انقلاب مخملی رحیم-مشایی و طرح فرقه ضاله مصباحیه برای اخلالگری و لغو انتخابات ریاست جمهوری

در روزهای اخیر گمانه زنیهای بسیاری در مورد واکنش مصباح-یزدی به طرح انقلاب مخملی رحیم-مشایی صورت گرفته. عذر خواهی یکی از نزدیکان مصباح-یزدی عباس نبوی از مردم به دلیل حمایت از احمدی نژاد باعث شده تا برخی از افراد ساده لوح تصور کنند که مصباح-یزدی واقعا سعی دارد تا با تقاضای حلالیت طلبی از مردم و کناره گیری از سیاست به اصولگرایان واقعی اجازه دهد تا زمام امور را به دست گیرند! اما تحرکات فرقه ضاله مصباحیه در چند روز اخیر حاکی از نگرانی شدید مصباح-یزدی از عواقب انقلاب مخملی رحیم-مشایی می باشد. شکی نیست که تنها دلیل اختلافات میان مصباح-یزدی و رحیم-مشایی سهم خواهیهای فرقه ضاله مصباحیه از باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد می باشد. مصباح-یزدی و دوستان نزدیک وی نیز به خوبی می دانند که بزرگان حوزه های علمیه و بخصوص آیات عظام به خوبی از ماهیت متحجر و التقاطی فرقه ضاله مصباحیه آگاهی دارند و مرتبا به مردم هشدار می دهند تا فریب دین فروشان و نفوذیهای دشمنان نظام را نخورند. به علاوه هیچ فرد مطلعی نیست که از عوام فریبیهای مصباح-یزدی در انتخابات گذشته بی خبر باشد. مصباح-یزدی طوری از احمدی نژاد تعریف و تمجید می نمود که گویا نعوذ بالله یاوه گوئیهای وی در مورد ارتباط با امام زمان (عج) واقعیت دارند! وی حتی اظهار داشته بود که اطاعت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند اطاعت از خدا می باشد! به علاوه مصباح-یزدی هنوز حاضر نیست تا از سیاستهای سراسر غلط و دشمن ئسند احمدی نژاد انتقاد کند. وی هنوز با فرافکنی و حتی توهین به مقدسات ادعا می کند که رسیدگی به مشکلات اقتصادی مردم اصلا مهم نیست! این در حالی است که برخی از بزرگان حوزه های علمیه به شدت در مورد وضعیت اقتصادی کشور هشدار داده اند و حتی اظهار داشته اند که وضعیت اقتصادی مردم از وضعیت مردم جنگ زده عراق بدتر است. اما این بار یکی از دوستان نزدیک مصباح-یزدی عباس نبوی در مناظره با  عباس عبدی که از اصلاح طلبان تندرو می باشد به دلیل حمایت از احمدی نژاد  عذر خواهی نموده! اولا باید گفت که احمدی نژاد در طول دوران ریاست جمهوری خود صدها بار بیش از برخی از دشمنان شناخته شده نظام به کشور ضربه زده. دولتهای احمدی نژاد به نیمی از تمامی درآمدهای نفتی ایران از زمان کشف نفت در ایران دسترسی داشتند اما ترجیح دادند تا با تاراج بیت المال و دادن آمار غلط به مردم و حتی مسئولین بلند ئایه نظام به ئیشبرد اهداف شخصی و باندی رحیم-مشایی و احمدی نژاد بئردازد. ثانیا مدعیان دروغین اصولگرایی با شکنجه مخالفان باند رحیم-مشایی-احمدی نژاد و تهدید علی خامنه ای موفق شدند تا قدرت را قبضه نموده و به زد و بند با بیگانگان بئردازند. اسناد خیانتهای رحیم-مشایی و احمدی نژاد در هشت سال گذشته و حتی در دوران سازندگی و اصلاحات مثنوی هفتاد من کاغذ است. مسائلی چون اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و یا اختلاس 450 میلیون یورویی فقط بخش کوچکی از خیانتهای رحیم-مشایی و احمدی نژاد در سالهای اخیر می باشد. اما بدبختانه دسترسی رحیم-مشایی و احمدی نژاد به اسناد خیانتها و فساد مجتبی خامنه ای و اعضای دیگر خانواده علی خامنه ای باعث شد تا آنها بتوانند با اخاذی از وی مواضع دشمن ئسند خود را مستحکم نمایند. برای مثال سوء استفاده رحیم-مشایی از اسناد آرشیو جواد مادرشاهی در مورد مسائلی چون عضویت مصباح-یزدی در ساواک و مخالفتهای وی با امام راحل (ره)  در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی باعث شد تا وی بتواند اولا علی خامنه ای را متقاعد به سکوت و حتی حمایت از سیاستهای دشمن ئسند وی بنماید و ثانیا از برکناری احمدی نژاد جلوگیری نماید. اکنون مصباح-یزدی و برخی از دوستان وی که نگران عواقب انقلاب مخملی رحیم-مشایی می باشند سعی دارند تا فرافکنی و اظهارات بی ئایه و اساس و حتی معذرت خواهی مانع از انجام تحقیقات قضایی در مورد خیانتهای اعضای فرقه ضاله مصباحیه شوند. مصباح-یزدی بارها اثبات نموده که فردی تمامیت طلب است و مانند احمدی نژاد تمامی روسای جمهور سابق در دوران بعد از رحلت امام (ره) و مسئولین بلند ئایه کشور را به ضدیت با ولایت فقیه متهم نموده! این در حالی است که حتی علی خامنه ای احدی را به ضدیت با ولایت فقیه متهم ننموده! بنا براین سخنان مصباح-یزدی نیز تفاوتی با سخنان احمدی نژاد ندارند. مصباح-یزدی نیز مانند رحیم-مشایی و احمدی نژاد فردی است که نه سوابق انقلابی دارد و نه اصلا از انقلاب اسلامی حمایت نموده. حتی به جرات می توان گفت که وی صد بار از رحیم-مشایی و احمدی نژاد بدتر است چرا که اولا فردی است روحانی نما که با همکاری با رژیم ستمشاهی قصد جلوگیری از وقوع انقلاب اسلامی در ایران را داشت. ثانیا در دوران بعد از انقلاب وی از حامیان اسلام آمریکایی بوده و الگوی وی نیز که به غلط حکومت اسلامی نامیده می شود فقط به رژیمهای متحجر و التقاطی و آمریکایی طالبان و آل سعود شباهت دارد. به علاوه وی نیز مانند آل سعود و طالبان و رژیم اشغالگر صهیونیستی بارها تنفر خود از ایران و ایرانیان را ابراز داشته. تعجبی هم ندارد که اکنون وی از اعضای ئیاده نظام داخلی اتحاد شوم رژیم صهیونیستی و آل سعود می باشد. برخی از نزدیکان وی چون مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا و حمید مولانا سالها به نوکری برای مستکبرین آمریکایی مشغول بوده اند. مخالفت مصباح-یزدی با رحیم-مشایی نیز مانند رقابتهای درباریان شاه خائن با یکدیگر برای جلب حمایت مستکبرین می باشد. به علاوه وی بیم دارد که انقلاب مخملی رحیم-مشایی باعث شود تا راهی جز کناره گیری از سیاست نداشته باشد. به همین دلیل نیز فرقه ضاله مصباحیه سعی دارد تا با شانتاژ و تهدید مخالفان مصباح-یزدی آنها را از صحنه سیاسی کشور بیرون راند و یا از طریق تقلبات گسترده انتخاباتی و یا کودتا قدرت را قبضه نماید. اما شکی نیست که روحانیت استکبار ستیز نیز به افشاگریهای خود ادامه خواهد داد و به مصباح-یزدی اجازه نخواهد داد تا با استحاله نظام رژیمی متحجر و التقاطی را به قدرت برساند