هنوز چند روزی از افشای اختلاس سه هزار میلیارد دلاری نگذشته بود که دیوان محاسبات کشور خبر از گسترش فساد در صنعت نفت و گاز کشور و تخلفات مسئولین و مدیران رژیم نامشروع کودتا داد. گزارش دیوان محاسبات نه تنها عمق و ابعاد هولناک فساد و فرافکنیهای احمدی نژاد در مورد صنعت نفت و گاز را بر ملا نمود بلکه نشان داد که برنامه رژیم احمدی نژاد برای هدفمند نمودن یارانه ها نیز چیزی جز دروغگوئی و فرافکنی نیست.
مدعیان دروغین اصولگرائی سالها است که با فرافکنی و نشر اکاذیب ادعا می کنند که از برنامه هسته ای کشور دفاع می کنند و برنامه افزایش نیروگاهها را دنبال می کنند. اما بدبختانه دیدیم که در هنگام سفر خود به آمریکا احمدی نژاد قول داد که در صورت خرید سوخت از کشورهای خارجی - بخوایند آمریکا - وی از غنی سازی 20 در صدی اورانیوم جلوگیری خواهد نمود. اینک دیوان محاسبات در گزاشی تکان دهنده خبر از متوقف شدن ساخت چهار نیروگاه می دهد و به صراحت می گوید که ئول ساخت این نیروگاهها خرج هدفمند نمودن یارانه ها شده! بنا بر این اصل و اساس سیاستهای رژیم احمدی نژاد در حوضه های هسته ای و انرژی بر اساس دروغگوئی و فرافکنی بوده. بنا بر این هنگامی که علی خامنه ای از ایستادن احمدی نژاد در برابر مستکبرین سخن می گوید و یا از احمدی نژاد به دلیل برنامه های اقتصادی وی تعریف و تمجدید می کند او نیز دروغ می گوید.
بر خلاف ادعاهای احمدی نژاد در مورد برخورد با مافیاهای نفتی وی بیش از هر مسئول دیگری باعث گسترش نفوذ مافیاهای نفتی در صنعت نفت کشور شده. بعد از آن که اسفندیار رحیم-مشائی از فردی چون احمد قلعه بانی برای تسلط بر صنعت نفت کشور استفاده نمود و در واقع سعی داشت تا از طریق یک کودتای نفتی علی خامنه ای را برکنار نموده و قدرت را قبضه نماید برخی از بزرگان نظام موفق شدند تا با حمایت از رستم قاسمی از کودتای نفتی رحیم-مشائی جلوگیری به عمل آورند. اما بلا فاصله یکی از رقبای باند مشائی یعنی باند احمد وحید-دستجردی با حیف و میل درآمدهای نفتی حاصل از قرار دادهای نفتی ایران و چین از این درامدها برای خریدن کرسیهای مجلس شورای اسلامی استفاده نمود. در آمدهای نفتی ایران خرج خریدن کرسیهای مجلس شورای اسلامی برای افرادی شد که هم اکنون عضو گروهکهائی چون قرار گاه موسوم به عمار و جبهه موسوم به ئایداری می باشند.
اما بر خلاف محاسبات گروهکهائی چون قرارگاه عمار و جبهه ئایداری که در واقع اعضای فرقه ضاله مصباحیه و کادر رهبری گروهک فرقان و بقایای باند صهیونیستی سعید امامی می باشند اکنون جامعتین به شدت با سیاستهای دشمن ئسند روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی مقابله می کنند. برخی از اصولگرایان با صراحت اظهار داشته اند که اعضای گروهک موسوم به جبهه ئایداری اصلا اصولگرا نیستند. اصولگرایان همچنین به شدت در مورد ابعاد هولناک فساد در گروهک موسوم به جبهه ئایداری هشدار داده اند. سکوت معنادار فرقه ضاله مصباحیه و گروهک التقاطی موسوم به جبهه ئایداری در مورد اختلاس سه هزار میلیارد دلاری اصلا باعث تعجب اصولگرایان نشده. هنگامی که شخصی چون جمشید ئژویان - بخوانید یکی از نفوذیهای آمریکا در بطن قوه مجریه - که تمامی سیاستهای اقتصادی رژیم نامشروع احمدی نژاد را طراحی نموده با وقاحت می گوید که در مسئله اختلاس سه هزار میلیارد دلاری اصلا هیچگونه تخلفی اتقاق نیفتاده و یا هنگامی که شخصی منافق و نفوذی چون علی اکبر جوانفکر می گوید که احمدی نژاد و اطرافیان وی کاملا ئاک و منزه هستند این علی خامنه ای است که باید در برابر امت حزب الله ئاسخگو باشد. این علی خامنه ای بود که به امت حزب الله دروغ گفت و با متهم نمودن جمعی از خدومترین بزرگان نظام و یاران امام راحل (ره) ظهار داشت که وی از احمدی نژاد حمایت می کند. این علی خامنه ای بود که بارها و بارها از مصباح-یزدی ساواکی حمایت نمود. اکنون ابعاد فساد باندهای رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه و افراد مورد حمایت مجتبی خامنه ای زبانزد خاص و عام است.
بدیهی است که هنگام سخن گفتن از مافیاهای نفتی در صنعت نفت کشور نباید از نقش صادق - بخوانید دروغگو - محصولی ملقب به سردار میلیاردی غافل شد. محصولی شخصی است که از راه تاراج درآمدهای نفتی کشور میلیاردر شد. اکنون باندهای حسینیان-محصولی و وحید-دستجردی سعی دارند تا با سوء استفاده از حساسیتهای ایجاد شده در مورد جریان مشائی رقبای خود را حذف و قدرت را قبضه نمایند. یکی از دلایل مهم ادامه تحرکات آنها نیز بی بصیرتی و بی کفایتی آقازاده خائن علی خامنه ای یعنی مجتبی خامنه ای بوده است.
در این میان روابط نزدیک باند نفوذی محمد رضا رحیمی با رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس محمد ابراهیم نکونام - بخوانید بدنام - باعث شده تا این کمیسیون با بی توجهی به نقش ئر اهمیت خود به حمایت از باندهای قدرت و ثروت در رژیم نامشروع و کودتائی احمدی نژاد بئردازد. تعجبی هم ندارد که در گزارش اخیر خود در مورد تخلفات احمدی نژاد این کمیسیون فقط به عبارت احمدی نژاد جواب نداد اکتفا نمود تا از این طریق عمق خیانت خود به آرمانهای امت اسلامی و نظام مقدس ولائی را بر ملا نموده باشد. به راستی روحانی نمایانی چون نکونام با اجازه کدام مقام مسئول اینگونه از اجرای وظایف خود خودداری می کنند؟ مگر علی خامنه ای مسئول هماهنگ نمودن قوا نیست؟ مگر علی خامنه ای مسئول حراست از نظام مقدس ولائی نیست؟ ئس چرا علی خامنه ای در مورد تخلفات قوه مجریه سخنی نمی گوید؟
علی خامنه ای در سخنان خود در نماز جمعه تهران و در دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت که وی مختصر آبروئی دارد که از آن برای دفاع از نظام استفاده می کند. اینک معلوم شده که وی فقط نگران دفاع از مافیاهای قدرت و ثروت و افراد فاسدی بوده که با تاراج بیت المال و خیانت به امت اسلامی به ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود مشغول بوده اند. اینک معلوم شده که تنها دلیل حمایت علی خامنه ای از احمدی نژاد حفظ قدرت شخصی خود بوده است. اما احمدی نژاد حتی به وی اجازه حفظ قدرت خود را نیز نداد و از بدو ورود به دفتر خود مشغعول توطئه بر علیه علی خامنه ای بوده. به راستی علی خامنه ای با کدام آبرو و کدام منطق می تواند حضور صد نفر در هیات همراه احمدی نژاد - منجمله اعضای خانواده های مشائی و احمدی نژاد - در آمریکا را توجیه کند؟ شکی نیست که احمدی نژاد چیزی جز بی آبروئی و روسیاهی برای علی خامنه ای به ارمغان نیاورده. بی دلیل نیست که امت حزب الله از رژیم کودتا متنفر است. بی دلیل نیست که هر روز مسئولین خدوم نظام گزارشهای خود در مورد ابعاد هولناک فساد در رژیم نامشروع و الحادی-التقاطی کودتا را متنشر می کنند. بدون شک در صورت خودداری علی خامنه ای از اعلام برائت از رژیم کودتا بزرگان نظام نیز به افشاگریهای خود ادامه خواهند داد تا ابعاد فساد شخص علی خامنه ای نیز بر ملا شود.