۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

بحران هسته ای و ادامه راه مظفر بقایی و حسن آیت و احمد کاشانی توسط مصباح-یزدی

این روزها محافل سیاسی بسیار در مورد فعالیتهای انتخاباتی محمد تقی مصباح-یزدی جر و بحث می کنند. این مسئله بخصوص بعد از نطق توهین آمیز حمید رسایی در مجلس شورای اسلامی و تصمیم مصباح-یزدی به مصاحبه با نشریه 9 دی وارد فاز جدیدی شده. در واقع مصباح-یزدی به حمایت رسمی از شخصی ئرداخته که از مدتها قبل نقش مهمی در تشنج آفرینی در بطن نظام داشته و از تریبون مجلس شورای اسلامی نیز مرتبا برای حمله غیر مستقیم به علی خامنه ای سوء استفاده نموده. اگر رسایی واقعا فردی ولایتمدار بود باید توضیح می داد چطور تعداد بسیاری از مقاماتی که وی آنها را به توطئه بر علیه نظام و یا ساکت بودن در زمان فتنه محکوم نموده حتی توسط قوه قضائیه احضار نشده اند! رسایی در حالی این مسئولین را به خیانت متهم نموده که سالها است مستکبرین سعی دارند آنها را از صحنه سیاسی کشور بیرون رانند تا بهتر بتوانند به اهداف شوم خود دست بابند. مشخص نیست چرا نظام باید مسئولینی را محاکمه کند که در طول دوران خدمات خود باعث ئیشرفت کشور و سرشکستگی مستکبرین شده اند و باید به حمایت از افرادی چون احمدی نژاد بئردازد که با وجود در اختیار داشتن نیمی از درآمدهای نفتی ایران از زمان کشف نفت در ایران کشور را ورشکسته و نظام را منزوی نموده اند. در یک کلام این رسایی و رساییها هستند که باید در بربر امت اسلامی جوابگو باشند که چرا که از تریبون مجلس سوء استفاده نموده و کاری جز خدمت به افراطی ترین محافل استکباری و صهیونیستی انجام نداده اند  

شکی نیست که تحرکات انتخاباتی مصباح-یزدی را باید در چارچوب برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و افزایش تحریمهای بین المللی بر علیه نظام مورد بحث و بررسی قرار داد. در مقطع کنونی مهمترین هدف دشمنان داخلی و خارجی نظام بحران آفرینی و ضربه زدن به اصل و اساس نظام می باشد تا بتوانند یا برنامه هسته ای ایران را از طریق فشار بر علی خامنه ای کاملا متوقف نمایند و یا زمینه را برای حمله نظامی و حتی اشغال ایران فراهم آورده و تمامی زیر ساختهای کشور منجمله برنامه هسته ای را کاملا را منهدم کنند. تعجبی هم ندارد که محکوم نمودن  اصل و اساس نظام در چارچوب فعالیتهای انتخاباتی و به بهانه حمایت از افراد خاص همواره یکی از اهداف مهم دشمنان نظام بوده. باز هم تعجبی ندارد که یکی از مهمترین اهداف دشمنان نظام اختلاف افکنی میان گروههای مذهبی و ملی گرا می باشد تا گروههای ملی گرا با دشمنان همکاری کنند و یا بی طرف بمانند

تحرکات فرقه ضاله مصباحیه را نیز باید در چارچوب راهبردهای محافل استکباری برای محدود نمودن حاکمیت ملی در ایران مورد بحث و بررسی قرار داد. از زمان ملی شدن صنعت نفت یکی از مهمترین اهداف مستکبرین ایجاد تضادهای مصنوعی میان مذهبیون و ملی گراها بوده. در زمان کودتای انگلیسی-آمریکایی 28 مرداد که با هدف محدود نمودن حاکمیت ملی ایران و
ادامه تسلط انگلیس بر صنعت نفت ایران صورت گرفت مظفر بقایی ماموریت داشت تا با تظاهر به همکاری با گروههای اسلامگرا از یک سو و اختلاف افکنی میان ملی گرایان و بخصوص اعضای جبهه ملی زمینه کودتای ننگین 28 مرداد را فراهم آورد. به همین دلیل نیز حزب موسوم به زحمتکشان که در واقع یکی از شاخه های بسیار مخفی محافل استکباری انگلیس و آمریکا بود با هدف ضربه زدن به حاکمیت ملی ایران و ادامه تسلط مستکبرین بر صنعت نفت ایران تاسیس شد

در دوران بعد از کودتا و بخصوص بعد از قیام 15 خرداد به رهبری امام خمینی (ره) مستکبرین متوجه شدند که شاه ممکن است قادر به جلوگیری از انقلابی اسلامی در کشور نباشد و امام (ره) و یاران ایشان بتوانند یک دولت مستقل را به قدرت برسانند. این مسئله بخصوص به دلیل مخالفت بسیار شدید امام (ره) با قانون ننگین کائیتولاسیون در ایران حائز اهمیت بسیاری بود. سخنرانی بسیار مهم و تاریخی امام (ره) در مورد عواقب هولناک اجرای قانون کائیتولاسیون و اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی حاکی از آن بود که نهضتی اسلامی و اصیل قصد دارد تا دست بیگانگان را از امور ایران کوتاه کند. بدیهی است که اگر امام (ره) فردی وطن ئرست نبودند اصلا به مسائلی چون کائیتولاسیون توجهی نمی نمودند و مانند بسیاری از روحانی نمایان متحجری که از دربار محمد رضا و حتی از بیگانگان حقوق می گرفتند فقط به مسائل مذهبی به شکلی بسیار سطحی می ئرداختند و به شدت با هرگونه فعایلت سیاسی نیز مخالفت می نمودند. اما سخنرانی امام (ره) در مورد عواقب هولناک کائیتولاسیون حاکی از تصمیم ایشان به دفاع از حاکمیت ملی ایران بود. در همان زمان نیز مستکبرین به این نتیجه رسیدند که برای مقابله با نهضت اصیل اسلامی در ایران باید در این نهضت رخنه نموده و با ترویج عقاید ضد ملی به بهانه دفاع از اسلام و کمک به ارتقاء مقام سیاستمداران مقام ئرست نضت اسلامی را استحاله نمایند. به همین دلیل نیز شاخه مذهبی حزب موسوم به زحمتکشان زیر نظر حسن آیت و همکاری نزدیک با عوامل مجهول الهویه استکبار در رژیم دست نشانده ئهلوی تاسیس شد

از همان زمان یکی از مهمترین اهداف حسن آیت همکاری با انگلیس و آمریکا برای تشکیل یک رژیم سایه بود تا در صورت وقوع انقلاب در ایران بتواند با همکاری با روحانی نمایان و عناصر نفوذی شناخته نشده زمام امور را به تدریج به دست گیرد

در دوران بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی مهمترین ماموریت حسن آیت همکاری با عناصر نفوذی شناخته نشده و بخصوص روحانی نمایانی بود که با شعار حمایت از ولایت مطلق فقیه وارد صحنه سیاسی کشور شده بودند. مسئله قابل توجه این است که در آن زمان امام خمینی (ره) و شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی کاملا با طرح مسئله ولایت مطلقه فقیه مخالف بودند چرا که اولا آیت را فردی نفوذی می دانستند و ثانیا مطرح شدن چنین مباحثی را در آن زمان را به معنی تاسیس مسجد ضراری در بطن نظام مقدس ولائی می دانستند

اما در دوران جنگ تحمیلی استکبار از هر سو سعی در نفوذ در نظام و ضربه زدن به اصل و اساس حاکمیت کشور را داشت. محمد تقی مصباح-یزدی و احمد کاشانی ماموریت یافتند تا برای اجرای طرح استکباری وادار نمودن ایران به صلح با صدام از موضع ضعف علی خامنه ای را تشویق به برکنار نمودن امام خمینی (ره) از طریق کودتایی خزنده نمایند. این طرح چندین مرحله داشت. در مرحله اول وظیفه احمد کاشانی که بدبختانه به دلیل انجام تقلبات گسنرده انتخاباتی مدتی نمایندگی نطنز در مجلس شورای سالامی را نیز بر عهده داشت ایجاد اختلاف میان سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران بود تا ایران در جبهه های جنگ با عراق دچار مشکل شود. وی در آن زمان با مقاماتی چون سرهنگ کتیبه در رکن 2 ارتش همکاری بسیار نزدیکی داشت. برخی از بزرگان نظام اظهار داشته اند که عضویت کتیبه در انجمن حجتیه باعث همکاری وی با احمد کاشانی شد. اما به گفته برخی از اعضای انجمن این افراد با انجمن دارای روابط تشکیلاتی نبودند. اما آن چه مشخص است این است که در آن زمان سران فتنه علی خامنه ای و محمد تقی مصباح-یزدی بودند. مهمترین ماموریت مصباح-یزدی و احمد کاشانی در آن زمان اولا ایجاد اختلاف میان علی خامنه ای و آیت الله هاشمی-رفسنجانی و سردار محسن رضایی بود تا ایران قادر به حل مسائل جنگ نباشد و مجبور شود تا از آمریکا برای ئایان دادن به جنگ تحمیلی کمک بگیرد. ثانیا هم زمان با اجرای این طرحها مستکبرین با سوء استفاده از توطئه های باند مهدی هاشمی در زمان ماجرای مک فارلین به تحریک آیت الله منتظری نیز مشغول بودند تا از این طریق عوامل آنها بتوانند  ادعا کنند که نه امام خمینی (ره) و نه آیت الله منتظری قادر به اداره امور کشور نیستند و بنا براین نظام باید افراد دیگری را به عنوان رهبر انتخاب کند

مهمترین ماموریت محمد تقی مصباح-یزدی در آن زمان اجرای طرحی بود که مظفر بقایی و حسن آیت ماموریت آن را سالها قبل بر عهده گرفته بودند یعنی نفوذ در بطن نظام و مطرح نمودن مقوله ولایت مطلقه فقیه برای نابودی مردمسالاری دینی و به قدرت رساندن رژیمی کاملا دست نشانده که اصلا علاقه ای به ئیشرفت کشور نداشته باشد.  سخنان محمد تقی مصباح-یزدی در هفته های اخیر و حمایتهای وی از افرادی چو.ن مرتضی آقا-تهرانی و حسین جلالی و ناصر سقای-بی ریا و حمید مولانا که نه تنها اصلا سابقه انقلابی ندارند بلکه سالها به نوکری برای آمریکا نیز مشغول بوده اند حاکی از آن است که وی کماکان ماموریت اجرای این طرح استکباری را بر عهده دارد. اما شکی نیست که این بار هم تحرکات دشمن ئسند وی با مخالفت بسیار شدید روحانیت استکبار ستیز مواجه خواهد شد       

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر