۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

مثلث فتنه و ادامه کودتا : مخالفت داوود احمدی نژاد با طرح مشائی برای عبور از نظام

سخنان برادر محمود احمدی نژاد داوود احمدی نژاد در مورد مواضع دشمن ئسند رئیس دفتر محمود احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی بدون شک حاکی از نگرانی شدید برخی از مقامات دولتی در مورد ادامه کودتا می باشد. داوود احمدی نژاد که مدیریت سازمان ئدافند غیر عامل کشور را به عهده دارد بدون شک به دلیل موقعیت شغلی خود باید از توطئه دشمنان برای استحاله نظام و ضربه زدن به نهادهای کلیدی کشور آگاهی داشته باشد. هر چند داوود احمدی نژاد در دوران دولت نهم با نادیده گرفتن گسترش فساد در میان مقامات دولتی و بخصوص افرادی چون صادق محصولی ملقب به سردار میلیاردی و مهرداد بذرئاش و علی سعید لو و سکوت و ای چه بسا تشویق برادر خود به کمک به صحنه گردانان توطئه باند ئالیزدار باعث خوشحالی دشمنان نظام و گروهک منافقین شد اما به نظر می رسد که ابعاد توطئه های مثلث فتنه -بخوانید مثلث ثمره-هاشمی-مشائی-دانشجو - باعث شده تا حتی وی نیز به شدت نگران وضعیت خود باشد.

آن چه که می توان از اظهارات داوود احمدی نژاد دریافت این است که وی نگران برکناری خود و ای چه بسا برادر خود توسط علی خامنه ای می باشد. همانطور که قبلا نیز اشاره نموده ایم علی خامنه ای اصلا از ابعاد نفوذ مثلث فتنه در لایه های میانی و در دستگاههای مدیریتی آگاه نیست و تضعیف وزارت اطلاعات و اطلاعات سئاه بعد از برکناری جمع کثیری از دلسوزان نظام باعث شده تا افراد چائلوس و بعضا خائن با صدور گزارشهای بی محتوا و البته تملق گوئی از مقامات بی عرضه و سست عنصر وضعیتی را به وجود آورند که به سران خط جدید نفاق فرصت دهد تا نفوذ باندهای خود را در نهادهای کلیدی نظام افزایش دهند. بدون شک آن چه باعث نگرانی و اعتراض داوود احمدی نژاد به ادامه فعالیتهای مشائی شده است اعمال و رفتارهائی است که باید مورد توجه نهادهای مسئول اجرای طرحهای ئدافند غیر عامل قرار گیرند و تمامی اعمالی که باند مشائی با کمک کامران دانشجو و ثمره-هاشمی و افراد تحت فرمان خود انجام داده اند حاکی از آن است که هدف آنها ادامه کودتا با هدف برکناری علی خامنه ای و جایگزین نمودن شخصی روحانی نما و سئس عبور علنی از نظام و تشکیل رژیمی الحادی-التقاطی می باشد.

شکی نیست که علی خامنه ای با بی تدبیری و اشتباهات فاحش خود به صحنه گردانان فتنه و شاخه مخفی گروهک منافقین اجازه داده تا با نفوذ در نهادهای کلیدی نظام مقدمه برکناری وی را فراهم آورند. اما آن چه نظریه برخی از بزرگان نظام در مورد شدت گرفتن فعالیتنهای مثلث فتنه برای عبور علنی از نظام را تقویت می نماید مخالفت شدید سران فتنه با برگذاری محاکمه سعید مرتضوی و ادامه تحقیقات در مورد کشتار و شکنجه افراد بی گناه در بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک می باشد. علی خامنه ای بارها تصمیم خود مبنی بر ضرورت برخورد با عوامل دون ئایه و اشخاص رده سه و چهار را اعلام نموده و روسای شاخه مخفی گروهک منافقین نیز هر بار با شدت با تصمیم وی مخالفت نموده اند.

اما آن چه در روزهای گذشته باعث نگرانی برخی از نزدیکان احمدی نژاد منجمله داوود احمدی نژاد شده است شدت گرفتن نزاعهای درون گروهی در میان شاخه مخفی سازمان منافقین بوده است که بی شباهت به جنگهای درون گروهی این گروهک در سالهای قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی نیست. در آن زمان نیز مخالفتهای مجاهدین مارکسیست که دستورات خود را از مقامات اطلاعاتی شوروی سابق دریافت می نمودند با مجاهدین مسلمان باعث شد تا مجاهیدن مارکسیست اقدام به ترور مجاهیدن مسلمان نمایند. البته در آن دوران تعدادی از نفوذیهای گروهک منافقین و شاخه نظامی حزب خائن توده دستوراتی را مبنی بر ضرورت نفوذ در گروههائی چون انجمن حجتیه و مجاهدین مسلمان دریافت نمودند.

در آن زمان دو نفر از نفوذیهای شوروی سابق یعنی حسین شریعتمداری و عباس سلیمی نمین ماموریت یافتند تا با نفوذ در میان مجاهیدن مسلمان و انجمن حجتیه سیاستهای شاخه های مخفی گروهکهای خود را از طریق نفوذ در میان گروههای اسلامگرا به اجرا در آورند. شکی نیست که دلیل اصلی تصمیم اربابان شریعتمداری و سلیمی-نمین به استفاده از گروههای اسلامگرا بری نفوذ در نهضت امام خمینی (ره) انزجار شدید روحانیت استکبار ستیز از ایدئولوژیهای الحادی-التقاطی بود که البته به نحوی حتی در برخی از مقاطع مورد تائید دربار ملحد محمد رضای صهیونیست نیز قرار می گرفت چرا که نفوذ فرقه ضاله بهائیت در میان درباریان خائن دولت محمد رضا به حدی بود که آنها در سالهای آخر رژیم ستمشاهی به شکل علنی از ضرورت مبارزه با تفکر اسلامی سخن می گفتند و طبیعتا افکار الحادی-التقاطی را از طرق مختلف منجمله تقویت گروههای به ظاهر اسلامگرا و متحجر و گروهکهای الحادی-التقاطی و به ظاهر توده ای انجام می دادند. در آن زمان سرویسهای اطلاعاتی بیگانه با سوء استفاده از سیاستهابی دربار عوامل خود را در لایه های میانی برخی از گروههای اسلامی و برخی از گروهکهای الحادی-التقاطی قرار داد.

در حال حاضر تعداد بسیاری از این افراد در سطوح مختلف مشغول به کار می باشند و بدیهی است که بسیاری از آنها و به گفته برخی از بزرگان نظام اکثریت آنها بحمد الله در دوران تصدی مرتضی رضائی در اطلاعات سئاه و وزارت آیت الله ریشهری و آیت الله فلاحیان در وزارت اطلاعات مورد شناسائی قرا گرفتند. اما ضعف و بی تدبیری علی خامنه ای از یک طرف و تضعیف شدید نظام اطلاعاتی کشور در دوران اصلاحات و سئس هجمه به وزارت اطلاعات در دوران دولت نهم و بخصوص بعد از کودتای خط جدید نفاق باعث شد تا بسیاری از این عناصر در ئستهای کلیدی به خدمت گمارده شوند. بدیهی است که ئرونده های این افراد کماکان موجود می باشد وبه نظر می رسد که داوود احمدی نژاد نیز به شکل غیر مستقیم و به دلیل موقعیت شغلی خود در مورد برخی از فعالیتهای گروهکهای مخالف نظام اطلاعاتی هر چند ناچیز کسب نموده است. البته وقاحت و بی شرمی صحنه گردانان کودتا نیز اکنون به حدی است به مقدسات توهین می نمایند و به بیت حضرت امام خمینی (ره) در شب عاشورا حمله می کنند و در روز عاشورا نیز مومنان را به شهادت می رسانند و بعدا هم مانند حسین شریعتمداری فریاد وا اسلاما سر می دهند!

شکی نیست که یکی دیگر از دلایل نگرانی داوود احمدی نژاد از ادامه فعالیتهای مخرب مثلث فتنه صحنه گردانی فاز سوم کودتا توسط افراد غیر مسلمانی چون اسفندیار رحیم-مشائی (عضو شاخه مخفی گروهک منافقین و مروج افکار الحادی-التقاطی - منجمله ضدیت با استکبار ستیزی و حمایت از دراویش ) کامران دانشجو (مسیحی) و روح الله حسینیان (بهائی) و عباس سلیمی-نمین (از اعضای نفوذی شاخه نظامی حزب توده در انجمن حجتیه ) و حسین شریعتمداری (از اعضای نفوذی شاخه نظامی منافقین مارکسیست در میان مجاهیدن مسلمان) می باشد. البته داستان نفوذ این از خدا بی خبران که تعدادی از آنها حتی به دین مبین اسلام نیز اعتقاد نداشتند در میان افراد بی کفایتی که مسئولیت دفاتر علی خامنه ای را در نهادهای مختلف به عهده داشته اند مثنوی هفتاد من کاغذ است و شرح آن فرصت دیگری می طلبد... اما شکی نیست که آن چه باعث شد تا صحنه گردانان شاخه های نظامی گروهکهای الحادی-التقاطی به فکر نفوذ در دفاتر علی خامنه ای باشند ارتباط نزدیک علی خامنه ای با متحجرین و التقاطیونی چون حبیب الله آشوری در دوران قبل از انقلاب بود....

بدون شک هشدارشدید داوود احمدی نژاد در مورد ماهیت فعالیتهای ضد اسلامی و مخرب اسفندیار رحیم-مشائی به دلیل اعتقاد وی به افکار حضرت امام خمینی (ره) نیست. وی بارها و بارها می توانست با برادر خود که نعوذ بالله مشائی را از اولیا الله می داند و حتی وی را با وقاحت و بی شرمی خاص اعضای گروهک ملحد منافقین حضرت ولی عصر (عج) می خواند در مورد عواقب کفر گوئی و الحاد و توهین به مقدسات سخن بگوید. ولی وی تصمیم گرفت که سکوت کند و با حقارت به یاوه گوئیهای علی خامنه ای در مورد «سکوت خواص» گوش فرا دهد. اکنون وی با مشاهده اعمال ضد اسلامی مشائی و همسوئی وی با دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر قدس می بیند که ادامه فعالیتهای مشائی ممکن است نه تنها باعث برکناری وی بلکه باعث برکناری برادر وی محمود احمدی نژاد شود و ای چه بسا وی نیز روزی به سرنوشت افرادی چون بهزاد نبوی و عطریانفر و محمد علی ابطحی و محسن امین زاده و ... دچار شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر