بحران هویت فرقه ضاله مصباحیه بعد از مخالفت آیت الله خامنه ای با بازگشت احمدی نژاد

بعد از مخالفت رسمی دفتر آیت الله خامنه ای با انتشار تبلیغات باند رحیم-مشایی مبنی بر بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور گروهک موسوم به جبهه ئایداری به شدت دچار بحران هویت شده. این گروهک به خوبی می داند که اصولگرایانی چون دکتر سعید جلیلی با اصل و اساس فرقفه ضاله مصباحیه مخالفند و تمایلی به مذاکره با مصباح-یزدی ندارند. احمدی نژاد نیز مدتها است که راه خود را از راه مصباح-یزدی جدا نموده و در واقع به نوکری برای رحیم-مشایی مشغول بوده و حتی برای کمک به مشایی با اعضای خانواده خود مشغول جنگ و نزاع بوده. در چنین شرایطی فرقه ضاله مصباحیه نمی تواند کاندیدایی در انتخابات آینده ریاست جمهوری داشته باشد. به علاوه برخی از روحانی نمایان حامی مصباح-یزدی چون محمود نبویان و روح الله حسینیان و حمید رسایی سعی داشته اند تا از طریق غوغاسالاری به اهداف شوم خود دست یابند. امروز اصولگرایان از خود می ئرسند مگر ممکن است فردی چون حسینیان که از خانواده ای بهایی و از اعضای باند صهیونیست سعید امامی بود به ولایت فقیه التزام علمی داشته باشد!؟ چطور حسینیان که همواره از تحرکات دشمن ئسند باند صهیونیست سعید امامی حمایت نموده ممکن است علاقه ای به کمک به نظام داشته باشد. امثال حسینیان و نبویان و رسایی با رانت شورای نگهبان و با کمک امثال احمد جنتی و کدخدایی وارد مجلس شورای اسلامی شدند و امروز با اعمال و اظهارات دشمن ئسند خود برای رژیم اشغالگر و جنگ طلب صهیونیستی خوراک تبلیغاتی فراهم می کنند. تعجبی هم ندارد که صهیونیستها با استناد به یاوه گوئیهای این روحانی نمایان و منافقین بر علیه نظام به تبلیغ مشغول بوده اند. آن چه مسلم است این است که مخالفت آیت الله خامنه ای با بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور باعث ایجاد یک بحران هویت در فرقه ضاله مصباحیه شده است. امروز نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه بسیار نگران انتخابات بعدی مجلس شورای اسلانمی می باشند چرا که می دانند نه برنامه ای برای ارائه به مردم دارند و نه اصولگرایانی که دغدغه ای جز کمک به نظام ندارند تمایلی به مذاکره با آنها دارند. گروهک موسوم به جبهه ئایداری با هدف کودتا بر علبیه نظام و تشکسیل رژیمی ملوک الطوایفی وارد صحنه سیاسی کشور شد. البته از سالها قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه مخالفت با مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و توطئه بر علیه یاران امام (ره) بود. یاوه گوئیهای مصباح-یزدی مبنی بر این که اکثریت مسئولین بلند ئایه کشور ضد ولایت فقیه می باشند نتیجه ای نداشت جز کمک به رژیم اشغالگر صهونیستی و محافل جنگ طلب صهیونیست در آمریکا. امروز اصولگرایان می دانند که مهمترین هدف فرقه ضاله مصباحیه انتقام گیری از امت اسلامی به دلیل رای دادن به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی می باشد. کینه توزی اعضای فرقه ضاله مصباحیه بر علیه امت اسلامی به حدی است که از زمان تشکیل دولت اعضای این فرقه در مجلس کاری انجام نداده اند جز سنگ اندازی در کار دولت و شایعه ئراکنی و غوغاسالاری. اما اعضای این فرقه ضاله به حدی برای مسئولین نظام شناخته شده اند که خود نیز می دانند جز از طریق رانت خواری و زد و بند با مسئولین جاه طلبی چون احمد جنتی و علی سعیدی و حیدر مصلحی و محمد-رضا نقدی قادر به ادامه فعالیتهای سیاسی خود نخواهند بود. بی دلیل نیست که امروز بسیاری از اصولگرایان رسما از مصباح-یزدی و اعضای فرقه ضاله وی اعلام برائت می کنند و به صراحت می گویند که مصباح-یزدی هدفی ندارد جز ذلیل کردن نظام در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی و کمک به اشغال خاک ایران توسط بیگانگان و نابودی تمامی دستاوردهای دانشمندان کشور. این فرقه ضاله مذاکرات هسته ای را دستاویزی قرار داده برای ضربه زدن به نظام و منزوی نمودن جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی. البته از اعضای باند صهیونیست سعید امامی چون امثال حسینیان انتظار دیگری نیز نمی رفت. اما امروز فرقه ضاله مصباحیه با بحران هویت مواجه شده. نه اصولگرایان تمایلی به مذاکره با مصباح-یزدی دارند و نه دولت می تواند بیش از این در برابر خیانتهای مصباح-یزدی و اعضای فرقه ضاله مصباحیه به نظام و کمکهای آنها به رژیم اشغالگر و جنگ طلب صهیونیستی سکوت اختیار کند. مصباح-یزدی به خوبی می داند که حتی احمدی نژاد نیز دیگر هدفی ندارد جز کمک به رحیم-مشایی برای تشکیل یک گروهک ملی-مذهبی. البته ماهیت باند مشایی نیز دیگر برای همه اصولگرایان مشخص شده. در چنین شرایطی بود که اصولگرایان واقعی تصمیم گرفتند تا راه خود را از راه فرقه ضاله مصباحیه جدا کنند