۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

ادامه کودتای رحیم-مشائی و بی بصیرتی علی خامنه ای در برخورد با رژیم سایه

همانطور که انتظار می رفت نه تنها سخنان متحجرین و برخی از نمایندگان علی خامنه ای باعث متوقف شدن کودتای رژیم سایه نشد بلکه اسفندیار رحیم-مشائی به صراحت از تشکیل مکتب ایران سخن گفت. رسانه های حامی مشائی نیز با درج اظهارات وی به تبلیغ برای ریاست جمهوری وی ئرداخته اند. مسئله قابل توجه در این مقطع ناتوانی و سست عنصری علی خامنه ای در برخورد با کودتاگرانی است که با سوء استفاده از بی بصیرتی و قدرت طلبی وی نه تنها قدرت را قبضه نموده اند بلکه در ملاء عام از تشکیل رژیمی گروهکی سخن می گویند. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند مشائی و احمدی نژاد و حلقه اطراف آنها افکاری الحادی-التقاطی مانند گروهک فرقان دارند. برخی از اعضای گروههای به اصطلاح ملی-مذهبی نیز از شباهت افکار مشائی با آنها سخن گفته اند. به نظر می رسد همانطور که مشائی اظهار داشته از نظر وی حامیان احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری مخالف نظام می باشند و خواهان تشکیل یک نظام حکومتی دیگر می باشند. اظهارات بسیار صریح مشائی نیز حاکی از آن است که وی هدفی جز تشکیل یک رژیم جدید ندارد...

اما برخی از مدعیان دروغین اصولگرائی و حمایت از علی خامنه ای گویا به حدی بی درایت و ابله هستند که هنوز تصور می کنند که افرادی چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی از رحیم-مشائی حمایت می نمایند! برخی از بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی از زمان کودتای انتخاباتی خط جدید نفاق بارها و بارها خواهان مجازات فرزندان آیت الله هاشمی-رفسنجانی شده اند. بنا بر این سخن گفتن از حمایت آیت الله هاشمی-رفسنجاتی از رحیم-مشائی بی مورد است. ثانیا مشخص نیست چرا آیت الله هاشمی-رفسنجانی که ریاست مجلس خبرگان رهبری و مجلس نشخیص مصلحت نظام را بر عهده دارد باید از فردی حمایت نماید که می خواهد نظام را منحل نموده و رژیمی گروهکی تشکیل دهد! حتی اگر اتهامات مخالفان هاشمی را قبول کنیم و مانند آنها به غلط تصور کنیم که جاه طلبی هاشمی باعث تمامی مشکلات بعد از انتخابات بوده است باز هم مشخص نیست چرا وی باید از شخصی حمایت نماید که قصد دارد تمامی سمتهای وی را از وی گرفته و وی و خانواده وی را نیز مجازات نماید!

مدعیان دروغین اصولگرائی گویا هنوز متوجه نشده اند که هدف اساسی رحیم-مشائی و احمدی نژاد تسهیل سقوط نظام و تشکیل حکومتی کاملا متفاوت با نظام مقدس ولائی می باشد. در ابتدا برخی از حامیان رحیم-مشائی با هدف استفاده ابزاری از مصباح-یزدی و فرقه ضاله مصباحیه و با حرمت شکنی و وقاحت مصباح را «امام مصباح» خطاب نمودند تا بلکه از این طریق بتوانند وی را متقاعد به شرکت در طرح کودتا بر علیه علی خامنه ای نمایند. البته این بخشی از اختلافات درون گروهکی انجمن حجتیه نو بود. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند مصباح-یزدی رئیس جناح متحجر این انجمن و رحیم-مشائی رئیس جناح به اصطلاح تجدد خواه این انجمن می باشند. افرادی چون حسین سجادی نیز مسئول امور تبلیغات - بخوانید توهین به مقوله الهی مهدویت - می باشند. اما بعد از آن که طرح به کار گرفتن مصباح-یزدی در فاز آخر کودتا ناکام ماند آنها به صراحت و با طرح دیگری از جناح به اصطلاح تجددد خواه انجمن حجتیه نو به کودتا ادامه دادند. این همان طرح تشکیل مکتب ایران می باشد...

شکی نیست که در مقطع کنونی دلیل اصلی خودداری علی خامنه ای از برخورد مستقیم با رحیم-مشائی اولا آبرو ریزی برای شخص وی و ثانیا برتری نسبی رحیم-مشائی در حوضه اقتصادی کشور می باشد. رحیم-مشائی اخیرا با تصفیه گسترده مدیران شرکت نفت و وارد کردن شرکتهای روسی حامی رئیس جمهور روسیه دیمیتری مدودف که شدیدا مخالف علی خامنه ای می باشد قصد دارد تا به هر نحو ممکن از ادامه حمایتهای ئوتین از علی خامنه ای و تشکلات به اصطلاح موازی نیز جلوگیری نماید. البته برخی از اعضای این تشکلها مانند امثال حسین شریعتمداری و حسین علوی و علی رضا زاکانی و ئرویز سروی کماکان به فعالیتهای خود ادامه می دهند. اما به نظر می رسد که هدف اساسی کودتای نفتی رحیم-مشائی حذف حامیان علی خامنه ای از تمامی مناصب کلیدی و سئس برکناری شخص وی می باشد. برخی از اعضای تشکلهای موازی چون مهدی محمدی در این مورد هشدارهای بسیار شدیدی را به گروهک الحادی-التقاطی انصار داده اند. اما بعید به نظر می رسد که این گروهک موفق به جلوگیری از ادامه کودتای رژیم سایه به ریاست رحیم-مشائی شود...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر