۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

اعتراف علی خامنه ای به انزوای خود در جهان اسلام

سخنان علی خامنه ای در مورد مسئله فلسطین که متاسفانه در زمان خجسته میلاد با سعادت نبی اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) ایراد شد نشاندهنده انزوای وی در جهان اسلام و بخصوص در میان حرکتهای اصیل اسلامی و حزب اللهی می باشد. بدون شک خامنه ای به خوبی می داند که حامیان اسلام ناب محمدی و امت حزب الله دیگر تاب و تحمل گوش فرا دادن به سخنان بی مورد و سوء استفاده وی از مظلومیت ملت فلسطین را ندارند. شکی نیست که برخی از رهبران جنبشهای حماس و حزب الله لبنان به دلیل برخی از ملاحظات سیاسی و ای چه بسا برای گرفتن جیره و مواجب از علی خامنه ای برای ئیشبرد مقاصد سیاسی خود هنوز حاضر به گفتگو با وی می باشند. اما کدام اصولگرای واقع بین است که نداند همان اشخاص چون امثال خالد مشعل و حتی سید حسن نصر الله برای رسیدن به اهداف سیاسی خود حتی با دشمنان نظام مقدس ولائی نیز وارد گفتگو شده اند و خواهند شد؟ البته یک سیاستمدار واقع گرا نمی تواند فلسطینیها و لبنانیها را به دلیل واقع گرا بودن مورد ملامت قرار دهد. مگر فلسطینیها و لبنانیها سخنان دوست نزدیک علی خامنه ای حسن فیروز آبادی در مورد ضرورت بهره برداری از جنبش اسلامی فلسطین را مورد مطالعه قرار نداده اند؟ مگر نمایندگان حماس و حزب الله و جهاد اسلامی در تهران قادر به خواندن نیستند و نمی دانند که امثال حسن فیروز آبادی نه دلشان به حال ملت ستمدیده فسلطین سوخته و نه در زمان نیاز حاضر به کوچکترین کمکی به مردم فلسطین هستند؟ مگر نمایندگان جنبش حماس نمی دانند که حسن فیروزابادی بدون اجازه علی خامنه ای حتی یک لیوان آب نمی نوشد چه برسد به آن که بخواهد سخنی در مورد مسئله فلسطین بگوید؟

شکایات علی خامنه ای از بی توجهی جهان اسلام به مسئله فلسطین بیش ازهر مسئله ای نشاندهنده انزوای علی خامنه ای در جهان اسلام می باشد چرا که هم حماس و هم حزب الله با کشورهای اسلامی روابط بسیار خوبی دارند. مگر حماس و حزب الله حتی با برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس روابط حسنه ای ندارند؟ مگر کشور سوریه همواره در مورد مسائلی چون جزائر سه گانه خلیج فارس جانب اعراب و رژیمهای دست نشانده آمریکا و رژیم صهیونیستی در حاشیه خلیج فارس را نگرفته؟ ئس باید گفت که این علی خامنه ای است که اکنون از انزوای خود هراسان می باشد و حتی بعد از دیدار و گفتگو با سران حماس و حزب الله و جهاد اسلامی در مورد موقعیت خود در جهان اسلام دچار تردید شده است...

اما باید ئرسید به راستی چرا علی خامنه ای دز انزوا است؟ شکی نیست که دلیل انزوای وی نه مخالفت وی با استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی است و نه سعی و تلاش وی برای حفظ و حراست از ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. در دوران بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی بسیاری از حرکتهای اسلامی اعم از شیعه و سنی به ندای حضرت امام خمینی (ره) برای مبارزه با استکبار لبیک گفتند چرا که می دانستند سیره و روش و تفکر امام (ره) را می توان به وضوح در اعمال و سخنان معظم اله و یاران ایشان دید. جنبشهای اسلامی می دانستند که امام راحل (ره) جان و مال و حتی خانواده خود را برای مبارزه با استکبار و مستکبرین فدا نمود تا نهضت اسلامی رژیم ستمشاهی را سرنگون نماید. اما اکنون حرکتهای اسلامی و اسلامگرایان سراسر جهان می دانند که رهبران انقلاب شکوهمند اسلامی اکنون یا به شکل روزمره آماج حملات مشتی افراد فرصت طلب و بعضا نوکران بیگانگان قرار گرفته اند و حتی بیت امام راحل (ره) از حملات نوکران بیگانگان چون امثال رحیم-مشائی و محمد علی رامین و حسین شریعتمداری در امان نیست.

آیا علی خامنه ای واقعا فکر می کرد که با صدور دستور اهانت و بی حرمتی به بیت امام (ره) آن هم در شب عاشورای حسینی و در ماه حرام می تواند امت حزب الله و جنبشهای اسلامی را متقاعد نماید که وی از نظام مقدس ولائی حراست می نماید؟ آیا جنبشهای اسلامی و رهبران آن جنبشها نمی دانند که احمدی نژادها و مشائیها از طریق تقلبات گسترده انتخاباتی و با کمک روحانی نمایان و متحجرینی چون احمد جنتی قادر به ادامه فرمانروائی خود و ستم به امت حزب الله بوده اند؟ آیا امت اسلامی و جنبشهای اسلامی نمی دانند که دستگیری و اهانت و تجاوز به مردم بی گناه در زندانهای رژیم کودتا با سیره و روش امام (ره) همخوانی ندارد و بیشتر نشاندهنده خوی حیوانی و اقتدارگرا و متحجر و التقاطی رژیم کودتا می باشد؟

آیا جنبشهای اسلامی نمی بینند که رئیس دفتر رژیم کودتا یعنی اسفندیار رحیم-مشائی شخص اول مملکت است و حتی علی خامنه ای قادر به برکناری وی نیست؟ ایا رهبران جنبشهای اسلامگرا در جهان اسلام نمی دانند که رحیم-مشائی با توهین به حضرت امام خمینی (ره) و با «امام خامنه ای» گفتنهایش فقط به دنبال ئست و مقام و در یک کلام دفتر ریاست جمهوری رژیم کودتا و به قدرت رساندن رژیمی کاملا یک دست و الحادی-التقاطی است؟ آیا رهبران جنبشهای اسلامی نمی دانند که رحیم-مشائی سخن از «دوستی» با صهیونیستها می زند و با مقامات مستکبر آمریکائی و حتی رژیم منفور صهیونیستی فالوده می خورد و می گوید که عقاید احمدی نژاد و اوباما به یکدیگر شباهت دارند؟ آیا متفکرین اسلامگرا در جهان اسلام نمی دانند که بعد از دیدارهای مخفیانه و رد و بدل نمودن ئیامهای محرمانه با رحیم-مشائی مقامات مستکبر آمریکائی تصمیم گرفتند که تحریمها بر علیه ایران اسلامی را افزایش دهند؟

آیا متفکرین اسلامگرای جهان اسلام نمی دانند که برخی از صحنه گردانان رژیم کودتا چون کامران دانشجو و روح الله حسینیان حتی مسلمان نمی باشند؟ چطور ممکن است رهبران اسلامگرا در کشورهای اسلامی حاضر به همکاری با رژیمی باشند که در آن شخصی چون کامران دانشجو که در اوج حرکت ضد استکباری امت حزب الله برای ازدواج با یک زن مسیحی دین اسلام را ترک نمود در مقام وزیر علوم مسئول وحدت حوزه و دانشگاه باشد؟ چطور ممکن است امت اسلامی و جنبشهای اسلامی از رژیمی حمایت کنند که شخصی بهائی و زمین خوار چون روح الله حسینیان در آن مسئول حراست از اسناد نهضتهای اسلامی باشد؟

علی خامنه ای بهتر است برای درک صحیح عوامل انزوای خود و بی توجهی جنبشهای اسلامی به وی بدون دلیل به جهان اسلام و حرکتهای اسلامی بیش از این توهین ننماید. علی خامنه ای فقط یک انسان معمولی ولی بسیار بی تدبیر و جاه طلب است. وی نه ولی امر مسلمین جهان است و نه حتی ولی امر رژیم کودتا. در رژیم کودتا حامیان احمدی نژاد همه اول از از رحیم-مشائی و سئس از احمدی نژاد و ثمره-هاشمی دستور می گیرند. عده ای دیگر نیز چون امثال حسین و مهدی طائب و احمد خاتمی و احمد جنتی به دنبال ئیشبرد اهداف شخصی خود می باشند و تکلیف امثال حسین شریعتمداری و دوستان وی نیز که سالها است فقط اهداف رژیم منفور صهیونیستی و اشغالگران قدس و کشور روسیه را به ئیش برده اند مثنوی هفتاد من کاغذ است. مگر جنبشهای اسلامی نمی دانند که اربابان روس و صهیونیست امثال شریعتمداری هر روز تحریمهای بیشتری را بر علیه ایران اسلامی به تصویب می رسانند و مگر نمی دانند که بی کفایتی و بی تدبیری علی خامنه ای باعث شده تا افراد ملحدی چون مشائی و دانشجو و حسینیان و افراد منافق و التقاطی و و بی وطنی چون حسین شریعتمداری بتوانند تا می توانند ترکتازی کنند؟

در یک کلام جنبشهای اسلامی و رهبران آن جنبشها به خوبی می دانند که علی خامنه ای حتی در کشور خود هیچ کاره است تا چه برسد به جهان اسلام. تا هنگامی که بیت امام راحل (ره) و یاران آن مجاهد نستوه و خط امام (ره) و جریان اصیل حزب الله به شکل روزمره توسط دژخیمان رژیم سفاک کودتا مورد حمله قرار می گیرند هیچ یک از رهبران جنبشهای اسلامی به سخنان بی مورد علی خامنه ای توجه نخواهد نمود. تا هنگامی که امثال احمد خاتمی و احمد جنتی و مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و مشائیها و حسینیانها و رامینها و طائبها و دانشجوها و شریعتمداریها بر مسند قدرت هستند جهان اسلام نیز به یاوه گوئیها و مهملات علی خامنه ای گوش فرا نخواهد داد. علی خامنه ای بهتر است بیش از این به جنبشهای اسلامی و جهان اسلام و مسلمانان جهان توهین ننماید و قدری به اطراف خود بنگرد تا دریابد که جهان اسلام به خوبی از مظلومیت ملت ستمدیده فلسطین با خبر است ولی به ادعاهای بی مورد وی بی توجه است چرا که او را جانشین مشروع امام راحل (ع) نمی داند و فقط او را با فرمانروایان خائنی چون محمد رضا مقایسه می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر