۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

رد مشروعیت ولایت علی خامنه ای توسط آیت الله العظمی سیستانی و نگرانی تشکلهای موازی اطلاعاتی از فعالیتهای سید سراج الدین موسوی

اخیرا در جواب به استفتای انجام شده در مورد این که آیا مراجع تقلید باید از نظر ولی فقیه در امور کشوری اطاعت نمایند حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی اعلام نمودند که مراجع فقط در صورتی می توانند از نظر ولی فقیه اطاعت نمایند که ولایت ولی فقیه از نظر مردم مشروعیت داشته باشد. بدیهی است که با توجه به کشتارها و شکنجه های مردم بی گناه و حتی برخی از مسئولان سابق نظام و حمایت علی خامنه ای از رژیم نامشروع کودتا که برخی از اعضای آن چون اسفندیار رحیم-مشائی و کامران دانشجو حتی به دین مبین اسلام اعتقاد ندارند تنها معنی جواب حضرت آیت الله العظمی سیستانی این است که مراجع تقلید ملزم به اطاعت از احکام و نظرات علی خامنه ای نیستند.

شکی نیست که تشکیل رژیم سایه در بطن رژیم کودتا و شدت گرفتن فعالیتهای انجمن حجتیه نو و فرقه ضاله مصباحیه باعث شده تا برخی از بزرگان حوزه چون حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم-شیرازی جوابهای خود به استفتاهای انجام شده در مورد ضرورت اطاعت مراجع تقلید از ولی فقیه در امور کشور را بر این اساس تنظیم نمایند. در واقع جوابهای آیات عظام مکارم-شیرازی و سیستانی به استفتاهای انجام شده بیانگر بحثهای حوزوی در مورد انتخاب میان بد و بدتر می باشد. شکی نیست که به عقیده اکثر مراجع علی خامنه ای با حمایت از رژیم نامشروع کودتا که از هر فرصتی برای کشتار و شکنجه مردم بی گناه و به حراج گذاشتن دستاوردهای دانشمندان علوم هسته ای ایران اسلامی و تاراج بیت المال استفاده نموده ولایت خود را نامشروع نموده است.

حمایتهای وی از رژیمی طاغوتی که تفاوتی با رژیم ستمشاهی ندارد و وقاحت و بی شرمی را به آنجا رسانده که رسما با حجاب اسلامی مخالف می ورزد و حتی خواننده های مبتذل خوان و هرزه لس آنجلسی را برای اجرای برنامه به ایران اسلامی دعوت می کند مصداق بارز توهین به مقدسات و دنیا طلبی می باشد.

اما بزرگانی چون حضرت آیت الله مکارم-شیرازی نیز بدون شک از عواقب ادامه کودتای رژیم سایه به شدت خوف دارند. انجمن حجتیه نو که متشکل از عده ای متحجر با افکار قبیله ای و یا عده ای به ظاهر تجدد خواه با افکار الحادی-التقاطی و صهیونیستی می باشد از زمان کودتای انتخاباتی سال گذشته فعالیتهای خود را دو چندان نموده و هدف اصلی این فعالیتها نیز حذف بیت و یاران امام راحل (ره) از صحنه سیاسی کشور و برکناری علی خامنه ای و نهایتا به قدرت رساندن رژیمی الحادی-التقاطی و یا متحجر و قبیله ای می باشد. در واقع اختلافات میان دو شاخه انجمن حجتیه نو یعنی جناحهای مصباح-یزدی و رحیم-مشائی از نوع همان اختلافات میان درباریان رژیم شاه خائن و یا دعواهای درون گروهکی جبهه به اصطلاح ملی و نهضت به اصطلاح آزادی می باشد. در زمان انقلاب نیز درگیریهای درون گروهکی در میان اعضای نهضت آزادی و منافقین و دیگر گروهکها کار امت حزب الله را تسهیل نمود و امام خمینی (ره) موفق شدند نظام اسلامی را با موفقیت بنیانگذاری نمایند. رکن جمهوریت نظام و مردمسالاری دینی برای مقابله همه جانبه با دیکتاتوری و تمامیت طلبی گروهها و گروهکهائی شکل گرفت که مانند رژیم نامشروع کودتا مهمترین هدف خود را هجمه به امت اسلامی می دانستند.

شکی نیست که در گیریهای درون گروهکی در میان اعضای انجمن حجتیه نو باعث شده تا علی خامنه ای به زد و بند با جناح متحجر حجتیه نو - بخوانید فرقه ضاله مصباحیه - بیندیشد. برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی و سیاستمداران فرصت طلبی که مرتبا توسط احمدی نژاد خوار و حقیر شده اند و به شدت نگران آینده خود می باشند چون امثال مرتضی نبوی و حبیب الله عسگر-اولادی و محمد نبی-حبیبی سعی دارند تا از طریق زد و بند با مصباح-یزدی و تقویت وی احمدی نژاد را وادار به حذف باند رحیم-مشائی نمایند و با استفاده از رانت رهبری رژیمی ائتلافی تشکیل دهند. در مقطع کنونی هدف اصلی این تحرکات سیاسی برکناری دوست نزدیک مشائی احمد قلعه بانی از سمت مدیر کل شرکت ملی نفت ایران می باشد. به نظر می رسد که این گروه تا به حال موفق به جلب رضایت وزیر نفت مسعود میر کاظمی نیز شده اند...

اما هدف اساسی علی خامنه ای حذف بیت و یاران امام راحل (ره) و متلاشی نمودن باند مشائی-احمدی نژاد و متقاعد نمودن فرقه ضاله مصباحیه به حمایت از وی می باشد. در مقطع کنونی تشکلات به اصطلاح موازی که با دفتر علی خامنه ای و با مجتبی خامنه ای روابط بسیار نزدیکی دارند با حمله به سید سراج الدین موسوی یکی از نزدیکان حجت الاسلام والمسلمین آقای سید حسن خمینی سعی دارند تا با تهدید نوه امام (ره) اهداف شوم خود را محقق نمایند. یکی از نگرانیهای اساسی تشکلهای به اصطلاح موازی مخالفت بزرگان حوزه و بخصوص آیات عظام با طرح جانشینی مجتبی خامنه ای می باشد. شکی نیست که بیت و یاران امام (ره) به شدت مخالفت خود را با طرح جانشینی مجتبی خامنه ای که یکی از حامیان اصلی اسلام اموی می باشد ابراز نموده اند. به همین دلیل نیز آقا زاده بی بصیرت علی خامنه ای با اجیر کردن مشتی مزدور و حمله به بیوت مراجع عظیم الاشان سعی داشت تا مانند دژخیمان محمد رضا اهداف شوم خود را از طریق توهین به مقدسات و هجمه به روحانیت استکبار ستیز محقق نماید. شکی نیست که تصمیم تشکلهای موازی به تحریف جواب حضرت آیت الله العظمی سیستانی به استفتای انجام شده در مورد مشروعیت احکام ولی فقیه نیز به دلیل نگرانی دفتر علی خامنه ای از فعالیتهای سید سراج الدین موسوی بر ضد رژیم طاغوتی کودتا می باشد...

بدون شک تحریف نوشته ها و سخنان بزرگان حوزه باعث کاهش انزجار و تنفر امت حزب الله از رژیم نامشروع کودتا نخواهد شد. وطن فروشانی که روزی با حمله به یاران امام (ره) آنها را متهم به همکاری با آمریکا و غرب می نمودند امروز خود برای ئالوده خوردن با محافل صهیونیست و هرزه های ساکن آمریکا سر و دست می شکنند و یک روز شعار دفاع از دستاوردهای هسته ای ایران اسلامی را سر می دهند و روزی دیگر حتی از توقف غنی سازی اورانیوم در کشور سخن می گویند! مدعیان دروغین مبارزه با فساد و رانت خواری چون امثال احمدی نژاد و محمد رضا رحیمی و اسفندیار رحیم-مشائی و صادق محصولی خود از همه فاسد ترند و با تاراج منابع مالی کشور و بخصوص حساب ذخیره ارزی کشور را با ورشکستگی مواجه نموده اند. این از خدا بی خبران وقاحت و بی شرمی را به جائی رسانده اند که مراسمی را که تفاوت چندانی با جشنهای هنر شیراز در دوران محمد رضای خائن ندارد برگزار می کنند و تعجبی هم ندارد که رئیس واقعی رژیم خائن کودتا یعنی اسفندیار رحیم-مشائی شخصا مسئولیت برگزاری چنین مراسمی را بر عهده می گیرد تا محافل صهیونیست از رواج فحشا و فساد و بی بند و باری در ایران اسلامی خوشحال شوند و خیالشان آسوده باشد.

به عقیده بسیاری از آیات عظام و بزرگان حوزه امروز مصباح و مصباحها و مشائی و مشائیها همان نقشی را بازی می کنند که روحانی نمایان و مزدوران ملحد و صهیونیست دربار محمد رضا بازی کردند. هدف این از خدا بی خبران هجمه به اسلام ناب محمدی و جایگزین نمودن اسلام اموی و درباری است. شکی نیست که تشکلهای به اصطلاح موازی اطلاعاتی دفتر علی خامنه ای نیز مانند ساواک منحله دائما سعی دارند تا به هر نحو ممکن روحانیت استکبار ستیز را تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دهند. حمله به سید سراج الدین موسوی نیز از نوع حملات ساواک به اعضای بیت امام (ره) می باشد. همانطور که برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند مزدورانی چون علی رضا زاکانی نیز امروز نقش قلم به دستان مزدوری چون امثال مسعودی را بازی می کنند که نامه های سراسر توهین آمیز مامورین بهائی و صهیونیست ساواک چون رشیدی-مطلق را منتشر می نمودند...

در روزهای گذشته بزرگان حوزه اظهار داشته اند که هر گونه هجمه به بیت امام (ره) توسط مزدوران تشکلهای موازی دفتر علی خامنه ای و یا مزدوران رژیم سابه با واکنش بسیار شدید امت اسلامی مواجه خواهد شد. شکی نیست که منافقین و نفوذیهای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه چون امثال علی رضا زاکانی نیز که با مجتبی خامنه ای در حمله به بیوت مراجع همکاری نمودند سرنوشتی چون امثال داریوش همایون صهیونیست را خواهند داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر