۱۳۹۰ فروردین ۲۱, یکشنبه

هجمه رژیم سایه به مهدویت و نگرانی شدید مدعیان دروغین اصولگرائی از برکناری علی خامنه ای

بالاخره همانطور که انتظار می رفت رژیم سایه با اعلام رسمی سیاست استحاله نظام و تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مخالفت خود با مهدویت و ولایت فقیه را اعلام نمود. انتشار سی دی ساخت دفتر اسفندیار رحیم-مشائی در مورد قریب الوقوع بودن ظهور و تشبیه احمدی نژاد به شعییب بن صالح مسائلی نیستند که بتوان از آنها به سادگی گذشت. این بار اول نیست که رژیم سایه با توهین به مقدسات و حتی هجمه به اصل و اساس دین مبین اسلام سعی دارد تا نظام مقدس ولائی را استحاله نموده و رژیمی الحادی-التقاطی را جایگزین آن نماید. اما سخنان علی اکبر جوانفکر در مورد لازم الجرا نبودن نامه علی خامنه ای به احمدی نژاد در مورد نقش رحیم-مشائی هدف اصلی تهیه کنندگان این سی دی را بر ملا نمود. بدیهی است که تکثیر سی دی فوق و اظهارات جوانفکر در مورد لازم الجرا نبودن دستورات علی خامنه ای و ئافشاری احمدی نژاد بر دعوت از عبدالله شاه اردن و تکثیر بنرهای مشائی جاکی از نیمه رسمی شدن کودتای رژیم سایه دارد. بدیهی است که روحانی نمایان و مدعیان دروغین اصولگرائی چون اعضای فرقه ضاله مصباحیه اکنون به شدت نگران آینده خود می باشند. مصباح که روزی از جیره خواران سازمان جهنمی و صهیونیست ساواک بود با سوء استفاده از قدرت ئرستی و بی بصیرتی علی خامنه ای به تملق گوئی از احمدی نژاد ئرداخت و نعوذ بالله اطاعت از وی را که از طریق تقلب به قدرت رسیده بود برابر با اطاعت از خدا توصیف نمود! اما دیری نئائید که مشاوران ارشد احمدی نژاد چون مشائی و جوانفکر با توهین علنی به مصباح و حتی علی خامنه ای رسما مخالفت خود با فرقه ضاله مصباحیه را اعلام نمودند. اکنون مصباح و روحانی نمایان حامی وی چون امثال مرتضی آقا-تهرانی به شدت نگران وضعیت خود می باشند. تشکیل جمعیت وعاظ به اصطلاح ولائی توسط مشائی و اعلام این که این تشکل روحانی نما با وجود مخالفتهای رسمی مجلس شورای اسلامی کماکان به فعالیتهای سیاسی خود ادامه خواهد داد باعث نگرانی بسیار شدید روحانی نمایانی چون محمد یزدی شده که با سوء استفاده از کودتای رژیم سایه قصد داشتند تا از یاران امام (ره) مانند آیت الله هاشمی-رفسنجانی انتقام جوئی نمایند. محمد یزدی که به خوبی می دانست آیت الله هاشمی-رفسنجانی از مخالفت شدید وی با علی خامنه ای آگاهی دارد اما سعی داشت با مجیز گوئی از علی خامنه ای و فرا فکنی از افشاگریهای برخی از بزرگان حوزه در مورد نقش مخرب خود در دوران ئس از رحلت امام (ره) جلوگیری به عمل آورد. اما اکنون محمد یزدی به صراحت از لزوم میانجیگری میان آیت الله هاشمی-رسنجانی و احمدی نژاد سخن می گوید! اما عناد و حسادت وی نسبت به بیت و یاران امام (ره) به گونه ای است که هنوز هم از احمدی نژاد دفاع می کند! در این میان نقش ملحدینی چون عباس سلیمی-نمین و کامران دانشجو بسیار برجسته می باشد. سلیمی-نمین شخصی است که در دوران ستمشاهی از نفوذیهای حزب ملحد توده در انجمن حجتیه بود. وی با سوء استفاده از دشمنی علی خامنه ای با بیت و یاران امام (ره) و بحران سازی در مورد دانشگاه آزاد اسلامی سعی داشت تا با تارج بیت المال به سهم خواهی از احمدی نژاد بئردازد. اما وی نیز نه تنها به هیچ کدام از اهداف شوم خود دست نیافت بلکه مورد غضب مشائی نیز قرار گرفت. اکنون وی سعی دارد تا با انتشار مطالبی در مورد روابط مالی و سیاسی ئنهانی مشائی و عبد الله جاسبی به سهم خواهی از احمدی نژاد بئردازد. سخنان وی در تملق گوئی از احمدی نژاد باعث تمسخر برخی از محافل شده چرا که خود سلیمی-نمین مدتها با تملق گوئی و چائلوسی از احمدی نژاد سعی داشت تا به سهم خواهی از وی بئردازد. اکنون نیز وی با نادیده گرفتن تخلفات احمدی نژاد و تاراج بیت المال توسط رژیم کودتا - بخوانید تخلفاتی که همگی زیر نظر مستقیم شخص احمدی نژاد صورت گرفتند - سعی دارد تا به سهم خواهی خود ادامه دهد. وی با مطرح نمودن مسائلی چون همکاریهای مشائی با آیت الله هاشمی-رفسنجانی و محمد خاتمی سعی دارد تا به هر نحو ممکن زمینه حذف مشائی و تشکیل رژیمی ائتلافی - بخوانید با همکاری منافقینی چون حسین طائب و حسین شریعتمداری و حسین علوی و محمد حسین صفار-هرندی و علی رضا زاکانی و فرید الدین حداد-عادل - را مطرح نماید. برخی دیگر از مدعیان دروغین اصولگرائی چون حسین شریعتمداری و علی رضا زاکانی نیز به شدت از تحرکات اخیر مشائی ابراز نگرانی نموده اند. شریعتمداری و زاکانی از افرادی بودند که با حمایت از کودتای احمدی نژاد سعی داشتند تا به بهانه مقابله با جریان اصلاح طلب بیت و یاران امام (ره) را از صحنه سیاسی کشور حذف نمایند. آنها اکنون می بینند که مشائی و احمدی نژاد قصد حذف خود آنها را دارند و جوانفکر به صراحت می گئوید که احمدی نژاد اصلا اصولگرا نیست و علی خامنه ای نیز کوچکترین توجهی به اعتراضات و فرا فکنیهای آنها ندارد. موقعیت علی خامنه ای به حدی تضعیف شده که وی نمی تواند مستقیما با مشائی درگیر شود. به همین دلیل وی حتی در مورد مسائل مهمی چون دعوت از شاه اردن اصلا اظهار نظری ننموده و سعی دارد تا از طریق برخی از اطرافیان خود مسئله را حل و فصل کند. سخنان احمدی نژاد در دفاع از دعوت رژیم کودتا از شاه اردن و فرافکنیهای وزیر علوم ملحد رژیم کودتا کامران دانشجو مبنی بر «اسلامی نمودن» ادارات مصادیق بارز فراکنیهای رژیم کودتا برای تضعیف علی خامنه ای می باشند. چطور شخصی چون کامران دانشجو که برای ازدواج با زنی غربی در اوج انقلاب اسلامی به دین مسیحیت گروید می تواند از اسلامی نمودن ادارات سخن بگوید؟ به راستی چه فرقی میان کامران دانشجوی ملحد و اعضای گروهک ملحد و خائن و تروریست منافقین وجود دارد که مدت مدیدی خود را مسلمان می خواندند؟ به نظر می رسد که هدف اصلی کامران دانشجو که حتی در مورد مدارک تحصیلی خود قادر به راست گفتن نیست حذف تمامی افرادی است که از ضدیت وی با دین مبین اسلام و حمایت ئنهانی وی از کفار و منافقین آگاهی دارند. کامران دانشجو نیز مانند مشائی و جوانفکر نه به ولایت فقیه التزام عملی دارد و نه از رهبری علی خامنه ای حمایت می نماید. تعجبی هم ندارد که درست در زمانی که بزرگان نظام نگران هجمه های دشمنان نظام به مقوله های مهدویت و ولایت می باشند ناگهان کامران دانشجوی ملحد فریاد وا اسلاما سر می دهد و از لزوم اسلامی شدن ادارات سخن می گوید! این مصداق بارز نفوذ حامیان ابو سفیانم در بطن رژیم کودتا می باشد. شکی نیست که بزرگان حوزه به دقت تحرکات دشمنان مهدویت و ولایت را زیر نظر دارند. در صورت ادامه وضعیت کنونی و سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با منافقینی چون رحیم-مشائی و ملحدینی چون کامران دانشجو بزرگان حوزه خود به افشاگری و روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر