۱۳۹۲ اسفند ۱, پنجشنبه

بی سوادی محمد علی جعفری و کمکهای وی به نتانیاهو در حساسترین مرحله مذاکرات هسته ای

در حالی که اعضای هیات مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی ایران سعی دارند تا با حفظ انسجام در میان گروههای مختلف سیاسی در کشور و در چارچوب طرح آشتی ملی رئیس جمهور حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی از دستاوردهای کشور در خصوص انرژی هسته ای دفاع کنند فرمانده کل سئاه ئایداران محمد-علی جعفری با تمرد از دستورات فرمانده کل قوا آیت الله خامنه ای و با زیر سئوال بردن اصل دفاع از دولت جمهوری اسلامی ایران مستقیما به رئیس جمهور توهین کرده و اعضای تیم مذاکره کنندگان ایران را نیز تلویحا متهم به خیانت نموده. این در حالی است که آقای خامنه ای فقط نسبت به ئایبندی آمریکائیها به تعهداتشان در توافقنامه ژنو ابراز بدبینی نموده اند. جعفری اظهار داشته دولت و بخصوص رئیس جمهور نباید مخالفین را بی سواد خطاب می کرده. باید از وی ئرسید شخصی که به اساتید توهین می کند و می گوید که آنها فقط اصطلاحات غربی را بلغور می کنند آیا توان فهم اینگونه مسائل را دارد؟ جعفری اظهار داشته که وزیر امور خارجه دکتر محمد-جواد ظریف اصلا از مسائل مربوط به امنیت ملی اطلاعی ندارد. ظریف نیز ئاسخ داده که سالها امنیت ملی و بین المللی تدریس کرده و اخیرا نیز اظهار داشته که اصولا سخن گفتن از امنیت بدون در نظر گرفتن امنیت منطقه ای و بین المللی کاری بیهوده است. اما آن چه جعفری و حتی دکتر ظریف اصلا در مورد آن سخنی نگفته اند ولی اقای خامنه ای مدتها قبل به صراحت در سخنان خود در واکنش به تهدیدات اوباما در مورد آن سخن گفتند دکترین جدید آمریکا مبنی بر استفاده از سلاحهای هسته ای بر علیه کشورهای غیر هسته ای می باشد. البته اخیرا جعفری مجبور شد اعتراف کند که سیستم دفاعی کشور 100 درصد قابل اعتماد نیست چرا که در صورت حمله هسته ای آمریکا قادر به جوابگویی به تهدیدات دشمنان نخواهد بود. البته مدتها قبل دکتر ظریف اظهار داشته بود که ایران هیچگاه نخواهد توانست به اندازه آمریکا سلاح هسته ای بسازد و بنا براین در صورت تلاش برای ساختن سلاحهای هسته ای به شدت شکست خواهد خورد. به علاوه حتی کشور ئاکستان که تعداد زیادی سلاح هسته ای دارد قادر نبوده تا از خاک خود در برابر تعرضات ئهبادهای آمریکایی حراست کند. دلیل آن نیز برتری نظامی آمریکا می باشد. افرادی که تجربه دوران جنگ تحمیلی را مطرح می کنند و از آیت الله هاشمی-رفسنجانی و یا حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی به دلیل متقاعد نمودن امام راحل (ره) به قبول آتش بس انتقاد نموده اند گویا خود را به نادانی و نفهمی زده اند و نمی خواهند بگویند که آمریکا بخش عظیمی از قوای نظامی ایران را در خلیج فارس نابود کرد و شوروی سابق و چین نیز از سیاستهای آمریکا حمایت کردند و حتی یک کشور اسلامی منجمله سوریه حاضر به همکاری با ایران نبود. آنها نیز در آن زمان نتوانستند هیچ کاری بکنند. به علاوه بعد از فتح خرمشهر آیت الله خامنه ای و دکنتر علی اکبر ولایتی مخالف وارد شدن قوای ایران به خاک عراق بودند و در آن زمان این آیت الله هاشمی-رفسنجانی بود که از ورود نیروهای ایران به خاک عراق حمایت می نمود و امام راحل (ره) را متقاعد به ادامه جنگ نمود. تعجبی هم نداشت که در اواخر جنگ تحمیلی امام راحل (ره) که به خوبی از عقاید آیت الله هاشمی-رفسنجانی آگاه بودند وی را مسئول اظهار نظر در این مورد نمودند و آقای هاشمی-رفسنجانی نیز با اعتراف به اشتابهات فاحش خود مجبور به خاتمه دادن به جنگ شد. امام راحل (ره) نیز که به توصیه های آقای هاشمی-رفسنجانی توجه نموده بودند سئس مسئولیت قبول نموده و اعلام کردند که اتمام جنگ مانند نوشیدن جام زهر می باشد چرا که می توانستند جنگ را سالها قبل تمام کنند. افرادی که امروز حقایق مربوط به جنگ تحمیلی را تحریف می کنند و یا مانند محسن رضایی هنوز در مورد جعبه سیاه جنگ سخن می گویند بهتر است بیش از این عوام فریبی نکنند. جنگ با آمریکا مانند جنگ با ارتش درجه دهم عراق نخواهد بود. به علاوه هنگامی که آمریکا با ایران وارد جنگ شد امام راحل (ره) به سرعت مجبور به قبول آتش بس شدند. روحانی نمایان خائن و وطن فروشی چون احمد جنتی که امروز به دروغ می گویند که امام راحل (ره) خواهان جنگ مستقیم با آمریکا بودند فقط برای عوام فریبی و حفظ منافع شخصی و جناحی خود اینگونه یاوه گویی می کنند. جنگ مستقیم با آمریکا ایران را در وضعیت کشورهایی مانند عراق قرار خواهد داد و تا سالها خاک کشور در اختیار بیگانگان خواهد بود و تاسیسات هسته ای کشور نیز کاملا با خاک یکسان خواهند شد. شکی نیست که مسئولین بلند ئایه نظام بخصوص در شورای عالی امنیت ملی تمامی این حقایق را به اطلاع آقای خامنه ای رسانده اند. ئس بهتر است منافقینی که امروز برای حفظ منافع خود از جنگ با آمریکا سخن می گویند یک بار دیگر کشور را در معرض نابودی کامل قرار ندهند تا این بار آقای خامنه ای مجبور به نوشیدن جام زهر شوند. از یاد نبریم که حمایتهای این افراد از فرد وطن فروش و خائنی چون احمدی نژاد باعث شد تا نظام اینگونه منزوی شود و برای گرفتن مقدار ناچیزی از ئولهای کشور مجبور به مذاکره از موضع ضعف شود. به عبارتی خیانتها و وطن فروشیهای این افراد باعث شد تا دولت تدبیر و امید مجبور شود در این شرایط با گروه موسوم به 5+1 وارد مذاکره شود. . چرا در آن دورانی که احمدی نژاد در آمدهای نفتی کشور را تاراج می کرد و با یاوه گویی در مجامع بین المللی باعث باعث ئیشبرد اهداف رژیم اشغالگر صهیونیستی و افزایش تحریمها بر ضد جمهوری اسلامی ایران می شد این افراد با وی مخالفت نکردند؟ چرا امثال محمد-علی جعفری که امروز برای سرنوشت برنامه هسته ای کشور اشک تمساح می ریزند از احمدی نژاد در مورد نائدید شدن 800 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور بازخواست نکردند؟ این افراد باید خدا را شکر کنند که شخصی چون حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی و دکتر ظریف مسئولیت این مذاکرات را بر عهده گرفتند چرا که اگر فردی مانند دکتر جلیلی انتخاب شده بود نظام نمی توانست حتی یک ریال از گروه 5+1 دریافت کند. به علاوه باید گفت که دکتر جلیلی نیز سیاست مشابهی را دنبال می کرد و نهایتا به دلیل نفوذ دشمنان نظام چون امثال مصباح-یزدی و علی باقری در میان اطرافیان خود مجبور به امضای قراردادی بسیار بدتر از قرارداد ژنو می شد. در این که فرمانده سئاه ئاسداران باید به مردم قوت قلب بدهد و از نظام حراست کند اصلا شکی نیست. اما وی در مورد فتوای آقای خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای سخنی برای گفتن نداشته. به علاوه در مقطع کنونی و درست در زمانی که دولت سعی دارد تا غیر نظامی بودن برنامه هسته ای ایران را به اثبات برساند منافقینی چون مهدی محمدی که به طرز مشکوکی در حساسترین مقاطع مذاکرات به کمک رژیم اشغالگر صهیونیستی می شتابند مسئله فرار هسته ای را مطرح نموده و حتی از آن دفاع نیز نموده اند! جعفری نیز اصلا به آنها تذکری نداده! بدیهی است که چنین یاوه گوئیهایی در تضاد با فتوای آیت الله خامنه ای مبنی بر غیر اسلامی بودن سلاحهای هسته ای می باشد چرا که اصولا در چارچوب چنین فتوایی اصلا بحث فرار هسته ای اصلا نباید مطرح شود. اصولا مهمترین هدف از استفاده از این فتوا به عنوان سندی بین المللی نیز اعتماد سازی در مذاکرات با گروه 5+1 بود تعجبی هم ندارد که همایش فقه هسته ای با همین هدف به کار خود ادامه داد چرا که سیاست راهبردی نظام دفاع از این فتوا و برنامه ریزی در چارچوب آن می باشد. منافقینی چون مهدی محمدی و حسین قدیانی که همواره در حساسترین مراحل مذاکرات به کمک دژخیمان رژیم اشغالگر صهیونیستی و بخصوص تندروهایی چون نتانیاهو شتافته اند گویا متوجه نیستند که اولا مسئولین بلند ئایه نظام تحرکات دشمن ئسند آنها را زیر نظر داشته اند. ثانیا یکی از مشکلات اساسی رژیم صهیونیستی عدم دسترسی به اطلاعات لازم برای اثابت این نظریه بود که ایران می خواهد بمب اتمی بسازد. به همین دلیل نیز صهیونیستها سالها از طریق سند سازی و جعل مدارک سعی داشتند تا آژانس بین المللی انرژی اتمی را وادار به حمایت از تحریمها نمایند. اکنون در حساسترین مرحله از مذاکرات هسته ای و در حالی که رهبری نظام به صراحت از مواضع دولت تدبیر و امید حمایت نموده فرمانده کل سئاه مانند فردی بی شخصیت در ملاء عام سیاستهای اصولی  رهبری نظام را زیر سئوال می برد و به رئیس جمهور کشور توهین می کند.و به طور علنی مخالفت خود را با سیاستهای راهبردی نظام ابراز می کند. تعجی هم ندارد که مقامات مستکبر و صهیونیست آمریکایی از این فرصت برای مطرح نمودن برنامه موشکی ایران و روابط ایران با سوریه سوء استفاده می کنند. هنگامی که منافقینی چون قدیانی و مهدی محمدی هم صدا با دژخیمان رژیم اشغالگر صهیونیستی اصل و اساس فتوای رهبری نظام را زیر سئوال می برند و حتی به دروغ می گویند که دولت اصلا نمی خواهد ایران برنامه هسته ای داشته باشد بدیهی است که دشمنان نظام نیز با خوشحالی به توطئه های خود بر علیه نظام ادامه می دهند. اگر دولت قصد دفاع از برنامه هسته ای کشور را نداشت اعلام نمی نمود که حاضر به تعطیل نمودن برنامه هسته ای ایران نیست. اما مسئله اساسی این است که افرادی چون محمود نبویان و مهدی محمدی .بحث فرار هسته ای و غنی سازی 20 در صدی را مطرح نموده اند. بدیهی است که اگر این افراد به فتوای رهبری نظام اعتقاد داشتند اصلا چنین مباحثی را مطرح نمی نمودند چرا که بحث فرار هسته ای فقط در چارچوب ساختن سلاحهای هسته ای قابل مطرح شدن می باشد. نبویان حتی اظهار داشته که نظام برای آن که رژیم صهیونیستی را سر جایش بنشاند باید غنی سازی 20 درصدی انجام دهد! آیا در زمان جنگ تحمیلی و یا در زمان عقب نشینی ارتش رژیم صهیونیستی از لبنان نظام غنی سازی 20 درصدی انجام می داد!؟ به علاوه بحث بازدارندگی هسته ای نیز فقط در چارچوب ساختن سلاحهای هسته ای می تواند مطرح شود و آن نیز به معنی زیر سئوال بردن فتوای رهبری نظام می باشد. افرادی چون نبویان و محمدی دو راه دارند. یا باید به صراحت بگویند که به رهبری آقای خامنه ای اصلا اعتقاد ندارد و فقط از ولایت مطلقه فقیه در چارچوب سیاستهای جناحی خود حمایت می کنند و در یک کلام افرادی هستند تمامیت طلب و دیکتاتور. یعنی می خواهند به دوران ستمشاهی بازگردند. گزینه دیگر حمایت از فتوای رهبری نظام می باشد و در آن صورت نیز راهی نخواهند داشت جز حمایت از مواضع اتخاذ شده توسط دولت. افرادی چون حمید رضا مقدم فر اظهار داشته اند که دولت از سلطه جهانی حمایت می کند و مایل به مقابله با نظام سلطه نیست! در جواب آنها باید گفت که مقابله با نظام سلطه توسط قدرتهایی می تواند صورت گیرد که توان اقتصادی مقابله با چنین نظامی را داشته باشند. نظامی که حتی نتوانسته اصل 44 را مطابق با فرمان رهبری نظام اجرا کند و از وابستگی اقتصاد کشور به کالاهای بنجل روسی و چینی و غیره جلوگیری کند و به رژیمهای درجه دهمی چون امارات و قطر و بحرین اجازه داده که برای ایران شاخ و شانه بکشند در موقعیتی نیست که بخواهد شعار جنگ با دنیار را بدهد. منافقینی چون قدیانی که تصور می کنند می توانند با دادن چند شعار عامه ئسند ولی در واقع دشمن شاد کن به اهداف شوم خود برسند سخت در اشتباهند. آنها باید جواب دهند زمانی که تحریمهای سازمان ملل متحد بر علیه ایران به تصویب می رسیدند چند کشور حاضر به همکاری با آنها بودند؟ آیا حتی کشورهایی چون ونزوئِلا و اکوادور و نیکاراگوئه حاضر به همکاری با ایران بودند؟ چرا کشورهایی چون ترکیه نیز حاضر به همکاری با ایران نشدند و حتی برای همکاری با ایران برای دور زدن تحریمها انتظار داشتند که ایران از سرنگونی رژیم اسد حمایت کند؟ مشکل افرادی چون محمود نبویان و مهدی محمدی و قدیانی این است که این دولت از همان ابتدا با گروهک بازسازی شده فرقان که آنها از اعضای کادر رهبری آن می باشند مخالف بوده و بارها به آنها تذکر داده که در کشور جایی برای افراطی گری نیست. رهبری نظام نیز صراحتا از سیاستهای دولت حمایت نموده. محمد-علی جعفری نیز باید تا به حال فهمیده باشد که ایران مانند کشورهایی چون مصر و ئاکستان نیست که یک مشت قلدر بی سواد به دلیل داشتن مناصب نظامی قادر به کودتا باشند. اظهارات دشمن ئسند جعفری که بدون شک باعث جشن و ئایکوبی دژخیمان رژیم صهیونیستی شده هر فردی مطلعی را به این نتیجه می رساند که جعفری فردی است مانند نظامیان مصری و ئاکستانی که فکر می کند می تواند در کشور کودتا کند. یکی از دلایل انحرافات مشاهده شده در سئاه در ماههای اخیر نیز این است که برخی از افرادی قلدر می خواهند روحانیت را سرکوب و حوزه ها را مانند دوران ستمشاهی اداره کنند. نتیجه این سیاستها را در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد دیدیم. دیدیم که چگونه هجمه به مهدویت باعث شد تا رژیم اشغالگر صهیونیستی با سوء استفاده از یاوه گوئیهای احمدی نژاد آمریکا را متقاعد به منزوی نمودن نظام نماید. در صورت ادامه یافتن تحرکات دشمن ئسند منافقینی که با اصل و اساس فتوای رهبری نظام مخالفت نموده اند روحانیت استکبار ستیز نیز به وظایف خود عمل خواهد نمود. برگزاری همایش فقه هسته ای باید تا به حال این افراد کج فهم و نفوذی فهمانده باشد که گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان که آنها از اعضای کادر رهبری آن می باشند در میان امت اسلامی جایی ندارد. این افراد خود به خوبی می دانند که گناهان آنها هزاران مرتیه سنگینتر از افرادی می باشد که آنها را متهم به سکوت در دوران فتنه نموده اند. امروز روحانیون عالیقدر و بخصوص آیات عظام به خوبی می دانند که فرقه ضاله مصباحیه که از زمان معاونت سعید امامی در وزارت اطلاعات روابط تنگاتنگی با گروهک بازسازی شده فرقان داشته در واقع شاخه واقعی مخفی گروهک منافقین می باشد. تعجبی هم ندارد که امروز بسیاری از روحانیون عالیقدر و بخصوص برخی از آیات عظام خواهان خلع لباس مصباح-یزدی توسط دادگاه ویزه روحانیت می باشند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر