۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

حمله رحیم-مشائی به آیت الله فلاحیان و اجرای طرح حذف مخالفان رژیم سایه

بعد از ترور دانشمندان هسته ای کشور توسط دژخیمان و مزدوران مستکبرین غربی و رژیم اشغالگر قدس طرح اسفندیار رحیم-مشائی برای کودتا وارد فاز جدیدی شده است. به نظر می رسد که انتشار اسناد ویکی لیکس و ترور دانشمندان ایرانی اولین اقدامات آمریکا برای شروع فازهای نهائی کودتا یعنی به قدرت رساندن رژیم سایه به رهبری اسفندیار رحیم-مشائی می باشند. هم زمان با حملات مستکبرین و صهیونیستها به مواضع نظام مقدس ولائی تبلیغات شاخه به اصطلاح مدرن انجمن حجتیه نو به رهبری رحیم-مشائی نیز وار فاز جدیدی شد و با انتشار مطالبی سراسر توهین آمیز به امام زمان (عج) و توهین به رکن رکین نظام مقدس ولائی یعنی مقوله مهدویت در مورد ظهور امام زمان (عج) در عربستان به تهدید اعراب - بخوانید آماده نمودن فضا برای حمله آمریکا به ایران - نمود. به راستی تحرکات قلم به دستان مزدور رحیم-مشائی بر علیه عربستان آن هم بعد از اعلام نظر علی خامنه ای در مورد ضرورت برقراری روابط حسنه با اهل تسنن و بعد از تبلیغات مستکبرین و صهیونیستها در مورد حمایت ملک عبدالله از حمله آمریکا به ایران اسلامی با چه هدفی صورت گرفته اند؟ چرا بوقهای تبلیغاتی مشائی هم زمان با بوقهای تبلیغاتی آمریکا شروع به حمله به عربستان نموده اند؟ آیا آنها هدفی دارند جز آن که بگویند ای مردم جهان تمامی تبلیغات آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران صحت دارد چون ایران اسلامی خوهان جنگ با عربستان می باشد؟

اما مرحله بعدی این سناریو حمله به مسئولانی است که می توانند به هر نحو ممکن از ادامه کودتا و وقوع جنگ در سراسر منطقه و اشغال ایران اسلامی توسط بیگانگان جلوگیری به عمل آورند. تعجبی هم ندارد که تمامی این تحرکات هم زمان با مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 صورت می گیرند. شکی نیست که این تحرکات مستکبرین و صهیونیستها و مزدوران داخلی آنها یعنی امثال رحیم-مشائی با هدف تضعیف روحیه مسئولین و دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران و وادار نمودن آنها به ئذیرش طرح متوقف نمودن غنی سازی بیست درصدی اورانیوم صورت گرفته اند. این همان طرحی است که رحیم-مشائی مدتها قبل در مورد آن با مقمات بلند ئایه آمریکا به توافق رسیده بود. اکنون وقت آن رسیده تا این طرح استکباری با ایجاد رعب و وحشت در میان امت اسلامی و مسئولان نظام اجرائی شود و شکی نیست که این طرح با هدف تضعیف نظام و به قدرت رساندن مشائی به اجرا گذاشته شده است. خوشبختانه مستکبرین غربی نیز که همواره از درک حقایق انقلاب شکوهمند اسلامی عاجز بوده اند این بار نیز با سرمایه گذاری بر روی عناصر الحادی-التقاطی چون رحیم-مشائی شکست خواهند خورد.

در چارچوب این حملات دشمنان نظام به ارکان نظام مقدس ولائی یعنی مقوله های مهدویت و ولایت و برنامه هسته ای کشور بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی نیز حمله به برخی از نزدیکترین یاران امام (ره) و مقاماتی را که می توانند به دلیل تخصص و تعهد به حراست از نظام در طرح ضد کودتا و جلوگیری از فاز آخر کودتا نقش تعیین کننده ای ایفا نمایند به شدت افزایش داده اند. حملات بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی و انجمن حجتیه نو به آیت الله موسوی-خوئینیها و آیت الله علی فلاحیان-خوزستانی با هدف حذف چنین اشخاص متعهدی صورت گرفته اند. البته قبلا نیز مستکبرین و صهیونیستها چنین حملاتی را را در مراحل مختلف مانند تسخیر لانه جاسوسی و ماجرای مک فارلین در زمان جنگ تحمیلی و دادگاه میکونوس انجام داده بودند. اکنون نیز این حملات با همان اهداف قبلی ولی با شدتی فزاینده و با هدف حذف کامل عناصر متهد و مکتبی صورت می گیرند. بازنویسی تاریخ دوران تسخیر لانه جاسوسی و جنگ تحمیلی با هدف حذف تاریخ دوران اول انقلاب صورت گرفته اند. این همان مسئله ای است که آیت الله هاشمی-رفسنجانی نیز به شدت در مورد آن هشدار داد چرا که بنی-صدر نیز با چنین هدفی وارد صحنه سیاسی کشور شده بود. حملات احمدی نژاد به تمامی مسئولان کشور اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و حتی افرادی که به هیچ کدام از جناحهای خاص سیاسی تعلق نداشتند و فقط ولایتمدار بودند در دوران قبل از انتخابات با هدف متشنج نمودن فضا و اجرای طرح ضربتی کودتا صورت گرفت.

تحرکات فعلی بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی نیز با همان اهداف صورت گرفته اند. در این میان آن چه بسیار قابل توجه می باشد مطرح شدن مسئله حملات یکی از قلم به دستان مزدور سابق رحیم-مشائی یعنی رضا گلئور به برخی از اعضای دفتر علی خامنه ای می باشد. نه تنها گلئور اصلا سخنی در مورد مخالفان کودتا نگفته بلکه فقط اشخاصی چون حسین شریعتمداری را محکوم به سوء استفاده از موقعیت خود به عنوان نماینده علی خامنه ای نموده. به راستی بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی با چه هدفی به مسئله مخالفت گلئور با اعضای دفتر علی خامنه ای دامن می زنند؟ گلئور به دلیل برخی از مسائل شخصی و ای چه بسا نگرانی در مورد افشاگریهای امت حزب الله در مورد روابط خود با اعضای شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین تصمیم به اعلام برائت از رحیم-مشائی و حسین شریعتمداری گرفته. اکنون رحیم-مشائی به شدت نگران شکست خوردن طرح دشمن ئسند حمله به یاران امام (ره) برای ئیشبرد اهداف آمریکا می باشد. آمریکا و مستکبرین دیگر و بخصوص رژیم منفور و اشغالگر صهیونیستی همواره با مسئولین متعهد و مکتبی خصومتی دیرینه داشته اند. قرار گرفتن نام برخی از دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی ایران چون فریدون عباسی-دوانی در لیست اشخاص مورد تحریم سازمان ملل متحد مصداق بارز چنین خصومتهائی می باشد. تبیلیغات بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی و انجمن حجتیه نو و حملات آنها به افرادی چون آیت الله خوئینها و آیت الله فلاحیان-خوزستانی که سالها است نقشی در صحنه سیاسی کشور نداشته اند مصداق بارز اجرای طرحهای مستکبرین برای حذف چهرهائی می باشد که می توانند به هر نحو ممکن از وقوع فاز آخر کودتا - بخوانید به قدرت رسیدن رژیم سایه به رهبری رحیم-مشائی - جلوگیری به عمل آورند.

اما آیت الله علی فلاحیان قبلا در دفتر علی خامنه ای وظائفی بسیار مهم داشته است و شکی نیست که مجتبی خامنه ای را نیز به خوبی می شناسد و از روابط نزدیک وی با نفوذیهای باند سعید امامی به خوبی اطلاع دارد. باید ئرسید چرا رحیم-مشائی ناگهان نگران نظرات گلئور در مورد مجتبی خامنه ای شده است؟ مجتبی خامنه ای همواره از دشمنان مشائی بوده و به خوبی می داند که به قدرت رسیدن رژیم سایه همان و و حذف وی از صحنه سیاسی کشور همان. در صورت ریاست جمهوری دائمی رحیم-مشائی مجتبی خامنه ای یا مجبور به ترک کشور و زندگی در تبعید در کشورهائی چون سوریه و یا برخی از کشورهای آفریقائی خواهد شد و یا به سرنوشتی مانند محمد علی ابطحی دچار خواهد شد. بنا بر این مجتبی خامنه ای برای حفظ موقعیت خود هم که شده راهی ندارد جز آن که با رحیم-مشائی وارد کارزار شود. اما اعلام جنگ زود هنگام رحیم-مشائی به مجتبی خامنه ای در مقطع کنونی باعث برکناری وی توسط علی خامنه ای با یک حکم حکومتی دیگر خواهد شد و ای چه بسا این مسئله نهایتا به استیضاح و برکناری و محاکمه احمدی نژاد نیز منجر شود چرا که این احمدی نژاد بود که با زمین و زمان مخالفت نمود تا رحیم-مشائی در این جایگاه قرار گیرد. . مجلس شورای اسلامی نیز بدون شک در صورت وقوع چنین بحرانی به حمایت از یاران امام (ره) و ارزشگرایان و مسئولان مکتبی خواهد ئرداخت.

بنا بر این در مقطع کنونی رحیم-مشائی راهی ندارد جز آن که دوباره به سناریو نویسی بئردازد و این بار به بهانه دفاع از مجتبی خامنه ای و برخی از مسئولان دفتر علی خامنه ای که در خفا به زد و بند با رژیم سایه و انجمن حجتیه نو ئرداخته اند زمینه را برای حذف یاران امام (ره) و مسئولان امنیتی مخالف کودتا فراهم آورد. حمله به آیت الله فلاحیان-خوزستانی نیز با چنین اهدافی صورت گرفته اند.

مهمترین دلیل ادامه و افزایش چنین حملاتی ملتهب نمودن فضای سیاسی کشور برای ادامه فازهای بعدی کودتا می باشد. در مقطع کنونی هم آمریکا و برخی از متحدین آن چون رژیم صهیونیستی و و هم روسیه خواستار افزایش تنشهای سیاسی در کشور می باشند. حملات حسین شریعتمداری - بخوانید یکی از نفوذیهای صهیونیستهای روسی - به حجت الاسلام مهدی کروبی و مهندس میر حسین موسوی و متهم نمودن آنها به ارتکاب جنایاتی به مراتب بدتر از صهیونیستها با هدف آماده نمودن فضا برای فاز بعدی کودتا صورت گرفته اند. روزنامه کیهان خواستاز متوقف شدن مذاکرات هسته ای نیز شده است و با انتشار مطالبی به ظاهر تهدید آمیز بر علیه کشورهای غربی - بخوانید مطالبی که دشمنان نظام می توانند با استاند به آنها تحریمها را افزایش دهند و زمینه را برای منزوی نمودن نظام و حمله به کشور فراهم آورند - سعی دارد تا زمینه را برای سقوط نظام فراهم آورد. اما هدف شریعتمداری تشکیل رژیمی الحادی-التقاطی ولی متفاوت یا رژیم مورد علاقه رحیم-مشائی می باشد.

در واقع وضعیت کنونی بسیار شبیه به تحرکات گروهکهای الحادی-التقاطی در دوران اول انقلاب می باشد. برخی از این گروهکها با نزدیک شدن به بزرگان نظام قصد حذف آنها و کودتا بر علیه نظام را داشتند. شهادت جمع کثیری از بزرگان نظام در دوران اول انقلاب و جنگ تحمیلی با هدف به سقوط کشاندن نظام انجام شد. در مقطع کنونی نیز دو گروهکی که دو جناح رژیم کودتا می باشند سعی دارند تا رژیم مورد نظر خود را با کمک بیگانگان و از طریق تحرکاتی که منجر به وقوع جنگ می شود به قدرت برسانند. رحیم-مشائی سعی دارد تا با کمک آمریکا و سازش با رژیم اشغالگر قدس به قدرت برسد و با تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بازگرداندن روحانیون به مشساجد رژیمی مانند رژیم دست نشانده ستمشاهی را دوباره تشکیل دهد. حسین شریعتمداری نیز سعی دارد تا با منزوی نمودن نظام از طریق تحریک آمریکا و متحدین غربی آن زمینه را برای حذف یاران امام (ره) و به قدرت رساندن رژیمی مانند گروهک منافقین آماده نماید. شکی نیست که همانطور که برخی از بزرگان نظام بارها و بارها به علی خامنه ای هشدار داده اند رحیم-مشائی و شریعتمداری از رهبران دو شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین می باشند.

به راستی کدامیک از مسئولین بیش از مجموع تمامی مسئولان دیگر اکثریت مقامات کشور اعم از اصولگرا و اصلاح طلب را به خیانت و ضدیت با نظام محکوم نموده اند؟ به راستی کدامیک از مسئولان کشوربا گروهک منافقین روابط دیرینه داشته اند؟ کدامیک از مسئولان کشور در هنگام وقوع بحرانهای مختلف همواره به دنبال بهانه برای حذف یاران امام (ره) و ارزشگرایان از صحنه سیاسی کشور بوده اند؟

شکی نیست که رحیم-مشائی و حسین شریعتمداری رهبران دو جناح مختلف گروهک الحادی-التقاطی و خائن منافقین می باشد. تحرکات آنها نیز در راستای اهداف شوم دشمنان نظام و با هدف تضعیف مواضع دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران در قبل از مذاکرات با گروه 5+1 می باشند. شکی نیست که در صورت سست عنصری و بی بصیرتی علی خامنه ای در برخورد با این منافقین و دشمنان نظام آیات عظام و بزرگان نظام بار دیگر وارد صحنه شده و باز هم در مورد سوابق آنها به افشاگری خواهند ئرداخت تا امت اسلامی با اطلاع از سوابق آنها به قضاوت در مورد عملکرد این منافقین بی دین و بی وطن بئردازد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر