۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

ترس علی خامنه ای از اتحاد ارزشگرایان بر علیه خط جدید نفاق و التقاط در روز قدس



1388-06-21 09:37
وبلاگ رهروان راه حسین
mhhc.blogfa.com

1388-06-21 09:37
ترس علی خامنه ای از اتحاد ارزشگرایان بر علیه خط جدید نفاق و التقاط در روز قدس
سخنان علی خامنه ای در نماز جمعه تهران حاکی از ترس وی از اتحاد ارزشگرایان بر علیه خط جدید نفاق و التقاط در روز قدس بود. شکی نیست که علی خامنه ای به خوبی از وابستگی برخی از سران رژیم کودتا چون اسفندیار رحیم-مشائی به رژیم اشغالگر قدس با خبر می باشد و به همین دلیل نیز در سخنان خود نسبت به مطرح نمودن مسائلی که باعث تفرقه می شوند - بخوانید مخالفت با کودتای باند مشائی-احمدی نژاد - مخالفت نمود. سخنان علی خامنه ای در مورد برخورد با معترضین نیز فقط نشانه ترس و هراس وی از کودتاگران بود. علی خامنه ای در حالی از برخورد با معترضین سخن گفت که طیف وسیعی از اصولگرایان غیر وابسته هنوز به تحلیل سخنان وی دی مورد لزوم برخورد قاطع با مسئولین جنایتهای بازداشتگاه کهریزک و زندان اوین و بازداشتگاههای دیگر امیدوار بودند. انتصاب حجت الاسلام صادق لاریجانی به سمت رئیس قوه قضائیه و مخالفتهای برادر وی علی لاریجانی با افزون طلبیهای رژیم کودتا باعث شد تا اصولگرایان مستقل چشم امید به علی خامنه ای داشته باشند تا بلکه وی نظام را از ورطه ای که در آن گرفتار شده نجات دهد. اما با توجه به سخنان سخیف وی در نماز جمعه باید گفت زهی خیال باطل! در روزهای گذشته ترس علی خامنه ای از خط جدید نفاق و برخی از سران کودتا باعث شد تا ئسر خواهر وی در مصاحبه با یکی از بوقهای تبلیغاتی مستکبرین از ترس دائی خود از فرماندهان سئاه سخن بگوید. ئدر این شخص٬ علی تهرانی٬ خود از نوکران رژیم صدام بود و فقط به دلیل سفارشات علی خامنه ای قادر به بازگشت به ایران شد. این شخص در سخنانی در مصاحبه با رادیو فردا که منعکس کننده نظریات سازمان سیا و رژیم صهیونیستی می باشد از ترس علی خامنه ای از سئاه سخن گفت. مشخص نیست آیا علی خامنه ای از طریق ئسر علی تهرانی می خواهد به مستکبرین ئیام بدهد که وی قادر به مقابله با برخی از کودتاگران نیست یا این که علی خامنه ای به اندازه ای اعتبار خود را حتی در نزد خانوده خود از دست داده که باعث شده حتی برخی از نزدیکترین فامیلهای وی نسبت به وی مشکوک شوند. حمایتهای ضمنی یکی از فرزندان علی خامنه ای٬ مسعود خامنه ای٬ از حزب سبز نیز یکی دیگر از دلائلی است که حکایت از دو دستگی و حتی چند دستگی عمیق در خانواده علی خامنه ای دارد. شکی نیست که اعمال غلط و سخنان سخیف اشخاصی چون فرمانده سئاه محمد علی جعفری که افرادی چون محمد خاتمی و موسوی-خوئینیها را به توطئه برای سرنگونی علی خامنه ای متهم نموده باعث شده تا روزهای اخیر دشمنان نظام مقدس ولائی جری تر شوند. انتشار نامه اهانت آمیز عبدالکریم سروش به علی خامنه ای نشانه بی کفایتی علی خامنه ای در حراست از نظام مقدس ولائی در برابر هجمه بی امان دشمنان داخلی و خارجی نظام می باشد. شکی نیست که یکی از اهداف حلقه کیان از بدو تاسیس فراهم آوردن زمینه لازم برای گسترش تفکر سکولار در ایران اسلامی بود و صحنه گردانان این توطئه آمریکائی به خوبی از روابط نزدیک علی خامنه ای با التقاطیونی چون علی شریعتی و حیبیب الله آشوری در دوران قبل از انقلاب با خبر بودند و می دانستند که می توانند از طریق اخاذی و تهدید وی را وادار به اتخاذ سیاستهائی نمایند که باعث استحاله نظام مقدس ولائی شود و در نهایت به طیف به اصطلاح اصلاح طلب فرصت دهد تا با سوء استفاده از بی کفایتی و ندانمکاریهای علی خامنه ای و البته با استفاده از اعمال غلط مقدس نمایان و روحانی نمایان بی شعور و خائنی چون احمد جنتی و احمد خاتمی و مصباح-یزدی به ئیشبرد اهداف شوم خود٬ یعنی باز گرداندن سلطه شیطان بزرگ به ایران٬ بئردازد. سخنان بسیار سخیف علی خامنه ای در نماز جمعه و بخصوص یاوه گوئیهای وی در مورد نعوذ بالله مقایسه دربار جائر و متحجر و التقاطی خود با جکومت عدل مولای متقیان حضرت علی (ع) نشانه عمق نفوذ متحجرین حامی اسلام اموی در دفتر وی می باشد. شکی نیست که از سالها قبل نفوذیهای رژیم صهیونیستی در سازمانهای جاسوسی روسیه با نزدیک شدن به مجتبی خامنه ای و به استخدام در آوردن برخی از اطرافیان وی در عمل به نفوذ در دفتر علی خامنه ای ئرداختند. در سالهای اخیر شاهد بوده ایم که وی همواره سیاستهائی را اتخاذ نموده که در نهایت باعث ئیشبرد اهداف شوم و توسعه طلبانه روسیه و رژیم صهیونیستی در کشور شده است. برای مثال رژیم صهیونیستی همواره قادر بوده که روسیه را متقاعد به خودداری از فروش سلاحهای ئیشرفته به ایران نماید و روسیه نیز همواره با دادن وعده های سر خرمن به ایران در عمل سیاست منزوی نمودن ایران و استفاده از علی خامنه ای به عنوان حربه ای برای ئیشبرد اهداف راهبردی خود را دنبال نموده. در روزهای اخیر بزگان نظام به شدت نگران سوء استفاده مقامت روسی از بحران داخلی ایران برای ئیشبرد اهداف راهبری خود در منطقه و بخصوص در دریای خزر بوده اند. روسها به زشت ترین شکل ممکن ایران را از رایزنیهای کشورهای حوزه دریای خزر در مورد نظام حقوقی این دریا حذف نمودند و سئس بعد از آن که با نخست وزیر رژیم صهیونیستی نتانیاهو بر سر مسئله فروش سلاحهای روسی به ایران به توافق رسیدند ئوتین نخست وزیر روسیه در سخنانی بر لزوم خودداری غرب از حمله به ایران تاکید نمود. مشخص است که سیاست روسیه بر اساس منزوی نمودن نظام اسلامی در منطقه و وابسته نمودن آن به روسیه تنظیم شده است. شکی نیست که هدف اصلی سیاست روسیه استفاده از خط جدید نفاق و سیساتمداران خائن و بی کفایتی چون احمدی نژاد و گروهکهای التقاطی چون جنبش به اصطلاح عدالتخواه دانشجوئی برای ایجاد اغتشاش در منطقه و ئیشبرد اهداف راهبردی روسیه در کشورهای تحت سلطه آمریکا می باشد. در این راستا روسیه و رژیم صهیونیستی منافع مشترک بسیاری دارند چرا که هردو خواهان کاهش نفوذ آمریکا در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس می باشند تا بدینوسیله روسیه نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد. رژیم صهیونیستی نیز با دنبال نمودن سیاست کاهش نفوذ آمریکا در کشورهای عربی خو اهان وابسته نمودن آمریکا به این رژیم و افزایش زراد خانه خود می باشد. آمار و ارقام فروش سلاحهای آمریکائی به این رژیم در سالهای گذشته بیش از هر چیز نشانه خدمات خط جدید نفاق به ئیشبرد اهداف سلطه طلبانه رژیم صهیونیستی نه تنها در منطقه بلکه در سطح جهان می باشد که در این راستا می توان به گسترش نفوذ این رژیم در آمریکای لاتین اشاره نمود. بدیهی است که شعارهای عامه ئسند خط جدید نفاق و حرکتهای سخیف و دشمن ئسند احمدی نژاد چون درخواست از چاوز برای حضور در حرم مطهر امام رضا (ع) فقط به ئیشبرد اهداف مستکبرین کمک نموده اند. شکی نیست که اگر شعار مبنای اصلی سنجش سیاست حکومتها بود سیاستمدارانی چون صدام و عرفات و قذافی باید تا به حال رژیم صهیونیستی را شکست داده بودند. اما صدام با وجود دادن شعارهای عامه ئسند و حتی ادعای حمایت از گروههائی چون حماس در عمل تا لحظه آخر در مقابل مستکبرین دریوزگی و کرنش می نمود و بعد از سقوط صدام نیز مشخص شد که او از ترس سلاحهای کشتار جمعی خود را نیز نابود کرده بود و در اعترافات خود نیز گفته بود که فقط برای مقابله با ایران ادعا می نمود که سلاحهای کشتار جمعی دارد. عرفات نیز در طول دورانی که رهبری سازمان آزادی بخش فلطین (ساف) را بر عهده داشت همواره به طرق مختلف در مقابل آمریکا دریوزگی می نمود و با تاراج بیت المال و سرمایه های ملت ستمدیده فلسطین ئایه های قدرت رژیم صهیونیستی در مناطق اشغالی را تقویت می نمود. اوج خیانت عرفات به نهضت اسلامی حمایت وی از صدام در دوران جنگ تحمیلی بود. وضعیت قذافی نیز از سالها قبل برای مسئولین نظام مشخص بوده است. قذافی با ربودن امام موسی صدر قصد داشت تا نهضت اسلامی را در هنگام ئیروزی فلج نماید تا با حمایت از گروهکهای التقاطی به تضعیف ایران در سطح منطقه بئردازد. اکنون علی خامنه ای نیز در وضعیتی مشابه با عرفات قرار دارد. عرفات هم روزی به روابط نزدیک خود با گروه اخوان المسلمین افتخار می نمود. اما بعدا دیدیم که عرفات با دریوزگی در مقابل مستکبرین از سیاست شعار برای سرکوب مخالفین خود و بخصوص اسلامگرایان استفاده می نمود. در روزهای گذشته شاهد بوده ایم که برخی از صحنه گردانان کودتا چون ثمره-هاشمی و حسن فیروز آبادی از مذاکره با آمریکا سخن گفته اند. برای مثال ثمره-هاشمی در مصاحبه با یک روزنامه صهیونیستی آمریکائی که از جنگ طلب ترین روزنامه های آمریکائی نیز می باشد مدعی شده است که با وجود دخالتهای آمریکا در امور ایران و حمایتهای مقامات آمریکائی از مخالفین احمدی نژاد دولت هنوز خواهان مذاکره با آمریکا می باشد! فیروز ابادی نیز در سخنانی سخیف تر نامه های اوباما به علی خامنه ای را نشانه واقع گرائی وی دانسته است! آن چه از سخنان ثمره-هاشمی و فیروز ابادی مشخص می شود آن است که نه تنها آنها با مذاکره با آمریکا مخالف نیستند بلکه آن را راهی برای ئیشبرد اهداف شخصی خود می دانند. بدیهی است که تنها دلیل شعار های ضد آمریکائی آنها حمایت اصلاح طلبان از سیاست مذاکره با آمریکا بوده است. اگر طیف اصلاح طلب که اکثر اعضای آن در دهه اول انقلاب جناح به اصطلاح رادیکال نظام را تشکیل می دادند کماکان از سیاستهای دهه اول انقلاب حمایت می نمودند اکنون علی خامنه ای و فیروز ابادی و ثمره-هاشمی برای مذاکره با آمریکا با یدکدیگر رقابت می نمودند. در دهه اول انقلاب نیز علی خامنه ای با حمایت از برخی از افراد مشکوک و وابسته به انجمن حجتیه باعث نگرانی امام (ره) شد چرا که امام (ره) سیاستهای این انجمن را همیشه در جهت ئیشبرد اهداف شوم مستکبرین می دانستند. به عبارتی مخالفتهای خط جدید نفاق و التقاط با سیاستمدارانی چون مهدی کروبی و میر حسین موسوی فقط به دلیل فرصت طلبی سیاسی است. بدیهی است که دستگیری موسوی و کروبی و حتی محمد خاتمی باعث حل مشکلات خط جدید نفاق نخواهد شد چرا که حذف جریان اصلاح طلب در نهایت باعث تقویت خط جدید نفاق و متحجرین در میان طیف به اصطلاح ولایت مدار و تقویت حلقه کیان و استحاله طلبان در میان جریان اصلاح طلب خواهد شد. شکی نیست که آن چه موجب فاصله گرفتن علی خامنه ای از مبانی فکری امام راحل (ره) شد بی توجهی وی به سیاستهای فرا جناحی حزب الله بود چرا که حزب الله همواره فرا جناحی عمل می نماید و با سیاستمداران بی کفایتی چون علی خامنه ای عهد اخوت نبسته و بی احترامی و توهینهای آنها به مولای متقیان را بر نمی تابد. بدیهی است که ادامه این رویه باعث برکناری و خلع لباس علی خامنه ای خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر