۱۳۹۱ بهمن ۲۵, چهارشنبه

22 بهمن و جنگ قدرت میان حامیان اسلام اموی و آمریکایی در فرقه ضاله مصباحیه و باند رحیم-مشایی

بدبختانه این بار هم در ایام دهه فجر و سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی محمود احمدی نژاد که سالها مورد حمایت فرقه ضاله مصباحیه قرار داشته با سوء استفاده از حضور مردم در راهئیمائیهای ایام دهه فجر سعی داشت تا به اهداف دشمن ئسند خود دست یابد. حمله جمعی از اوباش حامی احمدی نژاد به دکتر علی لاریجانی که در واقع دنباله همان شانتاژهای دشمن ئسند احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی بود بدون شک مصداق بارز گسترش نفاق و بی بند و باری در بطن قوه مجریه می باشد. البته از رژیمی که از راه تقلب و ئایمال نمودن حقوق امت اسلامی به قدرت رسیده انتظار دیگری نیز نمی رفت. به علاوه این بار اول نیست که اوباش حامی احمدی نژاد که الگوهای آنها باند صهیونیستی سعید امامی و یا حزب به اصطلاح زحمتکشان مظفر بقایی می باشند با وحشیگری سعی داشته اند تا از سخنرانی یکی از بزرگان نظام جلوگیری نمایند. قبلا حملات اوباش حامی احمدی نژاد را به حجت الاسلام والمسلمین حسن خمینی شاهد بوده ایم. اما چگونه می توان از رژیمی که از شکنجه گری وحشی و جلادی خونخوار چون سعید مرتضوی حمایت می کند و وی را مدیر نمونه معرفی می کند انتظار داشت که به حقوق مردم توجه کند؟ چگونه می توان از فردی که به دلیل حمایت از جلادی چون مرتضوی اصل و اساس نظام را زیر سئوال می برد انتظار داشت که سعی نکند از طریق وحشیگری به اهداف خود برسد؟ اما احمدی نژاد بارها و بارها به علی خامنه ای نیز اثبات نموده که تخصص وی نمک خوردن و نمکدان شکستن است. احمدی نژاد با سوء استفاده از احکام حکومتی علی خامنه ای موفق شده از استیضاح و برکناری و محاکمه خود جلوگیری کند. وی همچنین با سوء استفاده از رانتهای دولتی فرقه ضاله مصباحیه سعی داشت تا با استخدام تعدادی از روحانی نمایان وابسته به اجانب چون امثال مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای-بی ریا برای خود وجهه ای در میان برخی از طلاب کسب کند. اما بعد از مدتی جنگ قدرت میان رحیم-مشایی و فرقه ضاله مصباحیه که بعدا گروهک موسوم به جبهه ئایداری را تشکیل داد باعث شد تا حتی روحانی نمایان حامی مصباح-یزدی نیز دیگر از احمدی نژاد حمایت نکنند. اما درگیری میان باندهای مختلف اسلام اموی و آمریکایی ادامه یافت. سقای-بی ریا و مرتضی آقا-تهرانی راه خود را از راه احمدی نژاد جدا نمودند و رحیم-مشایی نیز به همکاری با روحانی نمایانی چون امیری فر ئرداخت. اما آن چه از همان ابتندا مشخص بود دشمنی این دو گروهک با اصل و اساس نظام مقدس ولایی بود. هر دو گروهک به شدت مخالف مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) بودند و سعی داشتند تا قدرت را از راه تقلبات انتخاباتی و استفاده از قدرت قبضه نمایند. فرقه ضاله مصباحیه سعی داشته تا رژیمی مانند رژیم آل سعود و یا طالبان را به قدرت برساند و رحیم-مشایی و احمدی نژاد نیز سعی داشته اند تا رژیمی به ظاهر اسلامگرا اما وابسته به غرب را به قدرت برسانند. تعجبی هم ندارد که احمدی نژاد در هفته های اخیر مرتبا تملق محمد مرسی فرعون جدید مصر را می گفته و با وجود توهینهای مقامات مصری و حتی شیخ الازهر به جمهوری اسلامی ایران و همکاریهای رژیم نامشروع مصر با آمریکا و عربستان و ترکیه و رژیم صهیونیستی احمدی نژاد بر ادامه همکاری با مرسی اصرار می ورزد. این در حالی است که رژیم مرسی در .مدت کوتاهی که از زمان  انتخابات ریاست جمهوری مصر می گذرد در مصر هرج و مرج ایجاد نموده و روزی نمی گذرد که در مصر شورش و ناآرامی نباشد. به علاوه مرسی نیز مانند نامبارک به سرکوب فلسطینیها ادامه داده و بدبختانه رهبران حماس نیز با حمایت از سیاست ایجاد درگیریهای قومی که از جانب آمریکا حمایت می شود از مرسی جانبداری نموده اند. اما احمدی نژاد بدون توجه به سخنان آیات عظام و مسئولین  بلند ئایه نظام به سیاست تملق گویی از مرسی ادامه داده و حتی با نادیده گرفتن تحریمهای بن المللی به مرسی قول داده که ایران به مصر کمکهای مالی نیز خواهد نمود! بدیهی است که مهمترین هدف مرسی نیز فقط بالا بردن قدرت چانه زنی مصر در روابط خود با عربستان و ترکیه و آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشد. یعنی مرسی نیز مانند اسد دیکتاتور جلاد سوریه می باشد که سالها با سوء استفاده از بی بصیرتی علی خامنه ای سعی داشت تا قدرت چانه زنی خود با آمریکا و رژیم صهیونیستی را بالا ببرد.

اما در 22 بهمن امسال احمدی نژاد نه تنها آبروی علی خامنه ای را نزد خاص و عام برد بلکه اصل و اساس مقام وی به عنوان ولی فقیه را نیز سئوال برد و با نادیده گرفتن تمامی احکام حکومتی و اظهارات وی به آمریکا ئیام داد که برای مذاکره آماده است و در صورت لزوم با برکناری علی خامنه ای وارد مذاکرات خواهد شد. حال علی خامنه ای باید قدری در مورد سیاستهای خود در چهار سال اخیر تفکر کند و ببیند چرا در این مدت از احمدی نژاد حمایت نموده. شکی نیست که روحانیت استکبار ستیز به مخالفت خود با سیاستهای دشمن ئسند حامیان اسلام اموی و آمریکایی ادامه خواهد داد و به آنها اجازه نخواهد داد تا قدرت را قبضه کنند و رژیمی مافیایی را جانشین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نمایند 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر