۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

مخالفت شدید جمعیت ایثارگران با کودتای رژیم سایه و ریاست جمهوری رحیم-مشائی

در روزهای اخیر بحثهای درون گروهکی جمعیت به اصطلاح ایثارگران - بخوانید خوارج و منافقینی که با سوء استفاده از فداکاریهای شهدا و جانبازان عالیقدر به کشتار و شکنجه امت اسلامی و تاراج بیت المال مشغول بوده اند - وارد فاز جدیدی شده است. مهمترین بحث مطرح شده در مورد نقش اسفندیار رحیم-مشائی رئیس دفتر احمدی نژاد - بخوانید رئیس واقعی رژیم نامشروع کودتا - می باشد. اولا حمایت رحیم-مشائی از عادی سازی روابط با آمریکا در حالی که دولت اوباما فهرستی از نام مسئولین ایرانی را که باید مورد تحریم قرار گیرند را ارئه داده است تهدیدی بر علیه جناح مخالف مشائی در رژیم کودتا تلقی شده. برخی از اعضای جمعیت ایثارگران با ابراز نگرانی از این که افرادی چون ید الله جوانی و مسعود جزایری و حسین طائب به شدت با ادامه کودتا توسط رحیم-مشائی مخالفت نموده اند خواستار صدور حکم حکومتی توسط علی خامنه ای برای برکناری و یا حتی تبعید غیر رسمی رحیم-مشائی شده اند. ...

ثانیا برخی از اعضای جمعیت به اصطلاح ایثارگران به شدت از احمدی نژاد گله مند بوده اند چرا که وی به مسائل حزبی و تشکیلاتی توجهی ننموده و کماکان با مطرح نمودن ادعاهای واهی مبنی بر این که ملت به وی رای داده اند قصد دارد تا با حمایت از رحیم-مشائی در انتخلبات بعدی ریاست جمهوری عملا روحانیت را با چالشی جدید مواجه نماید و طرح بازگشت روحانیون به مساجد را مطرح نماید. این طرح که توسط یکی از نفوذیهای رژیم منفور صهیونیستی یعنی محمد علی رامین ارائه داده شده در واقع تفاوتی با عقاید الحادی-التقاطی حلقه منحط کیان ندارد و حامیان این طرح دشمن ئسند در بسیاری از موارد اهدافی بسیار فراتر از حلقه منافق کیان را دنبال می کنند. به گفته برخی از بزرگان نظام یکی از مسائل مطرح شده در میان ایثارگران حمایتهای مشائی از جامعه وعاظ به اصطلاح ولائی بوده و سخنان حسین فدائی در مورد مرجع تراشی در برابر علی خامنه ای نیز در واقع بیانگر شباهتهای میان برخی از اعمال رحیم-مشائی و برخی از اعضای سکولار جنبش سبز بوده است...

اما چرا حسین فدائی در مورد اصولگرایان به اصطلاح فرصت طلب هشدار داد؟ اولا در ماههای گشذته کوچکترین نشانی از اصولگرائی در اعمال مشائی مشاهده نشده. ثانیا وی همواره با سوء استفاده از بی بصیرتی و قدرت ئرستی علی خامنه ای از هجمه به بیت امام (ره) حمایت نموده. مطرح نمودن مسائلی سراسر کذب چون همکاری آیت الله موسوی-خوئینیها با گروهک تروریستی فرقان که برای ترغیب و تحریک علی خامنه ای به بیت امام (ره) مطرح شده اند حکایت از ورشکستگی فکری و نا آرامیهای روانی رحیم-مشائی دارند. اولا کدام اصولگرائی است که نداند آیت الله خوئینیها سالها است که اصلا قادر به اثر گذاری بر روی جریان اصیل اصولگرائی در کشور نیست؟ ثانیا مشکل اساسی رحیم-مشائی با آن دسته از به اصطلاح اصولگرایانی است که با وی مخالفت دارند ولی هنوز قادر به تاثیر گذاری بر تصمیمات علی خامنه ای می باشند. مخالفت صریح افرادی چون حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی با تحرکات رحیم-مشائی باعث شده که رئیس دفتر احمدی نژاد تمهدیاتی را برای حذف حامیات علی خامنه ای در نظر بگیرد. بزرگان نظام حملات احمدی نژاد به حسین شریعتمداری و حتی برادر خود داوود احمدی نژاد را از این دیدگاه مورد بررسی قرار داده اند...

اما حسین فدائی شخصی است که در دوران بعد از کودتای خط جدید نفاق از جمله افرادی بود که در کشتار و شکنجه زندانیان سیاسی نقش عمده ای داشت و تعجبی هم ندارد که برخی از ضد انقلابیون نیز از نقش ویرانگر وی برای حمله به اساس نظام سوء استفاده نمودند. فدائی از جمله منافقینی بود که با مطرح نمودن بحث باز تعریف اصولگرائی و هجمه به همکاران اصولگرای خود در مجلس شورای اسلامی باعث ایجاد تفرقه و حتی درگیری در میان اصولگرایان شد و در واقع نقشی بسیار شبیه به نقش رحیم-مشائی را ایفا نمود. رحیم-مشائی و فدائی با مطرح نمودن این بحث اولا سعی داشتند تا با تنگتر نمودن دایره حامیان نظام نا آرامیها را در کشور گسترش دهند و سئس با سوء استفاده از اغتشاشات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در سراسر کشور از آب گل آلود ماهی بگیرند و علی خامنه ای را ترغیب به حذف رقبای سیاسی خود نمایند. تحرکات این دو بر علیه اصولگرایان واقعی و بخصوص بیت و یاران حضرت امام خمینی (ره) مثنوی هفتاد من کاغذ است...

اما اکنون رحیم-مشائی و فدائی قصد حذف یکدیگر را دارند. رحیم-مشائی با ترغیب احمدی نژاد به فاصله گرفتن از افرادی که تشکیلات سازمانی خود را در اختیار وی قرار داده بودند سعی دارد تا به هر نحو ممکن افرادی چون حسین فدائی و حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی و حسین طائب و ید الله جوانی و مسعود جزایری و حتی برادر خود داوود احمدی نژاد را از صحنه سیاسی کشور حذف کند. فدائی نیز سعی دارد به هر نحو ممکن رحیم-مشائی را قبل از انتخابات ریاست جمهوری آینده از صحنه سیاسی کشور حذف کند. البته خط جدید نفاق کماکان به هجمه به بیت امام (ره) ادامه می دهد چرا که اسلام ناب محمدی و خط امام (ره) را مانع اصلی دستیابی به اهداف شوم خود می داند.

شکی نیست که سخنان حسین فدائی زنگ خطر را برای رحیم-مشائی به صدا درآورده است. افراد فرصت طلبی چون فدائی که با باز تعریف اصولگرائی قصد حذف رقبای خود را دارند به خوبی می دانند که علی خامنه ای به شدت نگران حمایت آمریکا از کودتای رژیم سایه و به قدرت رسیدن رحیم-مشائی به عنوان رئیس جمهور دائمی کشور می باشد. به همین دلیل وی سعی دارد تا با سوء استفاده از ترس و وحشت علی خامنه ای از رحیم-مشائی علی خامنه ای را متقاعد نماید تا با صدور یک حکم حکومتی دیگر این بار رحیم-مشائی را برای همیشه از صحنه سیاسی کشور حذف کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر