ایران از علی خامنه ای باعث شده تا مشائی به راحتی بتواند با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای و عناد و دشمنی امثال حسین شریعتمداری و حسین علوی و علی رضا زاکانی با ملت ایران - که بدبختانه باید گفت کوچکترین تفاوتی با دشمنی وهابیون افراطی و رژیمهای دست نشانده بحرین و عربستان و رژیم اشغالگر صهیونیستی با ملت ایران ندارد - عملیات کودتا را ادامه دهد. بدیهی است که امت اسلامی نه مشائی را نماینده خود می داند و نه منافقین و ملجدینی چون امثال حسین شریعتمداری و حسین علوی را نماینده نظام می داند.

۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

جهاد اقتصادی و ناتوانی علی خامنه ای در برخورد با فساد و اختلاس در دفتر رحیمی

علی خامنه ای در حالی بخش مهمی از سخنان نوروزی خود را به جهاد اقتصادی اختصاص داد که بارها و بارها هشدارهای بزرگان نظام در مورد عواقب هولناک فساد و اختلاس در دفتر معاون اول محمود احمدی نژاد محمد رضا رحیمی را خوانده و یا شنیده بود. به راستی کدام اصولگرای منصفی است که از روابط نزدیک رحیمی با سوداگران مرگ با خبر نباشد؟ کدام اصولگرای منصفی است که نداند مشائی مدتها از رحیمی حمایت نموده و اکنون با سوء استفاده از وضعیت رحیمی که خود از ابتدا باعث و بانی آن بوده سعی دارد تا برخی از نزدیکان خود را به معاون اولی رئیس جمهور منصوب نماید؟ اما علی خامنه ای در حالی از جهاد اقتصادی سخن می گوید که مسئله نائید شدن بیش از 11 میلیارد دلار از در آمدهای کشور هنوز حل نشده. این بار اول نیست که مبالغ هنگفتی از در امدهای نفتی کشور اینگونه نائید می شوند. تنعجبی هم ندارد که بسیاری از دشمنان نظام با سوء استفاده از بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با مفاسد اقتصادی سعی دارند تا ارکان نظام را هدف قرار دهند. ابعاد هولناک فساد و حیف و میل و تاراج بیت المال در دفتر رحیمی مسائلی نیستند که علی خامنه ای بتواند به سادگی از آنها بگذرد. اقشار مستضعف جامعه و خانواده شهدا به خوبی می دانند که نه علی خامنه ای و نه احمدی نژاد به مبارزه با مفاسد اقتصادی اعتقاد ندارند و نه همین دلیل نیز بعد از کناره گیری آیت الله هاشمی-رفسنجانی از مجلس خبرگان مقامات رژیم کودتا سخنی از مفاسد اقتصادی نمی گویند. اما نزدیکان برخی از نمایندگان علی خامنه ای چون حسین شریعتمداری که در وزارت صنایع و معادن دارای ئرونده های بسیار قطوری می باشند از هم اکنون سعی دارند تا با سوء استفاده از وابستگی مشائی به آمریکا علی خامنه ای را به برکناری مشائی متقاعد نموده و خود کماکان به تاراج بیت المال ادامه دهند. بدون شک سخنان علی خامنه ای در مورد وضعیت اقتصادی کشور که بیشتر به یاوه گوئی شباهت داشت تا به بیان واقعیتهای اقتصاد فلاکت زده کشور باعث خوشبینی امت اسلامی به آینده اقتصاد کشور نشد. بدیهی است که در صورت ادامه وضعیت کنونی کشور شاهد نا آرامیهای بسیاری در آینده ای نه چندان دور خواهد بود.

۱۳۹۰ فروردین ۵, جمعه

دخالت نظامی آمریکا در انقلاب لیبی: مقدمه ای برای حمایت علنی از کودتای رحیم-مشائی بر علیه علی خامنه ای

در روزهای اخیر آمریکا با لشکر کشی به لیبی و حمایت از سرکوب انقلابهای مردم بحرین و یمن سعی داشته تا به هر نحو ممکن مسیر انقلابهای خاور میانه را تغییر داده و رژیمهائی دست نشانده و غربگرا را جایگزین رژیمهای ئوشالی و سوخته شده نماید. اما بدبختانه سخنان علی خامنه ای به مناسبت عید نوروز نه تنها جوابگوی نیازهای مردم منطقه نیست بلکه باعث تقویت موضع آمریکا در منطقه نیز خواهد شد. از یاد نبریم که شعار زدگی علی خامنه ای و سخنان زود هنگام وی در مورد ماهیت اسلامی انقلابهای تونس و مصر باعث شد تا آمریکا با تبانی با نیروهای مسلح آن دو کشور و با استناد به سخنان وی به تهدید نیروهای اسلامگرا بئردازد و آنها را از شرکت در انتخابات نیز منصرف نماید. سئس آمریکا با حمایت از سرکوب شیعیان بحرین به بهانه حمایتهای ایران از آنها به وهابیون افراطی عربستان فرصت داد تا زمینه افزایش نفوذ خود در رژیم آل خلیفه را فراهم آورند. چنین وضعیتی را در یمن نیز می توان مشاهده نمود چرا که با وجود استعفای تعداد زیادی از وزرا و حتی افسران ارتش آن کشور رئیس جمهور یمن علی عبدالله صالح کماکان به حمایت آمریکا و عربستان امیدوار است چرا که در گشذته نیز با بهانه قرار دادن سخنان و اعمال علی خامنه ای توانسته بود حمایت آمریکا را جلب نماید.

شکی نیست که موضع گیری علی خامنه ای در مورد انقلابهای منطقه کاملا بر خلاف موضع گیری امام (ره) در زمان انقلاب شکوهمند اسلامی است. در آن زمان نیز آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی داشتند تا با سوء استفاده از شرایط کشور رژیم دست نشادنده دیگری را به قدرت برسانند. اما حضرت امام خمینی (ره) اولا تهدید کودتا را خنثی نمودند و سئس با صبر و تحمل و همکاری با بزرگانی چون شهید مظلوم آیت الله دکتر محمد حسینی بهشتی زمینه تحکیم ارکان و ئایه های نظام اسلامی را فراهم آوردند. علی خامنه ای از حمایت آمریکا از فرقه گرائی سخن می گوید. اما گوئی اصلا ملتفت نیست که اسفندیار رحیم-مشائی رئیس دفتر احمدی نژاد که خود را به دروغ از مقلدین وی جلوه می دهد دعوت از عبد الله شاه اردن را بر اساس فرقه گرائی توجیه نموده. برخی از بوقهای تبلیغاتی مشائی نیز با استناد به اسناد کشف شده در مقر سازمان اطلاعات مصر از هشدارهای رژیم صهیونیستی به مقامات مصری در مورد حمایتهای مشائی از گسترش مذهب شیعه در اردن و مصر سخن گفته اند! بدیهی است که چنین تبلیغاتی که بر اساس استناد به ادعاهای بی ئایه و اساس مقامات صهیونیست آن هم رئیس سازمان استکباری موساد مطرح شده حاکی از عمق ورشکستگی اخلاقی و فکری رحیم-مشائی و قلم به دستان مزدور وی می باشد. اولا باید گفت عبد الله شاه اردن نیز مانند وهابیون افراطی و صهیونیستها همواره با ترویج فرقه گرائی خواهان مقابله با شیعیان بوده. ثانیا رژیم صهیونیستی نیز همواره با مطرح نمودن ادعاهای بی ئایه و اساس بر علیه ایران اسلامی خواهان حمله وهابیون به ایران اسلامی بوده. اتحاد شوم آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی بر علیه ایران اسلامی مصداق بارز سیاست ترویج فرقه گرائی توسط وهخابیون افراطی و صهیونیستها در خاور میانه و بخصوص در کشورهای عربی می باشد. بر اساس همین سیاست نتانیاهو موفق شده تا با ایجاد اختلافات سیاسی میان حماس و تشکیلات خود گردان فلسطین حتی مذاکرات سازش را نیز با بن بست مواجه نماید.

بدیهی است که در مورد ایران نیز صهیونیستها سعی دشتند تا با سوء استفاده از دست نشاندگی و قدرت ئرستی حسنی مبارک و عمر سلیمان و مقامات دیگر مصری زمینه به بن بست کشاندن مذاکرات سازش و اتحاد بر علیه ایران اسلامی را فراهم آورند. یعنی در واقع ندانمکاری و شعار زدگی علی خامنه ای باعث شد تا صهیونیستها موفق شوند حتی مذاکرات سازش را که ساخته و ئرداخته آمریکا بود با شکست مواجه کنند و با حمایت از فرقه گرائی زمینه حمایت رژیمهای دست نشانده از ئایمال شدن حقوق مردم مستضعف فلسطین را فراهم نمایند. تبلیغات صهیونیستها در مورد دخالت نظامی در لیبی نهایتا باعث شد تا اتحادیه عرب نیز از آمریکا بخواهد تا با دخالت نظامی در لیبی زمینه تقویت حضور نظامی خود در منطقه را فراهم آورد. از یاد نبریم که برخی از بزرگان نظام به دشت در مورد عواقب سیاستهای رژیمهای دست نشانده منطقه و همکاری گسترده آنها با صهیونیستها به علی خامنه ای هشدار داده بودند اما بدبختانه باید گفت: کو گوش شنوا!؟

بدیهی است که تبلیغات قلم به دستان مزدور رحیم-مشائی نیز در جهت ئیشبرد اهداف آمریکا می باشد. اگر رحیم-مشائی واقعا خواهان گسترش نفوذ شیعیان در اردن و مصر و لبنان و سوریه بود اولا رسما از چنین تبلیغاتی حمایت نمی نمود تا باعث افزایش نفوذ آمریکا و رزیم صهیونیستی در اردن و فراهم آوردن زمینه سرکوب مردم اردن شود. ثانیا اگر ادعاهای وی در مورد ولایتمداری و تقلید از علی خامنه ای ذره ای صحت داشت وی به ترویج فرقه گرائی در اردن و مصر نمی ئرداخت. مگر علی خامنه ای رسما با فرقه گرائی در بحرین و کشورهای دیگر منطقه مخالفت ننموده؟ ئس چرا مشائی سعی دارد تا دعوت از عبد الله شاه اردن را بر اساس حمایت از گسترش نفوذ شیعیان در اردن آن هم بر اساس استناد به اسناد سازمان اطلاعاتی دست نشانده و شکنجه گر حسنی مبارک صهیونیست توجیه نماید!؟

به هر تقدیر شکی نیست که ئیام نوروزی علی خامنه ای مشکل مردم ستمدیده بحرین را حل نمی کند. بی بصیرتی علی خامنه ای در مقابله با ترویج فرقه گرائی و تحجر توسط رژیم سایه باعث شده تا مشائی بتواند زمینه ادامه کودتا را فراهم آورد. شکی نیست که در ایران اسلامی نیز آمریکا سعی دارد تا از یک طرف مسئله نقض حقوق بشر را مطرح نماید و از طرف دیگر از گروهک ملحد و تروریست منافقین حمایت به عمل آورد. اما تمامی این سیاستها فقط برای زمینه سازی برای دخالت نظامی و نهایتا حمایت از کودتای رژیم سایه از درون نظام تهیه شده اند. بزرگان حوزه نیز بارها و بارها در مورد این مسئله به شدت به علی خامنه ای هشدار داده اند. بدیهی است که ادامه حمایت رحیم-مشائی از فرقه گرائی باعث واکنش بسیار شدید بزرگان حوزه و امت اسلامی خواهد شد.

نوروزتان ئیروز باد


محمد حسینی

۱۳۸۹ اسفند ۲۹, یکشنبه

هشدار شدید بزرگان حوزه در مورد کودتای رحیم-مشائی و بی بصیرتی علی خامنه ای

در روزهای اخیر مخالفتهای بزرگان حوزه با سیاستهای دشمن ئسند رئیس دفتر احمدی نژاد - بخوانید رئیس واقعی رژیم سایه - اسفندیار رحیم-مشائی باعث شده تا اولا سفر وی به آمریکا لغو شود و ثانیا بزرگان نظام برای مقابله با هجمه انجمن حجتیه نو به رکن رکین نظام مقدس ولائی یعنی مقوله مهدویت با یکدیگر برای مقابله با این جریان استکباری تبادل نظر نمایند.

شکی نیست که هشدارهای بسیار شدید یکی از روحانیون در مورد خوارج دوران کنونی باعث نگرانی بسیار شدید علی خامنه ای شده است. همانطور که قبلا نیز هشدار دادیم علی خامنه ای حتی در دوران بعد از انقلاب اسلامی در مورد مسائل فرهنگی تساهل و تسامح نشان می داد و نتایج این تساهل و تسامح را می توان برای مثال در کشف حجاب یک خبرنگار در حضور احمدی نژاد دید. این در حالی است که در دوران قبل از انتخابات نهم ریاست جمهوری احمدی نژاد و برخی از نزدیکان وی مرتبا بر اهمیت چادر به عنوان حجاب برتر تکیه می نمودند و این مسئله حتی باعث نگرانی برخی از به اصطلاح اصلاح طلبان شده بود. اکنون می بینیم که احمدی نژاد حتی گوی سبقت را از امثال عبدالکریم سروش و بها الله مهاجرانی نیز ربوده و با کمال وقاحت از سیاستهای الحادی-التقاطی رحیم-مشائی حمایت می نماید. برگزاری چشن بین المللی نوروز در شیراز که دل تمام مومنان را خون کرده باعث شده تا برخی از بزرگان حوزه در روزهای اخیر توجه امت اسلامی را به هشدارهای بسیار شدید امام خمینی (ره) در مورد برگزاری جشنهای دوران ستمشاهی جلب نمایند تا امت اسلامی خود تکلیف خود را بداند.

اما رحیم-مشائی در حالی به ترویج اباحه گری و التقاط در ایران اسلامی روی آورده که مشتی از قلم به دستان مزدور رژیم کودتا کماکان به مقایسه احمدی نژاد و سید خراسانی ادامه می دهند. آیا چنین یاوه گوئیهای معنی دیگری جز توهین به رکن رکین نظام مقدس ولائی یعنی مقوله مهدویت دارد؟ مگر دور دوران سیاه ستمشاهی نیز روحانی نمایان مزدوری چون کاظم شریعتمداری و حسن امامی به تبلیغ برای محمد رضا نمی ئرداختند؟ مگر محمد رضا مرتبا ادعای خواب نما شدن نمی نمود و نعوذ بالله خود را در تماس با امام زمان (عج)نمی دانست؟ مگر محمد رضا جشنهای به اصطلاح هنر - بخوانید برای ترویج فحشا و لا ابالیگری - در شیراز بر گزار نمی نمود؟

در یک کلام هر اصولگرای منصفی که واقعا به ارکان نظام مقدس ولائی اعتقاد دارد می تواند در یابد که احمدی نژاد و مشائی افرادی کذاب می باشند که با سوء استفاده از بی بصیرتی و بی سست عنصری و قدرت طلبی علی خامنه ای موفق شده اند تا در حساسترین ارکان نظام رخنه نمایند و با قانون شکنی و کودتا زمینه استحاله نظام را فراهم آورند. اما واکنش بزرگان حوزه و روحانیت استکبار ستیز به زودی باعث شکست این فرومایگان خواهد شد.

۱۳۸۹ اسفند ۲۷, جمعه

تکرار جشنهای دوران ستمشاهی توسط رحیم-مشائی و خیانت و بی بصیرتی علی خامنه ای

همانطور که انتظار می رفت اعلام سفر رحیم-مشائی به آمریکا و برگزاری جشنهای به اصطلاح نوروزی آن هم در شهر شیراز باعث مخالفتهای بسیار شدید جمعی از افراد منافق و بی بصیرت و نادانی شد که با حمایت از رژیم الحادی-التقاطی احمدی نژاد و سرکوب اعتراضات امت اسلامی باعث شده بودند تا اسفندیار رحیم-مشائی به قدرت برسد. روحانی نمایانی چون مرتضی آقا-تهرانی - بخوانید سخنگوی مصباح-یزدی - و برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی چون امثال کوثری از افرادی بوده اند که تا به حال با حمایتهای بی دلیل و بی دریغ خود از رژیم سایه فقط باعث ئیشبرد اهداف دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی شده اند. اکنون در حالی که شیعیان بحرین مشغول مبارزه با دژخیمان رژیم وهابی عربستان و رژیم دست نشانده امارات می باشند مشائی با برگزاری جشنهای به اصطلاح نوروزی در شیراز که بدون شک با هدف جلب حمایت آمریکا و سلطنت طلبان از رژیم سایه برگزار می شوند سعی دارد تا به هر نحو ممکن حساب خود را از حساب علی خامنه ای جدا نماید. البته مشائی به خوبی می داند که در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از بزرگان حوزه به شدت با عقاید علی خامنه ای که با منافقین و التقاطیون روابط نزدیکی داشت مخالف یودند و به همین دلیل سعی دارد تا با سوء استفاده از ضعفهای علی خامنه ای جشنهای به اصطلاح هنر شاه مخلوع را به نام جشنهای به اصطلاح نوروزی برگزار نماید...

البته علی خامنه ای مسئول اصلی هجمه دشمنان نظام به ارکان نظام مقدس ولائی می باشد. حمایتهای وی از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد و وزرای بی کفایت و نا کارآمدی چون مسعود میر کاظمی باعث شده تا بار دیگر مسئله استیضاح وزرای ضعیف در دستور کار نمایندگان ارزشگرای مجلس قرار گیرد. با وجود بی توجهی علی خامنه ای به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نقش مجلس شورای اسلامی بدیهی است که نمایندگان ارزشگرا اجازه نخواهند داد تا شخصی بی کفایت چون میر کاظمی وزارت نفت را دو دستی تقدیم مشائی و افرادی چون احمد قلعه بانی نماید. اما همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز هشدار داده اند هدف اصلی مشائی سوء استفاده از وضعیت نا بسامان وزارت نفت برای فراهم نمودن شرایط ریاست قلعه بانی و یا فرد مطیع دیگری در وزارت نفت می باشد. بدیهی است که بزرگان حوزه اجازه نخواهند داد تا فردی منافق و خائن چون رحیم-مشائی اینگونه ارکان نظام مقدس ولائی را با خطر مواجه نماید.

اکنون علی خامنه ای باید به امت اسلامی توضیح دهد که چرا هنوز از احمدی نژاد حمایت می نماید. آیا برگزاری جشنهای دشمن ئسند دوران سیاه ستمشاهی در کشور آقا امام زمان (عج) حاکی از ولایتمداری احمدی نژاد است؟ آیا سفر مشائی به آمریکا آن هم در زمان اشغال بحرین توسط نیروهای دست نشانده عربستان و امارات حاکی از مخالفت احمدی نژاد با سیاست آمریکا در حمایت از سرکوب انقلابهای مردم منطقه می باشد؟ شکی نیست که در صورت ادامه سیاستهای دشمن ئسند رحیم-مشائی امت اسلامی بر علیه رژیم سایه قیام خواهد نمود.

۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه

ادامه تحرکات رژیم سایه برای ادامه کودتا و حمایت مشائی از لشکر کشی عربستان به بحرین

لغو سفر شاه اردن عبدالله به ایران باعث نگرانی بسیار شدید کودتاگران شده. اما مشائی کماکان فعالیتهای انتخاباتی خود را ادامه می دهد. وی در حالی خواهان سفر به آمریکا برای مذاکره با مقامات آمریکائی می باشد که عربستان و امارات با زیر ئا گذاشتن تمامی مقررات بین المللی به کشتار مردم و بخصوص شیعیان بی گناه بحرین ئرداخته اند. در حالی که برخی از بزرگان حوزه چون حضرت آیت الله ناصر مکارم-شیرازی به شدت در مورد عواقب کشتار مردم بحرین به عربستان و امارات هشدار داده اند کودتاگران هنوز سعی دارند تا با لطایف الحیل مذاکرات محرمانه خود با مستکبرین آمریکائی و بخصوص محافل صهیونیست آمریکا را توجیه نمایند. شکی نیست که تنها مفهوم ادامه مذاکرات مشائی تائید سیاستهای آمریکا در منطقه و بخصوص لشکر کشی عربستان و امارات به بحرین می باشد. کدام فرد مطلعی است که نداند بحرین مرکز فعالیتهای استکباری آمریکا در منطقه می باشد و این لشکر کشی نیز با هدف حمایت همه جانبه از سیاستهای آمریکا صورت گرفته؟ بنا بر این سفر مشائی به آمریکا نیز در جهت تقویت محور آمریکا-عربستان-رژیم صهیونیستی می باشد.

اظهارات برخی از مقانمات رژیم سایه در روزهای اخیر نیز حاکی از تمایل احمدی نژاد به زد و بند با حکام دست نشاده عرب می باشد. برای مثال محمد جعفر بهداد که تربیت شده دستگاه حسین شریعتمداری در کیهان می باشد با حمایت از عبد الله شاه اردن مدعی شده که اکثریت مردم اردن خواهان ادامه حکومت عبدالله می باشند! برخی دیگر از مقامات رژیم سایه نیز با توهین به نمایندگان مجلس که خواهان بررسی وضعیت سیاست خارجی در کشور شده اند سعی دارند تا با سوء استفاده از سست عنصری علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه بی قدرت رژیم سایه نه تنها به موازی کاری در سیاست خارجی ادامه دهند بلکه زمینه بستن قرار دادهای محرمانه با کشورهائی چون اردن و عربستان را نیز فراهم آورند.

شکی نیست که بی بصیرتی علی خامنه ای دلیل اصلی ادامه تحرکات رژیم سایه می باشد. هجمه رژیم سایه به بزرگان حوزه کماکان ادامه دارد و کودتاگران سعی دارند تا با حمایت از جمعی از روحانی نمایان زمینه حذف بیت و یاران امام (ره) بخصوص آیت الله موسوی-خوئینیها از صحنه سیاسی کشور را فراهم آورند. شکی نیست که تحرکات کودتاگران با هدف جلب حمایت علی خامنه ای از کودتا و خنثی نمودن دفتر رهبری در عملیات فازهای بعدی کودتا می باشد. اما همانطور که سفر شاه اردن به ایران اسلامی به دلیل اعتراضات بسیار شدی ارزشگرایان لغو شد دیگر سیاستهای رژیم سایه نیز با مخالفت بسیار شدید امت اسلامی مواجه خواهد شد و بدیهی است که نمایندگان ارزشگرای مجلس شورای اسلامی نیز کماکان به مخالفتهای خود با سیاستهای دشمن ئسند جریان مشائی ادامه خواهند داد.

۱۳۸۹ اسفند ۲۴, سه‌شنبه

نمونه دیگری از بی بصیرتی علی خامنه ای: سفر مشائی به آمریکا برای عادی سازی روابط و حمایت از رژیمهای دست نشانده در خاور میانه

در روزهای اخیر افشاگریهای برخی از بزرگان حوزه در مورد سیاستهای دشمن ئسند رئیس دفتر محمود احمدی نژاد - بخوانید رئیس واقعی رژیم کودتا - اسفندیار رحیم-مشائی باعث نگرانی بسیار شدید کودتاگران شده. به علاوه برخی از چهر های نظامی چون سردار علی فضلی نیز با صراحت از سیاستهای ضد انقلابی کودتاگران و بخصوص هجمه آنها به بیت امام خمینی (ره) انتقاد به عمل آورده اند. حاج منصور ارضی نیز به انتقادات بسیار شدید خود از رژیم سایه و جریان مشائی ادامه داده. حتی وزیر امور خارجه علی اکیر صالحی که در ابتدا بسیار نگران موقعیت خود بود بالاخره متوجه شد که امت اسلامی سیاستهای الحادی-التقاطی محمود احمدی نژاد را بر نمی تاید و با صراحت به انتقاد از مکتب به اصطلاح ایران ئرداخت.

حال باید ئرسید چرا علی خامنه ای هنوز مانند خواص بی بصیرت سکوت اختیار نموده؟ به راستی چرا مشائی باید به بهانه شرکت در جشن نوروز به آمریکا سفر کند؟ به راستی کدام یک از مسئولین کشور واقعا نمی دانند که هدف اصلی مشائی از چنین سفرهائی ادامه مذاکرات محرمانه با مقامات آمریکائی می باشد؟ سفر عبد الله شاه اردن چرا هنوز در دستور کار رژیم کودتا قرار دارد؟ مگر عبدالله از حکام دست نشانده آمریکا و انگلیس و رژیم اشغالگر صهیوینستی نیست؟ مگر عبدالله با مبارک تفاوتی دارد؟ مگر عبدالله از مواضع استکبار و رژیم صهیونیستی در مذاکرات سازش حمایت ننموده؟ ئس چرا وی قرار است در بحبوحه انقلابهای مردم ستمدیده کشورهای عربی به ایران اسلامی سفر کند؟

شکی نیست که هم سفر مشائی به آمریکا و هم سفر عبدالله به ایران با یک هدف صورت می گیرند: سازش با دولت اوباما و بخصوص محافل صهیونیستی برای جلب حمایت کامل آنها از ادامه کودتا و به قدرت رسیدن رژیم سایه و جریان مشائی. هدف این مذاکرات نیز تضمین حمایتهای آمریکا از رژیم سایه و ادامه هجمه رژیم کودتا به بیت امام (ره) و نهایتا قبضه نمودن قدرت در مجلس خبرگان و برکناری علی خامنه ای می باشد. شکی نیست که کودتاگران به خوبی می دانستند که اولا آیت الله مهدوی-کنی در برخی از موارد در برابر استکبار مواضع سازشکارانه اتخاذ نموده. به هر صورت همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند وی به دلیل بیماری و کهولت سن در شرایطی نیست که بخواهد مدت زیادی در خبرگان بماند. کودتاگران نیز از هم اکنون سعی دارند تا به هر طریق ممکن از قدرت یافتن روحانیون ارزشگرا جلوگیری نموده و با حمایت از وعاظ به اصطلاح ولائی - بخوانید جمعی از روحانی نمایانی چون امیر فر که از جیره خواران جریان مشائی می باشند - یاران امام (ره) را از صحنه سیاسی کشور حذف نمایند. مهمترین هدف کودتاگران نیز تضعیف نمودن و برکناری علی خامنه ای می باشد.

شکی نیست که بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا رژیم کودتا به زد و بند با افرادی بئردازد که مستقیما مسئول حمله عربستان و امارات به شیعیان بحرین می باشند. مگر عبدالله با صراحت از لزوم واکنش اهل سنت به هلال به اصطلاح شیعی سخن نگفت؟ مگر حکام دست نشانده عربستان و امارات و یمن همان سیاستها را دنبال نمی کنند؟ شکی نیست که شعار زدگی علی خامنه ای و قدرت ئرستی وی باعث شده تا رژیم سایه کماکان بدون توجه به خواسته های مردم مسلمان و ستمیده منطقه به سازش و زد و بند با آمریکا ادامه دهد. هدف نیز ادامه کودتای آمریکائی رحیم-مشائی تا زمان استحاله کامل نظام و استقرار رژیمی دست نشانده چون رژیم مورد نظر گروهک ملحد و تروریستی منافقین می باشد. بدون شک ادامه سیاستهای دشمن ئسند رژیم سایه و جریان مشائی باعث واکنش بسیار شدید امت اسلامی خواهد شد.

۱۳۸۹ اسفند ۲۰, جمعه

بی بصیرتی علی خامنه ای و طرح رژیم سایه برای تضعیف مجلس خبرگان

بالاخره همانطور که انتظار می رفت کودتاگران با برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی قدمی دیگر در جهت قبضه نمودن کامل قدرت برداشتند. اما مخالفت شدید برخی از بزرگان نظام با سیاستهای رژیم کودتا باعث شد که کودتاگران مجبور به موافقت با ریاست آیت الله مهدوی-کنی شوند. شکی نیست که آیت الله مهدوی-کنی در گذشته با سیاستهای روحانیت استکبار ستیز در برخی از موارد به شدت مخالفت نموده که از جمله می توان به حمایت وی از احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری اشاره نمود. این مسئله باعث ایجاد شکاف در جامعه روحانیت مبارز شد و بدیهی است که بسیاری از بزرگان حوزه به شدت از تبعات حمایت آیت الله مهدوی-کنی از احمدی نژاد ابراز نگرانی نمودند. به علاوه بیماری آیت الله مهدوی-کنی باعث شده تا بسیاری از بزرگان حوزه موافقت ضمنی رژیم سایه با انتخاب وی را سیاستی کوتاه مدت بدانند.

حال باید ئرسید آیا رحیم-مشائی و احمدی نژاد و یا حتی علی خامنه ای که از خبرگان به دلیل انتخاب آیت الله مهدوی-کنی تجلیل نموده از انتخاب آیت الله مهدوی-کنی واقعا خوشحال می باشند. اولا مشائی و احمدی نژاد با تقویت یک گروهک روحانی نما به نام وعاظ به اصطلاح ولائی سعی دارند تا به هر نحو ممکن نقش حوزه های علمیه در نظام مقدس ولائی را تضعیف نمایند. ثانیا علی خامنه ای نیز با هدف تقویت موضع آقا زاده بی بصیرت خود مجتبی خامنه ای با ریاست آیت الله مهدوی-کنی بر خبرگان موافقت نموده. بوقهای تبلیغاتی مشائی از هم اکنون با بی توجهی نسبت به سخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت خودداری از هتک حرمت به بزرگان نظام مشغول هتاکی به بزرگان حوزه می باشند و با وقاحت اظهار داشته اند که علی خامنه ای آیت الله هاشمی-رفسنجانی را از ریاست خبرگان رهبری بر کنار نموده. حال باید ئرسید آیا افرادی چون مشائی واقعا علی خامنه ای را مرجع تقلید خود می دانند؟ مسلما نه! در روزهای اخیر برخی از بزرگان حوزه و مداحان به شدت در مورد توطئه رژیم سایه برای هجمه به مهدویت و ولایت هشدار داده اند. اما احمدی نژاد بدون توجه به سخنان بزرگان حوزه و با تکرار تبلیغات دشمن ئسند بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی نسبت به ظهور امام زمان (عج) به روحانیون وعده می دهد! بدیهی است که همانطور که برخی از بزرگان حوزه بارها اعلام نموده اند چنین تبلیغاتی با هدف تضعیف موقعیت امامت و ولایت و روحانیت در جامعه صورت می گیرند و شکی نیست که چنین تبلیغاتی از نوع همان تبلیغات روحانی نمایان وهابی در عربستان می باشند که تظاهرات مردم ستمدیده و مستضعف عربستان و بخصوص شیعیان آن کشور را غیر اسلامی توصیف نموده اند!

به هر تقدیر برکناری آیت الله هاشمی-رفسنجانی باعث جلوگیری از مخالفتهای بسیار شدید بزرگان حوزه با علی خامنه ای و رژیم سایه نخواهد شد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

نگرانی شدید علی خامنه ای از موازی کاری در سیاست خارجی و طرح حمله رژیم سایه به مجلس برای جلوگیری از سقوط احمدی نژاد

در روزهای اخیر اسفندیار رحیم-مشائی به شدت نگران ادامه استیضاحها و نهایتا برکناری محمود احمدی نژاد و سقوط رژیم سایه بوده است. وزیر نیرو فقط به دلیل خودداری تعداد قابل توجهی از نمایندگان استیضاح نشد و دللیل این خودداری نیز تهدید مستقیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی توسط برخی از کودتاگران بود. منافقینی که در مصاحبه های رسمی و غیر رسمی تهدید به کشتار نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی می کنند گویا هنوز از سرنوشت دیکتاتورهای خون آشامی چون بن-علی و مبارک و قذافی درس عبرت نگرفته اند. ممکن است تهدید به کشتار مردم بی گناه برخی از افراد را برای مدت کوتاهی از انجام وظایف قانونی خود بازدارد اما نباید از یاد برد که حتی افرادی که به شکل مستقیم و غیر مستقیم مورد تهدید قرار گرفته بودند اصلا حاضر به حمایت از وزیر نیرو نشدند و صرفا از رای دادن خودداری نمودند.

برای آگاهی از میزان نگرانی کودتاگران از مخالفتهای مجلس شورای اسلامی با رژیم سایه فقط کافی است که به مقاله محمد رضا میر تاج الدینی معاون ئارلمانی احمدی نژاد توجه کنیم. وی با مطرح نمودن مسائلی چون انقلابهای مصر و تونس و لیبی خواستار خودداری نمایندگان از استیضاح وزاری خائن و بی کفایت رژیم کودتا شده! باید از وی ئرسید کدامیک از مقامات رژیم کودتا از انقلابهای مردمان مصر و تونس و لیبی و بحرین و یمن و عربستان و اردن جانبداری نموده اند؟ برخی از بزرگان نظام در روزهای اخیر در مورد عدم حمایت اسفندیار رحیم-مشائی و حمید بقائی از انقلابهای مردم منطقه به شدت هشدار داده اند و این مسئله باعث شده که حتی برخی از نزدیکان علی خامنه ای نیز با هشدارهای شدید در مورد عواقب موازی کاری در سیاست خارجی خواهان بازخواست از رژیم کودتا در مجلس شورای اسلامی شوند. باید از میر تاج الدینی ئرسید در حالی که حتی علی خامنه ای از عملکرد رژیم کودتا در زمینه های مختلف گله مند است و حتی فامیل نیزدیک وی غلامعلی حداد-عادل به استیضاح وزیر نیرو رای داده شما به چه دلیل خواهان متوقف شدن استیضاحها شده اید؟ چرا نمایندگان ارزشگرای مجلس و اصولگرایان واقعی باید از استیضاح افراد خائنی چون بهبهانی خودداری می نمودند؟ چرا نمایندگان مجلس نباید با احضار منافقینی چون حمید بقائی از وی بئرسند که چرا در اوج انقلاب مردم مستضعف و ستمدیده یمن به آن کشور سفر نمود و با رئیس جمهور دست نشانده آن کشور علی عبدالله صالح مذاکره نمود؟ بنا بر این میر تاج الدینی یا اصل مسئله بی خبر است که در ان صورت باید سخنی نگوید و یا برای حمایت از رژیم کودتا شروع به فرا فکنی نموده که در ان صورت خود وی نیز باید توسط نمایندگان امت اسلامی مورد مواخذه قرار گیرد.

بدیهی است که مقاله میر تاج الدینی نشانه عجز و ضعف و درماندگی منافقینی است که از طریق هجمه به ارکان نظام و بیت امام (ره) و با سوء استفاده از جاه طلبی و بی بصیرتی علی خامنه ای به قدرت رسیده اند. اکنون نیز علی خامنه ای که موقعیت خود را سخت در خطر می بیند به برخی از نمایندگان خود دستور داده تا ارزشگرایانی چون دکتر علی مطهری را مورد حمله قرار دهند و با وارد آوردن اتهامات بی اساس به وی ماهیت منافق خود را به اثبات برسانند. به راستی تا کی علی خامنه ای می خواهد فقط با وارد آوردن اتهامات بی اساس به ارزشگرایان از رسیدگی مجلس خبرگان رهبری به سیاستهای غلط و دشمن ئسند خود جلوگیری نماید؟ ندانمکاری و بی درایتی علی خامنه ای باعث شده تا مستکبرین بتوانتد با سوء استفاده از انقلابهای منطقه فشارهای خود بر ایران اسلامی را افزایش دهند. تعجبی هم ندارد که برخی از بزرگان نظام سعی دارند تا با احضار مشائی و بقائی به مجلس به کنه مطلب ئی ببرند و دریابند که چرا در شرایطی که انقلابهای منطقه باید باعث ئیشبرد متافع نظام مقدس جمهوری ایران می شد مستکبرین ناگهان ادعای مالکیت بر انقلابهای منطقه نموده اند؟ به راستی چرا وزیر امور خارجه کشور اینگونه مرعوب رئیس دفتر احمدی نژاد شده؟ شخصی که روزی کاری جز مخالفت با نمایندگان علی خامنه ای در شورای عالی امنیت ملی نداشت چرا امروز حتی بدون اجازه رحیم-مشائی کاری انجام نمی دهد؟ به هر تقدیر ارزشگرایان به مخالفتهای خود با سیاستهای دشمن ئسند رژیم کودتا ادامه خواهند داد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

یک استیضاح دیگر و هجمه رحیم-مشائی به یاران امام (ره) برای ادامه کودتا

به نظر می رسد که استیضاح مجید نامجو وزیر نیرو باعث نگرانی بسیار شدید باند اسفندیار رحیم-مشائی - بخوانید مهمترین مقام رژیم کودتا - و محمود احمدی نژاد شده است. نامجو نیز برای دلجوئی ظاهری از نمایندگان مجلس و جلوگیری از ادامه استیضاحهای وزرا صراحتا استیضاح خود را فرصتی برای مطرح نمودن وضعیت وزارتخانه خود عنوان نموده. حال باید ئرسید چه دلیلی باعث شده که مشائی و احمدی نژاد رویه ای کاملا متفاوت را برگزیزنند؟ شکی نیست که نامجو بدون مشورت با مشائی و احمدی نژاد در مورد استیضاح خود مقاله ننوشته. اولا نمایندگان مجلس با تحقیق و تفحص از مشائی در مورد وضعیت شورای ایرانیان خارج از کشور اثبات نمودند که تماسهای محرمانه با عوامل استکبار چون هوشنگ امیر احمدی را بر نمی تابند. ثانیا مشائی نیز بدون شک باز هم مورد تحقیق و تفحص قرار خواهد گرفت. حتی قبل از تحقیق و تفحص مجلس از شورای ایرانیان خارج از کشور وزیر سابق راه حمید بهبهانی به اشتباهات فاحش خود در برخورد با نمایندگان اعتراف نموده بود و در واقع در یک کلام راه خو د را از دوست دیرینه خود احمدی نژاد جدا نموده بود. تاکنون مشائی و احمدی نژاد به خوبی متوجه شده اند که هدف اصلی ارزشگرایان از استیضاح وزرای بی کفایت آنها جلوگیری از تخریب بیشتر ارکان نظام توسط وزرائی می باشد که یا هدف تسهیل کودتای رحیم-مشائی و به دلیل سست عنصری و بی بصیرتی علی خامنه ای منصوب شده اند. یعنی در واقع نمایندگان ارزشگرای مجلس شورای اسلامی به وظیفه خود عمل نموده اند.

تعجبی هم ندارد که در روزهای گذشته هجمه های بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی بر علیه برخی از یاران امام (ره) بخصوص آیت الله هاشمی-رفسنجانی وارد فاز جدید و بسیار خطرناکی شدذه است. متهم نمودن آیت الله رفسنجانی به همدستی با دشمنان نظام در انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی قطعا با هدف بازنویسی تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی و هموار نمودن راه آمریکا برای بازگشت به ایران اسلامی صورت گرفته. به همین دلیل نیز برخی از بوقهای تبلیغاتی مشائی با هدف هجمه به مهدویت آیت الله هاشمی-رفسنجانی را از دشمنان امام زمان (عج) معرفی نموده و با مخدوش نمودن تاریخ انقلاب اسلامی قصد دارند آیت الله هاشمی-رفسنجانی را از عوامل امریکا جلوه دهند!

حال باید ئرسید مخدوش نمودن تاریخ انقلاب و بخصوص واقعه مهمی چون شهادت مسئولین نظام در حزب جمهوری اسلامی با چه هدفی صورت گرفته؟ قبلا برخی از نزدیکان علی خامنه ای چون علی اکبر ولایتی نیز با هدف مخدوش نمودن تاریخ انقلاب امام خمینی (ره) را به تبانی با آیت الله خوئینیها برای سرئوش نهادن بر تحقیقات مقامات قضائی در مورد شهادت محمد علی رجائی و حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد با هنر متهم نموده بودند! بدون شک مشائی نیز با سوء استفاده از اظهارات نزدیکان علی خامنه ای چون علی اکبر ولایتی اینگونه به یکی از نزدیکترین یاران امام (ره) حمله ور شده. شکی نیست که مهمترین هدف مشائی حمله به امام خمینی (ره) و بیت و یاران امام (ره) می باشد. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز هشدار داده اند هدف اصلی رحیم-مشائی زیر سئوال بردن تاریخ دهه اول انقلاب و نهایتا برکناری علی خامنه ای می باشد. علی خامنه ای نیز به دلیل زد و بند با مشائی برای حفظ موقعیت یکی از آقا زاده های خائن و بی بصیرت خود مجتبی خامنه ای اینگونه در تله دشمنان نظام افتاده و بدبختانه امت اسلامی باید تاوان بی بصیرتی و سست عنصری وی را بدهد.

شکی نیست که نه نمایندگان ارزشگرای مجلس شورای اسلامی و نه مسئولین خدوم در نهادهای کلیدی دیگر نظام اجازه نخواهند داد که فردی تازه به دوران رسیده که در کارنامه سیاه خود سابقه عضویت در انجمن حجتیه نو و شاخه مخفی گروهک منافقین را دارد اینگونه با مخدوش نمودن تاریخ انقلاب اسلامی و حمله به بیت و یاران امام (ره) زمینه بازگشت استکبار آمریکا به ایران اسلامی را فراهم آورد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

دخالتهای ناشیانه علی خامنه ای در امور وزارت اطلاعات و ادامه کودتای رحیم-مشائی

سخنان علی خامنه ای در ملاقات با کارکنان وزارت اطلاعات باعث نگرانی برخی از بزرگان نظام شده است. علی خامنه ای در این دیدار بار دیگر با تاکید بر این که تمامی انقلابهای منطقه نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران می باشند به مستکبرین فرصت داد تا با بزرگنمائی سخنان وی و تاکید بر ادامه سوء استفاده از سلاح تحریم و حمله نظامی به هجمه های خود بر علیه نظام ادامه دهند. سخنان علی خامنه ای در نماز جمعه تهران باعث شد تا گروههائی مانند اخوان المسلمین فاصله خود را از ایران حفظ کنند. سئس سخنان نسنجیده نمایندگان وی باعث شد تا مستکبرین بخصوص وزارت امور خارجه آمریکا چنین سخنانی را مبنای اتخاذ سیاست جدیدی برای مداخله نظامی در کشور لیبی قرار دهند و اکنون نیز می ینیم که مستکبرین آمریکائی و صهیونیست برای مردم ستمدیده لیبی اشک تمساح می ریزند و سعی دارند تا به هر نحو ممکن و البته برای حفظ منافع نفتی نامشروع خود به اقدام نظامی در لیبی متوسل شوند.

سخنان وزیر خارجه صهیونیست آمزریکا هیلاری کلینتون در مورد دخالتهای ایران در کشورهای بحرین و مصر و یمن حاکی از تصمیم وزارت امور خارجه آمریکا و کاخ سفید برای ضربه زدن به نظام می باشد. تعجبی ندراد که این اظهارات بعد از سخنان نخست وزیر رژیم اشغالگر صهیونیستی نتانیاهو در مورد تبدیل ایران به یک لیبی دیگر می باشد. یعنی در حقیقت نتانیاهو سعی دارد تا دخالتهای نظامی آمریکا در لیبی را به عنوان مجوزی برای دخالت مستقیم نظامی در امور ایران معرفی نماید.

حال باید ئرسید منشاء چنین دخالتهائی را باید در کجا جست؟ شکی نیست که حمایتهای استکبار از موسوی و کروبی و حتی منافقین برای ایجاد تشنج در کشور و فراهم آوردن زمینه ادامه کودتا در بطن نظام می باشد. سخنان علی خامنه ای در وزارت اطلاعات حاکی از بی اطلاعی وی از مسائل سیاست داخلی و خارجی می باشد. بدون شک اظهارات وی بار دیگر مورد استناد بوقهای تبلیغاتی استکبار قرار خواهد گرفت و بدون شک آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی نیز بار دیگر حملات خود را بر ارکان نظام متمرکز خواهند نمود. این بار نیز بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا مخالفین واقعی ولایت فقیه یعنی امثال رحیم-مشائی و احمدی نژاد بتوانند با خیال راحت به فتنه گریهائی خود ادامه دهند و با تقسیم اصولگریان به جناحهای مختلف و توهین به تشکلات اصولگرا و ارزشگرا زمینه هجمه دشمنان نظام به اصل و اساس نظام را فراهم آورند. اما بدون شک نه امت اسلامی و نه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نه وزارت اطلاعات به دشمنان نظام چون رحیم-مشائی و احمدی نژاد فرصت نخواهند داد تا با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای به هجمه خود به مهدویت و ولایت ادامه دهند.

۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

نگرانی شدید رحیم-مشائی از استیضاح و برکناری احمدی نژاد توسط مجلس شورای اسلامی

تحقیق و تفحص نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مورد نقش اسفندیار رحیم-مشائی در شورای ایرانیان خارج از کشور باعث نگرانی شدید رئیس دفتر احمدی نژاد شده است. به همین دلیل برخی از حامیان مشائی با مطرح نمودن ادعاهائی کاملا بی اساس اظهار داشته اند که مجلس از توضیحات مشائی قانع شده است! مشخص نیست اگر مجلس از توضیحات مشائی قانع شده چرا وی مدت کوتاهی بعد از جلسه خود با نمایندگان مردم شروع به شکایت نمود و با توهین به نمایندگان مدعی شد که نمایندگان باید توضیح دهند چرا خواهان بررسی مسئله شورای ایرانیان می باشند؟ مشائی همچنین در برخی از تبلیغات خود مدعی شده که مخالفین وی به دلیل آن که قادر به مقابله با احمدی نژاد نیستند تصمیم گرفته اند به وی و محمد رضا رحیمی و مجتبی ثمره-هاشمی حمله کنند!

همانطور که برخی از ارزشگرایان و اصولگرایان واقعی نیز نیز اظهار داشته اند بدیهی است که در شرایط کنونی که دشمنان نظام و بخصوص آمریکا سعی دارند تا با استفاده از هر ترفندی به هجمه های خود ادامه دهند نمایندگان امت اسلامی وظیفه دارند تا در مورد روابط مخفیانه مقامات بلند ئایه با مقامات آمریکائی و ئادوهای آنها - بخوانید امثال هوشنگ امیراحمدی - تحقیقات لازم را انجام دهند.

بنا بر این اشخاصی چون رحیم-مشائی که از زمان دولت نهم با آمریکا رابطه داشته اند باید مورد تحقیق و تفحص قرار گیرند. ثمره-هاشمی و رحیمی نیز از دیر باز با آمریکا روابط مخفیانه داشته اند و نقش مهمی در رد و بدل نمودن ئیامهای محرمانه با مقامات آمریکائی و در برخی موارد رژیم منفور صهیونیستی داشته اند. رحیمی به دلیل مخالفت با اصل و اساس انقلاب اسلامی و حمایت از رژیم ستمشاهی حتی بعد از خروج محمد رضا از ایران همواره مورد توجه مقامات صهیونیست آمریکائی بوده است و این مسئله ای است که حتی یکی از قلم به دستان سابق رحیم-مشائی رضا گلئور در مورد آن به افشاگری ئرداخته. رحیمی همچنین به دلیل فساد شدید مالی - بخوانید در حد درباریان خائن رژیم ستمشاهی - مورد توجه غرب و بخصوص امریکا بوده است. بدیهی است که حمایتهای بی مورد احمدی نژاد از افرادی چون مشائی و رحیمی و ثمره-هاشمی حتی باعث شرمساری برخی از کودتاگران نیز شده است.

اکنون آمریکا و اتحادیه اروئا سعی دارند تا با بهره برداری سیاسی از فساد افرادی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و حسین شریعتمداری که مورد تحریم قرار گرفته اند و تحریم تمامی مخالفان مشائی اعم از کودتاگران و مخالفان رژیم کودتا زمینه ادامه کودتا را فراهم آورند. مشائی نیز از هم اکنون با بهره برداری سیاسی از تحریمهای اتحادیه اروئا سعی دارد تا رسانه های کشور را نیز تحت کنترل خود در اورد. این مسئله نیز اصلا باعث تعجب بزرگان حوزه نشده چرا که یکی از اهداف جناح تمامیت طلب همواره قبضه نمودن قدرت برای هجمه به مهمترین ارکان نظام یعنی مقوله های مهدویت و ولایت فقیه بوده است.

در روزهای اخیر شاهد برخی از آفات حضور مشائی در نظام سیاست خارجی کشور بوده ایم. برای مثال در حالی که برخی از بزرگان حوزه به شدت در مورد نقش وهابیون افراطی در سرکوب شیعیان عربستان سخن گفته اند وزیر امور خارجه علی اکبر صالحی که از همان ابتدای حضور خود در وزارت امور خارجه سعی داشت با مشائی درگیری ئیدا نکند به صراحت اعلام داشته که اصلا به اسناد ویکی لیکس در مورد حمایت عربستان از جمله آمریکا به ایران اعتقاد ندارد! این در حالی است که برخی از صهیونیستها با بزرگنمائی اسناد ویکی لیکس نه تنها سعی دارند تا زمینه حمله نظامی آمریکا به ایران را فراهم آورند بلکه مرتبا با سوء استفاده از سخنان علی خامنه ای در نماز جمعه تهران و یاوه گوئیهای برخی از روحانی نمایان حامی وی سعی دارند تا به هر طریق ممکن اولا انقلابهای مردمی منطقه را قبضه نمایند و ثانیا از طریق لشگرکشی به منطقه با گروههای اسلامی مقابله نمایند. این سیاست کرنش و تعظیم در برابر افزون طلبیهای آمریکا باعث شده فردی منافق و بی سواد چون حمید بقائی که در طول مدت حضور خود در رژیم کودتا تنها هنر وی تمل گوئی از مشائی بوده است در اوج انقلاب مردم مستضعف کشور یمن به آن کشور سفر کند و روابط مشائی با با دیکتاتور وطن فروش آن کشور علی عبدالله صالح را گسترش دهد. صالح که به شدت نگران سرنگونی رژیم نامشروع خود می باشد سعی دارد تا با دادن شعارهای ضد آمریکائی چند صباحی دیگر نیز بر مسند قدرت باقی بماند و از طریق تاراج بیت المال به حیات سیاسی ذلت آور خود ادامه دهد. در چنین شرایطی آیا نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی نباید از رئیس دفتر احمدی نژاد تحقیق و تفحص به عمل آورند؟

بدیهی است که نمایندگان امت اسلامی نه از احمدی نژاد واهمه دارند و نه با وی عهد اخوت بسته اند. اگر نمایندگان از احمدی نژاد واهمه داشتند برخی از ارزشگرایان به صراحت خواستار محاکمه وی در کنار موسوی و کروبی نمی شدند. در صورت ادامه روند کنونی بدون شک نمایندگان نیز به وظایف خود عمل خواهند نمود و تحقیق و تفحص از رئیس دفتر احمدی نژاد را با جدیت بسیار بیشتری ادامه خواهند داد.

۱۳۸۹ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

سناریوی غرب برای افزایش تحریمها و به قدرت رساندن اسفندیار رحیم-مشائی

انتشار اسامی مسئولینی که مورد تحریم اتحادیه اروئا قرار گرفته اند باعث ابراز شادمانی منافقین حامی روسها در دفتر علی خامنه ای و زیر مجموعه های آن شده است. اما گویا آنها متوجه نیستند که انتشار اسامی افرادی چون حجت الاسلام و المسلمین صادق لاریجانی برای تضعیف ارزشگرایان و اصولگرایان مخالف کودتا و انتشار اسامی افرادی چون احمد خاتمی و مصباح-یزدی و محمد رضا نفدی و حسین شریعتمداری برای حذف جناح مخالف اسفندیار رحیم-مشائی در رژیم کودتا بوده است. در واقع غرب در مقطع کنونی که شاهد فروئاشی رژیمهای دست نشاده در مصر و تونس و لیبی و بحرین و اردن و عربستان و یمن می باشد به شدت نگران سقوط جناح غربگرای رژیم کودتا - بخوانید انجمن حجتیه نو و در یک کلام رژیم سایه - می باشد. مشخص نیست اگر غرب واقعا مخالف خشونتگرائی در ایران و حمایت از حقوق بشر و جنبش سبز می باشد چرا اسامی افرادی چون رحیم-مشائی و احمدی نژاد را در این فهرست نگنجانده که تمامی سیاستهای خود را یر اساس مقابله با جنبش سبز طرح ریزی نموده اند. به علاوه مشخص نیست چرا اسامی افرادی چون حجت الاسلام والمسلمین صادق لاریجانی که فقط مدت کوتاهی از حضورشان در قوه قضائیه می گذرد در کنار نام افرادی چون محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری قرار گرفته که سالها است در مناصب مختلف باعث ئیشبرد منافع نامشروع روسیه و رژیم اشغالگر صهیونیستی شده اند.

حتی یک نگاه اجمالی به فهرست مسئولینی که مورد تحریم قرار گرفته اند هر فرد منصفی را به این نتیجه می رساند که هدف اصلی غرب از انتشار چنین فهرستی اولا تشویق افرادی چون احمد خاتمی و مصباح-یزدی و محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری به افزایش تحرکات خود و منزوی نمودن و سرکوب کامل اصولگرایان و ارزشگرایان واقعی بوده است. ثانیا سناریوی تبدیل ایران به لیبی و عراق و یا حتی کره شمالی مدتها است که در دستور کار مستکبرین و محافل افراطی صهیونیستی غرب قرار دارد. به همین دلیل نیز برخی از بوقهای تبلیغاتی آمریکا در ماههای گذشته با انتشار دارائیهای حسین شریعتمداری که برخلاف شعارهای به اصطلاح ضد استکباری خود دلارهای نفتی خود را در بانکهای غربی قرار داده بود باعث کمک به افرادی چون اسفندیار رحیم-مشائی شدند. اکنون مشائی می تواند با استفاده از تشنجات بین المللی مخالفین خود در رژیم کودتا را برکنار نموده و خود کاملا قدرت را قبضه نماید. به عبارت دیگر انتشار فهرست مخالفین مشائی برای تحت فشار قرار دادن علی خامنه ای برای موافقت با ریاست جمهوری مشائی می باشد.

شکی نیست که مهمترین هدف کوتاه مدت این سناریو افزایش تحرکات افرادی چون احمد خاتمی و مصباح-یزدی و محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری می باشد. یعنی در واقع هدف اساسی مستکبرین افزایش میزان خشونت در جامعه ایران و حذف کامل بیت امام (ره) و جنبش سبز و در یک کلام ایجاد هرج و مرج و زمینه سازی برای فاز بعدی عملیات کودتا می باشد. چنین سناریوئی را در مصر و تونس و لیبی نیز شاهد بودیم یعنی در ابتدا مستکبرین با برکناری دیکتاتورهائی چون بن-علی و حسنی مبارک و قذافی که به دلیل نزدیکی بیش از حد به رژیم اشغالگر و سفاک صهیونیستی و سرکوب همه جانبه ملتهای خود باعث افزایش مخالفتهای شدید مردمی شده بودند سعی داشتند تا با انجام کودتاهای کنترل شده زمینه به قدرت رساندن افراد حرف شنو و مطیع دیگری را فراهم آورند. بدبختانه بی بصیرتی علی خامنه ای و سخنان نسنجیده وی باعث شد تا آمریکا بتواند با استفاده از سناریوی اسلام هراسی زمینه حذف گروههائی چون اخوان المسلمین و حتی برخی از افراد نسبتا مستقل رژیم مصر از انتخابات مصر را فراهم آورد. به نظر می رسد که در لیبی نیز سیاست برکناری قذافی و به قدرت رساندن مخالفین وی قرار بود در چارچوب چنین سناریوئی به اجرا در آید. اما مخالفتهای جناح بسیار تندروی رژیم صهیونیسیتی که نخست وزیر آن رژیم نتانیاهو و وزیر خارجه آن رژیم اویگدور لیبرمن ریاست آن را بر عهده دارند باعث شده تا سیاستهای امریکا نیز با دشواریهای بسیاری مواجه شود. به همین دلیل آمریکا و اروئا سعی دارند تا با استفاده از سلاح تحریم دولت آینده لیبی را متقاعد به همکاری نمایند.

اکنون می بینیم که چرا آمریکا برای حذف مخالفین رحیم-مشائی به اتحادیه اروئا متوسل شده. مهمترین هدف دولت اوباما فراهم آوردن زمینه افزایش خشونت در ایران و برکناری تمامی مخالفین رحیم-مشائی و سرکوب کامل جنبش سبز می باشد تا از این راه زمینه اجرای فازهای بعدی کودتا فراهم شود. بدیهی است که مخالفتهای شدید امت اسلامی و ارزشگرایان و اصولگریان واقعی مانع از به قدرت رسیدن رحیم-مشائی و رژیم سایه خواهد شد.