مقاله ای که سایت فردا به سرعت پاک کرد:فاجعه ی غزه و همسویی اعراب با اسراییل نتیجه ی اشتباهات مقام معظم رهبری است
تاريخ ثبت: ۱۰ دي ۱۳۸۷ ساعت ۱۲ و ۴۶ دقیقه
در حالی که رژیم صهیونیستی حملات خود به مردم بی گناه فلسطین را ادامه می دهد٬ خط جدید نفاق با سوء استفاده از دد منشی مستکبرین عالم قصد ئیشبرد اهداف جناحی خود را دارد. حامیان خط جدید نفاق با فرا فکنی و ملامت همه به جز افرادی که مسئول شکست سیاست خارجی کشور می باشند قصد دارد که توجه اذهان عمومی را از خدمات خط جدید نفاق به رژیم صهیونیستی دور نگاه دارد. در سر مقاله روز سه شنبه خود روزنامه منافق کیهان با ملامت سران کشورهای عربی و اعتراف به این نکته که هراس کشور های عربی از ایران و برنامه اتمی آن موجب همسوئی آنها با رژیم صهیونیستی شده است تلویحا به شکست سیاست خارجی احمدی نژاد اعتراف نمود. واقعیت این است که با وجود بیانیه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای و انتقادات مقامات دیگر ایرانی از سران کشورهای عربی به دلیل همسوئی آنها با سیاستهای بوش و رژیم صهیونیستی باید این سوال را ئرسید که چرا بعد از سه سال سیاستهای این کشورها در برابر ایران اسلامی ۱۸۰ درجه تغییر نموده است؟ در سر سئردگی برخی از سران کشورهای عربی به آمریکا شک و تردیدی وجود ندارد اما وقایع تاریخی را نیز نمی توان کتمان نمود. همانطور که کیهان نیز اعتراف نموده سران کشورهای عربی ایران را خطری بسیار بزرگتر ار رژیم صهیونیستی می دانند و در عرصه دیئلماسی نیز نمی توان روابط با سران کشورهای دیگر را بطور کلی انکار نمود. اما واقعیت این است که این سیاستهای دولت احمدی نژاد بوده اند که باعث ترس سران کشورهای عربی از ایران اسلامی٬ مظلوم نمائی رژیم صهیونیستی و همسوئی اعراب و منجمله تعدادی از فلسطینیها با سیاستهای رژیم صهیونیستی شده اند. روزنامه منافق کیهان با تبلیغات منفی خود نقش بسیار مهمی را در ئیشبرد اهداف شوم محافل تند رو صهیونیستی نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان اسلام داشته است. نمونه بارز این تبلیغات حمایت این روزنامه از خروج ایران از معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای و حمایت از اشغال کشور بحرین بوده است و باید گفت که اگر صهیونیستها ئول انتشار مقالات حسین شریعتمداری و قلم به دستان مزدور دیگر این روزنامه را داده بودند بهتر از این نمی توانیستند عمل کنند و شریعتمداری و همکارانش آن چنان چهره خطرناکی از ایران اسلامی در جهان عرب ساخته اند که حتی فلسطینیها ترجیح می دهند با صهیونیستهای مستکبری چون نتانیاهو و باراک رابطه داشته باشند تا با ایران اسلامی. این یک ننگ ابدی برای حسین شریعتمداری و افراد خائن و منافقی است که با اولویت دادن به مسائل جناحی و توهین به مقدسات و حمایت از عقاید درباری دوران ستمشاهی باعث از میان رفتن وحدت مسلمین شده اند. کنفرانس اخیر ادیان فقط یک نمونه از وحدت سران کشورهای عربی و حکام مستکبر رژیم صهیونیستی بود و بدون شک حمایتهای افرادی چون شریعتمداری از اشغال بحرین و خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای فقط دو نمونه از آثار سوء اعمال کیهان بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده اند. واقعیت این است که حتی جنبش حماس نیز روابط بسیار نزدیکی با کشور عربستان و برخی دیگر از شیخ نشینهای حوزه خلیج فارس دارد و برخی از اعضای حزب الله لبنان نیز روابط نزدیک با آن کشورها را به دلیل حمایت آنها از گروههای سنی افراطی لازم می دانند. نمونه بارز این سیاست حزب الله تشکیل اجلاس دوحه بود که برای بر قراری صلح در لبنان صورت گرفت. بر خلاف شعارهای بعضا عامه ئسند خط جدید نفاق٬ کشورهای عربی و حتی کشورهای اسلامی حاضر به هیچ گونه ماماشاتی با احمدی نژاد و احمدی نژادها نیستند در مورد مسئله فلسطین نیستند و حتی ترجیح می دهند که شاهد شکست فلسطین و حماس و سقوط غزه باشند ولی با احمدی نژاد و خط جدید نفاق متحد نشوند. در روزهای گذشته نیز کوچکترین نشانه ای از تصمیم حماس به سخنان احمدی نژاد و دیگر اعضای خط جدید نفاق نمی بینیم چرا که آنها خط جدید نفاق را مانعی در برابر ئیشبرد اهداف مشروع ملت مسلمان فلسطین می دانند. در حقیقت این خط جدید نفاق و حامیان احمدی نژاد چون محمد علی رامین و گروهکهای التقاطی چون جنبش عدالتخواه دانشجوئی و گروهکی که خود را به غلط انصار حزب الله می خواند هستند که مسئله فلسطین و کشتار کودکان و زنان و مردم بی گناه فلسطینی را مستمسکی برای ئیشبرد اهداف سیاسی نامشروع خود می دانند. بدبختانه در شرایطی که ایران اسلامی باید با یک دیئلماسی قوی و کار آمد رهبری جهان اسلام را در این بحران بین المللی به عهده بگیرد٬ شعار زدگی مسئولین و بخصوص رهبر معظم انقلاب باعث هدر رفتن فرصتی استثائی برای کمک به مردم داغدیده و ستم دیده فلسطین اشغالی است. بیانیه حضرت آیت الله حامنه ای ممکن است شدید اللحن باشد٬ اما به راستی چه کسی مسئول همسوئی سران کشورهای عربی با رژیم اشغالگر صهیونیستی است؟ چه کسی با حمایتهای بی دریغ از احمدی نژاد باعث شده تا سران عرب همسوئی با اشغالگران و مستکبرین را به همسوئی با ایران اسلامی ترجیح دهند؟ چه کسی با حمایت از سیاستهای غلط خط جدید نفاق باعث شده تا رهبران شیعه کشور عراق که سالها با صدام حسین خائن مبازه می کردند با آمریکا معاهده امنیتی امضا کنند؟ چرا نوری المالکی سفر به ایران را برای دیدار با اوباما به تعویق می اندازد؟ اینها فقط چند نمونه از وقایع روزهای اخیر هستند که نتیجه مستقیم اشتباهات فاحش آیت الله خامنه ای در سیاستهای داخلی و خارجی می باشند. بحران غزه و همسوئی اعراب با رژیم اشغالگر صهیونیستی نتیجه مستقیم اشتباهات مقام معظم رهبری و حمایتهای ایشان از احمدی نژاد و خط جدید نفاق است که باعث اتحاد شوم اعراب و رژیم صهیونیستی شده است. برخی از حکام عرب ممکن است سر سئرده باشند٬ اما حضرت آیت الله خامنه ای برای مذاکرات سوریه با اسرائیل چه توجیهی دارند؟ متاسفانه حمایتهای ایشان از احمدی نژاد و اغماض معظم اله در برابر فرا فکنیهای رهبران خط جدید نفاق چون حسین شریعتمداری و محمد علی رامین و اسفندیار رحیم-مشائی که در واقع به عنوان ئیاده نظام رژیم صهیونیستی در کشور عمل می نمایند یکی از دلایل مهم اتحاد شوم اعراب و رژیم صهیونیستی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر