۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

آیا عسگر-اولادی در مورد نقش علی خامنه ای در کودتای احمد کاشانی افشاگری خواهد نمود؟

سخنان حبیب الله عسگر-اولادی در مورد امکان جدا شدنش از حرب موتلفه اسلامی برای گفتن حقایقی مهم در مورد موسوی و کروبی باعث گمانه زنیهای بسیاری شده. به گفته برخی از بزرگان نظام برخی از مراجع تقلید اظهار داشته اند که اکنون زمان آن فرا رسیده تا اطلاع رسانی درست و شفاف در مورد تمام حقایق مربوط به نقش علی خامنه ای در کودتای احمد کاشانی در زمان عملیات کربلا - بخوانید سرنوشت - صورت گیرد. احمد کاشانی با دروغگویی در مورد هدف اصلی این کودتا و حتی تظاهر به حمایت از نظام سعی داشته تا آیت الله هاشمی-رفسنجانی و میر حسین موسوی را متهم به خیانت کند! تعجبی هم ندارد که یکی از بوقهای تبلیغاتی صادق محصولی که مدتها از نوکران حلقه به گوش حزب موسوم به زحمتکشان و باند صهیونیستی سعید امامی بود سخنان سراسر بی اساس احمد کاشانی را منعکس نموده. اما همانطور که برخی از بزرگان نظام اخیرا اظهار داشته اند سران کودتا در آن زمان علی خامنه ای و محمد-تقی مصباح-یزدی بودند و مهمترین هدف آنها هم کودتا بر علیه امام راحل (ره) و وادار نمودن ایشان به کناره گیری از سیاست بود. حبیب الله عسگر-اولادی همچنین از بسیاری از اسرار جواد مادرشاهی که رحیم-مشایی و احمدی نژاد با سوء استفاده از آرشیو محرمانه وی به اخاذی از علی خامنه ای مشغول می باشند آگاهی دارد. شکی نیست که یکی از مهمترین اهداف جواد مادرشاهی در دوران بعد از انقلاب بیرون راندن یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور بود. وی همچنین در مذاکرات محرمانه با آمریکا شرکت داشت و حبیب الله عسگر-اولادی نیز در آن زمان کاملا از تحرکات وی با خبر بود. البته برخی از این مذاکرات با هدف متقاعد نمودن آمریکا به توقف همکاری با صدام صورت گرفتند. اما بدون شک در زمان کودتای احمد کاشانی مهمترین هدف تماسهای محرمانه مصباح-یزدی با آمریکا جلب حمایت آمریکا از کودتا بر علیه امام (ره) و مذاکره برای ئایان دادن به جنگ تحمیلی بود. بدیهی است که در صورت موفقیت طرح کودتا بر علیه امام (ره) ایران مجبور می شد با عراق از موضع ضعف مذاکره کند. مصباح-یزدی که قبل از انقلاب از دشمنان امام راحل (ره) بود در دوران بعد از انقلاب ناگهان به جمع حامیان حسن آیت ئیوست. در واقع هدف وی از حمایت از نظریه ولایت مطلقه فقیه استحاله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و بازگشت به دوران  ستمشاهی  بود. متحجرینی چون مصباح-یزدی در واقع هیچگاه تفاوت میان ولی فقیه و شاه را نمی دانستند و در واقع درک آنها از مقوله ولایت فقیه مانند درک درباریان شاه از نظام ستمشاهی بود. تعجبی هم ندارد که اخیرا احمد خاتمی که از سخنگویان متحجرین مخالف جمهوریت نظام می باشد اظهار داشته که در فقه شیعه به ولی فقیه سلطان و امیر هم می گویند! همانطور که برخی از آیات عظام اظهار داشته اند در جواب وی باید گفت که فقط در اسلام آمریکایی دشمنان روحانی نمای انقلاب اسلامی و امام راحل (ره) چون امثال کاظم شریعتمداری چنین القاب سخیفی به کار برده می شوند

شکی نیست که حبیب الله عسگر-اولادی از بسیاری از اسرار کودتای احمد کاشانی آگاهی دارد و به خوبی می داند که چگونه تمامیت طلبان و دشمنان انقلاب با سوء استفاده از قدرت ئرستی و بی بصیرتی علی خامنه ای موفق به نفوذ در حساسترین مراکز نظام شدند. امید است که وی با سخن گفتن در مورد زوایای ئنهان کودتای احمد کاشانی فریاد مظلومیت امام راحل (ره) را به گوش امت اسلامی برساند   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر