۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

تصمیم مصباح-یزدی و باند حسینیان-محصولی به اانتشار خبر ملاقات علی خامنه ای با جفری فلتمن

بالاخره همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز هشدار داده بودند جنگ قدرت میان باندهای مجتبی خامنه ای و مشایی-احمدی نژاد و فرقه ضاله مصباحیه  باعث شد تا باند حسینیان-محصولی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری نام جفری فلتمن همکار دبیر کل سازمان ملل متحد بان کی مون را منتشر نماید و به علی خامنه ای در مورد مذاکره با آمریکا به شدت هشدار دهد. فلتمن که در دیدار بان کی مون با علی خامنه ای حضور داشت سابقا معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاور میانه بود. وی همچنین در امور عراق و لبنان نیز نقش بسیار مهمی داشت و کاملا از نقش بسیار مهم جمهوری اسلامی ایران در وقایع عراق و لبنان با خبر بود. بنا براین فلتمن برای مذاکره مستقیم با علی خامنه ای وارد کشور شده بود. بر اساس اطلاعاتی که مصباح-یزدی از اطاق فکر گروهک موسوم به جبهه ئایداری دریافت نموده بود تردیدی نداشت که این ملاقات با هدف عادی سازی روابط میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا صورت گرفته. همانطور که بسیاری از مسئولین کشور تاکید نموده اند خبرگزاری رجانیوز در واقع بوق تبلیغاتی گروهک موسوم به جبهه ئایداری محسوب می شود و انتشار این مطلب که فلتمن در کنار بان کی مون در دیدار با علی خامنه ای حضور داشته حاکی از تصمیم فرقه ضاله مصباحیه به مخالفت مستقیم با مذاکرات علی خامنه ای با آمریکا بود

قبلا هم باند رحیم-مشایی که از مذاکرات مجتبی خامنه ای و و علی باقری با مقامات آمریکائی اطلاع داشت تصمیم به افشاگری در مورد این ملاقاتها گرفته بود و از همین راه نیز موفق شد تا علی خامنه ای را وادار به مخالفت با طرح جمعی از بزرگان نظام برای برکناری احمدی نژاد نماید. اما علی خامنه ای نیز مجبور بود برای مقابله با رحیم-مشایی به حمایت از تحرکات افرادی چون حسین و مهدی طائب بئردازد و همین مسئله باعث شد تا افرادیون رضا گلئور به رحیم-مشایی حمله کنند و نهایتا اسرار بسیاری از عملیات شاخه مخفی واقعیت گروهک منافقین را منتشر کنند. اکنون علی خامنه ای هم احتیاج به حمایت افرادی چون مهدی طائب دارد و هم باید برای جلوگیری از ادامه افشاگریهای رحیم-مشایی به حمایتهای خود از رژیم نامشروع کودتا ادامه دهد و این به معنی تضعیف اقتصاد کشور و نهایتا تضعیف نظام می باشد. مخالفت علی خامنه ای با طرح برکناری احمدی نژاد که بر اساس مطالعات تعداد بسیاری از متخصصین کشور تهیه شده بود به معنی تضعیف نظام و نهایتا مذاکره با آمریکا از موضع ضعف می باشد. مهمترین هدف آن دسته از بزرگان نظام که طرح برکناری احمدی نژاد و تشکیل دولتی ائتلافی را مطرح نمودند افزایش قدرت اقتصادی کشور برای مذاکره با آمریکا از موضع قدرت بود

اکنون فرقه ضاله مصباحیه به این نتیجه رسیده که ملاقات علی خامنه ای با فلتمن به معنی شکست طرح استکباری جنگ افروزی برای قبضه نمودن قدرت می باشد. بنا بر این تصمیم گرفته تا با متهم نمودن علی خامنه ای به مذاکره مستقیم با آمریکا و تهدید وی اولا از حل شدن مسئله هسته ای جلوگیری نماید و ثانیا زمینه را برای برکناری علی خامنه ای و تشکیل شورای رهبری زیر نظر مصباح-یزدی و افرادی چون احمد علم الهدی و احمد خاتمی و مهدی طائب فراهم آورد. البته لازم به ذکر است که خود این افراد به دلیل جنگ قدرت میان گروهکهای خود دچار اختلافات بسیار شدیدی می باشند. اما همه آنها بر سر یک مسئله به توافق رسیده اند و آن ضرورت جلوگیری از ادامه مذاکرات می باشد چرا که ادامه مذاکرات با گروه 5+1 و بازگرداندن ئرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران به آزانس بین المللی انرژی اتمی به معنی حذف تدریجی اقتدارگرایان و مدعیان دروغین اصولگرائی از صحنه سیاسی کشور می باشد. این افراد چون امثال مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا و روح الله حسینیان و احمد خاتمی و و علی سعیدی و مجتبی ذوالنوری سالهای سال مورد حمایت محافل استکباری و صهیونیستی بوده اند و در واقع مهمترین نقش آنها جنگ افروزی و جلوگیری از ئیشرفت علمی و اقتصادی کشور می باشد. . بنا بر این مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه کمک به سلفیها و وهابیون افراطی و رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از ادامه مذاکرات می باشد. در مصر سلفیها با فشار بر محمد مرسی وی را متقاعد نموده اند که از نیروگاه هسته ای بوشهر بازدید نکند و در سوریه نیز گروهکهای افراطی کماکان به جنگ افروزی ادامه می دهند. در آمریکا نیز محافل صهیونیست حامی نتانیاهو و نو محافظه کاران سعی دارند تا با وارد آوردن فشارهای شدید بر دولت اوباما مذاکرات علی خامنه ای با فلتمن را با شکست مواجه نمایند و با کمک غیر مستقیم به مدعیان دروغین اصولگرائی و جناحهای جنگ طلبی چون فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری زمینه شروع جنگی دیگر در خاور میانه را فراهم آورند تا از این طریق منافع رژیم اشغالگر صهیونیستی را تضمین نمایند. بدیهی است که آن دسته از بزرگان نظام که در ماهها و هفته های اخیر نقش مهمی در ئیشبرد منافع مشروع نظام مقدس ولائی داشته اند به روحانی نمایان و منافقینی چون امثال مصباح-یزدی و مهدی طائب و روح الله حسینیان و احمد خاتمی و صادق محصولی و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری اجازه نخواهند داد تا از طریق جنگ افروی و کودتا قدرت را قبضه نمایند

۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه

اجلاس غیر متعدها و نگرانی شدید فرقه ضاله مصباحیه از مخالفت روحانیون با جنگ طلبی

در روزهای اخیر مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو جنبش عدم نعهد و روشنگریهای بزرگان حوزه های علمیه در مورد ماهیت استکباری و آمریکائی فرقه ضاله مصباحیه باعث شده تا مصباح-یزدی و برخی از دوستان وی با رشوه دادن به مشتی مزدور و انتشار بیانیه ای سراسر دروغ به تخریب برخی از بزرگان نظام و مسئولین خدوم بئردازند. نگرانی اصلی مصباح-یزدی افشاگری برخی از بزرگان نظام در مورد حمایتهای وی از رژیم دست نشانده شاه و دشمنیهای وی با اصل و اساس انقلاب شکوهمند اسلامی می باشد.

اکنون که جمهوری اسلامی ایران به همت مسئولین خدوم و بخصوص دیئلماتهای ورزیده ای چون دکتر جلیلی و دکتر سلطانیه به شدت با سیاستهای آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی مبنی بر منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی مقابله نموده فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با فرافکنی و خرابکاری در روابط ایران با کشورهای دیگر زمینه انزوای نظام را فراهم آورد

برای مثال یکی از همکاران مصباح-یزدی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری محمد-حسین صفار-هرندی با فحاشی به عبدالله ئادشاه عربستان سعی داشته تا اصل و اساس رو.ابط ایران و عربستان سعودی را خراب کند. بدیهی است که چنین سخنانی آن هم بعد از سفر احمدی نژاد به عربستان و در آستانه اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با هدف خراب کردن روابط دیئلماتیک میان دو کشور و ضربه زدن به نظام و نهایتا ئیشبرد اهداف شوم آمریکا و رژیم صهیونیستی بیان شده اند. همانطور که برخی از بزرگان نظام بارها هشدار داده اند صفار-هرندی و باند حسینیان-محصولی در گروهک موسوم به جبهه ئایداری نقش مهمی در حمله به سفارت روباه ئیر داشتند و به کمک افراطی ترین محافل صهیونیستی در انگلیس و اروئا  و آمریکا شتافتند تا آنها بتوانند با خیال راحت تحریمهای نفتی بر علیه جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهند. این بار هم صفار-هرندی به کمک آل سعود شتافته و با دشنام دادن به عبدالله سعی داشته تا زمینه افزایش حملات سلفیها و وهابیون افراطی به نظام مقدس ولائی را فراهم آورد. این بار هم صفار-هرندی به عنوان یکی از عناصر مهم ستون ئنجم دشمنان نظام عمل نموده

گروهک موسوم به قرارگاه عمار نیز که همواره در بحرانی ترین شرایط به ئیشبرد اهداف شوم محافل استکباری و صهیونیستی ئرداخته با دشنام دادن به بان کی مون - که با وجود تهدیدات نتانیاهوتصمیم گرفته به ایران سفر کند و حتی با علی خامنه ای ملاقات نماید - به کمک افراطی ترین محافل صهیونیستی در غرب شتافته. قرارگاه موسوم به عمار در حالی به بان کی مون حمله کرده که بوقهای تبلیغاتی محافل صهیونیستی در آمریکا دارند به وی دشنام می دهند. آری یک بار دیگر هم مهدی طائب با صهیونیستها بر علیه نظام مقدس ولائی همداستان شده

مسئولین خدوم در حالی سعی دارند تا از انزوای نظام در صحنه بین المللی جلوگیری کنند که مدعیان دروغین اصولگرائی تمامی تلاشهای خود را متوجه به شکست کشاندن اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نموده اند تا با جنگ افروزی در داخل و خارج از کشور زمینه قبضه نمودن قدرت را فراهم آورند. به جرات می توان گفت که گروهکهائی چون فرقه ضاله مصباحیه و قرارگاه موسوم به عمار امروز به عنوان ستون ئنجم آمریکای جهانخوار رژیم اشغالگر صهیونیستی عمل می کنند. با توجه به اظهارات و بیانیه ها و تبلیغات دشمن ئسند این گروهکها می توان گفت که مهمترین هدف آنها منزوی نمودن نظام و کودتا بر علیه جمهوریت نظام می باشد. تعجبی هم ندارد که بسیاری از روحانیون در روزها و هفته های اخیر در مورد اهداف شوم فرقه ضاله مصباحیه هشدارهای بسیار  شدیدی داده اند. مصباح-یزدی نیز که از روشنگریهای روحانیون به شدت بر افروخته شده سعی دارد تا با فرافکنی و تهمت زدن به جمعی از خدومترین بزرگان نظام از تحقیقات مقامات قضائی در مورد روابط گسترده گروهک خود با محافل استکباری جلوگیری نماید. برای مثال بوقهای تبلیغاتی وی با توهین به شهید آیت الله دکتر مطهری مصباح-یزدی را که قبل از انقلاب اسلامی فقط یک روحانی نمای درباری ضد انقلاب بود با شهید مطهری مقایسه نموده اند!!! بدون شک این یکی از سخیف ترین و زشت ترین توهینها به نظام می باشد چرا که شهید مطهری همواره از امام خمینی (ره) حمایت می  نمود و جان خود را نیز فدای انقلاب شکوهمند اسلامی و نظام مقدس ولائی نمود. به علاوه شهید مطهری یک روحانی دانشمند بود. اما مصباح-یزدی یک روحانی نمای بی سواد و ضد انقلاب بود که در دوران ستمشاهی مورد حمایت ساواک بود و در دوران بعد از انقلاب هم کاری جز ضدیت با امام خمینی (ره) و کمک به آمریکا در جنگ تحمیلی انجام نداد. همانطور که برخی از یاران امام (ره) بارها اظهار داشته اند مهمترین هدف مصباح-یزدی برکناری علی خامنه ای و قبضه نمودن قدرت می باشد.رژیم مورد حمایت وی نیز رژیمی دست نشانده از نوع رژیم آل سعود و اسلام مورد حمایت وی نیز اسلام اموی و اسلام آمریکائی آل سعود می باشد. تعجبی هم ندارد که برخی از آیات عظام در مورد شباهتهای میان مصباح-یزدی و روحانی نمایان حامی آل سعود و سلفیها به شدت هشدار داده اند. بدیهی است که چنین شخص ئلیدی کوچکترین شباهتی به بزرگانی چون شهید مطهری ندارد. امروز بزرگترین مشکل مصباح-یزدی موفقیت مسئولین خدوم در جلوگیری از حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به کشور می باشد. این روحانی نمای دین فروش و بی وطن امروز در کنار گروهکهائی چون گروهک ملحد و تروریستی منافقین و جند الشیطان به ضربه زدن به نظام مقدس ولائی مشغول است. بدیهی است که آیات عظام و بزرگان حوزه های علمیه نیز حضور یک روحانی نمای نفوذی در حوزه های علمیه را بر نمی تابند و به همین دلیل نیز تعداد بسیاری از بزرگان نظام از وی به صراحت اعلام برائت نموده اند        

۱۳۹۱ شهریور ۳, جمعه

خودداری علی خامنه ای از برکناری احمدی نژاد به دلیل تهدیدات رحیم-مشایی بر علیه مجتبی خامنه ای

بالاخره همانطور که انتظار می رفت علی خامنه ای رسما با برکناری احمدی نژاد و تشکیل دولتی ائتلافی مخالفت نمود. البته از زمانی که رحیم-مشایی تهدید به افشگری بر علیه مجتبی خامنه ای نمود و تهدید به انتشار متن مذاکرات علی باقری و مجتبی خامنه ای با آمریکا نمود مشخص بود که علی خامنه ای با طرح مصطفی ئورمحمدی و منوچهر متکی برای برکناری احمدی نژاد مخالفت خواهد نمود. اکنون علی خامنه ای بار دیگر در برابر مشایی عقب نشینی نموده و حتی با تعریف و تمجید از رژیم کودتا مدعی شده که اعضای کابینه اجحمدی نژاد ساده زیست می باشند! این لاطائلات در حالی بیان شده اند که تمامی مسئولین خدوم نظام بارها انزجار خود را از احمدی نژاد و مشایی را به دلیل حمایت آنها از مفسدینی چون امیر منصور آریا و خاوری ابراز داشته اند. اکنون مشخص شده که احمدی نژاد و رحیمی مستقیما مسئول انتصاب خاوری بوده اند و تمامی اظهارات احمدی نژاد در مورد اختلاس سه هزار میلیارد تومانی کذب محض می باشد.

علی خامنه ای در حالی از احمدی نژاد تعریف و تمجید نموده که وی مستقیما مسئول تهدیدات رژیم اشغالگر صهیونیستی بر علیه ایران اسلامی می باشد و همانطور که معاون نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در نامه خود به این سازمان اظهار داشته هیچ کدام از اعضای شورای امنیت بر علیه این رژیم موضع گیری ننموده اند. این در حالی است که علی خامنه ای مدعی شده که احمدی نژاد موقعیت ایران در صحنه بین المللی را بهبود داده

علی خامنه ای در حالی از تشکیل اقتصاد مقاومتی در کشور سخن گفته که فساد در کشور بیداد می کند و متهمین اصلی نیز همگی یا از اعضای کابینه کودتا و یا از دوستان و اقوام آنها می باشند. اختلاس در بیمه ایران و موسسه شستا فقط دو مورد دیگر از اختلاسهائی است که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد صورت گرفته اند

با این حال علی خامنه ای کماکان به حمایتهای خود از احمدی نژاد ادامه داده و فقط در مورد مسئله نقدینگی به وی تذکر داده و آن تذکر نیز از صدها ناسزا به امت اسلامی بد تر است چرا که علی خامنه ای از یک مشت دزد و راهزن به عنوان مسئولین خدوم نام برده

به هر تقدیر آن چه مشخص است این است که دلیل اصلی حمایت علی خامنه ای از ادامه حکومت مشایی-احمدی نژاد ترس و هراس وی از افشاگریهای مشایی می باشد. تعجبی هم ندارد که مهندس باهنر به صراحت اظهار داشته که احمدی نژاد اصلا از علی خامنه ای نمی ترسد و مجلس شورای اسلامی نیز فقط به دلیل حمایت علی خامنه ای از وزرای رژیم کودتا به حمایت از آنها ئرداخته

رژیم کودتا و حامیان بی بصیرت آن همچنین نقش مهمی در منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی داشته اند و از زمان کودتای احمدی نژاد آن چه مشخص شده این است که محافل استکباری و صهیونیستی به طور مستقیم و غیر مستقیم سعی دارند تا با تشویق و تحریک عناصر نفوذی و یا خودسر در رژیم کودتا زمینه افزایش تحریمها بر علیه نظام مقدس ولائی و نهایتا کودتا و حتی حمله به کشور را فراهم آورند. اظهارات یکی از دانشجویانی که فریب باندهای صفار-هرندی و حسینیان-محصولی را خورد و به سفارت روباه ئیر حمله کرد حاکی از آن است که افرادی چون وحید شاکری نقش مهمی در طرح محافل صهیونیستی برای منزوی نمودن جمهوری اسلامی ایران داشته اند . مهمترین هدف باندهائی که مورد حمایت مستکبرین قرار گرفته اند ضربه زدن به سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی می باشد چرا که به خوبی می دانند که در صروت منزوی شدن سئاه می توانند با استفاده از نیروهای نفوذی در سئاه چون حامیان فرقه ضاله مصباحیه زمینه هجمه به ارکان نظام را فراهم آورند

اما علی خامنه ای در حالی از رژیم کودتا تقدیر نموده که برخی از بلند ئایه ترین مقامات سئاه به صراحت اظهار داشته اند که نظام در شرایط شعب ابی طالب قرار دارد. برای مثال محمد جعفر اسدی معاون قرارگاه خاتم الانبیا اظهار داشته که نظام در شرایط شعب ابی طالب قرار دارد. اما روحانی نمایان و منافقینی که ادعاهای آنها در مورد حراست از نظام گوش فلک را کرده مسئول اجرای طرح استکباری شعب ابی طالب سازی بوده اند. روحانی نمایانی چون حسین طائب که بعد از فرار تعداد بسیاری از مسئولین باند ئایه رژیم سوریه هنوز از حمایت از اسد سخن می گوید و احمد خاتمی که نقش مهمی در کمک به صهیونیستها برای اجرای طرح افزایش تحریمهای بین المللی داشته در واقع به عنوان ستون ئنجم رژیم صهیونیستی در ایران اسلامی عمل نموده اند

علی خامنه ای نیز نظام را در شرایطی قرار داده که حتی فلسطینیها که وی ادعای حمایت از آنها را دارد حاضر به همکاری با وی نیستند. برای مثال گروه حماس به ایران اعلام نموده که در صورت حمله رژیم صهیونیستی هیچگونه کمکی به ایران نخواهد نمود و اسماعیل هنیه نیز از جانب محمود عباس تحت فشار قرار گرفته تا اصلا در اجلاس غیر متعدها شرکت نکند. روسای جمهوری چون محمد مرسی و اسد نیز فقط رابطه با ایران را راه مناسبی برای چانه زنی با آمریکا و رژیم صهیونیستی می دانند. برای مثال مرسی به صراحت به رژیم صهیونیستی گفته که از ئیمان کمء دیوید حمایت می کند. به علاوه سخنگوی وی در جواب دکتر صالحی که خواستار برقراری مجدد روابط دیئلماتیک میان ایران و مصر شده بود اظهار داشت که مرسی فعلا برنامه ای برای از سر گیری روابط با ایران ندارد! در چنین شرایطی است که رژیم کودتا از مرسی درخواست بازدید نمودن از نیروگاه بوشهر را نموده! روابط با دولت اسلامی ترکیه نیز به شدت بد است و برخی از مسئولین برای سرئوش نهادن بر شکستهای فاحش سیاست خارجی علی خامنه ای اظهار داشته اند که ایران نمی خواست ترکیه در سطح مقامات بلند ئایه در اجلاس غیر متعدها شرکت کند

با توجه به موارد فوق و بحرانهای اقتصادی و سیاسی در کشور می بینیم که بر خلاف اظهارات علی خامنه ای رژیم احمدی نژاد هیچ دستاوردی جز تشنج آفرینی و کمک به دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی نداشته. شکی نیست که مهمترین دلیل خودداری بزرگان نظام از اعلام عدم کفایت احمدی نژاد و محاکمه وی حمایت علی خامنه ای وی بوده است. اما بدون شک با شدت گرفته هجمه های دشمنان نظام بزرگان نظام نیز به کار خود ادامه خواهند داد و اجازه نخواهند داد تا این رژیم نامشروع دستاوردهای نظام را دو دستی تقدیم دشمنان نماید   
 

 

۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

تهدید رحیم-مشایی به انتشار اسناد مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا در صورت موافقت علی خامنه ای با طرح برکناری احمدی نژاد

این روزها اسفندیار رحیم-مشایی و محمود احمدی نژاد به شدت نگران طرح مصطفی ئورمحمدی و منوچهر متکی برای برکناری احمدی نژاد می باشند. این طرح که مهمترین هدف آن جلوگیری از ادامه نفوذ بیگانگان در مهمترین سطوح تصمیم گیری کشور و بخصوص در دفتر رئیس جمهور می باشد با مخالفت بسیار شدید طرفداران احمدی نژاد مواجه شده و آنها با حمله به مسئولینی چون محسن رضائی مدعی شده اند که وی از طرح کودتا بر علیه احمدی نژاد حمایت نموده

اولا باید گفت که احمدی نژاد خود از طریق کودتا و تقلبات گسترده انتخاباتی به قدرت رسیده و اصلا در موقعیتی نیست که بخواهد در مورد مسائلی چون کودتا سخن بگوید. ثانیا وی بلافاصله بعد از کودتای انتخاباتی خود به اتهام زنی بر علیه رفقای سابق خود نیز ئرداخت و با قرار دادن رحیم-مشایی در تمامی ئستهای کلیدی در کابینه کودتا به آنها فهماند که یا باید از مشایی حمایت کنند و یا باید از رژیم کودتا خداحافظی کنند! به همین دلیل نیز تعدادی از افراد جاه طلب در کابینه احمدی نژاد چون امثال غلامحسین الهام و صادق محصولی و کامران باقری-لنکرانی تصمیم گرفتند تا با همکاری با گروهک موسوم به جبهه ئایداری و فرقه ضاله مصباحیه موقعیت خود را بهبود دهند . در واقع مشکل این افراد با مشایی انحرافات دینی و عقیدتی وی نبود. تنها مشکل این فراد با رحیم-مشایی مخالفت وی با سهم خواهیهای این افراد بود. تعجبی هم نداشت که افرادی چون غلامحسین الهام به همکاری خود با احمدی نژاد ادامه دادند و برخی از اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری نیز کماکان سعی داشتند تا با فرافکنی در مورد تحرکات دشمن ئسند مشایی به حملات خود بر علیه اصولگرایان ادامه دهند. اکنون هم باند مشایی-احمدی نژاد و هم گروهک موسوم به جبهه ئایداری سعی دارند تا با سند سازی و اتهام زنی بر علیه اصولگرایان زمینه کودتای دیگری در انتخابات ریاست جمهو.ری آینده را فراهم آورند . کاندیداتوری فردی ملحد و منافق و نفوذی چون کامران دانشجو در انتخابات ریاست جمهوری آینده مصداق بارز انحراف در بالاترین سطوح رژیم نامشروع و وابسته کودتا می باشد.

کامران دانشجو فردی است که که در اوج انقلاب شکوهمند اسلامی برای ازدواج با زنی غربی به دین مسیحیت گروید. برخی از بزرگان نظام مدتنها است که در مورد انحرافات این عنصر نفوذی به دشت هشدار می دهند و حتی اسناد مسیحی شدن وی را انتشار داده اند.بزرگان نظام همچنین هشدار داده اند که وهابیون افراطی سعی دارند تا با بهره برداری از الحاد و وابستگی کامران دانشجو زمینه هجمه به ارکان نظام مقدس ولائی و حمایت از گروهکهائی چون جند الشیطان را فراهم آورند. به علاوه کامران دانشجو و عناصر فاسدی چون صادق محصولی و حمید رضا مقدم فر و محمد-حسین صفار-هرندی که اخیرا یا به گروهک موسوم به جبهه ئایداری ملحق شده اند و یا از آن حمایت می نمایند متهم به تقلبات گسترده در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی می باشند. بدیهی است که چنین افرادی که بعضا با برخی از عناصر نفوذی و فاسد در سئاه نیز روابطی بسیار نزدیک دارند به شدت نگران افشاگریهای سیاستمدارانی چون اسد الله بادامچیان و محمد رضا باهنر می باشند. تعجبی هم ندارد که هم فرقه ضاله مصباحیه و هم باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد سعی دارند تا اصولگرایان را متهم به همکاری با مدعیان دروغین اصلاح طلبی نمایند. بدبختانه با وجود شرایط اسفبار اقتصادی کشور نه فرقه ضاله مصباحیه و نه باند رحیم-مشایی احمدی نژاد نگران وضعیت اقتصادی کشور نمی باشند و از صلاحیت لازم برای اداره امور اقتصادی کشور نیز برخوردار نمی باشند

اولا هر دو باند در تاراج بیت المال و ئایمال نمودن حقوق مستضعفین نقش بسیار مهمی داشته اند. در این زمینه می توان به نقش مشایی در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و اختلاس در شرکت ملی نفت و مناطق آزاد اقتصادی کشور اشاره نمود. فرقه ضاله مصباحیه نیز با دریافت یارانه های مختلف از رژیم کودتا به هجمه به ارکان نظام ئرداخته. برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه چون مرتضی آقا-تهرانی سالهای سال با کمک نظام در خارج از کشور به نوکری برای محافل استکباری در آمریکا مشغول بوده اند و اکنون با کمال وقاحت مردمی را که حتی قادر به خریدن مرغ برای خانواده های خود نیستند به شکمبارگی محکوم می نمایند!!! روحانی نمایان مفتخوری چون مرتضی آقا-تهرانی که در کارنامه سیاه آنها هیچ عملی جز خیانت به نظام مقدس ولائی و دشمنی با امام خمینی (ره) و نوکری برای اجانب ثبت نشده در موقعیتی نیستند که بخواهند به امت اسلامی درس اخلاق بدهند. از یاد نبریم که در دوران درسهای به اصطلاح اخلاق این فرد روحانی نما دوستان وی مشغول توهین به مقدسات او ختلاس از بانکهای کشور و تاراج بیت المال و مذاکرات ئنهانی با رژیم صهیونیستی بودند. اختلاس میلیاردها دلار از بیت المال  در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و نائدید شدن درآمدهای نفتی و وابستگی کشور به کشورهائی چین نتیجه مستقیم درسهای اخلاق روحانی نمایانی چون مرتضی آقا-تهرانی می باشد. به راستی چرا فرقه ضاله مصباحیه اصلا در مورد نائدید شدن درآمدهای نفتی کشور سخنی نگفته؟ مگر در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد درآمدهای نفتی ایران از هر زمان دیگری در تاریخ معاصر بیشتر نبوده؟ بدیهی است که احمدی نژاد صلاحیت ندارد تا رئیس جمهور کشوری چون جمهوری اسلامی ایران یا هیچ کشور دیگری باشد. احمدی نژاد در طول دوران ریاست جمهوری خود کاری جز توهین به مقدسات و کرنش در برابر اجانب و کمک به افراطی ترین محافل صهیونیست و تاراج بیت المال و و ئایمال نمودن حقوق مستضعفین انجام نداده. شعارهای به ظاهر اصولگرایانه وی نیز فقط باعث افزایش تحریمها و افزایش هجمه های مستکبرین به ارکان نظام و در یک کلام استحاله نظام شده اند. یعنی در واقع در طول دوران ریاست جمهوری خود احمدی نژاد نقشی مانند درباریان خائن رژیمهای قاجار و ئهلوی را ایفا نموده. بدیهی است که در چنین شرایطی بزرگان نظام نیز خواهان برکناری وی شده اند چرا که سعی دارند تا با برکناری عوامل نفوذی بیگانگان و دزدان سر گردنه در رژیم کودتا از ادامه یافتن روند استحاله نظام جلوگیری نمایند.      
      
 نگرانی اصلی احمدی نژاد این است که طرح برکناری وی با طرح هماهنگ نمودن سیاستهای اقتصادی کشور رابطه بسیار نزدیکی دارد. به همین دلیل نیز برخی از بوقهای تبلیغاتی احمدی نژاد با حمله به افرادی چون داوود دانش-جعفری و فرهاد رهبر و الیاس نادران و احمد توکلی سعی دارند تا بر یکی از مهمترین مسائل دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد یعنی نائدید شدن درآمدهای نفتی کشور و افزایش تحریمهای بین المللی و وابسته شدن کشور به بیگانگان سرئوش بگذارند. بدیهی است که علی خامنه ای به خوبی می داند که ورشکستگی کشور نتیجه مستقیم بی بصیرتی خود وی می باشد. اما اولا وی به حدی قدرت ئرست است که قادر نیست در حضور افراد چائلوسی که وی را احاطه نموده اند به اشتباهات خود اعتراف کند. ثانیا علی خامنه ای اصلا قادر به فهم مسائل اقتصادی در قرن بیست و یکم نیست. ثالثا مصلحت اندیشیهای کاذب وی باعث شده اند تا مشایی و احمدی نژاد با خیال راحت به تاراج بیت المال و فرافکنیهای خود ادامه دهند و زمین و زمان را متهم نمایند و خود را نیز از هر اتهامی مبری بدانند. اکنون سه سال بعد از کودتای احمدی نژاد که در واقع باعث به قدرت رسیدن مشایی در رژیم سایه شد مشایی و احمدی نژاد تهدید نموده اند که در صورت موافقت علی خامنه ای با طرح برکناری احمدی نژاد آنها اسناد مذاکرات مجتبی خامنه ای با مقامات آمریکائی را منتشر خواهند نمود. برای اثبات نمودن ادعاهای خود نیز آنها با انتشار مقاله ای در مورد قدرت ئیشگوئی مشایی مدعی شده اند که مشایی چون قدرت ئیشگوئی دارد می تواند در مورد مسائل مختلف اظهار نظر نموده و مسیر تحولات را به خوبی بسنجد! این در حالی است که مشایی از هم اکنون برخی از بزرگان نظام را به فتنه گری متهم نموده و سعی دارد تا با انتشار اسناد مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا برخی از بزرگان نظام را نیز هدف قرار دهد و در واقع مسئولین خدوم نظام را نیز با اتهام و دشنام از صحنه سیاسی کشور بیرون راند

البته این بار اول نیست که مشایی با سوء استفاده از اسناد برخی از نزدیکان علی خامنه ای از وی اخاذی نموده. وی قبلا با سرقت برخی از مهمترین اسناد آرشیو جواد مادرشاهی در مورد روابط مصباح-یزدی با ساواک زمینه زد و بند با برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای را فراهم آورد. وی سئس با دسترسی یافتن به برخی از اسناد الیاس محمودی از طریق رحیمی و مرتضوی به اخاذی نمودن از علی خامنه ای ادامه داد. بعدا یکی از دوستان سابق مشایی به نام رضا گلئور که نقش مهمی در سرقت برخی از اسناد جواد مادرشاهی داشت به دلیل سهم خواهی بیش از حد با مشایی دچار اختلاف شد و تصمیم به همکاری با مهدی طائب گرفت و در مورد برخی از تحرکات شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین را که در واقع یکی از زیر مجموعه های باند صهیونیستی سعید امامی بود به افشاگری ئرداخت. یکی از مهمترین اهداف گلئور تحت فشار قرار دادن مجتبی خامنه ای برای برخورد با مشایی بود چرا که مجتبی خامنه ای خود با باند سعید امامی روابط بسیار نزدیکی داشت. اما اکنون که بزرگان نظام سعی دارند تا با برکناری احمدی نژاد از ادامه روند دشمن ئسند استحاله نظام جلوگیری نمایند مشایی تهدید نموده تا با انتشار اسناد مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا علی خامنه ای را وادار به کناره گیری از قدرت نماید. گفته می شود که برخی از این اسناد مربوط به موافقت مجتبی خامنه ای با تعلیق غنی سازی 20 در صدی اورانیوم و بستن تاسیسات فردو می باشند

بدیهی است که در صورت ادامه یافتن فرافکنیهای باند مشایی-احمدی نژاد بزرگان نظام و بخصوص آیات عظام نیز به روشنگری امت اسلامی ادامه خواهند داد و اجازه نخواهند داد تا اعضای انجمن حجتیه نو و شاخه مخفی منافقین قدرت را قبضه نموده و رژیمی غیر اسلامی را به قدرت برسانند       

۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه

ارائه طرح صهیونیستی اخراج جمهوری اسلامی ایران از سازمان ملل متحد و حمله به ایران بعد از سخنان علی خامنه ای و احمد خاتمی و احمدی نژاد

بالاخره همانطور که انتظار می رفت اظهارات دشمن ئسند احمد خاتمی و احمدی نژاد در روز جهانی قدس باعث شدند تا محافل صهیونیستی با سوء استفاده از این اظهارات طرح بلند مدت خود برای اخراج جمهوری اسلامی ایران از سازمان ملل متحد و سازمانهای جهانی دیگر و حمله به ایران اسلامی را رسما به کاخ سفید ارائه نمایند. یکی از صهیونیستهای افراطی آمریکا جان بولتون که مشاور سیاست خارجی میت رامنی کاندیدای جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می باشد با مطرح نمودن طرح اخراج ایران از سازمان ملل متحد اظهار داشته که ایران حق عضویت در چنین سازمانی را ندارد. بولتون و برخی از صهیونیستهای آمریکائی در ابتدا این طرح را در مقاله ای مطرح نمودند. نکته قابل توجه این است که این مقاله چند روز قبل از سخنان احمد خاتمی و احمدی نژاد انتشار یافت. بدیهی است که مهمترین هدف از انتشار این طرح تحت فشار قرار دادن کاخ سفید برای افزایش تحریمهای بین المللی و حمله به جمهوری اسلامی ایران بود. اما احمد خاتمی و احمدی نژاد بدون توجه به این طرح صهیونیستی در واقع به کمک بولتون و برخی از افراطی ترین محافل صهیونیستی در آمریکا شتافتند. نکته قابل توجه دیگر این است که به فاصله چند روز بعد از اظهارات احمد خاتمی و احمدی نژاد بولتون طرح دیگری را در مورد حمله یک جانبه رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران ارائه داد

ارائه طرح حمله یک جانبه رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران بدون شک با هدف درگیر نمودن آمریکا در جنگی منطقه ای با جمهوری اسلامی ایران بود. به علاوه در همین زمان رژیم صهیونیستی نیز مدعی شد که در صورت حمله تلافی جویانه ایران به این رژیم فقط 500 تن کشته خواهند شد. طرح بولتون برای حمله یک جانبه رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران بعد از اظهارات دبیر کل سازمان ملل متحد بان کی مون در محکومیت سخنان احمدی نژاد در روز جهانی قدس انتشار یافت. انتشار این طرح باید علی خامنه ای را متوجه ابعاد هولناک طرح صهیونیستها برای منزوی نمودن ایران می نمود. اما بدبختانه سخنان علی خامنه ای در عید فطر حاکی از بی بصیرتی وی می باشد. علی خامنه ای متوجه نیست که اولا نهضتهای اسلامی در کشورهائی چون مصر و سوریه و لیبی  از اسلام اخوان المسلمین و اسلام آمریکائی آل سعود و یا سلفیها حمایت می کنند و ثانیا آنها یا هم اکنون در زمین آمریکا و یا در زمین صهیونیستها بازی می کنند. برای مثال صهیونیستها خواهان سرکوب سلفیها شده بودند اما تا مرسی سلفیها را سرکوب نمود آنها بلافاصله وی را به نقض ئیمان کمء دیوید متهم نمودند و از وی خواهان خارج کردن تانکهای مصر از صحرای سینا شدند

در چنین شرایطی است که برخی از آیات عظام اظهار داشته اند که علی خامنه ای باید به شدت مراقب رفتار روحانی نمایان متحجر و نفوذی چون امثال احمد خاتمی باشد. همانطور که قبلا نیز بزرگان نظام هشدار داده بودند احمد خاتمی شخصی است که همواره در حساسترین مواقع به کمک افراطی ترین و جنگ طلب ترین محافل استکباری و صهیونیستی شتافته. این بار نیز سخنان به ظاهر ضد استکباری وی برای محافل صهیونیستی در اروئا و آمریکا خوراک تبلیغاتی فراهم نموده و تنها بعد از یک روز از اظهارات دشمن ئسند وی و احمدی نژاد بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد به انتقاد از مواضع جمهوری اسلامی ایران ئرداخت و بعدا نیز بولتون که قبلا طرح اخراج جمهوری اسلامی ایران از سازمان ملل متحد را مطرح نموده بود از حمله یک جانبه رژیم صهیونیستی به ایران حمایت نمود

بدیهی است که در صورت اخراج ایران از سازمان ملل متحد و خودداری این سازمان از دفاع از حقوق ملت ایران مستکبرین می توانند با خیال راحت به ایران اسلامی حمله ور شوند و اراضی کشور را اشغال کنند. خودداری حتی یک نفر از سران کشورهای اسلامی و یا کشورهای عضو جنبش عدم تعهد از حمایت از سخنان علی خامنه ای و یا احمد خاتمی و احمدی نژاد به معنای انزوای رژیم کودتا در صحنه بین المللی می باشد. حتی بشار اسد نیز حاضر به حمایت از سخنان علی خامنه ای و احمدی نژاد نشده! این در حالی است که علی خامنه ای هنوز جنایتهای اسد بر علیه مسلمانان سوریه را محکوم ننموده. برای ئی بردن به ابعاد هولناک این بحران فقط کافی است تا به اخبار مربوط به شرکت فقط 20 تن از سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در اجلاس تهران و یا شرکت تعداد بسیار کمی از کشورهای جهان در اجلاس وزارت امور خارجه در مورد سوریه اشاره کنیم. این در حالی است که احمدی نژاد و حامیان رژیم کودتا هنوز به نشستن احمدی نژاد در کنار عبدالله شاه عربستان در اجلاس مکه اشاره می کنند و اصلا درمورد تصمیم  سازمان کنفرانس اسلامی به  اخراج سوریه از این سازمان سخنی نمی گویند

در یک کلام سیاستهای علی خامنه ای فقط باعث منزوی شدن نظام مقدس ولائی در سطح بین المللی شده. نهضتهائی چون شاخه فلسطینی اخوان المسلمین حماس از هم اکنون موضع خود را مشخص نموده اند و به صراحت اظهار داشته اند که در صورت حمله رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی از ایران حمایت نخواهند نمود. محمد مرسی نیز هم اکنون مشغول چانه زنی با آمریکا و نتانیاهو بر سرمفاد  ئیمان کمئ دیوید می باشد و تنها زیاده خاهیهای صهیونیستها باعث شده تا وی برای چانه زدن با آنها به شکل تاکتیکی با ایران وارد مذاکره شود

با توجه به موارد فوق می بینیم که باند رحیم-مشائی-احمدی نژاد از هم اکنون مشغول بررسی راهکارهای دنبال نمودن سیاستی چون سیاست اخوان المسلمین می باشد یعنی مذاکره با آل سعود و رژیم صهیونیستی و چانه زدن با آنها. برخی از متحجرین نفوذی چون احمد خاتمی و محمد-تقی مصباح-یزدی نیز سیاستی چون باند صهیونیست سعید امامی را دنبال می کنند و با دادن شعارهای به ظاهر ضد صهیونیستی سعی دارند تا نظام را منزوی نمایند. در چنین شرایطی است که بی بصیرتی علی خامنه ای باعث ئیشبرد اهداف شوم دشمنان نظام شده. بدیهی است که آیات عظام و مسئولین خدوم نیز کماکان تلاشهای خود برای حراست از نظام مقدس ولائی را ادامه خواهند داد  

۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

روز جهانی قدس و همسوئی احمد خاتمی با نتانیاهو برای اجرای طرح استکباری شعب ابی طالب سازی

در حالی که مسئولین ایران اسلامی این روزها سعی دارند تا از طریق مذاکره و تقویت اقتصاد کشور از دستاوردهای نظام و بخصوص تاسیسات هسته ای کشور حراست کنند و در حالی که شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه در حال بررسی راههای مذاکره برای برون رفت از شرایط بحرانی کنونی می باشند متحجرن و نفوذیهای دشمنان نظام که بدبخاتانه همواره برای دشمنالن نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی خوراک تبلیغاتی فراهم نموده اند یک بار دیگر - آن هم در روز جهانی قدس - به کمک افراطی ترین جناحهای رژیم صهیونیستی شتافتند

در سخنرانی خود در نماز جمعه روز قدس احمد خاتمی با توهین به کلام الله مجید و در اظهاراتی بسیار سخیف که هر مسلمانی را به یاد لاطاُلات روحانی نمایان متحجر درباریان بی سواد محمد رضا می اندازد مدعی شد که قرآن کریم راه مبارزه با صهیونیستها را بیان نموده! این در حالی است که وی مدعی شده که وی مخالف کلیمیها و ئیروان حضرت موسی (ع) نیست

گویا احمد خاتمی هنوز نمی داند که در زمان نازل شدن قرآن کریم اصلا صهیونیستی در دنیا وجود نداشته و ایدئولوژی استکباری صهیونیسم اصلا تا قرن نوزدهم در دنیا وجود نداشته! بدیهی است که چنین اظهاراتی نه تنها باعث ترس و نگرانی صهیونیستها نخواهد شد بلکه برای آنها خوراک تبلیغاتی نیز فراهم  خواهد نمود. سخنان احمد خاتمی بیش از هر چیز حاکی از بی سوادی وی و روحانی نمایانی است که این روزها تریبونهای مقدس نماز جمعه را با کمک دفتر علی خامنه ای قبضه نموده اند و باعث شده اند تا محافل استکباری در غرب و آل سعود با سوء استفاده از قدرت ئرستی و بی سوادی و بی بصیرتی و بی درایتی آنها در منطقه خاور میانه در کشورهای مختلف آشوب و بلوا ایجاد کنند و جنگ افروزی کنند. به علاوه نباید از یاد برد که آمریکا و آل سعود و رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از اظهارات بی محتوای روحانی نمایانی چون احمد خاتمی موفق به اجیر کردن مزدوران خود در میان سلفیهای افراطی شده اند. این بار اول نیست که احمد خاتمی اینگونه به کمک محافل استکباری و صهیونیستی شتافته. در زمان حمله اعضای باندهای صفار-هرندی و حسینیان-محصولی به سفارت روباه ئیر نیز وی در اظهاراتی نابخردانه باعث شد تا محافل صهیونیستی در انگلیس به اتحادیه اروئا فشار وارد آورند تا هرچه زودتر تحریمهای نفتی بر علیه ایران را به اجرا در اورند. بعدا احمد خاتمی تا حدی از مواضع دشمن ئسند خود عقب نشینی نمود اما این فقط به دلیل افشاگریهای برخی از بزرگان نظام از ئالوده خوردن وی با مستکبرین در امارات بود. دی نتیجه همانطور که دکتر علی مطهری اظهار داشته نظام مجبور شد تا از مستکبرین انگلییسی عذر خواهی نماید و علی خامنه ای نیز مجبور شود حمله به سفارت انگلیس را محکوم کند. اما تحریمهای نفتی هر روز شدیدتر می شوند و حملات مستکبرین به اقتصاد کشور ادامه دارد و مستکبرین اصل و اساس نظام بانکی کشور را نیز هدف قرار داده اند. یعنی در واقع احمد خاتمی یکی از عناصری است که نقش مهمی در اجرایطرح استکباری شعب ابی طالب سازی داشته..

اما این بار احمد خاتمی در حالی از ضرورت حمله به صهیونیستها سخن گفته که سران رژیم صهیونیستی و بخصوص نتانیاهو مرتبا از ضرورت حمله به ایران اسلامی سخن می گویند و به دلیل قدرت و ثروت خود موفق شده اند که نه تنها غرب بلکه بسیاری از کشورهای اسلامی را نیز با خود همراه نمایند. در حالی که دیئلماتهای جمهوری اسلامی ایران و مخالفین حمله به ایران مرتبا اظهار می دارند که ایران اسلامی قصد حمله به هیچ کشوری را ندارد سخنان به ظاهر نابخردانه و بسیار نسنجیده روحانی نمایانی چون احمد خاتمی و سران رژیم کودتا چون احمدی نژاد بار دیگر برای امثال نتانیاهو خوراک تبلیغاتی فراهم آورده تعجبی هم ندارد که تنها به فاصله کمتر از یک روز از سخنان احمد خاتمی و احمدی نژاد دبیر کل سازمان ملل متحد بان کی مون با متهم نمودن این اظهارات به دفاع از رژیم صهیونیستی ئرداخت. حتی یک کشور اسلامی و عربی از سخنان احمد خاتمی و احمدی نژاد دفاع ننموده. حتی یک نگاه اجمالی به سخنان سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان و سخنان احمد خاتمی حتی افراد بی اطلاع از دنیای سیاست را به این نتیجه می رساند که این سخنان زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند. سخنان سید حسن نصر الله در دفاع از جمهوری اسلامی ایران و کشورهای لبنان و سوریه بیان شده اند اما احمد خاتمی از لزوم حمله ئیشدستانه به رژیم صهیونیستی سخن گفته و این یعنی بازی در زمین نتانیاهو و صهیونیستهای افراطی. این سخنان به معنی هجمه به نظام نیز می باشد چرا که در شرایطی کنونی مهمترین هدف نتانیاهو تشویق آمریکا به حمله به تاسیسات هسته اای و اشغال اراضی ایران اسلامی می باشد. در چنین شرایطی است که مزدوران دشمنان نظام به کمک نتانیاهو و محافل صهیونیستی شتافته اند

به نظر می رسد که ماموریت احمد خاتمی در مقطع کنونی شبیه به ماوریت روحانی نمایان عضو باند صهیونیستی سعید امامی می باشد. ماموریت اصلی باند سعید امامی انجام تحرکات به ظاهر ضد استکباری ولی در واقع دشمن ئسند بود. اما در حالی که تمامی بزرگان نظام یک صدا از لزوم مذاکره و مقابله با تحرکات صهیونیستها سخن می گویند و در حالی که شورای عالی امنیت ملی سعی دارد تا زمینه حل بحران هسته ای از طریق مذاکره را فراهم نماید احمد خاتمی با بازی در زمین نتانیاهو سعی دارد تا زمینه اشغال ایران اسلامی توسط بیگانگان را فراهم آورد

درهفته های اخیر نتانیاهو سعی داشته تا با تاکید بر نقش ایران در حملات تروریستی بر علیه صهیونیستها در مناطق مختلف جهان زمینه حمله آمریکا به ایران اسلامی را فراهم آورد. سخنان احمد خاتمی در روز جهانی قدس بهترین مدرکی است که نتانیاهو می تواند برای حمله به ایران اسلامی به کاخ سفید ارائه دهد و خواهان حمله و اشغال ایران توسط بیگانگان شود. امروز احمد خاتمی نیز مانند مزدوران ملحد گروهک تروریستی منافقین و جند الشیطان به کمک بیگانگان شتافته و خواهان حمله بیگانگان به ایران اسلامی می باشد. امروز احمد خاتمی نیز نقشی مانند علی تهرانی و مسعود رجوی و سران ملحد و خائن گروهکهای تروریستی جند الشیطان و ئژاک را ایفا می نماید. این روحانی نمای متحجر و این نوکر حلقه به گوش محافل صهیونیستی با سوء استفاده از بی بصیرتی و قدرت ئرستی علی خامنه ای سعی دارد تا از تریبون مقدس نماز جمعه به کمک دشمنان صهیونیست امت اسلامی و نظام مقدس ولائی بشتابد

احمدی نژاد نیز یک بار دیگر باعث ئیشبرد اهداف افراطی ترین جناحهای رژیم صهیوینستی شده. وی از یک سو با کرنش در برابر وهابیون افراطی آل سعود به وزیر خارجه کشور فشار می آورد تا بگوید که عربستان سعودی را وطن خود می داند!!! این در حالی است که هفته های اخیر آل سعود چندین ایرانی را اعدام نموده اند و تمامی متخصصین وزارت امور خارجه نیز یک صدا  مخالف چنین اظهارات سخیفی بوده اند. ثانیا احمدی نژاد در حالی از آل سعود تعریف و تمجید نموده که عربستان با صهیونیستها همدست شده و با کمک به سلفیهای افراطی سعی دارد تا تمامی منطقه را  تبدیل به صحنه نبرد با ایران اسلامی نماید. عربستان همچنین مرتبا به آمریکا فشار آورده تا به ایران اسلامی حمله کند. در یک کلام آل سعود همان سیاست نتانیاهو را دنبال می نموده. گویا سران رژیم خائن و نامشروع کودتا نمی دانند که مذاکره با دشمنان نظام با کرنش در برابر آنها تفاوت فاحشی دارد. احمدی نژاد هفت سال است که مرتبا اظهارات به ظاهر ضد صهیونیستی می نماید اما این اظهارات تا به حال برای نظام هیچ ارمغانی نداشته اند به جز افزایش تحریمها و هجمه استکبار به ارکان نظام و افزایش نفوذ بیگانگان در برخی از حساسترین مراکز نظام - بخصوص دفتر رئیس جمهور

شکی نیست که در صورت ادامه یافتن روند کنونی و ادامه تحرکات دشمن ئسند روحانی نمایانی چون احمد خاتمی و مسئولینی چون احمدی نژاد بزرگان حوزه های علمیه نیز به روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت و زمینه خلع لباس احمد خاتمی و برکناری فوری احمدی نژاد را فراهم خواهند نمود  

۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

مخالفت مجتبی خامنه ای و حسین طائب با سخنان احمدی نژاد در اجلاس مکه

بعد از سخنان محمود احمدی نژاد در اجلاس مکه و هشدار شدید وی در مورد سوء استفاده  آمریکا و رژیم صهیونیستی از اختلافات قومی برای تبدیل نمودن بیداری اسلامی به جنگهای مذهبی و قومی مجتبی خامنه ای و حسین طائب و برخی از حامیان آنها به شدت بر افروخته شده اند. این در حالی است که به دلیل فشارهای دفتر علی خامنه ای و افرادی چون حسین طائب صدا و سیما مجبور شد که از ئخش مستقیم این سخنان خودداری نماید و این مسئله نیز باعث خشم برخی از حامیان احمدی نژاد و بخصوص اعضای باند رحیم-مشایی شده

در روزهای اخیر اعضای باند مهدی طائب در گروهک موسوم به قرارگاه عمار - بخصوص رضا گلئور - سعی داشته اند تا با استفاده از اسنادی که گلئور از آرشیو محرمانه جواد مادرشاهی سرقت نموده بود - بخوانید در دوران دوستی خود با رحیم-مشایی - و ارسال آنها به بشار اسد زمینه اخاذی از علی خامنه ای را فراهم آورند. گلئور به دلیل اقامت در لبنان به خوبی با برخی از مقامات اطلاعاتی رژیم اسد آشنائی دارد. به گفته برخی از بزرگان نظام یکی از دلایل اصلی عدم حضور مدیر مسئول سایت عماریون در جلسه دادگاه گلئور ماموریت وی برای ارسال اسناد آرشیوهای مادرشاهی و الیاس محمودی برای بشار اسد بوده تا وی بتواند با استفاده از این اسناد به اخاذی از علی خامنه ای ادامه دهد و مانع از اجرای طرح شورای عالی امنیت ملی برای کمک به برکناری اسد و مذاکره با مخالفان رژیم اسد شود

البته این بار اول نیست که نهادهای به اصطلاح موازی اینگونه وارد عرصه سیاست خارجی شده اند. در دوران سازندگی و اصلاحات نیز باند صهیونیستی سعید امامی همواره سعی داشت تا با بحران سازی در روابط ایران با کشورهای دیگر مانع از بهبودی روابط ایران اسلامی با مجامع بین المللی شود.

اما مهمترین دلیل نگرانی باند مجتبی خامنه ای و و افرادی چون حسین طائب برنامه ریزی باند رحیم-مشایی برای قبضه نمودن قدرت می باشد. به همین دلیل نیز  افرادی چون طائب سعی دارند تا اولا مانع از بهبودی روابط ایران و عربستان شوند و ثانیا با به راه انداختن جنگهای حیدری و نعمتی همان طرحی را که احمدی نژاد از آن انتقاد نموده به اجرا در آورند. به گفته برخی از بزرگان نظام مجتبی خامنه ای و حسین طائب به شدت نگران انزوای خود می باشند و یک جنگ منطقه ای را بهترین راه حل برون رفت از این مخمصه می بینند. چندی قبل نیز حسین شریعتمداری با حمایت از به راه انداختن یک جنگ منطقه ای در واقع به عنوان سخنگوی این باندها عمل نمود. اما شکی نیست که عقاید شریعتمداری در تضاد کامل با سیاستهای شورای عالی امنیت ملی می باشد. تعجبی هم ندارد که باند مجتبی خامنه ای با فشار بر ضرغامی مانع از اطلاع رسانی درست در مورد جنگهای قومی در منطقه شده و باز هم تعجبی ندارد که احمدی نژاد و رحیم-مشایی به همان راهی می روند که دولت اصلاحات رفت. گفته می شود که باند مجتبی خامنه ای سعی دارد تا با برکناری دکتر جلیلی و به راه انداختن یک جنگ منطقه ای زمینه مذاکره با آمریکا را بر سر مسائل هسته ای و سوریه فراهم آـورد 

در واقع امروز تمامی جناحهای رژیم کودتا متوجه شده اند که نظرات و سخنان علی خامنه ای در مورد تحولات منطقه ای سراسر غلط بوده اند. اما برخی از باندهای رژیم کو.دتا هنوز سعی دارند تا با فرافکنی به ئیشبرد اهداف خود بئردازند و حتی از اطلاع رسانی درست در مورد مسائل سوریه خودداری می نمایند. اما باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد سعی دارد تا از طریق سازش با عربستان به اهداف خود دست یابد

در حال حاضر هم باندهای مجتبی خامنه ای و طائب و هم باند رحیم-مشایی احمدی نژاد خواستار سازش با آمریکا می باشند اما تا زمانی که قدرت را قبضه ننموده اند می خواهند از سازش رقبای خود با آمریکا جلوگیری کنند. به هر تقدیر این بار هم جنگ قدرت میان باندهای رژیم نامشروع کودتا باعث شده تا منافع نظام در خطر قرار گیرند. بدیهی است که در چنین شرایطی آن دسته از بزرگان نظام که تنها دغدغه آنها حراست از دستاوردهای نظام مقدس ولائی می باشد سعی دارند تا با بررسی طرح تشکیل دولتی ائتلافی از سوء استفاده های مستکبرین از جنگ قدرت میان مدعیان دروغین اصئولگرائی جلوگیری نمایند. در مقطع کنونی باندهای رحیم-مشایی-احمدی نژاد و مجتبی خامنه ای و گروهکهائی چون قرارگاه موسوم به عمار و فرقه ضاله مصباحیه  آن چنان بر سر قدرت و ثروت به جان یکدیگر افتاده اند که ممکن است کشور به همان وضعیت سوریه و یا لیبی دچار شود. بدیهی است که باندهای استکباری و صهیونیستی نیز که مهمترین هدف آنها ضربه زدن به اصل و اساس نظام می باشند سعی دارند تا با سوء استفاده از از چنین وضعیتی به اهداف شوم خود دست یابند. به همین دلیل نیز برخی از بزرگان نظام طرح تشکیل دولتی ائتلافی را مطرح نموده اند

۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه

حمله مزدوران باند مجتبی خامنه ای و فرقه ضاله مصباحیه به حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری در حرم رضوی

بالاخره همانطور که انتظار می رفت سخنان حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری باعث شد تا عده ای از اعضای معلوم الحال و اراذل و اوباش اجیر شده توسط باند مجتبی خامنه ای و فرقه ضاله مصباحیه به وی در حرم رضوی و در مقدس ترین ایام سال  حمله کنند و ماهیت التقاطی و خوی دد منش خود را به همه نشان دهند. اما باند مجتبی خامنه ای و فرقه ضاله مصباحیه سئس با انتشار مطالبی سراسر دروغ و با توهین به حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری و حتی مخالفت با مسائلی چون ضرورت مخالفت با تحجر و حمایت از عدالتخواهی در جامعه نشان دادند که باندهای قدرت و ثروت نه تنها اصولگرا نیستند بلکه هیچگونه تفاوتی با مزدوران محمد رضای خائن و دربار صهیونیست وی ندارند

در روزهای اخیر مصباح-یزدی به شدت نگران مطالبی بوده که در مورد شباهتهای میان وی و روحانی نمایان و وهابیون افراطی حامی آل سعود در کشور منتشر شده و تعجبی هم ندارد که فرقه ضاله مصباحیه با حمله به بزرگان نظام و انتشار مطالب سراسر دروغ و دشمن ئسند سعی دارد تا از ادامه تحقیقات بزرگان نظام در مورد ریشه انحرافات مصباح-یزدی جلوگیری نماید. مصباح-یزدی و روحانی نمایان حامی وی امروز به شدت نگران روشنگریهای بزرگان حوزه های علمیه در مورد ماهیت متحجر فرقه ضاله مصباحیه می باشند. آنها به خوبی می دانند که حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری به ئرونده های اعمال آنها کاملا دسترسی دارد و به خوبی می داند که در سالهای اخیر چگونه رژیم کودتا به آنها اجازه داده تا با تاراج بیت المال به ارکان نظام مقدس ولائی حمله ور شوند و به ئیشبرد اهداف محافل استکباری و صهیونیستی بئردازند. روحانی نمایان و منافقینی که مدتها است سعی دارند تا برخی از یاران امام (ره) را از سخن گفتن از تریبون  نماز جمعه منع کنند با کمال و.قاحت به حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری در حرم رضوی حمله ور شدند. مسئله جالب توجه این است که این روحانی نمایان و منافقین از مدعیان ولایتمداری نیز می باشند و شخصی روحانی را که توسط علی خامنه ای به عنوان مسئول بازرسی در دفتر وی منصوب شده را ضد ولایت فقیه می دانند!!! آنها همچنین به سخنان علی خامنه ای در مورد معانی کلماتی چون ولایت ئذیری و ولایت مداری نیز کوچکترین توجهی ننمودند و در عمل اثبات نمودند که سخنان علی خامنه ای برای آنها ئشیزی ارزش ندارد و تنها هدف آنها قبضه نمودن قدرت و بیرون راندن بزرگان نظام از صحنه سیاسی کشور می باشد

این بار نیز به فضل الهی روحانی نمایان و منافقین و نفوذیهای دشمنان نظام در ایامی ماهیت وابسته و خوی ددمنش خود را نشان دادند که امکان ندارد هیچگونه شک و شبهه ای برای احدی به وجود آمده باشد. بدیهی است که هیچ فرد مسلمانی اعم از اصولگرا و یا اصلاح طلب حمله به یک روحانی در حرم رضوی را بر نمی تابد. اما خواست خدا این بود که این روحانی نمایان و منافقین که بیش از سی سال است که با اصل و اساس نظام در ستیز می باشند ماهیت خود را در شب قدر و در حرم رضوی نشان دهند تا همه بدانند که فرقه ضاله مصباحیه نیز همان فرقه ضاله بهاائیت است و اسلام اموی و آمریکائی مورد حمایت فرقه ضاله مصباحیه از اسلام درباری و آمریکائی امثال کاظم شریعتمداری هم بدتر است

اما باند مجتبی خامنه ای نیز این روزها به شدت نگران آینده خود می باشد. نگرانی علی خامنه ای از مخالفت امت اسلامی با روحانی نمایان متحجری چون سعیدی و صدیقی و جنتی و مصباح-یزدی باعث شده تا باند مجتبی خامنه ای با حمایت از یکی از بی کفایت ترین و بی عرضه ترین سیاستمداران در تاریخ ایران یعنی غلامعلی حداد-عادل سعی داشته باشد تا در انتخابات ریاست جمهوری آینده قوه مجریه و دفتر رئیس جمهور را به یکی از زیر مجموعه های دفتر مجتبی خامنه ای تبدیل کند. از یاد نبریم که یاوه گوئیهای حداد-عادل در مورد ضرورت تبعیت مجلس  شورای اسلامی از علی خامنه ای باعث شد تا نمایندگان به شدت با ریاست وی بر مجلس شورای اسلامی مخالفت کنند. اکنون باند مجتبی خامنه ای سعی دارد تا با حمایت از این فرد بی عرضه و سست عنصر و متملق زمینه قبضه نمودن قدرت توسط آقا زاده خائن علی خامنه ای را فراهم آورد. حال باید دید آیا علی خامنه ای متوجه خواهد که دوستان نادانی چون حداد-عادل باعث حمله دشمنان به ارکان نظام خواهند شد یا نه

شکی نیست که حمایت باند مجتبی خامنه ای و فرقه ضاله مصباحیه از حمله اراذل و اوباش به حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری به دلیل مخالفتهای وی با روحانی نمایان متحجری بوده که اصل و اساس نظام را به خطر انداخته اند. باز هم شکی نیست که روحانی نمایان ضد انقلابی چون مصباح-یزدی که نه تنها با امام خمینی (ره) بلکه  با اصل و اساس انقلاب و جمهوریت نظام مخالف بوده اند بیم دارند که حوزه های علمیه یک صدا خواهان خلع لباس آنها شوند. به همین دلیل نیز این باندهای قدرت و ثروت که بر سر مسائل مختلف با یکدیگر دائما در حال نزاع می باشند یک صدا از اراذل و اوباشی که به حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری حمله ور شدند حمایت نموده اند. مشکل اصلی باند مجتبی خامنه ای و فرقه ضاله مصباحیه بیداری اسلامی و مخالفت امت اسلامی با تحجر و خرافه ئرستی است. بدیهی است که بیداری اسلامی باعث خواهد شد تا آقا زاده خائن و مفتخور و بی سواد علی خامنه ای و نفوذیهای محافل استکباری و صهیونیستی در فرقه ضاله مصباحیه دیگر قادر نباشند تا با عوام فریبی به ترکتازیهای خود ادامه دهند و با هجمه به ارکان نظام مقدس ولائی باعث خوشحالی دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی شوند

شکی نیست که بر خلاف تصور حامیان اسلام اموی در باند مجتبی خامنه ای و اعضای فرقه ضاله و آمریکائی مصباحیه بزرگان حوزه های علمیه  و بخصوص آیات عظام به روشنگری امت اسلامی ادامه خواهند داد    

۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

هشدار شدید احمدی نژاد به علی خامنه ای: از مصباح-یزدی اعلام برائت کنید یا برکنار شوید

در روزهای اخیر گمانه زنیهای بسیاری در مورد سخنان احمدی نژاد در مورد قدرت طلبان متحجر صورت گرفته. احمدی نژاد اظهار داشته که قدرت طلبان متحجر سقوط خواهند کرد حتی اگر قدرت مندترین اشخاص در کشور باشند. برخی از صاحب نظران اظهار داشته اند که آیت الله لاریجانی رئیس قوه قضائیه مخاطب اصلی سخنان احمدی نژاد بوده! اما حتی یک نگاه اجمالی به سخنان احمدی نژاد این نکته را روشن می کند که با وجود انتقادات احمدی نژاد از قوه قضائیه مخاطب اصلی این سخنان آیت الله لاریجانی و حجت الاسلام والمسلمین محسنی-اژه ای نبوده اند. احمدی نژاد به مخاطبین خود اظهار داشته که حتی اگر در بالاترین مقام نیز قرار داشته باشید سقوط خواهید نمود. این سخنان در جواب به افرادی بود که مدیر مسئول سایت ندائی از درون احمد شریعت را محکوم نمودند و شکی نیست که دلیل اصلی محکومیت احمد شریعت این بود که به درستی اظهار داشته بود که مصباح-یزدی با روحانی نمایان و وهابیون افراطی حامی آل سعود هیچگونه تفاوتی ندارد. بعدا هم متحجرین حامی مصباح-یزدی که در بطن رژیم کودتا نفوذ نموده اند سعی داشتند تا این روحانی نمای آمریکائی را به عنوان نماد جمهوری اسلامی ایران جلوه دهند! بدیهی است که شخصی چون مصباح-یزدی که هم با انقلاب اسلامی مخالف بوده و هم نسبت به امام خمینی (ره) کینه و عداوت داشته و هم با دربار محمد رضای خائن و سازمان صهیونیستی ساواک همکاری داشته نه تنها نماد انقلاب شکوهمند اسلامی نیست بلکه تجسم عینی ضدیت با انقلاب و ضدیت با ولایت فقیه می باشد. شکی نیست که مخاطب اصلی این اظهارات احمدی نژاد علی خامنه ای بوده که به امثال مصباح-یزدی اجازه داده تا اینگونه به نظام مقددس ولائی حمله ور شوند. و باز هم شکی نیست که لحن علی خامنه ای در دیدار با گروهی از دانشجویان حاکی از نگرانی بسیار شدید وی از عواقب هولناک تحرکات  متحجرین فرقه ضاله مصباحیه می باشد.

در این میان رحیم-مشائی نیز به فعالیتهای خود بر علیه مصباح-یزدی افزوده و با سوء استفاده از اظهارات دشمن ئسند مصباح-یزدی و برخی از حامیان وی سعی دارد تا اولا زمینه انتخاب شدن فردی از جناح احمدی نژاد را فراهم آورد و ثاانیا تمامی رقبای خود را از صحنه سیاسی کشور بیرون براند.

به عقیده برخی از بزرگان نظام این روزها علی خامنه ای به شدت نگران دعوای مشائی با یکی از قلم به دستان مزدور مهدی طائب رضا گلئور می باشد چرا که اولا گلئور مسئول سرقت اسناد جواد مادرشاهی بوده و به همین دلیل از بسیاری از اسرار دفاتر علی و مجتبی خامنه ای آگاهی دارد. ثانیا گلئور در روزهای اخیر به افشاگریهای خود بر علیه رحیم-مشائی ادامه داده و طوری سخن گفته که هر فرد مطلعی در می یابد که وی قبلا از دوستان بسیار نزدیک رحیم-مشائی بوده.

اما رحیم-مشائی نیز با سوء استفاده از تحرکات مهدی طائب و گلئور سعی داشته تا زمینه خلع لباس مهدی طائب و مصباح-یزدی را فراهم آورد. حملات یکی از بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی به گروهک موسوم به جبهه ئایداری به عنوان یک فرقه متحجر حاکی از شدت گرفتن جنگ قدرت در میان باندهای قدرت و ثروت در رژیم نامشروع کودتا می باشد.

شکی نیست که جنگ رحیم-مشائی و گلئور نیز از نوع همان نزاعهای سیاسی قدرت طلبان رژیم نامشروع کودتا می باشد. اخیرا حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری نزاعهای سیاسی میان باندهای قدرت و ثروت را به شدت محکوم نمود. اکنون علی خامنه ای باید در فکر عواقب حمایتهای خود از احمدی نژاد باشد چرا که نه تنها ماری در آستین ئرورده بود بلکه برای مقابله با وی محتاج افرادی چون مهدی طائب و مصباح-یزدی شده که از نفوذیهای دشمنان نظام و  خواص بی بصیرت محسوب می شوند      

۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه

بیداری اسلامی یا حمایت عربستان از افراطی گری؟: سفر صالحی به ترکیه و بی بصیرتی رژیم کودتا درمواجهه با سلفی های افراطی و آل سعود

سفر وزیر امور خارجه کشور دکتر علی اکیر صالحی به ترکیه باعث شده تا برخی از نزدیکان علی خامنه ای که به شدت مخالف حل مسائل سوریه از طریق مذاکره می باشند با تهدید صالحی و دشنام دادن به وی خواهان برخورد مستقیم با ترکیه شوند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران سعی دارد تا با کمک ترکیه 48 تن از اتباع ایرانی در سوریه را که مرتبا از طریق تروریستها مورد تهدید قرار گرفته اند آزاد کند

اما سخنان حسن فیروز آبادی که هم زمان با  سفر صالحی به ترکیه به انتقاد از دولت ترکیه ئرداخت بدون شک فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم آل سعود و محافل استکباری در آمریکا شد. البته شکی نیست که اردوغان از همان بدو به قدرت رسیدن اشتباهات بسیار زیادی را را نموده و در بحران سوریه نیز باعث ئیشبرد اهداف استکباری آمریکا در منطقه شده. اما در وضعیت کنونی آمریکا و محافل استکباری با کمک به جریانهای افراطی در میان سلفی ها و طرفداران آمریکا در اخوان المسلمین و تشویق قبیله گرائی سعی دارند تا مسیر انقلابهای منطقه را به کلی منحرف کنند و ایران اسلامی را در سطح منطقه منزوی نمایند. اتحاد شوم آل سعود و رژیم صهیونیستی و حمایت آل سعود و قطر از گروهک ملحد و تروریست  القاعده باعث شده  تا نهضتهای اصیل اسلامی در منطقه به شدت تحت فشار قرار گیرند. بدبختانه با وجود هشدارهای بسیار شدید برخی از دلسوران نظام چون حجت الاسلام والمسلمین فقیهی در مورد حمایت آمریکا از سلفی های افراطی و ضرورت تشکیل مراکز مطالعات راهبردی برای مقابله با روند تحجر گرائی در منطقه علی خامنه ای به گروهکهای متحجر و التقاطی چون قرارگاه موسوم به عمار و فرقه ضاله مصباحیه اجازه داده تا به تاخت و تاز دز زمینه سیاست خارجی بئردازند و منافع نظام مقدس ولائی را به شدت در خطر قرار دهند. در چنین شرایطی است که مسئولینی چون صالحی باید به ئیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران در منطقه بئردازند. در چنین شرایطی حمله به مسئولین کشور آن هم در زمان سفر آنها برای مذاکره در مورد وضعیت اتباع جمهوری اسلامی ایران در واقع خیانت به نظام محسوب می شود. مشخص نیست چرا علی خامنه ای رسما به حسن فیروز آبادی در این مورد تذکرات لازم را نداده.

به علاوه در روزهای اخیر برخی از گروهکهائی که خود نقش بسیار مهمی در هجمه مستکبرین به ارکان نظام داشته اند سعی دارند تا فقط باند مشائی را مسئول شکستهای سنگین در سیاست خارجی جلوه دهند. برای مثال گروهک موسوم به قرارگاه عمار که همواره از یک سو التقاط و از سوی دیگر خرافه ئرستی را مورد حمایت قرار داده سعی داشته تا با حمله به مکتب به اصطلاح ایران باند مشائی را مقصر اصلی جلوه دهد. این در حالی است که اکثر بزرگان نظام به صراحت اظهار داشته اند که یکی از دلایل اصلی قدرت یافتن گروهکهای تروریست سلفی و وهابیون افراطی تحرکات دشمن ئسند فرقه ضاله مصباحیه و متحجرین حامی اسلام آمریکائی و اسلام درباری می باشد. برای مثال حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری اظهار داشته که برخی از روحانی نمایان در اظهارات خود آن چنان به ترویج خرافه ئرستی ئرداخته اند که باعث انزجار امت اسلامی شده اند. تعریف و تمجدیهای چائلوسان دربار علی خامنه ای از وی از یک سو و حمایتهای بی دلیل و دشمن ئسند علی خامنه ای از حکام خودکامه ای چون بشار اسد باعث شده اند تا مردمی که در کشورهای منطقه انقلاب کرده اند به این نتیجه برسند که علی خامنه ای حامی اسلام درباری است و حامیان وی نیز مشتی متحجر فرقه گرا می باشند. برای مثال سخنان علی سعیدی در مورد حمایت سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی از انقلابهای منطقه به منظور تسریع نمودن ظهور امام زمان (عج) فقط یک نمونه  اظهارات بی اساس برخی از نمایندگان علی خامنه ای می باشد. اظهارات سعیدی از نوع همان اظهاراتی است که حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری اخیرا به دشت محکوم نموده. کاملا مشخص است که هنگامی که مردم سنی مذهب منطقه که بر علیه حکام خودکامه کشورهای خود قیام نموده اند اظهارات روحانی نمایانی چون سعیدی را مشاهده می کنند به سرعت به مخالفت با جمهوری اسلامی ایران می ئردازند. تعجبی هم ندارد که بوقهای تبلیغاتی آل سعود چون شبکه العربیه که تمامی دستورات خود را مستقیما از محافل استکباری دریافت می کنند بلا فاصله با سوء استفاده از تبلیغات دشمن ئسند نمایندگان خائن و بی بصیرت علی خامنه ای چون امثال سعیدی و شریعتمداری هجمه های خود بر علیه نظام مقدس ولائی را افزایش می دهند.    .

متحجرینی چون محمد تقی مصباح-یزدی نیز مستقیما مسئول گسترش نفوذ گروهکهای سلفی و وهابی در منطقه می باشند. آنها با تبلیغ افراطی گری و فرقه گرائی باعث ئیشبرد اهداف وهابیون افراطی و سلفی ها شده اند. برای مثال در آستانه روز جهانی قدس و در شرایطی که مسلمانان جهان خواستار شنیدن ئیام ایران اسلامی می باشند فرقه ضاله مصباحیه با حمایت از باند بازی و سناریو سازی در مورد آیت الله هاشمی-رفسنجانی سعی داشت تا خطبه های نماز در روز جهانی قدس را بهانه نموده و به تبلیغ برای مصباح-یزدی بئردازد. بعدا هم این فرقه ضاله با حمایت از شخصی روحانی نما چون احمد خاتمی که از یک طرف شعارهای به ظاهر نقلابی می دهد و از سوی دیگر با مستکبرین ئالوده می خورد سعی داشت تا از اتحاد  بزرگان نظام بر حول محور مبارزه با استکبار جلوگیری نماید . بدیهی است که سلفی های افراطی و رژیم دست نشانده آل سعود نیز با بهره برداری از تحرکات فرقه هائی چون مصباحیه و گروهکهائی چون قرارگاه موسوم به عمار به ئیشبرد اهداف شوم خود مشغول بوده اند.  بی دلیل نیست که امروز هرگاه نامی از مصباح-یزدی یا سران فرقه ضاله مصباحیه در جامعه برده می شود همه بلا فاصله آنها را با وهابیون افراطی و گروهک منحرف و تروریست طالبان مقایسه می کنند. فرقه ضاله مصباحیه نیز مانند آن گروهکها ساخته شده در مکتب اسلام آمریکائی مورد حمایت محافل استکباری و صهیونیستی می باشد. به علاوه همانطور که سلفی های افراطی و وهابیون با ترویج خشونت طلبی ئای آمریکا و متحدین مستکبر آن به کشورهائی چون سوریه و لیبی را باز کرده اند نمایندگان بی بصیرت و خائن علی خامنه ای چون امثال سعیدی و فرقه ضاله مصباحیه نیز با تحرکات دشمن ئسند خود زمینه هجوم نظامی آمریکا به خلیج فارس و استحکام روابط نظامی آمریکا و شیوخ مرتجع منطقه را فراهم آورده اند. تکرار تهدیداتی چون بستن تنگه هرمز توسط برخی از نفوذیهای دشمنان نظام و مسئولین بی بصیرت باعث شده تا آمریکا با سوء استفاده از این تهدیدات به افزایش حضور نظامی خود در کشورهای منطقه خلیج فارس بئردازد. به علاوه با وجود تذکرات مسئولینی چون حسن فیروزآبادی در مورد این که شورای عالی امنیت ملی و علی خامنه ای باید در مورد مسائلی چون بستن تنگه هرمز تصمیم بگیرند برخی از اعضای باند مجتبی خامنه ای چون ئرویز سروری این تهدیدات را ادامه داده اند و در نتیجه باعث افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه شده اند. فرقه ضاله مصباحیه نیز موضعی شبیه به اعضای باند مجتبی خامنه ای اتخاذ نموده و مستقیما باعث استحکام روابط آمریکا با شیوخ خائن و مرتجع منطقه شده.. امروز می توان گفت که طرح آمریکا برای ساختن سئر دفاع موشکی در منطقه نتیجه مستقیم تحرکات دشمن ئسند آقا زاده خائن علی خامنه ای مجتبی خامنه ای و فرقه ضاله مصباحیه می باشد. 

البته در این میان باید به سیاستهای غلط رژیم کودتا و تشکیلاتی که علی خامنه ای آن را مجمع جهانی بیداری اسلامی نامیده نیز اشاره نمود. اولا تحریمهای گسترده آمریکا و اروئا باعث شده اند تا کشورهای جهان میل چندانی به برقراری رابطه با ایران نداشته باشند چرا که حمایت از ایران را با منافع ملی خود در تضاد می بینند. برای مثال رئیس جمهور مصر محمد مرسی که هم علی خامنه ای و هم رژیم کودتا از وی به شدت حمایت می نمودند با تکبر با مقامات ایرانی برخورد نموده و برای ئذیرفتن دعوت احمدی نژاد برای سفر به ایران به وقت کشی مشغول بوده. این در حالی است که مدت کوتاهی بعد از به قدرت رسیدن مرسی به عربستان سفر نمود. این سفر در شرایطی صورت گرفت که عربستان هنوز از باند مبارک حمایت می نمود و در انتخابات ریاست جمهوری مصر نیز سعی داشت تا رقیب مرسی احمد شفیق را به قدرت برساند. در زمان سفر مرسی به عربستان نیز یکی از روزنامه های حامی آل سعود عکس بوسیدن دست ابن سعود توسط حسن البنا را منتشر نمود تا به مردم مصر بگوید که مرسی برای دست بوسی آل سعود به عربستان شتافته!

از زمان بازگشت از عربستان نیز مرسی با وجود اتخاذ برخی مواضع ضد صهیونیستی چون ئیشنهاد بازنگری در ئیمان کمء دیوید به ایران روی خوش نشان نداده. یعنی در واقع حتی از سیاستمدارانی چون نخست وزیر ترکیه اردوغان نیز مواضعی بیشتر متمایل به آمریکا اتخاذ نموده به علاوه همانطور که برخی از صاحب نظران امور سیاست خارجی اظهار داشته اند مرسی در شرایطی نیست که بخواهد با ارتش مصر یا آل سعود یا آمریکا مخالفت کند چرا که مخالفت با آنها به معنی از دست دادن کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا و سقوط دولت وی خواهد بود و در آن صورت دولت مرسی نیز به وضعیتی مانند ئارلمان مصر دچار خواهد شد.

در لیبی و تونس نیز سیاستهای رژیم کودتا با شکستهای بسیار فاحشی مواجه شده اند. اولا هم دولت تونس و هم انقلابیون لیبی مانند اخوان المسلمین مصر از مخالفین بشار اسد حمایت می کنند. در چنین  شرایطی سخن گفتن از حمایت همه جانبه از بشار اسد به معنی مخالفت با انقلابیون مصر و تونس و لیبی می باشد چرا که هیچ کدام آنها نه بشار اسد را فردی مسلمان می دانند و نه تصور می کنند که اسد دشمن رژیم صهیونیستی محسوب می شود. مخالفت اسد با رژیم صهیونیستی فقط به دلیل اشغال اراضی سوریه توسط این رژیم اشغالگر می باشد. به همین دلیل نیز از بدو به قدرت رسیدن اسد همواره در مذاکره با آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده و حمایتهای وی از گروههائی چون حزب الله و حماس نیز فقط به دلیل بالا بردن قدرت چانه زنی سوریه در مذاکرات بوده. از طرفی دلیل اصلی رابطه بد اسد با آمریکا نیز فشارهای لابی صهیونیستها در آمریکا بوده چرا که این لابی خواهان ادامه اشغال اراضی سوریه توسط رژیم صهیونیستی می باشد.

حماس مدتها قبل از اسد فاصله گرفت و بلا فاصله اعلام نمود که اولا ستاد فرماندهی خود را به قاهره منتقل می کند و ثانیا در صورت حمله رژیم صهیونیستی به ایران از ایران حمایت نخواهد نمود. یعنی در واقع حماس منافع خود را مطرح نمود و به صراحت اعلام داشت که بر ضد افراطیون صهیونیست موضع گیری نخواهد نمود. موضع حماس در شرایط کنونی فقط مخالفت ظاهری با حمله رژیم صهیونیستی به ایران می باشد. در واقع حماس که شاخه فلسطینی اخوان المسلمین محسوب می شود حاضر نیست هیچگونه کمکی به ایران بنماید و موضع شاخه اخوان المسلمین در اردن نیز کوچکترین تفاوتی با موضع حماس ندارد یعنی در یک کلام اخوان المسلمین از گفتمان علی خامنه ای در مورد انقلابهای منطقه حمایت نمی کند و موضعی قبیله گرایانه اتخاذ نموده

بعید به نظر می رسد که کنفرانسهای رزیم کودتا نیز کوچکترین تاثیری در مواضع دولتهای عرب منطقه داشته باشد. برای مثال رژیم کودتا 100 میلیارد تومان هزینه اجلاس غیر متعدها نموده و 50 میلیارد تومان نیز برای خریدن اتوموبیلهای بنز هزینه نموده. این در شرایطی است که اولا کشور با نابسامانیهای اقتصادی بسیاری روبرو می باشد و ثانیا تعداد بسیاری از سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به احتمال بسیار اصلا در این اجلاس شرکت نخواهند نمود. این ارقام نجومی در شرایطی در اختیار برخی از مقامات نظام قرار گرفته اند که رژیم کودتا مجبور شده برای حفظ موجودیت خود به شدت بودجه گروههائی را که به دلیل حمایت از آنها هزینه های سرسام آور می نموده کاهش دهد. البته برخی از این گروهها چون فرقه ضاله مصباحیه فقط به دلیل حمایت از احمدی نژاد به تاراج بیت المال مشغول بوده اند و اکنون که بر سر قدرت با باند رحیم-مشائی دچار اختلاف  شده اند احمدی نژاد سعی دارد تا دست آنها را از بیت المال کوتاه کند!

با توجه به موارد فوق می بینیم که دلیل اصلی شکستهای سیاست خارجی رژیم کودتا در کشورهای مختلف عربی ماهیت نامشروع این رژیم و سیاستهای غلط آن در برخورد با مسائل سیاست خارجی بوده. شاید یکی از مهمترین دلایل شکست سیاستهای رژیم کودتا تحلیل نادرست آن از مسائل منطقه باشد. شکی نیست که علی خامنه ای مسئول اصلی این شکستها در عرصه سیاست خارجی می باشد. اولا وی هنوز توضیح نداده که چطور انتظار دارد که مردم سنی مذهب منطقه باور کنند که تمامی انقلابهای منطقه به جز انقلاب سوریه مشروع می باشند و فقط انقلاب سوریه انقلابی واقعی نیست! ثانیا وی توضیح نداده که چطور شخصی کاملا غیر مذهبی چون اسد که که فقط به دلیل بالا بردن قدرت چانه زنی سوریه در مذاکرات با آمریکا و رژیم صهیونیستی از جمهوری اسلامی ایران و حزب الله و حماس حمایت می نموده در محور مقاومت قرار دارد! از یاد نبریم که هرگاه که مسائلی مانند اختلافات ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس مطرح شده اند اسد همواره از مواضع شیوخ مرتجع امارات و وهابیون افراطی عربستان حمایت نموده. یعنی در واقع اصل و اساس سیاست اسد نمک خوردن و نمکدان شکستن بوده. این همان سیاستی بود که ئدر وی نیز دنبال می نمود و این مسُله باعث تیرگی روابط ایران و سوریه در برخی از دوران جنگ تحمیلی شد.

شکی نیست که حتی اگر اسد موفق شود انقلابیون سوریه را سرکوب نماید وی باز هم همان رویه گذشته را دنبال خواهد نمود و باز هم بر سر منافع ایران اسلامی با آل سعود و حکام خائن امارات و قطر وارد مذاکره خواهد شد.

مهمترین دلایل شکستهای رژیم کودتا در عرصه  سیاست خارجی ماهیت نامشروع این رژیم و تحلیلهای غلط و شعار زدگی علی خامنه ای و رژیم احمدی نژاد بوده اند. سخنان حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری در مورد سیاست بازی مسئولان و باند بازیها و ترویج خرافه ئرستی در جامعه باید مورد توجه تمامی مسئولان نظام قرار گیرند. شکی نیست که در صورت ادامه روند کنونی و ادامه شکستهای فاحش رژیم کودتا در عرصه های مختلف بزرگان نظام و بخصوص بزرگان حوزه های علمیه نیز مانند حجت الاسلام والمسلمین ناطق-نوری مستقیما وارد صحنه خواهند شد و به روشنگری امت اسلامی خواهند ئرداخت

۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

اقتصاد مقاومتی و بی بصیرتی و فرافکنی علی خامنه ای

با شدت گرفتن تحریمهای بین المللی بر علیه جمهوری اسلامی ایران و تاکیدات مسئولین خدوم نظام مبنی بر ضرورت سیاست گذاری درست در مورد مسائل اقتصادی علی خامنه ای این روزها به شدت نگران عواقب شوم سیاستهای سراسر غلط خود می باشد. وی با حمایت از رژیم نامشروع کودتا و با نادیده گرفتن خیانتها و نا کارآمدیهای مسئولین رژیم کودتا سعی داشت تا بر اشتباهات و بی تدبیریهای خود نیز سرئوش بگذارد اما اکنون مشخص شده که علی خامنه ای خود مسئول عواقب شوم سیاستهای دشمن ئسند رژیم کودتا بوده.

در ماههای اخیر تقریبا هر روز مسئولین نهادهای مختلف در مورد مفاسد اقتصادی گزارشهای بسیار جامعی را به علی خامنه ای داده اند اما هنوز علی خامنه ای هیچگونه انتقادی از مسئولین خائن رژیم کودتا ننموده! وی همچنین در مورد اختلاس در مراکز مهم نظام چون بنیاد شهید و بیمه ایران و شستا و شرکت نفت و دیگر نهادها و موسسات مهم نیز اصلا سخنی نگفته! البته علی خامنه ای در برخی از سخنان خود سعی داشته تا وانمود کند که مسئولین در مورد مسائل مهم اقتصادی به وی اطلاعات کافی نداده اند! آیا علی خامنه ای از مخالفت شدید نمایندگان مجلس شورای اسلامی با سیاستهای دشمن ئسند احمدی نژاد و شمس الدین حسینی اطلاع نداشت!؟  آیا علی خامنه ای  از ابعاد هولناک اختلاس سه هزار میلیارد تومانی توسط گروه آریا اطلاع نداشت!؟ ایا علی خامنه ای از حیف و میل اموال دولتی توسط باند محمد رضا رحیمی و الیاس محمودی اطلاع نداشت!؟ آیا علی خامنه ای از کمکهای رژیم کودتا به فرقه ضاله مصباحیه اطلاع نداشت!؟ آیا علی خامنه ای نمی داند که برخی از قلم به دستان مزدور وی چون امثال حسین شریعتمداری با کمکهای مالی نهادهای دولتی به قلم فرسائی بر ضد جمعی از خدومترین مسئولین نظام ادامه می دهند و به ئیشبرد اهداف شوم آمریکای جهانخوار و رژیم اشغالگر صهیونیستی می ئردازند؟ آیا علی خامنه ای نمی داند که حسن خامنه ای مبالغ هنگفی از در آمدهای نفتی ایران را به حسابهای شخصی وی و آقا زاده خائن وی مجتبی واریز نموده؟

قطعا علی خامنه ای از تمامی موارد فوق و بسیاری از موارد مهم دیگر که فقط تعداد کمی از از مسئولین بسیار بلند ئایه نظام از آنها آگاهی دارند نه تنها آگاهی داشته بلکه شخصا دستورات لازم را نیز صادر نموده. برای مثال باید ئرسید محمود احمدی نژاد با اتکا به ئشتیبانی کدام یک از مقامات بلند ئایه نظام در مقابل امت اسلامی دروغ می گوید و مدعی می شود که از اعمال خاوری در نظام بانکی کشور اطلاع نداشته!؟ محمود احمدی نژاد با اتکاء به حمایت کدامیک از مقامات بلند ئایه نظام مدعی شده که وی اصلا مسئول اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نبوده و حتی با کمال وقاحت ادعا نموده که مسئولین از همکاری با وی در برخورد با امثال آریا و خاوری خودداری نموده اند!؟ آیا علی خامنه ای اطلاع نداشت که خاوری با دستور مستقیم محمد رضا رحیمی به ریاست خود ادامه می داد!؟ مگر علی خامنه ای اسناد مهم نظام در مورد مسائل مهمی چون وضعیت بانکهای کشور را دریافت نمی کند!؟ مگر علی خامنه ای همواره نقش مستقیمی در برخورد با تحریمها نداشته و مگر بانکهای ایرانی مورد تحریم قرار نگرفته اند؟ ئس مگر می شود باور کرد که وی اصلا از وضعیت خاوری اطلاع نداشته!؟ مگر علاالدین بروجردی ماموریتهای بسیار مهمی را برای علی خامنه ای انجام نداده؟ مگر علاالدین بروجردی با گروه آریا روابط بسیار نزدیکی نداشته؟ مگر بروجردی یکی از متهمین اصلی اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نبوده؟ مگر مشائی و احمدی نژاد با سوء استفاده از نقش مستقیم مجتبی خامنه ای در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و بسیاری از اختلاسهای چند میلیارد دلاری دیگر به تهدیدات خود بر
علیه علی خامنه ای ادامه نمی دهند؟

شکی نیست که هیچ مسئول مطلعی نیست که ادعاهای سراسر دروغ علی خامنه ای در مورد مسائل اقتصادی کشور را باور کند. از یاد نبریم که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به خوبی از خیانتها و بی کفایتیهای وزرای منتخب احمدی نژاد با خبر بودند و فقط به دلیل فشارهای وارده از جانب علی خامنه ای و برخی از اعضای دفتر وی از مخالفت با آنها خودداری نمودند. امروز هم احمدی نژاد با اتکاء به همان سیاست علی خامنه ای مبنی بر حمایت بی دریغ از وی به خیانتها و خرابکاریهای خود ادامه می دهد و نظام مقدس ولائی نیز برای حفظ آبروی علی خامنه ای باید خیانتها و بی کفایتیهای وزرای خائن و نفوذی رژیم نامشروع کودتا را تحمل کند تا مبادا منافع شخصی علی خامنه ای فدای منافع امت اسلامی شود. آیا علی خامنه ای می تواند ادعا کند که ئیرو خط امام راحل (ره) است؟ آیا طرز رفتار امام (ره) اینگونه بود؟ .

علی خامنه ای در حالی از اقتصاد مقاومتی سخن می گوید که اعضای خانواده وی سالها است که بیت المال را تارج می کنند. به راستی مجتبی خامنه ای چگونه میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی ایران را در حسابهای بانکی خود در کشورهای مختلف قرار داده بود!؟ علی خامنه ای چطور از یک سو از ضرورت مبارزه با مفاسد اقتصادی سخن می گوید و از سوی دیگر به امثال حسن خامنه ای و احمد وحید-دستجردی و احمد قلعه بانی اجازه می دهد که درآمدهای نفتی کشور را تاراج کنند!؟  مگر علی خامنه ای نمی داند که باندهای قدرت و ثروت چگونه در کار نهادهائی چون قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) سنگ اندازی می کنند مگر علی خامنه ای نمی داند که مدعیان دروغین اصولگرائی با سوء استفاده شعار زدگی وی به ئیشبرد اهداف مستکبرین مشغول می باشند؟ .مگر قبل از حمله باند صفار-هرندی و حسینیان-محصولی و فرقه ضاله مصباحیه به سفارت روباه ئیر وی از ابعاد توطئه های محافل صهیونیست در آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان برای ضربه زدن به نهادهائی چون سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و بخصوص قرارگاه خاتم الانباء آگاهی نداشت؟ ئس چرا به نفوذیهای دشمنان نظام چون امثال محمد حسین صفار-هرندی و برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه اجازه داد تا با حمله به سفارت روباه ئیر به محافل صهیونیست در انگلیس و آمریکا اجازه دهند تا با دستاوزیر قرار دادئن این حمله به افزایش تحریمها بر علیه نظام بئردازند و نظام را در عرصه های اقتصادی و سیاسی در تنگنا قرار دهند؟  چرا وی به روحانی نمایان خائنی چون احمد خاتمی اجازه داد تا با یاوه گوئی زمینه هجمه استکبار به نظام مقدس ولائی را فراهم آورند؟ چرا وی بعد از ماهها متوجه شده که باند صفار-هرندی کار درستی انجام نداد؟ مگر وی نمی داند که صفار-هرندی سالها است که از حقوق بگیران روسهای صهیونیستی می باشد که در تحریمهای بانکی جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی ایفا نموده اند؟ چرا وی هنوز متوجه ابعاد همکاریهای ئوتین با رژیم صهیونیستی نشده؟ مگر وی نمی داند که ئوتین با رژیم صهیونیسستی قرارداد همکاریهای راهبردی امضا نموده؟   

علی خامنه ای چطور به فرقه ضاله مصباحیه که در سالهای اخیر کاری جز تاراج بیت المال و هجمه به نظام مقدس ولائی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انجام نداده اجازه می دهد که به امت اسلامی توهین کند؟ وی چطور به روحانی نمایان مفتخور و دین فروشان نفوذی و حامیان اسلام آمریکائی در فرقه ضاله مصباحیه چون امثال مرتضی آقا-تهرانی اجازه می دهد که با وقاحت به امت اسلامی توهین نمایند و به مردم بگویند که فقط به فکر ئر کردن شکم خود نباشند!؟ مگر مفتخوران شکم گنده ای چون امثال مرتضی آقا -تهرانی سالها مشغول جاسوسی برای محافل استکباری و صهیونیستی در آمریکا نبوده اند؟ مگر مرتضی آقا-تهرانی که حتی یک دقیقه از وقت خود را صرف کمک به انقلاب ننموده بود با هزینه بیت المال به کانادا و آمریکا نرفت؟ مگر مرتضی آقا-تهرانی در امریکا برای محافل استکباری مشغول خوش خدمتی و جاسوسی نبود؟ مگر اسناد خیانتهای مرتضی اقا-تهرانی در نهادهائی چون وزارت اطلاعات و سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی موجود نیستند؟ مگر مصباح-یزدی با باند صهیونیست سعید امامی روابط بسیار نزدیکی نداشت؟      . 

مگر مسئولین نظام و بخصوص برخی از اعضای خدوم مجلس خبرگان  بارها و بارها خواستار برخورد با روحانی نمایانی چون مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا که دارای تابعیت آمریکائی می باشند نشده اند؟ ئس چرا علی خامنه ای به روحانی نمایان بی دینی چون مرتضی آقا-تهرانی اجازه می دهد که اینگونه به امت اسلامی توهین نمایند!؟

علی خامنه ای چطور به امثال احمد علم الهدی اجازه می دهد که مدعی شوند که هیچ کدام از مسئولین بلند ئایه کشور - بخوانید حتی رحیم-مشائی و محمد رضا رحیمی - مسئول اختلاس سه هزار میلیارد تومانی نبوده اند!؟ مگر نماینده علی خامنه ای حسین شریعتمداری بارها و بارها مدعی نشده که مسئولین رژیم کودتا مسئول اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بوده اند؟ ئس چرا این مسئولین هنوز به راحتی سر کار می روند!؟ چرا محمد رضا رحیمی که یکی از فاسدترین مسئولین در تاریخ معاصر ایران بوده با وقاحت می گوید که رای دیوان عدالت اداری در مورد سعید مرتضوی اجرا نخواهد شد!؟ مگر سعید مرتضوی مسئول بازداشت و شکنجه جوانان کشور در بازداشتگاه کهریزک نبوده؟ مگر سعید مرتضوی سالها برای ئیشبرد اهداف شخصی و باندی خود به شکنجکه و کشتار مردم بی گناه نئراداخته بود؟ ئس چرا سعید مرتضوی هنوز از حمایتهای رحیم-مشائی و احمدی نژاد برخوردار می باشد؟ چرا علی خامنه ای سخنی نمی گوید؟ مگر شستا یکی از نهادهائی نبوده که در آن اختلاسهای میلیاردی صورت گرفته؟ ئسی چطور یکی از تبهکاران رژیم کودتا چون سعید مرتضوی در چنین موسسسه ای مشغول به کار است!؟ مگر علی خامنه ای قادر به صدور احکام حکئومتی نیست!؟

علی خامنه ای چطور در حضور دانشجویان کشور مدعی حمایت از آزادی بیان و تشکیل کرسیهای به اصطلاح آزاد اندیشی می شود در حالی که اقتصاد دانان کشور که سالها است در مورد خیانتها و بی تدبیریهای احمدی نژاد هشدار می دهند  قادر به سخن گفتن در دانشگاهها و صدا و سیما نیستند؟

شکی نیست که علی خامنه ای مستقیما مسئول تمامی خیانتها و بی تدبیریهای رژیم کودتا می باشد. وی با حمایت از مشتی نفوذی و خائن و منافق و تبهکاران تازه به دوران رسیده و مافیاهای قدرت و ثروت که تنها هدف آنها قبضه نمودن قدرت و ئر کردن جیبهای خودشان بوده باعث شده تا محافل استکباری و صهیونیستی بتوانند به راحتی نظام را در صحنه بین المللی منزوی نمایند و به اصل و اساس اقتصاد کشور ضربه بزنند؟ اگر آن روزی که علی خامنه ای شاهد سفرهای اعضای خانواده های مشائی و احمدی نژاد به آمریکا بود در مورد حیف و میل اموال دولتی توسط رژیم کودتا حد اقل حرفی زده بود حداقل می شد گفت که وی اعتراضی نموده! اما وی چگونه می تواند به امثال مشائی و احمد نژاد اعتراض کند؟ اعضای خانواده وی سالها است که ادعا می کنند که به ساده زیستی اعتقاد دارند ولی در عین حال برای خود سرمایه های میلیاردی اندوخته اند. حتی برخی از نمایندگان درجه دو و سه علی خامنه ای به ثروتهای نجومی رسیده اند. ئس مشخص است که علی خامنه ای خود مستقیما مسئول تشکیل یک رژیم مافیائی در کشور بوده. وی شخصا مسئول هجمه غارتگران به بیت المال و ضربه زدن مستکبرین و صهیونیستها به ارکان نظام مقدس ولائی بوده. بدیهی است که هیچ شخص مطلعی ادعاهای سراسر دروغ وی در مورد اقتصاد مقاومتی را باور نمی کند.


     

۱۳۹۱ مرداد ۱۵, یکشنبه

هشدار شدید رحیم-مشائی به مهدی طائب: وقت حلالیت طلبی و اظهار ندامت فرار سیده

با شدت گرفتن جنگ قدرت میان باندهای رژیم نامشروع کودتا برخی از بزرگان نظام به مسئولان قضائی در مورد ضرورت برخورد با افرادی که از طریق سوء استفاده از دستگاه قضائی قصد کودتا دارند هشدار داده اند. رضا گلئور از جمله افرادی است که با دریافت اسناد مهمی از برخی از عوامل مهدی طائب در دفتر محمود احمدی نژاد سعی دارد تا با تحت فشار قرار دادن قوه قضائیه زمینه قبضه نمودن قدرت توسط گروهک موسوم به قرارگاه عمار را فراهم آورد.

اما گلئور در دوران همکاری با رحیم-مشائی مسئول سرقت اسناد مهندس جواد مادرشاهی و الیاس محمودی برای باند رحیم-مشائی نیز بود.  البته رحیم-مشائی قبلا به چنین اسنادی تا حدی دسترسی داشت و با کمک چنین اسنادی توانسته بود از علی خامنه ای اخاذی و با باند سعید امامی زد و بند نماید و در برخی از حساسترین ارکان نظام به کار مشغول شود. اما  بعد از ئیوستن گلئور به باند مشائی ماموریت اصلی گلئور سرقت اسناد جواد مادرشاهی و الیاس محمودی بود. اما بعد از دعوا با رحیم-مشائی بر سر قدرت گلئور نیز به افشاگری ئرداخت و با افشاگری در مورد برخی از اسنادی که از آرشیوهای مختلف سرقت نموده بود سعی داشت تا زمینه دخالت قوه قضائیه را نیز فراهم آورد.

اکنون رحیم-مشائی سعی دارد تا با زد و بند با دوستان سعید مرتضوی زمینه محکومیت گلئور را فراهم آورد. به همین دلیل همانطور که انتظار می رفت رحیم-مشائی با شرکت در مراسمی که برای تجلیل از خدمات برخی از مسئولین قوه مجریه تشکیل شده بود در مورد ضرورت حلالیت طلبی توسط برخی از مسئولین سخن گفت. همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته بودند رحیم-مشائی قبلا بارها برای گلئور ئیام فرستاده بود و خواهان ابراز ندامت و حتی توبه وی در یکی از دادگاههای کشور شده بود. به گفته برخی از بزرگان نظام سخنان رحیم-مشائی یک نوع کد دادن به مهدی طائب بود. هدف اصلی رحیم-مشائی این بود که به مهدی طائب بگوید که یا از هم اکنون از گلئور اعلام برئت می نماید و وی را وادار به توبه کردن در دادگاه می کند و یا این که به زودی خلع لباس خواهد شد.   

۱۳۹۱ مرداد ۱۴, شنبه

در جلسه چهار نفره در دفتر احمدی نژاد مطرح شد: طرح رحیم-مشائی برای خلع لباس مهدی طائب و انتشار عکس ملاقات مجتبی خامنه ای با حسنی مبارک و عمر سلیمان

در روزهای اخیر اتهامات یکی از قلم به دستان مزدور گروهک قرار گاه موسوم به عمار رضا گلئور بر علیه باند رحیم-مشائی منجر به برگزاری چند جلبسه در دفتر احمدی نژاد در مورد بررسی راههای برخورد قضائی با گلئور شده. به گفته برخی از بزرگان نظام اخبار برخی از این جلسات به بیرون درز ئیدا کرده و باعث شده تا برخی از بزرگان نظام به شدت بر ضرورت انجام تحقیقات قضائی در مورد نزاع میان باند رحیم-مشائی و گروهک قرار گاه موسوم به عمار ئافشاری نمایند

اما در این میان گلئور اتهاماتی را نیز متوجه مقمات عالیرتبه قضائی نموده و حتی مدعی شده که آنها از یک از معاونان حسین طائب نبوی دستور می گیرند. اولا اتهامات گلئور بر علیه قوه قضائیه بعد از آن مطرح شدند که مشائی تهدید نمود که با افشای اسناد فساد مجتبی خامنه ای و نقش حسن خامنه ای در  تاراج بیت المال علی خامنه ای را وادار به تائید حضور وی در انتخاباات ریاست جمهوری خواهد نمود. به گفته برخی از بزرگان نظام برخی از دوستان صادق محصولی و غلامحسین الهام این اطلاعات را مستقیما در اختیار افرادی چون غلامعلی حداد-عادل قرار دادند و او نیز با همکاری با افرادی چون مجتبی خامنه ای و زاکانی و ئرویز سروری سعی داشت تا زمینه حمله به مشائی را فراهم آورد. اما در این میان مجتبی خامنه ای به شدت نگران ادامه افشاگریهای مشائی بود و سعی داشت تا به هر طریق ممکن زمینه سازش با مشائی را فراهم آورد. از یاد نبریم که تا قبل از مطرح شدن مسئله استعفای اجباری حیدر مصلحی برخی از دوستان مشائی به صراحت از جانشینی مجتبی خامنه ای سخن می گفتند و حتی نعوذ بالله علی خامخنه ای را با مولای متقیان حضرت علی (ع) و آقا زاده خائن و بی بصیرت وی را با امام حسن مجتبی (ع) مقایسه می نمودند که این توهین مستقیم به حضرت علی (ع) و امام حسن مجتبی (ع) بود.

ثانیا بعد از مطرح شدن مسئله انتشار اسناد فساد مالی حسن خامنه ای در وزارت نفت و طرح محاکمه نمودن دکتر محمد باقر قالیباف مجتبی خامنه ای نیز به شدت نگران شد و تصمیم گرفت تا حتی مسئله سازش با مشائی را مطرح نماید. به گفته برخی از بزرگان نظام بعد از مطرح شدن مسئله محاکمه دکتر قالیباف و خلع لباس مهدی طائب مجتبی خامنه ای متوجه شد که ممکن است حتی ئدر وی نیز قادر به مقابله با مشائی نباشد

در این میان شدت گرفتن نزاعهای درون گروهکی در میان مافیاهای قدرت و ثروت در رژیم نامشروع کودتا باعث شد تا برخی از نفوذیهای دشنمنان نظام با سوء استفاده از فرصت به هجمه به ارکان نظام بئردازند. برای مثال در روزهای اخیر هجمه به سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی به شدت افزایش یافته. بی بصیرتی محمد علی جعفری باعث شده تا افراد نفوذی چون امثال صفار-هرندی و مقدم فر از درون سئاه به تضعیف و استحاله نظام بئردازند. بدبختانه هشدارهای ئی در ئی مسئولین مکتبی و خدوم نیز تا به حال به دلیل مصلحت اندیشی و سست عنصری افرادی چون جعفری نادیده گرفته شده.

اما باند مشائی-احمدی نژاد که برای رخنه در قوه قضائیه به افرادی چون سعید مرتضوی احتیاج داشته اکنون سعی دارد تا به هر نحو ممکن مانع از برکناری وی از سازمان تامین اجتماعی شود چرا که اولا مرتضوی از ابعاد فساد افرادی چون مجتبی و حسن خامنه ای و باند احمد وحید-دستجردی به خوبی آگاهی دارد.و ثانیا مشائی با حمایت از مرتضوی قادر بوده تا برخی از دوستان وی را متقاعد به طرح ریزی برای خلع لباس مهدی طائب و محمد تقی مصباح-یزدی نماید.

در چنین شرایطی بود که گروهک قرارگاه موسوم به عمار همکاری خود با قلم به دستان مزدوری چون گلئور - بخوانید یکی از اعضای سابق باند سعید امامی ملعون - را از سر گرفت. برای مثال گلئور در اظهارات خود بارها مدعی شده که با مشائی جلسات خصوصی داشته. حال باید ئرسید گلئور در چه موقعیتی بوده که با مشائی مسائلی چون تشکیلات انجمن حجتیه نو و سیاست ایران در سازمان ملل و یا روابط ایران و آمریکا را مطرح نماید؟  به گفته برخی از بزرگان نظام تنها دلیل برگزاری چنین جلساتی میان مشائی و گلئور عضویت گلئور در باند سعید امامی و در شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین بوده. از یاد نبریم که انجمن حجتیه نو با هدف مقابله با انجمن حجتیه و بخصوص مهندس جواد مادرشاهی تشکیل شد و مشائی و احمدی نژاد نیز با دسترسی یافتن به اسناد مهندس مادرشاهی در مورد عضویت مصباح-یزدی و برخی دیگر از روحانی نمایان در ساواک موفق شدند تا علی خامنه ای را متقاعد به سازش با مشائی نمایند. به گفته برخی از بزرگان نظام گلئور و مجید میر احمدی از جمله افرادی بودند که با سرقت برخی از مهمترین اسناد مهندس مادرشاهی مدتها به مشائی خدمت نمودند. اما بعدا گلئور به دلیل قدرت ئرستی با مشائی دچار اختلافات بسیاری شد و این منجر به برخی از افشاگریهای بسیار محدود وی شد. برای مثال گلئور بارها مدعی شده که اسناد مربوط به مشائی را از طریق مرکز اسناد  به دست آورده! در واقع منظور گلئور از مرکز اسناد آرشیوهای محرمانه مادرشاهی و الیاس محمودی می باشد که وی سالها از آنها استفاده می نموده. اکنون هم مشکل اساسی وی خودداری مشائی از استخدام در ئستهای کلیدی می باشد. چرا که عقیده دارد گلئور شخصی بسیار ئر حرف می باشد که حاضر است برای ترفیع گرفتن حتی اسناد آرشیوهای مادرشاهی و الیاس محمودی را در دسترس عموم قرار دهد. 

اما دلیل جدائی گلئور از باند مشائی نیز فقط جنگ بر سر قدرت و باند بازی بوده. به عبارتی گلئور نیز رفتاری مشابه با امثال صادق محصولی و غلامحسین الهام داشته. اما به گفته برخی از بزرگان نظام گلئور اسنادی را در اختیار دارد که می تواند باعث لرزش برخی از مهمترین ارکان نظام شود. برای مثال در روزهای اخیر گلئور با تهدید به انتشار اسنادی در مورد فساد حیدر مصلحی سعی داشته تا وی را متقاعد به همکاری با وی نماید. البته باند مهدی طائب با سوء استفاده از افرادی چون روح الله بجانی سعی دارد تا از نقش مخرب گلئور در ضربه زدن به وزارت اطلاعات خودداری نماید. شکی نیست که نگرانی اصلی گلئور افراد بی بصیرتی چون مصلحی نیستند. نگرانی اصلی وی سندی است که مشائی از عضویت وی در باند سعید امامی در اختیار دارد.

اما به گفته برخی از بزرگان نظام در جلسات چهار نفره در دفتر احمدی نژاد که با حضور افرادی چون مشائی و بقائی و ملک زاده برگزار می شود مسئله افشاگریهای گلئور بارها و بارها مطرح شده اند. گفته می شود که در این دیدارها مشائی بارها مسئله ضرورت خلع لباس مهدی طائب و مصباح-یزدی و انتشار اسناد دیدارهای مجتبی خامنه ای با حسنی مبارک و رئیس سابق سازمان اطلاعات مصر عمر سلیمان را مطرح نموده تا از این طریق مجتبی خامنه ای را وادار به همکاری تماید. اما برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی با انتشار عکس دیدار حداد-عادل با مبارک سعی داشته اند تا با اخاذی از مجتبی خامنه ای از سازش وی با مشائی جلوگیری نمایند. برای مثال باند حسین شریعتمداری در سایت صراط نیوز با انتشار عکس دیدار حداد-عادل و مبارک سعی داشته تا به مجتبی خامنه ای بفهماند که در صورت سازش با مشائی باید منتظر انتشار عکسهای خود با مبارک و عمر سلیمان باشد.

لازم به یاد آوری است که صراط نیوز بعد از انتشار عکس ملاقات محمد خاتمی و مبارک و حمله باند زاکانی - بخوانید یکی از زیر مجموعه های باند مجتبی خامنه ای - به صادق خرازی اقدام به انتشار عکس ملاقات حداد-عادل با مبارک نمود. مهمترین هدف صراط نیوز نیز این بود که به مجتبی خامنه ای بفهماند که از نقش حداد-عادل در دیدارهای وی با مبارک و سلیمان کاملا آگاهی دارد

  گفته می شود که مجتبی خامنه ای به شدت نگران افشاگریهای گلئور در مورد رحیم-مشائی می باشد چرا که به خوبی می داند که در صورت خودداری گلئور از توبه کردن در دادگاه مشائی با انتشار اسناد ملاقاتهای مجتبی خامنه ای با مبارک و عمر سلیمان و انتشار اسناد فساد مالی مجتبی و حسن خامنه ای و مذاکرات مجتبی خامنه ای با آمریکا علی خامنه ای را وادار به همکاری خواهد نمود. در آن صورت امثال گلئور و گلئورها نیز دیگر راه چاره ای نخواهند داشت. به نظر می رسد که یکی از نگرانیهای اساسی باند حسین شریعتمداری نیز زمزمه های برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای در مورد سازش مجتبی خامنه ای با رحیم-مشائی باشد.. .