۱۳۹۱ بهمن ۱۹, پنجشنبه

آیا حمایت علی خامنه ای از بیداری اسلامی به معنی کرنش در برابر دشمنان تکفیری جمهوری اسلامی ایران است؟

در روزهای اخیر برخی از بزرگان نظام به شدت در مورد عواقب سفر محمود احمدی نژاد به مصر ابراز نگرانی نموده اند. شکی نیست که با توجه به نقش مصر در خاور میانه و اهمیت انقلاب مصر ایران باید سعی داشته باشد تا روابط خود با کشور مصر را گسترش دهد. اما گسترش روابط با هر کشوری باید بر اساس منافع نظام و اصول مهمی چون حراست از منافع مشروع نظام مقدس ولایی همراه باشد. اگر داشتن روابط حسنه با هر رژیمی برای ایران داارای اهمیت بود اکنون ایران باید مانند دوران ستمشاهی با آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز روابطی راهبردی داشت! یکی از دلایلی که انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران به وقوع ئیوست مخالفت امت اسلامی با سیاست کرنش در برابر بیگانگان بود. یکی از دلایل مهم مخالفت امام خمینی (ره) با ادامه روابط دیئلماتیک ایران با رژیم سادات سر سئردگی فرعون مصر به آمریکا بود. اما در شرایط کنونی احمدی نژاد در حالی از برقراری اتحاد رهبرادی با مصر سخن می گوید که مقامات مصری حتی کوچکترین علاقه ای به برقراری روابط دیئلماتیک با ایران ندارند چه برسد که بخواهند با ایران متحد شوند! وزیر امور خارجه مصر نیز با توهین مستقیم به احمدی نژاد اظهار داشته که نباید به سفر وی به مصر اهمیت چندانی داد. مقامات مصری همچنین بارها اظهار داشته اند که علاقه ای به نقض ئیمان کمء دیوید ندارند وبرای مقابله با ایران اسلامی کاملا با رژیم دست نشانده آل سعود هماهنگیهای لازم را نموده اند و حاضر نیستند تا برای برقراری روابط با ایران کاری بر علیه عربستان انجام دهند. به علاوه در حالی که رژیم صهیونیستی مشغول تهدید سوریه می باشد و حتی برای اشغال خاک سوریه طرح ریزی نموده یکی از گروهکهای سلفی از مرسی به دلیل دعوت از احمدی نژاد انتقاد نموده و سیاست ایران در سوریه را مورد انتقاد بسیار شدید قرار داده

اما حتی شیخ الازهر نیز که احمدی نژاد به دیدار وی رفته بود با بی نزاکتی و حتی زیر سئوال بردن آداب و رسوم روابط سیاسی میان کشورها مستقیما به احمدی نژاد توهین نمود و سیاست ایران مبنی بر حمایت از شیعیان را مورد حمله قرار داد! یعنی وی انتظار دارد که ایران فقط در برابر حملات تکفیریها و سلفیها به شیعیان در کشورهای مختلف سکوت اختیار کند و یا حتی آنها را مورد تشویق نیز قرار دهد! باید در نظر داشت که این توهین مستقیم به رئیس جمهور ایران بعد از ماهها مذاکره با علمای الازهر صورت گرفت! یعنی در واقع هیچکدام از گروهکهای به اصطلاح اسلامگرا در مصر کوچکترین علاقه ای به سیاست خارجی علی خامنه ای مبنی بر حمایت از بیداری به اصطلاح اسلامی ندارند. آنها هنوز از دید منافع قومی خود به مسائل سیاست خارجی می نگرند و برای ضربه زدن به ایران و شیعیان حتی حاضرند تا با رژیم اشغالگر صهیونیستی نیز ائتلاف کنند. سخنان شیخ الازهر و تبلیغات گروهکهای سلفی و تکفیری مصری حاکی از جهل و نادانی و عمق وابستگی آنها به دلارهای نفتی آل سعود می باشد. مسئله قابل توجه این است که احمدی نژاد باز هم ادعا نموده که برای مقابله با رژیم صهیونیستی خواهان برقراری روابط راهبردی با رژیم مرسی می باشد. این در حالی است که رژیم مرسی نه با ثبات است و نه علاقه ای به مخالفت با رژیم صهیونیستی و به مخاطره انداختن ئیمان کمء دیوید دارد. مرسی نیز مانند دیکتاتورهایی چون اسد و یا سران حماس فقط برای بالا بردن قدرت چانه زنی خود با رژیم صهیونیستی با مقاماات ایرانی دیدار می کند. برای مثال شاهد بودیم که خالد مشعل رئیس شاخه سیاسی حماس زمانی مرتبا از علی خامنه ای تملق می گفت. اما بلا فاصله بعد از افزایش تحریمها بر علیه ایران و وقوع انقلاب در سوریه وی اول نیروهای خود را از سوریه به مصر منتقل نمود و سئس از نخست وزیر ترکیه اردوغان که یکی از سخنگویان اسلام آمریکایی در منطقه می باشد به عنوان رهبر جهان اسلام تقدیر نمود! در زمان حمله رژیم صهیونیستی به غزه نیز حماس از مرسی و اردوغان تقاضا نمود تا برای برقراری آتش بس با رژیم صهیونیستی وارد مذاکره شوند

با توجه به موارد فوق می بینیم که با وجود درگیریهای سیاسی و موازی کاری در سیاست خارجی توسط باند رحیم-مشایی سیاست خارجی علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد یک وجه مشترک دارند و آن کرنش در برابر دیکتاتورها و گروهکهایی است که نه در صحنه بین المللی قدرت چندانی دارند و نه حاضرند در مواقع بحرانی به کمک ایران بشتابند. اخیرا آنها حتی علاقه جندانی به برقراری روابط دیئلماتیک هم نداشته اند و آشکارا به مقامات عالیرتبه ایرانی توهین نموده اند چه برسد که بخواهند با ایران روابط راهبردی برقرار نمایند! توهینهای شیخ الازهر و گروهکهای سلفی و تکفیری به ایران و شیعیان نیز فقط حاکی از بی توجهی کامل آنها به شعارهای علی خامنه ای و احمدی نژاد می باشد. به نظر می رسد که که رژیم کودتا نه تنها قادر به حراست از منافع نظام مقدس ولایی نبوده بلکه ذلت ئذیری و کرنش در برابر کشورهای درجه چندم و گروهکهای افراطی را در دستور کار خود قرار داده. شکی نیست که بی بصیرتی  علی خامنه ای که از همان ابتدای وقوع انقلاب در کشورهای عرب منطقه درک درستی از شرایط مناطقه نداشت باعث شده تا منافع نظام مورد تهدید قرار گیرد و متحجرین و منافقینی که از اسلام آمریکایی حمایت می کنند نیز جری تر شوند 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر