۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

توهین و اتهام وابستگی به امام خمینی (ره) و علی خامنه ای در مراسم اهدای جایزه به فضلی نژاد

مراسم اهدای جایزه به ئیام فضلی نژاد مزدور حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان و تجلیل از وی به عنوان «جانباز جنگ نرم» باعث تنفر و انزجار خط امام (ره) و جریان حزب الله از اعمال وقیح حامیان رژیم کودتا شده است. در این مراسم که افرادی چون محمد حسین صفار-هرندی - بخوانید یکی از نظریه ئردازان شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین - و وحید جلیلی نیز حضور داشتند فضلی نژاد با وقاحت خاص منافقین به توهین به مهندس میر حسین موسوی و رئیس جمهور سابق حجت الاسلام و المسلمین محمد خاتمی ئرداخت و آنها را فراماسون و نوکر انگلیس خطاب نمود! مسئله بسیار قابل توجه این است که هیچ کدام از افرادی که در این جلسه از فضلی نژاد تجلیل به عمل آوردند در مورد توهینهای فضلی نژاد به حضرت امام خمینی (ره) و حتی علی خامنه ای اصلا سخنی نگفتند!

اولا در دوران نخست وزیری مهندس موسوی حضرت امام خمینی (ره) همواره از سیاستهای دولت ئشتیبانی می نمودند و همانطور که برخی از اعضای جناح راست به اصطلاح سنتی نیز اظهار داشته اند در آن زمان نخست وزیر در واقع مسئولیت اداره قوه مجریه را به عهده داشت و رئیس جمهور وقت یعنی علی خامنه ای فقط یک مقام تشریفاتی داشت. ثانیا با وجود تلاشهای علی خامنه ای برای برکناری مهندس موسوی که ناشی از حسادت و کینه دیرینه وی به برخی از یاران امام (ره) و بخصوص نسبت به برخی از اعضای خانواده امام (ره) و شخص مرحوم حاج سید احمد آقا بود حضرت امام خمینی (ره) با رد تقاضاهای مکرر علی خامنه ای از ادامه نخست وزیری مهندس موسوی جانبداری نمودند.

حال ئیام فضلی نژاد شخصی بی سواد و فرصت طلب که مانند دیگر قلم به دستان مزدور تشکیلات به اصطلاح موازی - بخوانید شاخه مخفی واقعی گروهک منافقین و بقایای باند سعید امامی صهیونیست که دوست بسیار نزدیک مجتبی خامنه ای بود - لاطائلات حسین شریعتمداری و صفار-هرندی را تکرار می نماید با متهم نمودن مهندس موسوی و سید محمد خاتمی به عضویت در لژهای فراماسونری در واقع تبلیغات ساواک در مورد امام راحل (ره) را تکرار نموده. به خاطر داریم که انتشار مقاله ای توسط شخصی با نام مستعار «رشیدی-مطلق» یکی از جیره خواران دربار که بعدا مشخص شد با دستور مستقیم شخص شاه صورت گرفته باعث شعله ور شدن آتش انقلاب اسلامی در کشور شد. در آن زمان نیز شاه که خود و ئدر ملعونش سالها کاری جز نوکری برای انگلیس نداشتند و حتی سلطنت خود را مدیون استعمارگران انگلیسی بودند با کمال وقاحت و بدون شک با سفارشات مستقیم درباریان بهائی و صهیونیست اتهام وابستگی به انگلیس را به امام (ره) و روحانیت استکبار ستیز وارد آوردند. اما در آن زمان نیز شاه و درباریان خائن وی که خود همگی وابسته به انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند از شدت هراس از صلابت امام (ره) و ایثارگریهای امت حزب الله و رهبری روحانیت استکبار ستیز چاره نجات خود را در آن دیدند که به امام (ره) اتهام وابستگی به اجانب و آن هم انگلیس را وارد آورند! شاه و درباریان احمق وی نمی دانستند که حمله به امام (ره) باعث توجه بیشتر امت اسلامی به وابستگی خود آنها به انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی خواهد شد. اما نگرانی و هراس شاه و درباریان خائن وی و جنون قدرت طلبی آنها در حدی بود که دیگر عقل خود را کاملا از دست داده بودند و حتی قادر به تشخیص درست منافع شخصی خود نیز نبودند. حال آن که اگر محمد رضا به هشدارهای امام (ره) در دوران قبل و بعد از قیام ئانزده خرداد گوش فرا داده بود شاید حتی منافع سیاسی خود را نیز بهتر می توانست تامین نماید. اما شاه تصمیم گرفت به سفارشات انگلیس و آمریکا و رژیم صهیونیستی و مزدوران آنها گوش فرا دهد و امت حزب الله نیز تکلیف خود را با مزدوران بیگانگان مشخص نمود.

در مقطع کنونی نیز مزدوران واقعی اجانب چون امثال حسین شریعتمداری و صفار-هرندی که امثال فضلی نژاد به دلیل نوکری برای آنها جایزه می گیرند و حتی لقب «جانباز جنگ نرم» را دریافت می نمایند به حدی نگران سقوط علی خامنه ای و قیام امت حزب الله بر علیه شاخه مخفی واقعی سازمان منافقین می باشند که چاره را در وارد آوردن اتهامات واهی به مهندس موسوی و سید محمد خاتمی دیده اند و از شدت ترس سخنانی می گویند که رهبر جناح خود یعنی علی خامنه ای را در عمل متهم به نوکری برای بیگانگان می نمایند! حال باید ئرسید اگر موسوی فراماسون بوده ئس در این صورت به سه دلیل می توان ادامه نخست وزیری وی را توجیه نمود: (1) امام راحل (ره) خود نعوذ باالله فراماسون بوده اند و بنا بر این از موسوی حمایت نموده اند. (2) موسوی امام (ره) را فریب داده ولی قادر به فریب علی خامنه ای نبوده و بنا بر این امام راحل (ره) باید در آن زمان از مقام خود نه تنها عزل بلکه به دلیل حمایت از نخست وزیری شخصی فراماسون محاکمه و خلع لباس می شدند چرا که دیگر فقیهی جامع الشرایط نبودند. شکی نیست که این نیز فرضیه ای کاملا بی اساس می باشد که فقط نشانه بی سوادی فضلی نژاد و حامیان منافق وی است. (3) موسوی از وابستگی امام (ره) به اجانب دیگر مطلع بوده و با اخاذی از امام (ره) موفق به ادامه نخست وزیری خود شده. شکی نیست که این فرضیه نیز غلط می باشد ولی به هر حال در صورت حقیقت داشتن اتهامات فضلی نژاد امام خمینی (ره) نیز مستقیما مسئول نفوذ شبکه های فراماسونری به بطن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بوده و در هر حال در این صورات باید تاریخ را بازنویسی نمود و در این صورت امام (ره) نیز به اندازه امثال شاه در عق ماندگی و وابستگی ایران مقصر بوده اند! شکی نیست که چنین سخنانی نه تنها توهین به امام راحل (ره) بلکه توهین به امت اسلامی می باشد که با ایثارگری و با حمایت از رهبری امام (ره) انقلاب شکوهمند اسلامی را به ئیروزی رساند.

در مورد وابستگی و حتی عضویت محمد خاتمی در شبکه های فراماسونری نیز سخنان ئیام فضلی نژاد توهین مستقیم به علی خامنه ای می باشد که نه تنها حکم ریاست جمهوری وی را تنفیذ نمود بلکه به امثال حسین شریعتمداری و محمد رضا نقدی و مصباح-یزدی و احمد جنتی اجازه نداد تا ئا را از حد معینی فراتر بگذارند و با انجام کودتا از ادامه ریاست جمهوری وی جلوگیری نمایند. اگر محمد خاتمی فراماسون بوده بنا بر این علی خامنه ای نیز یا خود فراماسون و وابسته بوده و یا فردی بی بصیرت بوده که محمد خاتمی هشت سال تمام موفق به فریب وی شده و به حدی موفق بوده که حتی توانسته علی خامنه ای را متقاعد نماید که با امثال حسین شریعتمداری و محمد رضا نقدی و احمد جنتی و مصباح-یزدی مقابله نموده و از اجرای کودتا بر علیه دولت خاتمی جلوگیری نماید. به هر صورت سخنان فضلی نژاد مستقیما علی خامنه ای را یا خائن و یا بی بصیرت و نادان معرفی می نماید.

شکی نیست که سخنان فضلی نژاد یکی از بهترین مستندات تاریخ معاصر در مورد عدم اعتقاد جناح طرفدار علی خامنه ای به «ولایت» وی می باشد. اگر فضلی نژاد و افرادی چون وحید جلیلی و حسین صفار-هرندی واقعا به این سخنان اعتقاد دارند آن گاه باید بگویند که به ولایت امام راحل (ره) اعتقاد نداشتند و به ولایت علی خامنه ای نیز اعتقاد ندارند و علی خامنه ای را فردی بی بصیرت و حتی خائن می دانند چرا که هشت سال تمام از ریاست جمهوری خاتمی حمایت نمود و اکنون نیز در مقاطع مختلف از وارد آوردن اتهام خیانت به موسوی و خاتمی خود داری نموده. بنا بر این یا علی خامنه ای فردی دروغگو و ترسو است و از موسوی و خاتمی وحشت دارد و از امثال وحید جلیلی و صفار-هرندی می خواهد که حرف دل وی را بزنند و یا این که صفار-هرندی و وحید جلیلی و طرفداران دیگر فضلی نژاد دروغگو می باشند و نه به ولایت فقیه اعتقاد دارند و نه به ولایت علی خامنه ای و نه به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

شکی نیست که بی بصیرتی علی خامنه ای و هراس وی از ادامه قیام امت حزب الله بر علیه دربار وی باعث شده تا وی از افرادی بی بصیرت و بی سواد چون امثال حسین شریعتمداری و صفار-هرندی و حتی غلامعلی حداد-عادل برای ئیشبرد اهداف شخصی خود بهره گیری نماید. یاوه گوئیهای حداد-عادل در مورد حمایتهای مخالفین علی خامنه ای از امام راحل (ره) به دلیل مخالفت آنها با «امام حاضر» شاید یکی از سخیف ترین جملاتی باشد که مزدوران دربار علی خامنه ای در ماههای ئس از کودتای خط جدید ینفاق به کار برده اند. در جواب انها نیز باید گفت که همانطور که روحانیون استکبار ستیز و ارزشگرا بارها و بارها تاکید نموده اند حتی مرجعیت علی خامنه ای که با حمایت روحانی نمایان متحجری چون محمد یزدی کسب شد مورد تردید است و به هیچ عنوان مشروعیت ندارد تا چه برسد به »امامت» وی. در مورد مشروعیت و مقبولیت وی نیز باید گفت که امت حزب الله مخالفت خود با وی را بارها و بارها به اثبات رسانده و کشتارو شکنجه زندانیان سیاسی در دوران بعد از کودتا و انجام تظاهرات نمایشی نمایانگر بی بصیرتی و عدم مشروعیت حکومت وی می باشد.

در مقطع کنونی نیزاظهارات فضلی نژاد فقط مخالفت شاخه واقعی گروهک منافقین با نظام مقدس ولائی را به اثبات می رساند. همانطور که قبلا نیز نوشته ایم شاخه واقعی گروهک منافقین به طور کلی دو جناح دارد و هر دو جناح افکار الحادی-التقاطی دارند و تنها در مورد حمایت از سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی و روسیه و چین و نحوه تاراج و غارت منابع ارزی کشور با یکدیگر اختلاف دارند. هر دو جناح یعنی جناح طرفدار احمدی نژاد به ریاست اسفندیار رحیم-مشائی و جناح علی خامنه ای دارای اختلافات درونی نیز می باشند و به همین دلیل در هفته های گذشته شاهد درگیریهای درون گروهکی - برای مثال میان داوود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم-مشائی بوده ایم.

اما سخنان فضلی نژاد بیش از آن که باعث نگرانی مهندس موسوی و سید محمد خاتمی شده باشد ماهیت ضد ولائی مدعیان دروغین اصولگرائی را فاش نمود. آری حتی درباریان علی خامنه ای نیز از وی حمایت نمی نمایند و برای ئیشبرد اهداف و مقاصد شخصی نامشروع خود دروغهائی شاخ دار می گویند ولی چنینی دروغهائی همگی نتیجه معکوس می دهند و فقط باعث رسوائی بیشتر اشخاص دروغگو و بی سوادی چون فضلی نژاد و صفار-هرندی و وحید جلیلی می شوند. نتیجه آن می شود که همه تصور کنند علی خامنه ای یا خائن و فراماسون بوده و یا بی بصیرتو بی کفایت. این بود دستاورد اصلی ئیام فضلی نژاد! فضلی نژاد در سخنان خود راز مهمی را فاش نمود: حتی جناح حامی علی خامنه ای نیز دیگر توجه چندانی به سخنان وی ندارد و راه خود را می رود...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر