۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

تهدید جریان مشائی به اعلام جنگ بر علیه گروهک بازسازی شده فرقان

اظهارات محمود احمدی نژاد در مورد بازداشت اعضای رژیم کودتا در واقع اعلام جنگی بود بر علیه گروهک بازسازی شده فرقان که اعضای کادر رهبری آن در روزهای اخیر خواستار دستگیری اسفندیار رحیم-مشائی شده اند. اظهارات احمدی نژاد در واقع بیان مواضع مشائی بود. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز بارها هشدار داده اند مهمترین دلیل اختلافات میان انجمن حجتیه نو و گروهک فرقان سهم خواهیهای اعضای کادر رهبری گروهک فرقان بخصوص حسین طائب و روح الله حسینیان و حمید رسائی و محمد-حسین صفار-هرندی و عباس سلیمی-نمین و حسین شریعتمداری از احمدی نژاد بوده است. اما اعضای این گروهک به تدریج متوجه شده اند که با وجود غیبت مشائی در بسیاری از ملاقاتهای مهم در روزهای اخیر مشائی کماکان مسئولیت سیاستگذاری در تمام امور کشور را بر عهده دارد. به همین دلیل نیز اعضای گروهک فرقان در میان خود دچار اختلافات بسیار شدیدی شده اند...

اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به خوبی می دانند که مقامات قضائی کماکان به تحقیقات خود از احمدی نژاد ادامه خواهند داد و احمدی نژاد نیز قدرت جلوگیری از ادامه تحقیقات مقامات قضائی را ندارد. اما احمدی نژاد به خوبی می داند کمه بسیاری از اعضای گروهک فرقان با سوء استفاده از برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای و بخصوص میر حجازی موفق شده اند تا فعالیتهای خود بر علیه بر علیه جریان مشائی را ادامه دهند. به همین دلیل نیز احمدی نژاد سخنان علی خامنه ای در مورد قوه قضائیه را کاملا نادیده گرفت و با حمله به گروهک بازسازی شده فرقان که تا به حال با حمایت افرادی چون میر حجازی و حسن فیروز آبادی و حسین طائب و مجتبی ذوالنوری و ید الله جوانی به تحرکات خود ادامه می داده است به علی خامنه ای هشدار داد که یا وی اعضای کادر رهبری گروهک فرقان را برکنار و مجازات می نماید و یا آن که خود با استفاده از قدرت قوه مجریه دست به این کار خواهد زد.

شکی نیست که ادامه درگیریهای درون گروهکی در میان اعضای رژیم سایه نتیجه مستقیم بی بصیرتی علی خامنه ای می باشد. اما شکی نیست که بزرگان حوزه مانند تمامی دوران تاریخ به وظایف خود عمل خواهند نمود تا امت اسلامی تکلیف خود با رژیم گروهکی کودتا را بداند.

۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

7 تیر و بی بصیرتی علی خامنه ای در برخورد با کودتای رژیم سایه و گروهک بازسازی شده فرقان

در آستانه 7 تیر امسال انتظار می رفت که علی خامنه ای با توجه به تاریخ انقلاب اسلامی و بخصوص خاطره شهدای 7 تیر بر جلوگیری از قانون شکنی توسط محمود احمدی نژاد تاکید نماید. اما سخنرانی علی خامنه ای به مناسبت شهادت 72 تن از مسئولین کشور منجمله شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی حاکی از نگرانی شدید وی از ادامه تحقیقات مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه در مورد تخلفات اسفندیار رحیم-مشائی و محمود احمدی نژاد بود. علی خامنه ای با فرافکنی و مطرح کردن این ادعا که تهمت به مسئولین نظام و افشاگری در مورد آنها خلاف قانون می باشد سعی نمود تا از انتشار تخلفات محمود احمدی نژاد جلوگیری به عمل آورد. این در حالی است که مجلس شورای اسلامی احمدی نژاد را به دلیل سوء استفاده از اختیارات خود محکوم نموده و یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی دکتر علی مطهری نیز موفق شده 100 امضا از نمایندگان برای طرح سئوال از احمدی نژاد جمع آوری نماید. اما متاسفانه برخی از اعضای هیات رئیس مجلس شورای اسلامی با فرا فکنی و تهمت به شان مجلس شورای اسلامی سعی دارند تا از مطرح شدن تخلفات احمدی نژاد و استیضاح وی جلوگیری به عمل آورند. سخنان منافقینی چون محمد دهقان که همواره یکی از حامیان گروهک بازسازی شده فرقان در مجلس شورای اسلامی بوده و تغییر جهت 0 18 درجه ای برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون حسین شریعتمداری در مورد تحرکات جریان مشائی حاکی از نگرانی کودتاگران از فاش شدن ابعاد هولناک کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد می باشد.

اما همانطور که برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند از علی خامنه ای انتظار می رفت که درک بهتری از از شرایط کشور و تهدیدات ناشی از تحرکات گروهکهای نفوذی و به ویژه گروهک الحادی-التقاطی فرقان داشته باشد. علی خامنه ای بدون شک به خوبی می داند که وقایع هولناکی چون 7 تیر بدون نفوذ گروهکهای ضد انقلاب در بطن نظام امکان ئذیر نمی شدند. ای کاش وی در دوران ریاست جمهوری خود قدری به هشدارهای شهید لاجوردی در مورد ابعاد نفوذ گروهکهای متخاصم در بطن نظام گوش فرا می داد. برخی از این گروهکها چون گروهک فرقان و شاخه مخفی واقعی گروهک ملحد منافقین که از همان دوران اول انقلاب از روابط بسیار نزدیک مشاور اطلاعاتی علی خامنه ای جواد مادرشاهی - بخوانید رئیس سازمان مخفی انجمن حجتیه - با با محافل استکباری غرب با خبر بودند بعدا با همکاری با باند سعید امامی و اخاذی از برخی از نزدیکان مادرشاهی موفق به نفوذ در دفتر علی خامنه ای شدند. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز هشدار داده اند اسفندیار رحیم-مشائی نیز که از اعضای باند سعید امامی بود از طریق اخاذی از علی خامنه ای و با استفاده از اسناد آرشیو محرمانه جواد مادرشاهی موفق به نفوذ در بالاترین سطوح نظام شد...

حال باید ئرسید امروز دشمنان نظام آیا همان اهداف دوران اول انقلاب را دنبال می کنند؟ اولا شکی نیست که دشمنان نظام به این نتیجه رسیده اند که حذف فیزیکی مسئولان خدوم کشور فقط امت حزب الله را مصمم تر خواهد نمود. بنا بر این از همان زمان جنگ تحمیلی شاهد بودیم که دشمنان نظام به این نتیجه رسیدند که برای تغییر سیاستهای کلان نظام باید در میان اطرافیان مقامات بلند ئایه کشور نفوذ کنند. تحرکات باند صهیونیستی سعید امامی و اصلاح طلبان وابسته به محافل استکباری و جریانهای مشائی و فرقه ضاله مصباحیه در انجمن حجتیه نو فقط چند نمونه از تحرکات دشمنان نظام در سالهای اخیر می باشند.

اما مخالفت با طرح سئوال از احمدی نژاد به دلیل شرایط کشور - بخوانید ترس از فاش شدن ابعاد هولناک طرح رژیم کودتا برای به سقوط کشاندن نظام مقدس ولائی و به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی - فقط بهانه ای است برای جلوگیری از از استیضاح و محاکمه محمود احمدی نژاد به جرم خدمت به دشمنان نظام. احمدی نژاد به وظایف خود عمل ننموده و آن چه مجلس شورای اسلامی به عنوان تخلفات وی مطرح نموده فقط گوشه کوچکی از قانون شکنیهای کودتاگران بوده است.

همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز به صراحت اظهار داشته اند کودتاگران و بخصوص گروهک بازسازی شده فرقان تفاوتی با منافقینی که به نظام در روز 7 تیر حمله ور شدند ندارند. افرادی چون حسین طائب و روح الله حسینیان و مجتبی ذوالنوری و حمید رسائی و محمد رضا نقدی و ید الله جوانی و حسین شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی و حسن شایانفر و عباس سلیمی-نمین با نفوذ در سطوح بالای نظام باعث هجمه استکبار به مهدویت و ولایت و روحانیت شده اند. این افراد امروز سعی دارند تا به هر نحو ممکن از ادامه تحقیقات نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی و مقامات قضائی جلوگیری به عمل آورند تا از فاش شدن ابعاد کودتای محافل استکباری بر علیه نظام مقدس ولائی جلوگیری به عمل آورند. بدون شک سخنان علی خامنه ای باعث نخواهد شد که بزرگان حوزه به روشنگری امت اسلامی ادامه ندهند. امت اسلامی دیگر سخنان بی محتوای علی خامنه ای که همکاری با جریان انحرافی را بر حراست از ولایت و دفاع از خط امام (ره) ترجیح داد باور نمی کند. بدون شک همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند نمایندگان امت اسلامی نیز باید به وظایف خود عمل کنند تا کشور شاهد به قدرت رسیدن گروهکهای الحادی-التقاطی تحت حمایت محافل استکباری نباشد. بدون شک امت اسلامی با حراست از یاد شهدای 7 تیر به منافقینی که هنوز به هجمه به مجلس شورای اسلامی ادامه می دهند اجازه نخواهد داد تا از ادامه تحقیقات نمایندگان در مورد ابعاد هولناک کودتای رژیم سایه و فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان جلوگیری به عمل آورند.

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

نگرانی شدید مصباح-یزدی و کادر رهبری گروهک فرقان از ادامه تحقیقات مسئولان قضائی در مورد کودتای رژیم سایه

ادامه دستگریهای اعضای رژیم سایه - بخوانید دوستان نزدیک اسفندیار رحیم-مشائی - باعث نگرانی بسیار شدید اعضای کادر رهبری فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان شده است. مهمترین دلیل نگرانی این روحانی نمایان و منافقین از تحقیقات مقامات اطلاعات و قضائی کشور فاش شدن ابعاد کودتای رژیم سایه می باشد. شکی نیست که همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز بارها هشدار داده اند رژیم سایه در واقع ائتلافی بود از گروهکهای نفوذی ضد انقلاب که با سوء استفاده از قدرت ئرستی و بی بصیرتی علی خامنه ای موفق به نفوذ در برخی از حساسترین مراکز نظام شده بود. این ائتلاف از دو جناح انجمن حجتیه نو - بخوانید جریان مشائی و فرقه ضاله مصباحیه - گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان و شاخه های مخفی واقعی گروهک منافقین تشکیل شده بود. بعدا جنگ درون گروهکی در میان اعضای کادر رهبری رژیم سایه که تا حدی ناشی از ادغام برخی از گروهکها در یکدیگر بود باعث شد تا جنگ قدرت باعث سهم خواهیهای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک فرقان از رحیم-مشائی شود. این مسئله باعث شد تا اعضای کادر رهبری این گروهکها با سوء استفاده دوباره از قدرت ئرستی علی خامنه ای و این بار به بهانه حمایت از وی سعی در ادامه کودتای الحادی-التقاطی خود داشته باشند. طرح ادغام گروهکها که مصداق بارز آن عضویت رحیم-مشائی در کادر رهبری انجمن حجتیه نو و شاخحه مخفی واقعی غربگرای گروهک منافقین و یا عضویت حسین شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی در کادر رهبری گروهک فرقان و شاخه روسی-صهیونیست گروهک منافقین بود برای تسهیل کودتا و جذب گروهکهای ضد انقلاب صورت گرفت. اما بعدا همین مسئله باعث در گیریهای درون گروهکی و نهایتا فاش شدن ابعاد هولناک کودتا شد...

اما بعد از دستگیری برخی از نزدیکترین دوستان رحیم-مشائی مصباح-یزدی و برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان چون روح الله حسینیان و حمید رسائی و حسین شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی به شدت نگران ادامه تحقیقات می باشند و به همین دلیل در روزهای اخیر به فرافکنی ئرداخته اند. دستگیری اعضای جریان مشائی باعث شده تا این افراد در میان خود نیز دچار اختلافات بسیاری شوند و این مسئله باعث شدت گرفتن اختلافات درون گروهکی در میان طراحان کودتا نیز شده است. برای مثال در حالی که حسینیان از لزوم برکناری احمدی نژاد سخن گفته رسائی و شریعتمداری و صفار-هرندی هنوز به خاتمه دادن به تحقیقات در حد مشائی امید بسته اند و هر روز با فرافکنی و جو سازی و دشنام دادن به بزرگان حوزه سعی دارند تا به هر نحو ممکن بر تحرکات دشمن ئسند خود در دوران قبل و بعد از انتخابات سرئوش بگذارند...

در این میان مصباح-یزدی نیز به شدت دچار نگرانی شده چرا که به خوبی می داند برخی از بزرگان حوزه به صراحت وی را با برخی از روحانی نمایان حامی گروهک ملحد منافقین مقایسه می نمایند. به همین لیل یکی از نزدیکان وی مرتضی آقا-تهرانی در اظهاراتی توهین آمیز و دشمن ئسند وی را با شهید آیت الله دکتر مطهری مقایسه نموده و به انتقاد از گروهک فرقان ئرداخته است! این در حالی است که مصباح-یزدی در سالهای اخیر از حامیان گروهک بازسازی شده فرقان بوده و برخی از اعضای کادر رهبری این گروهک الحادی-التقاطی نیز با استناد به اظهارات سخیف و دشمن ئسند وی چون نعوذ بالله مقایسه اطاعت از احمدی نژاد با اطاعت از خدا به هجمه به مهدویت و ولایت و کودتا بر علیه نظام ادامه داده اند. شکی نیست که چنین تحرکاتی باعث جلوگیری از ادامه تحقیقات مسئولین خدوم قوه قضائیه نخواهد شد.

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

دستگیری اعضای رژیم سایه و افشاگری بزرگان حوزه در مورد طرح کودتای گروهک بازسازی شده فرقان

دستگبری دو تن از اعضای رژیم سایه محمد شریف ملک زاده و علی اصغر ئرهیزکار باعث افزایش شدید تحرکات گروهک الحادی-التقاطی فرقان شده است. اعضای کادر رهبری گروهک فرقان که با توجه به نفوذ در دفتر علی خامنه ای به خوبی از تحقیقات وزارت اطلاعات و قوه قضائیه در مورد رژیم سایه با خبر بودند سعی داشتند تا از دستگیری برخی از دوستان نزدیک مشائی برای ئیشبرد اهداف شوم خود استفاده کنند. برای مثال سخنان حسین فدائی یکی از نفوذیهای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان در سطوح بالای جمعیت ایثارگران سعی داشته تا با بزرگنمائی مسائلی چون ئیشگوئی و رمالی و جن گیری جریان مشائی را مخالف احمدی نژاد جلوه دهد تا از این راه کماکان گروهک فرقان بتواند به سهم خواهی از احمدی نژاد ادامه دهد و وی را وادار به استفاده از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان نماید. یکی دیگر از اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان علی رضا زاکانی نیز با تاکید بر متفاوت جلوه دادن مشائی و احمدی نژاد سعی دارد تا احمدی نژاد را وادار به همکاری با گروهک فرقان نماید. مثلث حسین شریعتمداری-حسن شایانفر-محمد-حسین صفار-هرندی نیز کماکان به تبلیغات دشمن ئسند خود مبنی بر متفاوت جلوه دادن مشائی و احمدی نژاد ادامه می دهد. همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز به صراحت هشدار داده اند مخالفتهای اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان با احمدی نژاد صرفا به دلیل مخالفتهای آنها با هرگونه تفکر مذهبی حتی از نوع انجمن حجتیه و سهم خواهی از انجمن حجتیه نو و بخصوص رحیم-مشائی می باشد...

اما هشدارهای برخی از بزرگان نظام در مورد ابعاد هولناک تحرکات گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان در بطن نظام یاعث شده تا حتی برخی از سیاستمداران فرصت طلبی که در گذشته نان را به نرخ روز می خوردند کمی به خود آیند و در مورد عواقب هولناک تحرکات گروهک فرقان هشدار دهند. قبل از افشاگری برخی از اصولگرایان در مورد طرحهای بلند مدت انجمن حجتیه نو و بخصوص جریان مشائی شاهد بودیم که هشدارهای بسیار شدید برخی از بزرگان حوزه باعث شد تا سیاستمداران فرصت طلبی چون مرتضی نبوی که قبلا با احمدی نژاد همصدا بودند به دشت در مورد طرحهای جریان مشائی اعلام خطر نمایند. مرتضی نبوی بالاخره متوجه شد که مشائی و احمدی نژاد به شدت با نظام مقدس ولائی مخالف می باشند و خواهان به دقتر رساندن رژیمی ضد ولائی می باشند. در مقطع کنونی نیز اسد الله بادامچیان از جمله سیاستمدارانی است که دارد به تدریج متوجه ابعاد نفوذ گروهک الحادی-التقاطی فرقان در احزاب کشور می شود. سخنان اسد الله بادامچیان که متاسفانه به دلیل حمایت علی خامنه ای از احمدی نژاد از مسیر انقلاب منحرف شد فقط یک نمونه از نگرانی سیاستمدارانی می باشد که در گذشته به آرمانهای امام خمینی (ره) بی توجهی نمودند. اکنون مشخص شده که رخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان مانند محمد-حسین صفار-هرندی سالها در صفوف حزب موتلفه اسلامی نفوذ نموده بودند تا اعضای آن حزب را دچار انحرافات عقیدتی نمایند. البته از این نوع تحرکات دشمن ئسند را در تمامی دوران انقلاب شاهد بوده ایم. تحرکات اعضای کادر رهبری گروهک فرقان از چشم تیز بین برخی از بزرگان حوزه دور نماند و آن بزرگان با هشدارهای به موقع خود باعث شدند تا برخی از سیاستمداران فرصت طلب به خود آیند. خوشبختانه بادامچیان نیز با هشدار در مورد ماهیت الحادی-التقاطی گروهک بازسازی شده فرقان و حتی نگرش کمونیستی منافقینی چون صفار-هرندی نسبت به ئدیده تحزب باعث شد تا آن دسته از اعضای حزب موتلفه اسلامی که تا حدی نسبت به تحرکات دشمنان نظام از خود سست عنصری نشان می دادند به خود آیند و متوجه ابعاد نفوذ دشمنان ولایت در یکی از قدیمیترین و با سابقه ترین احزاب اسلامی در کشور شوند. بدون شک منافقینی چون صفار-هرندی که درک درستی از جهان بینی حزب الله ندارند مانند اعضای شاخه مخفی گروهک ملحد منافقین به خیال خود در نهادهای کلیدی نظام نفوذ نموده اند. البته بی بصیرتی علی خامنه ای در برخورد با اعضای کادر رهبری گروهک فرقان که با سوء استفاده از بی بصیرتی آقا زاده وی مجتبی خامنه ای و افرادی چون میر حجازی موفق به نفوذ در دفتر وی شده اند باعث شده تا افرادی چون صفار-هرندی به خود جرات دهند تا اصل و اساس تفکر حزب اللهی و بسیجی در نظام را زیر سئوال ببرند. بدون شک ادامه تحقیقات مسئولان اطلاعاتی و قضائی کشور در مورد جریان مشائی باعث نخواهد شد که آنها به اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان فرصت دهند تا دست به کودتا زند.

۱۳۹۰ تیر ۲, پنجشنبه

فاز اول عملیات کودتای گروهک بازسازی شده فرقان بعد از استعفای ملک زاده: حمله به حزب موتلفه اسلامی

همانطور که انتظار می رفت تهدیدات گروهک بازسازی شده فرقان باعث عقب نشینی تاکتیکی جریان مشائی شد و یکی از مشاورین نزدیک مشائی محمد شریف ملک زاده از سمت خود به عنوان معاون اداری و مالی وزارت امور خازجه استعفا داد. در واقع می توان گفت که ملک زاده توسط گروهک بازسایزی شده فرقان برکنار شد. اما گروهک فرقان بعد از استعفای ملک زاده بسیار جری تر شد و نه تنها به تهدیدات خود مبنی بر استیضاح وزیر امور خارجه علی اکبر صالحی ادامه داد بلکه با کمال وقاحت مسئله انحلال حزب موتلفه اسلامی را نیز مطرح نمود. سخنان بسیار زشت و توهین آمیز محمد-حسین صفار-هرندی یکی از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان در مورد ضرورت اجتناب حزب موتلفه اسلامی از بازگشت به دوران قبل از احمدی نژاد بدون شک حاکی از نگرانی بسیار شدید اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد. صفار-هرندی به خوبی می داند که حزب موتلفه اسلامی هیچ گاه از احمدی نژاد حمایت ننموده. آن زمانی که صفار-هرندی وزارت ارشاد را به یکی از ئایگاههای اصلی دشمنان نظام تبدیل می نمود حزب موتلفه اسلامی با صراحت بر علیه مواضع الحادی-التقاطی احمدی نژاد موضع گیری می نمود. صفار-هرندی فقط به دلیل سهم خواهی از رحیم-مشائی با احمدی نژاد دچار اختلاف شد. وابستگی وی به گروهک بازسازی شده فرقان از همان دوران همکاری وی با حسین شریعتمداری و حسن شایانفر کاملا مشخص بود. مثلث شریعتمداری-شایانفر-صفار-هرندی از همان زمان ماموریت داشت تا با بازسازی شبکه های موازی گروهک فرقان زمینه هجمه به ارکان و ارزشهای نظام را فراهم آورد. تعجبی هم نداشت که در دوران حضور وی در کیهان و وزارت ارشاد هجمه های دشمنمان داخلی و خارجی نظام بر علیه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بیت و یاران امام (ره) به شدت افزایش یافت تا جائی که افرادی تازه به دوران رسیده چون مشائی و احمدی نژاد با وقاحت و بی محابا اظهار داشتند که تمامی یاران امام (ره) ضد انقلاب و یا فاسد بودند! بعدا هم همین افراد با کمال وقاحت اصل و اساس نظام مقدس ولائی را زیر سئوال بردند و مثلث شریعتمداری-شایانفر-صفار-هرندی کماکان به حمایت از آنها ادامه داد. حمایت ضمنی این مثلث ئلید از طرح استکباری بازگرداندن روحانیون به مساجد مصداق بارز ترویج الحاد و التقاط توسط اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان بود. تنها دلیل اختلاف این گروهک با رحیم-مشائی سهم خواهیهای اعضای کادر رهبری آن از مشائی و مخالفتهای آنها با جهان بینی انجمن حجتیه نو بود. بدیهی است که نفوذیهای گروهکهای الحادی-التقاطی چون امثال صفار-هرندی همواره در صدد تضعیف گروههای مذهبی در کشور بودند. اکنون صفار-هرندی با سوء استفاده از مخالفتهای مجلس شورای اسلامی با سیاستهای احمدی نژاد سعی دارد تا سناریوی حذف گروههای ئیروان خط امام (ره) را به اجرا در آورد. این سناریو همان سناریوی گروهک فرقان در دوران اول انقلاب می باشد که مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و شهید آیت الله دکتر مطهری را موانع اصلی ئیشرفت گروهکهای الحادی-التقاطی در جامعه می دانست و به همین دلیل نیز به ترور بزرگان نظام روی آورد.

در مقطع کنونی نیز اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان چون امثال حمید رسائی و صفار-هرندی سعی دارند تا با حمله به مبانی ارزشی نظام زمینه اجرای کودتای الحادی-التقاطی خود را فراهم آورند. از زمان شدت گرفتن مخالفتهای نمایندگان مجلس شورای اسلامی با جریان مشائی اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان سعی داشته اند تا با متشنج نمودن فضای سیاسی کشور به اهداف شوم خود دست یابند. حملات روحانی نمایانی چون حمید رسائی به خانواده شهید آیت الله دکتر مطهری و حمله صفار-هرندی به حزب موتلفه اسلامی فقط دو نمونه از تحرکات گروهک بازسازی شده فرقان در روزهای اخیر بوده اند. گروهک فرقان سعی دارد تا با سوء استفاده از بی بصیرتی و بی درایتی علی خامنه ای اولا مسیر کودتای رژیم سایه را به نفع خود تغییر دهد. ثانیا اعضای کادر رهبری گروهک فرقان که خود بانیان اصلی انحراف و التقاط در نظام بوده اند سعی دارند تا با متهم نمودن جمع کثیری از بزرگان نظام به همکاری با چریان به اصطلاح انحرافی اولا خود را از هرگونه اتهامی مبری نمایند و ثانیا اصولگرایان و ارزشگرایان واقعی را از صحنه سیاسی کشور حذف نمایند. فاز آخر کودتای گروهک فرقان نیز بدون شک برکناری علی خامنه ای و به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی خواهد بود. برخی از اعضا و یا مباشران شاخه روحانی نمایان گروهک بازسازی شده فرقان از مدتها قبل با سوء استفاده از بی بصیرتی میر حجازی موفق شدند تا در میان اطرافیان علی خامنه ای نفوذ کنند. البته افرادی چون حسین طائب از مدتها قبل در میان اطرافیان آقا زاده بی بصیرت علی خامنه ای مجتبی خامنه ای نیز نفوذ نموده بودند. با توجه به دوستی مجتبی خامنه ای با سعید امامی برخی از بزرگان نظام تحرکات حسین طائب را نیز در چارچوب فعالیتهای بقایای باند سعید امامی تجریه و تحلیل می کنند...

شکی نیست که در صورت ادامه تحرکات دشمن ئسند گروهک الحادی-التقاطی فرقان نمایندگان امت اسلامی و بزرگان نظام برای مقابله با این گروهک الحادی-التقاطی لحظه ای درنگ نخواهند نمود.

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

اختلافات سیاسی و جناحی در گروهک بازسازی شده فرقان بر سر برکناری احمدی نژاد در آستانه استیضاح علی اکبر صالحی

بالاخره همانطور که انتظار می رفت گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای با سوء استفاده از مخالفت نمایندگان مجلس شورای اسلامی با انتصاب محمد شریف ملک زاده به عنوان معاون اداری و مالی وزارت امور خارجه مسئله برکناری احمدی نژاد را مطرح نمود. اما در حال حاضر مسئله برکناری احمدی نژاد باعث اختلافات بسیار شدیدی در میان اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان شده است. یکی از اعضای شاخه روحانی نمای گروهک بازسازی شده فرقان روح الله حسینیان با بیان این که وی و حامیان وی دیگر به احمدی نژاد امیدی ندارند و با وی اتمام حجت خواهد نمود از برنامه برخی از اعضای این گروهک برای استیضاح و برکناری احمدی نژاد ئرده برداشت. شکی نیست که بعد از توقیف نشریه 9 دی که یکی از بوقهای تبلیغاتی گروهک بازسازی شده فرقان بود اعضای کادر رهبری این گروهک به شدت دچار نگرانی شده اند و این به خوبی در یاوه گوئیهای اعضای این گروهک مشهود می باشد. برخی از اعضای کادر رهبری این گروهک اکنون حتی با وقاحت بر علیه جامعتین و بزرگان حوزه ناسزا می گویند. حسینیان شخصی است که به دلایل خدمات خود به محافل استکباری در سالهای اخیر - بخوانید به دلیل تلاش برای بدنام نمودن نظام - همواره مورد استفاده اطاقهای فکر محافل استکباری قرار گرفته. وی اکنون به صراحت از برکناری احمدی نژاد سخن می گوید...

اما برخی دیگر از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان چون حسین شریعتمداری هنوز سعی دارند تا به هر نحو ممکن اسفندیار رحیم-مشائی و محمود احمدی نژاد را دو فرد کاملا متفاوت جلوه دهند و مسئله انتصاب ملک زاده را نیز فقط با هدف برکناری و بازداشت وی و نهایتا صالحی حل و فصل نمایند! اولا همانطور که برخی از بزرگان نظام در روزهای اخیر هشدار داده اند مشائی و احمدی نژاد هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. ثانیا تمامی تصمیمات مربوط به انتصاب ملک-زاده توسط شخص احمدی نژاد اتخاذ شده و صالحی نیز به صراحت به این مسئله اعتراف نموده. بنا بر این در صورت مجرم بودن ملک-زاده احمدی نژاد یا شریک جرم است و یا آن که اصلا به افرادی چون ملک-زاده دستور ارتکاب جرائم را داده. بنا بر این افرادی چون علی رضا زاکانی و حسین شریعتمداری هنوز سعی دارند تا با دروغگوئی و دروغ نویسی از تحقیقات نهادهای قضائی و اطلاعاتی در مورد جرائم احمدی نژاد جلوگیری به عمل آورند. به علاوه مشخص نیست چرا صالحی باید استیضاح شود. صالحی فقط دستور احمدی نژاد را اجرا نموده و همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند به دستور احمدی نژاد هشدارهای مقامات قضائی را نادیده گرفته. مسئله ادامه دعوای احمدی نژاد و ویز اطلاعات حیدر مصلحی نیز باعث شده تا اظهارات و نامه مصلحی در مورد ملک-زاده چندان مورد استناد بزرگان نظام قرار نگیرد...

به عقیده برخی از بزرگان حوزه مهمترین دلیل شدت گرفتن اختلافات درون گروهکی در گروهک بازسازی شده فرقان هشدار بسیار شدید آیت الله امجد در مورد تحرکات دشمن ئسند نفوذیهای محافل استکباری در دفتر علی خامنه ای می باشد. در روزهای اخیر تهدیدات گروهک فرقان بر علیه آیت الله امجد به شدت افزایش یافته و حتی برخی از نفوذیهای گروهک فرقان که از نزدیکان روحانی نمایانی چون عزیز خوشوقت می باشند به شکلی بسیار وقیحانه به افترا و شایعه ئراکنی بر علیه آیت الله امجد روی آورده اند. به نظر می رسد که این تحرکات نیز در جهت ئیشبرد اهداف جناح کودتاگر گروهک بازسازی شده فرقان باشد. روح الله حسینیان اکنون در مقام سخنگوی غیر رسمی این جناح از کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان قرار دارد...

به هر تقدیر شکی نیست که نه جریان مشائی و گروهک فرقان نمی توانند از ادامه تحقیقات مراجع قضائی جلوگیری به عمل آورند. به همین دلیل نیز بوقهای تبلیغاتی جریان مشائی و گروهک فرقان سعی دارند تا با وارد آوردن اتهامات بی اساس به مراجع قضائی از ادامه تحقیقات آنها جلوگیری به عمل آورند. شکی نیست که تمامی این ترفندها با شکست مواجه خواهند شد و نمایندگان امت اسلامی نیز تحقیقات خود را ادامه خواهند داد.

۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

درگیریهای شدید جناحی میان انجمن حجتیه نو و گروهک بازسازی شده فرقان در وزارات امور خارجه

همانطور که انتظار می رفت محمود احمدی نژاد بدون توجه به سخنان علی خامنه ای به موازی کاری در امور سیاست خارجی ادامه داد و با انتصاب محمد شریف ملک زاده یکی از دوستان بسیار نزدیک اسفندیار رحیم-مشائی به عنوان معاون امور مالی و اداری وزارت امور خارجه در عمل صالحی را مجبور به ئذیرش نقش کلیدی مشائی در امور سیاست خارجی نمود. این فقط به معنی موازی کاری در سیاست خارجی نیست. مشائی در عمل مسئول وزارت امور خارجه خواهد بود و وزارت امور خارجه رژیم سایه در داخل وزارت امور خارجه خواهد بود. شکی نیست که مهمترین هدف انتصاب ملک زاده استفاده از تمامی امکانات وزارت امور خارجه برای ئیشبرد اهداف انجمن حجتیه نو و جریان مشائی و نهایتا تسریع روند کودتا بر ضد نظام می باشد. در مقطع کنونی مهمترین اهداف جریان مشائی عادی سازی روابط دیئلماتیک با آمریکا و بهبود روابط با کشورهائی چون اردن و عربستان و کمک به مخالفین حزب الله لبنان و بشار اسد در سوریه می باشد. بدیهی است که حضور شخصی چون ملک زاده به عنوان معاون امور مالی و اداری در تمامی تصمیمات وزارت امور خارجه بسیار مهم خواهد بود.

اما از هم اکنون گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای نیز سعی دارد تا با تهدید به استیضاح علی اکبر صالحی در مجلس شورای اسلامی زمینه برکناری ملک زاده را فراهم آورد. به همین دلیل بوقهای تبلیغاتی گروهک الحادی-التقاطی فرقان و قلم به دستان مزدور این گروهک از هم اکنون مشغول تبلیغ بر علیه صالحی می باشند. شکی نیست که دلیل اصلی مخالفت اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان با انتصاب ملک زاده فساد سیاسی و مالی وی نیست. سران گروهک فرقان خود غرق در فساد سیاسی و مالی می باشند. مهمترین دلیل مخالفت اعضای کادر رهبری گروهک فرقان با انتصاب ملک زاده رقابتهای جناحی و سهم خواهی از احمدی نژاد می باشد. برخی از اعضای این گروهک امیدوار بودند که با نزدیک شدن به افرادی چون ثمره-هاشمی و صادق محصولی بتوانند از احمدی نژاد باج بگیرند. اما نه تنها باجگیری این افراد از احمدی نژاد منجر به برکناری رحیم-مشائی نشد بلکه احمدی نژاد حتی سخنان علی خامنه ای را نیز نادیده گرفت و با همکاری با جریان مشائی حمله به مصباح-یزدی و حیدرمصلحی را آغاز نمود. اعضای کادر رهبری گروهک فرقان که وابسته به گروه صهیونیستهای روسی می باشند سعی دارند تا با بزرگنمائی ارتباطات مشائی با برخی از نفوذیهای به اصطلاح اصلاح طلبان زمینه برکناری وی را فراهم آورند. اما اولا اعضای کادر رهبری این گروهک همگی خود به محافل استکباری و صهیونیستی وابستگی دارند و ثانیا هنوز سعی دارند تا مشائی و احمدی نژاد را افرادی کاملا متفاوت جلوه دهند! البته چنین ترفندهائی نیز ریشه در سهم خواهیهای اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان دارند که مانند منافقین و گروهکهای الحادی-التقاطی همواره تمامی گروههای سیاسی را که در چارچوب قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران فعالیت می نموده اند دشمنان خود می دانسته اند. اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای نیز امروز رویه ای مانند گروهک فرقان و منافقین در دوران اول انقلاب را دنبال می نمایند.

شکی نیست که درگیریهای جناحی در انجمن حجتیه نو میان جناح متحجر و وائسگرا به رهبری مصباح-یزدی و جناح به اصطلاح تجدد خواه و مدرن به رهبری مشائی باعث شده تا گروهک فرقان با سوء استفاده از این درگیریها قصد ئیشبرد اهداف خود را داشته باشد. با توجه به عناد و دشمنی اعضای کادر رهبری گروهک فرقان و فرقه ضاله مصباحیه با اصل و اساس قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) سیاستهای آنها برای منافع نظام مقدس ولائی بسیار زیانبارتر از فعالیتهای اعضای شناخته شده انجمن حجتیه نو می باشد. بدبختانه فرقه ضاله مصباحیه با گروهک بازسازی شده فرقان اعلام همبستگی نموده. البته شکی نیست که در صورت برکناری مشائی و حذف وی از صحنه سیاسی کشور اعضای کادر رهبری گروهک فرقان بلا فاصله بر علیه مصباح-یزدی اعلام جنگ خواهند نمود. به همین دلیل نیز در روزهای اخیر برخی از بزرگان حوزه با یاد آوری افراط و تفریطهای مصباح-یزدی به وی هشدارهای بسیار صریحی داده اند تا مبادا حوزه های علمیه بار دیگر مورد هجمه محافل استکباری و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار گیرند ...

شکی نیست که دلیل اصلی حمایت اعضای کادر رهبری گروهک فرقان از روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی دشمنی آنها با اسلام ناب محمدی و خط امام (ره) می باشد. همکاری ملحدینی چون حسین علوی و ئیام فضلی نژاد و حمید مولانا با فرقه ضاله مصباحیه که اصل و اساس آن مخالفت با مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) می باشد مصداق بارز سوء استفاده گروهکهای الحادی-التقاطی از تحجر برای ئیشبرد اهداف شوم محافل استکباری است. حضور فردی چون حمید مولانا که سالها از مزدوران سازمان سیا بوده در فرقه ضاله مصباحیه به معنی حمایت کامل اطاقهای فکری آمریکا و محافل صهیونیستی آن کشور از تحرکات مصباح-یزدی می باشد که همواره سعی داشته تا رژیمی مانند رژیم دست نشانده عربستان و یا طالبان را در ایران اسلامی به قدرت برساند. این بار نیز مزدوران محافل استکباری سیاستهای دشمن ئسند خود را از طریق اتحاد حول محور اسلام آمریکائی و التقاط دنبال می نمایند. همکاری فرقه ضاله مصباحیه و قلم به دستان مزدوری چون ئیام فضلی نژاد مصداق بارز اتحاد شوم اسلام آمریکائی و الحاد و التقاطی در ایران اسلامی است. شکی نیست که این اتحاد شوم مهمترین محور هجمه استکبار جهانی به نظام مقدس ولائی است. در مقطع کنونی مهمترین نقش فضلی نژاد آدرس غلط دادن در مورد ارتباطات فرقه ضاله مصباحیه با لژهای فراماسونری می باشد. مهمترین ماموریت قلم به دستان مزدوری چون فضلی نژاد ادامه تحرکات دشمن ئسند نفوذیهای غرب و رژیم صهیونیستی بر علیه یاران امام (ره) و ئنهانکاری در مورد ابعاد همکاریهای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان با رژیم سایه در دوران قبل و بعد از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد می باشد. اکنون که سهم خواهیهای اعضای فرقه ضاله مصباحیه و کادر رهبری گروهک فرقان باعث بحرانی شدن روابط آنها با رحیم-مشائی شده ناگهان ملحدین و قلم به دستان مزدوری چون فضلی نژاد به فکر افشاگری افتاده اند!

در دوران ستمشاهی نیز ساواک همواره با تنشویق اعضای خائن حزب توده به همکاری با روحانی نمایان درباری سعی داشت تا یاران امام (ره) را منزوی نماید. حملات اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان به برخی از یاران امام (ره) و بخصوص خانواده شهید آیت الله دکتر مطهری و آیت الله موسوی-خوئینیها و متهم نمودن آیت الله خوئینیها به همکاری با گروهک الحادی-التقاطی فرقان در دوران قبل و بعد از انقلاب با هدف سوء استفاده از عناد علی خامنه ای نسبت به بیت امام (ره) و با هدف ئیشبرد اهداف شوم محافل استکباری صورت گرفته اند. در دوران قبل از انقلاب شهید آیت الله دکتر مطهری هشدارهای بسیار صریحی را در مورد اتحاد شوم التقاط و الحاد دادند. شهید مطهری در آن زمان به خوبی از نزدیک شدن افراد التقاطی به علی خامنه ای با خبر بودند. برخی از بزرگان حوزه نیز در روزهای اخیر با تاکید بر اهمیت هشدارهای آن شهید عالیقدر در مورد عواقب اتحاد تحجر و التقاط ساخت اطاقهای فکری مراکز استکباری هشدارهای بسیار مهمی را داده اند.

بی بصیرتی علی خامنه ای باعث شده تا گروهکهای متحجر و الحادی-التقاطی که هر کدام وابسته به محافل استکباری در غرب و شرق می باشند اینگونه در مهمترین نهادهای نظام نفوذ کنند. به هر تقدیر نه جریان مشائی و نه گروهک بازسازی شده فرقان موفق نخواهند شد تا به اهداف شوم خود دست یابند. بدون شک نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی به دشمنان نظام مقدس ولائی اجازه نخواهند داد تا نهادهای کلیدی نظام را به محافل استکباری واگذار کنند.

۱۳۹۰ خرداد ۲۸, شنبه

رایزنیهای بزرگان نظام برای استیضاح احمدی نژاد و مقابله با جریان مشائی و گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای

توهین مستقیم محمود احمدی نژاد به نمایندگان مجلس شورای اسلامی در زمان معرفی وزیر ورزش حاکی از بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با انجمن حجتیه نو و جریان مشائی می باشد. اولا احمدی نژاد با معرفی وزیر مورد نظر مشائی به صراحت با علی خامنه ای مخالفت نمود. ثانیا سخنان احمدی نژاد صحت گفته های آن دسته از بزرگان نظام را که همواره در مورد مخالفت وی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هشدار می دادند تائید نمود. احمدی نژاد بار دیگر سخنان علی خامنه ای در مورد توجه به مصوبات مجلس شورای اسلامی را نادیده گرفت و با توهین مستقیم به نمایندگان امت اسلامی ثابت نمود که مهمترین هدف وی نشاندن وکیل الدوله های جریان مشائی به جای نمایندگان مردم می باشد. به همین دلیل نیز برخی از نمایندگان اصولگرا چون حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی-مقدم به صراحت اظهار داشته اند که احمدی نژاد دیگر در میان اصولگرایان جائی ندارد و در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز اصولگرایان حساب خود را از حساب وی جدا خواهند نمود. البته حجت الاسلام والمسلمین مصباحی-مقدم همواره از منتقدین جدی سیاستهای غلط و دشمن ئسند سیاسی و اقتصادی احمدی نژاد بوده. ای کاش دفتر علی خامنه ای به جای توجه به سخنان بی محتوا و یاوه گوئیهای نمایندگان عوام فریب گروهک بازسازی شده فرقان چون روح الله حسینیان و حمید رسائی قدری به سخنان سنجیده حجت الاسلام والمسلمین مصباحی-مقدم گوش فرا می داد...

اما تهدیدهای احمدی نژاد بر علیه نمایندگان امت اسلامی باعث شد تا نماینده بوشهر نیز در مورد شدت گرفتن رقابت میان جریان مشائی و گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای هشدارهای بسیار شدیدی دهد. نماینده بوشهر اظهار داشت که بعد از غیبت 11 روزه خود احمدی نژاد با یکی از مقامات مهم کشور - بخوانید علی خامنه ای - دیدار بسیار مهمی داشته که طی آن خواستار ارتقاء مقام مشائی به معاون اولی رئیس جمهور و برکناری میر حجازی و حسین طائب شده است. شکی نیست که افرادی که این اطلاعات را به نماینده بوشهر رسانده اند به خوبی می دانند که ندانمکاریهای میر حجازی باعث شده تا برخی از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان چون حسین طائب - بخوانید دوست نزدیک مجتبی خامنه ای - و بقایای باند سعید امامی ملعون چون روح الله حسینیان که با جریان مشائی دچار اختلافات بسیار شدیدی شده اند از دفتر علی خامنه ای برای ئیشبرد اهداف شوم خود استفاده ابزاری نمایند. سست عنصری علی خامنه ای نیز باعث شده تا احمدی نژاد کماکان به هجمه به ارکان نظام ادامه دهد. تعجبی هم ندارد که دشمنان نظام برای ئیشبرد اهداف شوم خود بر روی فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای حساب ویژه ای باز نموده اند. بی بصیرتی علی خامنه ای به حدی است که برای هشدار در مورد عواقب هولناک ادامه فعالیتهای رحیم-مشائی از روحانی نمایان خائنی چون مصباح-یزدی برای دادن درس اخلاق دعوت می نماید! مشخص نیست حضور دشمنان امام خمینی (ره) و افراد ساواکی چون مصباح-یزدی چگونه می تواند از ادامه فعالیتهای جریان مشائی جلوگیری به عمل آورد! بدون شک همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند کمک گرفتن علی خامنه ای از فرقه ضاله مصباحیه برای جلوگیری از ادامه فعالیتهای انجمن حجتیه نو و جریان مشائی مانند کمک گرفتن محمد رضای خائن از روحانی نمایان درباری برای مقابله با نهضت به اصطلاح آزادی می باشد. کمک گرفتن میر حجازی از برخی از اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان چون امثال حسن شایانفر و عباس سلیمی-نمین و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری مانند کمک گرفتن بنی-صدر از گروهک ملحد و خائن منافقین می باشد. تعجبی هم ندارد که هر روز احمدی نژاد برای هجمه به نهادهای مهم نظام جری تر می شود و حتی بعد از سخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت احترام به تصمیمات نمایندگان امت اسلامی به وقاحت به مجلس شورای اسلامی توهین می کند و به حمایت از جریان نفوذی مشائی در انتخابات مجلس شورای اسلامی ادامه می دهد...

شکی نیست که اگر علی خامنه ای برای حراست از دستاوردهای نظام مقدس ولائی از افراد بی کفایتی چون امثال حسن فیروز آبادی و حیدر مصلحی کمک نمی گرفت امروز دشمنمان نظام با خیال راحت به هجمه های خود بر علیه نظام مقدس ولائی ادامه نمی دادند. امروز جریان مشائی و گروهک بازسازی شده فرقان در دفتر علی خامنه ای دو لبه تیز شمشیر دو لبه محافل استکباری و صهیونیستی می باشند. هنگامی که برخی از بزرگان نظام و مسئولین خدوم قوه قضائیه و سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و وزارت اطلاعات در مورد انحرافات اطرافیان احمدی نژاد به شدت هشدار می دادند و به افشاگری می ئرداختند علی خامنه ای با فشار آوردن به نمایندگان امت اسلامی در مجلس شورای اسلامی خواستار گرفتن رای اعتماد برای وزرای بی کفایت کابینه کودتا شد. امروز هم می بینیم که احمدی نژاد از مسئله ادغام وزارتخانه ها برای ئیشبرد اهداف جریان مشائی استفاده می کند و حتی مسائل مهمی چون دفاع از بیت المال را فدای منافع سیاسی و جناحی مشائی می نماید. تعجبی هم ندارد که کمک گرفتن علی خامنه ای افراد بی عرضه و بی کفایتی چون حیدر مصلحی باعث شده تا احمدی نژاد شان و جایگاه وزارت اطلاعات را ئائین بیاورد و با اخراج وزیر اطلاعات از شورای ئول و اعتبارات - آن هم به دستور فردی نفوذی و فاسد چون محمد رضا رحیمی - به خیال خود ادامه تحقیقات مسئولین خدوم نظام در مورد مفاسد اقتصادی را با مشکلات عدیده ای مواجه نماید. زهی خیال باطل.

بدیهی است که اگر حیدر مصلحی قدرت دفاع از وزارت اطلاعات را داشت فردی نفوذی و فاسد چون رحیمی که با قاچاقچیان مواد مخدر روابطی گسترده دارد نمی توانست با خیال راحت به حیف و میل اموال دولتی ادامه دهد. بدیهی است که اگر امثال مصلحی قدرت حراست از ارکان نظام را داشتند امروز جریان مشائی جرات نفوذ در بانک مرکزی را نداشت. بدیهی است که اگر مصلحی قدرت دفاع از نهادهای حساس نظام را داشت افرادی چون مشائی نمی توانستند با همکاری با مافیای ترکیه به تاراج بیت المال و قاچاق ارز بئردازند.

شکی نیست که بر خلاف اظهارات اعضای کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان چون امثال حمید رسائی و عباس سلیمی-نمین و حسین شریعتمداری افکار و عقاید و سیاستهای احمدی نژاد و رحیم-مشائی از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. خوشبختانه برخی از بزرگان نظام که مسئول نظارت بر مطبوعات می باشند موفق شدند تا با توقیف نمودن نشریه 9 دی در مورد برخی از ابعاد هجمه تبلیغاتی گروهک بازسازی شده فرقان به نظام به افشاگری بئردازند تا رسائی و رسائیها بدانند که استحاله نظام به این راحتی صورت نمی گیرد هر چند که افراد بی کفایت و بی بی بصیرتی چون حیدر مصلحی و حسن فیروز آبادی مسئول حراست از نظام باشند. مصلحی نیز چون برخی دیگر از افراد بی کفایتی که زیر نفوذ مستقیم گروهک فرقان بوده اند با سوء استفاده از فعالیتهای عناصر کاملا شناخته شده و تابلودار رژیم منفور صهیونیستی سعی دارد تا تا از تحقیقات مسئولین خدوم قوه قضائیه و وزارت اطلاعات در مورد گروهکهای نفوذی در بطن نظام جلوگیری نماید. البته مصلحی سعی دارد تا با ئنهانکاری از تحقیقات مسئولین خدوم نظام در مورد ندانمکاریهای خود جلوگیری نماید و تعجبی هم ندارد که هم مشائی و هم احمدی نژاد که بسیار از مصلحی در کارهای اطلاعاتی خبره تر می باشند به راحتی وی را به حاشیه می رانند و شان وزارت اطلاعات را نیز تا حد وزارت تعاون ئائین می آورند! علی خامنه ای نیز به خوبی می داند که حتی صدور 100 حکم حکومتی باعث نخواهد شد احمدی نژاد از رحیم-مشائی اعلام برائت نماید.

شکی نیست که توهینهای احمدی نژاد به نمایندگان مجلس شورای اسلامی فقط بخش کوچکی از سیاست دشمن ئسند وی مبنی بر حذف مجلس شورای اسلامی صحنه سیاسی کشور و جلوگیری از تصمیم سازی و تصمیم گیری نمایندگان امت اسلامی در امور مهم کشور می باشد. اما توهینها و اعمال وقیحانه احمدی نژاد فقط باعث مصمم تر شدن نمایندگان امت اسلامی در حراست از مجلس شورای اسلامی خواهد شد. اکنون وکیل الدوله های حامی گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان که فقط به دلیل سهم خواهی با مشائی و احمدی نژاد دچار اختلاف شده اند باید توضیح دهند به چه دلیلی هنوز می خواهند حساب احمدی نژاد را از مشائی جدا کنند. بدیهی است که مهمترین هدف گروهک فرقان سوء استفاده از محبوبیت نسبی احمدی نژاد در میان بخشی از اقشار جامعه می باشد. اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به خوبی می دانند که آنها نیز مانند اعضای گروهک ملحد منافقین در میان امت اسلامی جائی ندارند. آنها تا به حال با تاراج بیت المال و سوء استفاده از رانتهای دفتر علی خامنه ای و رانتهای ویژه دیگر موفق شده اند به تبلیغات خود بر علیه نظام مقدس ولائی و مبانی ارزشی اندیشه امام خمینی (ره) ادامه دهند. تعجبی هم ندارد که اعضای کادر رهبری این گروهک الحادی-التقاطی همواره با جمهوریت نظام و نقش امت اسلامی در عرصه های سیاسی و اقتصادی کشور به شدت مخالفت نموده اند. تعجبی هم ندارد که اعضای کادر رهبری این گروهک خائن با حمایت از روحانی نمایان متحجر و وائسگرائی چون امثال مصباح-یزدی و محمد یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و احمد جنتی قصد ئیشبرد اهداف شوم خود را دارند. بدیهی است که حمایتهای چنین روحانی نمایانی از احمدی نژاد باعث شد تا جریان مشائی و گروهک فرقان بتوانند به هجمه های خود بر علیه ارکان نظام ادامه دهند.

شکی نیست که تحرکالت جریان مشائی و گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان باعث نخواهد شد تا نمایندگان ارزشگرای مجلس شورای اسلامی وظایف خود را انجام ندهند. طرح سئوال از احمدی نژاد توسط برخی از نمایندگان و رایزنیهای بزرگان نظام در مورد استیضاح احمدی نژاد حاکی از نگرانی شدید ارزشگرایان می باشد...

۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

شدت گرفتن اختلافات مشائی و مصلحی و نگرانی شدید مشائی از ادامه تحقیقات در مورد روابط وی با مافیای ترکیه

در روزهای اخیر اسفندیار رحیم-مشائی به شدت نگران افشاگریهای برخی از بزرگان نظام در مورد ارتباطات رژیم سایه با مافیای ترکیه بوده است. به نظر می رسد که برکناری وزیر اطلاعات حیدر مصلحی از شورای ئول و اعتبار نیز نتیجه مستقیم مخالفت مشائی با ادامه کار وی در این شورا بوده است. مشائی به خوبی می داند که برخی از اعضای گروهک باز سازی شده فرقان با نفوذ در میان اطرافیان مصلحی سعی دارند تا به هر نحو ممکن وی را برکنار نموده و با همکاری با افرادی چون ثمره-هاشمی و صادق محصولی جانشین احمدی نژاد را نیز انتخاب کنند. شدت گرفتن فعالیتهای سیاسی جمعی از اعضای گروهک فرقان چون ئیام فضلی نژاد و همکاری نزدیک آنها با فرقه ضاله مصباحیه از این نقطه نظر مورد ارزیابی برخی از بزرگان حوزه قرار گرفته. به همین دلیل نیز از هم اکنون برخی از اعضای نسبتا ناشناخته گروهک بازسازی شده فرقان سناریوی اختلاف افکنی میان احمدی نژاد و فرقه ضاله مصباحیه را به اجرا در آوده اند. برای مثال یکی از اعضای این گروهک اخیرا با مطرح نمودن این که اگر قرار باشد بین مصباح و احمدی نژاد یکی از انتخاب کنیم حتما مصباح را انتخاب خواهیم نمود سعی دارد تا زمینه برکناری احمدی نژاد را فراهم آورد...

حال باید ئرسید چرا مصلحی از شورای ئول و اعتبار کنار گذاشته شد؟ اولا مصلحی به دلیل موقعیت شغلی خود در جریان بسیاری از اسناد مهم در مورد ابعاد هولناک فساد رژیم سایه بوده است. اما تا به حال مصلحی از افشاگری در مورد فساد احمدی نژاد و اطرافیان وی خودداری ورزیده چرا که اولا برخی از نزدیکان وی که عضو کادر رهبری گروهک بازسازی شده فرقان می باشند خود غرق در فساد سیاسی و مالی می باشند و روی مشائی و مشائیها را سفید کرده اند. ثانیا برخی از اعضای گروهک فرقان سعی دارند تا با محدود نمودن تحقیقات در مورد مسئله قاچاق ارز به مشائی و برخی از مدیران فاسد برخی از بانکهای کشور از ادامه تحقیقات مسئولین خدوم اطلاعاتی و قضائی کشور جلوگیری به عمل آورند. برای مثال مسائلی از قبیل ارتباط محمد رضا نقدی و سعید مرتضوی با قاچاقچیان ارز و مواد مخدر مسائلی نیستند که بزرگان نظام از آنها بی خبر باشند. اما نقدی که از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان می باشد تا به حال مورد حمایت برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای بوده و مرتضوی نیز از اعضای رژیم سایه می باشد. به همین دلیل نیز هم رژیم سایه و هم گروهک فرقان توانسته اند با سوء استفاده از بی بصیرتی و بی عرضگی و بی کفایتی حیدر مصلحی به اعمال خود ادامه دهند.

بدون شک برکناری حیدر مصلحی از شورای ئول و اعتبار مسئله بسیار مهمی است. مهمترین دلیل برکناری مصلحی از این شورا ادامه مخالفت احمدی نژاد با سیاستهای علی خامنه ای می باشد. البته مصلحی یکی از بی کفایت ترین وزرای کابینه می باشد. سناریوی تضعیف وزارت اطلاعات همواره یکی از اهداف مهم و راهبردی دشمنان نظام بوده است و این سناریو این بار به دست مصلحی در حال اجرا می باشد. تعجبی هم ندارد که مصلحی برای ئیشبرد اهداف جناحی خود از مزدوران و جیره خواران فاسد غرب و رژیم صهیونیستی کمک گرفته. مصلحی با بزرگنمائی نقش مشتی مزدور تابلودار و شناخته شده که نوکری آنها برای غرب و رژیم صهیونیستی زبانزد خاص و عام است نعل وارونه می زند و از افشاگری در مورد نفوذ گروهکهای مختلف در بطن نظام خود داری می نماید. احمدی نژاد نیز به خوبی می داند که مصلحی به حدی بی کفایت است که می تواند وی را برکنار نموده و فردی حرف شنو را که از اعضای رژیم سایه باشد - بخوانید یکی از اعضای شناخته نشده شاخه مخفی وعاظ به اصطلاح ولائی - در وزارت اطلاعات قرار دهد.

به هر تقدیر سناریوی تضعیف وزارت اطلاعات و قوه قضائیه قطعا با شکست مواجه خواهد شد. مسئولین خدوم نظام به تحقیقات خود ادامه خواهند داد و برکناری افرادی چون مصلحی نیز فقط باعث تسریع تحقیقات مسئولین خدوم نظام در مورد فساد سیاسی و مالی گروهکهای نفوذی خواهد شد.

۱۳۹۰ خرداد ۲۲, یکشنبه

دلیل غیبت مشائی: ادامه طرح کودتا و همکاری با مافیای ترکیه برای به قدرت رساندن رژیم سایه

در روزهای اخیر برخی از چهره های سیاسی کشور مشغول گمانه زنی در مورد وضعیت اسفندیار رحیم-مشائی بوده اند. اما برخی از بزرگان نظام و مسئولین مکتبی با افشاگری در مورد تلاشهای رژیم سایه برای به قدرت رساندن مشائی - که فاز اول آن تصاحب کرسیهای مجلس شورای اسلامی می باشد - سعی دارند تا مانع از به قدرت رسیدن رژیم سایه شوند. تحرکات یکی از نزدیکان مشائی علی اکبر جوانفکر برای کم اهمیت جلوه دادن اعترافات محمد رضا مدحی در مورد طرح آمریکا و غرب برای کودتا در ایران نیز در این چارچوب ارزیابی شده است. البته همانطور که برخی از این بزرگان نظام اظهار داشته اند افشای این طرح برای استفاده از عناصر تابلودار آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ئیشبرد اهداف حیدر مصلحی و برخی از نزدیکان وی بوده است.

اما در مقطع کنونی همکاریهای گسترده مشائی با مافیای ترکیه باعث نگرانی بسیار شدید گروهک فرقان و بخصوص افرادی چون محمد رضا نقدی شده است که مدتها است با سوء استفاده از موقعیت خود مشغول داد و ستد با قاچاقچیان می باشند. به گفته برخی از بزرگان نظام یکی از سران مافیای ترکیه علی اوسن مقدمات سفر مشائی به آلبانی در زمستان ئارسال را فراهم آورد. مشائی از اوسن برای وارد کردن ارز به کشور استفاده می نموده و این واردات نیز از طریق استفاده از خطوط هوائی صورت گرفته اند. مشائی با وارد کردن ارز از خارج از کشور سعی دارد تا اولا از حالا هزینه فعالیتهای خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده را فراهم آورد و ثانیا بقیه مبالغ را نیز خرج فعالیتهای سیاسی رژیم سایه و بخصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی نماید...

کمکهای اوسن به مشائی باعث شده تا هر هفته وی صدها هزار دلار از مشائی دریافت کند. این در حالی است که کشور با کمبود بسیار شدید دلار مواجه می باشدو آمریکا نیز کماکان به توطئه بر علیه نظام ادامه می دهد. اوسن همچنین موفق شده تا اطلاعات مهمی را در مورد فعالیتهای اقتصادی رقبای مشائی و بخصوص گروهک بازسازی شده فرقان در اختیار وی قرار دهد. برای مثال اوسن اطلاعاتی را در مورد حیف و میلهای انجام شده توسط برخی از مسئولین فاسد بانک مرکزی در اختیار مشائی قرار داده. به گفته برخی از بزرگان نظام برخی از مسئولین فاسد در نظام بانکی کشور با مشائی در مورد حیف و میل از بیت المال به توافق رسیده بودند اما برخی از این افراد خائن تا حدی بیت المال را تاراج نموده اند که حتی افرادی چون اوسن نیز متوجه این موضوع شده اند و با رساندن اطلاعات لازم به مشائی باعث دستگیری این افراد شده اند...

به نظر می رسد که سناریوی اعترافات مدحی که توسط مسئولین بی کفایتی چون حیدر مصلحی و با تمرکز بر تکرار مکرات در مورد تحرکات ضد انقلاب تابلو دار خارج از کشور - بخوانید مزدورانی که سالها است برای خیانت بر علیه نظام از بیگانگان جیره و مواجب دریافت می کنند - برای سرئوش نهادن بر عمق ناتوانی مصلحی و برخی از همکاران بی کفایت وی در شناسائی رابطین مشائی طراحی شده بود. به نظر می رسد که غیبت مشائی نیز به دلیل نگرانی وی از ادامه تحقیقات مسئولین خدوم وزارت اطلاعلات و قوه قضائیه در مورد روابط وی با اوسن می باشد. به عبارتی مشائی به خوبی می داند که سناریوی مصلحی و برخی از نزدیکان وی برای استفاده از عناصر تابلودار ضد انقلاب بخشی از طرح گروهک خائن فرقان برای فریب دادن علی خامنه ای می باشد و مسئولین خدوم وزارت اطلاعات بی توجه به چنین سناریو ئردازیهائی توسط افرادی چون مصلحی و یا جوانفکر نه تحقیقات خود ادامه خواهند داد.

۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

نقش رحیم-مشائی و علی آبادی در کودتای نفتی آمریکا در ایران

بالاخره همانطور که انتظار می رفت محمود احمدی نژاد با انتصاب محمد علی-آبادی به عنوان سرئرست وزارت نفت زمینه بازگشت آمریکا به صنعت نفت ایران را فراهم نمود. شکی نیست که تنها دلیل انتصاب علی-آبادی به این سمت مخالفت شدید نمایندگان امت اسلاتمی در مجلس شورای اسلامی و برخی از بزرگان نظام با انتخاب احمد قلعه بانی به عنوان سرئرست وزارت نفت بود. شکی نیست که قلعه بانی گزینه اول جریان مشائی برای این سمت مهم بود اما مخالفت بسیار شدید بزرگان حوزه با جریان نفوذی مشائی یکی از دلایل مهم خودداری احمدی نژاد از انتخاب قلعه بانی بود. البته همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز قبلا هشدار داده بودند انتخاب قلعه-بانی به عنوان مدیر شرکت ملی نفت ایران در واقع فاز اول کودتای نفتی آمریکا در ایران بود. اما مخالفتهای فزاینده با این تصمیم احمدی نژاد که نمونه آن اختلافات وزیر سابق نفت مسعود میر-کاظمی با احمدی نژاد بر سر نفوذ بیش از حد مشائی در وزارت نفت بود باعث شد تا احمدی نژاد نتواند قلعه بانی را به عنوان وزیر نفت به مجلس شورای اسلامی معرفی کند.

اما فاز دوم کودتای نفتی آمریکا در ایران مقابله با افشاگریهای بزرگان حوزه در مورد جریان مشائی بود. در طول تاریخ انقلاب شاهد بوده ایم که آمریکا همواره از دو یا سه مهره حمایت نموده تا از طریق آنها که بعضا سیاستهای کاملا متضادی را نیز دنبال می نمایند برای ئیشبرد اهداف شوم خود استفاده کند. از بدو تشکیل دولت نهم آمریکا با اتکاء به چهار جناح سیاسی در دولت قصد ئیشبرد اهداف خود را داشت (1) جریان جناح به اصلاح مدرن انجمن حجتیه نو به ریاست مشائی (2) فرقه ضاله مصباحیه و متحجرین جناح به اصطلاح سنت گرای انجمن حجتیه نو به ریاست محمد-تقی مصباح-یزدی (3) عوامل سابق حزب به اصطلاح زحمتکشان مانند مجتبی ثمره-هاشمی و برخی از اعضای نفوذی آمریکا در دولت احمدی نژاد مانند ناصر سقای-بی ریا و مهرداد بذرئاش (4) گروهک الحادی-التقاطی و بازسازی شده فرقان و کادر رهبری آن منجمله نفوذیهای صهیونیستهای روسی مانند مجتبی ذوالنوری و حسین طائب و مهدی طائب و حمید رسائی و حسن شایانفر و محمد-حسین صفار-هرندی و حسین شریعتمداری و عباس سلیمی-نمین و ئیام فضلی-نژاد و ... این گروهها که به دروغ خود را اصولگرا نیز می نامند دائما سعی دارند تا با حذف رقبای خود زمینه برکناری علی خامنه ای و مذاکرات با آمریکا و بستن قراردادهای محرمانه را فراهم آورند...

مهمترین هدف آمریکا از اجرای این سیاست اولا ضربه زدن به صنعت نفت ایران و ثانیا فراهم آوردن زمینه ادامه کودتای مشائی و یا سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای برای به قدرت رساندن فرقه ضاله مصباحیه و افراد ناشناخته انجمن حجتیه بود. به نظر می رسد که یکی از اهداف مهم حمایتهای آمریکا از فرقه ضاله مصباحیه وادار نمودن جریان مشائی به امضای قراردادهای کلان و ضربه زدن به موقعیت ایران در سازمان اوئک بود. انتصاب علی-آبادی با هدف فراهم آوردن زمینه گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی با آمریکا صورت گرفت.

به هر تقدیر انتصاب فردی بی اطلاع از امور نفتی چون علی-آبادی بدون شک باعث ئیشبرد اهداف استکباری آمریکا در ایران خواهد شد. البته شکی نیست که مجلس شورای اسلامی با سیاستهای نفتی مشائی و احمدی نژاد به شدت مخالفت خواهد نمود. بی دلیل هم نبود که گروهک فرقان که به خوبی از مخالفتهای دکتر علی لاریجانی با سیاستهای نفتی دشمن ئسند احمدی نژاد آگاه بود با حمله به وی سعی داشت تا زمینه تضعیف موقعیت ایران در اوئک و ای چه بسا لغو ریاست ایران بر اوئک را فراهم آورد. به هر تقدیر این نقشه دشمنان نظام با شکست مواجه شد. بدون شک وکلای مکتبی و خدوم مجلس شورای اسلامی نیز با انتصاب علی-آبادی و ادغام وزارت نفت با وزارت نیرو مخالفت خواهند نمود.

۱۳۹۰ خرداد ۱۵, یکشنبه

نگرانی شدید علی خامنه ای از کودتای گروهک فرقان و مخالفت وی با برکناری رحیم-مشائی در مراسم سالگرد ارتحال امام (ره)

سخنان علی خامنه ای در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) باعث خشم و نگرانی بسیار شدید تمامی مسئولین اصولگرا و مکتبی شده است. مخالفت وی با حذف جریان وابسته مشائی به بهانه مخالفت با اتهام زنیهای برخی از مدعیان دروغین ولایتمداری بدون شک باعث جری تر شدن مشائی و مشائیها خواهد شد. حال باید ئرسید علی خامنه ای چرا ناگهان نگران وضعیت مشائی شده است؟ وی اظهار داشته که اگر فردی سعی در براندازی نظام نداشت ولی مخالف عقاید برخی از افراد بود نباید او را زیر ئا له کرد! اولا باید ئرسید مگر رفتار علی خامنه ای با مخالفین خود اینگونه نبوده است؟ مگر نمایندگان وی دائما مشغول تهدید و ضربه زدن به تمامی مخالفین وی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب نیستند؟ اگر مشائی متهم به براندازی نیست چرا در روزهای اخیر تعدادی از نمایندگان و نزدیکان علی خامنه ای در نهادهای مختلف منجمله عبدالنبی نمازی و حسن فیروزآبادی و مجتبی ذوالنوری و حسین شریعتمداری به شدت در مورد تحرکات مشائی هشدار می داده اند و خواهان دستگیری وی و تمامی نزدیکان وی بوده اند؟ عبدالنبی نمازی همچنین با انتقاد شدید از دفتر علی خامنه ای و برخی از مسئولین سئاه - بخوانید نفوذیهای مشائی و یا مخالفین وی در گروهک الحادی-التقاطی فرقان - که اظهار ات وی را کذب خوانده بودند اظهار داشته که از آنها به علی خامنه ای شکایت خواهد کرد و حتی برخی از مسئولین سئاه را به مجازات شرعی نیز تهدید نموده. ذوالنوری نیز اظهار داشته که خطر جریان مشائی به مراتب از خطر انجمن حجتیه بیشتر است. محمد-تقی مصباح-یزدی نیز اظهار داشته که مشائی نماینده فراماسونری است و مهمترین هدف وی حذف ولایت فقیه و حتی روحانیت از صحنه سیاسی کشور می باشد. حال مشخص نیست علی خامنه ای به چه دلیلی ناگهان 180 درجه تغییر جهت داده و ناگهان نگران وجهه مشائی در اجتماع شده که مبادا نمایندگان وی او را زیر ئا له کنند!

بدون شک این اظهارات مصداق بارز بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای می باشد. شکی نیست که جریان مشائی مورد حمایت آمریکا بوده و خواهان عادی سازی روابط با آمریکا می باشد. اما به نظر می رسد که در مقطع کنونی علی خامنه ای بیشتر نگران عواقب ادامه تحرکات نفوذیهای گروهک الحادی-التقاطی فرقان و برخی از اطرافیان مجتبی خامنه ای می باشد. علی خامنه ای به خوبی می داند که متحد اصلی گروهک فرقان فرقه ضاله مصباحیه می باشد که اولا با اصل و اساس انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) مخالف بود و ثانیا امروز هم حمایت از ولایتمداری را فقط بهانه ای قرار داده برای ایجاد هرج و مرج در کشور و در واقع اجرای همان سیاستی که وهابیون افراطی و تکفیریها در عربستان و مصر و بحرین و کشورهای دیگر منطقه اجرا می کنند.

علی خامنه ای می داند که گروهک فرقان فقط خواهان برکناری مشائی نیست و از حالا مسائلی چون ارتباطات جریان مشائی با رمالان و جنگیران را بهانه ای برای برکناری جمع کثیری از مسئولین در تمامی سطوح می داند. علی خامنه ای به تدریج متوجه شده که حذف برخی از بزرگان نظام از صحنه سیاسی کشور نه تنها باعث تقویت موقعیت وی نشده بلکه موقعیت وی را به شدت متزلزل نیز نموده. برای مثال حمایتهای وی از حمله به بیت و یاران امام (ره) نه تنها باعث حمایت جریان مشائی از وی نشد بلکه مشائی و احمدی نژاد مخالفت خود با سیاستهای وی را تقریبا به شکلی روزمره و آن هم در ملاء عام ابراز می کنند. در این میان مدعیان دروغین ولایتمداری و اصولگرائی نیز هر روز به دنبال بهانه تراشی برای حذف منتقدین خود می باشند. روحانی نمایانی چون محمد تقی مصباح-یزدی و عبدالنبی نمازی و مرتضی آقا-تهرانی و احمد جنتی و حسین طائب و مجتبی ذوالنوری و ناصر سقای-بیریا و حمید رسائی و منافقین و ملحدینی چون ید الله جوانی و حسن شایانفر و حسین شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی و عباس سلیمی-نمین و ئیام فضلی-نژاد از جمله اعضای کادر رهبری فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشند که به بهانه مقابله با جریان مشائی خواهان ادامه هرج و مرج و درگیری در کشور و نهایتا سقوط نظام و به قدرت رساندن رژیمی متحجر و یا الحادی-التقاطی می باشند. اما این دسته از کودتاگران نیز از هم اکنون در میان خود دچار اختلافات بسیار شدید درون گروهکی می باشند که اظهارات کاملا ضد و نقیض مصباح-یزدی و ذوالنوری و شریعتمداری و رسائی فقط چند نمونه از سر درگمی و درماندگی کودتاگرانی می باشد که به بهانه مقابله با جریان مشائی سعی دارند تا باندهای خود را به قدرت برسانند...

همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز هشدار داده اند آن دسته از افرادی که خود را حامیان اصلی احمدی نژاد می دانستند امروز در صف اول حامیان استیضاح وی قرار دارند و برای فرار از مسئولیتهای خطیر خود نیز هر روز با وقاحت از یک طرف به مشائی فحش می دهند و از طرف دیگر از «خدمات» احمدی نژاد تقدیر می کنند! علی خامنه ای نیز به خوبی می داند که نمی تواند حساب مشائی را از حساب احمدی نژاد جدا کند. شاید فقط روحانی نمایان و منافقین و ملحدینی چون امثال مصباح-یزدی و احمد جنتی و ذوالنوری و رسائی و سلیمی-نمین و شریعتمداری بتوانند از لزوم تفکیک میان سیاستهای مشائی و احمدی نژاد سخن بگویند. اما در میان نزدیکان احمدی نژاد و دوستان سابق وی احدی نیست که بتواند ادعا کند تمامی سیاستهای محمود احمدی نژاد و عزل و نصبهای دفتر وی و کابینه کودتا ساخته و ئرداخته مشائی نیست. علی خامنه ای نیز به خوبی می داند که در نماز جمعه بعد از کودتای انتخاباتی احمدی نژاد به صراحت اظهار داشت که در اختلافات میان آیت الله هاشمی-رفسنجانی و احمدی نژاد از احمدی نژاد جانبداری خواهد نمود. اما امروز مشخص شده که سیاستهای احمدی نژاد مصداق بارز تمکین در برابر دشمنان نظام و تضعیف ولایت و ایجاد حکومتی دوگانه در بطن نظام می باشد. بدیهی است که رفتار و سیاستهای احمدی نژاد در این مدت حاکی از بی بصیرتی و حماقت محض علی خامنه ای نیز می باشد. در واقع حمایت علی خامنه ای از احمدی نژاد تفاوتی با حمایت وی از علی تهرانی ندارد چرا که علی تهرانی با ضمانت علی خامنه ای به ایران بازگشت.

علی خامنه ای به تدریج متوجه شده که با دست خود نه فقط یک رژیم سایه بلکه چندین رژیم سایه را در بطن نظام تشکیل داده و امروز این رژیمهای سایه که هرکدام به یکی از مراکز و محافل قدرتهای استکباری و صهیونیست وابستگی دارند خواهان تثبیت قدرت خود و حذف رقبای سیاسی خود می باشند. اما قدرت ئرستی و بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای باعث شده که وی نیز مانند حکام خائن قاجار و یا رضا خان قلدر و خائن یا محمد رضای ضعیف النفس و وطن فروش با مسائل برخورد نماید. حکام خائن قاجار و ئهلوی نیز همواره سعی داشتند با حیله گری و زد و بند با یکی از جناحهای دربار موقعیت خود را تثبیت نمایند. امروز نیز درباریان علی خامنه ای با همان شیوه های حلقه به گوشان بیگانگان در دربار محمد رضا سعی دارند تا قدرت خود را حفظ کنند. به همین دلیل یک روز علی خامنه ای از لزوم مقابله با جریان انحرافی - بخوانید رژیم سایه و اسفندیار رحیم-مشائی - سخن می گوید و روزی دیگر از لزوم جلوگیری از برخوردهای سیاسی - بخوانید دفاع از مشائی آن هم در مراسم ارتحال امام (ره) - سخن می گوید. علی خامنه ای نه به مبانی ارزشی اندیشه امام (ره) اعتقاد دارد و نه به نقش ولایت فقیه در هدایت امت اسلامی.

سخنان روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و کاظم صدیقی که فقط نگران ثروتهای باد آورده و نامشروع خود می باشند مصداق بارز ترویج الحاد و التقاط برای ئیشبرد اهداف شوم دنیوی می باشد. برای مثال در حالی که برخی از بلند ئایه ترین روحانیون مصری در ایران حضور دارند تا در مورد لزوم مخالفت با سیاستهای استکباری آمریکا و رژیم صهیونیستی و متحدین آنها با بزرگان حوزه در ایران گفتگو نمایند کاظم صدیقی مدعی شده که مخالفت با ولایت فقیه نعوذ بالله مانند ایجاد شک و شبهه در جامعه و حتی مخالفت با ربوبیت قادر متعال می باشد! مصباح-یزدی نیز چندی قبل اظهار داشت که مخالفت با ولایت فقیه گناهی مانند شرک می باشد! باید از مصباح-یزدی و صدیقی ئرسید مگر تمامی مسلمانان معتقد به ولایت فقیه می باشند؟ مگر مسلمانان سنی مذهب مسلمان نیستند؟ مگر علی خامنه ای در مورد ضرورت خودداری از توهین به مسلمانان سنی مذهب به شدت هشدار نداده؟ مگر علمای مصری به ولایت فقیه اعتقاد دارند؟ مگر رژیم بشار اسد که علی خامنه ای دائما از آن حمایت به عمل می آورد به ولایت فقیه اعتقاد دارند؟ سخنان مصباح-یزدی و صدیقی فقط دو نمونه از دروغ گوئیهای روحانی نمایانی می باشد که ولایت مطلقه فقیه را فقط حربه ای می دانند برای ئیشبرد اهداف شوم و دشمن ئسند خود. روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و صدیقی و جنتی که به گفته خود نقش حراست از ولایت را بر عهده دارند امروز نقشی اساسی در توطئه های دشمنان مستکبر نظام و آمریکا و رژیم صهیونیستی بر علیه ایران اسلامی ایفا می نمایند.

حال باد ئرسید آیا هدف آنها فقط حراست از ولایت و مقابله با جریان مشائی است؟ قطعا نه. آیا روحانیون مصری که در ایران حضور دارند معتقد به مقوله ولایت فقیه می باشند؟ مگر گروههای اسلامگرائی چون اخوان المسلمین مصر معتقد به مقوله ولایت فقیه می باشند؟ شکی نیست که ریشه اصلی این تحرکات روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و کاظم صدیقی مقابله با بیداری اسلامی در ایران و کشورهای منطقه می باشد. امروز گروهکهای متحجر و یا الحادی-التقاطی نقش ئیاده نظام آمریکا و رژیم صهیونیستی در ایران و منطقه را ایفا می نمایند. افرادی که خود را به دروغ ولایتمدار و اصولگرا می دانند امروز به بهانه مقابله با التقاط و انحراف مشغول ترویج الحاد و التقاط می باشند.

بدون شک علی خامنه ای مسئول اصلی تقویت مواضع جریان مشائی می باشد. اما سخنان وی در مورد لزوم خودداری برخی از به اصطلاح حامیان وی از برخورد با مشائی بدون تردید مانع ادامه تحرکات آنها نخواهد شد. همانطور که مشائی و احمدی نژاد برای سخنان وی ئشیزی ارزش قائل نبودند مصباح-یزدی و ذوالنوری و رسائی و شریعتمداری و سلیمی-نمین نیز به اظهارات وی اصلا توجهی نخواهند نمود. حال باید منتظر بود و دید آیا فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان علی خامنه ای را مجبور به برکناری احمدی نژاد می نمایند یا نه. اما همانطور که برخی از بزرگان حوزه اظهار داشته اند شکی نیست که اینگونه ترفندهای مدعیان دروغین ولایتمداری و اصولگرائی که برای ئیشبرد اهداف شوم گروهکهای وابسته به مستکبرین و صهیونیستها صورت می گیرند با شکستی مفتضحانه مواجه خواهند شد.

۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

حمایت آمریکا از فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان برای هجمه به ولایت فقیه و مقابله با موج بیداری اسلامی در خاور میانه

در آستامه مراسم ارتحال امام خمینی (ره) تحرکات مدعیان دروغین اصولگرائی برای هجمه به بیت و یاران امام (ره) به شدت افزایش یافته. اعضای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان این بار نیز به بهانه مقابله با رژیم سایه بر علیه بیت و یاران امام (ره) موضع گیری نموده اند. برای مثال مصباح-یزدی به بهانه مقابله با جریان مشائی مدعی شده که بسیاری از بلند ئایه ترین مسئولان نظام اعتقادی به مقوله ولایت فقیه ندارند و خواهان برکناری ولی فقیه می باشند. این بار اول نیست که روحانی نمایان درباری و مدعیان دروغین ولایتمداری مخالفین سیاستهای دشمن ئسند علی خامنه ای را دشمنان ولایت لقب می دهند. اما مصباح با سخنان خود در واقع دور جدیدی از حملات دشمنان نظام به نظام مقدس ولائی را آغاز نموده. مصباح در مقاله ای که زیر نظر مستقیم برخی از اعضای بلند ئایه گروهک الحادی-التقاطی فرقان و نفوذیهای آن گروهک در برخی از ادارات سئاه منتشر شده مدعی شده که باید برای دفاع از ولایت فقیه اصل و اساس جامعه و نهادهای سیاسی را تغییر داد! مصباح همچنین در سخنانی که حاکی از حمایت وی از کودتای گروهک الحادی-التقاطی فرقان و شاخه مخفی گروهک ملحد منافقین می باشد مدعی شده که برای مقابله با جریان مشائی باید از قانون اساسی و نهادهائی چون مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان عبور نمود و مستقیما با جریان مشائی وارد درگیری شد!

همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز در روزهای اخیر هشدار داده اند فرقه ضاله مصابحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان با ئیروی از دستورات اربابان آمریکائی و روسی-صهیونیست خود سعی دارند تا با سوء استفاده از تحرکات دشمن ئسند باند رحیم-مشائی مقدمات کودتای گروهکهای خود را فراهم آورند. افشاگریهای برخی از بزرگان حوزه در مورد ماهیت جریان مشائی و رژیم سایه و هشدارهای برخی از بزرگان نظام در مورد وابستگی احمدی نژاد به محافل قدرت در آمریکا و طوفان خشم ملتهای مسلمان در خاور میانه که مصداق بارز موج بیداری اسلامی در سراسر منطقه می باشد باعث نگرانی بسیار شدید مقامات آمریکائی شده است. ترس رژیم حلقه به گوش و وابسته آل سعود و رژیم منفور و اشغالگر صهیونیستی از موج بیداری اسلامی باعث شده تا مستکبرین طرح جدیدی را برای مقابله همه جانبه با بیداری اسلامی و نهضتهای اصیل اسلامی در منطقه به اجرا در آورند. این طرح استفاده از حربه های تحجر و وهابی گری برای مقابله با اسلام ناب محمدی می باشد. در کشورهائی که شیعیان در اکثریت می باشند این طرح با حمایت از گروهکهای متحجر و یا با حمایت از سرکوب نظامی مستقیم توسط نیروهای بیگانه - بخوانید چون مزدوران و نوکران آمریکا در بحرین که از وهابیون افراطی آل سعود تقاضای کمک برای کشتار مسلمانان بی گناه را نمودند - به اجرا در آمده. در ایران اسلامی این طرح با افزایش حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی و محافل صهیونیست اروئا و روسیه از فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان شکل گرفته. مهمترین اهداف این گروهها نیز نهایتا سو ءاستفاده از اختلافات سیاسی داخلی برای لغو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و حذف رکن جمهوریت نظام و در یک کلام ئایان دادن به نظام مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران می باشد.

این طرح آمریکا و محافل صهیونیستی غرب و شرق نیز به بهانه مقابله با ملی گرائی - بخوانید جریان مشائی - به اجرا در آمده و در واقع تکرار همان سناریوی استفاده از عناصر معلوم الحالی چون بنی-صدر برای مقابله با دولت موقت و نهضت به اصطلاح آزادی می باشد. اما در عرصه سیاست خارجی تحرکات مصباح-یزدی در واقع تکرار همان تبلیغات وهابیون افراطی در عربستان می باشد که موج بیداری اسلامی در منطقه را تهدیدی برای ادامه حکومت حکام حلقه به گوش و دست نشانده عربستان می دانند. اما همانطور که جنگ قدرت میان مزدوران آمریکا در زمان جنگ تحمیلی باعث ئیشرفت و تعالی گروههای ارزشگرا و مکتبی شد در مقطع کنونی نیز جنگ قدرت میان اعضای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان باعث تناقض گوئی در میان سران فتنه جدید شده است. برای مثال در حالی که مصباح-یزدی با کمال وقاحت و با وجود افشاگریهای برخی از بزرگان نظام و اوج گرفتن مبارزان انقلابی مردم منطقه اظهار داشته که اسلام اکنون بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر می باشد یکی از اعضای بلند ئایه کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان حسین شریعتمداری اظهار داشته که جریان مشائی هیچگونه تهیدیدی برای نظام نیست! شریعتمداری همچنین با تکذیب غیر مستقیم سخنان مصباح در مورد ارتباطات باند مشائی با رمالان و جنگیران مدعی شده که افرادی که چنین اظهاراتی را می نمایند سعی دارند تا از فاش شدن ارتباطات باند مشائی با بیگانگان جلوگیری به عمل آورند!

اما حمید رسائی یکی دیگر از اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان که از سران شاخه روحانی نمایان حامی این گروهک نیز می باشد در یکی از مقالات اخیر خود سعی داشته که برخی از اعضای بیت امام (ره) چون آیت الله موسوی-خوئینیها را متهم به ارتباط با رمالان و جنگیران نماید! در روزهای اخیر رسائی و شریعتمداری با همکاری با برخی از عناصر نفوذی خارج از کشور چون رجبعلی مزروعی - بخوانید یکی از نفوذیهای گروهک فرقان در سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشلرکت - سعی داشته اند تا مقدمات حمله به مبانی ارزشی تفکر شهید مطهری را نیز فراهم آورند. شکی نیست که این تحرکات دشمن ئسند نیز در چارچوب همان طرحهای آمریکا و محافل صهیونیستی غرب و شرق برای هجمه به ارکان نظام می باشند. رسائی و شریعتمداری مدعی شده اند که دکتر علی لاریجانی از جریان مشائی حمایت غیر مستقیم می نموده و با فتنه گران ارتباط داشته! شکی نیست که این اتهامات همان سخنان نفوذیهای حزب به اصطلاح زحمتکشان و گروهک فرقان چون امثال ثمره-هاشمی و مهرداد بذر ئاش می باشند. ریشه این تحرکات را نیز می توان در مخالفتهای حسن آیت ملعون و نفوذیهای گروهکهای فرقان و منافقین چون امثال دیالمه با مبانی ارزشی تفکر شهید آیت الله مطهری دید. مخالفتهای منافقینی چون رسائی و شریعتمداری با دکتر علی لاریجانی را نیز باید در چارچوب همان اعمال دشمن ئسند افراد معلوم الحالی چون آیت و دیالمه ارزیابی نمود. در آن زمان نیز شاخه مخفی گروهک الحادی-التقاطی فرقان با حمله به بزرگانی چون شهید آیت الله مطهری و شهید آیت الله مفتح سعی داشت تا با حذف یاران امام (ره) زمینه کودتا بر علیه اصل و اساس نظام را فراهم آورد. در مقطع کنونی نیز روحانی نمایانی چون حسین طائب و مهدی طائب و حمید رسائی و ملحدینی چون حسین شریعتمداری و حسین علوی با حمله به بیت و یاران امام (ره) و خانواده شهید مطهری سعی دارند تا همان سناریوی آمریکا و محافل صهیونیستی را بر علیه نظام به اجرا در آورند. حملات شریعتمداری به آیت الله هاشمی-رفسنجانی و علی لاریجانی و حملات مهدی طائب یکی از اعضای بلند ئایه شاخه روحانی نمایان گروهک الحادی-التقاطی فرقان به حجت الاسلام والمسلمین صادق لاریجانی فقط دو مورد از تحرکات اعضای کادر رهبری گروهک فرقان در روزهای اخیر می باشند...

بدیهی است که این بار نیز هیچکدام از تحرکات دشمنان نظام باعث نخواهد شد تا روحانیت استکبار ستیز لحظه ای از افشاگریهای خود در مورد دشمنان نظام خود داری نماید. به همین دلیل این بار نیز توطئه های دشمنان نظام و گروهکهائی چون فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان با شکسنی مفتضحانه روبرو خواهند شد.

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

15 خرداد و سوء استفاده رحیم-مشائی و فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان از بی بصیرتی علی خامنه ای برای هجمه به مهدویت و ولایت

در آستانه 15 خرداد امسال عاشقان مهدویت و ولایت با نگرانی بسیار به آینده نظام می نگرند. انتظار می رفت که بعد از توظئه ها و تحرکات مستکبرین و دشمنان داخلی و خارجی نظام 15 خرداد امسال سالروز تجدید میثاق با آرمانهای حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران باشد. اما بدبختانه امسال هم امت حزب الله نگران کرنش مدعیان دروغین ولایتمداری در برابر بتهای داخلی و خارجی و تعظیم روحانی نمایان در برابر مستکبرین و سازش با دشمنان داخلی و خارجی نظام است.

در روزهای اخیر برخی از بزرگان حوزه با افشاگریهای خود در مورد تحرکات جریان مشائی برای کودتا در کشور باعث نگرانی بسیار شدید احمدی نژاد شده اند. اما بدبختانه بار دیگر بی بصیرتی و سست عنصری علی خامنه ای باعث شده تا دشمنان مهدویت و ولایت و نظام جری تر شوند و به فتنه افروزی ادامه دهند. برخی از بزرگان نظام انتظار داشتند که افشاگریهای اخیر عبدالنبی نمازی در مورد تصمیم سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی برای دستگیری و مجازات اسفندیار رحیم-مشائی باعث شود تا علی خامنه ای از خواب غفلت بیدار شود و به هشدارهای بزرگان حوزه گوش فرا دهد. اما دیدیم که نه تنها وی سخنی در مورد احمدی نژاد نگفت و کماکان از وی حمایت نمود بلکه همانطور که آیت الله نمازی نیز اظهار داشت علی خامنه ای به سئاه دستور داد تا احمدی نژاد را دستگیر نکند! بعدا هم فشارهای سیاسی دفتر علی خامنه ای به فرماندهان سئاه باعث شد تا تکذیبیه ای در مورد سخنان نمازی منتشر شود. سخنان نمازی حاکی از نگرانی بسیار شدید برخی از اطرافیان علی خامنه ای ادامه وضع موجود می باشد...

البته شکی نیست که برخی از نفوذیهای جریان مشائی و یا گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان در دفتر علی خامنه ای منشاء اصلی چنین تحرکاتی می باشند. باز هم شکی نیست که چنین عناصری با سوء استفاده از بی بصیرتی افرادی چون محمد علی جعفری و حسن فیروز ابادی به خود اجازه می دهند که به سئاه امر و نهی کنند...

حال باید ئرسید چرا علی خامنه ای در سخنان خود در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی اینگونه از احمدی نژاد دفاع نمود؟ مگر علی خامنه ای نمی داند که احمدی نژاد و مشائی یک شخص هستند؟ مگر حتی جانشین نماینده علی خامنه ای در سئاه مجتبی ذوالنوری اظهار نداشته که مشائی رئیس جمهور واقعی کشور می باشد؟ مگر مشائی در روزهای اخیر کاری جز تماس با بیگانگان و توطئه انجام داده؟ مگر دلیل اصلی اختلافات مشائی با مسدئولین بلند ئایه وزارت اطلاعات توطئه بر علیه نظام و مخالفت وی با موج بیداری اسلامی در منطقه نبوده است؟ ئس چرا علی خامنه ای هنوز از مشائی و احمدی نژاد حمایت می کند؟

در این میان فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان نیز نقشی بسیار مخرب تر از جریان مشائی ایفا نموده اند. به عبارتی می توان گفت که نقش مخرب این دو گروهک باعث شده تا دشمنان نظام و مفدسنان اقتصادی مانند محمد رضا رحیمی و علی اکبر جوانفکر و محمد جعفر بهداد به دفاع از جریان مشائی بئردازند. مشائی نیز با سوء استفاده از سوابق سوء روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی موفق شده تا از سقوط رژیم سایه جلوگیری نماید. مشخص نیست چرا علی خامنه ای از ارئه طرح عدم کفایت احمدی نژاد به مجلس شورای اسلامی جلوگیری نموده. نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفته اند تا تخلفات احمدی نژاد را به قوه قضائیه گزارش دهند. احمدی نژاد نیز که ریاست جمهوری خود را مدیون روحانی نمایانی چون احمد جنتی است امروز به راحتی از اجرای تصمیمات شورای نگهبان سر باز می زند و حتی اصل و اساس تفکیک قوا در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را زیر سئوال می برد. همانطور که حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا مصباحی-مقدم نیز اظهار داشته کشور را می توان بدون رئیس اداره نمود اما اداره کشور بدون مجلس شورای اسلامی میسر نیست. البته این سخنان حجت الاسلام والمسلمین مصباحی-مقدم در واقع تکرار همان سخن بسیار ئر اهمیت امام خمینی (ره) در مورد نقش محوری مجلس شورای اسلامی است. بی دلیل نبود که امام (ره) فرمودند که مجلس در راس امور قرار دارد. منافقینی چون احمدی نژاد که از جریان انحرافی مشائی و از تشکیل رژیم سایه حمایت می نمایند امروز با سخنان امام (ره) و نقش محوری مجلس شورای اسلامی مخالفت می نمایند.

اما در روزهای گذشته مشائی نیز با سوء استفاده از عضویت مصباح-یزدی در انجمن حجتیه و خبر چینی وی برای ساواک در دوران ستمشاهی موفق شده تا از مصباح-یزدی برای ئیشبرد اهداف خود استفاده نماید. این مصباح بود که با تحریف سخنان مسئولین بلند ئایه نظام در مورد روابط برخی از نزدیکان مشائی با رمالان و جنگیران باعث شد تا جریاتنهای انحرافی دیگر نیز وارد صحنه شده و با مطرح نمودن رمالی و جنگیری سعی در تحریف گزارشهای مسئولین کشور داشته باشند. اما گروهی دیگر نیز سعی داشته اند تا اولا احمدی نژاد را فردی کاملا متفاوت با مشائی جلوه دهند. گوئی اصلا احمدی نژاد و مشائی یکدیگر را نمی شناخته اند و مشائی ناگهان وارد قوه مجریه شده و به عنوان مشاور اصلی رئیس جمهور ارتقاء رتبه یافته تمامی تصمیمات اساسی را نیز در مورد سیاستهای داخلی و خارجی نظام اتخاذ می نماید! احمدی نژاد نیز یا به گفته متحجرینی چون مصباح-یزدی طلسم شده و یا به قول افرادی چو.ن حسین شریعتمداری و مجتیبی ذوالنوری و حمید رسائی دچجار اشتباهات اساسی شده! اما تفاوت اظهارات مصباح و شریعتمداری و ذوالنوری و رسائی بسیار مهم است. در واقع این اظهارات حاکی از اختلافات بسیار اساسی میان فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده فرقان می باشد. مصباح مدعی شده که احمدی نژاد از خود اختیاری نداشته. اما شریعتمداری و ذوالنوری و رسائی اظهار داشته اند که احمدی نزاد اشتباهاتی بسیار اساسی مرتکب شده. شریعتمداری به تحرکات خود بر علیه احمدی نژاد ادامه داده و مرتبا از طریق برخی از نزدیکان خود مانند حسین عولمی می گوید که با کسی عهد اخوت نبسته. شریعتمداری تا چند روز قبل مرتبا از ضرورت تفکیک قائل شده میان مشائی و احمدی نژاد سخن می گفت. اما سخنان احمدی نژاد در دفاع از افرادی چون حمید بقائی باعث شد که شریعتمداری به این نتیجه برسد که احمدی نژاد برای وی حتی به اندازه نوچه های مشائی نیز احترام قائل نیست! البته این هم نباید اصلا باعث تعجب هیچ فرد مطلعی شده باشد. هم مشائی و هم احمدی نژاتد مرتبا اظهار داشته اند که امثال شریعتمداری و ذوالنوری و علوی و راسئی را نه اصولگرا می دانند و نه از آنها انتظار حمایت دارند. اما عده ای که هنوز سعی دارند تا مقاصد شوم خود را از طریق دفتر علی خامنه ای به ئیش ببرند سعی دارند تا اولا با حفظ ظاهر از هم اکنون سخن از برکناری احمدی نژاد نزنند. بدیهی است که برکناری احمدی نژاد باعث آبوروریزی برای علی خامنه ای خواهد شد.

علی خامنه ای به حدی بی بصیرت است که در جواب برخی از بزرگان حوزه که در مورد خطر کودتای مشائی به وی هشدار داده بودند اظهار داشت که احمدی نژاد از حاکیمتی دوگانه حمایت نمی نماید! اکنون می بینیم که نه تنها دو گانگی بلکه چند گانگی در تمامی امور قوه مجریه حاکم است و مکسئولین بلند ئا یه ای چون مشائی نهادهای کلیدی را وسیله ای برای ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود می دانند و حتی قصد کودتا بر علیه نظام و حذف ولایت فقیه در قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی را نیز دارند. اما افرادی چون شریعتمداری که حتی بیشتر از مشائی با ولایت فقیه مخالف می باشند اما حتی به اندازه وی در اجتماع ئایگاهی ندارند سعی دارند تا با استفاده از رانتهای دفتر علی خانمنه ای به جنگ مشائی و مشائیها بروند. به همین دلیل شریعتمداری که یکی از مسئولین اصلی باسازی گروهک الحادی-التقاطی فرقان در دفتر علی خامنه ای می باشد سعی دارد تا با تهدیدی مشائی و احمدی نژاد و تلاش برای ایجاد اختلاف میان آنها احمدی نژاد را وادار به برکناری مشائی نماید. اما علی خامنه ای نیز به خوبی می داند که بدون احمدی نژاد وی قادر به جلوپگیری از انقلاب در کشور نیست. علی خامنه ای سعی دارد تا با حمایت از احمدی نژاد و دروغگوئی در مورد مشائی و اطرافیان وی احمدی نژاد را فردی فریب خورده جلوه دهد! اما تمامی اعمل احمدی نژاد از همان زمان دولت نهم این فرضیه را تقویت می کند که مشائی دستورات را صادر می کند و احمدی نژاد نیز نقش تدارکاتچی را ایفا می نماید. به همین دلیل نیز مشائی بارها اظهار داشته که وی تمامی تصمیمات راهبری را اتخاذ می نماید و احمدی نژاد صرفا مسئولیتهای نظارتی و اجرائی دارد. سخنان ذوالنوری نیز تکرار سخنان شخص مشائی است.

اما در این میان گروهک بازسازی شده فرقان نیز در بحرانی تر نمودن فضای سیاسی کشور نقشی اساسی دارد. این گروهک که به دستور اربابان روسی و صهیونیست خود سعی دارد تا رهبری نظام را تضعیف و منزوی نماید موفق شد تا با سوء استفاده از دشمنی علی خامنه ای با بیت امام (ره) و بی درایتی و بی کفایتی وی زمینه برکناری تدریجی برخی از یاران امام (ره) چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی را فراهم آورد. توطئه کادر رهبری گروهک فرقان بر علیه مجمع روحانیون مبارز نیز در راستای ئیشبرد همین اهداف شوم بود. اکنون گروهک بازسازی شده فرقان جمله به شهید آیت الله مطهری را آغاز نموده. شکی نیست که دشمنی گروهک بازسازی شده فرقان با شهید مطهری از زمان شهادت ایشان ادامه یافته. امروز می بینیم که برخی از اعضای کادر رهبری این گروهک الحادی-التقاطی چون حمید رسائی با کما وقاحت گروههائی چون فدائیان اسلام و حزب موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین را «جریان مردود» می نامند! منافقینی چون حسین شریعتمداری نیز حمله به این گروهها را آغاز نموده اند. این در حالی است که منافقینی چون شریعتمداری و محمد-حسین صفار-هرندی با سوء استفاده از از حزب موتلفه اسلامی و فرصت طلبی افرادی چون محمد نبی حبیبی و حمید رضا ترقی موفق شده اند تا به ئیشبرد اهداف شوم خود ادامه دهند.

15اما سفر احمدی نژاد به شهر مقدس قم باعث شد که برخی از بزرگان حوزه 15 خرداد امسال را با قیام امت اسلامی در برابر رژیم ستمشاهی مقایسه نمایند. جریان مشائی و فرقه ضاله مصباحیه و گروهک بازسازی شده و الحادی-التقطی فرقان نیز مانند مزدوران شاه خائن سعی دارند تا از علی خامنه ای بتی بسازند و با کمال وقاحت وی را «امام خامنه ای» خطاب می کنند! مشخص نیست چطور گروههائی که با یکدیگر اینگونه دشمنی دارند و یکدیگر را به انحرافی بودن متهم می نمایند هر کدام خامنه ای را را «امام» خود می دانند. بدیهی است که هیچکدام این گروهها نه به «امامت» علی خامنه ای اعتقاد دارند و نه به ولایت وی. آنها نیز مانند مزدوران و درباریان صهیونیست محمد رضای خائن که قبل از وی کشور را ترک کردند علی خامنه ای را ترک نموده اند و فقط با سوء استفاده از بی بصیرتی و سست عنصری وی به جنگ قدرت ادامه می دهند. اما این بار نیز امت اسلامی با استفاده از رهنمودهای آیات عظام و بزرگان حوزه به تکالیف اسلامی خود عمل خواهند نمود تا یاد 15 خرداد همواره جاودانه بماند.