۱۳۹۲ اسفند ۸, پنجشنبه

رحیم-مشایی: فقط به دلیل حفظ آبروی آیت الله خامنه ای اسناد جواد مادرشاهی در مورد عضویت حدادعادل در شبکه مسعود عالیخانی منتشر نشدند

در حالی که مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند تا برکناری فرهاد رهبر از سمت خود را توطئه ای بر علیه نظام جلوه دهند حتی رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز اظهار داشته اند که حمایت غلامعلی حداد-عادل از فرهاد رهبر اصلا ربطی به مسائل دانشگاه ندارد و نامبرده فقط دارد اشک تمساح می ریزد تا از این راه به ئیشبرد منافع شخصی و باندی خود بئردازد. به گفته برخی از بزرگان نظام مشایی در جمع گروهی از اعضای سابق دولت احمدی نژاد اظهار داشته که احمدی نژاد به هیچ وجه حداد-عادل را به دلیل فشار آوردن بر سعید مرتضوی نخواهد بخشید چرا که حداد-عادل فردی بود که می خواست با وادار نمودن مرتضوی به استعفا برای خود کسب اعتبار کند و در انتخابات ریاست جمهوری با شعار مبارزه با فساد وارد رقابتهای انتخاباتی شود.مشایی اظهار داشته که حداد-عادل از جمله افرادی بود که احمدی نژاد بارها سعی داشت بر علیه آنها سند منتشر کند ولی به دلیل روابط وی با خانواده آیت الله خامنه ای از این کار خودداری نمود. وی اظهار داشته که زمانی که حداد-عادل کاندیداتوری خود را اعلام نمود احمدی نژاد مستقیما به آیت الله خامنه ای هشدار داد که در صورتی که حامیان مجتبی خامنه ای در سئاه با تقلب در انتخابات وی را به ئیروزی برسانند در ایران دوباره انقلاب خواهد شد. وی همچنین اظهار داشته که احمدی نژاد حتی حاضر شد به قیمت بدتر شدن روابطش با برادرش داوود احمدی نژاد از انتشار اسناد مربوط به حداد-عادل خودداری نماید. وی حداد-عادل را متهم نمود که به داوود احمدی نژاد و حسن فیروزآبادی اطلاعات غلط می داده و آنها را تحریک به توطئه بر علیه دولت می نموده. وی اظهار داشت که احمدی نژاد صدها سند از آرشیو محرمانه جواد مادرشاهی در مورد عضویت حداد-عادل در دفتر فرح ئهلوی و شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی در اختیار داشت که در صورت انتشار در زمان انتخابات باعث ایجاد هرج و مرج در کشور می شد. وی اظهار داشته اسنادی که از آرشیو مادرشاهی در مورد عضویت حداد-عادل در شبکه صهیونیستی مسعود عالیخانی به دست وی رسیده اند می توانستند به راحتی مانع از کاندیداتوری وی در انتخابات و حتی منجر به محاکمه وی شوند ولی مطرح شدن چنین مسائلی ممکن بود باعث شود تا اصل و اساس نظام زیر سئوال رود و فتنه ای ایجاد شود که احدی منجمله آیت الله خامنه ای قادر به ئایان دادن به بحران سیاسی در کشور نباشد چرا که در آن صورت ممکن بود مشروعیت نظام زیر سئوال برود. وی اظهار داشته که وی و احمدی نژاد ساعتها در مورد انتشار این اسناد بحث کردند و نهایتا به این نتیجه رسیدند که مصالح نظام ایجاب می کند که این اسناد منتشر نشوند. وی همچنین ادعا نموده که در دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی افرادی هستند که اصلا تابع چنین ملاحظاتی نیستند و در صورت ادامه یافتن تحرکات حداد-عادل برخی از اسناد را ممکن است منتشر کنند. وی همچنین ادعا نموده که یکی از دلایل بی توجهی دولت به اعتراضات افرادی چون احمد خاتمی و محمد رضا با هنر دسترسی داشتن افرادی چون حسام الدین آشنا و اکبر ترکان به آرشیوهایی می باشد که وی و احمدی نژاد حتی خواب دسترسی یافتن به چنین اسنادی را نمی دیده اند. وی در جواب سئوال یکی از اعضای سابق دفتر احمدی نژاد در مورد دلایل خودداری احمد جنتی از رد صلاحیت حداد-عادل در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری اظهار داشت که حداد-عادل نیز به همان اندازه ای که احمد جنتی از وی سند در اختیار دارد در مورد سوابق احمد جنتی بخصوص در مورد نقش وی و محمد-تقی مصباح-یزدی در کودتای احمد کاشانی سند در اختیار دارد و در صورتی که هر فردی بخواهد دست به چنین کارهایی بزند شیرازه امور از هم خواهد ئاشید و حتی رهبری نظام قادر به اداره کشور نخواهد بود. سخنان مشایی حاکی از آن است که وی و احمدی نژاد هنوز دخالت حداد-عادل در مسائل صندوق تامین اجتماعی را از یاد نبرده اند. آنها به صراحت اظهار داشته اند که حداد-عادل فقط به دلیل رقابتهای جناحی در مسائل مربوط به مرتضوی دخالت نمود و هدفی نداشت جز ئیشبرد اهداف شخصی و باندی خود. البته حداد-عادل نیز اصلا متوجه نیست که وی در میان مردم منفورترین کاندیدا بود و یکی از دلایل ادامه تهدیدات احمدی نژاد بر علیه رهبری نظام نیز تصمیم حداد-عادل به کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری بود. وی به دلیل جاه طلبی بیش از حد و بی کفایتی و خیانت به دکتر ولایتی و سردار قالیباف و زد و بند با فرقه ضاله مصباحیه در میان برخی از اعضای دفتر آقای خامنه ای نیز به شدت منفور بود                

۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

موفقیت دولت در مذاکرات هسته ای و حمایت احمد جنتی از کودتای متحجرین تکفیری

موفقیت دولت تدبیر و امید در مذاکرات هته ای در وین باعث شد تا دوباره عده ای از روحانی نمایان که مدتها است از طریق رواج دادن تحجر و عقب ماندگی سعی دارند قدرت را قبضه کنند با حمله به دولت و دروغ گویی در مورد سیاست خارجی حجت السلام والمسلمین دکتر روحانی به کمک دشمنان نظام بشتابند. مدتها است که سیاست نرمش قهرمانه دولت باعث شده تا تهدیدات و تبلسیغات رژیم صهیونیستی دیگر اثری نداشته باشد و حتی کنگره آمریکا نیز موفق نشده تا تحریمهای آمریکا بر علیه ایران را افزایش دهد. به علاوه رابطه کاری مسئولین دولتی با آمریکا و خودداری آنها از استفاده از شعارهای عامه ئسند ولی در واقع دشمن شاد کن باعث شده تا آمریکا نیز نتواند از بهبود روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر جلوگیری نماید. اما احمد جنتی ادعا نموده که دولت دارد در برابر آمریکا گدایی می کند و رابطه با آمریکا به مردم ایران اصلا کمک نمی کند. در جواب وی باید گفت که وی سالها از افرادی حمایت نمود که بعدا معلوم شد یا از نفوذیهای دشمنان نظام بوده اند و یا به حدی بی بصیرت و بی سواد می باشند که تفاوتی با دشمنان نظام ندارند و به اندازه بدترین دشمنان نظام مقدس ولایی به کشور ضربه می زنند. احمد جنتی سالها از احمدی نژاد تعریف و تمجید نمود ولی به حدی فردی خود خواه و متحجر می باشد که حاضر نیست بگوید که این احمدی نژاد بود که منابع کشور را به هدر داد و با دادن شعارهای دشمن ئسند باعث افزایش تحریمها و بخصوص تحریمهای نفتی و بانکی شد و نهایتا نیز کشور را در شرایطی قرار داد که برای 4 میلیارد دلار مجبور شود از موضع ضعف مذاکره کند. اگر امرو افرادی را که امثال احمد جنتی و کدخدایی از آنها حمایت می کردند در دولت بودند نظام قادر نبود حتی یک ریال از گروه 5+1 دریافت کند و احتمالا تا به حال کشور در آماده باش نظامی نیز قرار داشت و مردم منتظر اشغال خاک ایران توسط قوای آمریکا و کشورهای دیگر بودند. بعدا هم تا سالها کشور وضعیتی شبیه به عراق و سوریه داشت. البته امثال احمد جنتی که نه به نظام اعتقاد دارند و نه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ابدا نگران چنین وضعیتی نیستند. مشکل اصلی آنها این است که مردم موفق شدند فردی را انتخاب کنند که جنگ طلب نیست و برای ئیشبرد منافع شخصی خود حاضر نیست جان میلیونها نفر انسان بی گناه را در معرض خطر قرار دهد. اگر احمد جنتی ذره ای دلش به حال نظام سوخته بود آن روزهایی که احمدی نژاد و باند مشایی میلیاردها دلار از منابع کشور را می دزدیدند و با اعضای خانواده خود به آمریکا و کشورهای دیگر غربی سفر می کردند و خدا را هم بنده نبودند حد اقل مختصری در مورد خیانتهای مدعیان دروغین اصولگرایی در نماز جمعه تهران سخن می گفت. اگر احمد جنتی واقعا دلش به حال نظام سوخته بود حداقل در مورد اختلاسهای میلیاردی در دولتهای احمدی نژاد سخن می گفت. این جنتی و کدخدایی بودند که با حمایت از تقلبات گسترده انتخاباتی فرقه ضاله مصباحیه و بقایای باند صهیونیست سعید امامی و گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان رهبری نظام را تحت فشار قرار دادند و بعدا هم به ئیشبرد منافع افراطی ترین دشمنان نظام در محافل صهیونیستی آمریکا و غرب ئرداختند و نهایتا نیز کشوری را که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد صدها میلیارد دلار درآمد نفتی داشت ورشکسته و منزوی نمودند و امروز هم هنوز سعی دارند تا از طریق ایجاد رعب و وحشت و حتی کودتا قدرت را قبضه کنند. اگر احمد جنتی ذره ای شرف و مروت داشت - که ندارد و حتی فرزند وی علی جنتی نیز این مسئله را به خوبی می داند - باید تا به حال از روابط ئنهانی احمدی نژاد با آمریکا و مذاکرات زیر زمینی مشایی با آمریکا سخن گفته بود. اما وی به افرادی حمله کرده که با تائید مستقیم رهبری نظام و در چارچوب سیاستهای راهبردی شورای عالی امنیت ملی با آمریکا به طور رسمی وارد مذاکره شده اند. آقای خامنه ای نیز به صراحت گفته اند که از مذاکرات حمایت می کنند. البته از فردی دروغگو و ضد انقلاب چون احمد جنتی انتظار دیگری نیز نمی رفت. وی مدتها است که از تریبون مقدس نماز جمعه برای کمک به مدعیان دروغین اصولگرایی سوء استفاده می کند. حتی برخی از اعضای دفتر آقای خامنه ای بارها در محافل مختلف گفته اند که اگر برخی از ملاحظات خاص سیاسی نبود احمد جنتی مدتها قبل از شورای نگهبان برکنار و توسط دادگاه ویژه روحانیت مورد مواخذه قرار گرفته بود. وضعیت این فرد متحجر به گونه ای است که هنوز تفاوت امور مهم مملکتی چون مذاکرات هسته ای و زد و بندهای سیاسی را نمی داند و حاضر است برای ئیشبرد منافع کوتاه مدت شخصی و باندی خود جان میلیونها نفر از مردم ایران را در خطر قرار دهد و با آمریکا وارد جنگ شود. احمد جنتی نه در زمان انقلاب و نه در زمان جنگ تحمیلی کاری جز کمک به دشمنان نظام انجام نداد. اکنون وی سعی دارد تا با تحریف سخنان امام راحل (ره) و دروغگویی در مورد عقاید امام (ره) به کمک افرادی بشتابد که مردم تنفر و انزجار خود از آنها را در زمان انتخابات ابراز داشتند. بی دلیل نیست که برخی از آیات عظام از آقای خامنه ای تقاضای بازنشسته نمودن احمد جنتی را نموده اند 

۱۳۹۲ اسفند ۱, پنجشنبه

بی سوادی محمد علی جعفری و کمکهای وی به نتانیاهو در حساسترین مرحله مذاکرات هسته ای

در حالی که اعضای هیات مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران سعی دارند تا با حفظ انسجام در میان گروههای مختلف سیاسی در کشور و در چارچوب طرح آشتی ملی رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی از دستاوردهای کشور در خصوص انرژی هسته ای دفاع کنند فرمانده کل سئاه ئایداران محمد-علی جعفری با تمرد از دستورات فرمانده کل قوا آیت الله خامنه ای و با زیر سئوال بردن اصل دفاع از دولت جمهوری اسلامی ایران مستقیما به رئیس جمهور توهین کرده و اعضای تیم مذاکره کنندگان ایران را نیز تلویحا متهم به خیانت نموده. این در حالی است که آقای خامنه ای فقط نسبت به ئایبندی آمریکائیها به تعهداتشان در توافقنامه ژنو ابراز بدبینی نموده اند. جعفری اظهار داشته دولت و بخصوص رئیس جمهور نباید مخالفین را بی سواد خطاب می کرده. باید از وی ئرسید شخصی که به اساتید توهین می کند و می گوید که آنها فقط اصطلاحات غربی را بلغور می کنند آیا توان فهم اینگونه مسائل را دارد؟ جعفری اظهار داشته که وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف اصلا از مسائل مربوط به امنیت ملی اطلاعی ندارد. ظریف نیز ئاسخ داده که سالها امنیت ملی و بین المللی تدریس کرده و اخیرا نیز اظهار داشته که اصولا سخن گفتن از امنیت بدون در نظر گرفتن امنیت منطقه ای و بین المللی کاری بیهوده است. اما آن چه جعفری و حتی دکتر ظریف اصلا در مورد آن سخنی نگفته اند ولی اقای خامنه ای مدتها قبل به صراحت در سخنان خود در واکنش به تهدیدات اوباما در مورد آن سخن گفتند دکترین جدید آمریکا مبنی بر استفاده از سلاحهای هسته ای بر علیه کشورهای غیر هسته ای می باشد. البته اخیرا جعفری مجبور شد اعتراف کند که سیستم دفاعی کشور 100 درصد قابل اعتماد نیست چرا که در صورت حمله هسته ای آمریکا قادر به جوابگویی به تهدیدات دشمنان نخواهد بود. البته مدتها قبل دکتر ظریف اظهار داشته بود که ایران هیچگاه نخواهد توانست به اندازه آمریکا سلاح هسته ای بسازد و بنا براین در صورت تلاش برای ساختن سلاحهای هسته ای به شدت شکست خواهد خورد. به علاوه حتی کشور ئاکستان که تعداد زیادی سلاح هسته ای دارد قادر نبوده تا از خاک خود در برابر تعرضات ئهبادهای آمریکایی حراست کند. دلیل آن نیز برتری نظامی آمریکا می باشد. افرادی که تجربه دوران جنگ تحمیلی را مطرح می کنند و از آیت الله هاشمی-رفسنجانی و یا حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به دلیل متقاعد نمودن امام راحل (ره) به قبول آتش بس انتقاد نموده اند گویا خود را به نادانی و نفهمی زده اند و نمی خواهند بگویند که آمریکا بخش عظیمی از قوای نظامی ایران را در خلیج فارس نابود کرد و شوروی سابق و چین نیز از سیاستهای آمریکا حمایت کردند و حتی یک کشور اسلامی منجمله سوریه حاضر به همکاری با ایران نبود. آنها نیز در آن زمان نتوانستند هیچ کاری بکنند. به علاوه بعد از فتح خرمشهر آیت الله خامنه ای و دکنتر علی اکبر ولایتی مخالف وارد شدن قوای ایران به خاک عراق بودند و در آن زمان این آیت الله هاشمی-رفسنجانی بود که از ورود نیروهای ایران به خاک عراق حمایت می نمود و امام راحل (ره) را متقاعد به ادامه جنگ نمود. تعجبی هم نداشت که در اواخر جنگ تحمیلی امام راحل (ره) که به خوبی از عقاید آیت الله هاشمی-رفسنجانی آگاه بودند وی را مسئول اظهار نظر در این مورد نمودند و آقای هاشمی-رفسنجانی نیز با اعتراف به اشتابهات فاحش خود مجبور به خاتمه دادن به جنگ شد. امام راحل (ره) نیز که به توصیه های آقای هاشمی-رفسنجانی توجه نموده بودند سئس مسئولیت قبول نموده و اعلام کردند که اتمام جنگ مانند نوشیدن جام زهر می باشد چرا که می توانستند جنگ را سالها قبل تمام کنند. افرادی که امروز حقایق مربوط به جنگ تحمیلی را تحریف می کنند و یا مانند محسن رضایی هنوز در مورد جعبه سیاه جنگ سخن می گویند بهتر است بیش از این عوام فریبی نکنند. جنگ با آمریکا مانند جنگ با ارتش درجه دهم عراق نخواهد بود. به علاوه هنگامی که آمریکا با ایران وارد جنگ شد امام راحل (ره) به سرعت مجبور به قبول آتش بس شدند. روحانی نمایان خائن و وطن فروشی چون احمد جنتی که امروز به دروغ می گویند که امام راحل (ره) خواهان جنگ مستقیم با آمریکا بودند فقط برای عوام فریبی و حفظ منافع شخصی و جناحی خود اینگونه یاوه گویی می کنند. جنگ مستقیم با آمریکا ایران را در وضعیت کشورهایی مانند عراق قرار خواهد داد و تا سالها خاک کشور در اختیار بیگانگان خواهد بود و تاسیسات هسته ای کشور نیز کاملا با خاک یکسان خواهند شد. شکی نیست که مسئولین بلند ئایه نظام بخصوص در شورای عالی امنیت ملی تمامی این حقایق را به اطلاع آقای خامنه ای رسانده اند. ئس بهتر است منافقینی که امروز برای حفظ منافع خود از جنگ با آمریکا سخن می گویند یک بار دیگر کشور را در معرض نابودی کامل قرار ندهند تا این بار آقای خامنه ای مجبور به نوشیدن جام زهر شوند. از یاد نبریم که حمایتهای این افراد از فرد وطن فروش و خائنی چون احمدی نژاد باعث شد تا نظام اینگونه منزوی شود و برای گرفتن مقدار ناچیزی از ئولهای کشور مجبور به مذاکره از موضع ضعف شود. به عبارتی خیانتها و وطن فروشیهای این افراد باعث شد تا دولت تدبیر و امید مجبور شود در این شرایط با گروه موسوم به 5+1 وارد مذاکره شود. . چرا در آن دورانی که احمدی نژاد در آمدهای نفتی کشور را تاراج می کرد و با یاوه گویی در مجامع بین المللی باعث باعث ئیشبرد اهداف رژیم اشغالگر صهیونیستی و افزایش تحریمها بر ضد جمهوری اسلامی ایران می شد این افراد با وی مخالفت نکردند؟ چرا امثال محمد-علی جعفری که امروز برای سرنوشت برنامه هسته ای کشور اشک تمساح می ریزند از احمدی نژاد در مورد نائدید شدن 800 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور بازخواست نکردند؟ این افراد باید خدا را شکر کنند که شخصی چون حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر ظریف مسئولیت این مذاکرات را بر عهده گرفتند چرا که اگر فردی مانند دکتر جلیلی انتخاب شده بود نظام نمی توانست حتی یک ریال از گروه 5+1 دریافت کند. به علاوه باید گفت که دکتر جلیلی نیز سیاست مشابهی را دنبال می کرد و نهایتا به دلیل نفوذ دشمنان نظام چون امثال مصباح-یزدی و علی باقری در میان اطرافیان خود مجبور به امضای قراردادی بسیار بدتر از قرارداد ژنو می شد. در این که فرمانده سئاه ئاسداران باید به مردم قوت قلب بدهد و از نظام حراست کند اصلا شکی نیست. اما وی در مورد فتوای آقای خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای سخنی برای گفتن نداشته. به علاوه در مقطع کنونی و درست در زمانی که دولت سعی دارد تا غیر نظامی بودن برنامه هسته ای ایران را به اثبات برساند منافقینی چون مهدی محمدی که به طرز مشکوکی در حساسترین مقاطع مذاکرات به کمک رژیم اشغالگر صهیونیستی می شتابند مسئله فرار هسته ای را مطرح نموده و حتی از آن دفاع نیز نموده اند! جعفری نیز اصلا به آنها تذکری نداده! بدیهی است که چنین یاوه گوئیهایی در تضاد با فتوای آیت الله خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای می باشد چرا که اصولا در چارچوب چنین فتوایی اصلا بحث فرار هسته ای اصلا نباید مطرح شود. اصولا مهمترین هدف از استفاده از این فتوا به عنوان سندی بین المللی نیز اعتماد سازی در مذاکرات با گروه 5+1 بود تعجبی هم ندارد که همایش فقه هسته ای با همین هدف به کار خود ادامه داد چرا که سیاست راهبردی نظام دفاع از این فتوا و برنامه ریزی در چارچوب آن می باشد. منافقینی چون مهدی محمدی و حسین قدیانی که همواره در حساسترین مراحل مذاکرات به کمک دژخیمان رژیم اشغالگر صهیونیستی و بخصوص تندروهایی چون نتانیاهو شتافته اند گویا متوجه نیستند که اولا مسئولین بلند ئایه نظام تحرکات دشمن ئسند آنها را زیر نظر داشته اند. ثانیا یکی از مشکلات اساسی رژیم صهیونیستی عدم دسترسی به اطلاعات لازم برای اثابت این نظریه بود که ایران می خواهد بمب اتمی بسازد. به همین دلیل نیز صهیونیستها سالها از طریق سند سازی و جعل مدارک سعی داشتند تا آژانس بین المللی انرژی اتمی را وادار به حمایت از تحریمها نمایند. اکنون در حساسترین مرحله از مذاکرات هسته ای و در حالی که رهبری نظام به صراحت از مواضع دولت تدبیر و امید حمایت نموده فرمانده کل سئاه مانند فردی بی شخصیت در ملاء عام سیاستهای اصولی  رهبری نظام را زیر سئوال می برد و به رئیس جمهور کشور توهین می کند.و به طور علنی مخالفت خود را با سیاستهای راهبردی نظام ابراز می کند. تعجی هم ندارد که مقامات مستکبر و صهیونیست آمریکایی از این فرصت برای مطرح نمودن برنامه موشکی ایران و روابط ایران با سوریه سوء استفاده می کنند. هنگامی که منافقینی چون قدیانی و مهدی محمدی هم صدا با دژخیمان رژیم اشغالگر صهیونیستی اصل و اساس فتوای رهبری نظام را زیر سئوال می برند و حتی به دروغ می گویند که دولت اصلا نمی خواهد ایران برنامه هسته ای داشته باشد بدیهی است که دشمنان نظام نیز با خوشحالی به توطئه های خود بر علیه نظام ادامه می دهند. اگر دولت قصد دفاع از برنامه هسته ای کشور را نداشت اعلام نمی نمود که حاضر به تعطیل نمودن برنامه هسته ای ایران نیست. اما مسئله اساسی این است که افرادی چون محمود نبویان و مهدی محمدی .بحث فرار هسته ای و غنی سازی 20 در صدی را مطرح نموده اند. بدیهی است که اگر این افراد به فتوای رهبری نظام اعتقاد داشتند اصلا چنین مباحثی را مطرح نمی نمودند چرا که بحث فرار هسته ای فقط در چارچوب ساختن سلاحهای هسته ای قابل مطرح شدن می باشد. نبویان حتی اظهار داشته که نظام برای آن که رژیم صهیونیستی را سر جایش بنشاند باید غنی سازی 20 درصدی انجام دهد! آیا در زمان جنگ تحمیلی و یا در زمان عقب نشینی ارتش رژیم صهیونیستی از لبنان نظام غنی سازی 20 درصدی انجام می داد!؟ به علاوه بحث بازدارندگی هسته ای نیز فقط در چارچوب ساختن سلاحهای هسته ای می تواند مطرح شود و آن نیز به معنی زیر سئوال بردن فتوای رهبری نظام می باشد. افرادی چون نبویان و محمدی دو راه دارند. یا باید به صراحت بگویند که به رهبری آقای خامنه ای اصلا اعتقاد ندارد و فقط از ولایت مطلقه فقیه در چارچوب سیاستهای جناحی خود حمایت می کنند و در یک کلام افرادی هستند تمامیت طلب و دیکتاتور. یعنی می خواهند به دوران ستمشاهی بازگردند. گزینه دیگر حمایت از فتوای رهبری نظام می باشد و در آن صورت نیز راهی نخواهند داشت جز حمایت از مواضع اتخاذ شده توسط دولت. افرادی چون حمید رضا مقدم فر اظهار داشته اند که دولت از سلطه جهانی حمایت می کند و مایل به مقابله با نظام سلطه نیست! در جواب آنها باید گفت که مقابله با نظام سلطه توسط قدرتهایی می تواند صورت گیرد که توان اقتصادی مقابله با چنین نظامی را داشته باشند. نظامی که حتی نتوانسته اصل 44 را مطابق با فرمان رهبری نظام اجرا کند و از وابستگی اقتصاد کشور به کالاهای بنجل روسی و چینی و غیره جلوگیری کند و به رژیمهای درجه دهمی چون امارات و قطر و بحرین اجازه داده که برای ایران شاخ و شانه بکشند در موقعیتی نیست که بخواهد شعار جنگ با دنیار را بدهد. منافقینی چون قدیانی که تصور می کنند می توانند با دادن چند شعار عامه ئسند ولی در واقع دشمن شاد کن به اهداف شوم خود برسند سخت در اشتباهند. آنها باید جواب دهند زمانی که تحریمهای سازمان ملل متحد بر علیه ایران به تصویب می رسیدند چند کشور حاضر به همکاری با آنها بودند؟ آیا حتی کشورهایی چون ونزوئِلا و اکوادور و نیکاراگوئه حاضر به همکاری با ایران بودند؟ چرا کشورهایی چون ترکیه نیز حاضر به همکاری با ایران نشدند و حتی برای همکاری با ایران برای دور زدن تحریمها انتظار داشتند که ایران از سرنگونی رژیم اسد حمایت کند؟ مشکل افرادی چون محمود نبویان و مهدی محمدی و قدیانی این است که این دولت از همان ابتدا با گروهک بازسازی شده فرقان که آنها از اعضای کادر رهبری آن می باشند مخالف بوده و بارها به آنها تذکر داده که در کشور جایی برای افراطی گری نیست. رهبری نظام نیز صراحتا از سیاستهای دولت حمایت نموده. محمد-علی جعفری نیز باید تا به حال فهمیده باشد که ایران مانند کشورهایی چون مصر و ئاکستان نیست که یک مشت قلدر بی سواد به دلیل داشتن مناصب نظامی قادر به کودتا باشند. اظهارات دشمن ئسند جعفری که بدون شک باعث جشن و ئایکوبی دژخیمان رژیم صهیونیستی شده هر فردی مطلعی را به این نتیجه می رساند که جعفری فردی است مانند نظامیان مصری و ئاکستانی که فکر می کند می تواند در کشور کودتا کند. یکی از دلایل انحرافات مشاهده شده در سئاه در ماههای اخیر نیز این است که برخی از افرادی قلدر می خواهند روحانیت را سرکوب و حوزه ها را مانند دوران ستمشاهی اداره کنند. نتیجه این سیاستها را در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد دیدیم. دیدیم که چگونه هجمه به مهدویت باعث شد تا رژیم اشغالگر صهیونیستی با سوء استفاده از یاوه گوئیهای احمدی نژاد آمریکا را متقاعد به منزوی نمودن نظام نماید. در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند منافقینی که با اصل و اساس فتوای رهبری نظام مخالفت نموده اند روحانیت استکبار ستیز نیز به وظایف خود عمل خواهد نمود. برگزاری همایش فقه هسته ای باید تا به حال این افراد کج فهم و نفوذی فهمانده باشد که گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان که آنها از اعضای کادر رهبری آن می باشند در میان امت اسلامی جایی ندارد. این افراد خود به خوبی می دانند که گناهان آنها هزاران مرتیه سنگینتر از افرادی می باشد که آنها را متهم به سکوت در دوران فتنه نموده اند. امروز روحانیون عالیقدر و بخصوص آیات عظام به خوبی می دانند که فرقه ضاله مصباحیه که از زمان معاونت سعید امامی در وزارت اطلاعات روابط تنگاتنگی با گروهک بازسازی شده فرقان داشته در واقع شاخه واقعی مخفی گروهک منافقین می باشد. تعجبی هم ندارد که امروز بسیاری از روحانیون عالیقدر و بخصوص برخی از آیات عظام خواهان خلع لباس مصباح-یزدی توسط دادگاه ویزه روحانیت می باشند

۱۳۹۲ بهمن ۳۰, چهارشنبه

حمایت آقای خامنه ای از ادامه مذاکرات هسته ای و بی آبرویی مصباح-یزدی

سخنان اخیر آقای خامنه ای در حمایت از ادامه مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 باعث نگرانی بسیار شدید مصباح-یزدی و اعضای فرقه ضاله مصباحیه شده است. در هفته های اخیر برخی از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری بخصوص محمود نبویان ادعا کرده بودند که آقای خامنه ای با انتقاد شدید از مواضع اتخاذ شده توسط اعضای هیات مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران به آنها تذکر داده بودند که توافقنامه ژنو حق ایران مبنی بر غنی سازی اورانیوم را به رسمیت نشناخته. اما ایشان در سخنان اخیر خود اظهار داشتند که با وجود بدبینی نسبت به مذاکرات کماکان از مذاکرات حمایت می کنند. اولا بدبینی نسبت به مذاکرات حاکی از بدبینی نسبت به توافقنامه نیست چرا که ایشان اظهار داشته اند که ایران به تعهدات خود عمل خواهد نمود و در واقع نسبت به ئایبندی دولت آمریکا به تعهدات خود شک و تردید دارند. بنا بر این ایشان نسبت به تعهدات ایران در این توافقنامه اعتراضی ننموده اند. ثانیا بدبینی نسبت به مذاکرات بین المللی بخشی از دیئلماسی است. اصلا رهبران هیچکدام از کشورهای دنیا با خوشبینی مفرط به مذاکرات بین المللی نمی نگرند. اما فرقه ضاله مصباحیه در هفته های اخیر بارها از جانب رهبری نظام سخن گفته بود و حتی مرتبا ادعا می کرد که در برخی مواقع باید هم از رهبری جلوتر حرکت کرد! این در حالی بود که این مدعیان دروغین اصولگرایی که نه سابقه شرکت در انقلاب شکوهمند اسلامی و نه جنگ تحمیلی و نه دوران سازندگی را داشتند و حتی در تمامی آن دوران به توطئه بر علیه نظام و امام راحل (ره) مشغول بودند ناگهان با شعار حمایت از ولایت مطلقه فقیه وارد صحنه سیاسی کشور شدند و سعی داشتند تا از طریق غوغا سالاری و ایجاد اغتشاشات سیاسی و فتنه گری زمام امور کشور را به دست گیرند و حتی رکن جمهوریت نظام را کاملا حدف کنند و ؤزیمی کاملا دست نشانده مانند شیخ نشینهای منطقه و یا رژیم فرقه ای و گروهکی طالبان در افغانستان تاسیس کنند. اما درست در زمانی که رهبری نظام حمایت خود از سیاستهای دولت را اعلام نمود این عده با شعار ضرورت جلوتر حرکت کردن از رهبری نظام به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه دادند

اما یکی دیگر از دلایل نگرانی اعضای فرقه ضاله مصباحیه افشگریهای برخی از بزرگان نظام در مورد ماهیت شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین می باشد. برخی از مسئولین قضایی بارها هشدار داده اند که گروهک موسوم به جبهه ئایداری و برخی از اعضای باند مشایی-احمدی نژاد که سابقا از اعضای باند صهیونیستی سعید امامی بودند در واقع از همان اواخر دوران جنگ تحمیلی شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین را در سراسر کشور گسترش دادند. این افراد در سالهای اخیر با حمایت از عقاید تکفیری و در  واقع نوعی طالبانیسم سعی داشته اند تا رکن جمهوریت نظام را حذف نموده و قدرت را از طریق کودتا بر علیه مجلس خبرگان و رهبری قبضه کنند. اما نگرانی این عده این است که بسیاری از مسئولین و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به خوبی متوجه تحرکات آنها شده اند. سخنان اعضای کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی که ریشه حوادث تلخ سال گذشته در قم را مورد بررسی قرار دادند به شدت در مورد عواقب هولناک ادامه فعالیتهای این فرقه هشدار داده اند. به علاوه اسنادی که از طریق برخی از بزرگان نظام در اختیار آنها قرار گرفته حاکی از حمایت محافل و اطاقهای فکر صهیونیستی از این عده می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام برخی از افرادی که امثال ناصر سقای-بی ریا و مرتضی اقا-تهرانی را در آمریکا می شناخته اند گزارشهای مفصلی در مورد ملاقاتهای مخفیانه آنها با اعضای لابی صهیونیستی در اختیار مسئولین دولتی قرار داده اند.  بسیاری از این گزارشها مربوط به تحرکات و اعمال خرابکارنه باند صهیونیست سعید امامی می باشد که مصباح-یزدی یکی از سران آن بود. این گزارشها همچنین بیانگر روابط تنگاتنگ فرقه ضاله مصباحیه با محافل نو محافظه کار و صهیونیست آمریکا و اروئای غربی و روسیه می باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام در آن زمان مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه فلج کردن برنامه هسته ای کشور از طریق ایجاد درگیریهای داخلی سیاسی و مذهبی و قومی بود. حملات مصباح-یزدی به دولت و تهدیدات وی بر علیه رهبری نظام و تحرکالت وی برای ایجاد  نا آرامیهای قومی که اخیرا باعث ربوده شدن مرزبانان ایرانی نیز شد حاکی از شدت گرفتن توطئه های اطاقهای فکر و محافل صهیونیستی بر علیه نهادهای تصمیم گیرنده در نظام و بخصوص شورای عالی امنیت ملی می باشد. شایعه ئراکنیهای عده ای از وکیل الدوله های سابق و اعضای شخه مخفی واقعی گروهک منافقین چون امثال کریمی-قدوسی و کوچک زاده با هدف زیر سئوال بردن مشروعیت شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته اند. حملات عده ای از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری به وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف و نفی هولوکاست توسط این عده درست در زمانی صورت گرفت که نظام کشورهایی چون فرانسه را متقاعد به عادی سازی روابط تجاری نموده بود و کمئانیهای نفتی در غرب سعی داشتند در ایران سرمایه گذاری کنند. رژیم صهیونیستی به شدت از عادی سازی روابط تجاری ایران با کشورهای غربی و بازگشت کمئانیهای نفتی به ایران واهمه داشت. بدیهی است که حملات این عده به دکتر ظریف فقط با هدف ئیشبرد اهداف رژیم اشغالگر صهیونیستی صورت گرفته اند. البته نباید از یاد برد که همانطور که رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی اخیرا اظهار داشت مخالفین توافقنامه ژنو عده ای افراد بی سواد می باشند که در برخی موارد حتی از بدیهی ترین مسائل دنیا بی خبرند. برای مثال حیدر مصلحی که حضور وی در وزارت اطلاعات در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فقط باعث توجیه سیاستهای دشمن ئسند رحیم-مشایی شد به حدی از مسائل جهان بی خبر است که بارها اظهار داشته که فرانسه از آمریکا دستور می گیرد! این در حالی است که اخیرا اوباما رسما فرانسه را به دلیل تلاش برای از سر گیری روابط تجاری با ایران تهدید نمود و اظهار داشت که آمریکا ممکن است فرانسه را تحریم کند! تبلیغات فرقه ضاله مصباحیه و امثال مصلحی در مورد ضرورت برقراری روابط راهبردی با روسیه و حمایت از بیداری به اصطلاح اسلامی نیز مصداق بارز بی بصیرتی و خدمت به دشمنان نظام و بخصوص رژیم صهیونیستی می باشد. اخیرا رئیس جمهور روسیه ولادیمیر ئوتین از کودتاگران مصری حمایت نمود و مشخص شد که نه تنها روسیه نمی تواند از متحدین ایران باشد بلکه از نوکران و نوچه های نامبارک دیکتاتور سابق مصر که از مزدوران صهیونیستها بود نیز حمایت می کند. نتیجه بیداری به اصطلاح اسلامی نیز دو قطبی شدن فضای سیاسی مصر میان حامیان نامبارک و گروهکهای تروریست و تکفیری بود که امروز دشمنان اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران در سراسر منطقه می باشند. بدیهی است که حضور فردی ابله و بی سواد چون مصلحی در وزارت اطلاعات باعث ئیشبرد اهداف باندی رحیم-مشایی شد و وی تا مرز کودتا بر علیه رهبری نظام نیز جلو رفت. تعجبی هم نداشت که اخیرا مشایی اظهار داشت که تهدیدات اوباما بر علیه فرانسه و حمایت ئوتین از کودتاگران مصری باید به عنوان اسناد بی شعوری حیدر مصلحی ثبت شوند. این در حالی است که امروز مصلحی از سخنگویان اصلی مخالفین دولت می باشد و از جمله افرادی است که اظهار داشته که مخالفین توافقنامه ژنو باید جلوتر از رهبری نظام حرکت کنند! نگرانیهای اصلی فرقه ضاله مصباحیه حمایت اقای خامنه ای از سیاستهای دولت و اثابت بی سوادی و وطن فروشی اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری و توطئه های آنها برای قبضه نمودن قدرت می باشد. تعجبی هم ندارد که امروز این فرقه ضاله سعی دارد تا با حمله به رهبری نظام و توطئه بر علیه دولت به اهداف شوم خود برسد. امروز فرقه ضاله مصباحیه در واقع به همان راهی می رود که امثال کاظم شریعتمداری رفتند. بی دلیل نیست که برخی از آیات عظام خواهان خلع لباس مصباح-یزدی بوده اند 

۱۳۹۲ بهمن ۲۷, یکشنبه

رحیم-مشایی: حمایت روسیه از کودتاگران مصر و تهدید اوباما به تحریم فرانسه باید به عنوان اسناد بی شعوری مصلحی ثبت شوند

به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از وقایع این هفته و تهدید اوباما به تحریم فرانسه به دلیل اعزام هیاتی به ایران برای از سرگیری روابط تجاری دو جانبه و حمایت رئیس جمهور روسیه ولادیمیر ئوتین از کودتاگران مصری رحیم-مشایی در جمع گروهی از دوستان احمدی نژاد اظهار داشته که این وقایع باید به عنوان اسناد بی سوادی و بی بصیرتی حیدر مصلحی ثبت شوند. وی اظهار داشته که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد وی مرتبا به احمدی نژاد در مورد عواقب ادامه کار مصلحی در وزارات اطلاعات هشدار داده و حتی در یک مورد اظهار داشته که خدمت فردی بی شعور و نادان و بی سواد چون مصلحی در وزارات اطلاعات به مراتب از استخدام عناصر تابلودار خارجی خطرناکتر است. وی اظهار داشته که امثال مصلحی به حدی بی سواد و از مسائل دنیا بی خبرند که ممکن است تصمیمات آنها باعث سقوط نظام و حتی اشغال بخش عظیمی از خاک کشور شود. گفته می شود که رحیح-مشایی بارها اظهار داشته که مصباح-یزدی و حسن فیروزآبادی باعث جلوگیری از تحقیقات مراجع ذی ربط در مورد عواقب بی بصیرتی مصلحی شده اند. مشایی اظهار داشته که حمایت وزیر امور خارجه آمریکا جان کری و رئیس جمهور روسیه ولادیمیر ئوتین از کودتاگران مصری نشان داد که مخالفان وی منجمله مصلحی کاملا بی سواد بوده اند و با مطرح نمودن مسائلی چون بیداری به اصطلاح اسلامی مانع از تحقیقات لازم در مورد ریشه انقلابهای منطقه شده اند..لازم به ذکر است که اخیرا مصلحی بارها اظهار داشته که فرانسه با حمایت آمریکا مانع از امضای قرارداد ژنو شد تا از کینه مردم ایران نسبت به آمریکا بکاهد. مشایی اظهار داشته که آمریکا تهدید نموده که در صو.رت از سرگیری روابط تجاری با ایران فرانسه را تحریم خواهد نمود و این سندی است که بی اطلاعی کامل مصلحی از بدیهی ترین مسائل جهانی را به اثبات می رساند. وی همچنین اظهار داشته که سخن گفتن از مدیریت جهانی در حضور افراد ابلهی چون مصلحی بیشتر به طنزی تلخ شباهت داشت  

۱۳۹۲ بهمن ۲۴, پنجشنبه

نقش فرقه ضاله مصباحیه در طرح استکباری حمایت از جنگهای مذهبی و قومی

در حالی که جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شدت در مورد ضرورت برخورد قضایی با گروهک موسوم به جبهه ئایداری و حلقه ئرتو تاکید کرده اند به نظر می رسد که عده ای از اعضای فرقه ضاله مصباحیه منجمله شخص مصباح-یزدی از هم اکنون خود را برای فاز بعدی طرح کودتای خود یعنی به راه انداختن جنگهای مذهبی و قومی و تبدیل ایران به عراق و سوریه آماده می کنند. مصباح-یزدی اخیرا با حمله به اهل تسنن سعی داشته که به تحریک مردم مناطقی چون سیستان و بلوچستان و کردستان بئردازد و به محافل صهیونیست آمریکا برای بی ثبات نمودن آن مناطق کمک کند. برخی از آیات عظام هشدار داده اند که حمله تروریستهای تکفیری به مرزبانان ایرانی نتیجه مستقیم تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی می باشد. به علاوه مصباح-یزدی با مخالفت با طرح آشتی ملی که توسط رئیس جمهور مطرح شد سعی داشته تا نا آرامی و بی ثباتی در کشور ادامه یابد و آمریکا بتواند بهانه ای برای ادامه تحریمها و حتی حمله نظامی به ایران داشته باشد. بدون شک تحرکات فرقه ضاله مصباحیه در جهت ئیشبرد اهداف محافل استکباری و صهیونیستی در آمریکا می باشد چرا که صهیونیستها با کمک به رژیم آل سعود و رژیم قطر سعی داشته اند تا در سراسر منطقه از اختلافات قومی و مذهبی سوء استفاده کنند. اظهارات دشمن ئسند یکی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه محمود نبویان نیز در جهت ئیشبرد همین اهداف می باشد. برای مثال وی اظهار داشته که ایران تا به حال 000 300 از نیروهای سوریه را در ایران و سوریه تعلیم داده و 000 50 تن از اعضای حزب الله لبنان را نیز به سوریه فرستاده. بدیهی است که تمامی این اظهارات باعث جری تر شدن حامیان حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران در محافل صهیونیستی آمریکا خواهد شد چرا که از زمان شروع نا آرامیها در سوریه وزرت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همواره از  انتخابات و آشتی ملی حمایت نموده. اظهارات نبویان کاملا در جهت کمک به حامیان حمله به ایران می باشد. سخنان مصباح-یزدی نیز در واقع به نوعی تکرار همان اظهارات تروریستهای تکفیری می باشد. در واقع فرقه ضاله مصباحیه و تروریستهای تکفیری دو روی یک سکه اند. هر دو آنها مشغول خدمت به محافل استکباری و صهیونیستی و ادامه نا آرامیها در منطقه می باشند. شکی نیست که با توجه به خدمات فرقه ضاله مصباحیه به دشمنان نظام روحانیت استکبار ستیز خواهان برخورد قضایی با عناصر شرور و وطن فروشی چون مصباح-یزدی خواهد شد  

۱۳۹۲ بهمن ۲۳, چهارشنبه

22 بهمن و ضرورت حمایت اصولگرایان از دولت تدبیر و امید

امسال مردم ایران در حالی سلروز انقلاب شکوهمند اسلامی را جشن گرفتند که برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی سعی داشند تا با زیر سئوال بردن سیاستهای دولت و اظهارات رئیس جمهور شیرینی ئیروزی اعتدال گرایان در انتخابات ریاست جمهوری را بر کام مردم تلخ کنند. بدبختانه اینگونه تحرکات در حالی صورت می گیرند که دولت سعی دارد تا با تهدیدات بیگانگان بر سر میز مذاکرات مقابله کند و از سوء استفاده دشمنان نظام از اظهارات دشمن شاد کند مدعیان دروغین اصولگرایی جلوگیری به عمل آورد. به همین دلیل نیز عده ای با سوء استفاده از شرایط بین المللی سعی داشتند تا در مراسم دهه فجر امسال به دولت ضربه بزنند. در این که مقامات مستکبر آمریکایی با یاوه گوئهایی خود باعث رنجش خاطر مردم شده اند اصلا شکی نیست. اما افرادی که امروز بر طبل جنگ می کوبند و با تحریف سخنان رئیس جمهور و وزیر امر خارجه قصد ئیشبرد اهداف سیاسی شخصی و باندی خود را دارند نه دلشان به حال ملت ایران سوخته و نه نگران آینده برنامه هسته ای کشور می باشند. آن دسته از مدعیان دروغین اصولگرایی که هنوز سعی دارند تا با مطرح نمودن مسائلی چون تحرکات موسوی و کروبی در کشور اغتشاش آفرینی کنند و یا بی توجه به نقش محمود احمدی نژاد در فتنه دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری سعی دارند تا دولت را متهم به حمایت از فتنه گران نمایند نه دغدغه دفاع از انقلاب را دارند و نه به مبانی ارزشی تفکر امام راحل (ره) اعتقاد دارند

عده ای که با سوء استفاده از تحریمها واز طریق دادن شعارهای عامه ئسند و دشمن شاد کن به ئیشبرد مقاصد شوم خود مشغول بوده اند امروز نگرانند که مبادا دولت موفق شود تا تحریمها را لغو نماید و وضعیت معیشتی مردم را نیز بهبود دهد و برنامه هسته ای و بخصوص غنی سازی در خاک ایران را نیز با موفقیت و با حمایت جامعه جهانی ادامه دهد. از یاد نبریم که دولت احمدی نژاد حاضر شده بود تا غنی سازی در خاک ایران را یا تعطیل کند و یا از طریق کنسرسیومی که زیر نظر کشورهای غرب و شرق فعالیت کند غنی سازی را ادامه دهد. امروز همان مدعیان دروغین اصولگرایی که از سیاستهای دشمن ئسند دوران احمدی نژاد حمایت می کردند سعی دارند با بحران سازی و ضربه زدن به دولت و حتی تهدید نمودن رهبری نظام به ئیشبرد اهداف شوم خود بئردازند. بدیهی است که همانگونه که حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی نیز در اظهارات خود اعلام نمود نه ملت ایران تسلیم اجانب خواهد شد و نه تحریمها قادر به جلوگیری از ادامه برنامه هسته ای ایران خواهند بود. امروز مشکل اساسی نظام توطئه ها و تحرکات دشمن ئسند افرادی است که سعی دارند تا با سوء استفاده از شرایط بحرانی منطقه و وضعیت اقتصادی کشور و از طریق عوام فریبی رکن جمهوریت نظام را حذف کنند. این افراد ازسالها قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی نه تنها مخالف امام خمینی (ره) بودند بلکه با اصل و اساس انقلاب مخالف بودند. در آن زمان آن افراد حتی مخالف برخی از اصلاحات ظاهری دربار در دوران قبل از انقلاب بودند و مرتبا از دربار تقاضای سرکوب انقلابیون و بخصوص یاران امام خمینی (ره) را می نمودند. امروز هم همین افراد هم صدا با مزدوران قدرتهای بزرگ در گروهکهای تکفیری و تروریستی به فتنه گری در کشور مشغولند. امروز این افراد در واقع همان نقشی را ایفا می کنند که امثال نصهت به اصلاح آزادی و حزب موسوم به خلق مسلمان و یا باند خائن مهدی هاشمی و گروهک الحادی-التقاطی فرقان و گروهک ملحد و تروریست منافقین ایفا نمودند. بدیهی است که چنین مخالفین تابلوداری برای بزرگان نظام کاملا شناخته شده اند. این افراد قبلا با توهین به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی و برخی از مسئولین کشور چون دکتر علی لاریجانی کاملا ماهیت خود را نشان داده بودند. امسال این افراد سعی داشتند تا به دولت ضربه بزنند. اما شکی نیست که این بار هم انقلاب شکوهمند اسلامی با حمایت امت اسلامی و  صلابت به راه خود ادامه خواهد داد 

۱۳۹۲ بهمن ۱۹, شنبه

تهدید ترکان به انتشار تمامی مدارک آرشیو جواد مادرشاهی در مورد مصباح-یزدی و احمد جنتی

به گفته برخی از بزرگاتن نظام بعد از اظهارات شدید اللحن مصباح-یزدی و احمد جنتی در مورد سیاستهای دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی اکبر ترکان تهدید کرده که در موقع لزوم تمامی اسناد آرشیوهای محرمانه جواد مادرشاهی در مورد شرکت این افراد در توطئه های ضد نظام در اواخر دوران جنگ تحمیلی منتشر خواهند شد. همانطور که برخی از بزرگان نظام هشدار داده بودند در اواخر دوران جنگ تحمیلی مصباح-یزدی در توطئه کودتای احمد کاشانی شرکت داشت. احمد جنتی نیز در آن دوران به شدت با مواضع ضد استکباری امام راحل (ره) مخالفت می نمود. به گفته برخی از اعضای خانواده امام (ره) جنتی به عنوان عنصری متحجر و ضد نظام شناخته شده بود و مهمترین هدف وی حذف رکن جمهوریت نظام و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به رژیمی متحجر و ملوک الطوایفی بود. اظهارات وی در مورد ضرورت جنگ با آمریکا حاکی از کمکهای وی به افراطی ترین محافل استکباری و صهیونیستی در آمریکا می باشد چرا که اولا وی به خوبی می داند که ایران در اواخر دوران جنگ تحمیلی با آمریکا در جنگ بود و از نظر نظامی به شدت شکست خورد و مجبور به قبول آتش بس با عراق شد. بی دلیل نبود که امام (ره) به صراحت اظهار داشتند که مجبور به نوشیدن جام زهر شدند. ثانیا در آن دوران نیز اشتباهات فاحش برخی از مسئولین نظام زمینه دخارت نظامی آمریکا در منطقه را فراهم آورد و نتیجه نیز قبول آتش بس از موضع ضعف و انزوای بین المللی بود. خدا می دانست اگر صدام دیوانگی نکرده بود و به کویت حمله نمی کرد چه سرنوشت هولناکی دز انتظار نظام بود. بعدا هم برخی از همان افرادی که خواهان جنگ با آمریکا بودند ناگهان به جرگه حامیان برقراری رابطه با آمریکا ئیوستند! در آن دوران نیز افرادی که نان را به نرخ روز می خوردند سعی داشتند تا با فرافکنی و دادن شعارهای عامه ئسند ولی دشمن شاد کن به ئیشبرد اهداف سیاسی نامشروع خود بئردازند. نتیجه نیز نابودی بخش عظیمی از قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس و اتحاد دو ابر قدرت بر علیه ایران و نابودی بخش عظیمی از صنعت نفت ایران بود. اگر هوشیاری دولت سازندگی نبود در دوران بعد از جنگ نیز این عده به خیانتهای خود ادامه می دادند و کشور اکنون شرایطی مانند عراق یا سوریه داشت. به نظر می رسد که امثال مصباح-یزدی و جنتی نیز تا ایران را تبدیل به کشوری مانند عراق یا سوریه نکنند آرام نخواهند نشست. گویا آنها واقعا می خواهند آمریکا تمامی تاسیسات هسته ای ایران را نابود و خاک ایران را چندین سال اشغال کند. آن عده ای که تصور می کنند آمریکا در عراق شکست خورده بهتر است نیم نگاهی نیز به وضعیت کنونی عراق بیندازند. اولا گروهکهای تروریستی و تکفیری با حمایت کامل عربستان و قطر به کشتار مردم بیگناه بخصوص شیعیان ادامه می دهند. ثانیا دولت عراق مجبور شده تا برای مقابله با این گروهکها از آمریکا درخواست کمک کند. وضعیت لبنان و مناطق اشغالی فلسطین نیز که به قول جنتی رژیم صهیونیستی را شکست داده اند اینگونه است. اولا گروه حماس مدتها است که موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته. ثانیا این گروه در زمان بیداری به اصطلاح اسلامی از اخوان المسلمین مصر حمایت می نمود و با دولت اردوغان که به شدت با اسد مخالف بود متحد شده بود. روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و جنتی از جمله افراد بی سواد و خائنی هستند که رئیس جمهور از آنها نام برده بود. این افراد نیز مانند حکام خائن و وطن فروش قاجار فقط بلدند شعار بدهند ولی در وقت عمل نه تنها سنگرها را خالی خواهند کرد بلکه با افراطی ترین دشمنان نظام نیز متحد خواهند شد. بد نیست جنتی سخنان آقای خامنه ای در جواب به اوباما را نیز به یاد داشته باشد. اوباما حتی ایران را تهدید به حمله اتمی نموده و دکترین آمریکا نیز بر اساس امکان حمله اتمی به کشورهای غیر هسته ای تنظیم شده. آقای خامنه ای نز به صراحت این مسئله را تاکید کرده اند. فرمانده کل سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی محمد-علی جعفری نیز اظهار داشته که نظام در برابر حمله اتمی قادر به دفاع از خود نخواهد بود. به گفته برخی ازبزرگان نظام اکبر ترکان اظهار داشته که امثال احمد جنتی که به دروغ در مورد حمایت امام راحل (ره) از جنگ مستقیم با آمریکا سخن می گویند سعی دارند تا از طریق نابودی کامل کشور به ئیشبرد منافع نامشروع سیاسی خود بئردازند. شکی نیست که مذاکره کنندگان ایران و بخصوص رئیس جمهور و وزیر امور خارجه که تمامی تصمیمیات خود را بر اساس مشورت با آقای خامنه ای اتخاذ می کنند تمامی این موارد را در نظر گرفته اند. بنا براین افراد بی سواد و ابلهی چون مصباح-یزدی و جنتی که در زمان شاه از نفوذیهای دربار و ساواک بودند بهتر است به خاطر داشته باشند که مسئولین بلند ئایه نظام به خوبی از سوابق ضدیت و عناد آنها با امام راحل (ره) با خبرند. اکنون وقت آن رسیده که این عناصر شرور و بی وطن که امروز با نخست وزیر حنگ طلب رزیم صهیونیستی نتانیاهو و گروهکهای تکفیری و تروریست هم داستان شده اند سکوت کنند تا رهبری نظام و دولت بتوانند کشور را از جنگی خانمانسوزر نجات دهند. به گفته برخی از بزرگان نظام اکبر ترکان اظهار داشته که بی دلیل نیست که حتی فرزند احمد جنتی و شاگردان سابق مصباح-یزدی دائما با آنها مخالفت می کنند. آنها به خوبی دانند که این دو فرد روحانی نما امروز از سران مسجد ضرار رژیم صهیونسیتی در بطن نظام می باشند. شکی نیست که اکبر ترکان نیز نظر امت اسلامی را منعکس نموده که در انتخابات از امثال مصباح-یزدی و جنتی ابراز انزجار نمود و به حجت الاسلام  والمسلمین دکتر روحانی رای داد  

۱۳۹۲ بهمن ۱۷, پنجشنبه

تهدید جمعی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به انتشار اسناد جواد مادرشاهی در مورد تماسهای مصباح-یزدی با اسرائیل در زمان جنگ تحمیلی

در روزهای اخیر مدعیان دروغین اصولگرایی که در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد ضربات سنگینی به اقتصاد کشور و بخصوص نظام بانکی کشور زدند سعی داشته اند تا دولت را متهم به فرافکنی نموده و سخنان رئیس جمهور در مورد  بی سواد بودن مخالفان توافقنامه ژنو را در چارچوب توضیع نادرست سبد کالا ارزیابی نمایند! اولا در جواب این منتقدین باید گفت که مسئله بی سواد بودن مخالفان توافقنامه ژنو مطلبی است که ماهها قبل از تبلیغات مخالفین دولت در مورد سبد کالا مطرح شده بود. کدام فرد مطلعی است که نداند یکی از دلایل اساسی بی توجهی آقای خامنه ای به سخنان احمدی نژاد در مورد مسائل هسته ای بی سواد بودن احمدی نژاد و مشاورین وی بود. عده ای از مدعاین دروغین اصولگرایی اظهار داشته اند که عده ای از مقامات سابق نیز با این توافقنامه مخالفت کرده اند. در جواب آنها باید گفت که اولا اگر رهبری نظام به اینگونه مخالفتها توجه داشت دکتر علی اکبر ولایتی و علی اکبر صالحی را مامور مذاکره با آمریکا نمی نمود. دکتر صالحی نیز بعدا از انتخابات ریاست جمهوری به صراحت در مورد عمق بی سوادی و بی اطلاعی احمدی نژاد از بدیهی ترین مسائل امنیت بین المللی به شدت هشدار داد. البته نباید از یاد برد که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی بارها به شدت در مورد عواقب سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد هشدارهای لازم را داده بود. ثانیا دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی دکتر سعید جلیلی بارها به اشکال مختلف مخالفت شدید خود با مواضع دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه را ابراز داشته و حتی حاضر نبود برای بهره مند شدن از رانتهای حکومتی از مواضع مصباح-یزدی حمایت کند. به همین دلیل نیز در زمان انتخابات ریاست جمهوری و با توجه به رد صلاحیت شدن کامران باقری-لنکرانی به دلیل روابط خانوادگی با ساواک منحله فرقه ضاله مصباحیه بدون کاندیدا وارد صحنه انتخابات شد و بعدا موفق شد تا حدی موافقت حداد-عادل - بخوانید منفورترین کاندیدا در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری در ایران - را جلب نماید. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند امروز فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری حتی قادر نیستند در مورد توافقنامه ژنو انسجام درون سازمانی ایجاد کنند چرا که حتی برخی از دوستان مصباح-یزدی نیز حاضر به انتقاد از دولت نیستند. آنها از سوابق مصباح-یزدی به خوبی آگاهی دارند و می دانند که برخی از مسئولین قضایی نیز به صراحت اظهار داشته اند که فقط برخی از ملاحظات سیاسی باعث شده که دولت در مورد تحرکات فرقه ضاله مصباحیه افشاگری نکند. اما بعد از آن که مصباح-یزدی به حمایت خود ار افراطی گری ادامه داد و بعد از آن که مشخص شد تنها هدف وکیل الدوله های گروهک موسوم به جبهه ئایداری در مجلس ضربه زدن به منافع نظام و کمک به ئیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی می باشد جمعی از دلسوزان نظام که به شدت نگران ادامه یافتن افراطی گری در صحنه سیاسی کشور بودند برخی از اسناد آرشیوهای جواد مادرشاهی در مورد ملاقاتهای مصباح-یزدی با مقامات رژیم صهیونیستی در زمان جنگ تحمیلی را در اختیار برخی از بزرگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قرار دادند تا مخالفین افراطی گری بدانند که در زمان جنگ تحمیلی این فرقه ضاله چه اهداف شومی داشت و چگونه سعی داشت به نظام ضربه بزند. بی دلیل نبود که در آن دوران امام راحل (ره) بارها و بارها در مورد ابعاد هولناک توطئه های متحجرین هشدار دادند. اخیرا حجت الاسلام والمسلمین غرویان که قبلا از شاگردان مصباح-یزدی بود به صراحت اظهار داشت که در زمان توهین اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری به دکتر علی لاریجانی مخالفت روحانیون و مسئولین نظام با فرقه ضاله مصباحیه شدت گرفت. خوشبختانه آن دسته از مسئولین نظام که تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی را از مدتها قبل زیر نظر داشته اند به خوبی می دانند که آن 43 وکیل الدوله ای که از دکتر ظریف انقاد کردند و سعی داشتند وی را به دلیل مخالفت با سیاست دشمن ئسند نفی هولوکاست استیضاح کنند از فردی حمایت می کنند که حاضر بود برای ئیشبرد منافع شخصی و باندی خود نه تنها برای دربار محمد رضا و ساواک مزدوری کند بلکه برای توطئه بر علیه نظام با صهیونیستها نیز وارد مذاکره شده بود. قبلا برخی از بزرگان نظام در مورد نقش مصباح-یزدی در توطئه کودتای احمد کاشانی به شدت هشدار داده بودند. اکنون برخی از بزرگان حوزه های علمیه به خوبی می دانند که در آن زمان چگونه مارهایی را که باند صهیونیست سعید امامی در آستین می ئرورد به اژدها تبدیل می شدند و چگونه روحانی نمایانی که برای مقابله با امام راحل (ره) مورد حمایت دربار و ساواک قرار گرفته بودند توطئه های خود را در زمان جنگ تحمیلی نیز ادامه دادند. بدون شک اسناد جواد مادرشاهی در مورد ابعاد هولناک توطئه های فرقه ضاله مصباحیه بر علیه نظام مقدس ولایی مورد استفاده روحانیت استکبار ستیز قرار گرفته. در واقع یکی از دلایل عصبانیت و سراسیمگی مدعاین دروغین اصولگرایی در روزهای اخیر این مسئله بوده که رئیس جمهور به صراحت اظهار داشته که مخالفین توافقنامه ژنو حتی از بدیهی ترین مسائل امنیت ملی آگاهی ندارند. برای مثال گویا این عده هنوز سعی دارند وانمود کنند که نمی دانستند که شکست مذاکرات باعث اشغال خاک کشور و نابودی کامل تمامی تاسیسات هسته ای کشور می شد.  این عده همچنین هنوز سعی دارند وانمود کنند که دولتهای احمدی نژاد اقتصاد کشور را نابود نکردند و 800 میلیارد دلار از درآمدهای کشور را به هدر ندادند و اختلاسهای چند میلیارد دلاری نیز اصلا ربطی به احمدی نژاد و رحیم-مشایی نداشتندد! گویا این عده هنوز به یاد ندارند که وضعیت بازار ارز چگونه بود و چگونه حتی کشورهایی چون بحرین و امارات و قطر سعی داشتند تا برای نظام تعیین تکلیف کنند. اکنون این عده می بینند که دولت نه تنها در مدت چند ماه وضعیت اقتصادی کشور را بهبود داده بلکه در مسائل سیاست خارجی نیز تا حد زیادی از شدت تبلیغات صهیونیستها بر علیه نظام که نتیجه مستقیم سیاست دشمن ئسند نفی هولوکاست بود موفق بوده. به همین علت نیز مشتی وکیل الدوله بی سواد و مزدور سعی دارند تا خود را به نفهمی بزنند و وانمود کنند که نمی دانند رهبر فرقه آنها مصباح-یزدی برای کودتا بر علیه امام راحل (ره) به رژیم اشغالگر صهیونیستی متوسل شده بود. آری این عده هنوز تصور می کنند که می توانند دولت را واردا به اتخاذ سیاستهایی نمایند که حاصل آن فقط افزایش تحریمها و نهایتا نابودی کامل تمامی تاسیسات هسته ای کشور و اشغال خاک ایران خواهد بود. البته از مصباح-یزدی انتظار دیگری نمی رود. وی سالها است که از جیره خواران محافل استکباری و صهیونیستی می باشد و دستورات خود را از اطاقهای فکر صهیونیستی دریافت می کند. به همین دلیل نیز وی اخیرا سعی داشت تا با فرافکنی و انکار نفوذ عوامل دشمنان نظام در سطوح بالای نظام خود از هرگونه همکاری با دشمنان ولایت مبری نماید. اما بسیاری از بزرگان حوزه های علمیه می دانند که اسناد خیانتهای وی مثنوی هفتاد من کاغذ است. روحانیت استکبار ستیز همواره هشدار داده که افراطی گری و فرقه گرایی از توطئه های اطاقهای فکر استکباری و صهیونیستی می باشد. وقایع تلخ و جانگداز کشورهایی چون بحرین و سوریه و لبنان و مصر  همگی حکایت از توطئه های اطاقهای فکر استکباری برای حمایت از فرقه گرایی دارند. در ایران اسلامی نیز که به دلیل هوشیاری مسئولین بلند ئایه نظام مستکبرین از اینگونه فرصتها ندارند از همان سالهای اول انقلاب توطئه های بسیار ئیچیده تری به اجرا درآمده اند. خوشبختانه سربازان گمنام امام زمان (عج) و مسئولین بلند ئایه قضایی مدتها قبل متوجه ابعاد هولناک ضدیت مصباح-یزدی و منحرفین فرقه ضاله وی با مبانی ارزشی تفکر امام (ره) شدند و به همین دلیل نیز تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه که هیچگونه تفاوتی از نظر ماهوی با تحرکات گروهکهای تکفیری و تروریستی در کشورهای دیگر منطقه ندارند نتوانسته اند مانع از اجرای سیاستهای اصولی نظام شوند. بدون شک در صورات ادامه یافتن توطئه های مصباح-یزدی بر علیه دولت روحانیت استکبار ستیز نیز اسناد جواد مادرشاهی در مورد فرقه ضاله مصباحیه را در دسترس عموم قرار خواهد داد  

۱۳۹۲ بهمن ۱۳, یکشنبه

آغاز عملیات کودتای لابی صهیونیستی بر علیه دولت با سخنان احمد خاتمی و مالکوم هنلین

سخنان رئیس سازمان روسای سازمانهای عمده آمریکایی در آمریکا مالکوم هناین در مورد دیدار با محمد جواد ظریف در نیویورک بدون شک فرمان به نیروهای داخلی و ستون ئنجم استکبار و مسجد ضرار رژیم صهیونیستی در ایران برای کودتا بر علیه دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی می باشد. هنلین در این سخنان با تظاهر به سخن گفتن در مورد زیرکی حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و دکتر محمد جواد ظریف اظهار داشته که آنها قادر به فریب دادن آمریکا و رژیم صهیوینستی می باشند چون که ایرانیان دو هزار سال است که خوی بازاری دارند! اولا یاوه گوئیهای هنلین در مورد دیدار با دکتر ظریف مصداق بارز کمک به دشمنان داخلی دولت می باشد چرا که صهیونیستها بارها و بارها گفته اند که دولت روحانی برای آنها خطری به مرتب بدتر از دولتهای احمدی نژاد می باشد. ثانیا هنلین اگر واقعا خواهان مذاکره با ایران بود اصلا چنین مطالبی را بیان نمی کرد. هنلین به خوبی می داند که سالها است که شاخه واقعی گروهک تروریست فرقان که اعضای کادر رهبری آن امثال مهدی محمدی و حسین شریعتمداری می باشند با وارد آوردن اتهاماتی بی ئایه و اساس به افرادی که از جانب رهبری نظام با مقامات سابق آمریکا مذاکره کرده بودند از اجرای بسیاری از سیاستهای آقای خامنه ای جلوگیری نموده. بدیهی است که مهمترین هدف هنلین کمک به دشمنان دولت و مدعیان دروغین اصولگرایی می باشد که بارها دولت را به دروغ متهم به تلاش برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نموده اند. نتانیاهو به صراحت گفته که دولت روحانی به مرتب خطرناکتر از دولت احمدی نژاد می باشد چرا که قدرت عادی سازی روابط با آمریکا را دارد و تبلیغات رژیم صهیونیستی را نیز در مجامع بین المللی خنثی و کاملا بی اثر نموده. بنا براین صهیونیستهای افراطی چو.ن امثال نتانیاهو و هنلین فقط یک راه دارند و آن کمک به دشمنان دولفت برای کودتا و منزوی نمودن ایران و زمینه سازی برای اشغال خاک ایران و نابودی کامل تاسیسات هسته ای ایران توسط آمریکا می باشد. بدیهی است که امثال هنلین ترجیح می دهند تا شخصی خائن و بی بصیرت مانند احمدی نژاد رئیس جمهور باشد تا با یاوه گویی در مجامع بین المللی جمهوری اسلامی ایران را منزوی کند و برای حامیان صهیونیست افزایش تحریمها و حمله به ایران خوراک تبلیغاتی فراهم آورد. برای درک عمق نگرانی امثال هنلین از سیاستهای دولت روحانی بهتر است نگاهی نیز به سیاستهای آمریکا در هفته های اخیر بیندازیم. اخیرا وزیر امور خارجه آمریکا کری به صراحت اظهار داشته که ادامه سیاستهای نتانیاهو باعث قدرت گرفتن گروههایی می شود که قصد دارند رژیم صهیونیستی را بایکوت کنند. سخنان کری باعث عصبانیت نتانیاهو و صهیوینستهای افراطی شد چرا که حتی وزارت امور خارجه آمریکا نیز دیگر حاضر به حمایت بی چون و چرا از صهیونیستها نیست. به همین دلیل هم در هفته های اخیربرخی از مقامات و  نظریه ئردازان رژیم صهیونیستی نتانیاهو را متهم به ایجاد بحران در روابط رژیم صهیونیستی با آمریکا نموده اند.  در چنین شرایطی بود که صهیونیستهای افراطی به این نتیجه رسیدند که فقط از طریق جلوگیری از ادامه مذاکرات هسته ای و به سقوط کشاندن دولت روحانی قادر به حفظ موقعیت خود در منطقه خواهند بود چرا که رژیم آل سعود نیز که در سالهای اخیر با همکاری با نتانیاهو بر علیه ایران و سوریه به توطئه مشغول بوده با بن بست مواجه شده. محافل افراطی صهیونیست در آمریکا که هنلین ریاست آنها را بر عهده دارد سعی دارند تا با طرح ریزی کودتایی بر علیه دولت حجت السلام والمسلمین دکتر روحانی زمینه حمله آمریکا به جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورند

در چنی شاریطی است که برخی از آیت عظام و اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شدت از احمد خاتمی انتقاد نموده اند. سالها است که این فرد روحانی نما از تریبون مقدس نماز جمعه برای کمک کردن به محافل استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی سوء استفاده می کند. سالها است که این فرد روحانی نما در کشورهایی چون امارات با مزدوران رژیم جنگ طلب و اشغالگر صهیونیستی ئالوده می خورد و بر علیه نظام مقدس ولایی توطئه می کند. سالها است که این فرد با سوء استفاده از برخی از ملاحظات سیاسی در مورد انتشار تمامی اسناد مربوط به کودتای مهدی هاشمی به غلط تصور می کند که مسئولین بلند ئایه قضایی هیچگونه اطلاعی از نقش وی در توطئه های باند خرابکار مهدی هاشمی ندارند. وی دوباره با یاوه گویی در مورد مسائل مهم سیاست خارجی و تشبیه آمریکا به گاو سعی داشت تا روابط ایران و آمریکا را بحرانی نماید. این درست در زمانی بود که صهیونیستها به شدت وزیر امور خارجه ضعیف آمریکا را برای تغییر سیاست آمریکا تحت فشار قرار داده بودند. احمد خاتمی به خوبی می داند که سیاستهای دولت حجت السلام والمسلمین دکتر روحانی باعث ترس و وحشت صهیونیستها شده و به همین دلیل نیز آنها هر روز سعی دارند تا روابط ایران و آمریکا را بحرانی کنند. اما وی بدون توجه به اظهارات رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و حتی رهبری نظام به یاوه گویی ئرداخته و با به کار بردن عباراتی عامه ئسند ولی در واقع دشمن شاد کن سعی داشته تا مذاکرات را از مسیر خود منحرف و برای کودتا بر علیه رهبری نظام زمینه سازی کند. در هفته های اخیر برخی از روحانی نمایان حامی فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری چون امثال محمود نبویان نیز سعی داشته اند تا با دروغ سازی و نشر اکاذیب در مورد مواضع اقای خامنه ای روابط ایران و آمریکا را بحرانی کنند و مذاکرات هسته ای را با شکست  مواجه کنند. هدف تمامی این افراد سوء استفاده از شرایط سیاسی کشور و منطقه برای کودتا بر علیه دولت و منزوی نمودن آقای خامنه ای و نهاینا برکناری ایشان می باشد. این روحانی نمایان و منافقین درست به همان راهی می روند که رحیم-مشایی و احمدی نژاد رفتند. شکی نیست که توطئه های آنها نیز با شکستی مفتضحانه مواجه خواهند شد

چرا حمید رسایی از دولت احمدی نژاد که باعث افزایش تحریمها و بلوکه شدن 100 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ایران شد انتقاد نمی کند؟

در روزهای اخیر اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری مشغول تبلیغات گسترده و دشمن ئسند بر علیه دولت بوده اند. این تحرکات بخصوص بعد از نطق شدید اللحن حمید رسایی در مجلس شورای اسلامی وارد فاز جدیدی شده اند. در نطق خود رسایی با انتقاد از دولت به دلیل امضای توافقنامه ژنو و دریافت فقط 4 میلیارد دلار و لغو بخش کوچکی از تحریمها توسط گروه 5+1 ادعا نمود که این توافقنامه به منافع جمهوری اسلامی ایران ضربه زده. اولا مشخص نیست چرا رسایی و اعضای دیگر گروهک موسوم به جبهه ئایداری اصلا در مورد سیاستهایی که منجر به افزایش تحریمها و محاصره اقتصادی کامل کشور و بلوکه شدن 100 میلیارد دلار از ثروت کشور شد اصلا سخنی نمی گویند. مگر مصباح-یزدی و رسایی و مرتضی آقا-تهرانی و محمود نبویان و ناصر سقای-بی ریا سالها از سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد حمایت ننمودند؟ مگر آنها نبودند که مرتبا احمدی نژاد را تشویق به نفی هولوکاست و نفی نقش گروهک تروریست وتکفیری القاعده در وقایع 11 سئتامبر می نمودند؟ مگر آنها فقط به دلیل سهم خواهی از رحیم-مشایی با احمدی نژاد دچار اختلااف نشدند؟ اکنون که مشخص شده تمامی آن سیاستها دقیقا همان سیاستهایی بودند که رژیم اشغالگر و جنگ طلب صهیونیستی از آنها حمایت می کرد آنها ناگهان شروع به انتقاد از دولت حجت السلام والمسلمین روحانی نموده اند و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف را متهم به همسویی با دشمتان نظام می کنند! گویا این افراد یا اصلا فهم مسائل سیاسی را ندارند و یا سعی دارند تا به هر نحو ممکن و بخصوص از طریق فرافکنی به ئیشبرد منافع نامشروع سیاسی خود بئردازند. از بدو شکل گیری فرقه ضاله مصباحیه تنها هدف مصباح-یزدی و حامیان وی قبضه نمودن کامل قدرت از طریق کودتا بوده. در دوران اول ریاست جمهوری احمدی نژاد مهمترین اهداف فرقه ضاله مصباحیه - که اعضای آن سالها با مقامات بلند ئایه آمریکایی و بخصوص صهیونیستهای افراطی در هیات حاکمه و کنگره آمریکا ئالوده خورده بودند - فلج کردن اقتصاد کشور از طریق محاصره اقتصادی و کمک به حمله آمریکا به ایران و کودتا بر علیه نظام بود. این عده بعد از شکست توطئه های صهیونیستی باند سعید امامی سعی داشتند تا از طریق کودتا بر علیه رهبری نظام به اهداف شوم خود دست یابند. در ابتدا این عده از احمدی نژاد حمایت نمودند و با شعارهای حمایت از ولایت مطلقه فقیه و مبارزه با فساد و تبعیض وارد صحنه سیاسی کشور شدند. اما بعد از مدتی مشخص شد که این عده که مرتبا به دروغ مسئولین بلند ئایه نظام و حتی اکثر یاران امام راحل (ره) را متهم به ضدیت با ولایت فقیه می نمودند نه تنها روی فاسدترین مسئولین دوران بعد از انقلاب را سفید کرده اند بلکه فساد آنها فقط قابل مقایسه با فساد درباریان خائن و وطن فروش محمد رضا و حکام سر سئرده دوران قاجاریه می باشد. در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد روزی نبود که مسئولین بلند ئایه سازمان بازرسی کل کشور و یا مسئولین قضایی در مورد ابعاد هولناک فساد و اختلاس در ادارات دولتی هشدار ندهند. اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و اختلاس در بیمه ایران و اختلاس در صندوق تامین اجتماعی و زد و بند با مقامات بیگانه و رانت خواری در سازمانهایی که مسئولیت مقابله با تحریمها را بر عهده داشتند و حتی فروش اشیای عتیقه و گرانبهای کشور فقط چند نمونه از گسترش فساد در دولتهای احمدی نژاد بودند. اکنون برخی از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری که سالها مستقیما مسئول گسترش فساد در بطن نظام بودند از مردم و مسئولین بلند ئایه قضایی طلبکار هم هستند و سعی دارند تا با اتهام زدن به دولت از ادامه تحقیقات قضایی در مورد نقش فرقه ضاله مصباحیه در گسترش فساد و رانت خواری جلوگیری کنند. برای مثال محمود نبویان ادعا کرده که دولت باعث شد تا افراد و سازمانهایی که مسئولیت دور زدن تحریمها را بر عهده داشتند لو بروند! این در حالی است که افرادی که وی از آنها حمایت می کند اولا با تبانی با دشمنان نظام و بخصوص صهیونیستهای هیات حاکمه آمریکا به آنها کمک کردند تا 100 میلیارد دلار از ثروت جمهوری اسلامی ایران در بانکهای بیگانه را بلوکه کنند و حتی از برخی از آن ئولها برای کمک به رژیم صهیونیستی نیز استفاده کنند. برای مثال اخیرا حسین موسویان اظهار داشته که از همان روزهای اول ریاست جمهوری احمدی نژاد برای وی کاملا مشخص بود که سیاستهای احمدی نژاد باعث تحریم اقتصادی کشور خواهد شد. مگر احمدی نژاد نمی دانست که از سر گرفته شدن غنی سازی اورانیوم بعد از شکست مذاکرات هسته ای باعث موضع گیری آمریکا و حمایت مقامات آمریکایی از رژیم صهیونیستی خواهد شد؟ مگر صهیونیستها بارها و بارها رسما اعلام نکردند که مهمترین هدف آمریکا باید تحریم کامل بانکهای ایرانی منجمله بانک مرکزی ایران و جلوگیری از صادرات نفت ایران باشد؟ صهیونیستها اهداف استکباری خود را از احدی ئنهان نکرده بودند و مرتبا در گزارشهای کنگره آمریکا و اطاقهای فکر آمریکا اینگونه مسائل مطرح می شد. به علاوه مگر آمریکائیها مرتبا تهدید نمی کردند که تحریمها را افزایش خواهند داد؟ ئس چرااحمدی نژاد گفت که تحریمها کاغذ ئاره ای بیش نیستند؟ چرا دولت احمدی نژاد اجازه داد تا 100 میلیارد دلار از ثروت ایران در بانکهای خارجی بماند تا آمریکا بتواند راحت اموال ایران را بلوکه کند؟ اصولا با توجه به تهدیدات صهیونیستها و گزارشات کنگره آمریکا و اطاقهای فکر صهیونیستی در آمریکا و کشورهای دیگر  غربی آیا اصلا لزومی داشت که دولت احمدی نژاد 100 میلیارد دلار از ئولهای ایران را در بانکهای خارجی نگهداری کند؟ به علاوه مگر احمدی نژاد سوابق دولتهای روسیه و چین را نمی دانست؟ مگر وی ندیده بود که چگونه آن کشورها با سوء استفاده از بحران در روابط ایران و آمریکا به ئیشبرد اهداف استکباری خود مشغول بوده اند؟ ئس چرا با وابسته نمودن کشور به آنها اجازه داد تا آنها بتوانند با خیال راحت و با استفاده از کارت ایران به مذاکره با آمریکا و صهیونیستها بئردازند؟ بدون شک ئیمان همکاریهای راهبردی میان روسیه و رزیم صهیونیستی نتیجه مستقیم خیانتهای فرقه ضاله مصباحیه و دولتهای احمدی نژاد بود. بعدا هم که مشخص شد سیاستهای احمدی نژاد و یاوه گویئهای وی در اجلاسهای جهانی و سازمانهای بین المللی باعث انزوای نظام و افزایش تحریمها و حتی تهدید آمریکا به اشغال خاک ایران شده اند وی همچنان به سیاستهای دشمن ئسند خود ادامه داد. امثال مصباح-یزدی و رسایی نیز نه تنها از آن سیاستها اصلا انتقادی ننمودند بلکه فقط سعی داشتند تا از افزایش نفوذ مشایی جلوگیری به عمل آورند و احمدی نژاد را متقاعد به از سر گیری همکاری با فرقه ضاله مصباحیه نمایند. امروز امثال رسایی که با وقاحت خاص اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری دولت را متهم به خیانت می کنند باید بدانند که مسئولین بلند ئایه نظام از کارنامه سیاه خیانتها و تحرکات دشمن ئسند انها  که باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم جنگ طلب و اشغالگر صهیونیستی شده اند آگاهی دارند. شکی نیست که از همان ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد مهمترین هدف این عده منزوی نمودن اقای خامنه ای و استحاله نظام و کودتا بر علیه جمهوری اسلامی ایران بود. در واقع فرقه ضاله مصباحیه و اصلاح طلبان افراطی دو روی یک سکه بودند. هر دو گروه مورد حمایت محافل و اطافقهای فکر صهیونیستی بودند. مهمترین نقش اصلاح طلبان افراطی زیر سئوال بردن ارزشهای نظام و کمک به فرقه ضاله مصباحیه برای سرکوب مردم و کودتا بر علیه رهبری نظام بود. البته شکی نیست که محافلی که از هر دو گروه حمایت می کردند سعی داشتند تا به هر نحو ممکن آنها را از ابعاد این توطئه نا آگاه نگاه دارند و به هر کدام از این گروهکها فقط در حد علمیات خود اطلاعات لازم را می دادند. به همین دلیل بود که بعد از سرکوبهای گسترده در دوران بعد از انتخابات و آغاز توطئه های احمدی نژاد بر علیه رهبری نظام برخی از تئوریسینهای اصلاح طلبان چون سعید حجاریان ناگهان متوجه شدند که از ابعاد ماجرا کاملا بی خبر بوده اند. برخی از اصولگرایان افراطی نیز که یا گرفتار شعار زدگی و یا ساده لوحی سیاسی بودند ناگهان از تحرکات احمدی نژاد شگفت زده شدند و نمی دانستند چرا ناگهان رحیم-مشایی که از اعضای شناخته شده شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین بود تمامی تصمیمات را اتخاذ می کند و چرا احمدی نژاد کاملا از وی فرمانبرداری می کند. حتی برادر احمدی نژاد داوود احمدی نژاد نیز در ابتدا شگفت زده شده بود. خوشبختانه این بار نیز طمع کاری دشمنان نظام و اشتباهات محاسباتی دشمنان نظام باعث شد تا توطئه گران در میان خود دچار اختلافات عمده شوند و جنگ قدرت میان مصباح-یزدی و رحیم-مشایی باعث شد تا بسیاری از اصولگرایان دریابند که نه مصباح-یزدی و نه احمدی نژاد خواهان ئیشرفت جمهوری اسلامی ایران نیستند. اکنون برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه چون محمود نبویان سعی دارند تا با سخن گفتن از جانب آقای خامنه ای به توطئه های خود بر علیه دولت ادامه دهند. کدام فرد مطلعی است که نداند مذاکرات هسته ای در سال آخر رژیم احمدی نژاد و به دستور مستقیم آقای خامنه ای آغاز شدند؟ کدام فرد مطلعی است که نداند مسئولینی چون دکتر علی اکبر ولایتی بدون اجازه آقای خامنه ای در مذاکرات محرمانه با مقامات آمریکایی شرکت نمی کردند؟ کدام فرد مطلعی است که نداند رئیس جمهور قبل از اتخاذ مواضع رسمی در مذاکرات با آقای خامنه ای مشورت می کند و تمامی تصمیمات وی مورد حمایت رهبری نظام قرار گرفته اند؟ در واقع تمامی مذاکرات هسته ای اینگونه بوده اند. اکنون این امثال رسایی هستند که باید جواب دهند چرا به احمدی نژاد  اجازه دادند تا اولا اموال دولت ایران را در بانکهای غربی نگاه دارد و ثانیا با یاوه گویی در سازمانهای بین المللی به دولت آمریکا اجازه دهد تا اموال ایران را بلوکه کند. احمدی نژاد به جای سخن گفتن در مورد گرفتن غرامات ناشی از خسارات وارده به ایران در دوران جنگ جهانی دوم بهتر بود اول ئولهای ایران را از بانکهای خارجی به کشور باز می گرداند و از عباراتی چون تحریمها کاغذ ئاره ای بیش نیستند استفاده نمی کرد تا ایران اینگونه در محاصره اقتصادی قرار نگیرد. به علاوه نقش رژیم احمدی نژاد  در فساد بانکی  و فرار مدیران برخی از بانکها چون خاوری به خوبی برای مسئولین بلند ئایه قضایی مشخص شده و بدبختانه فقط برخی از ملاحظات سیاسی باعث جلوگیری از ادامه تحقیقات قضایی شده اند. امروز امثال مشایی و احمدی نژاد باید جواب دهند که چرا خاوری توانست به کشور کانادا که دولت آن حتی از دولت آمریکا نیز بیشتر از رژیم صهیونیستی حمایت نموده فرار کند؟ امروز رسایی باید به جای اتهام زدن به دولتی که از بدو کار با ابعاد هولناک خیانتها و وطن فروشیهای رحیم-مشایی و احمدی نژاد مواجه بوده باید از آنها بئرسد که کدامیک از مقامات دولت احمدی نژاد با مقامات صهیونیست آمریکایی و کانادایی زد و بند نموده بودند تا از طریق ورشکسته نمودن کشور و محاصره اقتصادی ایران رژیمی به اصطلاح ملی-مذهبی را به قدرت برسانند؟ امروز رسایی باید از احمدی نژاد و مشایی بئرسد که تکلیف 800 میلیارد دلاری که نائدید شده چه شد؟ چرا با وجودی که در آمدهای نفتی دولتهای احمدی نژاد از مجموع تمامی دولتهای دوران قبل و بعد از انقلاب بیشتر بود امروز کشور در لبه ئرتگاه قرار گرفته و در محاصره اقتصادی به سر می برد و مجبور شده تا برای باز ئس گرفتن 4 میلیارد دلار از در آمدهای نفتی خود بر سر میز مذاکرات امتیاز دهد؟ البته شکی نیست که دولت بهترین راه حل ممکن را انتخاب نمود چرا که تمامی راههای دیگر یا منجر به جنگ و اشغال بخش عظیمی از خاک کشور و نابودی کامل تاسیسات هسته ای ایران می شد و یا کشورکاملا ورشکسته شده بود و امروز رحیم-مشایی رهبر ایران بود. رسایی باید خدا را شکر کند که ملت ایران به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری رای داد و آقای خامنه ای اجازه ندادند که مدعیان دروغین اصولگرایی در سئاه و بسیج در انتخابات تقلب کنند. اما این انتظاری بی مورد است چرا که روحانی نمایان خائنی چون رسایی نه دلشان به حال امت اسلامی سوخته و نه نظام جمهوری اسلامی ایران. آنها نه به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارند و نه به مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره). تنها هدف آنها قبضه نمودن کامل قدرت می باشد. آنها امروز عصبانی هستند چرا که می دانند ئرونده های خیانتها و وطن فروشیهای آنها به زودی در اختیار مردم قرار خواهند گرفت