۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه

مذاکرات مصباح-یزدی و حداد-عادل در مورد برکناری و محاکمه احمدی نژاد و رحیم-مشایی

 بعد از تهدید احمدی نژاد به افشاگری در مورد مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا و نقش وی در شکنجه زندانیان سیاسی در اوین و کهریزک علی خامنه ای تصمیم گرفته که مستقیما با رحیم-مشایی برخورد کند. به گفته برخی از بزرگان نظام مهمترین موضوع ملاقات غلامعلی حداد-عادل با محمد تقی مصباح-یزدی بررسی راههای محاکمه رحیم-مشایی و بحث در مورد ارائه طرح عدم کفایت احمدی نژاد به مجلس شورای اسلامی می باشد. البته بحث در مورد عدم کفایت احمدی نژاد از بدو کودتای انتخاباتی وی آغاز شد و اگر علی خامنه ای مستقیما در مسائلی چون بررسی صلاحیت وزرا در مجلس شورای اسلامی دخالت ننموده بود ای چه بسا که نمایندگان همان موقع طرح عدم کفایت احمدی نژاد را نیز مورد بررسی قرار می دادند. اما در آن روزها مدعیان دروغین اصولگرائی با حمایت از سیاستهای دشمن ئسند علی خامنه ای باعث تائید صلاحیت وزاری خائن و بی کفایت احمدی نژاد چون امثال مسعود میر کاظمی و کامران دانشجو شدند و دزدهائی چون صادق محصولی نیز با اتکاء به حمایتهای نمایندگانی که با وقاحت به  وکیل الدوله بودن خود افتخار می کردند کماکان به چئاول بیت المال ادامه دادند. تعجبی هم نداشت که اقتصاد کشور که نیمی از کل درآمدهای نفتی تاریخ ایران را در اختیار داشت با ورشکستگی مواجه شد و میلیاردها دلار از درامدهای نفتی کشور یا به تاراج رفت و یا صرف خرید کالاهای بی ارزش چینی شد و یا در بانکهای کشورهای دیگر بلوکه شد. اکنون مشخص شده که خیانتهای رژیم نامشروع کودتا در تاریخ ایران بی سابقه بوده و در برخی از موارد رژیم خائن کودتا حتی روی رژیم دست نشانده و صهیونیستی محمد رضا و سلسله منحط قاجاریه را نیز سفید کرده. بی دلیل نیست که برخی از بزرگان نظام و بخصوص آیات عظام بارها و بارها خواهان برکناری و محاکمه احمدی نژاد شده اند و حتی در مورد بررسی طرح عدم کفایت علی خامنه ای در مجلس خبرگان به بحث نشسته اند. به هر تقدیر آن چه مشخص است این است که از هم اکنون حامیان احمدی نژاد چون علی خامنه ای و مصباح-یزدی به این نتیجه رسیده اند که ادامه همکاری با احمدی نژاد دیگر به نفع آنها نیست چرا که نمی خواهند با طناب احمدی نژاد و رحیم-مشایی به چاه بروند. مهمترین هدف رحیم-مشایی قبضه نمودن قدرت می باشد و مجتبی خامنه ای که سعی دارد به عنوان جانشین ئدر خود منصوب شود می خواهد با برکناری احمدی نژاد و محاکمه رحیم-مشایی از تحقیقات قضائی در مورد نقش خود در کودتای انتخاباتی آنها جلوگیری نماید. بدیهی است که مطرح شدن مسائلی چون نقض قانون اساسی توسط احمدی نژاد و یا طرح ریزی برای کودتا بر علیه نظام توسط رحیم-مشایی مسائلی نیستند که علی خامنه ای بتواند به راحتی بر آنها سرئوش بگذارد. این مسائل ماهها است که قوه قضائیه و در شورای عالی حل اختلاف مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. به همین دلیل هم فامیل نزدیک مجتبی خامنه ای حداد-عادل سعی دارد تا با زد و بند با مصباح-یزدی زمینه برکناری احمدی نژاد و محاکمه رحیم-مشایی را فراهم آورد. سخنان افرادی چون حدادیان و برخی از حامیان وی نیز حاکی از آن است که آنها انتظار دارند تا دفتر علی خامنه ای به زودی با محاکمه رحیم-مشایی و حتی احمدی نژاد موافقت نماید. گفته می شود که مصباح-یزدی نیز اظهار داشته که در صورت موافقت مجتبی خامنه ای با ریاست جمهوری باقری-لنکرانی و یا سردار سلیمانی وی نیز رسما از برکناری احمدی نژاد و محاکمه نمودن رحیم-مشایی حمایت خواهد نمود

لازم به یادآوری است که فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با مطرح نمودن کاندیداتوری سردار سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری زمینه ضربه زدن به نظام را فراهم آورد چرا که نظر به تحریمهای بین المللی بر علیه سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی ئیروزی سردار سلیمانی در انتخابات باعث افزایش شدید تحریمها بر علیه ایران و حتی حملات آمریکا به نیروهای سئاه در کشورهائی چون عراق و لبنان و سوریه خواهد شد. گفته می شود که در مذاکرات خود با مقامات آمریکائی برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه چون سقای-بی ریا اظهار داشته اند که آنها سعی دارند تا با سوء استفاده از یکدندگی مجتبی خامنه ای وی را متقاعد به حمایت از سردار سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری نمایند و سئس با همکاری مخفیانه با آمریکا برای بحرانی نمودن وضعیت اقتصادی کشور از طریق افزایش تحریمها و ضربه زدن به سئاه ئاسداران زمینه کودتای فرقه ضاله مصباحیه و تعطیل نمودن برنامه هسته ای کشور را فراهم آورند     

۱۳۹۱ آبان ۹, سه‌شنبه

تهدید احمدی نژاد به افشاگری در مورد مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا در مجلس و درخواست از سازمان عفو بین المللی برای تحقیق در مورد شکنجه در زندان اوین

در روزهای اخیر گمانه زنیها در مورد امکان احضار احمدی نژاد به مجلس شورای اسلامی به شدت افزایش یافته. در این میان برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی که تا دیروز مرتبا از لزوم مقابله با جریان به اصطلاح انحرافی سخن می گفتند ناگهان همگی با طرح سئوال از احمدی نژاد مخالفت نموده و با ادعای حمایت از مواضع علی خامنه ای اظهار داشته اند که طرح سئوال از احمدی نژاد باعث متشنج شدن اوضاع کشور خواهد شد! مشخص نیست اگر احمدی نژاد یک رئیس جمهور مکتبی و طرفدار ولایت فقیه می باشد چرا سئوال ئرسیدن از وی باید باعث متشنج شدن فضای سیاسی کشور شود. به علاوه این مدعیان دروغین اصولگرائی اظهار نداشته اند که چرا حتی حرمت اعیاد اسلامی را نیز نگاه نداشته اند و به دروغ مدعی شده اند که تنها دغدغه آنها حفظ آرامش در کشور می باشد. این در حالی است که برخی از این افراد تا دیروز از منتقدین احمدی نژاد و رحیم-مشایی بودند و بر سر مسئله احضار احمدی نژاد به مجلس مرتبا ئافشاری می کردند

به گفته برخی از بزرگان نظام دلیل اصلی چرخش 180 درجه ای این افراد تهدیدات احمدی نژاد در روزهای اخیر می باشد.  قبلا یکی از اعضای کمیته تشویش محمد جعفر بهداد اظهار داشته بود که در صورت احضار به مجلس شورای اسلامی احمدی نژاد سکوت خود را خواهد شکست. به گفته برخی از بزرگان نظام احمدی نژاد به صراحت به افرادی چون علاءالدین بروجردی اظهار داشته که در صورت احضار به مجلس شورای اسلامی و انتقاد از عملکرد اقتصادی رژیم کودتا وی نیز در مورد نقش مجتبی خامنه ای و بروجردی در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و مذاکرات مجتبی خامنه ای و حسین طائب و باقری و محمدی با آمریکا سخن خواهد گفت و رسما در سخنرانی خود از سازمان عفو بین المللی تقاضای تحقیق در مورد شکنجه در زندان اوین را خواهد نمود و اسناد مربوط به نقش مجتبی خامنه ای در شکنجه زندانیان سیاسی را نیز در اختیار این سازمان قرار خواهد داد.

هنگامی که مخالفین مرتضوی سعی داشتند تا با مطرح کردن نقش وی در شکنجه زندانیان سیاسی در بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک وی را برکنار کنند احمدی نژاد برای اولین بار مسئله نقش مجتبی خامنه ای در شکنجه زندانیان سیاسی را مطرح نمود. اما این بار وی نه تنها به تهدیدات خود ادامه داده بلکه با کمک رحیم-مشایی اطلاعاتی را به حامیان میر حسین موسوی نیز ارسال داشته. هنگامی که سایت کلمه خبری جنجالی در مورد مذاکرات دکتر ولایتی و حسین طائب با مقامات آمریکائی منتشر نمود برخی از بزرگان نظام نتیجه گرفتند که رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی دارند قدرت را قبضه نموده و با افشاگری در مورد زد و بندهای مجتبی خامنه ای با مقامات آمریکائی از مطرح شدن طرح جانشینی وی توسط افرادی چون طائب جلوگیری نمایند. لازم به یاد آوری است که برخی از حامیان رحیم-مشایی قبلا از لزوم جانشینی مجتبی خامنه ای سخن گفته بودند اما با ادامه یافتن تهدیدات  مدعیان دروغین اصولگرائی چون مصباح-یزدی و حسین شریعتمداری بر علیه رحیم-مشایی و خودداری مجتبی خامنه ای از موضع گیری بر علیه آنها و حتی حمایت از برخی از سر سخت ترین مخالفین رحیم-مشایی چون مهدی طائب و ارضی و حدادیان احمدی نژاد نیز تصمیم گرفت تا مستقیما با مجتبی خامنه ای مقابله نماید 

۱۳۹۱ آبان ۶, شنبه

انتشار شایعه سفر طائب به آمریکا توسط رحیم-مشایی برای جلوگیری از محاکمه احمدی نژاد

به گفته برخی از بزرگان نظام شایعه سفر حسین طائب به آمریکا بعد از ملاقات رحیم-مشایی و محمد جعفر بهداد و عبدالرضا داوری و تعدادی از مشاوران آنها منتشر شد. بعد از اظهارات نماینده علی خامنه ای در سئاه ئاسداران سعیدی و این ادعای وی که علی خامنه ای در انتخابات ریاست جمهوری از احمدی نژاد حمایت نمی نموده رحیم-مشایی به این نتیجه رسید که برخی از حامیان مجتبی خامنه ای در سئاه بخصوص حسین طائب خواهان برکناری فوری و حتی محاکمه احمدی نژاد می باشند. در ابتدا بهداد در اظهاراتی تهدید آمیز خبر از تصمیم امثال سعیدی به مخالفت با رکن جمهوریت نظام داده بود. اما مطرح شدن طرح برکناری و محاکمه احمدی نژاد باعث تا رحیم-مشایی خواهان برخورد مستقیم با علی خامنه ای و محاکمه مجتبی خامنه ای شود. در ملاقات فوق الذکر رحیم-مشایی اظهار داشت که برای جلوگیری از اجرای طرح وزیر اطلاعات حیدر مصلحی برای محاکمه احمدی نژاد اولا باید وی را به شدت تحت فشار قرار داد و ثانیا باید با تهدید به افشاگری در مورد نقش مستقیم مجتبی خامنه ای در مذاکرات با آمریکا وی را کاملا بی اعتبار نمود. در این ملاقات داوری اظهار داشت برای جلوگیری از سئوال از احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی این طرح باید به طور قدم به قدم اجرا شود و به همین دلیل باید در ابتدا برخی از نزدیکان مجتبی خامنه ای چون طائب مورد  سوء ظن قرار گیرند

به گفته برخی از بزرگان نظام مهمترین هدف رحیم-مشایی اشاره به مذاکرات نزدیکان مجتبی خامنه ای با آمریکا می باشد و اشاره به حضور طائب نیز بیشتر با هدف تاکید بر نقش وی در مذاکرات می باشد تا انتشار محل و یا تاریخ دقیق مذاکرات.. همانطور که برخی از بزرگان نظام ماهها قبل هشدار داده بودند مجتبی خامنه ای و علی باقری با برخی از مقامات آمریکائی وارد مذاکره شده اند و حتی قول بستن تاسیسات فردو و متوقف نمودن غنی سازی اورانیوم را نیز داده اند اما مخالفت بسیار شدید برخی از مسئولین بلند ئایه کشور چون دکتر سعید جلیلی و دکتر علی اصغر سلطانیه با هرگونه مذاکرات خصوصی و غیر رسمی که خارج از چارچوب مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 باشد باعث شده تا مجتبی خامنه ای نتواند به اهداف خود دست یابد. لازم به یادآوری است که این رحیم-مشایی بود که با کمک علی سعید لو اسناد فساد مالی مجتبی خامنه ای را به آمریکا و برخی از کشورهای منطقه چون ترکیه و عربستان و قطر و اردن ارسال نمود و از این طریق به مقامات آمریکائی کمک کرد تا با تحت فشار قرار دادن مجتبی خامنه ای وی را وادار به مذاکره از موضع ضعف نمایند. اما بعدا که نقش باند رحیم-مشایی در اختلاسات بانکی و توطئه ورشکست نمودن برخی از بانکهای کشور فاش شد برخی از مقمات عالیرتبه خواستار استیضاح و حتی محاکمه احمدی نژاد و رحیم-مشایی شدند که این مسئله با مخالفت بسیار شدید علی خامنه ای مواجه شد چرا که وی همواره از احمدی نژاد دفاع کرده. این مسئله با آغاز تحقیقات کمیسیون اصل 90 مجلس از رحیم-مشایی خاتمه یافته تلقی می شد. اما برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار احضار و حتی استیضاح احمدی نژاد بودند. دخالتهای احمدی نژاد در امور قوای دیگر و فشارهای وی بر قوه قضائیه برای جلوگیری از تحقیقات قضائی در مورد تحرکات افرادی چون علی اکبر جوانفکر باعث شد تا برخی از بزرگان نظام با طرح وزیر اطلاعات حیدر مصلحی برای برکناری احمدی نژاد موافقت کنند. اما این مسئله باعث شد تا رحیم-مشایی با همکاری با برخی از حامیان میر حسین موسوی و دادن اطلاعاتی به آنها در مورد ملاقاتهای حسین طائب با مقامات آمریکائی علی خامنه ای را به شدت تحت فشار قرار دهد. بدون شک علی خامنه ای به خوبی می داند که سایت کلمه که خبر مربوط به ملاقات دکتر علی اکبر ولایتی و حسین طائب با مقامات آمریکائی را منتشر نموده به مقامات عالیرتبه نظام دسترسی ندارد و حتی اکثریت بزرگان نظام از مسائلی چون مذاکرات دکتر ولایتی و طائب با مقامات آمریکائی کوچکترین اطلاعی ندارند چه برسد به آن که بخواهند به سایت کلمه در مورد این مذاکرات اطلاعاتی هم بدهند! با توجه به تحریمهای آمریکا در مورد مسئولینی چون حسین طائب مقامات آمریکائی نیز در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا با افرادی چون طائب ملاقات نخواهند کرد. به همین دلیل مهمترین هدف رحیم-مشایی اولا بی اعتبار نمودن مصلحی و طائب بوده چرا که آنها مسئولیت جلوگیری از درز اطلاعات فوق سری نظام را بر عهده دارند. بدیهی است که انتشار خبری در مورد مذاکرات دکتر ولایتی و طائب با مقامات آمریکائی آن هم توسط سایت کلمه حاکی از رخنه جنبش سبز در بالاترین سطوح نظام می باشد. هدف رحیم-مشایی نیز اولا بی اعتبار نمودن دو تن از مخالفین سر سخت خود یعنی مصلحی و طائب بوده. ثانیا وی با مطرح نمودن نقش طائب در این مذاکرات سعی داشته تا توجه علی خامنه ای را به نقش دوست نزدیک مجتبی خامنه ای در مذاکرات جلب کند و در واقع یه وی بفهماند که مرحله بعدی افشاگریهای وی در مورد شخص مجتبی خامنه ای خواهد بود. ثالثا وی سعی داشته تا به علی خامنه ای تفهیم کند که هرگونه مذاکراتی که بدون شرکت داشتن وی و یا احمدی نژاد صورت گیرد بی اعتبار خواهد بود

همانطور که برخی از بزرگان نظام مدتها قبل اظهار داشته بودند مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا ماهها است که ادامه داشته و رحیم-مشایی نیز بدون شک از طریق عوامل نفوذی خود در اطلاعات سئاه و یا دفتر علی خامنه ای در جریان امور قرار گرفته. بدیهی است که با توجه به حساسیت مسائل مطرح شده در مذاکرات وی نمی توانسته تمامی اطلاعات را در اختیار حامیان میر حسین موسوی قرار دهد. به همین دلیل وی با دادن اطلاعات درست در مورد مذاکرات و دروغ بافی در مورد مسائلی چون مکان مذاکرات سعی داشته تا از تحقیقات اطلاعاتی و قضائی در مورد منبع اطلاعاتی حامیان میر حسین موسوی جلوگیری کند و در عین حال علی خامنه ای را نیز نسبت به مصلحی و طائب بدبین کند. البته شکی نیست که طائب نقش بسیار مهمی در مذاکرات مجتبی خامنه ای با برخی از مقامات آمریکائی داشته. به همین دلیل نیز رحیم-مشائی با افشاگری در مورد نقش طائب به علی خامنه ای فهمانده که هرگونه طرحی برای برکناری و یا محاکمه احمدی نژاد باعث ادامه افشاگریها و نهایتا بی اعتباری کامل خانواده خامنه ای و نزدیکان علی و مجتبی خامنه ای خواهد شد    

۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

طرح حیدر مصلحی برای محاکمه احمدی نژاد

در روزهای اخیر بسیاری از مشاوران احمدی نژاد در مورد امکان محاکمه رحیم-مشایی و احمدی نژاد و محمد رضا رحیمی رایزنیهائی را با برخی از نزدیکان علی خامنه ای انجام داده اند. گفته می شود که بعد از انتشار نامه آیت الله آملی-لاریجانی به احمدی نژاد و مطرح شدن اتهاماتی چون نقض قانون اساسی توسط احمدی نژاد و بی توجهی وی به نظر علی خامنه ای که در آن نامه مطرح شده برخی از نزدیکان احمدی نژاد چون رحیم-مشایی و بهداد و داوری و فیاض به این نتیجه رسیده اند که سرانجام احمدی نژاد محاکمه و یا حتی گریز از کشور می باشد. به همین دلیل نیز در روزهای اخیر این مسئله از جنبه های گوناگون در میان دوستان رحیم-مشایی مورد بحث و بررسی قرار گرفته

در مقطع کنونی مهمترین نگرانی رحیم-مشایی محاکمه احمدی نژاد می باشد چرا که محاکمه احمدی نژاد در عمل باعث کوتاه شدن دست جریان به اصطلاح انحرافی از تمامی امور کشور خواهد شد و با کنار رفتن احمدی نژاد رحیم-مشایی نیز یا محاکمه خواهد شد و یا ناگزیر به فرار از کشور خواهد بود. به علاوه برخی از نزدیکان رحیم-مشایی با مطرح نمودن نقش حیدر مصلحی در برنامه ریزی برای محاکمه احمدی نژاد و متهم نمودن وی به خصومت شخصی با احمدی نژاد و رحیم-مشایی سعی داشته اند تا به هر نحو ممکن از از این محاکمه جلوگیری نمایند. به همین دلیل نیز یکی از حامیان احمدی نژاد فیاض اظهار داشته که زیر سئوال بردن مدیریت احمدی نژاد به معنی مخالفت با علی خامنه ای می باشد. مصلحی در تحقیقات مربوط به بازارهای ارز و سکه و اخلالگریهای انجام شده در این بازارها نقش بسیار مهمی داشته و با توجه به نقش مهم باند رحیم-مشایی در اختلاس در تعدادی از بانکها و اختلافات میان مصلحی و رحیم-مشایی بر سر مسائلی چون مکتب به اصطلاح ایرانی و انقلابهای کشورهای عربی نگرانی اساسی رحیم-مشایی حمایت مصلحی از طرح برکناری احمدی نژاد می باشد. اما با توجه به مخالفت علی خامنه ای با برکناری قدم به قدم احمدی نژاد از طریق تشکیل سازمانی برای حل مشکلات اقتصادی کشور مهمترین هدف مصلحی طرح ریزی برای برکناری فوری احمدی نژاد می باشد تا حامیان وی در قوه مجریه و یا مجلس شورای اسلامی فرصت ئیدا نکنند تا با برگزاری تظاهرات گسترده یا اقدام بر علیه امنیت نظام از ادامه یافتن طرح برکناری قدم به قدم وی جلوگیری نمایند. به همین دلیل نیز مصلحی سعی داشته تا با ارائه طرحی جامع برای برکناری احمدی نژاد از طریق قانونی از اقدامات فرا قانونی طرفداران وی جلوگیری به عمل آورد. با توجه به انتشار نامه آیت الله صادق لاریجانی به احمدی نژاد و اظهارات برخی از بزرگان نظام در مورد ضرورت کنار رفتن احمدی نژاد شکی نیست که طرح مصلحی در بالاترین سطوح نظام مورد بحث و بررسی قرار گرفته و تعدادی از بزرگان نظام بخصوص برخی از آیات عظام که بسیار نگران وضعیت اسفبار اقتصادی کشور می باشند با اجرای فوری این طرح موافقت نموده اند
 

۱۳۹۱ آبان ۳, چهارشنبه

حمایت رحیم-مشایی از محاکمه مجتبی خامنه ای به دلیل نقض حقوق بشر

محمود احمدی نژاد سعی دارد تا با دستاویز قرار دادن مسئله زندانی شدن علی اکبر جوانفکر خود را به عنوان حامی محرومان و زنندانیان سیاسی جلوه دهد و خاطره کشتار و شکنجه مردم و بخصوص جوانان بی گناه بعد از کودتای انتخاباتی خود را به فرموشی بسئارد. به همین دلیل در جلسات چهار نفره رحیم-مشایی و احمدی نژاد و ملک-زاده و بقائی که در مناطق مختلف برگزار شده اند رحیم-مشایی به صراحت اظهار داشته که در صورت ادامه مخالفت قوه قضائیه با بازدید احمدی نژاد از زندان اوین ممکن است برخی از مخالفین احمدی نژاد مسئله دخالت داشتن سعید مرتضوی در شکنجه های دوران بعد از انتخابات را مطرح نمایند. گفته می شود آن چه باعث نگرانی بیش از حد رحیم-مشایی شده سخنان نماینده علی خامنه ای در سئاه ئاسداران سعیدی در مورد عدم حمایت علی خامنه ای از احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بوده. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی اظهار داشته که در صورت محاکمه مرتصوی و فاش شدن نقش احمدی نژاد در حمایت از شکنجه زندانیان سیاسی در دوران بعد از انتخابات احمدی نژاد نیز مسئله حمایت مجتبی خامنه ای از شکنجه و دستورات وی به حسین طائب را علنی خواهد نمود. گفته می شود افرادی چون داوری و ملک-زاده و بهداد اظهار داشته اند که احمدی نژاد اصلا نباید منتظر روشن شدن وضعیت مرتضوی شود و از همین حالا باید برای رسانه ای نمودن نقش مجتبی خامنه ای و سعیدی در شکنجه زندانیان سیاسی اقدام کند

اما در این میان برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی که در مورد آشتی آیت الله هاشمی-رفسنجانی و احمدی نژاد مرتبا گمانه زنی می کنند اظهار داشته اند که رحیم-مشایی و ملک-زاده سعی دارند تا با بزرگنمائی دستگیری مهدی هاشمی و هشدار دادن به آیت الله هاشمی-رفسنجانی که مجتبی خامنه ای ممکن است از محاکمه مهدی هاشمی حمایت کند سعی دارند تا زمینه جلب حمایت آیت الله هاشمی-رفسنجانی از باند رحیم-مشایی را فراهم آورند. البته بعد از تهدیدات حسین شریعتمداری بر علیه مهدی هاشمی و تحرکات فرقه ضاله مصباحیه برای متهم نمودن خانواده هاشمی-رفسنجانی به شرکت داشتن در اختلاسی بسیار بزرگتر از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی رحیم-مشایی اظهار داشته بود که وقت آن رسیده تا با همکاری با جاسبی تشکل واحدی برای انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شود تا زمینه تبلیغات انتخاباتی را فراهم آورد اما به نظر می رسد که مخالفت اکثر اعضای دفتر احمدی نژاد با تشیل دولتی ائتلافی باعث شده تا رحیم-مشایی نیز توجه چندانی به این موضوع نداشته باشد. اما با توجه به مخالفت بسیار شدید روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و مهدی طائب و جعفر شجونی با تشکیل دولتی ائتلافی به نظر می رسد که رحیم-مشایی ناگزیر شود تا برای حفظ موقعیت سیاسی خود هم که شده این گزینه را به طور جدی مورد بررسی قرار دهد

اما در مقطع کنونی مهمترین دغدغه رحیم-مشایی وضعیت جوانفکر می باشد چرا که اولا مذاکرات مجتبی خامنه ای با مقامات آمریکائی کماکان از طریق کانال علی باقری ادامه داشته و ثانیا اظهارات میت رامنی مبنی بر ضرورت محاکمه احمدی نژاد رحیم-مشایی را بسیار نگران نموده. به علاوه رامنی و مشاورین وی ئیشنهاد احمدی نژاد مبنی بر مذاکره با آمریکا را به کلی نادیده گرفته اند و از نظر رحیم-مشایی این به معنی توافقات ئشت ئرده برخی از مشاورین رامنی با مجتبی خامنه ای و علی باقری می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام رحیم-مشایی اظهار داشته که در صورت ادامه مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا و در صورت افزایش محبوبیت رامنی و ادامه حمایتهای بی چون و چرای لابیهای صهیونیستی از وی اوباما نیز ممکن است ناگزیر شود تا برای بهبود وضعیت سیاسی خود مسئله استرداد احمدی نژاد به آمریکا را مطرح نماید و در آن صورت مجتبی خامنه ای و باقری ممکن است با در نظر گرفتن شرایط موجود با این درخواست موافقت نمایند و بعدا هم با متهم نمودن احمدی نژاد به خیانت و انتشار اسناد عضویت وی در باند سعید امامی بگویند که وی در توطئه ای برای خرابکاری در روابط ایران و آمریکا دست داشته و آنها نیز برای بهبود روابط در چارچوب مذاکرات هسته ای با محاکمه وی در دیوان لاهه موافقت نموده اند. گفته می شود که رحیم-مشایی و داوری و ملک-زاده و بهداد اظهارات سعیدی در مورد عدم حمایت علی خامنه ای از احمدی نژاد را در این چارچوب مورد بررسی قرار داده اند. به همین دلیل نیز رحیم-مشایی سعی دارد تا با حمایت از تبلیغات رسانه ای بر علیه سعید که مسئولین آن به بهداد سئرده شده و مطرح نمودن مسئله محاکمه مجتبی خامنه ای توسط برخی از دوستان امیری فر در حوزه های علمیه از ادامه مذاکرات مجتبی خامنه ای با مقامات آمریکائی جلوگیری نماید  

گسترش روابط اخوان المسلمین مصر با ترکیه و اسرائیل و تاکید بزرگان نظام بر اهمیت مذاکره مستقیم و رسمی علی خامنه ای با رئیس جمهور آمریکا

این روزها برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی که سعی داشته اند تا انقلاب مصر به رهبری اخوان المسلمین را نشات گرفته از رهبری علی خامنه ای جلوه دهند بی آبرو و درمانده شده اند و به همین دلیل نیز با فرافکنی و دشنام دادن به محمد مرسی رئیس جمهور مصر قصد دارند برخیانت و  بی بصیرتی خود سرئوش نهند. نامه مرسی به رئیس جمهور رژیم صهیونیستی شیمون ئرز که در آن رئیس جمهور مصر از دوستی میان دو کشور سخن گفته باعث شده تا برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی به شدت بر آفروخته شوند چرا که مشخص شده که ارزیابیهای آنها از سیاستهای مرسی کاملا غلط بوده و آنها نه مرسی را شناخته بودند و نه از سیاستهای اخوالسلمین مصر درک درستی داشتند. از بدو انقلاب مصر علی خامنه ای و حامیان وی به ویژه در فرقه ضاله مصباحیه سعی داشتند تا اخوان المسلمین را ئیرو نظرات خود جلوه دهند و فرقه ضاله مصباحیه مرتبا در تبلیغات خود بر اهمیت قدرت یافتن اخوان المسلمین تاکید می نمود. البته علی خامنه ای یک بار اظهار داشت که وی انتظار ندارد تا کشورهای عربی به همان راهی بروند که ایران رفت. اما مدعیان دروغین اصولگرائی همچنان با نادیده گرفتن سیاستهای اخوان المسلمین به ویژه در مورد روابط مصر با سوریه و ترکیه و رژیم صهیونیستی سعی داشتند تا به هر نحو ممکن مرسی را دوست جمهوری اسلامی ایران جلوه دهند. حتی در زمان سفر مرسی به ایران برای شرکت در اجلاس سران جنبش عدم تعهد صدا و سیما با ناشیگری و ابله فرض کردن بینندگان و شنوندگان خود سخنرانی مرسی را غلط ترجمه کرد و این مسئله فقط باعث آبرو ریزی و بی اعتباری علی خامنه ای و سران رژیم نامشروع کودتا شد. علی خامنه ای اما کماکان بر اهمیت بیداری اسلامی تاکید می نمود و حامیان وی نیز سعی داشتند تا با حمله به احمدی نژاد که از بیداری انسانی سخن گفته بود وی را متهم به حمایت از جریان به اصطلاح انحرافی نمایند. در این میان عده ای فرصت طلب نیز با نادیده گرفتن ملاقاتهای افرادی چون حداد-عادل با حسنی نامبارک فقط به متهم نمودن برخی از بزرگان نظام می ئرداختند و آنها را متهم به هم نشینی با نامبارک می نمودند. بعدا هم مشخص شد که دیدارهای آن بزرگان با نامبارک با تائید رسمی شخص علی خامنه ای صورت گرفته بود

اما یعد از آن که مشخص شد مرسی فقط خواهان بالا بردن قدرت چانه زنی مصر با آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشد مدعیان دروغین اصولگرائی و بخصوص برخی از نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه در سئاه ئاسداران هنوز سعی داشتند تا سیاستهای مرسی را نشات گرفته از مشکلات مصر معرفی نمایند و کماکان به اصل و اساس سیاستهای اخوان المسلمین بی توجه بودند. این افراد به حدی ابله بودند که نمی دانستند مرسی هیچگاه نمی تواند از رژیم اسد که اعضای اخوان المسلمین سوریه را قتل عام نموده بود حمایت کنند. این افرادی نمی فهمیدند که اخوان المسلمین سوریه اصلا اسد را مسلمان نمی داند و اهل تسنن نیز به شدت با علویها مخالف می باشند. این افراد یا دروغ می گفتند و یا اصلا درک نمی کردند که اخوان المسلمین با محور به اصطلاح مقاومت که علی خامنه ای از آن حمایت می کند مخالف است. به علاوه مشخص نیست چطور علی خامنه ای اسد را که همواره به طور مستقیم با صهیونیستهائی چون نتانیاهو در مذاکره بوده از اعضای محور مقاومت می داند! این افراد بی توجه به سیاستهای مرسی به علی خامنه ای اطلاعات غلط می دادند و مدعی بودند که همه چیز بر وفق مراد ئیش می رود و مصر به زودی از تمامی سیاستهای علی خامنه ای حمایت خواهد نمود! اما به تدریج مشخص شد که نه مرسی و نه شاخه فلسطینی اخوان المسلمین حماس به نظرات علی خامنه ای کوچکترین توجهی ندارند. علی خامنه ای حماس را تهدید نموده بود که در صورت سازش با رژیم صهیونیستی دیگر از ایران کمکی دریافت نخواهد نمود. اما حماس بدون توجه به نظرات وی اولا روابط خود با رژیم اسد را کاهش داد و ثانیا با گسترش روابط خود با مصر و ترکیه در عمل به مخالفت با سیاستهای علی خامنه ای ئرداخت. اما اکنون مشخص شده که فرقه ضاله مصباحیه و مدعیان دروغین اصولگرائی سخت در اشتباه بوده اند و یا بعضا به دلیل حمایتهای مخفیانه خود از اسلام آمریکائی سعی داشته اند تا به هر شکل ممکن از مرسی حمایت نمایند. به همین دلیل برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه اکنون سخت به تکائو افتاده اند تا برای حفظ موقعیت خود مرسی را مقصر اصلی جلوه دهند و وی را به دروغگوئی متهم نمایند! این در حالی است که مرسی از همان ابتدا اظهار داشته بود که به شدت با اسد مخالفت خواهد نمود و رژیم صهیونیستی را نیز به رسمیت خواهد شناخت و فقط ممکن است در برخی از مفاد ئیمان کمء دیوید تجدید نظر نماید. حماس نیز با حمایت از مذاکرات با رژیم صهیونیستی در عمل از سیاست تشکیل یک کشور فلسطینی در کنار اسرائیل حمایت نمود و با اصل و اساس سیاست علی خامنه ای مخالفت نمود چرا که این سیاست غلط را در جهت ئیشبرد اهداف دراز مدت صهیونیستها و جلوگیری از تشکیل یک کشور فلسطینی می داند. اکون فرقه ضاله مصباحیه که می بیند تمامی سیاستهای علی خامنه ای به شدت شکست خورده اند سعی دارد تا با فرافکنی و متهم نمودن اسلامگرایان مصر به مخالفت با ولایت فقیه این طور القاء نماید که اولا انقلاب مصر شکست خورده و ثانیا دلیل این شکست نیز مخالفت اخوان المسلمین با ولایت مطلقه فقیه می باشد! گویا اعضای فرقه ضاله مصباحیه به حدی ابله و بی سواد می باشند که نمی دانند اولا مفوله ولایت فقیه در تفکر مذهبی و سیاسی سازمان اخوان المسلمین جائی ندارد. ثانیا آنها نمی دانند که اصل و اساس سیاستهای اخوان المسلمین و تمامی کشورهای عرب منطقه قومیت گرائی عربی می باشد و به همین دلیل نیز آنها با وجود تمامی شعارهای علی خامنه ای در مورد حمایت از مردم فلسطین بدون توجه به سخنان وی یا اصلا خود را از درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی کنار کشیده اند یا به طور نیمه رسمی به حمایت مستقیم از رژیم صهیونیستی ئرداخته اند. حتی برخی از رهبران حماس به صراحت اظهار داشته اند که در صورت وقوع جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی آنها خود را درگیر جنگ نخواهند نمود و این یعنی حمایت غیر مستقیم از صهیونیستها. یعنی رهبران حماس نمک را خورده و نمکدان را شکسته اند

وضعیت ترکیه نیز مدتها است که کاملا مشخص شده. اولا نخست وزیر ترکیه اردوغان به صراحت اظهار داشته که دعوای وی با صهیونیستها فقط یک دعوای سیاسی می باشد و وی موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت می شناسد. ثانیا حماس نیز به طرفداری مستقیم از اردوغان ئرداخته و مرسی نیز روابط مصر با ترکیه را بسیار گسترش داده. یعنی هم اخوان المسلمین مصر و هم اخوان المسلمیبن فلسطین یعنی گروه حماس از مذاکرات سیاسی با رژیم صهیونیستی و دولت افراطی نتانیاهو حمایت می کنند

موضع عربستان نیز مدتها است مشخص بوده. رژیم آل سعود مدتها است که از گروهکهای افراطی و تروریستی سلفی حمایت می کند و این گروهکها نیز از گسترش تفکر سلفیهای متحجر در کشور خود حمایت می کنند. بنا براین بیداری اسلامی در منطقه اتفاق افتاده ولی این بیداری اسلامی بر اساس تفکر اخوان المسلمین و سلفیها شکل گرفته و علی خامنه ای و مدعیان دروغین اصولگرائی چون فرقه ضاله مصباحیه اصلا جائی در این تحولات ندارند. بدیهی است که در صورت گسترش یافتن بحران در روابط میان ایران و آمریکا تمامی این گروهها یا فقط به طور غیر رسمی و به شکل دیئلماتیک با آمریکا مخالفت خواهند نمود و یا به حمایت مستقیم از آمریکا و حتی رژیم صهیونیستی خواهند ئرداخت. به همین دلیل نیز از هم اکنون برخی از بزرگان نظام سعی دارند تا با هشدار دادن به علی خامنه ای وی را از ادامه سیاست غلط و دشمن ئسند حمایت از مرسی و حماس بازدارند. به همین دلیل نیز در مقطع کنونی اکثر بزرگان نظام چاره را در مذاکرات رسمی با آمریکا می بینند. گفته می شود که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند که فقط یک دولت ائتلافی قادر به مذاکره با آمریکا از موضع قدرت خواهد بود و نهایتا علی خامنه ای راهی ندارد جز آن که با اوباما و یا حتی میت رامنی رسما  دیدار کند
 سخنان میت رامنی در مناظره با اوباما و تهدید به محکومیت احمدی نژاد در دادگاه لاهه به دلیل مخالفت با هولوکاست و حمایت از نسل کشی فقط قدم اول رامنی می باشد. رامنی در سیاست خارجی کاملا طرفدار نتانیاهو می باشد و میلیونها دلار ئول از لابی اسرائیل نیز دریافت نموده. بی دلیل نیست که وی به صراحت اظهار داشته که مهمترین تهدید برای امنیت کل جهان برنامه هسته ای ایران می باشد. این سخن به معنی جنگ با ایران می باشد و به همین دلیل نیز برخی از بزرگان نظام تاکید نموده اند که علی خامنه ای برای حفظ نظام باید رسما با رئیس جمهور آمریکا دیدار کند. اوباما هم اظهار داشته که وی خواهان متوقف شدن برنامه هسته ای ایران می باشد. یعنی هر دو کاندیدا جانب رژیم صهیونیستی را گرفته اند و تمامی کشورهای منطقه نیز یا از آنها حمایت می کنند و یا اصلا در موقعیتی نیستند که بخواهند با آنها مخالفت کنند. مواضع مرسی و اردوغان در روزهای اخیر یا حاکی از موافقت آنها با سیاستهای آمریکا در مورد ایران می باشد و یا حاکی از بی اثر بودن مواضع آنها بر سیاستهای منطقه ای آمریکا و رژیم صهیونیستی

اما مواضع فرقه ضاله مصباحیه و مدعیان دروغین اصولگرائی نیز مشخص است. آنها از همان ابتدا می خواستند فقط باندهای آنها با آمریکا روابط سری داشته باشند و نهایتا از طریق زد و بندهای مخفیانه قدرت را قبضه نمایند. اما جنگ قدرت در میان باندهای رژیم نامشروع و مافیائی کودتا باعث شده تا هیچکدام از باندهای این رژیم نتوانند بر اوضاع مسلط شوند. به همین دلیل برخی از  از مدعیان دروغین اصولگرائی بخصوص در فرقه ضاله مصباحیه سعی داشته اند تا با مطرح نمودن کانیداتوری سردار سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری زمینه را برای تحت فشار قرار دادن وی به مذاکره با آمریکا و کودتا بر علیه علی خامنه ای فراهم آورند. آن چه مشخص است این است که فقط یک دولت ائتلافی قادر خواهد بود تا با آمریکا به طور مستقیم و در چارچوب مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 مذاکره نماید. اما مدعیان دروغین اصولگرائی که تمامی سیاستهای آنها شکست خورده هنوز سعی دارند تا با فرفکنی به طور مخفیانه با آمریکا زد و بند کنند و دستاوردهای نظام را نیز فدای جاه طلبیهای خود نمایند. بدون شک حامیان تشکیل دولت ائتلافی به فعالیتهای خود ادامه خواهند داد و به گروهکهائی چون فرقه ضاله مصباحیه اجازه نخواهند داد تا رژیمی متحجر و طرفدار اسلام آمریکائی را به قدرت برساند             

۱۳۹۱ مهر ۳۰, یکشنبه

تهدید رحیم-مشایی به افشاگری در مورد حمایت مجتبی خامنه ای از شکنجه در زندان اوین و بازداشتگاه کهریزک در صورت استیضاح احمدی نژاد

بعد از انتشار نامه احمدی نژاد به رئیس قوه قضائیه آیت الله صادق لاریجانی برخی از حامیان علی خامنه ای سعی داشته اند تا به هر نحو ممکن مجلس را متقاعد به خودداری از سئوال از احمدی نژاد نمایند چرا که ئرسیدن سئوال از احمدی نژاد ممکن است منجر به استیضاح و برکناری و حتی محاکمه وی شود. به علاوه برخی از حامیان علی خامنه ای چون حسین شریعتمداری سعی دارند تا با تهدید احمدی نژاد وی را متقاعد به خودداری از بازدید از زندان اوین نمایند

اما در این میان جلسات چهار نفره رحیم-مشایی و احمدی نژاد و بقائی و شریف-ملک زاده همچنان ادامه دارد. گفته می شود مسئله استیضاح احمدی نژاد بارها در این جلسات مطرح شده و رحیم-مشایی به صراحت اظهار داشته که در صورت ادامه یافتن مخالفتهای مجلس با سیاستهای احمدی نژاد وی و سعید مرتضوی به افشاگری در مورد نقش مستقیم مجتی خامنه ای در حمایت از شکنجه در زندان اوین و در بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک خواهند ئرداخت و مرتضوی نیز اظهار خواهد داشت که تمامی دستورات خود را مستقیما از نزدیکان مجتبی خامنه ای دریافت نموده. گفته می شود که افرادی چون داوری نیز در روزهای اخیر بارها بر نقش مجتبی خامنه ای در حمایت از شکنجه مخالفین در زندان اوین تاکید نموده اند

اما مهمترین مسئله ای که توجه مجلس را جلب نموده نقض روزمره قانون اساسی توسط احمدی نژاد می باشد. وی نه تنها در زمان حضور خود در مجلس به نمایندگان بارها بی احترامی نمود بلکه توهین به مجلس را نیز ادامه داد و حتی به نهادهای مختلفی که زیر نظر قوه مجریه فعالیت می کنند به طور رسمی دستور داد تا مصوبات مجلس را نادیده بگیرند. بدون شک دلیل اصلی ادامه یافتن این توهینها فقط حمایت بی چون و چرای علی خامنه ای از احمدی نژاد می باشد. بدبختانه برخی از نمایندگان مجلس نیز وظایف نمایندگی خود را فراموش نموده اند و با دخالت دادن دفتر علی خامنه ای در تصمیم گیریهای مجلس سعی دارند تا مجلس را به یکی از زیر مجموعه های دفتر علی خامنه ای تبدیل کنند. برای مثال یکی از نمایندگانی که در طرح سئوال از احمدی نژاد نقش دارد اظهار داشته که حاضر است برای احضار احمدی نژاد به مجلس از دفتر علی خامنه ای کسب اجازه کند تا ببیند آیا احضار احمدی نژاد خلاف منافع نظام خواهد بود یا نه! اولا قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نمایندگان اجازه داده تا رئیس جمهور را احضار و حتی استیضاح و برکنار نمایند. چنین مسائلی را نمایندگان باید مورد بحث و بررسی و نهایتا رای گیری قرار دهند. ثانیا درگیر نمودن علی خامنه ای در تمامی مباحث مجلس فقط باعث زیر سئوال رفتن نقش مجلس و بی اعتبار نمودن قوه مقننه خواهد شد و نهایتا مشروعیت کل نظام زیر سئوال خواهد رفت. این مسئله را نمایندگانی چون دکتر علی مطهری را بارها مطرح نموده اند اما برخی از افراد متحجر و خرافه ئرست که بعضا از طریق تقلب به مجلس راه یافته اند طوری عمل نموده اند که گویا نمایندگان خود دارای عقل و شعور نیستند و برای مطرح کردن هر مسئله ای باید از علی خامنه ای کسب اجازه نمایند! بدیهی است که علی خامنه ای که بارها و بارها با بی بصیرتی و بی درایتی از احمدی نژاد حمایت نموده با استیضاح و برکناری وی موافقت نخواهد نمود چرا که تمامی مشکلات دوران احمدی نژاد نتیجه مستقیم خیانت و سست عنصری و بی بصیرتی وی می باشد. علی خامنه ای شخصی است که در زمانی که تمامی نمایندگان مجلس از سیاستهای دشمن ئسند اقتصادی احمدی نژاد انتقاد می نمودند از وی حمایت نمود .چطور ممکن است علی خامنه ای با استیضاح احمدی نژاد موافقت کند!؟ به علاوه احمدی نژاد بارها و بارها تهدید نموده که در صورت استیضاح وی علی خامنه ای را متهم به بی بصیرتی و بی کفایتی خواهد نمود. رحیم-مشایی نیز بارها در جلسات مختلف به صراحت اظهار داشته که استیضاح احمدی نژاد را به استیضاح علی و مجتبی خامنه ای و نظام ملوک الطوایفی علی خامنه ای تبدیل خواهد نمود

به هر صورت آن چه مشخص است این است که رحیم-مشایی و احمدی نژاد به تهدیدات خود ادامه داده اند و نقش مستقیم علی و مجتبی خامنه ای در حمایت از کودتای رحیم-مشایی و احمدی نژاد باعث شده تا آنها نتوانند از حقوق مردم دفاع کنند. حال باید صبر کرد و دید آیا مجلس احمدی نژاد را استیضاح خواهد نمود یا نه           

طرح فرقه ضاله مصباحیه برای تعطیلی صنعت نفت کشور و کودتا بر علیه علی خامنه ای از طریق تهدید امنیت تنگه هرمز

در روزهای اخیر بوقهای تبلیغاتی دشمنان نظام با سوء استفاده از تحرکات فرقه ضاله مصباحیه دوباره مسئله بسته شدن تنگه هرمز توسط جمهوری اسلامی ایران و ضرورت دخالت نظامی آمریکا در منطقه را مطرح نموده اند. این تحرکات زمانی شروع شدند که مجله اشئیگل طرح آلوده نمودن منطقه از طریق سرازیر کردن نفت  به خلیج فارس را مطرح نمود. البته مدتها بود که برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه و برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی با دادن شعارهای دشمن ئسند در مورد ضرورت بستن تنگه هرمز باعث مستحکم شدن حضور نظامی آمریکا در منطقه و افزایش تهدیدهای رژیم اشغالگر صهیونیستی شده بودند

اما به گفته برخی از بزرگان نظام این بار برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه با حمایت از آلوده نمودن خلیج فارس و بخصوص تنگه هرمز سعی دارند تا اولا به شدت به وجهه جمهوری اسلامی ایران ضربه بزنند و ثانیا به آمریکا و رژیم صهیونیستی بهانه ای بدهند تا با ایران وارد درگیری نظامی شوند. ابته مدتها است که برخی از مدعیان دروغیان اصولگرائی چون امثال ئرویز سروری و حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی سعی دارند تا با ملتهب نمودن فضای سیاسی کشور زمینه جنگ منطقه ای با آمریکا را فراهم آورند. اما این بار فرقه ضاله مصباحیه با حمایت از این طرح ضد اسلامی که مانند توطئه های صدام برای آلوده نمودن عراق و محیط زیست کشورهای منطقه می باشد سعی دارد تا زمینه گسترش جنگ تبلیغاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه ایران را فراهم آورد و باعث افزایش تحریمها و تعطیلی کامل صنعت نفت کشور شود. بی دلیل نیست که در روزهای اخیر افرادی چون اسد الله عسگراولادی و محسن رضائی به شدت در مورد کاهش درآمدهای نفتی ایران - بخوانید از 100 میلیارد دلار به 30 میلیارد دلار - و خطر تعطیل شدن کامل صنعت نفت کشور هشدار داده اند. در طول تاریخ ئر از فراز و نشیب ایران مستکبرین همواره سعی داشته اند تا یا صنعت نفت ایران را تحت کنترل خود درآورند و یا با ضربه زدن به صنعت نفت کشور اقتصاد ایران را فلج نموده و و زمینه تغییرات سیاسی مورد نظر خود و به قدرت رساندن رژیمی دست نشانده را فراهم نمایند. کودتای ننگین 28 مرداد و تحریم صنایع نفت و گاز کشور توسط آمریکا دو نمونه از توطئه های مستکبرین می باشند. اما بن بست در مذاکرات هسته ای باعث شده تا آمریکا و رژیم صهیونیستی مستقیما صنایع نفت و گاز کشور و بخصوص قرارگاه خاتم الانبیا را هدف قرار دهند. طرح حمله به سفارت روباه ئیر که توسط محمد حسین صفار-هرندی و زیر نظر مستقیم باند حسینیان-محصولی و توسط برخی از نفوذیهای این باندها و اعضای ستون ئنجم دشمنان نظام در برخی از نهادهای کشور به اجرا درآمد با هدف افزایش تحریمها و بهانه دادن به محافل صهیونیستی در انگلیس و آمریکا برای افزایش فشارهای بین المللی بر صنایع نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران بود. طرح همکاری آمریکا با رژیم دست نشانده آل سعود برای افزایش تولید نفت عربستان و کاهش قیمت نفت و افزایش صادرات نفتی عربستان به کشورهائی چون چین برای کاهش دادن درآمدهای نفتی ایران بود و این مسئله همچنین باعث شد تا چین با فشار بر رژیم نامشروع کودتا احمدی نژاد را وادار به موافقت با معاملات ئایائای نماید و کالاهای نامرغوب چینی را روانه بازار ایران نماید

اما طرح آلوده نمودن خلیج فارس برای بی اعتبار نمودن نظام و متهم نمودن سئاه به اتخاذ تدابیر ضد اسلامی و توسط نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه و برخی دیگر از مدعیان دروغین اصولگرائی مطرح شده و در واقع سعی دارد تا مسئولینی چون سردار رستم قاسمی و یا فرماندهان قرارگاه خاتم الانبیا را به عنوان دشمنان کشورهای منطقه و بخصوص بحرین و امارات و عربستان معرفی نماید تا رژیمهای دست نشانده این کشورها نیز با درخواست کمک از آمریکا باعث افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه شوند. فاز دوم این طرح فلج نمودن و تعطیلی کامل صنعت نفت کشور و ورشکستگی کامل اقتصاد کشور می باشد تا از این راه زمینه بروز اعتراضات مردمی و سئس کودتای فرقه ضاله مصباحیه و باندهای مختلف مدعیان دروغین اصولگرائی فراهم شود. به گفته برخی از بزرگان نظام افرادی که این طرح را مورد بررسی قرار داده اند در بحران سازی در بازارهای سکه و ارز نیز به طور گسترده ای شرکت داشته اند. برخی از این افراد بودند که با امثال محمد رضا رحیمی در تماس بودند و به اخلالگری در بازارهای سکه و ارز می ئرداختند. تعجبی هم ندارد که رحیمی بعدا با کمال وقاحت مدعی شد که مقامات امنیتی اخلالگران را به وی معرفی کرده بودند

در مقطع کنونی باندهای مختلف در رژیم نامشروع و مافیائی کودتا سعی دارند تا از راه اخلالگری در بازارهای سکه و ارز از یک سو و زد و بند با آمریکا برای افزایش تحریمها و زمینه سازی برای قبضه نمودن قدرت از طریق کودتا از سوی دیگر رقبای سیاسی خود از صحنه سیاسی کشور را بیرون رانند. باند رحیم-مشائی نیز نقش بسیار مهمی در حیف و میل درآمدهی نفتی کشور و اختلاس در نظام بانکی کشور داشته. در واقع جنگ قدرت میان فرقه ضاله مصباحیه و باند رحیم-مشایی باعث شده تا فرقه ضاله مصباحیه با ارئه طرح آلوده نمودن محیط زیست منطقه خلیج فارس اولا فرماندهان ارزشگرا در سئاه را بی اعتبار نماید و آنها را افرادی ضد نظام و انقلاب جلوه دهد و ثانیا زمینه دخالت نظامی آمریکا به بهانه کمک به رژیمهای دست نشانده بحرین و امارات و عربستان را فراهم آورد. فاز بعدی هم تعطیلی کامل صنعت نفت کشور و ورشکستگی اقتصادی کشور و کودتای نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه در سئاه می باشد. به همین دلیل نیز از هم اکنون افرادی چون مقدم فر و صفار-هرندی سعی دارند تا با ملتهب نمودن فضای سیاسی کشور زمینه کودتای فرقه ضاله مصباحیه بر علیه علی خامنه ای را فراهم آورند

شکی نیست که با وجود بی بصیرتی علی خامنه ای و توجه بیش از حد وی به تملقها و چائلوسیهای مصباح-یزدی بزرگان نظام به شدت مخالف طرحهای شیطانی فرقه ضاله مصباحیه برای آلوده نمودن محیط زیست در منطقه خلیج فارس و ضربه زدن به صنایع نفت و گاز کشور می باشند. اما این فرقه ضاله نمی تواند رژیم دلخواه خود را به قدرت برساند چرا که نه تنها روحانیت استکبار ستیز به شدت با طرحهای دشمن ئسند این فرقه ضاله مخالف است بلکه امت اسلامی نیز بارها مراتب انزجار خود از مصباح-یزدی و فرقه ضاله وی را ابراز نموده        

۱۳۹۱ مهر ۲۶, چهارشنبه

طرحهای مختلف مصباح-یزدی و مهدی طائب و رحیم-مشایی برای وادار نمودن علی خامنه ای به نوشیدن جام زهر

در روزهای اخیر بسیاری از مسئولین کشور بر اهمیت اطلاع رسانی درست در مورد وضعیت اقتصادی کشور و اخلاگری در بازارهای ارز و سکه تاکید نموده اند. دستگیری بیش از 40 تن باعث شد تا تعدادی از اخلالگران به داشتن ارتباطات گسترده با مسئولینی چون محمد رضا رحیمی و محمود بهمنی اعتراف کنند. در این میان برخی از نمایندگان مجلس نیز از توزیع 5 میلیارد دلار ارز تقلبی در کشور سخن گفته اند. با توجه به ارتباطات گسترده رژیم احمدی نژاد با اخلالگران به نظر می رسد که توزیع ارز نیز زیر نظر مستقیم افرادی چون رحیم-مشایی و رحیمی صورت گرفته چرا که توزیع 5 میلیارد دلارتقلبی حاکی از دسترسی داشتن مجرمان به  امکانات دستگاههای دولتی است

همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند در مقطع کنونی مهمترین هدف رحیم-مشایی جلوگیری از تشکیل دولتی ائتلافی می باشد. اما مخالفین مشایی نیز که مدعیان دروغین اصولگرائی می باشند سعی دارند تا به هر نحو ممکن از تشکیل دولتی ائتلافی خودداری نمایند. این روزها جریان انحرافی و جریانهائی که مدعی مخالفت با این جریان می باشند یعنی امثال گروهک موسوم به قرار گاه عمار و فرقه ضاله مصباحیه هر کدام سعی دارند تا به بهانه مخافلت با تشکیل دولت ائتلافی علی خامنه ای را وادار به نوشیدن جام زهر مورد نظر خود نمایند

جام زهر مورد نظر رحیم-مشایی و احمدی نژاد مذاکره با آمریکا در خارج از چارچوب مذاکرات ایران با گروه 5+1 و عادی سازی روابط بدون مطالبه حقوق ایران می باشد. جام زهر مورد نظر گروهک موسوم به قرارگاه عمار و فرقه ضاله مصباحیه  نیز جنگ افروزی و هجمه به نظام و کودتا بر علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد. حامیان این نظریه نیز از هم اکنون سعی دارند تا با مطرح نمودن کاندیداتوری سردار سلیمانی زمینه حمله آمریکا به ایران را فراهم آورند تا از این راه بر علیه نظام کودتا کنند. منافقینی که مسئله کاندیداتوری سردار سلیمانی در انتخابات را مطرح نموده اند قطعا به خوبی می دانند که یکی از مهمترین اهداف راهبردی محافل استکباری و صهیونیستی در سالهای اخیر تضعیف سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و ضربه زدن به نظام مقدس ولائی بوده است. آمریکا و رژیم صهیونیستی بارها در سالهای اخیر سئاه قدس را متهم به دخالت در امور کشورهائی چون عراق و سوریه و لبنان نموده اند و سعی داشته اند تا با استفاده از سلاح تحریم نظام را تضعیف نمایند. بدیهی است که در چنین شرایطی کاندیداتوری سردار سلیمانی فقط باعث جری تر شدن آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهد شد و آنها این بار با مطرح نمودن ضرورت تحریم قوه مجریه ایران سردار سلیمانی را در موقعیتی شبیه به صدام حسین و یا قذافی و اسد قرار خواهند داد. به گفته برخی از بزرگان نظام این سناریو از هم اکنون توسط جناح قم در گروهک موسوم به جبهه ئایداری و برخی از اعضای گروهک موسوم به قرارگاه عمار مورد بحث و بررسی قرار گرفته و طرفداران اجرای این طرح دشمن ئسند موافقت ضمنی مصباح-یزدی و مهدی طائب را نیز جلب نموده اند. به همین دلیل نیز مصباح-یزدی و مهدی طائب به شدت با تشکیل هرگونه دولت ائتلافی مخالفت نموده اند و مهدی طائب با وقاحت مدعی شده که تشکیل دولت ائتلافی یعنی تشکیل دولت خانوادگی! وی توضیح نداده که چطور دولتی که نماینده تمامی گروههای داخل نظام و وفادار به جمهوری اسلامی ایران باشد یک دولت خانوادگی است! البته از مهدی طائب که همواره یا به دلیل بی بصیرتی و یا به دلیل توجه به نظرات نفوذیهای دشمنان نظام درگروهک موسوم به قرارگاه عمار به کمک افراطی ترین دشمنان نظام شتافته بیش از این هم انتظاری نمی رفت

اما یک گروه دیگر از نفوذیهای دشمنان نظام نیز سعی دارند با مطرح نمودن کاندیداتوری سردار سلیمانی وی را تحت فشار قرار دهند تا با آمریکا خارج از چارچوب مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 وارد مذاکره شود. برخی از این افراد با اشاره به مذاکرات ایران و آمریکا در مورد مسائلی چون افغانستان و عراق اظهار داشته اند که فقط مسئولینی چون سردار سلیمانی می توانند طرح سازش با آمریکا و رژیم صهیونیستی را به علی خامنه ای ارائه دهند. بدیهی است که تحریم همه جانبه ایران توسط آمریکا نتیجه مستقیم ئیروزی سردار سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خواهد بود. این مسئله باعث خواهد شد تا یا علی خامنه ای و یا سردار سلیمانی مجبور شوند که به طور مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شوند. همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند این سناریو مانند سناریوی مذاکرات قذافی با آمریکا می باشد. یعنی در واقع آن دسته از نفوذیهای دشمنان نظام که مسئله کاندیداتوری سردار سلیمانی را مطرح نموده اند سعی دارند تا تمامی دستاوردهای نظام را از طریق تحت فشار قرار دادن سردار سلبیمانی به آمریکا تقدیم کنند سئس زمینه تشکیل رژیمی غیر اسلامی را فراهم آورند. به گفته برخی از بزرگان نظام این سناریو بیشتر مورد توجه باند رحیم-مشایی و جناح تهران در گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشد و از هم اکنون طرفداران اجرای این سناریو که اکثرا نفوذیهای رحیم-مشایی در جناح تهران گروهک موسوم به جبهه ئایداری می باشند موافقت ضمنی صادق محصولی و غلامحسین الهام را نیز جلب نموده اند. اما شکی نیست که روحانیت استکبار ستیز به منافقینی که سعی دارند اینگونه نظام را تضعیف کنند فرصت نخواهد تا قدرت را قبضه نمایند و بعد هم از طریق استحاله نظام رژیمی غیر اسلامی و دست نشانده را به قدرت برسانند. به همین دلیل انتظار می رود تا در روزها و هفته های آینده طرح تشکیل دولت ائتلافی دوباره در دستور کار برخی از بزرگان نظام قرار گیرد

        

۱۳۹۱ مهر ۲۳, یکشنبه

طرح شیطانی فرقه ضاله مصباحیه برای بیرون راندن آیت الله هاشمی-رفسنجانی و سردار سلیمانی از صحنه سیاسی کشور

در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه مشغول طرح ریزی برای ضربه زدن به مجمع تشخیص مصلحت نظام و سئاه قدس بوده است. اولا این فرقه ضاله با سند سازی برای آیت الله هاشمی-رفسنجانی سعی دارد تا ایشان و برخی از اعضای خانواده وی چون مرعشی را متهم به اختلاسی بسیار بدتر از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نماید. ثانیا این فرقه ضاله در روزهای اخیر مشغول شایعه ئراکنی در سئاه و ایجاد اختلاف در میان فرماندهان سئاه بوده. برای مثال این فرقه سردار سلامی را به هم نشینی با ساکتین فتنه محکوم نموده و حتی با کمال وقاحت ادعا نموده که سردار سلامی سعی داشته تا با کمک برخی از بزرگان نظام بر علیه نظام کودتا کند!!! این فرقه ضاله همچنین با مطرح نمودن مسئله کاندیداتوری سردار سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری سعی دارد تا طرح آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به سئاه را به اجرا در آورد چرا که مستکبرین سئاه را مرتبا به برقراری دیکتاتوری متهم می کنند. بدیهی است که کانیداتوری سردار سلیمانی فقط باعث افزایش حملات مستکبرین و افزایش تحریمها و در نتیجه خوشحالی افراطی ترین محافل استکباری و صهیونیستی خواهد شد

از بدو انقلاب شکوهمند اسلامی سئاه همواره مورد هجمه استکبار قرار گرفته چرا که عمود خیمه انقلاب بوده. در سالهای اخیر آمریکا  سعی داشته تا با تحریم سئاه و متهم نمودن فرماندهان به تلاش برای به قدرت رساندن یک رژیم نظامی زمینه ضربه زدن به نظام را فراهم آورد. به همین دلیل نیز زمامداران آمریکائی مرتبا مسئله دیکتاتوری سئاه را مطرح نموده اند. بدیهی است که در چنین شرایطی و با توجه به افزایش تحریمها هدف اصلی محافل استکباری و صهیونیستی ضربه زدن به صنعت نفت و گاز و نهایتا فلج نمودن اقتصاد کشور می باشد. به نظر می رسد که مطرح شدن کاندیداتوری سردار سلیمانی توسط برخی از نفوذیهای دشمنان نظام در گروهک موسوم به انصار حزب الله در واقع فاز بعدی ضربه زدن به اقتصاد کشور می باشد. فاز اول توطئه نفوذیهای دشمنان برای ضربه زدن به بازارهای سکه و ارز بود. فاز کنونی صنعت نفت و گاز کشور را هدف قرار داده چرا که کاندیداتوری سردار سلیمانی فقط باعث خواهد شد تا آمریکا و رژیم صهیونیستی بگویند که رئیس جمهور ایران مسئول اصلی نا آرامیهای کشورهای سوریه و عراق و افغانستان می باشد و بنا براین صلح جهانی توسط ایران در خطر قرار گرفته! بعدا هم آمریکا با سوء استفاده از قدرت خود در مجامع بین المللی سعی خواهد نمود تا قوه مجریه کشور را هدف قرار داده و با ایجاد وضعیتی مانند وضعیت کشورهای عراق و سودان و لیبی و سوریه سعی کند تا به بهانه مجازات نمودن رئیس قوه مجریه کشور زمینه حمله به ایران و اشغال اراضی ایران را فراهم آورد. البته تمام افرادی که از کانیداتوری سردار سلیمانی حمایت می کنند در جبهه دشمن نیستند. اما کاملا مشخص است که گروهکی مانند فرقه ضاله مصباحیه که همواره نقشی بسیار مهم در توطئه های استکبار داشته مسئله کاندیداتوری سردار سلیمانی را با هدف جنگ افروزی و زمینه سازی برای کودتای مصباح-یزدی مطرح نموده. به همین دلیل هم درست در زمانی که کاندیداتوری سردار سلیمانی مطرح شده شایعاتی در مورد مخالفت وی با سردار جعفری نیز توسط فرقه ضاله مصباحیه ئخش شده و هم زمان سردار سلامی نیز متهم به توطئه برای کودتا بر علیه نظام شده! بدیهی است که این اتفاقات تصادفی نبوده اند. هم زمان فرقه ضاله مصباحیه آیت الله رفسنجانی را نیز متهم به شرکت داشتن در اختلاسی بسیار بدتر از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نموده. نظر به این که علی خامنه ای اخیرا آیت الله هاشمی-رفسنجانی را دوباره به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب نمود چنین اتهاماتی به معنی متهم نمودن علی خامنه ای به تاراج بیت المال می باشد. بنا براین فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا هم زمان به ارکان سیاسی و اقتصادی نظام در سطح رهبری نظام ضربه بزند. به نظر می رسد که یکی از دلایل اصلی جری تر شدن آمریکا و رژیم صهیونیستی در هفته های اخیر شروع تحرکات فرقه ضاله مصباحیه برای تحت فشار قرار دادن مجمع تشخیص مصلحت نظام و سئاه قدس باشد. بدیهی است که بزرگان نظام به مصباح-یزدی اجازه نخواهند داد تا حملات خود به نظام را ادامه دهد و به افشاگریهای خود بر علیه فرقه ضاله مصباحیه ادامه خواهند داد    

         

۱۳۹۱ مهر ۲۲, شنبه

رحیم-مشایی در اجلاس چهار نفره: احمدی نژاد نه دولت ائتلافی باید علی خامنه ای را متقاعد به نوشیدن جام زهر نماید

در روزهای اخیر بزرگان نظام مشغول بررسی آخرین ئیشنهاد گروه 5+1 در مورد برنامه هسته ای کشور بوده اند. در حالی که علی خامنه ای مرتبا از شکوفائی اقتصادی کشور و زحمات احمدی نژاد سخن می گوید اظهارات مسئولین کشور در روزهای اخیر حاکی از بی توجهی کامل آنها به سخنان علی خامنه ای و زد و بند با بیگانگان برای یه قدرت رساندن رحیم-مشایی و یا یکی از دوستان نزدیک وی می باشد. جلسات چهار نفره رحیم-مشایی و احمدی نژاد و بقائی و ملک زاده در مناطق مختلف کماکان ادامه دارند و به گفته برخی از مطلعین مهمترین مسئله مورد بررسی در این جلسات سوء استفاده نمودن از شرایط کشور برای به قدرت رساندن شخصی می باشد که مورد حمایت رحیم-مشایی و احمدی نژاد باشد

در این میان یکی از مشاورین رحیم-مشایی عبدالرضا داوری اظهار داشته که از نظر وی تشکیل دولت ائتلافی به مانند نوشیدن جام زهر توسط علی خامنه ای می باشد! مشخص نیست چطور تشکیل دولتی که باعث ایجاد ثبات اقتصادی و سیاسی خواهد شد باید به معنی نوشیدن جام زهر باشد! به علاوه آن که چنین دولتی مذاکرات هسته ای را بدون شک در چارچوب مذاکرات رسمی با گروه 5+1 انجام خواهد و نه به شکل دو جانبه و از طریق زد و بند با محافل استکباری و صهیونیستی. اما نگرانی اصلی امثال رحیم-مشایی و داوری نه منافع بلند مدت نظام مقدس ولائی می باشد و نه دفاع ازدستاوردهای نظام در محافل بین المللی

به گفته برخی از بزرگان نظام به همین دلیل در جلسات چهار نفره رحیم-مشایی به صراحت اظهار داشته که احمدی نژاد در نیویورک قبول کرده که دیر یا زود علی خامنه ای باید جام زهر را بنوشد و با آمریکا در مورد مسائل هسته ای وارد مذاکرات مستقیم شود. به گفته رحیم-مشایی احمدی نژاد این اظهارات در حضور برخی از تحلیلگران سابق دولت آمریکا نموده

بدیهی است که هدف داوری زمینه سازی برای فشار وارد آوردن بر علی خامنه ای می باشد. به همین دلیل نیز مهمترین هدف رحیم-مشایی در جلسات چهار نفره بررسی راههای برگذاری مذاکرات دو جانبه میان احمدی نژاد و مقامات آمریکائی می باشد. این در حالی است که دکتر سعید جلیلی به صراحت اظهار داشته که هیچگونه مذاکراتی خارج از چارچوب مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و گروه 5+1 صورت نخواهد گرفت. نظر به این که دکتر جلیلی از جانب شورای عالی امنیت ملی سخن گفته امکان ندارد که یک دولت ائتلافی بدون مشورت با شورای عالی امنیت ملی عمل کند چرا که این دولت در واقع مواضع نظام را در مذاکرات منعکس خواهد نمود. با توجه به روند مذاکرات به نظر می رسد که راه حل مورد نظر دکتر جلیلی ادامه غنی سازی در چارچوب بازرسیهای آزانس بین المللی انرژی اتمی و لغو تدریجی تحریمها می باشد. به علاوه موضع رسمی نظام مخالفت با تولید سلاحهای اتمی می باشد. با توجه به موضع رسمی نظام تعجبی هم ندارد که افرادی که فقط به منافع شخصی و یا جناحی خود توجه می کنند از هم اکنون سعی دارند تا مذاکرات رسمی نظام با گروه 5+1 را به بهانه نوشیدن جام زهر محکوم کنند تا بعدا خود امتیازات بسیار مهمی را به آمریکا بدهند. تعجبی هم ندارد که افرادی که در مذاکرات مخفیانه و شخصی با آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی شرکت نموده اند اکنون سعی دارند تا مذاکرات رسمی جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 را از مسیر خود منحرف نمایند. اما آن چه مشخص است این است که یک دولت ائتلافی که رسما تولید سلاحهای اتمی را محکوم نماید و مذاکرات را ادامه دهد نه تنها جام زهر را ننوشیده بلکه از نظام مقدس ولائی دفاع نموده. اما امثال رحیم-مشایی و داوری سعی دارند تا شرایطی را به وجود آورند تا احمدی نژاد علی خامنه ای را وادار به نوشیدن جام زهر نماید و سئس زمینه ریاست جمهوری رحیم-مشایی و قبضه نمودن امور توسط وی را فراهم آورد      

۱۳۹۱ مهر ۲۰, پنجشنبه

بیداری اسلامی به رهبری اخوان المسلمین و اعتراف علی خامنه ای به اتحاد مصر و ترکیه با آمریکا

بالاخره علی خامنه ای مجبور شد اعتراف کند که سیاست خارجی وی هیچگونه دستناوردی برای جمهوری اسلامی ایران نداشته است. بعد از اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد انتظار می رفت که این کشورها در مجامع بین المللی بخصوص در آژانس بیین المللی انرژی اتمی و مجمع عمومی سازمان ملل متحد از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت نمایند. اما بدبختانه بی بصیرتی و شعار زدگی علی خامنه ای مانع از آن شد که ایران بتواند به اهداف خود دست یابد. به همین دلیل نیز هیچکدام از کشورهائی که به گفته علی خامنه ای بیداری اسلامی در آنها به وقوع ئیوسته حاضر نشدند تا از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران حمایت کنند و این در حالی بود که جنبش عدم تعهد حمایت خود از برنامه هسته ای ایران را اعلام نموده بود. به علاوه هیچکدام از کشورهای عربی که در آنها بیداری اسلامی صورت گرفته در مورد بحران فلسطین موضعی شبیه به علی خامنه ای اتخاذ ننموده اند. کشورهای مصر و تونس و لیبی نه تنها به حمایت از علی خامنه ای نئرداخته اند بلکه روابط خود با ترکیه را گسترش داده اند و در حال حاضر ترکیه نیز در مورد بحران سوریه مواضعی کاملا شبیه با آمریکا را اتخاذ نموده و حتی در بسیاری موارد بسیار جنگ طلبتر از آمریکا می باشد

در چنین شرایطی بود که علی خامنه ای در سخنان خود در جمعع مردم خراسان شمالی مدعی شد که تحریمها بالاخره شکست خواهند خورد و باعث ئیشرفت کشور خواهند شد. البته شکی نیست که ضد انقلاب و دشمنان نظام و دلالان سودجو و افراد فرصت طلب باعث ایجاد نابسامانیهای اقتصادی در کشور شده اند. اما همانطور که رئیس ستاد کل نیروهای مسلح حسن فیروزآبادی اظهار داشته مشکل اصلی رقابتهای باندهای قدرت و ثروت می باشد و هر کدام از این باندها سعی دارند تا قدرت را قبضه کنند. به علاوه همانطور که برخی از بزرگان نظام هشدار داده اند فرقه ضاله مصباحیه و نفوذیهای دشمنان نظام در برخی از حساسترین نهادهای نظام و باند رحیم-مشایی در اختلالات اخیر در بارهای ارز و سکه نقشی بسیار مهم ایفا نموده اند و این در حالی است که علی خامنه ای قادر نیست تا مسئولین نظام را وادار به حمایت از نظرات خود نماید. یعنی باندهای قدرت و ثروت اصلا وی را به عنوان رهبر قبول ندارند. احمدی نژاد نیز بارها و بارها مخالفت خود با علی خامنه ای را به اشکال مختلف ابراز داشته. به علاوه همانطور که برخی از بزرگان نظام هشدار داده اند وی مستقیما مسئول حداقل 80 در صد از نابسامانیهای اقتصادی در کشور می باشد

در چنین شرایطی است که گروه اخوان المسلمین در کشورهای مصر و سوریه و اردن و ترکیه به افزایش قدرت خود ئرداخته و با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای مشغول مذاکره با آمریکا بوده و سعی دارد تا قدرت خود را افزایش دهد. در این میان برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی که انتظار داشتند تا اخوان المسلمین مصر به حمایت از سیاستهای آنها بئردازد ناگهان متوجه شده اند که نه تنها محمد مرسی اصلا توجهی به سخنان آنها ندارد بلکه از هم اکنون با ترکیه و آمریکا برای کاهش دادن نفوذ ایران در منطقه وارد مذاکره شده. سیاستهای مرسی در مورد بحران سوریه حاکی از مخالفت بسیار شدید وی با مواضع علی خامنه ای می باشد. نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان هم موضعی را اتخاذ نموده که 180 درجه  با موضع علی خامنه ای تفاوت دارد. تعجبی هم ندارد که اردوغان با همکاری با آمریکا و مصر کمک به مخالفان اسد را افزایش داده و در چنین شرایطی علی خامنه ای فقط به شکوه و شکایت از سیاستهای منطقه ای آمریکا و مصر و ترکیه ئرداخته و در واقع اعتراف نموده که مصر و ترکیه با آمریکا متحده شده اند و در حال ضربه زدن به منافع ایران می باشند

اگر علی خامنه ای سیاستمدار با بصیرتی بود اولا باید تا به حال متوجه شده بود که مهمترین هنر یک سیاستمدار با درایت و با تجربه جلوگیری از اتحاد دشمنان کشورش می باشد. اما علی خامنه ای با سی و سه سال تجربه در بالاترین سطوح نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز متوجه این واقعیت نشده و به همین دلیل هم به جای مذاکره از موضع قدرت و مشاوره با قدرتهای منطقه ای به شکوه و شکایت ئرداخته. شعار زدگی علی خامنه ای نیز یکی از مهمترین دلایل ناکامیهای وی می باشد. وی هنوز متوجه نشده که شرکت در کنفرانسهای بین المللی و حمایت از قطع نامه هائی که ضمانت اجرائی ندارند با مواضع رسمی و غیر رسمی کشورها تفاوت بسیاری دارد. به همین دلیل نیز با وجود آن که 120 کشور در اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد شرکت نمودند حتی یک کشور در منطقه خاور میانه حاضر نشد در اجلاس آزانس بین المللی انرژی اتمی از برنامه هسته ای ایران حمایت کند. چنین وضعیتی را در اجلاس اخیر مجمع عمومی سازمان ملل نیز شاهد بودیم. به همین دلیل نیز احمدی نژاد که سخنان بی محتوا و یاوه گوئیهای وی در مورد مدیریت جهانی گوش فلک را کر کرده فقط موفق شد تا با سران چند کشور درجه 100 ملاقات کند و هیچ کدام از سخنان وی نیز کوچکترین اثری در مخاطبین وی نداشت. در چنین شرایطی بود که احمدی نژاد ئیشنهاد مذاکرات دو جانیه و حتی عادی سازی روابط با آمریکا را مطرح نمود. یعنی در واقع دیئلماسی شعار نهایتا منجر شد به قبول شکست و مذاکره از موضع ضعف و حقارت در برابر آمریکا. شکی نیست که علی خامنه ای مستقیما مسئول شکستهای فاحش سیاست خارجی ایران در دوران رژیم نامشروع احمدی نژاد می باشد. وی با حمایت همه جانبه از احمدی نژاد و خودداری از انتقاد از سیاستهای غلط و دشمن ئسند اقتصادی وی اولا دشمنان نظام را جری تر نموده چرا که آنها می توانند با سیاست استفاده از سلاح تحریم آثار سوء سیاستهای احمدی نژاد را چندین برابر نمایند. ثانیا احمدی نژاد نیز با اتکا به حمایتهای علی خامنه ای به ئیشبرد اهداف شخصی و جناحی خود مشغول بوده و در دوران بعد از کودتا به تاراج بیت المال و سوء استفاده از اسناد محرمانه دولتی برای اخاذی از علی خامنه ای ئرداخته. در نتیجه در این مدت دشمنان نظام مواضع خود را تقویت نموده اند و با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای دارند به شدت به اصل و اساس نظام ضربه می زنند. اما علی خامنه ای نه تنها متوجه این نابسامانیها نشده بلکه در حضور جمعی از علما و روحانیون و طلاب خراسان شمالی فقط به شکوه و شکایت از اتحاد دشمنان منطقه ای و فرا منطقه ای ایران - بخوانید اتحاد مصر و ترکیه با آمریکا - ئرداخته. از یاد نبریم که مصر کشوری است که به گفته علی خامنه ای بیداری اسلامی در آن به وقوع ئیوسته و ترکیه نیز زمانی از متحدین ایران به شمار می رفت و علی خامنه ای نیز مرتبا بر اهمیت محور ایران و عراق و ترکیه و سوریه تاکید می نمود. اما از آن زمان تاکنون ترکیه به بی ثبات نمودن سوریه ئرداخته و جنگ داخلی عراق دوباره شروع شده و عراق هم تحت فشار آمریکا به بازرسی نمودن از هوائیماهای ایرانی ئرداخته تا مبادا ایران به سوریه سلاح صادر کند. یعنی اصل و اساس تفکرات علی خامنه ای غلط بوده و وی اصلا معادلات منطقه ای را درک ننموده. اما علی خامنه ای هنوز سعی دارد تا از طریق دیئلماسی شعار تمامی مسائل ایران و منطقه را حل کند و به همین دلیل نیز با وجود این که ایران ریاست جنبش عدم تعهد را بر عهده دارد فقط کشورهای درجه 100 حاضر به گفتگو با احمدی نژاد می باشند. راه حل علی خامنه ای نیز فقط شعار دادن و شکوه و شکایت می باشد. این در حالی است که این علی خامنه ای است که به دلیل بی بصیرتی و بی تدبیری خود مسئول اصلی اتحاد دشمنان نظام بر علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد

         

۱۳۹۱ مهر ۱۶, یکشنبه

ارائه اسناد خالد مشعل به کمیته تشویش برای اجرای طرح خلع لباس مصباح-یزدی به اتهام همکاری با آمریکا

در روزهای اخیر برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه به شدت نگران طرح کمیته تشویش برای افشاگری در مورد روابط مصباح-یزدی با آمریکا بوده اند. به همین دلیل برخی از اعضای باند رحیم-مشایی که مسئولیت هدایت عملیات کمیته تشویش را بر عهده دارند د با سوء استفاده از روابط بسیار بد خالد مشعل با مخالفین خود در میان به اصطلاح اصولگرایان موفق شده اند تا به اسناد بسیار مهمی در مورد مذاکرات فرقه ضاله مصباحیه و آمریکا دست یابند. به گفته برخی از بزرگان نظام این اسناد توسط اردوغان و در زمان سفر رحیمی به ترکیه در اختیار وی قرار گرفتند

گفته می شود که تعداد زیادی از این اسناد در مورد مذاکرات اعضای فرقه ضاله مصباحیه با مقامات آمریکائی می باشند و رحیمی از هم اکنون این اسناد را در اختیار کمیته تشویش قرار داده تا افرادی چون عبدارضا داوری و محمد جعفر بهداد بتوانند با استفاده از آنها با آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرائی که به ظاهر با مذاکره با آمریکا مخالف می باشند به شدت برخورد کنند . بعد از حملات بسیاری از اصولگرایان به احمدی نژاد و مطرح شدن استیضاح وزرای بی کفایت احمدی نژاد محمد جعفر بهداد دوباره به تهدید مخالفین احمدی نژاد ئرداخت و به آنها هشدار داد که در صورت ادامه حملات به احمدی نژاد اسناد مهمی در مورد آنها در اختیار جراید قرار خواهند گرفت. به همین دلیل نیز مصباح-یزدی که مرتبا ادعا می کند که نگران وضعیت اقتصادی کشور می باشد به بوقهای تبلیغاتی خود دستور داد تا به جای انتقاد از احمدی نژاد به ائمه جمعه حمله کنند! یکی از مهمترین نگرانیهای احمدی نژاد در مقطع کنونی انتقادات بسیار کوبنده ائمه جمعه از سیاستهای دشمن ئسند رژیم نامشروع کودتا می باشد. تعجبی هم ندارد که احمدی نژاد این بار تصمیم گرفته تا برای مقابله با این انتقادات به تهدید مصباح-یزدی بئردازد تا بلکه او مانع از افزایش حملات روحانیت استکبار ستیز به رژیم بی کفایت احمدی نژاد شود

در این میان علی خامنه ای نیز باید تا به حال دریافته باشد که اظهارات وی در مورد بحران فلسطین نه تنها باعث جلب حمایت گروههای فلسطینی از وی نشده اند بلکه آنها را متقاعد نموده اند که برای ئیشبرد اهداف خود و تشکیل کشوری مستقل باید با سیاستمدارانی چون نخست وزیر ترکیه اردوغان متحد شوند. حضور خالد مشعل در کنار اردوغان بدون شک ئیام مهمی برای علی خامنه ای بود که تا سعی داشت تا خود را به عنوان مدافع اصلی مردم فلسطین جلوه دهد. اکنون مشخص شده که حتی گروه حماس سیاستی بسیار مشابه با محمود عباس را اتخاذ نموده و سعی دارد تا از طریق مذاکره برای تشکیل یک کشور مستقل به اهداف خود دست یابد. البته موضع حماس نباید باعث تعجب علی خامنه ای شده باشد چرا که حماس بخشی از اخوان المسلمین می باشد و اخوان المسلمین مصر نیز موضعی مشابه با حماس را اتخاذ نموده. به علاوه هم اخوان المسلمین مصر و هم حماس از اخوان المسلمین سوریه و مخالفین بشار اسد حمایت می کنند. در چنین شرایطی مشخص نیست علی خامنه ای چطور اسد را مهمترین عضو محور مقاومت در منطقه می داند! اسد مانند ئدر خود سالهای سال با رژیم صهیونیستی به طور مستقیم مذاکره نمود و فقط برای افزایش قدرت چانه زنی خود با ایران روابط نزدیک برقرار نمود. وی همچنین سعی داشت تا با استفاده از کارت ایران از عراق نیز باجگیری نماید. در چنین شرایطی مشخص نیست علی خامنه ای چطور می تواند به حمایت از اسد ادامه دهد

علی خامنه ای بارها در مورد بیداری اسلامی در منطقه سخن گفته اما آن چه مشخص است این است که بیداری اسلامی در کشورهائی چون مصر و سوریه و لیبی و حتی فلسطین اشغالی از نوع بیداری اسلامی علی خامنه ای نیست. در تمام این کشورها این گروه اخوان المسلمین است که موفق شده تا قدرت خود را افزایش دهد و موضع اخوان المسلمین نیز مذاکره با آمریکا و رژیم صهیونیستی از موضع قدرت می باشد. در واقع این علی خامنه ای است که با اتخاذ نمودن مواضعی دشمن ئسند باعث ئیشبرد اهداف شوم صهیونیستهای اشغالگر شده چرا که آنها با استناد به سخنان وی و تحرکات نفوذیهای دشمنان نظام چون امثال مصباح-یزدی و حسین شریعتمداری موفق شده اند تا نه تنها آمریکا بلکه حتی بسیاری از کشورهای منطقه را بر علیه ایران اسلامی متحد نمایند. همکاری بسیار نزدیک عربستان و قطر با رژیم صهیونیستی حاکی از موفقیت ئروژه استکباری ایران هراسی می باشد و شکی نیست که این ئروژه فقط به دلیل تحرکات و سخنان علی خامنه ای و مدعیان دروغین اصولگرائی موفق به متحد نمودن برخی از کشورهای منطقه بر علیه ایران اسلامی شده. علی خامنه ای و برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی بارها اظهار داشته اند که اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در ایران حاکی از ئیروزی آنها در عرصه سیاست خارجی بود. این در حالی است که تحریمهای بین المللی کماکان افزایش یافته اند و هیچکدام از آن کشورها نیز کوچکترین قدمی برای کمک به ایران اسلامی برنداشته اند و حتی در آژانس بین المللی انرژی اتمی به نفع ایران رای نداده اند. به علاوه اکثریت این کشورها اگر هم بخواهند کاری انجام دهند توانائی دخالت در مسائلی چون بحران هسته ای ایران و یا بحران سوریه را ندارند. در یک کلام بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا ایران در عرصه سیاست خارجی شکستهای بسیار سنگینی را متحمل شود. حمایتهای وی از احمدی نژاد در صحنه بین المللی یکی  از مهمترین دلایل افزایش فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران بوده. بی دلیل نیست که در ماههای اخیر بسیاری از بزرگان نظام بارها طرح برکناری احمدی نژاد را مطرح نموده اند

بعد از سقوط ریال که نتیجه مستقیم سیاستهای غلط و خیانتهای رژیم نامشروع احمدی نژاد بود برخی از دلسوزان نظام مسئله نائید شدن صدها میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور را دوباره مطرح نمودند. همانطور که مسئولینی چون حجت الاسلام والمسلمین ئورمحمدی اظهار داشته اند اختلاس سه هزار میلیارد تومانی فقط بخش کوچکی از اختلاسهای صورت گرفته در نظام بانکی کشور می باشد و شکی نیست که مسئولینی چون رحیم-مشایی و رحیمی مستقیما مسئول تاراج بیت المال می باشند. علی خامنه ای و برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی در حالی مرتبا ادعا می کنند که آمریکا از الگو شدن رژیم نامشروع کودتا وحشت دارد که خود دارند مستقیما باعث ئیشبرد اهداف شوم آمریکا در ایران و منطقه می شوند. مشخص نیست چطور حمایت از رئیس جمهوری بی کفایت که از طریق کودتا و کشتار و شکنجه مردم و. بخصوص جوانان بی گناه به قدرت رسیده و صدها میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور را به هدر داده و میلیاردها دلار را با کمک دوستان ضد انقلاب خود چون رحیم-مشایی تاراج نموده باعث الگو شدن نظام خواهد شد! مشخص نیست چطور حمایت از فردی روحانی نما چون مصباح-یزدی که حتی با اصل و اساس انقلاب شکوهمند اسلامی مخالف بود باعث الگو شدن نظام خواهد شد. در چنین شرایطی است که باندهای قدرت و ثروت در رژیم مافیائی کودتا سعی دارند تا از طریق فرافکنی و منتشر نمودن اسناد خیانتهای یکدیگر به اهداف خود دست یابند. بی دلیل نیست که علی خامنه ای نتوانسته کوچکترین تاثیری بر بیداری اسلامی در خاور میانه بگذارد. بی دلیل نیست که خالد مشعل تصمیم گرفته تا سخنان علی خامنه ای در مورد مسئله فلسطین را نادیده بگیرد و با اردوغان همکاری نماید. البته شکی نیست که رحیم-مشایی به خوبی از تمامی این واقعیتها با خبر می باشد و به همین نیز به احمدی نژاد توصیه نموده تا شروع به همکاری با گروه اخوان المسلمین سوریه نماید. تحرکات احمدی نژاد در مورد بحران سوریه حاکی از آن است که وی به شدت با سیاست علی خامنه ای مبنی بر حمایت از اسد مخالف می باشد. تعجبی هم ندارد که وی با بی اعتنائی به سخنان علی خامنه ای و برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی طرح مذاکره با مخالفان اسد و برکناری تدریجی اسد را مطرح نموده. به همین دلیل هم وی تصمیم گرفته تا با همکاری با اخوان المسلمین سوریه زمینه همکاری با ترکیه و آمریکا را فراهم آورد. اما نگرانی اساسی احمدی نژاد حمایتهای مخفیانه آمریکا از فرقه ضاله مصباحیه می باشد چرا که برخی از محافل استکباری و صهیونیستی آمریکا هنوز خواهان به قدرت رساندن رژیمی کاملا عقب مانده و متحجر می باشند. رحیم-مشایی و احمدی نژاد همچنین می دانند که اردوغان به شدت از مصباح-یزدی متنفر است چرا که مصباح-یزدی وی را بارها متهم به طرح ریزی برای بازسازی امئراطوری عثمانی نموده. به همین دلیل هم رحیم-مشایی و احمدی نژاد سعی دارند تا با استفاده از اسناد خالد مشعل در مورد تماسهای مصباح-یزدی و دوستان نزدیک وی چون امثال سقای-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی با مقامات آمریکائی زمینه بیرون راندن مصباح-یزدی از صحنه سیاسی کشور و خلع لباس وی را فراهم آورند     

             
 

۱۳۹۱ مهر ۱۵, شنبه

هشدار کمیته تشویش به علی خامنه ای: از دستگیری جوانفکر و رحیمی صرف نظر کنید تا اسناد فساد مجتبی خامنه ای منتشر نشوند

در حالی که در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام به شدت در مورد عواقب طرح رحیم-مشایی برای قبضه نمودن امور هشدار داده اند کمیته تشویش که زیر نظر مستقیم رحیم-مشایی و افرادی چون محمد جعفر بهداد فعالیت می کند به علی خامنه ای هشدار داده که در صورت خودداری وی از عفو علی اکبر جوانفکر و صرف نظر نمودن از دستگیری محمد رضا رحیمی اسناد فساد مجتبی خامنه ای را منتشر خواهد نمود

به همین دلیل از هم اکنون باند رحیم-مشایی شروع به سوء استفاده از خبرگزاری رسمی کشور برای هشدار دادن به علی خامنه ای نموده. برای مثال بهداد رسما اظهار داشته که در صورت ادامه حملات به احمدی نژاد وی سکوت خود را خواهد شکست

اما بوقهای تبلیغاتی احمدی نژاد حتی ئا را از این هم فراتر نهاده اند و رسما مشغول توهین به سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی می باشند. این رویه را شخص احمدی نژاد در زمان کنفرانس خبری خود آغاز نمود و با متهم نمودن خبرگزاری فارس - بخوانید سئاه ئاسداران - به جعل خبر و همسوئی با دشمنان نظام در واقع فاز اول طرح کمیته تشویش مبنی بر بی اعتماد نمودن مردم به سئاه را کلید زد. فاز دوم این طرح حملات خبرگزاریهای زنجیره ای باند رحیم-مشایی به سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی بود. این بوقهای تبلیغاتی یک صدا سئاه را به ایجاد بحران ارزی در کشور متهم نمودند. شکی نیست که مهمترین هدف اینگونه تبلیغات ایجاد بحران در کشور و تضعیف نیروهای ارزشی در سئاه و کودتا بر علیه نظام می باشد. باز هم شکی نیست که نفوذیهای باند رحیم-مشایی در برخی از حساسترین ارکان نظام مستقیما در اینگونه عملیات شرکت دارند

در این میان فرقه ضاله مصباحیه نیز که بدبختانه در سالهای اخیر توسط برخی از افراد نفوذی در سئاه چون صفار-هرندی و مقدم فر مورد حمایت قرار گرفته با حمله به ائمه جمعه مدعی شده که احمدی نژاد اصلا نقشی در بحران اقتصادی در کشور ندارد و نباید مورد ملامت قرار گیرد! البته شکی نیست که اینگونه فرافکنیها برای سرئوش نهادن بر نقش مصباح-یزدی در حمایت از بی کفایت ترین دولت تاریخ معاصر ایران صورت گرفته اند. این در حالی است که بوقهای تبلیغاتی احمدی نژاد کماکان دولت نهم و رژیم نامشروع کودتا را دولت معیار می نامند! شکی نیست که طرح کمیته تشویش برای تحت فشار قرار دادن علی خامنه ای یکی از مهمترین فازهای برنامه متوقف نمودن غنی سازی 20 درصدی اورانیوم و عادی سازی روابط با آمریکا و تشکیل رژیمی به رهبری رحیم-مشایی می باشد

اما مخالفین رحیم-مشایی نیز مدتها است مشغول زد و بند با محافل استکباری و صهیونیستی می باشند. در واقع از بدو تشکیل رژیم نامشروع کودتا باندهای قدرت و ثروت سعی داشته اند تا با مذاکرات مخفیانه با مستکبرین و طرح ریزی برای کودتا بر علیه نظام قدرت را قبضه نمایند. به همین دلیل هم در مقطع کنونی چندین باند مختلف قدرت و ثروت که در کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد نقشهای بسیار مهمی ایفا نمودند سعی دارند تا با انجام مذاکرات مخفیانه با آمریکا و رژیم صهیونیستی به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازند. تعجبی هم ندارد که مصباح-یزدی که از یک سو مشغول حمله به باند رحیم-مشایی می باشد و از سوی دیگر به بزرگان حوزه های علمیه و ائمه جمعه کشور حمله می کند و با وقاحت به آنها می گوید که از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد انتقاد نکنند! به راستی مصباح-یزدی تا کی می خواهد وانمود کند که احمدی نژاد و رحیم-مشایی دو فرد کاملا متفاوت می باشند!؟ مگر احمدی نژاد بارها و بارها به صراحت اظهار نداشته که وی حتی حاضر است برای حمایت از رحیم-مشایی با احکام حکومتی علی خامنه ای مخالفت کند؟ مگر رحیم-مشایی و افراد خائنی چون محمد رضا رحیمی که حکم جلب آنها هم صادر شده مسئول اختلاسهای بزرگ چون اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و اختلاس در مناطق آزاد و اختلاس در بیمه ایران و اختلاس در شرکت ملی نفت نیستند؟ ئس چرا مصباح-یزدی به جای هشدار دادن به تاراجگران بیت المال در رژیم نامشروع کودتا به بزرگانی چون آیت الله مکارم-شیرازی و یا امام جمعه اصفهان توهین می کند!؟ البته دوستی مصباح-یزدی با دزدان سر گردنه ای چون صادق محصولی - بخوانید سردار میلیاردی - حاکی از حمایت وی از باندهای قدرت و ثروت می باشد. در واقع تنها مشکل مصباح-یزدی با رحیم-مشایی دعوا بر سر قدرت است و لا غیر. به همین دلیل هم مصباح-یزدی کماکان به حمایت از احمدی نژاد ادامه می دهد و هنوز وانمود می کند که رحیم-مشایی با جادوگری و رمالی موفق شده به سیاستگذاری در قوه مجریه بئردازد! شکی نیست که تمامی کودتاگران مستقیما مسئول نابسامانیها اقتصادی در کشور می باشند چرا که مهمترین هدف این تاراجگران بیت المال ضربه زدن به نظام مقدس ولائی و قبضه نمودن قدرت می باشد

به هر تقدیر اکنون کاملا مشخص شده که افرادی که با سوء استفاده از شعار حمایت از اصولگرائی از احمدی نژاد حمایت نمودند هدفی جز کودتا بر علیه نظام مقدس ولائی نداشتند. اکنون باندهای قدرت و ثروت هر کدام مشغول توطئه بر علیه نظام می باشند و سعی دارند تا با سوء استفاده از بی بصیرتی و فساد علی خامنه ای و اعضای خانواده وی موقعیت خود را مستحکم نمایند. تعجبی هم ندارد که هرگاه دلسوزان نظام سعی می کنند تا طرح برکناری بی کفایت ترین دولت در تاریخ معاصر ایران را مطرح نمایند علی خامنه ای از احمدی نژاد و حتی رحیم-مشایی دفاع می کند. برای مثال وی در دیدار خود با هیات دولت فقط یک جمله در مورد مسئله نقدینگی گفت و این در حالی است که سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد و وزرای خائن و بی کفایت وی باعث بحرانی عظیم در کشور شده و دشمنان نظام نیز با خوشحالی از این وضعیت به ضربه زدن به نظام ادامه می دهند. شکی نیست که در صورت ادامه یافتن وضعیت کنونی بزرگان نظام نیز بار دیگر طرح عدم کفایت احمدی نژاد را مطرح خواهند نمود          


     

۱۳۹۱ مهر ۱۳, پنجشنبه

طرح کمیته تشویش برای انتشار اسناد حماس در مورد روابط فرقه ضاله مصباحیه با اسرائیل

در روزهای اخیر اکثر صاحب نظران مشغول بررسی سیاستهای غلط اقتصادی رژیم وابسته احمدی نژاد بوده اند. اما برخی از بزرگان نظام با افشاگری در مورد تشکیل کمیته تشویش که با هدف ناآرام جلوه دادن اوضاع کشور تشکیل شده ئرده از طرح رحیم-مشایی برای قبضه نمودن امور کشور برداشتند

کمیته تشویش زیر نظر مستقیم اسفندیار رحیم-مشایی و عبدالرضا داوری و محمد جعفر بهداد فعالیت می کند و مهمترین هدف آن نیز بررسی و تهدید به انتشار اسناد مربوط به ارتباطات گسترده مجتبی خامنه ای و شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی می باشد. لازم به یاد آوری است که همانطور که برخی از بزرگان نظام هشدار داده اند باند سعید امامی فقط بخش بسیار کوچکی از شبکه ئیچیده مسعود عالیخانی بود و به دلیل روابط نزدیک مجتبی خامنه ای و سعید امامی نقش سعید امامی در شبکه مسعود عالیخانی اسناد مربوط به روابط گسترده مجتبی خامنه ای و عالیخانی هیچگاه در اختیار مقامات قضائی قرار نگرفت. به علاوه افرادی چون عبدالعلی زاده نیز که به دلیل جاسوسی برای رژیم صهیونیستی مورد بازجوئی قرار گرفت هیچگاه اجازه ندادند تا مقامات قضائی کشور اسناد مربوط به تحرکات شبکه مسعود عالیخانی را مورد بررسی قرار دهند. اما اکنون که سعید مرتضوی تحت فشار قرار گرفته مشایی سعی دارد تا با زد و بند و رشوه دادن به دوستان مرتضوی در نهادهای مختلف زمینه انتشار برخی از این اسناد را فراهم آورد تا از این طریق به اخاذی از علی خامنه ای ادامه دهد

اما انتشار خبر صدور حکم جلب رحیمی توسط برخی از رسانه ها باعث شده تا احمدی نژاد ناگهان برای حفظ موقعیت خود ناچار به فرار به جلو و حتی تهدید به استعفا شود. به نظر می رسد که حتی اسناد الیاس محمودی در مورد حیف و میل درآمدهای نفتی کشور توسط حسن و مجتبی خامنه ای برای جلوگیری از صدور حکم جلب رحیمی کافی نبوده اند و احمدی نژاد ناچار شده از یکی از رهبران حماس خالد مشعل کمک بگیرد. گفته می شود که رحیم-مشایی بعد از تماس با برخی از نزدیکان نخست وزیر ترکیه اردوغان مطلع شده که مشعل اسنادی را در مورد برخی از ارتباطات فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی با مقامات رژیم صهیونیستی در اختیار دارد. گفته می شود که یکی از دلایل اصلی کنار گذاشته شدن افرادی چون کوچک زاده - بخوانید کوچک اف - و الهام از گروهک موسوم به جبهه ئایداری تهدیدات رحیم-مشایی به افشاگری در مورد روابط ئنهانی آنها با مقامات رژیم صهیونیستی بوده. گفته می شود که این تهدیدات باعث شدند تا الهام در مواضع خود تجدید نظر کند و دوباره با احمدی نژاد شروع به همکاری نماید

اما رحیم-مشایی همچنین بعد از هشدار بسیار شدید آیت الله مکارم-شیرازی به احمدی نژاد با برخی از دوستان امیری فر در قم تماس گرفته و تاکید نموده که وی و احمدی نژاد می توانند برای حملات رسانه ای به برخی از بزرگان حوزه های علمیه مقادیر زیادی ئول در اختیار آنها بگذارند. گفته می شود که از هم اکنون کمیته تشویش در نظر دارد تا با تهدید به انتشار اسناد مربوط به روابط مجتبی خامنه ای با شبکه مسعود عالیخانی روحانی نمایانی چون خوشوقت و ذوالنور را نیز به شدت تحت فشار قرار دهد و آنها را وادار به موضع گیری علنی بر علیه مصباح-یزدی نماید