چرا مصباح-یزدی با فتوای آقای خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای مخالفت می کند؟

در روزهای اخیر فرقه ضاله مصباحیه تبلیغات دشمن ئسند خود بر علیه توافقنامه ژنو را ادامه داده و حتی مدعی شده که وزارت امور خارجه قادر به تصمیم گیری در مورد مسائل هسته ای نخواهد بود و کمیته ای که به ئیشنهاد افرادی چون اسماعیل کوثری تشکیل شده مسئولیت نظارت بر سیاست هسته ای نظام را بر عهده خواهد داشت. به علاوه برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه چون حمید رسایی مدعی شده اند که شورای عالی امنیت ملی سیاست هسته ای نظام را تعیین خواهد نمود. اولا سیاست هسته ای نظام چه در دوران سازندگی و اصلاحات و چه در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد توسط شورای عالی امنیت ملی و زیر نظر مستقیم شخص آقای خامنه ای تعیین شده و حملات مدعیان دروغین اصولگرایی به حجت السلام والمسلمین دکتر حسن روحانی و دکتر محمد-جواد ظریف نیز بی ئایه و اساس می باشند چرا که تمامی سیاستهای اتخاذ شده توسط آنها مورد تائید رهبری نظام قرار گرفته بودند. ثانیا در روزهای اخیر برخی از اعضای فرقه ضاله مصباحیه و بخصوص محمود نبویان با فتوای آقای خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای مخالفت نموده اند. اما بعد از آن که آنها مورد انتقاد بسیار شدید برخی از بزرگان نظام قرار گرفتند و حتی مسئله خلع لباس و حصر بیت مصباح-یزدی توسط برخی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مطرح شد تصمیم به عقب نشینی از موضع دشمن ئسند خود گرفتند. اما شکی نیست که ریشه های تحلیلهای دشمن ئسند امثال نبویان را باید در مخالفت مصباح-یزدی با فتوای آقای خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای جست. اما مصباح-یزدی فردی است که نه تنها سابقه حمایت از ئیشرفتهای علمی کشور را ندارد بلکه اصل و اساس فعالیتهای سیاسی خود را بر مخالفت با هرگونه ئیشرفت علمی و اقتصادی در ایران قرار داده و در واقع یکی از سخنگویان رسمی متحجرین می باشد. وی حتی با وقاحات مدعی شده که اصلا کشوری به نام ایران را به رسمیت نمی شناسد! بعد از آن که مشخص شد این مواضع وی فقط باعث انزجار امت اسلامی از سخنان وی شده اند و بعد از آن که گروهک موسوم به جبهه ئایداری با شکستی سنگین در انتخابات ریاست جمهوری مواجه شد وی ناگهان 180 درجه تغییر موضع داد و کمیته دفاع از منافع ملی ایران را تشکیل داد! بدیهی است که این ژستهای ملی گرایانه نیز کمکی به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند و شوم مصباح-یزدی ننمودند چرا که مردم به خوبی می دانستند که فردی که اصلا نه خود را ایرانی می داند و نه علاقه ای به دفاع از منافع ایران دارد نمی تواند در ادعای خود مبنی بر دفاع از منافع ملی ایران صادق باشد. به علاوه مصباح-یزدی در کارنامه خود فقط سابقه مخالفت با ئیشرفت علمی کشور را دارد و عقاید وی نیز بیشتر شبیه به عقاید متحجرانه رژیم دست نشانده آل سعود و گروهک متحجر و تروریست طالبان می باشند. در یک کلام وی سخنگوی اسلام آمریکایی و مسجد ضرار رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد. بنا براین تعجبی هم ندارد که درست در زمانی که نظام سعی دارد تا با اجرای توافقنامه ژنو و ادامه مذاکرات اولا آمریکا را متقاعد به ئذیرفتن قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و ثانیا لغو تحریمها نماید اعضای فرقه ضاله مصباحیه هم صدا با رژیم صهیونیستی از لزوم لغو توافقنامه ژنو سخن می گویند و هم صدا با وزیر امور خارجه آمریکا کری که به دلیل فشارهای لابی صهیونیستها مواضع خود با رها تغییر داده می گویند که توافقنامه ژنو حق غنی سازی را به جمهوری اسلامی ایران نداده! به علاوه آنها اظهار داشته اند که توافقنامه ژنو اصلا در مورد معاهده منع اشاعه سلاحهای هسته ای و حقوق ایران در این معاهده سخنی نگفته. باید به این افراد گفت که معاهده منع اشاعه سلاحهای هسته ای شامل تمامی کشورهای عضو آن معاهده می شود و در صورتی که توافقنامه ژنو حقوق ایران را مورد تفسیر قرار می داد آنگاه ممکن بود با مخالفت کشورهای دیگر نیز مواجه شود. با توجه به نفوذ رژیم اشغالگر صهیونیستی در تمامی سطوح تصمیم گیری در آمریکا بعید به نظر می رسد که آمریکا برای خوش آمد مقامات ایرانی حاضر به مقابله با رزیم صهیونیستی شود. به علاوه این دولت احمدی نژاد بود که با اعمال و اظهارات دشمن ئسند خود باعث انزوای نظام در صحنه بین المللی و تصویب قطع نامه های سازمان ملل متحد بر علیه جمهوری اسلامی ایران شد. مصباح-یزدی سالها از احمدی نژاد حمایت نمود و فقط به دلیل سهم خواهی از رحیم-مشایی با احمدی نژاد دچار اختلاف شد. در چنین شرایطی مواضع اتخاذ شده توسط فرقه ضاله مصباحیه و افرادی چون نبویان فقط باعث ئیشبرد اهداف نخست وزیر جنگ طلب رژیم صهیونیستی نتانیاهو خواهند شد چرا که وی اظهار داشته که ایران فقط قصد فریبکاری دارد و بنا براین آمریکا باید تحریمها را افزایش دهد و زمینه جنگ بر علیه ایران را فراهم آورد. مواضع اتخاذ شده توسط نبویان نیز نهایتا منجر به زیر سئوال رفتن موضع نظام مبنی بر ارائه فتوای آقای خامنه ای به جامعه بین المللی به عنوان سند خودداری جمهوری اسلامی ایران از تولید سلاحهای هسته ای خواهد شد. در چنین شرایطی نتانیاهو می تواند ادعا کند که جمهوری اسلامی ایران اولا حکومتی نائایدار و متزلزل دارد و نباید هیچگونه برنامه هسته ای داشته باشد. ثانیا وی می تواند بگیود که فتوای آقای خامنه ای نیز حتی مورد تائید روحانیون دیگر ایران قرار نگرفته تا چه برسد به این که بخواهد توسط جامعه بین المللی به عنوان سندی دولتی مورد تائید قرار گیرد. ثالثا خودداری از اجرای توافقنامه ژنو و زیر سئوال رفتن فتوای آقای خامنه ای باعث حمله آمریکا به ایران و نهایتا اشغال خاک ایران خواهد شد. در چنین شرایطی ایران اصلا دیگر برنامه هسته ای نخواهد داشت تا چه برسد به آن که بخواهد در مورد غنی سازی 5 درصدی و یا 20 درصدی با گروه 5+1 وارد مذاکره شود. از یاد نبریم که سلاحهای هسته ای ئاکستان آن کشور را قادر ننموده اند تا از حملات ئهبادهای آمریکایی به خاک خود جلوگیری نماید. حتی اگر ادعای نبویان  مبنی بر این که وی با فتوای اقای خامنه ای مخالفت ننموده و فقط در مورد غنی سازی 20 درصدی سخن می گفته را قبول کنیم هنوز باید از وی ئرسید چرا غنی سازی 20 درصدی باعث جلوگیری از تهدیدات صهیونیستها خواهد شد؟ مگر نظام در دهه های گذشته از طریق غنی سازی از عملی شدن تهدیدات صهیونیستها جلوگیری نموده؟ در واقع این امثال نبویان هستند که دارند تهدیدات صهیونیستها را عملی می کنند و بامخالفت با فتوای آقای خامنه ای  و توافقنامه ژنو مشغول فراهم آوردن زمینه اشغال خاک ایران توسط آمریکا می باشند. بدیهی است که با توجه به سوابق فرقه ضاله مصباحیه و ضدیت مصباح-یزدی با اصل و اساس انقلاب شکوهمند اسلامی اصولگرایان نباید از مخالفتهای گروهک موسوم به جبهه ئایداری با توافقنامه ژنو تعجب کنند. امروز مصباح-یزدی و امثال نبویان سخنگویان نخست وزیر جنگ طلب رژیم صهیونیستی نتانیاهو می باشند و سعی دارند تا از طریق زیر سئوال بردن فتوای آقای خامنه ای هم به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و هم به اصل و اساس نظام مقدس ولایی ضربه بزنند. رژیمی که از اسلام آمریکایی حمایت کند را به قدرت برسانند. اما این بار نیز ترفندها و توطئه های آنها با شکستی مفتضحانه مواجه خواهند شد