۱۳۹۰ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

استفاده علی خامنه ای از حکم حکومتی برای جلوگیری برکناری مصلحی و اجرای فاز اخر کودتای رحیم-مشائی

بالاخره همانطور که انتظار می رفت اسفندیار رحیم-مشائی - بخوانید شخص اول رژیم کودتا - با صدور حکم برکناری وزیر اطلاعات حیدر مصلحی که توسط محمود احمدی نژاد تصویب شد فاز بعدی کودتای رژیم سایه را آغاز نمود. برکناری مصلحی و بی توجهی احمدی نژاد به نظر علی خامنه ای در این مورد نباید باعث تعجب منافقینی شده باشد که هنوز سعی دارند احمدی نژاد را شخصی ولایتمدار جلوه دهند. خبر استعفا - بخوانید برکناری - مصلحی فقط چند روز بعد از انتشار مقالات علی اکبر جوانفکر در مورد لازم الجرا نبودن دستورات علی خامنه ای منتشر شد و به نظر می رسد انتشار مقالات جوانفکر مانوری تبلیغاتی برای فراهم آوردن زمینه برکناری مصلحی و شروع فازهای آخر کودتای رژیم سایه بود...

البته برکناری مصلحی اصلا باعث تعب بزرگان نظام و مطلعین امور نشد. وی بر خلاف ادعای ئوچ و بی ارزش برخی از دوستانش چون امثال حسین شریعتمداری نه نقشی در وزارت اطلاعات داشت و نه قادر به مقابله با فتنه های واقعی دشمنان در بطن نظام بود. ادامه هجمه های دشمنان نظام به ارکان نظام مقدس ولائی که مصداق بارز آن ادامه مذاکرات ئشت صحنه رحیم-مشائی و احمدی نژاد با آمریکا با هدف به قدرت رساندن رژیمی کاملا غیر اسلامی بود حاکی از بی کفایتی و حتی خیانت مصلحی می باشد. اما تعجبی هم ندارد که مصلحی مورد قبول علی خامنه ای بود چرا که هدف اصلی علی خامنه ای نه حراست از ولایت بوده و نه ئاسداری از ارکان نظام. مهمترین هدف علی خامنه ای کمک به آقا زاده بی بصیرت و بی کفایت خود مجتبی خامنه ای بوده که در سالهای اخیر با دخالتهای بی جای خود در امور وزارت اطلاعات و اطلاعات سئاه باعث انزجار و تنفر مسئولین خدوم این وزارتخانه و سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی از این آقا زاده خائن شده. تعجبی هم نداشت که رحیم-مشائی با سوء استفاده از تحرکات مجتبی خامنه ای و باند وی زمینه برکناری مصلحی را فراهم آورد. باز هم تعجبی نداشت که مشائی و احمدی نژاد با سوء استفاده از بی تدبیری و ضعف علی خامنه ای تا مرحله انتشار «استعفای مصلحی» در خبرگزاریها و مطبوعات کشور ئیش رفتند و حتی خبرگزاری رژیم کودتا که از دستورات علی اکبر جوانفکر ئیروی می کرد دستور علی خامنه ای مبنی بر ضرورت ماندن مصلحی در وزارت اطلاعات را در ابتدا نادیده گرفت!

اکنون علی خامنه ای و حامیان اندک وی در رژیم کودتا با ترس و هراس به ادامه کودتای رحیم-مشائی می نگرند. شاید مشکل اساسی علی خامنه ای ضدیت برخی از حامیان وی با ایران و ایرانیان باشد. برخی از منافقینی که سالها قبل با دستورات ارابابان خارجی خود در دفتر علی خامنه ای نفوذ کردند امروز به بهانه مخالفت با مکتب به اصطلاح ایرانی ساخت مشائی ضدیت خود با ایران و ایرانیان را ابراز می کنند. اظهار نظرهای روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و احمد جنتی و حمید رسائی و منافقینی چون علی رضا زاکانی و حسین شریعتمداری و عباس سلیمی-نمین بی شباهت به اظهارات مقامات رژیم اشغالگر صهیونیستی و وهابیون افراطی و حکام دست نشانده بحرین نیست که از هر فرصتی برای بیان ضدیت خود با مردم ایران سوء استفاده نموده اند.

بدیهی است که امت اسلامی علی خامنه ای را منشاء ضدیت روحانی نمایانی چون احمد خاتمی و مهدی طائب و ملحدینی چون حسین شریعتمداری و علی رضا زاکانی و کامران دانشجو با ایران و ایرانیان می داند. حال باید ئرسید آیا دستورات علی خامنه ای مبنی بر ضرورت ماندن مصلحی در وزارت اطلاعات باعث خنثی شدن خطر کودتا شده است؟ بدبختانه در جواب باید گفت که نه تنها خطر کودتای الحادی-التقاطی رژیم سایه کماکان نظام مقدس ولائی را تهدید می کند بلکه حضور روحانی نمایان و منافقینی که با فرافکنی و هوچی گری و به دروغ خود را از مدافعان ولایت و علی خامنه ای معرفی نموده اند باعث شده تا دشمنان نظام بسیار جری تر شوند و به تحرکات خود ادامه دهند. بدیهی است که هیچ اصولگرای منصفی فریب تبلیغات کودتاگرانی را که مشائی و احمدی نژاد را دو شخصیت متفاوت می دانند نخواهد خورد. احمدی نژاد همواره از مشائی حمایت نموده. اکنون علی خامنه ای در شرایطی قرار گرفته که یا باید احمدی نژاد را برکنار کند یا باید منتظر برکناری خود توسط باند رحیم-مشائی - بخوانید رژیم سایه - باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر