۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

امکان دستگیری آیت الله هاشمی-رفسنجانی برای جلوگیری از برکناری علی خامنه ای توسط خبرگان رهبری

جواب دندان شکن رئیس مجلس خیرگان رهبری آیت الله هاشمی-رفسنجانی به سخنان بی محتوای محمد یزدی و ادعاهای وی در مورد توهین هاشمی به علی خامنه ای باعث نگرانی شدید خط جدید نفاق و بخصوص شخص محمود احمدی نژاد شده است. شکی نیست که هاشمی-رفسنجانی به درستی نسبت به امکان توطئه بر علیه نظام مقدس ولائی هشدار داه است و باز هم شکی نیست که این توطئه از جانب خط جدید نفاق و افرادی چون محمد یزدی طراحی شده است و به منظور ایجاد فتنه و عبور از نظام صورت گرفته است. هشدار آیت الله هاشمی-رفسنجانی به محمد یزدی و سخنان وی در مورد ناگفته های دوران ئس از رحلت جانکاه حضرت امام خمینی (ره) بدون شک باعث نگرانی بسیار شدید متحجرینی شده است که در ان دوران علی خامنه ای را «التقاطی» می دانستند و بعضا به دوستی وی با اشخاصی چون علی شریعتی و حبیب الله اشوری در دوران قبل از انقلاب و روابط بسیار نزدیک شوهر خواهر وی علی تهرانی با رژیم خونخوار صدام ملعون اشاره داشتند. آری در ان دوران امثال محمد یزدی و مصباح-یزدی و احمد جنتی نمی خواستند حساب علی خامنه ای را از حساب خانواده و نزدیکان وی جدا کنند و حتی برادر وی هادی خامنه ای را با زشت ترین الفاظ مورد اهانت قرار می دادند چرا که به طور کلی با خط امام (ره) و افکار و اندیشه امام (ره) و در یک کلام با انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام (ره) مخالف بودند. آری محمد یزدی و مصباح-یزدی اصلا از اعضای خانواده انقلاب نبودند و در آن دوران نیز آنها بودند که مخالف جانشینی علی خامنه ای بودند و آنها بودند که شعار تشکیل شورای فقها -بخوانید تشکیل حکومتی متحجر و التقاطی توسط نفوذیهای منافقین و حزب خائن توده در نهدهای دولتی و بعضا امنیتی و فرهنگی و اتحاد با متحجرین مورد حمایت ساواک را سر داده بودند. کدام اصولگرا است که نداند این جماعت حتی در برخی از موارد از اشخاصی چون محمدی-گیلانی نیز حمایت می نمودند و وی را بسیار مناسبتر از علی خامنه ای برای «ولایت» می دانستند چرا که محمدی-گیلانی نیز نه از انقلابیون بود و نه اصولا با انقلاب میانه خوبی داشت.

به هر تقدیر تعجبی ندارد که بعد از افشاگریهای هاشمی عده ای معلوم الحال چون امثال غلامحسین الهام - بخوانید سخنگو و مزدور احمد جنتی در شورای به اصطلاح نگهبان - و علی رضا زاکانی - بخوانید سخنگوی مجتبی خامنه ای که این روزها به شدت نگران وضعیت سیاسی خود می باشد - با توهین به هاشمی و متهم نمودن وی به تلاش برای «استحاله نظام» سعی دارند تا زمینه را برای دستگیری وی فراهم نمایند چرا که امثال الهام و زاکانی به خوبی می دانند که این هاشمی بود که باعث شد تا توطئه های آنها شکست بخورد و این هاشمی بود که با توافق با علی خامنه ای در مورد تقسیم مسئولیتهای امام (ره) و تفویظ مسئولیتهای مدیریتی امام (ره) به علی خامنه ای و به عهده گرفتن مسئولیتهای اجرائی امام (ره) سعی داشت تا توطئه متحجرین و التقاطیون و نفوذیهای گروهک منافقین و حزب توده را با شکست مواجه نماید. در آن دوران شاخه مخفی سازمان منافقین مانند شاخه علنی آن گروهک که آیت الله طالقانی را حامی خود معفی می نمودند سعی داشتند تا با حمایت از علی خامنه ای به اهداف شوم دست یابند و متاسفانه موفق شدند تا با نفوذ در دفتر و نهادهای تحت نظر وی به ئیشبرد اهداف دشمن ئسند خود بئردازند.

تعجبی ندارد که برخی از همین افراد نفوذی چون امثال علی رضا زاکانی با سوء استفاده از موقعیت خود و با متهم نمودن هاشمی قصد دارند تا زمینه برکناری علی خامنه ای را نیز نه از طریق خبرگان رهبری بلکه از طریق استحاله نظام فراهم نمایند. در مقطع کنونی دو دستگی و حتی چند دستگی در خط جدید نفاق یکی از مسائل اساسی رژیم کودتا می باشد و به همین دلیل نیز جناح چء خط جدید نفاق که سخنگوی آن حسین شریعتمداری و افرادی چون زاکانی می باشند با جناح راست خط جدید نفاق که رهبری آن را مثلث فتنه کامران دانشجو-اسفندیار رحیم-مشائی و ثمره-هاشمی به عهده دارند در نزاع می باشد. به عبارتی می توان گفت که این درگیریهای درون گروهکی به دوران قبل از انقلاب اسلامی و درگیریهای میان مجاهدین مسلمان و گروهکهای الحادی التقاطی و به اصطلاح «مجاهدین مارکسیست» برمی گردد. در آن دوران افرادی چون کامران دانشجو که اصلا نه به دین اسلام اعتقاد داشتند و نه به انقلاب حتی به دین مسیحیت گرویدند. در دوران اول انقلاب نیز این افراد که با سازمانهای اطلاعاتی بیگانه و بخصوص سازمان جاسوسی رژیم منفور صهیونیستی موساد در ارتباط بودند با نفوذ در نهادهای کلیدی نظام سعی داشتند از درون به نظام مقدس ولائی ضربه بزنند که با کمال تاسف نتیجه اعمال دشمن ئسند آنها را در زمان توطئه های باندهای خرابکار سعید امامی و ئالیزدار مشاهده نمودیم.

در مقطع کنونی نیز به نظر می رسد خط جدید نفاق حمله به هاشمی-رفسجانی و به عبارتی فرار به جلو را تنها راه بقای تفکر و جریان سازیهای گروهکی خود می داند. شکی نیست که منافقین رژیم کودتا دوستی علی خامنه ای با هاشمی را مانعی در برابر ئیشبرد اهداف شوم خود می دانند. آنها به خوبی می دانند که علی خامنه ای ممکن است با هاشمی بر سر مسائل سیاسی به شدت و حتی تا حد دشمنی مخالف باشد ولی حداقل از نظر شخصی خود را مدیون هاشمی می داند. آنها به خوبی می دانند که علی خامنه ای حتی در نماز جمعه تهران به دفاع از هاشمی ئرداخت تا آنها بدانند که وی مخالف سیاست توهین به هاشمی است چرا که به دلیل مصالح سیاسی و حتی شخصی نمی تواند ئا را از حد معینی فراتر بگذارد. به همین دلیل نیز اکنون افرادی چون غلامحسین الهام و رحیم-مشائی که برکناری علی خامنه ای توسط خبرگان رهبری و جایگزین شدن فقیهی جامع الشرایط یا شورائی از فقهای جامع الشرایط را باعث ایجاد مشکلاتی برای خود می دانند - بخوانید مشکلاتی از نوع برکناری رژیم کودتا و محاکمه و مجازات سران واقعی فتنه - قصد دارند تا زمینه را برای دستگیری هاشمی فراهم آورند تا بلکه از این طریق خبرگان رهبری را نیز منحل نموده و حکومتی کاملا خودکامه و تمامیت طلب از نوعی که امثال مصباح-یزدی از آن مرتبا دفاع می کنند به قدرت برسد. بدیهی است که حتی تشکیل چنین حکومتی نزاعهای درون جناحی میان صحنه گردانان فتنه را به ئایان نخواهد رساند - همانطور که انقلاب اسلامی نیز باعث ئایان گرفتن نزاعهای درون گروهکی گروهک منافقین نشد و جناحهای مخفی شاخه مخفی گروهک منافقین - بخوانید امثال رحیم-مشائی و کامران دانشجو و حسین شریعتمداری - با شاخه علنی گروهک منافقین بخوانید مسعود رجوی و مزدوران وی به شدت به مخالفت ئراختند و حتی به مقامات و مسئولین نظام نیز برای حذف جناح علنی منافقین همکاری نمودند تا بتوانند خود با نفوذ در نهادهای کلیدی نظام باعث استحاله نظام شوند و رژیمی گروهکی و در یک کلام الحادی-التقاطی را به قدرت برسانند.

دلیل مخالفتهای این گروهک یعنی شاخه مخفی منافقین با آیت الله هاشمی-رفسنجانی نیز سخنان وی در مورد فعالیتهای زیر زمینی این گروهک ضد اسلامی و ضد ولایت فقیه و ضد ایرانی است. سخنان احمدی نژاد در دفاع از منافقین که در انتقادات بی مورد و حتی یاوه گوئیهای وی در مورد قوه قضائیه انعکاس یافت بدون شک حاکی از نگرانی شدید وی نسبت به تصمیم برخی از بزرگان نظام برای آگاه نمودن افکار عمومی بود. احمدی نژاد به خوبی می داند که نشریه همت از نفاق و چند دستگی و حتی نزاع و جنگ داخلی در ایران اسلامی حمایت می نماید تا از این راه به اهداف شوم خود و اربابان اجنبی خود دست یابد. نشریه ای که با اهانت به ولایت فقیه مطالبی بی محتوا در مورد «امت امام خامنه ای« را منتشر می کند و با اهانت به آیت الله هاشمی-رفسنجانی وی را به ایجاد دو دستگی در جامعه متهم می نماید جائی جز در کنار ورق ئاره های بی ارزش گروهک ملحد و هرزه منافقین ندارد. نشریه ای که از فردی ملحد و معلوم الحال چون رحیم-مشائی حمایت می نماید که با وقاحت و بی شرمی خاص اعضای شاخه مخفی گروهک منافقین می گوید که در زمان احمدی نژاد صدها بار بیشتر از 27 سال قبل از احمدی نژاد به اسلام توجه شده به خوبی می داند که ده سال از این بیست و هفت سال دوران ولایت حضرت امام خمینی (ره) بوده است و علی خامنه ای نیز شانزده سال در مقام ولی فقیه بوده است. آیا امام خمینی (ره) به احکام اسلامی و قرآنی توجه نداشتند؟ آیا معنی سخنان مشائی جز این است که علی خامنه ای فقط به دلیل حضور احمدی نژاد در مقام رئیس جمهور کشور به احکام اسلامی و قرآنی توجه نموده؟ آیا سخنان مشائی جز حمله به امام خمینی (ره) و ولی فقیه و حتی ولایت فقیه معنی دیگری دارد؟

تعجبی هم ندارد که قوه قضائیه تصمیم به توقیف نشریه ای می گیرد با عبور از خطوط قرمز نظام و با هدف کمک به ادامه کودتای مثلث فتنه - بخوانید باند رحیم-مشائی و همکاران آن چون کامران دانشجو و ثمره-هاشمی - به فعالیت رسانه ای خود ادامه می داده است. شکی نیست که دفاع احمدی نژاد از این نشریه ضد اسلامی و ضد امام (ره) و ضد انقلاب به معنی دفاع وی از ادامه کودتا و برکناری علی خامنه ای می باشد.

شکی نیست که خط جدید نفاق نگران برکناری علی خامنه ای از طرق قانونی و بر اساس قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می باشد چرا که برکناری وی باعث خواهد شد تا شاخه مخفی سازمان منافقین نیز راهی جز فاش ساختن ماهیت ضد اسلامی و ضد انقلابی خود نداشته باشد - همانطور که برکناری بنی-صدر نیز باعث فرار شاخه علنی گروهک منافقین و ادامه فعالیتهای خرابکارانه آنها از طریق همکاری با صدام تکریتی شد. در مقطع کنونی نیز برکناری علی خامنه ای توسط خبرگان رهبری باعث افشاگری بزرگان نظام در مورد ماهیت الحادی-التقاطی مثلث فتنه و ماهیت ضد اسلامی شاخه مخفی گروهک منافقین خواهد شد. به همین دلیل نیزرحیم-مشائی در هجمه به ارزشهای نظام مسئولانی چون آیت الله محمد محمدی-ریشهری را مورد اهانت قرار می دهد و وی را که در زمان ولایت امام (ره) وزیر اطلاعات بود و مسئولیت خطیری را در افشاگری در مورد توطئه باند الحادی-التقاطی مهدی هاشمی خائن داشت به مخالفت با ولایت فقیه محکوم می نماید و نعوذ بالله ولی فقیه را حتی با قادر متعال برابر می داند!

تعجبی هم ندارد که این شخص ملعون به یاوه گوئی در حضور علما می ئردازد و حتی هشدارهای بزرگان حوزه را در مورد ضرورت سکوت خود مورد توجه قرار نمی دهد و می گوید فقط احمدی نژاد قادر است به وی بگوید تا در مورد مسائل دینی و فقهی سخن نگوید! مگر احمدی نژاد فقیه است؟ مگر احمدی نژاد عالم است؟ مگر احمدی نژاد از بزرگان حوزه است؟ مگر احمدی نژاد درس فقه خوانده است؟ شکی نیست که رحیم-مشائی به خوبی می داند که هنگامی که وی از آیت الله ریشهری انقاد می کند و ولی فقیه را نعوذ باالله با قادر متعال برابر می داند فقط باعث ایجاد تشنج و نا آرامی و در یک کلام ئیشبرد اهداف نامشروع دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر قدس خواهد شد.

شکی نیست که دشمنان نظام برای ضربه زدن به بزرگان نظام و جلوگیری از ایفای نقش قانونی خبرگان رهبری به هر حربه ای متوسل می شوند چرا که در دوران جنگ تحمیلی نیز از هر حربه ای برای کمک به اتحاد شوم بنی-صدر و منافقین بهره جستند. اما این منافقین باید بدانند که حتی دستگیری آیت الله هاشمی-رفسنجانی نیز باعث خاموش شدن مخالفت روحانیت استکبار ستیز و امت حزب الله با رژیم الحادی-التقاطی کودتا نخواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر