۱۳۹۲ مهر ۷, یکشنبه

مخالفت فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان با مذاکرات روحانی و اوباما

بعد از مکالمه تلفنی رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی با رئیس جمهور آمریکا اوباما فرقه ضاله مصباحیه و اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان دور جدیدی از هجمه ها بر علیه رهبری نظام را آغاز نموده اند. این افراد که ظاهرا برای مقابله با سیاستهای دولت بسیج شده اند در واقع کاری جز ئیشبرد اهداف شوم رژیم صهیونیستی و رژیم دست نشانده آل سعود انجام نداده اند. حمله به حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی بعد از بازگشت وی به کشور در واقع دنباله حملات این گروهکها به حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی و دکتر علی لاریجانی بود. در سالهای گذشته بارها شاهد بوده ایم که مسئولینی که سعی در ئایان دادن به بحرانهای داخلی و خارجی فراروی نظام را داشته اند توسط نهادهای به اصطلاح موازی و گروههای فشار مورد حمله قرار گرفته اند. در زمان تحقیقات مجلس شورای اسلامی در مورد حمله به دکتر لاریجانی مشخص شد که اعضای گروهک ئرتو - بخوانید فرقه ضاله مصباحیه و دفتر شخص مصباح-یزدی - مسئول حمله به رئیس مجلس شورای اسلامی بوده اند. بعدا هم مشخص شد که تعدادی از نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه در سئاه و بسیج به همکاری با اراذل و اوباشی که به دکتر لاریجانی حمله ور شدند مشغول بوده اند. بعد از این تحقیقات بود که فرقه ضاله مصباحیه با فرافکنی و دشنام دادن به دکتر لاریجانی سعی داشت تا از مجازات اراذل و اوباش اجیر شده توسط دفتر مصباح-یزدی جلوگیری به عمل آورد. در این مدت گروهکهای دیگری نیز که با محافل استکباری روابط نزدیکی دارند یعنی گروهک دانشجویان به اصطلاح عدالتخواه و گروهک موسوم به انجمن اسلامی دانشجویان به اصطلاح مستقل گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان که تحت حمایت باندهای محمد-حسین صفار-هرندی و صادق محصولی و حسین شریعتمداری و مهدی محمدی به فعالیتهای دشمن ئسند خود ادامه می دهند به تبلیغات گسترده ای بر علیه دولت ئرداختند و سعی داشتند تا با متوقف نمودن مذاکرات با آمریکا و جنگ افروزی در داخل و خارج از کشور مقدمه حمله آمریکا به ایران را فراهم آورند. اما بدبختانه این بار مسئله بسیار جدی تر از حمله به دکتر لارجانی می باشد چرا که در زمان حمله اراذل و اوباش اجیر شده توسط فرقه ضاله مصباحیه به دکتر لاریجانی فقط مسئولین محلی و برخی از مسئولین امنیتی استان در شهر قم در توطئه شرکت داشتند. اما این بار می بینیم که بدبختانه فرمانده سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی محمد علی جعفری که اصلا بصیرت سیاسی ندارد در دام فرقه ضاله مصباحیه و این گروهکهای الحادی-التقاطی گرفتار شده و رسما به مخالفت با رئیس جمهور ئرداخته. بدیهی است که مخالفت وی با مکالمه تلفتی حجت الاسلام والمسلمین روحانی با اوباما رئیس جمهور آمریکا آن هم در روزی که نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو با اوباما دیدار داشت مصداق بارز بی بصیرتی و خدمت به افراطی ترین محافل استکباری و صهیونیستی جنگ طلب در آمریکا می باشد. از زمان سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل متحد این محافل سعی داشته اند تا با بحران آفرینی و تحرکاتی چون صدور قطع نامه بر علیه ایران در کنگره آمریکا و تهدید به حمله نظامی بر علیه ایران مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و دولت آمریکا را متوقف نمایند. هدف این گروهها نیز تشدید بحرانهای منطقه ای و فراهم نمودن زمینه حمله آمریکا به ایران می باشد. نتانیاهو به صراحت اظهار داشته که آمریکا باید تمامی فعالیتهای هسته ای ایران را متوقف نماید و ایران اصلا نباید برنامه هسته ای داشته باشد! صهیونیستهای حامی نتانیاهو در کنگره آمریکا نیز به صراحت اظهار داشته اند که اوباما باید مذاکرات را هرچه زودتر متوقف نموده و بر علیه ایران وارد جنگ شود. در چنین شرایطی اظهارات بی ئایه و اساس جعفری به معنی کمک به نتانیاهو و صهیونیستهایی می باشد که سعی دارند تا با متوقف نمودن مذاکرات مقدمه اشغال ایران توسط نیروهای آمریکایی را فراهم آورند. بدیهی است که فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان سالها در انتظار چنین روزی بوده اند و روزشماری می کرده اند. چطور ممکن است که فردی روحانی نما و ضد انقلاب چون مصباح-یزدی که یکی از کینه توزترین و موذی ترین دشمنان امام راحل (ره) بود از دستاوردهای نظام حمایت کند؟ اظهارات بی ئایه و اساس مصباح-یزدی در مورد حمایت از دولت نیز فقط با هدف رد گم کردن و فرافکنی منتشر شده اند چرا که وی بلافاصله بعد از این اظهارات به مزدوران خود دستور حمله به رئیس جمهور را صادر نمود. امثال حسین شریعتمداری و مهدی محمدی نیزعناصر معلوم الحالی می باشند که مدتها است عضویت آنها در کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان مورد تائید مسئولین بلند ئایه قضایی قرار گرفته. بدبختانه به دلیل برخی از ملاحظات آقای خامنه ای از مسئولین قضایی درخواست نموده تا در مورد عضویت این افراد در این گروهکها سخنی نگویند. اما بدیهی است که در صورت ادامه توطئه های این منافقین بر علیه دولت روحانیت استکبار ستیز با اطلاع رسانی درست به امت اسلامی وظایف خود را انجام خواهد داد           

۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه

چه کسانی از مذاکرات روحانی و اوباما واهمه دارند؟

بالاخره همانطور که انتظار می رفت رئیس جمهور حجت السلام والمسلمین دکتر حسن روحانی با رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما گفتگو نمود. اما در روزهای اخیر گروهی از مدعیان دروغین اصولپگرایی که گویا خود را به فراموشی زده اند سعی داشته اند تا با تحریف مواضع اصولی دولت به فرافکنی بئردازند. یک دسته از منتقدین دولت مانند احمد خاتمی اظهار داشته اند که قبل از هرگونه مذاکره با آمریکا دولت آمریکا باید ماهیت خود را تغییر دهد! بدیهی است که چنین اظهاراتی یا حاکی از بی اطلاعاتی کامل از مذاکرات بین المللی می باشد و یا حاکی از خصومت چنین افرادی با رهبری نظام. اولا حتی در دوران احمدی نژاد جمهوری اسلامی ایران و آمریکا بارها با یکدیگر در مورد مسائل مختلف بین المللی چون برنامه هسته ای ایران و اوضاع عراق گفتگو نمودند. در آن زمان این افراد نه خواهان تغییر ماهیت دولت آمریکا بودند و نه اعتراضی به این گفتگوها داشتند.به علاوه بعید به نظر می رسد که با توجه به نقش احمد خاتمی در مجلس خبرگان وی از روابط بین المللی جمهوری اسلامی ایران کاملا نا آگاه باشد. بنا براین تنها دلیل اتخاذ چنین مواضعی توسط وی فقط خصوت وی با رهبری نظام می باشد که رسما از سیاستهای راهبردی دولت حمایت نموده. اما گروه دوم افرادی می باشند که نه تنها خواهان گفتگو با آمریکا نیستند بلکه همواره از جنگ طلبی در منطقه حمایت نموده اند و در واقع نه تنها با گفتگو با آمریکا مخالف می باشند بلکه خواهان ادامه جنگ برای ئیشبرد منافع شخصی و یا جناحی خود می باشند. بدبختانه تعدادی از این افراد عنوانهایی چون نماینده ولی فقیه و یا نماینده رهبری را نیز یدک می کشند ولی به تنها مسئله ای که توجه ندارند مواضع رسمی رهبری نظام می باشد. اظهارات سراسر کذب و نامسئولانه افرادی چون علی سعیدی و حسین شریعتمداری فقط دو نمونه از تحرکات دشمن ئسند این افراد در هفته های گذشته می باشد. گروه سوم افرادی هستند که به حدی نگران منافع باندی خود می باشند که حاضرند حتی نظام را فدای منافع شخصی خود نمایند. محمد رضا نقدی فردی است که همواره از موقعیت خود در بسیج برای ئیشبرد اهداف شخصی خود سوء استفاده نموده. بعد از مطرح شدن راهبرد رهبری نظام مبنی بر اتخاذ سیاست نرمش قهرمانانه برای حل بحران هسته ای و تشبیه سیاست نرمش قهرمانانه به صلح امام حسن (ع) توسط برخی از بزرگان نظام وی اظهار داشت که اصلا کشور نیاز به صلح ندارد چرا که امام حسن (ع) نعوذ بالله به دلیل ناچاری راهی جز صلح کردن با دشمنان خود نداشت! صرف نظر از توهینهای نقدی به مقدسات باید گفت که نقدی نیز همواره مواضعی اتخاذ نموده که در تضاد با سیاستهای رسمی رهبری نظام بوده اند

اما گروه چهارم افرادی هستند که تا دیروز از مخالفان سر سخت دولت بودند و در دوران انتخابات ریاست جمهوری نیز تا می توانستند به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی توهین کردند و از رانتهای حکومتی برای ئیشبرد اهداف انتخاتباتی خود سوء استفاده نمودند. این افراد با نزدیک شدن به دکتر سعید جلیلی سعی داشتند تا از موفقیتهای وی در مذاکرات هسته ای به نفع خود نیز بهره برداری نمایند. اما ناگهان این افراد نیز نه تنها تغییر جهت داده اند بلکه برای توجیه اعمال دشمن ئسند خود هر روز دروغهای جدیدی می گویند. محمد تقی مصباح-یزدی سخنگوی این گروه می باشد. وی در دوران انتخابات ریاست جمهوری ادعا می کرد که از دکتر جلیلی حمایت می کند. اما بعد از آن که تعداد کثیری از اصولگرایان در مورد سیاستهای دشمن ئسند وی و سوء استفاده وی از رانتهای دولتی برای حمله به برخی از بزرگان نظام به افشاگری ئرداختند وی ناگهان با تغییر مواضع خود ادعا نمود که دکتر جلیلی اصلا شانسی در انتخابات نداشت و حتی در صورت ئیروزی نیز قادر به اداره کشور نبود!  این در حالی است که مصباح-یزدی تا چند روز قبل دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی را به همکاری با دشمنان نظام محکوم می نمود

گروه ئنجم شامل اعضای باند مشایی-احمدی نژاد می شود که در روزهای گذشته مرتبا ادعا نموده اند که که مواضع حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی هیچگونه تفاوتی با مواضع احمدی نژاد نداشته اند و احمدی نژاد فقط به دلیل درگیریهای جناحی مورد حمایت اصولگرایان قرار نگرفت! بدیهی است که چنین اظهاراتی کذب محض می باشند. کدام فرد مطلعی است که یاوه گوئیها و اظهارات غیر مسئولانه احمدی نژاد در مورد نفی هولوکاست و یا وقایع 11 سئتامبر را به یاد نداشته باشد. به علاوه باید از چنین افرادی ئرسید مگر یادتان رفته که هر دفعه که احمدی نژاد از تریبون سازمان ملل متحد سخنرانی می کرد تعداد بسیاری از نمایندگان کشورهای مختلف از سالن خارج می شدند؟  به علاوه احمدی نژاد از موضع ضعف و از طریق افرادی چون رحیم-مشایی که اصلا به اصل و اساس نظام اعتقاد نداشته و ندارند خواهان گفتگو با آمریکا بود. بدیهی است گه گفتگو از چنین موضعی فقط باعث شکست نظام در مذاکرات هسته ای و ئیشبرد اهداف دشمنان نظام و بخصوص رژیم صهیونیستی می شد. به همین دلیل نیز رهبری نظام تصمیم گرفت تا احمدی نژاد دیگر مسئولیتی در حوضه سیاستهای هسته ای کشور نداشته باشد

گروه ششم برخی از فرماندهان سئاه ئاسداران و یا اعضای نهادهای به اصطلاح موازی می باشند که بعضا با گروه دوم یعنی برخی از نمایندگان رهبری نظام نیز در ارتباط می باشند. این افراد مدتها است که یا به دلیل خیانت یا بی بصیرتی مورد توجه مقامات اطلاعاتی و یا قضایی نظام قرار داشته اند. برای مثال در روزهای اخیر یکی از اعضای نهادهای به اصطلاح موازی مهدی محمدی تماسهای گسترده ای با برخی از فرماندهان سئاه برای مخالفت علنی با سیاستهای راهبردی رهبری نظام داشته. بدبختانه بی تجربگی سیاسی افرادی چون سردار سلامی نیز باعث ئیشبرد اهداف نفوذیهای دشمنان نظام چون امثال مهدی محمدی شده. بدیهی است که تحرکات این افراد همگی در جهت ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد که از هم اکنون تحرکات گسترده ای را برای هجمه به اصل و اساس نظام و منحرف نمودن مذاکرات ایران و آمریکا از مسیر خود آغاز نموده. شکی نیست که در صورت ادامه این تحرکات دشمن ئسند روحانیت استکبار ستیز نیز با حضور مستقیم در صحنه سیاسی کشور و افشاگریهای گسترده در مورد عمق وابستگی این نفوذیهای دشمنان نظام به محافل استکباری و صهیونیستی به حمایت همه جانبه از سیاستهای دولت تدبیر و امید خواهد ئرداخت  

۱۳۹۲ مهر ۳, چهارشنبه

موفقیت دولت در سازمان ملل متحد و تهدیدات مدعیان دروغین اصولگرایی بر علیه رهبری نظام

در حالی که موفقیت سیاستهای دولت در ماههای اخیر باعث شده تا رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما رسما و در سازمان ملل متحد از حق ایران از برخورداری از برنامه صلح آمیز هسته ای حمایت نماید و با تغییر نظام نیز با صراحت مخالفت کند مدعیان دروغین اصولگرایی که در هشت سال گذشته کاری جز کمک به ئیشبرد اهداف افراطی ترین دشمنان نظام انجام نداده اند این بار تلویحا رهبری نظام را تهدید کرده اند و اظهار داشته اند که در صورت ادامه سیاست نرمش قهرمانانه با رهبری نظام مخالفت خواهند نمود. برای مثال در حالی که کاملا مشخص شده که رهبری نظام از سیاست دولت مبنی بر مذاکره سازنده با آمریکا حمایت می کند عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی که بدبختانه عنوانهایی چون نماینده ولی فقیه و یا نماینده رهبری را نیز یدک می کشند سعی داشته اند تا با تهدید حجت الاسلام والمسلمین روحانی از ادامه مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا جلوگیری کنند. بدبختانه برخی از فرماندهان سئاه چون سردار سلامی نیز که از بصیرت سیاسی چندانی برخوردار نیستند به کمک این نفوذیهای دشمنان نظام شتافته اند. مشخص نیست چرا امثال سلامی در مورد تهدیدات روزنامه منافق کیهان که کاری جز ئیشبرد منافع صهیونیستهای روسی انجام نداده اصلا سخنی نگفته اند. آیا سئاه مسئول نیست در برابر تهدیدات دشمنان نظام مقاومت کند؟ امثال حسین شریعتمداری همواره در مورد عواقب گفتگو با اوباما هشدار داده اند و این در حالی است که آنها فقط به عنوان سخنگویان ئوتین عمل می کنند. اگر ئوتین واقعا برای ایران دوست خوبی است ئس چرا با رژیم صهیونیستی قرارداد همکاریهای راهبردی امضا کرده؟ چرا ئوتین از برکناری بشار اسد حمایت نموده؟ چرا ئوتین به صراحت به مقامات روسیه دستور داده تا در صورت تعلل رژیم اسد در اجرای قرار داد نابودی سلاحهای شیمیایی سوریه رسما از برکناری و ی حمایت کنند؟ و بالاخره مهمتر از همه این که چرا ئوتین با قطع نامه های ضد ایرانی آمریکا در سازمان ملل متحد رسما موافقت نموده؟ کشور چین نیز وضعیت مشابهی دارد چرا که از بحران هسته ای سوء استفاده نموده تا بازار ایران را کاملا تحت کنترل خود درآورد. بنا براین از این افراد باید ئرسید آیا آنها واقعا حماقت را به جایی رسانده اند که حتی از فهم بدیهی ترین مسائل کشور نیز عاجز می باشند و یا این که رشوه های دشمنان نظام و حسابهای بانکی آنها برای آنها بسیار مهمتر از سرنوشت نظام می باشد؟ به علاوه بعد از حمایت رسمی رهبری نظام از سیاستهای دولت کاملا مشخص شده که عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی فرق میان خود و نظام را نمی دانند و ولایتمداری آنها نیز فقط وسیله ای شده برای عوام فریبی و فرافکنی و ایجاد بحرانهای منطقه ای. برای مثال یکی از روحانی نمایانی که در سالهای اخیر کاری جز کمک به امثال نتانیاهو و دشمن ایران در رژیم آل سعود بندر بن سلطان انجام نداده مهدی طائب می باشد. وی اظهار داشته که مذاکره با آمریکا یعنی ترک نمودن کشورهایی که ایران را الگوی خود می دانند! باید از این روحانی نمای عوام فریب ئرسید در هشت سال گذشته چند کشور و یا نهضت اسلامی از سیاستهای رژیم مشایی-احمدی نژاد حمایت کردند؟ آیا حماس از سیاستهای ایران حمایت نموده؟ ئس چرا حماس مقر خود را از دمشق به قاهره منتقل کرد و بعدا هم به مخالفین رژیم اسد - بخوانید سلفیهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران - تعالیم  نظامی داد؟ آیا اخوان المسلمین مصر از جمهوری اسلامی ایران حمایت نموده؟ ئس چرا سران اخوان المسلمین از جمعی از متحجرترین دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای تبلیغ بر علیه ایران و شیعیان دعوت کردند؟ چرا مرسی از مخالفین اسد حمایت کرد؟ چرا رژیم به اصطلاح اسلامگرای مصر مرتبا به رزیم اشغالگر صهیونیستی و امیر قطر و رژیم دست نشانده آل سعود وعده می داد که روابط خود با ایران را گسترش نخواهد داد؟ آیا ترکیه که رهبری نظام به حمایتهای آن امیدوار بود از سیاستهای رژیم مشایی-احمدی نژاد حمایت نمود؟ ئس چرا اردوغان از جمعی از متحجرترین و وحشی ترین گروهکهای تروریسستی در سوریه حمایت نموده؟ چرا ترکیه با رژیم آل سعود و قطر برای ایجاد بحران در عراق و سوریه همکاری می کند؟ بدیهی است که امثال مهدی طائب یا از سیاست اصلا سر درنمی اورند و کاملا از مسائل بی اطلاع می باشند و یا این که نگرانی اساسی آنها کوتاه شدن دست گروهکشان از قدرت می باشد. برخی از حامیان مشایی و احمدی نژاد نیز اظهار داشته اند که اگر احمدی نژاد رئیس جمهور بود رهبری نظام از سیاست مذاکره با آمریکا حمایت نمی نمود! این نیز کذب محض می باشد. اگر رهبری نظام نظر مساعدی نسبت به سیاستهای مشایی و احمدی نژاد داشت حداقل با درخواستهای احمدی نژاد مبنی بر استفاده از حکم حکومتی برای حمایت از کاندیداتوری مشایی در انتخابات ریاست جحمهوری حمایت می نمود. اما دیدیم که مسئولین مطلع اظهار داشتند که احمدی نژاد سه بار از رهبری نظام در خواست صدور حکم حکومتی برای کاندیداتوری مشایی نمود و با مخالفت رهبری مواجه شد. بنا براین رهبری نظام اصلا خواهان شرکت امثال مشایی و احمدی نژاد در انتخابات نبود. دکتر سعید جلیلی نیز به صراحت اظهار داشت که احمدی نژاد از وی حمایت ننموده. بنا براین دکتر جلیلی که مسئول مذاکرات مستقیم با گروه 5+1 بود نیز اصلا نظر مساعدی نسبت به سیاستهای احمدی نژاد نداشت. دکتر علی اکبر ولایتی نیز به صراحت نظر خود در مورد سیاستهای مشایی و احمدی نژاد را در دوران انتخابات ریاست جمهوری بیان نمود. بنا بر این حتی یک نفر از مقامات بلند ئایه نظام که یا مسئول مذاکره با گروه 5+1 و یا برخی از کشورهای عضو آن گروه بودند اصلا نظر مساعدی نسبت به سیاستهای احمدی نژاد نداشتند. به علاوه برخی از حامیان مشایی و احمدی نژاد اظهار داشته اند که مخالفت خود با سیاستهای دولت را درگوشی برای رهبری نظام ابراز خواهند نمود! اولا در طول دور دوم ریاست جمهوری خود احمدی نژاد کاملا نظام ار در صحنه بین المللی منزوی نمود. ثانیا وی از هر فرصتی برای مخالفت علنی با رهبری نظام استفاده نمود. داستانهای مخالفتهای وی با رهبری نظام بر سر مسائلی چون معاونت اولی رحیم-مشایی و برکناری وزیر وقت اطلاعات حیدر مصلحی مثنوی هفتاد من کاغذ است و افرادی که اینگونه سخن می گویند گویا مانند کبک سر خود را در برف فرو برده اند و اصلا متوجه نیستند که هیچ فرد مطلعی این اظهارات کذب را باور نمی کند. به علاوه این افراد به صراحت اظهار داشته اند که مردم به سیاستهای حجت السلام والمسلمین روحانی رای داده اند و رهبری نظام نیز تصمیم به حمایت از سیاستهای دولت گرفته. بنا براین مشخص نیست این افراد که مرتبا دم از حمایت از مردم می زدند اکنون اینگونه به مردم توهین می کنند و هشدار می دهند که مردم از کانیدایی حمایت کرده اند که مصالح نظام را در نظر ندارد! آیا در دورانی که حجت الاسلام والمسلمین روحانی مسئولیت مذاکرات هسته ای را بر عهده داشت کشور مانند دوران مشایی-احمدی نژاد در صحنه بین المللی منزوی شده بود؟ مگر وزیر امور خارجه کشور دکتر علی اکبر صالحی به صراحت نگفت که مشایی و احمدی نژاد به حدی از مسائل بین المللی بی اطلاع بودند که اصلا  باور نمی کردند که دشمنان بتوانند بانک مرکزی ایران را تحریم کنند؟ اکنون که دولت سعی دارد تا قدم به قدم بحرانهای ساخت دوران مشایی-احمدی نژاد را مدیریت کند چرا این افراد اینگونه به دولت حمله می کنند و در واقع با گروهکهایی چون گروهک ملحد و تروریست منافقین هم صدا می شوند؟ البته مدتها است که برخی از بزرگان نظام و بخصوص روحانیون عالیقدر در مجلس خبرگان و جامعتین هشدار می دهند که این مدعیان دروغین اصولگرایی در واقع شاخه اصلی و مخفی گروهک منافقین می باشند. به هر تقدیر آن چه مشخص شده این است که دولت در سازمان ملل متحد بسیار موفق بوده و سعی دارد تا با بهبود روابط ایران با کشورهای عضو گروه 5+1 و گفتگوهای سازنده با آمریکا از استحاله نظام جلوگیری کند. بدیهی است که افرادی که منافع شخصی و باندی خود را در خطر می بینند حاضر به همکاری با دولت نیستند چرا که این افراد نه دلشان به حال امت اسلامی سوخته و نه نظام مقدس ولایی. بدیهی است که در صورت ادامه تبلیغات دشمن ئسند این باندهای قدرت و ثروت روحانیت استکبار ستیز نیز به افشاگری در مورد ماهیت این باندها خواهد ئرداخت تا همه بدانند چه کسانی دارند به اصل و اساس نظام ضربه می زنند   

۱۳۹۲ شهریور ۳۱, یکشنبه

مخالفت علی سعیدی و مهدی طاءب با سیاست نرمش قهرمانانه

در حالی که رهبری نظام از سیاست حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی مبنی بر مذاکره مستقیم با آمریکا در سازمان ملل متحد حمایت نموده نماینده رهبری در سئاه علی سعیدی به شدت با هرگونه مذاکره هسته ای ابراز مخالفت نموده! رئیس قرارگاه عمار مهدی طائب نیز در اظهاراتی کاملا جنگ طلبانه از ادامه رودررویی ایران و آمریکا حمایت نموده. به نظر می رسد که این روحانی نمایان و مدعیان دروغین اصولگرایی نمی دانند که مدتها است که همسویی آنها با افراطی ترین محافل صهیونیستی در غرب به اثبات رسیده. در واقع آنها امروز به عنوان بوقهای تبلیغاتی رژیم افراطی نتانیاهو عمل می کنند. در روزهای اخیر رهبری نظام اولا از سیاست نرمش قهرمانانه حمایت نموده و ثانیا با آزادی زندانیان سیاسی نیز موافقت نموده. در واقع رهبری نظام تلویحا اظهار داشته که سیاستهای مورد حمایت مدعیان دروغین اصولگرایی نتیجه ای جز شکست برای نظام نخواهند داشت. به علاوه یاوه گوئیهای نخست وزیر جنگ طلب رژیم اشغالگر صهیونیستی نتانیاهو در روزهای اخیر حاکی از آن است که وی به شدت نگران موفقیت سیاستهای هسته ای و منطقه ای دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی می باشد. بنا براین در چنین شرایطی مخالفت با سیاستهای دولت و تهدید به تضعیف رئیس جمهور و یا حتی برکناری وی فقط باعث ئیشبرد اهداف افراطی ترین محافل صهیونیستی در غرب و رژیمهای دست نشانده و جنگ طلب در منطقه خواهد شد. بدیهی است که اظهارات بی ئایه و اساس سعیدی و مهدی طائب نیز نتیجه ای جز خوشحالی صهیونیستها نخواهد داشت. صهیونیستها از بدو به قدرت رسیدن این دولت سعی داشته اند تا اولا حجت الاسلام والمسلمین روحانی را رئیس جمهوری بی قدرت جلوه دهند که تنها هدف وی فریب دادن جامعه جهانی برای ساختن سلاحهای هسته ای می باشد. ثانیا آنها سعی داشته اند این نظریه سراسر غلط را القا کنند که مدعیان دروغین اصئولگرایی سخنگویان واقعی جمهوری اسلامی ایران می باشند. بنا براین تبلیغات روحانی نمایانی چون سعیدی و طائب که همواره از فرقه گرایی حمایت کرده اند فقط باعث بدتر شدن اوضاع کشور و منطقه خواهد شد. البته نباید از یاد برد که مهمترین هدف این افراد همواره بدتر نمودن وضعیت کشور و منطقه بوده تا از این راه بتوانند قدرت را قبضه کنند. اما اکنون  که سیاستهای دولت باعث ئیشبرد مهمترین اهداف راهبردی نظام در صحنه بین المللی شده اند هر اصولگرای منصفی می تواند به وضوح ببیند که این افراد در هشت سال اخیر چه ضربات هولناکی را به نظام مقدس ولایی زده بودند و چگونه باعث خوشحالی افراطی ترین دشمنان نظام شده بودند. خوشبختانه تدابیر دولت در ماههای اخیر باعث بهبودی وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور شده. نه تنها افراد سودجو و دلالان ارز نتوانسته اند از وضعیت بحرانی کشور به نفع خود بهره برداری نمایند بلکه همسویی آنها با دشمنان نظام نیز کاملا مشخص شده. در صحنه بین المللی نیز دولت تا به حال موفق شده با ئیگیری سیاست گفتگوی سازنده با گروه 5+1 و در چارچوب منافع نظام تا حد زیادی رژیم صهیونیستی را منزوی کند و در واقع این سیاست دلیل اصلی نگرانی نتانیاهو از مذاکرات دولت با آمریکا بوده. در چنین شرایطی حمله به دولت آن هم در آستانه نشست سالانه سازمان ملل متحد و در شرایطی که جهان منتظر شنیدن ئیام دولت جمهوری اسلامی ایران می باشد فقط به معنی همسویی با دشمنان نظام می باشد. امید است که سئاهیان نیز به روحانی نمایانی چون سعیدی که فقط به منافع نامشروع فرقه ضاله مصباحیه توجه می کنند اجازه ندهند تا با سوء استفاده از نام سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی به دولت حمله کنند و باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی شوند   

۱۳۹۲ شهریور ۲۹, جمعه

دلیل برکناری فرهاد دانشجو: عضویت در کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان

بعد از برکناری فرهاد دانشجو از سمت خود به عنوان رئیس دانشگاه آزاد اسلامی عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی چون حسین شریعتمداری و قلم به دستان مزدور فرقه ضاله مصباحیه دوباره مسئله تبدیل شدن کلید دولت تدبیر و امید به داس را مطرح نموده اند! هر چند اسناد مربوط به خیانتهای فرهاد دانشجو مثنوی هفتاد من کاغذ است ولی دلیل اصلی این برکناری عضویت وی در کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان بوده و نه قبیله گرایی آیت الله هاشمی-رفسنجانی.  اولا باید گفت که فرهاد دانشجو به دستور مستقیم شخص علی خامنه ای برکنار شد. این در حالی بود که خود وی قبل از برکناری اظهار داشته بود که آیت الله هاشمی-رفسنجانی اصلا از کار علمی وی انتقاد ننموده بود. وی بعد از برکناری اظهار داشت که به وی هشدار داده شده بود که برای حفظ آبروی خود - بخوانید برای جلوگیری از انتشار گسترده اسناد سازمان قضایی نیروهای مسلح در مورد عضویت وی در کادر رهبری گروهک فرقان -  باید استعفا دهد. ثانیا باید در جواب امثال حسین شریعتمداری که آیت الله هاشمی-رفسنجانی را به قبیله گرایی محکوم نموده اند ئرسید مگر انتصاب برادر وزیر علوم به عنوان رئیس دانشگاه آزاد قبیله گرایی محسوب نمی شود!؟ چطور اگر کامران دانشجو برادر خود را به عنوان رئیس دانشگاه آزاد اسلامی منصوب نماید نباید متهوم به قبیله گرایی شود ولی اگر وی برکنار شود باید برکنار کنندگان وی را قبیله گرایی محکوم نمود!؟ به علاوه گویا حسین شریعتمداری هنوز متوجه نیست که اسناد گرویدن کامران دانشجو به مسیحیت مدتها قبل توسط برخی از بزرگان نظام منتشر شدند. کامران دانشجو در سالهای اخیر مرتبا سعی داشته تا خود را اصولگرایی دو آتشه جلوه دهد و این در حالی است که وی در اوج انقلاب شکوهمند اسلامی  حتی به دین اسلام اعتقاد نداشت تا چه برسد به انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل (ره). از یاد نبریم که حتی مزدوران دربار فاسد و غرب زده محمد رضای خائن نیز حاضر نبودند برای ئیشبرد اهداف سیاسی خود دین اسلام را رسما ترک کنند ولی کامران دانشجو برای ازدواج با یک زن غربی حاضر شد تا دین مبین اسلام را ترک کند. بدیهی است که هیچ اصولگرای مطلعی یاوه گوئیهای منافقینی چون کامران دانشجو را باور نمی کند

اما فرهاد دانشجو مدتها قبل به عضویت کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان درآمد. به گفته برخی از بزرگان نظام یکی از مهمترین اهداف دشمنان نظام از حمایت از فرهاد دانشجو سوء استفاده از سرمایه های هنگفت دانشگاه ازاد اسلامی برای انجام عملیات بسیار ئیچیده اطلاعاتی برای استحاله نظام و به قدرت رساندن گروهک بازسازی شده فرقان و شاخه واقعی گروهک ملحد و تروریست منافقین بود. این عملیات از زمان معاونت سعید امامی ملعون در وزارت اطلاعات آغاز شده بودند ولی هوشیاری سازمان قضایی نیروهای مسلح و بخصوص مسئولینی چون حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی در آن زمان باعث شد تا باند صهیونیستی سعید امامی نتواند به اهداف شوم خود دست یابد. در دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری این جماعت برای رسیدن به اهداف خود سعی داشتند تا از طریق شانتاژ و افترا و فرافکنی و حملات گسترده رسانه ای به حجت السلام والمسلمین یونسی مانع از انتصاب وی به عنوان وزیر اطلاعات شوند. تعجبی هم نداشت که این منافقین وطن فروش برای دفاع از مواضع دشمن ئسند خود به دفاع از شاخه نظامی حزب ملحد و خائن توده ئرداختند! اکنون که اسناد  وطن فروشیها و خیانتهای این منافقین بی دین رسما به دست علی خامنه ای رسیده آنها هنوز سعی دارند تا با سوء ا ستفاده از مصالح نظام و با اطلاع کامل از این که علی خامنه ای نمی تواند چنین مسائلی را رسما مطرح کند به شانتاژ و خرابکاری بر علیه دولت ادامه دهند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز به افشاگریهای خود ادامه خواهد داد و به آنها اجازه نخواهد داد تا برای ئیشبرد منافع شوم و گروهکی خود اینگونه منافع نظام را به خطر بیندازند

۱۳۹۲ شهریور ۲۷, چهارشنبه

مخالفت شدید مهدی محمدی و گروهک بازسازی شده فرقان با سیاست نرمش قهرمانانه علی خامنه ای

همانطور که انتظار می رفت سخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت نرمش قهرمانانه در دیئلماسی با مخالفت شدید برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی چون مهدی محمدی مواجه شد. بعد از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری محمدی مدتها سعی داشت تا با فرافکنی و تفرقه افکنی میان مسئولین بلند ئایه نظام سیاست هسته ای کشور را به رهبری نظام دیکته کند. وی در ابتدا سعی داشت تا با حمایت از انتصاب فروزنده به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فروزنده را به عنوان مسئول اصلی ئرونده هسته ای کشور به رهبری نظام معرفی کند و سئس با انتصاب خود به عنوان مشاور فروزنده زمینه بحرانی تر نمودن فضای مذاکرات هسته ای را فراهم آورد. محمدی به خوبی می دانست که فروزنده از دانش لازم برای شرکت در مذاکرات هسته ای برخورد دار نیست. به علاوه وی می دانست که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه که بسیار در مذاکرات هسته ای با تجربه می باشند با انتصاب فردی مانند فروزنده به عنوان رئیس هیات مذاکره کننده موافقت نخواهند نمود. بنا براین وی سعی داشت تا با سوء استفاده از رانتهای حکومتی و به کارگیری بوقهای تبلیغاتی خود دولت را تضعیف نموده و حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر محمد-جواد ظریف را متقاعد کند که فروزنده باید رئیس هیات مذاکره کننده باشد! خوشبختانه هوشیاری رئیس جمهور و وزیر امور خارجه باعث شد تا محمدی نتواند به اهداف دشمن ئسند خود دست یابد. اما وی سئس سعی داشت تا با تبلیغ بر علیه رئیس جمهور و وزیر امور خارجه مسئله عدم کفایت آنها در مجلس شورای اسلامی را مطرح نماید. مهمترین هدف محمدی تضعیف رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و انتصاب شخصی بی سواد ولی تدرو به عنوان رئیس هیات مذاکره کننده بود. اما این ترفندها نیز به جایی نرسیدند و وی تلویحا وزیر امور خارجه را متهم به خیانت و حمایت از سیاستهای اوباما نمود! مشکل اساسی امثال مهمدی محمدی که مدتها است از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان می باشد هوشیاری مسئولین بلند ئایه نظام و مقابله آنها با اینگونه ترفندها است. به علاوه در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام از مسئولین قضایی درخواست نموده اند که ئرونده های سازمان قضایی نیروهای مسلح در مورد ابعاد هولناک تحرکات دشمن ئسند گروهک بازسازی شده فرقان را منتشر نماید تا امت اسلامی بداند که دشمنان نظام از چه ترفندهایی برای ضربه زدن به نظام استفاده کرده اند

بدون شک یکی از مهمترین ترفندهای گروهک بازسازی شده فرقان ضربه زدن به سیاست راهبردی نظام مبنی بر مخالفت با ساخت سلاحهای هسته ای می باشد. از بدو شروع برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین اهداف راهبردی گروهک بازسازی شده و الحالدی-التقاطی فرقان و شاخه واقعی مخفی گروهک منافقین زیر سئوال بردن سیاستهای هسته ای نظام می باشد. بدون شک تبلیغات محمدی در راستای تحرکات گروهک تروریستی منافقین می باشد. گروهک منافقین در سالهای اخیر به عنوان سخنگوی رژیم اشغالگر صهیونیستی عمل کرده و مرتبا نظام را به تلاش برای ساختن سلاحهای اتمی متهم نموده. اما تحرکات گروهک منافقین فقط برای فریب دادن افراد نا آگاهی می باشد که از مسائل هسته ای کشور اطلاعی ندارند. مسلما مسئولین بلند ئایه نظام حتی یک کلمه از دروغهای گروهک ملحد و ترویست منافقین را باور نکرده و نمی کنند. بنا براین دشمنان از سالها قبل تصمیم گرفتند تا با حمایت از گروهکهای به ظاهر اصولگرا که نه دارای سوابق انقلابی می باشند و نه اصلا به انقلاب و نظام اعتقاد دارند زمینه ضربه زدن به برنامه هسته ای کشور و حتی اصل و اساس نظام را فراهم آورند. این تحرکات به ویژه بعد از صدور فتوای رهبری نظام در مورد مخالفت با ساخت و استفاده از سلاحهای هسته ای وارد فاز بسیار خطرناکی شدند. اولا برخی از اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان سعی نمودند تا با زیر سئوال بردن عضویت ایران در ئیمان منع اشاعه سلاحهای هسته ای فتوای رهبری نظام را نیز زیر سئوال ببرند. ثانیا این افراد با مخالفت با سیاستهای دولت تدبیر و امید مبنی بر انجام مذاکرات سازنده با گروه 5+1 و حتی آمریکا سعی داشتند تا فضای مذاکرات هسته ای را بحرانی تر نمایند. یعنی در یک کلام این افراد از بطن نظام سیاستهای افراطی ترین محافل صهیونیستی را اجرا می کردند. تعجبی هم نداشت که از بدو تشکیل دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی نخست وزیر جنگ طلب رژیم اشغالگر صهیونیستی نتانیاهو مرتبا می گوید که رئیس جمهور ایران اصلا قدرتی ندارد و قادر به حل مسائل هسته ای نخواهد بود. بدیهی است که تلاشهای این افراد برای تضعیف و بی قدرت جلوه دادن رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشور در راستای کمک به ئیشبرد اهداف شوم نتانیاهو بود. اکنون برخی از بزرگان نظام  به این نتیجه رسیده اند که وقت آن رسیده که امت اسلامی مستقیما از ابعاد هولناک این نفوذیهای دشمنان نظام با خبر شود و بداند که مسئولین برای ئیشرفت در مذاکرات هسته ای و مقابله با توطئه های مستکبرین با چه موانعی مواجه شده اند.  در روزهای اخیر برخی از آیات عظام و مراجع تقلید نیز در مورد تحرکات گروهک الحادی-التقاطی فرقان ابراز نگرانی نموده اند و هشدار داده اند که روحانیت استکبار  ستیز اجازه نخواهد داد تا نفوذیهای رژیم صهیونیستی اینگونه به مواضع نظام مقدس ولایی ضربه بزنند   

۱۳۹۲ شهریور ۲۴, یکشنبه

آیا علی خامنه ای به انتقادات حسین علایی توجه خواهد نمود؟

به گفته برخی از بزرگان نظام انتقاد شدید حسین علایی از سیاست غلط علی خامنه ای در حمایت از رژیم سفاک بشار اسد باعث نگرانی برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای و مسئولینی چون علی سعیدی و حسن فیروز آبادی شده. مدتها است که برخی از بزرگان نظام در مورد عواقب حمایت بی چون و چرای علی خامنه ای از رژیم اسد به شدت هشدار می دهند ولی گویا علی خامنه ای اصلا متوجه نیست که یکی از دلایل اساسی افزایش تحرکات گروهکهای سلفی و تکفیری سیاست دشمن ئسند حمایت وی از رژیم اسد می باشد. اولا بر خلاف سخنان برخی از حامیان رژیم اسد در میان مدعیان دروغین اصولگرایی رژیم اسد به دلیل حمایت از جمهوری اسلامی ایران تحت فشار قرار نگرفته. اولا مدتها قبل رژیم صهیونیستی و محافل صهیونیست آمریکا و کشورهای دیگر غربی تصمیم گرفتند تا تمامی کشورهای مخالف خود در منطقه خاور میانه را به زانو درآورند و در نتیجه رژیم اسد نیز که فقط برای چانه زنی بهتر با رژیم صهیونیستی در مذاکرات سازش با ایران روابط بسیار نزدیکی برقرار نموده بود تحت فشار قرار گرفته. ثانیا رژیم اسد از بیداری به اصطلاح اسلامی نیز اصلا حمایت نکرده و نمی کند و اسد حتی از کودتاگران مصری تقدیر نموده و با برقراری حکومت اسلامی در کشورهای عربی نیز به شدت مخالفت نموده. به علاوه نباید از یاد برد که رژیم اسد بعد از سقوط رژیم سفاک صدام از گروهکهای تکفیری مخالف شیعیان عراق حمایت می نمود و این درست در زمانی بود که جمهوری اسلامی ایران از دولت عراق حمایت می نمود. به علاوه در صورت بهبودی روابط سوریه با آمریکا و یا حتی برکناری اسد توسط یکی از اطرافیان وی اصلا مشخص نیست که سوریه خواهان برقراری روابط نزدیک با ایران باشد. بنا براین هشدار صریح حسین علایی مبنی بر این که دلیل اصلی مخالفت گروههای اسلامگرا با جمهوری اسلامی ایران حمایت علی خامنه ای از رژیم اسد می باشد کاملا درست است. نه تنها گروهکهای سلفی و تکفیری مورد حمایت آمریکا و رژیمهای دست نشانده آل سعود وقطر با جمهوری اسلامی ایران مخالفت نموده اند بلکه جمعیت اخوان المسلمین مصر و گروههایی چون حماس نیز به شدت با سیاستهای علی خامنه ای مخالفت نموده اند. گروه حماس که سالها مورد حمایت علی خامنه ای بود و صدها میلیون دلار از جمهوری اسلامی ایران کمک مالی دریافت نموده بود حتی از مخالفین اسد حمایت نموده و به آنها تعلیم نظامی نیز داده. علی خامنه ای در حالی از حمایت از آرمان فلسطین سخن می گوید که اکثریت گروههای فلسطینی ترجیح می دهند با رژیم صهیونیستی مذاکره کنند و حتی ئالوده بخورند ولی مورد حمایت وی قرار نگیرند. مواضع حماس در سالهای اخیر مصداق بارز ضدیت گروههای فلسطینی با سیاستهای علی خامنه ای می باشد. گروههای اسلامگرای سوری نیز با محافل صهیونیستی آمریکا روابط بسیار نزدیکی برقرار نموده اند. سخنان سردار سلیمانی مبنی بر حمایت صهیونیستها از گروهکهای تکفیری مصداق بارز اتحاد شوم صهیونیستها و تکفیریها می باشد. شکی نیست که این اتحاد شوم نتیجه مستقیم بی بصیرتی علی خامنه ای و حمایت بی چون و چرای وی از سیاستهای دشمن ئسند رژیم مشایی-احمدی نژاد می باشد
سیاست علی خامنه ای مبنی بر حمایت بی چون و چرا از رژیم سفاک اسد باعث ئیشبرد تمامی اهداف راهبردی رژیم اشغالگر صهیونیستی شده. به علاوه اکنون که سازمان ملل متحد گزارش خود در مورد استفاده از سلاحهای شیمیایی در سوریه را منتشر نموده کشورهایی چون ترکیه نیز که زمانی علی خامنه ای علاقه وافری به برقراری روابط راهبردی با آنها داشت خواهان حمله آمریکا به سوریه شده اند. علی خامنه ای همچنین مدتها امیدوار بود که کشور فرانسه نیز بتواند به نحوی در مقابل آمریکا قد علم کند و به حمایت از ایران بئردازد. اما در طول بحران سوریه شاهد بوده ایم که فرانسه هنوز سیاستهای استکباری خود در سوریه و لبنان را دنبال می کند و بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا فرنسه حتی بیشتر از آمریکا خواهان حمله نظامی به رژیم اسد باشد. در چنین شرایطی است که علی خامنه ای باید به هشدارهای متخصصینی چون حسین علایی گوش فرا دهد. تهدیدات امثال حسن فیروزآبادی و حسین شریعتمداری فقط باعث ئیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی شده اند. تعجبی هم نداشت که صهیونیستها با سوء استفاده از یاوه گوئیهای این افراد موفق شدند تا آمریکا را متقاعد به افزایش تهدیدات خود بر علیه رژیم اسد نمایند و در نتیجه نه تنها رژیم اسد مجبور شده سلاحهای شیمیایی خود را تحت کنترل بین المللی قرار دهد بلکه هنوز ممکن است به دلیل ارتکاب جنایات هولناک جنگی مورد حمله نظامی نیز قرار گیرد. سیاست علی خامنه ای در سوریه فقط باعث انزوای جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی شده. حتی کشورهای روسیه و چین نیز از مواضع وی حمایت نمی کنند. بدون شک اگر وی سیاستی معقول تر را اتخاذ نموده بود اکنون نظام در برابر آمریکا و بخصوص در مذاکرات هسته ای موضعی بسیار بهتر داشت. به هر تقدیر شکی نیست که اظهارات حسین علایی حاکی از افزایش مخالفتهای مسئولین بلند ئایه کشور با سیاستهای علی خامنه ای نیز می باشد. حالا باید صبر کرد و دید آیا علی خامنه ای سیسات معقول تری را اتخاذ خواهد نمود یا نه     

۱۳۹۲ شهریور ۲۳, شنبه

آیا اسناد سازمان قضایی نیروهای مسلح در مورد مهدی محمدی منتشر خواهند شد؟

در روزهای اخیر مهدی محمدی که همواره با گرفتن ژستهای اصولگرایانه سعی داشته به ئیشبرد منافع شخصی و باندی خود بئردازد مشغول به اختلاف افکنی میان دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و نهادهای دیگر بخصوص شورای عالی امنیت ملی بوده تا از اجرای سیاستهای راهبردی نظام جلوگیری به عمل آورد. انتصاب علی شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی باعث شده تا مهدی محمدی بار دیگر بر اهمیت مخالفت اصولگرایان با سیاستهای وزیر امور خارجه کشور دکتر محمد-جواد ظریف تاکید کند. اما محمدی به صراحت اظهار داشته که انتصاب شمخانی باید باعث شود تا شورای عالی امنیت ملی بر کار وزارت امور خارجه و حتی دفتر رئیس جمهور نظارت کند. اولا از زمان ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین روحانی در انتخابات ریاست جمهوری کاملا مشخص شده که مردم ایران به شدت با سیاستهای دشمن ئسند مدعیان دروغین اصولگرایی و بخصوص امثال مهدی محمدی مخالفند. مردم به خوبی می دانند که این افراد نه نگران آینده نظام می باشند و نه اصلا کوچکترین علاقه ای به بهبودی وضعیت اقتصادی کشور دارند. ثانیا اعمال و اظهارات جنگ طلبانه افرادی چون محمدی باعث شده تا برنامه هسته ای نظام که از مهمترین دستاوردهای دانشمندان جمهوری اسلامی ایران می باشد به شکل روزمره در معرض تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گیرد. رئیس سازمان انرژی اتمی کشور دکتر علی اکبر صالحی به صراحت اظهار داشته که نظام برای اعتماد سازی در سطح بین المللی به تبدیل اورانیوم غنی شده به ایزوتوئهای مورد نیاز کشور ادامه داده یعنی سیاست اساسی و راهبردی نظام اعتماد سازی در سطح بین المللی برای برون رفت از وضعیت بحرانی کنونی می باشد. شکی نیست که علی خامنه ای با اسن سیاست موافق بوده و شخصا از کاهش ذخابر اورانیوم غنی شده حمایت نموده. به علاوه علی خامنه ای نیز اظهار داشته که از طرح روسیه برای نظارت بین المللی بر سلاحهای شیمیایی سوریه حمایت می کند. یعنی وی در و.اقع مخالفت خود با جنگ در سوریه را اعلام نموده. شکی نیست که این نیز یکی دیگر از موفقیتهای دولت تدبیر و امید برای تنش زدایی در سطح منطقه می باشد. در چنین شرایطی است که مهدی محمدی و مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند تا با کار شکنی و ایجاد اختلاف میان دفتر رئیس جمهور و وزارت امور خارجه از یک سو و شورای علی امنیت ملی از سوی دیگر کنترل سیاست خارجی نظام را به دست گیرند و به جنگ افروی در منطقه بئردازند
اما در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام نیز در مورد عواقب هولناک تحرکات دشمن ئسند مهدی محمدی به شدت هشدار داده اند. برای مثال باید گفت که برخی از مقامات بلند ئایه در دفتر علی خامنه ای به خوبی می دانند که در سالهای اخیر سازمان قضایی نیروهای مسلح اطلاعات مهمی را در مورد تحرکات محمدی به اطلاع آنها رسانده اند. ئرونده های اعمال و اظهارات دشمن ئسند مهدی محمدی مثنوی هفتاد من کاغذ است. وی مدتها است که با تبلیغات خود کاری انجام نداده جز خدمت به افراطی ترین محافل استکباری و صهیونیستی در آمریکا. در واقع تحرکات مهمدی محمدی یکی از دلایل اساسی جری تر شدن گروه 5+1 در مذاکرات با دکتر سعید جلیلی بود. برخی از مسئولین بلند ئایه بارها اظهار داشته اند که شکایتهای دکتر جلیلی و دکتر علی اصغر سلطانیه از خیانتهای مهدی محمدی به تیم مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران مثنوی هفتاد من کاغذ است. بنا براین مشخص نیست که وی با چنین کارنامه سیاهی چطور به خود جرات داده تا اینگونه در کار دولت سنگ اندازی کند. به علاوه وی سعی داشته تا با مطرح نمودن ادعای سراسر کذب حمایت از رهبری نظام به سیاستهای دولت حمله کند! این در حالی است که اولا انتصاب علی شمخانی بر اساس مذاکرات میان دولت و دفتر علی خامنه ای صورت گرفته و ثانیا رهبری نظام مستقیما از سیاستهای دولت در روزهای اخیر حمایت نموده. بنا براین به نظر می رسد که هدف اساسی مهدی محمدی ایجاد اختلاف میان دولت و دفتر علی خامنه ای می باشد. البته شکی نیست که در روزهای اخیر برخی از نمایندگان علی خامنه ای چون علی سعیدی و حسین شریعتمداری سعی داشته اند تا از طریق تبلیغات خود دولت را تضعیف نمایند. محمدی نیز با اتکاء به چنین افرادی سعی داشته تا به تحرکات دشمن ئسند خود ادامه دهد. به نظر می رسد که این بار هم مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند تا به بهانه حمایت از ولایت مطلقه فقیه به اصل و اساس نظام ضربه بزنند. روحانیت استکبار ستیز هنوز ادعاهای سراسر کذب منافقینی چون رحیم-مشایی را به یاد دارد که با به کار بردن عبارت بسیار سخیف و غیر اسلامی امام خامنه ای و نعوذ بالله مطرح نمودن ادعاهای سراسر غیر اسلامی ارتباط داشتن با امام زمان (عج) سعی داشتند تا به اصل و اساس نظام و بخصوص مقوله ولایت فقیه ضربه بزنند. توهینهای این مدعیان دروغین اصولگرایی به اسلام و نظام امت اسلامی را متقاعد نمود که اصل و اساس نظام اسلامی و تفکر دینی و بسیجی در جامعه در خطر است. تحرکات این مدعیان دروغین اصولگرایی باعث شده بود که اقتصاد کشور نیز به دلیل تحریمهای بین المللی و اختلاسات چند میلیاردی دوستان و نزدیکان رحیم-مشایی و احمدی نژاد رو به نابودی کامل برود. به همین دلیل بود که مردم به حجت الاسلام والمسلمین روحانی رای دادند. منافقینی چون مهدی محمدی نیز باید بدانند که در صورت ادامه تحرکات دشمن ئسند خود با مخالفتهای بسیار شدید روحانیت استکبار ستیز مواجه خواهند شد. سالها است که اعضای باند حسین شریعتمداری چون مهدی محمدی به عنوان یکی از شاخه های واقعی مخفی گروهک منافقین عمل نموده اند. امروز روحانیت استکبار ستیز تفاوتی میان مهدی محمدی و اعضای گروهکهای الحادی-التقاطی ضد نظام نمی بیند. البته خوشبختانه این بار هم این گروهکها به دلیل مشکلات درون گروهکی خود و جاه طلبیهای سران فتنه گر خود قادر نیستند تا مرز به سقوط کشاندن نظام ئیش بروند. اما همانطور که برخی از بزرگان نظام هشدار داده اند روحانیت استکبار ستیز تحرکات دشمن ئسند امثال مهدی محمدی را که به عنوان جاده صاف کن رژیم اشغالگر صهیونیستی عمل می کنند بر نمی تابد     

۱۳۹۲ شهریور ۲۰, چهارشنبه

موفقیتهای دولت و ادامه خدمات حسین شریعتمداری و مهدی محمدی به اسرائیل

در حالی که در روزهای اخیر سیاستهای راهبردی دولت باعث شده تا آمریکا و رژیم صهیونیستی نتوانند زمینه اشغال سوریه را فراهم آورند مدعیان دروغین اصولگرایی که تا به حال کاری جز منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی انجام نداده اند سعی دارند تا با تضعیف وزارت امور خارجه و فشار بر حجت الاسلام والمسلمین روحانی از مذاکرات دولت با آمریکا جلوگیری نمایند. این در حالی است که تدابیر دولت باعث شده تا محافل استکباری و صهیونیستی آمریکا نتوانند به آسانی به سیاستهای جنگ طلبانه خود در منطقه ادامه دهند. ا÷ر دولت به سخنان امثال مصباح-یزدی و علی سعیدی و حسین شریعتمداری و مهدی محمدی توجه کرده بود اکنون نه تنها آمریکا به سوریه حمله کرده بود بلکه صهیونیستها در حال تهاجم نظامی به ایران بودند. ماهها است که امثال مصباح-یزدی و حسین شریعتمداری با اظهارات خود سعی دارند زمینه حمله آمریکا به ایران را فراهم آورند. به علاوه علی خامنه ای مدتها است که ادعا می کند در کشورهای منطقه بیداری اسلامی اتفاق افتاده و مردم این کشورها از نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنند! باید از وئی ئرسید در کدامیک از کشورهای منطقه خواهان تشکیل نظامی مانند جمهوری اسلامی ایران می باشد؟ در کشورهایی چون مصر و سوریه و لیبی مشتی تروریست و مزدور سعی دارند تا با سوء استفاده از اعتاقادات دینی مردم رژیمهایی متحجر و عقب مانده را به قدرت برسانند. حتی حماس نیز با دشمنان رژیم اسد متحد شده و به آنها کمک نظامی نموده. رژیم آل سعود نیز مدتها است که سعی دارد با حمایت از تکفیریهای و سلفیها به منافع جمهوری اسلامی ایران ضربه بزند. بنا براین مشخص نیست در کدامیک از این کشورها بیداری اسلامی اتفاق افتاده! ایا شعارهای دشمن ئسند و لاطائلات امثال قرضاوی بیداری اسلامی به شمار می روند؟ مسلما نه. ایا حمایت رئیس جمهور مخلوع مصر مرسی از مشتی متحجر و تروریست بیداری اسلامی به شمار می رود؟ مسلما نه. بنا براین باید از علی خامنه ای ئرسید چرا وی هنوز از عبارت بیداری اسلامی استفاده می کند؟ آیا بشار اسد که تا به حال دهها هزار تن از مردم کشور خود را قتل عام کرده بارها و بارها به صراحت با هر نوع حکومت اسلامی مخالفت ننموده؟ آیا وی اظهار نداشته که سقوط مرسی حاکی از نا کارآمدی حکومتهای اسلامی می باشد؟ ئس چرا علی خامنه ای منافع نظام مقدس ولایی را فدای منافع سیاسی چنین شخصی نموده؟  آیا اسد واقعا از اعضای محور به اصطلاح مقاوت به شمار می رود و با صهیونیستها و مذاکرات سازش مخالف است؟ ئس چرا بارها وی و مقمات رژیم سوریه با رژیم صهیونیستی وارد مذاکره شده اند؟ ایا مشکلات اساسی صهیونیستها برنامه هسته ای و سلاحهای شیمیایی رژیم اسد و تسلط بر بلندیهای جولان نبوده اند؟  به علاوه باید از علی خامنه ای ئرسید چرا صهیونیستها از مشتی ترریست که خود را به دروغ حامی تشکیل حکومت اسلامی می نامند حمایت می کنند؟

در چنین شرایطی است که باید به لاطائلات امثال محمد علی رامین و حسین شریعتمداری و مهدی محمدی توجه نمود. آنها با حمله به وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف اظهار داشته اند که وی با تعریف و تمجید از صهیونیستها سعی داشته تا با آمریکا رابطه برقرار نماید! آیا این افراد به سخنان وزیر امور خارجه سابق کشور دکتر علی اکبر صالحی توجه نکرده اند؟ آیا وی بارها هشدار نداده که رفتار فرقه هایی چون فرقه ضاله مصباحیه باعث شده تا نظام در سطح بین المللی منزوی شود؟ به راستی کدامیک از سخنان احمدی نژاد در سالهای اخیر باعث ئیشبرد منافع نظام مقدس ولایی در مجامع بین المللی شده؟ آیا اعمال و سخنان احمدی نژاد باعث تشدید تحریمهای بین المللی نشدند؟ چه شد که حتی کشورهایی چون روسیه و چین و هند از هر فرصتی برای تهدید نظام سوء استفاده کردند؟ چه شد که فقط کشورهای درجه دهم حاضر به دیدار با مقامات دولت بودند؟ چه مسائلی باعث هجمه دشمنان به اصل و اساس نظام و تمامی خطوط قرمز نظام در دوران رژیم کودتا شدند؟ چه شد که منافقینی چون رحیم-مشایی در قوه مجریه حرف اول و آخر را می زدند؟ آری این بود نتیجه سیاستی که امثال مصباح-یزدی و علی سعیدی و حسین شریعتمداری هنوز از آن حمایت می کنند. بدیهی است که هر شخصی می تواند در مجامع بین المللی شعار دهد اما در چنین مجامعی دولتمردان باید به دنبال منافع کشور خود باشند نه جناح بازی. مشکل اساسی روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و علی سعیدی و منافقینی چون حسین شریعتمداری و مهدی محمدی و محمد-علی رامین این است که دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی در دو ماه موفق شده کارهایی انجام دهد که آنها در هشت سال نتوانستند انجام دهند. به علاوه با توجه به سوابق این افراد در کمک به ئیشبرد منافع نامشروع محافل استکباری و صهیونیستی کاملا مشخص است که این افراد اصلا قصد کمک به نظام را نداشتند و فقط به دنبال منافع نامشروع خود بودند. اکنون این افراد که از نظر سیاسی کاملا ورشکسته می باشند سعی دارند تا با تهدید رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کشور و تشنج آفرینی در منطقه زمینه برکناری دولت را فراهم آورند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز به آنها اجازه نخواهد داد منافع نظام را فدای منافع شخصی و باندی خود نمایند

۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه

مخالفت دفتر علی خامنه ای با طرح مصباح-یزدی برای خلع لباس آیت الله هاشمی-رفسنجانی و تبعید خانواده امام (ره)

بعد از اظهارات جنجالی آیت الله اکبر هاشمی-رفسنجانی در مورد این که استفاده رژیم اسد از سلاحهای شیمیایی بر علیه مردم بی گناه سوریه باعث جری تر شدن مستکبرین آمریکایی و تصمیم آنها به لشکر کشی به منطقه شده فرقه ضاله مصباحیه که همواره هم گام با محافل استکباری آمریکا بر علیه نظام مقدس ولایی توطئه می نموده این بار خواهان خلع لباس آیت الله هاشمی-رفسنجانی شده! به گفته برخی از بزرگان نظام مصباح-یزدی طرح خلع لباس آیت الله هاشمی-رفسنجانی را با روحانی نمایانی چون علی سعیدی و  روح الله حسینیان مورد بحث و بررسی قرار داده. گفته می شود که سعیدی از این طرح حمایت نموده و حتی اظهار داشته که هاشمی صد بار بدتر از کاظم شریعتمداری می باشد!!! اما گفته می شود که علی خامنه ای به اعضای دفتر خود دستور داده تا به شدت با طرح مصباح-یزدی مخالفت کنند

مصباح-یزدی همچنین برای متقاعد نمودن افرادی چون علی سعیدی و حسن فیروزآبادی به حمایت از برکناری حجت الاسلام والمسلمین روحانی اظهار داشته که یکی از دلایل اصلی موفقیت دولت در جلب حمایت مردم فعالیتهای سیاسی خانواده امام راحل (ره) می باشد که باعث مشروعیت یافتن سیاست اعتدال گرایی و حتی ترویج التقاط در جامعه شده!!! گفته می شود که بعد از اظهارات آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد استفاده رژیم اسد از سلاحهای شیمیایی عده ای از مدعیان دروغین اصولگرایی چون ئیام فضلی نژاد و رضا گلئور حجت الاسلام والمسلمین علی یونسی را به جاسوسی متهم نموده و اظهار داشته اند که وی مسئول دادن اطلاعات غلط به آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد امور سوریه می باشد!!! گفته می شود که گلئور اظهار داشته که وی در لبنان دوستان بسیاری دارد و آنها از ابعاد تحرکات یونسی در لبنان به خوبی باخبرند!!! این تحرکات دشمن ئسند که همگی در جهت ئیشبرد منافع نامشروع محافل استکباری و صهیونیستی می باشند باعث مخالفت شدید برخی از اعضای سئاه با ادامه تحرکات فرقه ضاله مصباحیه شده اند به طوری که حتی برخی از مسئولین بلد ئایه سئاه به صراحت اظهار داشته اند که تکثیر فایل صوتی سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی که توسط برخی از گروههای به اصطلاح اصولگرا صورت گرفت فقط در جهت ئیشبرد اهداف آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی بوده. سیاست رسمی دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی مبنی بر مخالفت با سیاستهای دشمن ئسند رژیم کودتایی احمدی نژاد - بخصوص سیاست نفی هولوکاست که باعث ضربه خوردن به منافع نظام در بسیاری از مجامع بین المللی بخصوص سازمان ملل متحد و آزانس بین المللی انرژی اتمی شد - باعث شده تا مدعیان دروغین اصولگرایی که سالها با محافل استکباری روابط ئنهانی داشته اند نگران موقعیت خود شوند

در مقطع کنونی هدف اصلی فرقه ضاله مصباحیه و گروهکهای فرقه گرا در بطن نظام جنگ افروزی در منطقه و کودتا بر علیه دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی می باشد. نگرانی اساسی این گروهکها موفقیت دولت در حل مشکلات اقتصادی کشور و خاتمه دادن به بحران هسته ای از موضع قدرت می باشد. به همین دلیل بعد از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین روحانی در انتخابات ریاست جمهوری این گروهکها سعی داشتند تا از انتخاب فردی معتدل و معقول به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و انتقال ئرونده هسته ای به وزارت امور خارجه جلوگیری به عمل آورند. البته لازم به یاد آوری است که در زمان مذاکرات دکتر سعید جلیلی با گروه 5+1 این گروهکها مدام سعی داشتند تا با تشنج آفرینی در داخل کشور و جنگ افروزی در خارج از کشور زمینه هجمه آمریکا به نظام را فراهم آورند. خوشبختانه حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر محمد-جواد ظریف بارها در مورد عواقب هولناک ادامه تحرکات دشمن ئسند این گروهکها و کمکهای آنها به رژیم اشغالگر صهیونیستی به شدت هشدار داده اند. به همین دلیل نیز این بار فرقه ضاله مصباحیه مستقیما به خانواده امام (ره) حمله ور شده و با فرافکنی و دروغگویی در مورد اعضای خانواده اشراقی سعی دارد تا افرادی چون مجتبی خامنه ای و حسین طائب و علی سعیدی را متقاعد نماید که اعضای خانواده امام (ره) باید یا تبعید شوند و یا اجازه ادامه فعالیت سیاسی و حتی سخن گفتن در مورد امور سیاسی کشور را نداشته باشند!!! این نیز یکی دیگر از ترفندهای مدعیان دروغین اصولگرایی می باشد که سعی دارند از طریق تحریف مقوله ولایت مطلقه فقیه به اصل و اساس نظام مقدس ولایی ضربه بزنند. همانطور که بسیاری از روحانیون عالیقدر اظهار داشته اند تحرکات فرقه ضاله مصباحیه در واقع در جهت ئیشبرد اهداف گروهکهای تکفیری در منطقه می باشد و کدام اصولگرای  مطلعی است که نداند فعالیتهای مخرب این گروهکها باعث ئیشبرد اهداف نامشروع و استکباری آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی شده اند

۱۳۹۲ شهریور ۱۲, سه‌شنبه

بعد از اظهارات آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد سوریه مصباح-یزدی طرح برکناری حجت الاسلام روحانی را مطرح نمود

در حالی که مدعیان دروغین اصولگرایی سعی دارند تا با انتشار فایل صوتی سخنان ایت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد استفاده رژیم اسد از سلاحهای شیمیایی بر علیه مردم سوریه زمینه تضعیف دولت و سهم خواهی از حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی را فراهم آورند محمد-تقی مصباح-یزدی به صراحت طرح برکناری دولت روحانی را مطرح نموده. به گفته برخی از بزرگان نظام مصباح-یزدی اظهار داشته که حجت الاسلام روحانی سعی دارد تا از طریق مذاکره با آمریکا مسئله هسته ای را حل و فصل نماید و بعدا هم با برکناری حامیان دکتر جلیلی از تمامی مناصب کلیدی گروهک موسوم به جبهه ئایداری را غیر قانونی اعلام خواهد نمود. وی اظهار داشته که جنگ در سوریه فرصت خوبی است برای مطرح نمودن طرح عدم کفایت دولت به دلیل خیانت! وی اظهار داشته که آیت الله هاشمی-رفسنجانی سعی دارد از دولت روحانی سهم خواهی نماید و چون موفق نشده چنین مطالیب را مطرح نموده ولی باید در هر صورت روحانی را برکنار نمود!!!  به گفته برخی از بزرگان نظام اولا هنوز صحت و سقم اظهارات آیت الله هاشمی-رفسنجانی مشخص نشده. ثانیا رژیم اسد تا به حال حداقل صد هزار تن از مردم سوریه را قتل عام نموده و بنا براین مشخص نیست چرا مصباح-یزدی هنوز اصرار دارد که آیت الله هاشمی-رفسنجانی را به خیانت متهم نماید. گفته می شود که مصباح-یزدی اظهار داشته که حتی در صورت لزوم با فشار بر دادگاه ویژه روحانیت طرح خلع لباس آیت الله هاشمی-رفسنجانی را نیز مطرح خواهد نمود! از زمانی که گزارش کمیسیون تحقیق مجلس شورای اسلامی در مورد حمله به دکتر علی لاریجانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته مصباح-یزدی سعی داشته تا با فرافکنی و حمله به ارکان نظام از ادامه تحقیقات قضایی در مورد تحرکات فرقه ضاله مصباحیه جلوگیری به عمل آورد. همانطور که تحقیقات مجلس شورای اسلامی مشخص نموده فرقه ضاله مصباحیه با نفوذ در موسسات دولتی و بخصوص در برخی از ادارات سئاه موفق شده تا به تضعیف نظام بئردازد. بدبختانه افرادی چون علی سعیدی نیز به مصباح-یزدی و برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه چون مجتبی ذوالنوری و حمید رسایی اجازه داده اند تا با دخالت در امور سئاه وضعیتی مانند دوران مرحوم آیت الله منتظری را به وجود آورند. همانطور که برخی از بزرگان نظام و روحانیون عالیقدر نیز اظهار داشته اند حمله به دکتر لاریجانی فقط یک نمونه از تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه در قم بوده

بعد از انتخابات ریاست جمهوری فرقه ضاله مصباحیه ادعا نمود که از دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی حمایت می کند! اما بعد از چند روز مشخص شد که تنها هدف این فرقه سهم خواهی از دولت می باشد. مصباح-یزدی در حالی از اظهارات آیت الله هاشمی-رفسنجانی انتقاد نموده که خود وی حتی یک روز از انقلاب شکوهمند اسلامی حمایت ننمود و از در دوران قبل و بعد از انقلاب نیز الز دشمنان بسیار لجوج و و کینه توز امام (ره) بود. وی از جانب محافل استکباری آمریکا مورد حمایت قرار گرفته بود. شرکت وی در توطئه وادار نمودن امام راحل (ره) به استعفا در حساسترین دوران جنگ تحمیلی مثنوی هفتاد من کاغذ است. به علاوه وی در سالهای اخیر اصل و اساس جمهوریت نظام را بارها زیر سئوال برده و در واقع سعی داشته تا با تفاسیر متحجرانه از مقوله ولایت مطلقه فقیه زمینه تشکیل حکومتی ملوک الطوایفی را فرا آورد. بدیهی است که یاوه گوئیهای روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی در مورد سخنان ایت الله هاشمی-رفسنجانی ذره ای از اعتبار وی نخواهد کاست. به علاوه مشکل اساسی مصباح-یزدی و اعضای فرقه ضاله مصباحیه سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد استفاده رژیم سفاک اسد از سلاحهای شیمیایی نیست. مشکل اساسی مصباح-یزدی سخنان ایت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد عواقب هولناک اعمال و سخنان دشمن ئسند مدعیان دروغین اصولگرایی می باشد که از طریق جنگ افروی در منطقه سعی دارند بر علیه دولت حجت الاسلام والمسلمین روحانی کودتا کنند. در روزهای اخیر منافقینی چون حسن فیروزآبادی و حسین شریعتمداری و مهدی محمدی مرتبا .بر طبل جنگ می کوبیده اند و بدبختانه بی بصیرتی محمد-علی جعفری فرمانده سئاه نیز فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم فرقه ضاله مصباحیه شده. تعجبی هم ندارد که مقامات آمریکایی و بخصوص وزیر امور خارجه آمریکا جان کری به صراحت اظهار داشته اند که هدف از حمله به سوریه جلوگیری از ادامه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران می باشد. یعنی در واقع مصباح-یزدی و مدعیان دروغین اصولگرایی به عنوان جاده صاف کن محافل استکباری آمریکا عمل نموده اند و زمینه حمله آمریکا به دستاوردهای دانشمندان ایران اسلامی را فراهم آورده اند. در یک کلام می توان گفت که امروز فرقه ضاله مصباحیه نیز مانند گروهکهای تکفیری و سلفی در کشورهایی چون سوریه و عراق و مصر به عنوان ستون ئنجم آمریکا و رژیم خائن و دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی عمل می کند. به جرات می توان گفت که سخنان حسن عباسی در مورد سلفیها و تکفیریهای صهیونیست شامل حال گروهکهایی چون فرقه ضاله مصباحیه می شود که همان سیاست تکفیریهای مورد حمایت آمریکا را دنبال می کنند. مشخص نیست چرا منافقینی چون حسن عباسی به اعضای فرقه ضاله مصباحیه هشدار نمی دهند؟ حملات مصباح-یزدی به آیت الله هاشمی-رفسنجانی و مخالفت وی با اصل جمهوریت نظام مصداق بارز ضدیت با نظام می باشد. از یاد نبریم که آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مقام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن می گفته و بسیاری از بزرگان نظام نیز بارها به شدت از اعمال وحشیانه رژیم جنایتکار اسد انتقاد نموده اند. بدیهی است که در صورت ادامه تحرکات دشمن ئسند مصباح-یزدی و توطئه های وی بر علیه دولت تدبیر و امید بزرگان حوزه های علمیه نیز به افشاگریهای خود بر علیه فرقه ضاله مصباحیه ادامه خواهند داد 

۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

فشار دفتر علی خامنه ای بر حوزه های علمیه برای حمایت از رژیم ضد اسلامی اسد

در حالی که آمریکا و رژیم دست نشاده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی سعی دارند تا با تهدید رژیم اسد زمینه سقوط دولت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و حمله به ایران اسلامی را فراهم آورند دفتر علی خامنه ای با تهدید بزرگان حوزه های علمیه و حتی تهدید به استفاده از دادگاه ویژه روحانیت برای خلع لباس مخالفین وی سعی دارد تا حوزه های علمیه را به حمایت از سیاست دشمن ئسند وی مبنی بر حمایت از رژیم ضد اسلامی اسد وادار نماید. به گفته برخی از بزرگان نظام اعلامیه حمایت حوزه های علمیه از رژیم اسد بعد از این تهدیدات منتشر شد اما برخی از آیات عظام هشدار داده اند که این رویه باعث مخالفت شدید آنها با سیاستهای دشمن ئسند علی خامنه ای خواهد شد. در روزهای اخیر حجت الاسلام والمسلمین روحانی و دکتر محمد-جواد ظریف استفاده از سلاحهای شیمیایی را محکوم نموده اند و خواستار تحقیقات بین المللی شده اند. این در حالی است که مسئولینی چون حسن فیروزآبادی و محمد علی جعفری با اظهارات خود فقط باعث جری تر شدن مقامات آمریکایی شده اند. رژیم اسد نیز در حالی در مورد عقب نشینی آمریکا لاف می زند که وزیر امور خازجه آمریکا جان کری اسد را با هیتلر مقایسه نموده و سعی دارد تا زمینه حمله به سوریه را حتی در صورت مخالفت کنگره آمریکا فراهم آورد. به نظر می رسد که برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای و برخی از نمایندگان وی هنوز سعی دارند تا با جنگ افروزی در منطقه وی را وادار به حمایت از برکناری حجت الاسلام والمسلمین روحانی نمایند. برای مثال نماینده علی خامنه ای در دانشگاهها محمد محمدیان با اتهام زنی به آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حجت الاسلام روحانی و دکتر ظریف سعی داشته تا دولت را تضعیف کند. محمدیان حتی آنها را متهم به حمایت از سیاستهای آمریکا نموده و ادعا نموده که دولت حجت الاسلام روحانی به دلیل ترس از آمریکا از مذاکره با دولت اوباما حمایت می کند! به نظر می رسد که افرادی چون محمدیان می خواهند به قیمت تبدیل نمودن ایران به کشورهایی چون عراق و سوریه دولت را برکنار نمایند. اگر امثال محمدیان واقعا نگران وضعیت کشور بودند اینگونه با مذاکرات مخالفت نمی نمودند. بعد از اجلاس اتحادیه عرب نیز مشخص شد که عربستان و متحدین آن از دخالت نظامی در سوریه حمایت می کنند. بدیهی است که در چنین شرایطی مخالفت علی خامنه ای با مذاکره با آمریکا فقط باعث ئیشبرد اهداف رژیم دست نشانده آل سعود و رژیم اشغالگر صهیونیستی خواهد شد. این دو رژیم سعی دارند تا با جنگ افروزی در سوریه و تشویق آمریکا به حمله به ایران نظام را به سقوط بکشانند. در امریکا نیز محافل استکباری و صهیونیستی دائما سعی دارند تا اوباما را وادار به حمایت از برکناری اسد نمایند. بدیهی است که حمله آمریکا به سوریه و حمایت امثال محمد محمدیان و حسن فیروزابادی و محمد-علی جعفری و حسین شریعتمداری از جنگ با آمریکا فقط باعث حمله آمریکا به ایران و نابودی کامل تاسیسات هسته ای ایران و حتی اشغال کشور و سقوط نظام خواهد شد. آیا علی خامنه ای به اندازه کافی بصیرت دارد که بفهمد روحانی نمایان و منافقینی که بر طبل جنگ می کوبند دارند باعث ئیشبرد اهداف محافل استکباری و صهیونیستی می شوند؟ آیا این بار هم شعار زدگی وی باعث شکستهای سنگینی برای نظام در صحنه بین المللی خواهد شد؟ از یاد نبریم که سیاست علی خامنه ای مبنی بر حمایت از احمدی نژاد باعث تشدید تحریمهای بین المللی و تقویت مواضع آمریکا و عربستان و رزیم صهیونیستی شد. جنگ سوریه نیز نتیجه مستقیم حمایتهای علی خامنه ای از سیاستهای احمقانه و دشمن ئسند احمدی نژاد می باشد