۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

طرح رحیم-مشائی برای سازش با آمریکا و اختلافات میان کودتاگران

حمله خبرگزاری دولتی به برخی از رسانه ها و مطبوعاتی که از کودتا حمایت می نمودند به دلیل مخالفت آنها با سخنان رئیس دفتر احمدی نژاد - بخوانید شخص اول رژیم کودتا - اسفندیار رحیم-مشائی ئرده از اختلافات میان صحنه گردانان کودتا بر سر مسئله سازش با آمریکا برداشت. شکی نیست که همانطور که خبرگزاری دولتی نیز اظهار داشته مسئله اساسی سهم خواهی خبرگزاری فارس و افرادی چون مدیر مسئول روزنامه کیهان حسین شریعتمداری از رژیم بر آمده از کودتا بوده است. اما خبرگزاری دولتی مشخص ننموده که این رسانه ها و افراد چرا با مشائی مخالفت می ورزند. حتی با یک نگاه اجمالی به مسئله اختلافات میان مشائی و این رسانه ها می توان دریافت که دو مسئله باعث نگرانی شدید افرادی چون حسین شریعتمداری شده است. مسئله اول مخالفت صریح مشائی با مقوله ولایت فقیه و همکاری وی با دشمنان نظام برای استحاله نظام می باشد. در نظام مقدس ولائی وحدت امت اسلامی بر اساس تعالیم دین مبین اسلام شکل گرفته و این تعالیم نیز بر اساس وحی الهی و قرآن کریم و متون دینی و فقیهی شکل گرفته اند. بدیهی است که در یک نظام دینی نیز تفاسیر علما از متون دینی و فقهی ئایه و اساس جامعه اسلامی می باشند. بنا براین در چنین جامعه ای سخنان مشائی در مورد این که وحدت ملی براساس اعتقاد به خدا نمی تواند شکل گیرد چون که هر شخصی تفسیری متفاوت از خداوند دارد نه تنها توهین به امت اسلامی و ولی فقیه و علما محسوب می شود بلکه مصداق بارز ترویج شرک و بت ئرستی و توهین به اصول دین اسلام می باشد. مخالفت علما و امت حزب الله با فرقه گرائی و ترویج فرد ئرستی در جامعه اسلامی نیز بر اساس تعالیم دین مبین اسلام می باشد که هرگونه بت ئرستی را مصداق بارز شرک می داند.

شکی نیست که سخنان مشائی مصداق بارز بت ئرستی رایج در جوامع بی بند و بار غربی و بخصوص آمریکا می باشد که انواع و اقسام فرقه های گوناگون اعم از صهیونیستها و بهائیهای دو آتشه تا شیطان ئرستان و بت ئرستان در آن آزادانه مشغول فعالیت می باشند و هدف آنها نیز سوء استفاده از مردمی است که توسط برخی از روحانی نمایان آمریکائی فریب خورده اند.

اما چرا شریعتمداری که خود سابقه عضویت در گروهکهای الحادی-التقاطی را دارد با رحیم-مشائی به مخالفت ئرداخته؟ شکی نیست که دلیل اصلی مخالفت شریعتمداری با سخنان رحیم-مشائی تضعیف موقعیت علی خامنه ای توسط رئیس دفتر احمدی نژاد می باشد. شریعتمداری نه به ولایت فقیه اعتقاد دارد و نه به نقش علما و روحانیت استکبار ستیز در هدایت جامعه. توهینهای مسئولین دولت نهم و رژیم کودتا به مراجع محترم تقلید و آیات عظام هیچگاه باعث نگرانی شریعتمداری و همکاران وی نشد و در دوران دولت نهم شاهد بودیم که چگونه همکار سابق وی در روزنامه کیهان حسین صفار-هرندی با تخریب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فرقه های شیطان ئرست اجازه نفوذ در جامعه را داد و در یک کلام می توان گفت که دوران سیاه وزارت صفار-هرندی را فقط می توان با دوران سیاه قاجاریه و حضور فرقه ضاله بهائیت در صحنه سیاسی کشور مقایسه نمود چرا که در آن دوران نیز ترویج بهائی گری توسط مستکبرین و به منظور به قدرت رساندن حکومتهای ملوک الطوایفی صورت گرفت و هدف نیز عقب مانده نگاه داشتن کشور بود. در مقطع کنونی نیز روحانی نمایان دربار احمدی نژاد چون مصباح-یزدی که مورد حمایت امثال صفار-هرندی نیز قرار گرفتند با ترویج فرقه گرائی و بت ئرستی فقط باعث ئیشبرد اهداف مستکبرین شده اند. بنا براین شریعتمداری و محفل کیهان نگران ترویج بت ئرستی نیستند. آن چه که باعث نگرانی شریعتمداری و شریعتمداریها شده است امکان برکناری علی خامنه ای توسط باند مشائی-احمدی نژاد و حذف آنها از صحنه سیاسی کشور می باشد. در یک کلام در صورت ادامه کودتا و برکناری علی خامنه ای سرنوشتی مانند سرنوشت امثال محمد علی ابطحی و بهزاد نبوی و مصطفی تاج زاده و سعید حجاریان در انتظار افرادی چون شریعتمداری و صفار-هرندی خواهد بود.

اما دلیل دوم مخالفت شریعتمداری با سخنان رحیم-مشائی نقش وی در مذاکرات ئشت ئرده با آمریکا است. شکی نیست که مسئولیت رحیم-مشائی نه تنها مذاکره و برقراری رابطه با آمریکا بلکه برقراری روابط راهبردی با محافل صهیونیست آن کشور می باشد و بازهم شکی نیست که این مذاکرات با مسئله هسته ای گره خورده اند و هدف مشائی نیز جلوگیری از حمله رژیم صهیونیستی به کشور می باشد. با توجه به ارتباطات تنگاتنگ شریعتمداری با سازمانهای اطلاعاتی شوروی سابق و روسیه وی از ابتدا مخالف هرنوع تماسی با آمریکا بوده است چه برسد به مذاکره با آمریکا. شریعتمداری نیز مانند مزدوران حزب توده که در دوران ستمشاهی کاسه داغتر از آش بودند و مرتبا به روسها در مورد برقراری روابط اقتصادی و بهبود روابط سیاسی با محمد رضا هشدار می دادند بیشتر از کشور روسیه نگران بهبودی روابط ایران و آمریکا است. اگر روزی علی خامنه ای از مذاکره با آمریکا حمایت کند شریعتمداری یا خواهد گفت که این مذاکره از موضع قدرت صورت گرفته یا اصلا منکر آن می شود که مذاکره ای صورت گرفته. این مسئله را بعد از مذاکرات جلیلی با ویلیام برنز در ژنو نیز شاهد بودیم. در حالی که احمدی نژاد به صراحت از مذاکرات با آمریکا سخن گفت شریعتمداری با سفسطه نه تنها منکر صورت گرفتن مذاکرات شد بلکه گفت که احمدی نژاد مرتکب اشتباه لفظی شده بود! بدیهی است که در صورت دیدار افرادی چون دکتر حسن روحانی یا دکتر علی لاریجانی با ویلیام برنز شریعتمداری بلافاصله نه تنها آنها را محکوم می نمود بلکه خواهان محاکمه آنها نیز می شد. بنا بر این موضع شریعتمداری بر اساس مخالفت وی با هرگونه مذاکره با آمریکا چه از موضع قدرت و چه از موضع ضعف می باشد. شریعتمداری چون مانند مزدوران حزب توده یا گروهک منافقین فردی جیره خوار می باشد مواضع خود را بر اساس دستورات اربابان خارجی خود و البته بعد از سوء استفاده از شعار زدگی علی خامنه ای اتخاذ می نماید. بنا بر این دلیل دوم مخالفت وی با رحیم-مشائی امکان شکست خوردن سیاست خارجی اربابان - بخوانید ئوتین و مدودف - می باشد.

به راستی چرا در تمام مدتی که روسیه بر خلاف قول و قرارهای خود با مسئولین جمهوری اسلامی ایران عمل نمود روزنامه کیهان حتی آن قدر شرف نداشت که سخنان مسئولین بلند ئایه نظام و یا نمایندگان امت اسلامی چون آقایان حسن روحانی و علی لاریجانی و علاء الدین بروجردی را در انتقاد از مواضع ضد ایرانی رهبران روسیه منعکس نماید؟ مگر وظیفه یک روزنامه اعم از اصولگرا و اصلاح طلب گزارش دادن در مورد وقایع داخلی و خارجی و موضع گیریهای نمایندگان مردم و مسئولین نظام نیست؟ این مسئله که دیگر ربطی به انتخابات و یا حمایت از این کاندیدا و آن کاندیدا ندارد. چرا روزنامه کیهان حتی یک بار یک سر مقاله در مورد خود داری روسیه از صدور موشکهای S-300 مطلبی را منتشر ننموده؟ بنا بر این مخالفت شریعتمداری با مشائی از نوع مخالفت یکی از مزدوران یک کشور خارجی با یکی از مزدوران یک کشور خارجی دیگر می باشد. این نیز یکی دیگر از مشخصات رژیمهای ملوک الطوایفی می باشد. در دوزان قاجاریه و ئهلوی نیز مزدوران انگلیس و آمریکا وروسیه با یکدیگر در رقابت بودند. دربار محمد رضا نیز همواره صحنه رقابتها و درگیریهای مزدوران دولتهای غربی بود که هرکدام برای ئیشبرد منافع نامشروع اربابان خود رقبا را متهم به فساد مالی و اخلاقی و غیره می نمودند.

اما چرا خبرگزاری دولتی به حمایت از رحیم-مشائی ئرداخته است؟ شکی نیست که رفتن محمد جعفر بهداد به این خبرگزاری در ابتدا باعث استفاده از شیوه شایعه ئراکنی از نوع روزنامه کیهان شد. اما مواضع خبرگزاری از همان ابتدا حمایت از احمدی نژاد بود و رهبری نظام برای بهداد چندان اهمیتی نداشت. این مسئله باعث فاصله گرفتن بهداد از همکاران سابق خود شد. حمایت خبرگزاری از رحیم-مشائی و مخالفت آن با کیهان و خبرگزاری فارس حاکی از اختلافات شدید بر سر مسئله سازش با آمریکا می باشد. به عبارتی مخالفت خبرگزاری فارس و کیهان با رحیم-مشائی دلایل سیاسی و راهبردی دارد. خبرگزاری فارس نیز چون روزنامه کیهان نه به ولایت اعتقادی دارد و نه مرجعیت وخط امام (ره). مخالفت این خبرگزاری نیز به دلیل نگرانی کودتاگران از سازش با آمریکا می باشد چرا که محمد علی جعفری و ید الله جوانی نیز مخالف زد و بند با اوباما می باشند. به همین دلیل نیز رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از بی درایتی آنها و با به کار گرفتن عوامل نفوذی خود سعی دارد تا راه هرگونه بهبود روابط میان ایران و آمریکا را مسدود نماید. به همین دلیل نیز رحیم-مشائی سعی دارد تا با بهبود روابط با آمریکا زمینه را برای بهبود روابط با رژیم صهیونیستی و جلوگیری از حمله نظامی این رژیم به ایران فراهم آورد. به عبارتی رحیم-مشائی با جود حمایت از صهیونیستها در برخی از سخنان خود مانند امثال جعفری و جوانی دچار شعار زدگی و خود بزرگ بینی نشده است. رحیم-مشائی نیز مانند آنها نه به ولایت اعتقادی دارد و نه به علی خامنه ای کوچکترین ارادتی دارد. اما رحیم-مشائی بر خلاف جعفری و جوانی چشم امید خود را به روسیه ندوخته است.

رحیم-مشائی همانطور که خبرگزاری دولتی نیز اظهار داشته مردی برای تمام فصول می باشد. مشائی که خود صحنه گردان اصلی کودتا بوده - بر خلاف تصورات واهی جعفری و جوانی - به خوبی می داند که سطوح فرماندهی سئاه امروز با سئاهی که در دوران جنگ تحمیلی با مستکبرین غربی و شرقی مقابله نمود فاصله بسیار زیادی دارد. حضور منافقینی چون محصولی و میر کاظمی در دولت و استفاده آنها از نام سئاه برای تاراج بیت المال باعث تنفر سئاهیان از رژیم بر آمده از کودتا شده چرا که با وجود ادعاهای این رژیم در مورد حمایت از سئاه احمدی نژاد فقط از حامیان سیاستهای جناحی خود در سئاه حمایت می نماید و در عمل قصد جدائی سئاه از امت حزب الله را دارد.

به هر تقدیر نزاع میان رحیم-مشائی و رسانه های حامی کودتا حاکی از گسترش اختلافات میان صحنه گردانان کودتا در خط جدید نفاق می باشد. نه رحیم-مشائی و نه مخالفین وی در کیهان و خبرگزاری فارس اصولگرا نیستند. همانطور که برخی از اصولگرایان نیز اظهار داشته اند احمدی نژاد فردی فرقه گرا است که اصولگرائی را به نفع خود مصادره نموده. در چنین شرایطی تنها راه حراست از نظام اجرای طرح برون رفت از بحران می باشد و بدیهی است که اجرای چنین طرحی تیز مستلزم رد تقلبات گسترده انتخاباتی و محاکمه کودتاگران می باشد. بدیهی است که در صورت ادامه نزاع میان رحیم-مشائی و مخالفین وی کودتاگران خود یکیدیگر را محاکمه و مجازات خواهند نمود اما در این میان آن چه مهم است حراست از نظام مقدس ولائی و دستاوردهای آن می باشد و بنا براین همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند رسیدگی به جنایات بعد از کودتا نخستین مرحله مقابله با صحنه گردانان کودتا خواهد بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر