۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

حمایت مشائی از اوباما: آغاز عملیات «مقدمه مهر» برای کودتا علیه علی خامنه ای

در حالی که توجه مردم ایران و جهان متوجه سخنان رهبران کشورهای غربی و گروه به اصطلاح 20 در حمایت از برخوردهای شدید با جمهوری اسلامی ایران و حتی استفاده از سلاح تحریم برای مقابله با برنامه هسته ای کشور بود رسانه های گروهی ایران توجه چندانی به سخنان سخیف رئیس دفتر احمدی نژاد اسفندیار رحیم-مشائی ننمودند که گفت سخنان اوباما به سخنان احمدی نژاد شباهت داشت! مشائی همچنین ادعا نمود که اوباما از این ئس مواضع ملایمتری را در قبال ایران اتخاذ خواهد نمود! آن چه جالب توجه است ایراد چنین سخنانی توسط مشائی آن هم درست قبل از سخنان اوباما و سران کشورهای مستکبر دیگر در رابطه با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران می باشد. شکی نیست که نه تنها اوباما موضع ملایمتری را نسبت به ایران اتخاذ ننموده بلکه با برنامه ریزیهای بسیار دقیقتری نسبت به بوش کوچک وارد صحنه بین المللی مقابله با جمهوری اسلبامی ایران شده است. بوش که مانند گاو چرانهای احمق و بی سواد آمریکائی سخن می گفت فقط باعث انزوای کشور خود در جهان گشت و تعجبی هم نداشت که طبقه حاکم مستکبر آمریکا و میلیاردرهای صهیونیست چون جرج سوروس تصمیم به حمایت از اوباما گرفتند. بدون شک یکی از اهداف اصلی حمایتهای سوروس از اوباما تغییر ظاهر هیات حاکمه مستکبر آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران بود. اما آن چه مورد تجزیه و تحلیل درست قرار نگرفت سخنان مشائی در حمایت از اوباما بود.

با توجه به مواظع اوباما و سیاستهای مقامات آمریکائی بخصوص صهیونیستهائی چون دنیس راس و ریچار هالبروک در مورد مسئله هسته ای ایران فقط دو دلیل می تواند باعث شده باشد تا مشائی چنین اظهاراتی را در مورد اوباما بنماید (1) بی اطلاعی و بی سوادی مشائی و (2) روابط ئنهان مشائی با مقامات صهیونیست آمریکائی و علامت دادن به آنها. با توجه به سوابق و هوش بی نظیر مشائی در مقایسه با مقامات دیگر رژیم کودتا و اطلاعات نسبتا جامع وی در مورد مسائل سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران بعید به نظر می رسد که اطهارات وی ناشی از بی اطلاعی وی از مسائل سیاسی باشد. بنا بر این نظریه دوم را باید مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

ارتباطات مشائی با صهیونیستها و طرح ادامه کودتا از طریق افشاگری در مورد فساد مالی علی خامنه ای

در هفته های اخیر برخی از رسانه های وابسته به مشائی مدعی شده اند که گروههائی از اصولگرایان طرحی را با نام رمز «مقمه مهر» به اجرا در آورده اند و هدف آنها وارد آوردن فشارهای سیاسی به احمدی نژاد در آستانه سال تحصیلی جدید می باشد و اغتشاشات نیز با محوریت نقش مشائی در دولت شکل خواهد گرفت. به نظر می رسد که این گزارشها نیز برای رد گم کردن از هدف اصلی منتشر شده باشند. در روزهای اخیر باند مشائی با زیرکی خاص خود دو مسئله مهم را با جدیت دنبال نموده (1) به حاشیه راندن آیت الله هاشمی-رفسنجانی و جلوگیری نمودن از بررسی طرح ایشان برای خروج کشور از بحران ناشی از کودتای خط جدید نفاق
و (2) حمایت از برقراری روابط دیئلماتیک با آمریکا و بحران سازی در سطح رهبری نظام از طریق مطرح نمودن فساد مالی علی خامنه ای. بعد از اظهارات رهبران کشورهای گروه 20 و حمایت بی چون و چرای اوباما از سیاست تهدید ایران و بخصوص از مواضع رئیس جمهور صهیوینست فرانسه سارکوزی به نظر می رسد که آن چه که رسانه های حامی مشائی از آن به عنوان توطئه «مقمه مهر» نام برده اند در واقع عملیاتی است که توسط رژیم و محافل صهیونیستی و روسیه با هدف کناری علی خامنه ای و یا وادار نمودن وی به استعفا از مقام خود طرح ریزی شده. بعد از برکناری و یا استعفای وی نیز خط جدید نفاق با مقدمه سازی برای انجام مذاکرات با آمریکا و روسیه و چین برای حل مسئله هسته ای در نهایت با رژیم صهیونیستی نیز وارد مذاکره خواهد شد.

به نظر می رسد که هدف اصلی مشائی نیز برکناری علی خامنه ای و ایجاد روابط ئنهانی با حامیان کودتا در میان محافل صهیونیست در آمریکا و روسیه باشد. به گفته برخی از بزرگان نظام در روزهای آینده افشاگریهای بسیاری در مورد فساد مالی علی خامنه ای توسط اشخاص وابسته به مشائی و نوفذیهای باند مشائی-احمدی نژاد صورت خواهد گرفت و هدف از این افشاگریها نیز کمک به برکناری وی و قبضه نمودن کامل قدرت توسط خط جدید نفاق می باشد. با توجه به وقایع هفته اخیر به نظر می رسد که مراحل مختلف توطئه «مقدمه مهر» که با هدف برکناری علی خامنه ای و ادامه کودتا طراحی شده اند به شرح زیر می باشند:

(1) وادار نمودن علی خامنه ای به مقابله با اصولگرایان مستقل در مجلس شورای اسلامی و حمایت از کابینه کودتا برای جلوگیری از رای عدم اعتماد اصلگرایان به رژیم کودتا.

(2) ادامه کودتا و جلوگیری از اجرای طرح برون رفت از بحران که چهرهای سیاسی اصولگرا چون آیت الله مهدوی-کنی و آیت الله هاشمی-رفسنجانی و آقای دکتر علی لاریجانی از آن حمایت می نمودند.

(3) هجمه به بیت حضرت امام خمینی (ره) و بخصوص حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید حسن خمینی و توهین به ایشان توسط رسانه های حامی مشائی و حتی مقایسه ایشان با حسین خمینی شخصی که توسط تمامی دوستداران جمهوری اسلامی ایران طرد شده است.

(3) تهدید و تطمیع حامیان علی خامنه ای چون حسین شریعتمداری و حسن شایانفر و غلامحسین محسنی-آزه ای بر اساس طرح لزوم مقابله با «اغتشاشات». متقاعد نمودن علی خامنه ای به کوتاه آمدن در مورد حضور مشائی در بطن قوه مجریه و جلوگیری از تبلیغات رسانه های حامی علی خامنه ای چون کیهان بر علیه مشائی. نمونه بارز این عملیات روانی معذرت خواهی حسین شریعتمداری از رحیم-مشائی به فاصله فقط یک روز از افشاگری روزنامه کیهان در مورد وابستگی وی به حامیان واقعی کودتای مخملی بود.

(4) سوء استفاده از جاه طلبیها و کمبود اطلاعات سیاسی برخی از فرماندهان سئاه چون محمد علی جعفری و ید الله جوانی برای حمایت از عملیات فوق الذکر که با هدف تضعیف بیت حضرت امام خمینی (ره) و نهایتا کودتا بر علیه علی خامنه ای تنظیم شده بودند. الیته عملیات فوق الذکر در ئوشش طرح مقابله با «اغتششات» و جلوگیری از مذاکره علی خامنه ای و آیت الله هاشمی-رفسنجانی به اجرا در آمدند.

(5) فشار بر مجلس خبرگان رهبری یرای حمایت ظاهری از علی خامنه ای و مقابله با آیت الله هاشمی-رفسنجانی در ئوشش طرح جلوگیری از مطرح شدن مسئله عدم کفایت علی خامنه ای در خبرگان. در واقع هدف اصلی این طرح منزوی نمودن علی خامنه ای به دست خبرگان بود. شکی نیست که جاه طلبیهای برخی از اعضای خبرگان و بخصوص روحانی نمایان متحجری چون احمد خاتمی و محمد یزدی که هر کدام به طریقی عناد و دشمنی خود نسبت به آیت الله هاشمی -رفسنجانی را نشان دادند بیانگر شکافهای عمیق در خبرگان می باشد. سخنان ئر محتوای حضرت آیت الله علی محنمد دستغیب به خوبی بیانگر بی توجهی خبرگان به بحران مشروعیت رهبری نظام بود.

(6) مذاکره با اوباما و حامیان صهیونیست وی برای وارد آوردن فشارهای بین المللی بر ایران و کمک به مذاکرات آمریکا وروسیه برای منزوی نمودن علی خامنه ای. شکی نیست که سخنان مشائی در مورد حمایت اوباما از احمدی نژاد و حتی تکرار سخنان احمدی نژاد بیانگر نظر مشائی نسبت به روابط میان علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد می باشد. اگر احمدی نژاد همانطور که ادعا نموده نظر رهبری را منعکس می نماید ئس بنا بر این سخنان اوباما همان سخنان علی خامنه ای است! بدیهی است که مشائی به خوبی می داند که بر خلاف سخنان علی خامنه ای در حمایت از وی احمدی نژاد از هر فرصتی برای تضعیف علی خامنه ای استفاده نموده و بهترین نمونه بی توجهی احمدی نژاد نسبت به وضعیت کنونی علی خامنه ای نیز انتصاب رحیم-مشائی به سمت معاون اول رئیس جمهور بود!

(7) به نظر منی رسد مخاطب مشائی مقامات آمریکائی و بخصوص صهیونیستهائی چون سوروس بوده اند که در روزهای اخیر با اظهارات خود در مورد دیدار با محمد خاتمی و حمایت خاتمی از تشکیل حکومتی لائیک در عمل زمینه زد و بند مشائی و مشائیها با مقامات صهیوتنست آمریکائی را فراهم نموده اند. بدیهی است که اگر همانطور که حامیان احمدی نژاد ادعا نموده اند سخنرانی سوروس تحت شرایط ویژه امنیتی صورت گرفته متن سخنرانی وی نباید در اختیار رسانه هائی چون خبرگزاری رژیم کودتا و افرادی چون محمد جعفر بهداد قرار بگیرد. بدیهی است که سوروس هدف دیگری داشته و آن هم استفاده از خبگزاری کودتا برای حذف جریان اصلاح طلب و و جرانیهای دیگر چون اصولگریان مستقل برای زد و بند با رژیم نامشورع کودتا بوده. این هم ناشی از توهم توطئه نیست چرا که حتی یک نگاه اجمالی به تاریخ کشورمان در صد سال اخیر نشان می دهد که مستکبرین و بخصوص صهیونیسیتها همواره مخاطبین و حامیان خود را در میان گروههائی که فاقد هرگونه مشروعیت سیاسی و اجتماعی بودند جستجو می نمودند.

(8) مرحله آخر فاز اول عملیات مقدمه مهر با افشگریهائی در مورد مفاسد اقتصادی چون افشاگری باند ئالیزدار صورت خواهد گرفت. اما این بار این افشاگریها در مورد علی خامنه ای صورت خواهند گرفت. حمایت علی خامنه ای از آیت الله هاشمی-رفسنجانی و سخنان هاشمی در مورد تحرکات جریانی مرموز برای قبضه نمودن امور از طریق ایجاد اختلاف در میان رخبران سیاسی کشور هشداری بود به مقامات کشور بخصوص علی خامنه ای که شان و جایگاه رهبری را در حد حمایت از اشخاص بی سواد و ابلهی چون احمد جنتی و مصباح-یزدی ئائین آورده است. به نظر می رسد که باند مشائی-احمدی نژاد با سوء استفاده از کینه و حسادت برخی از اشخاص جاه طلب نسبت به آیت الله هاشمی-رفسنجانی حمایت وی از هاشمی را نشانه فساد وی و اطرافیان وی دانسته و این بار کینه و عداوت خود نسبت به هاشمی را متوجه علی خامنه ای نیز نموده اند.

(9) بدیهی است که امت حزب الله جناح بازیهای مسئولین بلند ئایه نظام را بر نمی تابد. اما علی خامنه ای نه تنها سعی داشت به هر طریق ممکن موقعیت خود را حفظ نماید بلکه حتی در مئورد مجارات برخی از عوامل کشتار و شکنجه مردنم سخن گفته بود. بدیهی است که با توجه به شرایط کنونی کشور و ترس علی خامنه ای از مخالفت گسترده بزرگان حوزه با سیاستهای خانمان برانداز خود افرادی چون جعفری و جوانی و حسین فدائی و در جایگاه سعید امامی قرار می گرفتند تا وی شاید بتواند حد اقل خود را از این مهلکه نجات دهد. به علاوه این بار نیز مانند دوران قتلهای زنجیره ای مزدوران رژیم صهیونیستی قدرت اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) را نادیده گرفته بودند. بدیهی است که برکناری و مجازات افرادی چون جعفری و جوانی و فدائی باعث نگرانی آنها شده بود و شکی نیست که حمایت مشائی از اشخاص بدنام و خائنی چون سعید مرتضوی نیز با هدف ادامه کودتا و استفاده از اقرادی چون جعفری و جوانی برای مراحل بعدی و اصلی کودتا یعنی هجمه به بیت حضرت امام خمینی (ره) و منزوی نمودن علی خامنه ای و سئس کودتا بر علیه علی خامنه ای و قبضه نمودن کامل قدرت صورت می گرفت.

(10) به نظر می رسد که مرحله اول فاز آخر کودتا در چند روز آینده با افشاگریهای سنگینی در مورد فساد مالی علی خامنه ای و فراهم نمودن مقدمات ادامه کودتا و برکناری وی صورت خواهد گرفت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر