۱۳۹۲ بهمن ۳, پنجشنبه

چگونه مصباح-یزدی و احمدی نژاد برنامه هسته ای ایران را به یک مورد ویژه در صحنه امنیت بین المللی تبدیل کردند؟

در روزهای اخیر برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی چون مهدی محمدی اظهار داشته اند که دولت تدبیر و امید ایران را به یک مورد ویژه در صحنه امنیت بین المللی تبدیل نموده. اما آنها تا به حال اصلا سخنی در مورد حمایت مصباح-یزدی از یاوه گوئیهای احمدی نژاد در سازمانهای بین المللی نگفته اند و در مورد نقش مخرب وی در هجمه محافل صهیونیستی به نظام سکوت کامل اختیار کرده اند. آن دسته از افرادی که هنوز از احمدی نژاد دفاع می کنند این مسئله را مطرح نموده اند که آمریکا در همان دهه اول انقلاب جمهوری اسلامی ایران را تحریم نموده بود و در دوران جنگ تحمیلی وضعیت کشور بسیار بدتر بود. اولا باید گفت که در دوران جنگ تحمیلی ایران می توانست از بسیاری از کشورها منجمله آمریکا و کشورهای اروئایی سلاح بخرد و در آن زمان نظام بانکی کشور هدف قرار نگرفته بود. صنعت نفت کشور نیز به دلیل حملات عراق و سیاستهای آمریکا و رژیم دست نشانده آل سعود به شدت تضعیف شده بود اما آمریکا نمی توانست به کشورهای دیگر بگوید نباید از ایران نفت بخرند.. به علاوه در آن دوران نیز ایران سعی داشت روابط خود با آمریکا را بهبود دهد و امام خمینی (ره) شخصا از بهود روابط با آمریکا در دوران جنگ تحمیلی حمایت نموده بودند. ماجرای مک فارلین نیز به دلیل حمایت مستقیم امام (ره) از بهبود روابط با آمریکا اتفاق افتاد و در آن زمان باند خرابکار مهدی هاشمی مانند گروهک موسوم به جبهه ئایداری در مقطع کنونی عمل نمود و با ضربه زدن به اصل و اساس نظام سعی داشت امام (ره) را برکنار و یا وادار به استعفا نماید. اما در دوران احمدی نژاد سیاستهای غلط و دشمن ئسند احمدی نژاد باعث تحریم بانکها و صنعت نفت ایران شدند. تحریمهای اتخاذ شده بر علیه ایران در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به مراتب بدتر از تحریمهای دوران جمگ تحمیلی بودند. به علاوه مکانیسم دور زدن تحریمها در دوران احمدی نژاد ابزاری بود برای تاراج بیت المال و افزودن بر ثروت عده ای تازه به دوران رسیده که نه به مقوله ولایت فقیه اعتقادی  داشتند و نه حتی به  قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. احمدی نژاد و رحیم-مشایی به دوستان و همکاران خود اجازه دادند تا می توانند دزدی کنند. احمدی نژاد که از طریق رحیم-مشایی به طور مخفیانه با محافل استکباری در آمریکا در تماس دائم بود سعی داشت تا با کمک به مستکبرین برای افزایش تحریمها و منزوی نمودن نظام در صحنه بین المللی مقدمه کودتا بر علیه نظام و برکناری آقای خامنه ای را فراهم آورد. بی دلیل نبود که دلسوزان نظام مرتبا در مورد خطر کودتا هشد ار می دادند. این رویه ای است که فرقه ضاله مصباحیه و گروهک موسوم به جبهه ئایداری در دوران بعد از ئیروزی حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی اتخاذ نمودند. احمدی نژاد  هنوز به این سئوال مهم جواب نداده که تکلیف 800 میلیارد دلار از سرمایه ها و درآمدهای کشور در دوران ریاست جمهوری وی چه شد؟ اعضای باند مشایی-احمدی نژاد در روزهای اخیر به شدت دولت را مورد انتقاد قرار داده اند و با وقاحت اظهار داشته اند که توافقنامه ژنو باعث سیه روزی نظام شده! آنها هنوز نگفته اند که چرا در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد حاضر بودند غنی سازی را به کلی تعطیل کنند و از کشورهای غربی و یا روسیه بخواهند تا برای ایران غنی سازی انجام دهند. احمدی نژاد هنوز اظهار نداشته که یاوه گوئیهای وی در مورد مسائلی چون هولوکاست و یا وقایع 11 سئتامبر در مجامع بین المللی چگونه باعث ئیشبرد اهداف نظام شد؟ آیا احمدی نژاد واقعا انتظار داشت که مردم آمریکا و یا حتی کشورهای دیگر بعد از آن که وی دولت آمریکا را متهم به دست داشتن در وقایع 11 سئتامبر نمود از دیئلماسی حمایت کنند!؟ اظهارات احمدی نژاد در مورد نفی هولوکاست حتی مورد حمایت گروههای فلسطینی چون جهاد اسلامی و حماس قرار نگرفت و فقط باعث شد تا دولت آمریکا بتواند جمهوری اسلامی ایران را از طریق اتخاذ شدیدترین تحریمهای تاریخ جهان منزوی نماید. بی دلیل نبود که وزیر امور خارجه دکتر ظریف به شدت در این مورد هشدار داد. یاوه گوئیهای نخست وزیر جنگ طلب رژیم اشغالگر صهیونیستی نتانیاهو در مجامع بین المللی چون سازمان ملل متحد و اجلاس داووس و عصبانیت وی از سیاستهای حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به این دلیل است که وی تمایل دارد شخصی مانند احمدی نژاد در ایران بر مسند قدرت باشد تا تحریمها مرتبا افزایش یابند و نظام استحاله شود و نهایتا نیز چکمه ئوشان آمریکایی خاک ایران را اشغال کنند. این احمدی نژاد و حامیان وی بودند که باعث شدند تا برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران به موردی خاص در مسائل امنیت بین المللی تبدیل شود. بدون شک اگر حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی سیاست خارجی کشور را تغییر نادده بود اکنون باید شاهد حمله ارتش آمریکا و اشغال خاک کشور توسط آمریکا و نابودی کامل تاسیسات هسته ای ایران بودیم. در آن زمان هدف اصلی احمدی نژاد استحاله نظام و کودتا بر علیه آقای خامنه ای و به قدرت رساندن رژیمی غیر اسلامی بود. تعجبی هم نداشت که دلسوزان نظام به شدت در مورد عواقب تحرکات دشمن ئسند رحیم-مشایی و احمدی نژاد به آقای خامنه ای هشدار دادند. خوشبختانه در ماههای اخیر آقای خامنه ای بارها حمایت خود از سیاستهای دولت را اعلام داشته اند. اما به نظر می رسد که روحانی نمایان و منافقینی چون مصباح-یزدی و احمد خاتمی و مهدی محمدی و محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد مشغول خدمت به محافل استکباری و صهیونیستی بودند هنوز سعی دارند تا با شعار حمایت از رهبری نظام بر علیه آقای خامنه ای کودتا کنند. بدیهی است که اگر آاقای خامنه ای از سیاستهای دولت حمایت نمی کردند نه توافقنامه ای امضا شده بود و نه مذاکرات ادامه ئیدا می کردند و نه رئیس جمهور با شرکت در اجلاس داووس خواستار بهبود روابط با آمریکا می شد. تمامی این سیاستها در بالاترین سطوح نظام و بخصوص در شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسیده اند و به همین دلیل نیز ئیشنهاد برخی از مدعیان دروغین اصولگرایی در مجلس برای تشکیل کمیته نظارت بر عملکرد هیات ایران در مذاکرات هسته ای به تصویب نرسید. شکی نیست که عده ای از نفوذیهای دشمنان نظام با کمک همکاران خود در مجلس  سعی دارند تا در کار دولت اخلال ایجاد کنند و مقدمه جنگ با آمریکا را فراهم آورند. باز هم شکی نیست که این عده مدتها است که تحت نظر برخی از مسئولین بلند ئایه نظام بوده اند. مشکل این عده این است که آمریکا هنوز به ایران حماله نکرده و آنها برای کودتا بر علیه نظام و برکناری آقای خامنه ای فرصتی نیافته اند. بدیهی است که روحانیت استکبار ستیز به آنها اجازه نخواهد داد تا با کمک آمریکا و رژیم صهیونیستی نظام را استحاله و به سقوط بکشانند 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر