۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

اختلافات درونی رژیم کودتا: ترس احمد خاتمی از افشاگریها و حمایت احمد جنتی از ادامه کودتا

به دنبال سخنان آیت الله هاشمی-رفسنجانی در مورد ضرورت افشای حقایق دوران ئس از رحلت جانکاه حضرت امام خمینی (ره) احمد خاتمی که بسیار نگران افشای نقش محمد یزدی در حمایت از آیت الله گلئایگانی بود با در خواست از هاشمی برای خود داری از انتشار نامه خود در مورد حقایق دوران بعد از رحلت امام (ره) مطرح شدن چنین مسائلی را به ضرر نظام و انقلاب دانست! مسئله قابل توجه در این میان نگرانی احمد خاتمی در مورد افشای ماهیت متحجرینی چون محمد یزدی است که اولا در آن زمان علی خامنه ای را «التقاطی» می دانستند و ثانیا بعد از انتخاب وی به جانشینی حضرت امام خمینی (ره) ناگهان کاملا رنگ عوض کردند و با وقاحت خاص صحنه گردانان کودتا به حمایت از علی خامنه ای ئرداختند و حتی وی را نعوذ باالله نماینده قادر متعال بر کره خاکی دانستند! شکی نیست که این رفتار همان رفتار دربارهای ابو سفیان و معاویه و محمد رضا است چرا که در چنین دربارهائی فقط قدرت و قدرت طلبی و و هوی و هوس و دنیا طلبی و زر و زور و تزویر و ریا حرف اول و آخر را می زنند.

شکی نیست که بزرگانی چون هاشمی مسئولیت دارند تا ماهیت منافقانه چنین متحجرینی را که با سوء استفاده از جاه طلبیهای شخصی علی خامنه ای و با مطرح نمودن نظریه گمراه کننده حکومت اسلامی که نه جائی در قانون اساسی نظام مقدس ولائی داشت و نه اصولا مورد تائید امام (ره) بود سعی داشته اند تا منافع نامشروع خود را تامین کنند. به همین دلیل نیز متحجرین بعد از سخنان هاشمی در نماز جمعه تهران که با تاکید بر اهمیت نقش مردم در مشروعیت دادن به نظام بر سخنان بی محتوای آنها خط بطلان کشید سعی داشتند تا هم هاشمی را تخطئه کنند و هم دشمنی خود با نظام جمهوری اسلامی ایران را ادامه دهند.

اما در مورد مسائلی چون جانشینی امام (ره) باید گفت که در آن زمان چند نظریه مطرح بود و هاشمی نیز خود بارها به این مسئله اشاره داشته است. اما مسئله اساسی حمایت گروهی از متحجرین از افرادی چون آیت الله گلئایگانی در واقع به منظور کاهش قدرت ولی فقیه و مرجعیت شیعه و کمک به باندهای حذف شده در دوران ولایت حضرت امام خمینی (ره) بود چرا که برخی از این باندها چون باند خرابکار مصباح-یزدی در دوران جنگ تحمیلی از سیاست سازش با دشمنان انقلاب و نظام و بخصوص شیطان بزرگ حمایت می کردند. محمد یزدی نیز در آن زمان از اشخاصی بود که خواهان برقراری روابط با آمریکا بود و نه از انقلاب حمایت می نمود و نه از امام (ره) و هدف وی از مطرح نمودن آیت الله گلئایگانی به عنوان جانشین امام (ره) نیز کمک به متحجرین هم فکر خود برای تشکیل حکومتی ملوک الطوایفی از نوع رژیم منفور آل سعود و یا رژیم متحجر طالبان بود که تا سالها مورد حمایت آمریکا نیز قرار گرفت. به علاوه در ا« زمان مصباح-یزدی نیز تعدادی از مزدوران خود مانند مرتضی آقا-تهرانی و ناصر سقای بی رای را با آمریکا اعزام داشت تا با کمک مستکبرین آمریکائی زمینه تشکیل رژیم متحجر و التقاطی را فراهم نمایند. به جرات می توان گفت که ریشه حضور التقاطیونی چون اسفندیار رحیم-مشائی که ستیز با روجانیت استکبار ستیز شیعه و حوزه های علمیه را در دستور کار خود و قوه مجریه قرار داده اند را باید در ان دوران از تاریخ جست...

شکی نیست که مطرح شدن نقش مخرب محمد یزدی در آن زمان متحجرین دیگری را نیز دچار شوک شدید عصبی و دلهره کرده است چرا که آنها نیز به خوبی از عملکرد غلط و ضد انقلابی خود در دوران جنگ تحمیلی و در روزهای ئس از رحلت جانکاه امام (ره) آگاهی دارند. به همین دلیل نیز این از خدا بی خبران با تشنج آفرینی و حمایت از فتنه خواهان ادامه کودتا می باشند چرا که اصولا مخالف تشکیل جامعه ای قانونمند می باشند. سخنان احمد جنتی در نماز جمعه تهران که بیشتر به یاوه گوئیهای یک کودتاچی دچار تشویش و دلهره شباهت داشت تا سخنان یک امام جمعه نمونه بارز سوء استفاده صحنه گردانان کودتای الحادی-التقاطی خط جدید نفاق از تریبون مقدس نماز جمعه برای هجمه به ارکان نظام مقدس ولائی است. یاوه گوئیهای جنتی در مورد نقش رئیس قوه قضائیه دلسوزان نظام را به یاد ویرانه ای می اندازد که آیت الله هاشمی-شاهرودی بعد از تصدی بر امور قوه قضائیه در مورد آن هشدارهای بسیار شدیدی را به مسئولان نظام داد.

به راستی چه کسانی جز علی خامنه ای و محمد یزدی و امثال احمد جنتی که در شورای نگهبان کاری جز قانون شکنی انجام نداده اند مسئول ویران شدن قوه قضائیه بودند؟ سخنان احمد جنتی در مورد این که حجت الاسلام و المسلمین صادق لاریجانی حکم اعدام دو تن را شخصا صادر نموده اند نقض آشکار قانون آن هم از طریق سوء استفاده از تریبون مقدس نماز جمعه تهران می باشد چرا که هر فرد تحصیل کرده ای می داند که قاضی مسئول صادر کردن حکم است و نه رئیس قوه قضائیه و این سخنان جنتی نیز بازگشت به دوران قوه قضائیه متحجر محمد یزدی است که فقط با دیوان بلخ قابل مقایسه می باشد.

اما هدف دیگر جنتی بدون شک ادامه کودتا بود چرا که وی و متحجرین دیگری چون محمد یزدی که از سالها قبل مورد حمایت مثلث فتنه - بخوانید ثمره-هاشمی و اسفندیار رحیم-مشائی و کامران داشنجو - قرار گرفته اند به خوبی می دانند که تشکیل دولت وحدت ملی باعث شکست کودتا و نهایتا برکناری محمود احمدی نژاد و تشکیل دولتی مردمی خواهد شد. تعجبی هم ندارد که هرگاه حرکتی در جهت تشکیل چنین دولتی شکیل می گیرد متحجرین و مثلث فتنه با همکاری با یکدیگر و البته استفاده از مزدوران خود در نهادهای کلیدی نظام سعی می کنند چنین حرکتهائی را خنثی نمایند تا کودتا ادامه یابد و سرما یه های مملکت صرف خوشگذرانی و عیش و عشرت افرادی مفتخور چون ئسر محمد یزدی و یا خوشگذرانیهای مشائی و هوسرانیهای کامران داشنجو شود.

اما امت حزب الله دیگر تحمل شنیدن یاوه گوئیهای اشخاص خائنی چون احمد جنتی را ندارد. امت حزب الله مصلحت نظام را برابر با کمک به مال اندوزیهای خانواده محمد یزدی نمی داند. امت حزب الله ضعف و بی کفایتی شخص سست عنصری چون علی خامنه ای در برخورد با روحانی نمایان دربار الحادی-التقاطی احمدی نژاد را بر نمی تابد. در یک کلام امت حزب الله در آستانه یوم الله بیست و دو بهمن می خواهد بداند چرا روحانی نمایان حامی رژیم ستمشاهی و ساواک چون امثال مصباح-یزدی مورد تعریف و تمجید علی خامنه ای قرار می گیرند و چرا متحجرینی که نه از امام (ره) و نه حتی از علی خامنه ای حمایت می نمودند امروز یا به دلیل ضعف و یا بی کفایتی علی خامنه ای در اجرای وظایف خود بر مسند قدرت نشسته اند و خدا را بنده نیستند. امت حزب الله می خواهد بداند چرا در روز روشن متحجرینی مانند احمد خاتمی سعی در ئنهانکاری در مورد حقایق تکان دهنده دوران ئس از رحلت امام (ره) را دارند. شکی نیست که امثال احمد خاتمی نگران هستند تا مبادا حقایق آن دوران باعث برکناری آنها و حتی علی خامنه ای شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر