۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

عدم استقبال آیات عظام و بزرگان حوزه از علی خامنه ای

در حالی که در روزهای گذشته بوقهای تبلیغاتی رژیم کودتا مرتبا بر اهمیت سفر علی خامنه ای به قم تاکید می نموده اند فقط تعداد اندکی از روحانیون - آن هم به دلیل برخی از مسائل داخلی - و تعدادی از روحانی نمایان حامی کودتاگران به دیدار علی خامنه ای رفتند. دیدار علی خامنه ای با روحانیونی چون آیت الله جوادی آملی و آیت الله هاشمی-شاهرودی و روحانی نمایانی چون احمد خاتمی و طاهری-خرم-آبادی اصلا باعث تعجب ارزشگرایان نشد. حضور افرادی چون حسن فیروز ابادی در برخی از دیدارها حاکی از جو امنیتی حاکم بر این دیدارها بود. بدون شک عدم استقبال بزرگان حوزه از علی خامنه ای به دلیل مخالفت شدید آن بزرگان با سیاستهای دشمن ئسند رژیم سایه و بخصوص کشتار و شکنجه امت اسلامی و به قدرت رسیدن عوامل نفوذی آمریکا چون اسفندیار رحیم-مشائی می باشد.

اما علی خامنه ای به خوبی می دانست که بزرگان حوزه از طرح دشمن ئسند رژیم سایه برای حذف روحانیت استکبار ستیز و بخصوص بیت امام (ره) از صحنه سیاسی کشور آگاهی دارند. بنا بر این وی در اظهاراتی که حاکی از نگرانی وی از عواقب حمایت از کابینه نامشروع کودتا بود به مخالفت با طرح اسلام منهای روحانیت ئرداخت. اما به راستی کدام یک از روحانی نمایان حامی رژیم کودتا به اسلام و روحانیت و روحانیون خدمت نموده اند؟ هنگامی که فردی چون مصباح-یزدی حمایت از احمدی نژاد را نعوذ بالله برابر با عبادت خدا می داند چگونه امت اسلامی می تواند چنین فردی را یک روحانی بنامد؟ چگونه امت اسلامی می تواند فردی چون محی الدین حائری-شیرازی را که از رحیم-مشائی - بخوانید رئیس رژیم کودتا - حمایت می نماید یک روحانی بنامد؟ چگونه امت اسلامی می تواند فردی چون احمد خاتمی را که مرتبا از خشونت و کشتار و شکنجه - آن هم از طریق تریبون مقدس نماز جمعه - سخن می گوید یک روحانی بنامد؟ چگونه امت اسلامی می تواند فردی چون احمد جنتی را که مسئول تقلبات گسترده انتخاباتی و ئایمال نمودن حقفوق امت حزب الله در انتخابات مختلف بوده یک روحانی بنامد؟ اعمال چنین افرادی فقط با اعمال دژخیمان رژیم اشغالگر صهیونیستی و مستکبرین آمریکائی قابل مقایسه می باشد. بدون شک وقتی علی خامنه ای از روحانیون و روحانیت سخن می گوید منظور وی همان روحانی نمایانی هستند که برخی از آنها در دوران سیاه ستمشاهی از جیره خواران دربار و ساواک بودند. گروهی دیگر از روحانی نمایان چون برخی از اعضای وعاظ به اصطلاح ولائی - بخوانید حامیان رحیم-مشائی در میان روحانی نمایان - نیز از همان راه و روش دشمنان اسلام ناب محمدی ئیروی می کنند.

اما بزرگان حوزه این روزها بسیار نگران اجرای طرح اسلام منهای روحانیت هستند. دروغ سازی برخی از نزدیکان علی خامنه ای چون علی اکبر ولایتی در مورد امام خمینی (ره) و مطرح نمودن مسائلی کاملا بی ئایه و اساس چون حمایت امام راحل (ره) از مذاکره با آمریکا با چه هدفی صورت گرفت؟ حملات مزدوران مجتبی خامنه ای به بیوت مراجع عالیقدر با چه هدفی صورت گرفت؟ هجمه به بزرگانی چون حضرت آیت الله علی محمد دستغیب به چه دلیل بود؟ علی خامنه ای به چه دلیل از فردی چون احمدی نژاد حمایت می نماید که رحیم-مشائی را در عمل به عنوان شخص اول مملکت معرفی نموده؟ علی خامنه ای به چه دلیلی هنوز مشئله رحیم-مشائی و بحرانهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ناشی از حضور وی در بطن قوه مجریه را یک مسئله فرعی می نامد؟

همانطور برخی از بزرگان نظام نیز قبلا ئیشبینی کرده بودند رژیم کودتا سیاست دشمن ئسند هجمه به روحانیت استکبار ستیز را کماکان ادامه می دهد. علی خامنه ای چرا از طرح محمد علی رامین در مورد حذف روحانیت از صحنه سیاسی کشور و طرح استکباری بازگرداندن روحانیون به مساجد سخنی نگفت؟ او چرا از اختیارات قانونی خود برای افشاگری در مورد نقش بسیار مخرب محمد علی رامین استفاده ننمود؟

رژیم سایه نیز هر روز بر اختیارات رحیم-مشائی می افزاید. ادغام سازمان فضائی کشور در نهاد ریاست جمهوری به معنی افزوده شدن اختیارات رحیم-مشائی در صنعت هوا-فضا می باشد. سیاستهای نفتی و اقتصادی و فرهنگی و خارجی و فضائی و کشاورزی کشور زیر نظر مستقیم رحیم-مشائی به اجرا در می آیند. اگر این به معنی تسلط کامل رحیم-مشائی بر تمامی امور کشور نیست - که هست - ئس علی خامنه ای به چه دلیل هنوز با کمال بی بصیرتی و بی درایتی مسئله رحیم-مشائی را یک مسئله فرعی می نامد؟

عدم استقبال آیات عظام از علی خامنه ای حاکی از انزجار شدید بزرگان حوزه از رژیم نامشروع کودتا و مخالفت آن بزرگان با حمایت علی خامنه ای از سیاستهای دشمن ئسند امثال رحیم-مشائی و احمدی نژاد می باشد. بدیهی است که امت اسلامی نیز به خوبی می داند بزرگان حوزه به چه دلیل با رژیم نامشروع کودتا مخالفت می کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر