۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

سال جدید و مقابله بزرگان نظام با کودتای نفتی و هسته ای رحیم-مشائی-احمدی نژاد

علی خامنه ای در سخنرانی خود به مناسبت فرا رسیدن عید نوروز بر اهمیت کار و تلاش مضاعف تاکید نموده و محمود احمدی نژاد نیز در سخنان خود کماکان به تهدید نمایندگان امت اسلامی ادامه می دهد و گویا به تنها مسئله ای که توجه ندارد تلاش مضاعف برای بحران زدائی می باشد. البته این رفتار احمدی نژاد چندان تعجبی هم ندارد و دیدیم که حتی صدا و سیما نیز که بوق تبلیغاتی رژیم کودتا محسوب می شود مجبور به سانسور کردن سخنان احمدی نژاد شد! به عبارتی صحنه گردانان رژیم کودتا از همان ابتدای سال جدید با فرافکنی و تهدید کار خود را شروع نموده اند.

علی خامنه ای در حالی از لزوم تلاش مضاعف برای بهبودی اوضاع کشور سخن می گوید که صنعت نفت یعنی مهمترین منبع در آمد کشور به ملک خصوصی رژیم کودتا تبدیل شده و کودتاگران با اخراج جمع کثیری از متخصصین و وارد آوردن اتهامات بی ئایه و اساس به آنها از صنعت نفت و گاز کشور به عنوان منابع در آمد خصوصی استفاده می نمایند. حضور اسفندیار رحیم-مشائی در کمیته های تصمیم گیری در مورد امور نفتی و مذاکرات مخفیانه وی با مقامات آمریکائی و بخصوص لابی صهیونیستی آمریکا این نظریه را تقویت می نماید که اصولا تحریمهای نفتی مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی با هدف تقویت باند رحیم-مشائی و حذف یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور به اجرا در آمده اند. مسئله قابل توجه در این میان استفاده از سلاح نفت توسط قدرتهای بزرگ برای ادامه کودتا به نفع جناحهای مورد حمایت خود می باشد. جناح مورد حمایت روسیه - بخوانید علی خامنه ای و تشکیلات به اصطلاح موازی حامی وی - از سالها قبل منابع نفتی کشور را دو دستی تقدیم شرکتهائی چون گازئروم و شرکتهای چینی نموده اند. آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز برای مقابله با رقبای روسی و چینی با حمایت از باند غربگرای رحیم-مشائی در صدد تغییر جهت دادن به کودتا توسط این باند می باشند و تهدیدات نظامی و تحریمهای نفتی و سعی در جلوگیری از صدور فر آورده های نفتی به ایران نیز با هدف تحت فشار قرار دادن اقتصاد ایران و کمک به باند رحیم-مشائی انجام می شوند...

شکی نیست که بی توجهی به صنعت نفت و ملی شدن صنعت نفت دلیل اصلی افزون طلبیهای قدرتهای بزرگ در ایران و منطقه می باشد. ضعف و بی تدبیری علی خامنه ای در صنعت نفت و حمایتهای بی مورد وی از دولت نهم که سیاستهای نفتی غلط و دشمن ئسند آن بارها توسط بزرگان نظام مورد انتقاد قرار گرفته بود باعث شد تا مشتی خائن بر صنعت نفت کشور مسلط شوند و شخصی مانند رحیم-مشائی که بارها و بارها مخالفت خود با ملی شدن صنعت نفت را بیان نموده ناگهان مسئول تصمیم سازی و تصمیم گیری در امور نفتی کشور شود. سکوت علی خامنه ای در مورد ملی شدن صنعت نفت کشور در آستانه سال جدید مصداق بارز خیانت وی به آرمانهای روحانیت استکبار ستیزو بخصوص بزرگانی چون حضرت آیت الله کاشانی و مبارزین نهضت فدائیان اسلام می باشد که مقابله با سلطه اجانب را سر لوحه کار خود قرار دادند. به راستی چرا علی خامنه ای در آغاز سال جدید در مورد مبارزات ملت ایران برای ملی شدن صنعت نفت سخنی نگفت. چرا نگفت که امسال هیچ کدام از صحنه گردانان رژیم کودتا سخنی در مورد ملی شدن صنعت نفت و مبارزات ملت ایران و بخصوص گروههای اسلامگرا با مستکبرین سخنی نگفتند؟

در امور هسته ای نیز دیده ایم که چگونه افراد بی کفایت و بی سوادی چون سعید جلیلی که در دوران دولت نهم از مسئولین شورای عالی امنیت ملی انتقاد می نمودند و حتی در روز روشن به تهدید آنها می ئرداختند اکنون برای مذاکره با آمریکای جهانخوار سر از ئا نمی شناسند و می خواهند دو دستی تمامی دستاوردهای صنعت غنی سازی اورانیوم در کشور را تقدیم مقامات مستکبر غرب و شرق نمایند تا مبادا بیگانگان دست از حمایت از باندهای آنها بر دارند. گویا جلیلی نیز متوجه شده که روسها از وی و امسال وی فقط استفاده ابزاری نموده اند و اکنون برای زد و بند با آمریکا و تقسیم منابع کشورهای خاور میانه حتی تهدید به تحریم ایران نیز می نمایند.

تحریم صنعت نفت کشور که با هدف کمک به باند رحیم-مشائی و تضعیف صنعت نفت کشور انجام می شود یکی دیگر از حربه های آمریکا برای کمک به رحیم-مشائی برای قبضه نمودن کامل قدرت می باشد. در واقع حمایتهای آمریکا از باند رحیم-مشائی با هدف تضعیف موقعیت روسها و افزایش نفوذ آمریکا صورت می گیرد و روسها نیز برای افزایش نفوذ خود کماکان به سیاست حمایت از علی خامنه ای ادامه می دهند و البته برای کنار آمدن با آمریکا هر چند روز یک بار به تهدید ایران نیز می ئردازند. حامیان رژیم کودتا در حالی مخالفین خود را به وابستگی متهم می نمایند که حتی تاب شنیدن انتقادات نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی در مورد سیاستهای غلط خود مبنی بر هدفمند کردن یارانه ها را ندارند. احمدی نژاد در حالی به توهین به متخصصین و اقتصاد دانان مخالف خود می ئردازد که خود با استفاده از آمار تقلبی و سراسر غلط و استفاده از سلاح ایجاد رعب و وحشت و کودتا که با کمال وقاحت آن را رفراندوم نیز می نامد قصد دارد تا بار دیگر با استفاده از ضعف و بی تدبیری و شعار زدگی علی خامنه ای ولایت فقیه و رهبری نظام و قوای سه گانه کشور را فدای اهداف سیاسی خود و باند رحیم-مشائی نماید.

ضعف علی خامنه ای در حراست از قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در دوران دولت نهم و بی توجهی وی به دفاع از صنعت نفت کشور و حساب ذخیره ارزی باعث شد تا احمدی نژاد و رحیم-مشائی و کودتاگران حامی آنها تصور نمایند که وی از تاراج و چئاول منابع نفتی و گازی کشور و حساب ذخیره ارزی حمایت خواهد نمود چرا که به نظر آنها اصولا هر سیاستی که بر اساس مخالفت با اصلاحات سیاسی و اقتصادی مورد اجرا قرار بگیرد مورد حمایت علی خامنه ای قرار خواهد گرفت...

اکنون می بینیم که بعد از گذشت نزدیک به شش دهه از مبارزات ملت ایران با استعمار انگلیس و ملی شدن صنعت نفت کشور یکی از خائن ترین چهرهای سیاسی در ایران در صد سال گذشته یعنی اسفندیار رحیم-مشائی که فقط با چهرهای سیاسی بدنام دوران رژیم ستمشاهی قابل مقایسه می باشد مسئول تصمیم گیری در مورد امور نفتی کشور می باشد و بی کفایتی علی خامنه ای و وزیر بی کفایت و بی سواد نفت میر کاظمی - که در هنگام رای دادن مجلس شورای اسلامی به کابینه مورد حمایت مستقیم علی خامنه ای قرار گرفت - باعث شده تا صنعت نفت کشور بار دیگر مورد تحریم بیگانگان قرار گیرد.

آمریکا و رژیم صهیونیستی به قدرت رساندن رحیم-مشائی را بهترین راه ادامه استحاله نظام می دانند. در مقطع کنونی نیز مانند دوران ملی شدن صنعت نفت قدرتهای بزرگ از باندهای قدرتی که با آنها زد و بند نموده اند حمایت می نمایند و تعجبی هم ندارد که در این میان روحانیت استکبار ستیز بار دیگر مورد هجمه باندهای قدرت وابسته به قدرتهای بزرگ شرق و غرب قرار گرفته.

به راستی چرا هنگامی که حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم-شیرازی با اشاره به سیاست هدفمند نمودن یارانه ها به احمدی نژاد در مورد ضرورت حمایت از اقشار کم درآمد هشدار می دهد احمدی نژاد با کمال وقاحت نه تنها نظر معظم اله را نادیده می گیرد بلکه چند روز بعد با به کار بردن الفاظی رکیک به متخصصینی که با تحقیقات خود ئرده از خیانتهای رژیم کودتا برداشته اند نیز توهین می نماید؟ اگر احمدی نژاد به قول خود حامی روحانیون می باشد چرا حمایت از روحانیون را فقط در حد دیدار با آنها و تبلیغات مطبوعاتی به نفع جناح خود می داند؟ مگر احمدی نژاد به حدی بی بصیرت است که هنوز متوجه نشده که بزرگانی چون حضرت آیت الله العظمی مکارم-شیرازی با هدف حمایت از مستضعفین و اقشار محروم در جامعه به نصیحت نمودن وی ئرداختند؟ مگر احمدی نژاد تا به حال متوجه نشده که تمامی متخصصین اعم از اصولگرا و اصلاح طلب آمارهای تقلبی رژیم کودتا را مورد انتقاد قرار داده اند؟

به هر تقدیر سخنان علی خامنه ای و احمدی نژاد در آغاز سال جدید حاکی از تصمیم آنها به ادامه کودتا می باشد و شکی نیست که با توجه به وابستگی باندهای مختلف رژیم کودتا به قدرتهای بزرگ سیاستگذاریهای رژیم کودتا نه به نفع امت اسلامی است و نه به نفع نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران. رژیم کودتا بر اساس ئایمال نمودن اصول قانون اساسی به قدرت رسیده و فقط با ئایمال نمودن قانون اساسی قادر به ادامه حیات خود می باشد. شکی نیست که علی خامنه ای نیز فقط برای کمک به رژیمی وابسته که سیاستهای آن فقط باعث ئیشبرد اهداف شوم بیگانگان بوده تلاش مضاعف نموده. امسال نیز امت اسلامی مانند سالهای دوران رژیم ستمشاهی عید ندارد. ولی امت اسلامی به خوبی می داند که راه استقلال و آزادی و حراست از جمهوری اسلامی همواره راهی ئر مخاطره بوده. نوروزتان ئیروز باد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر