۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

سوء استفاده تبلیغاتی احمدی نژاد از حزب الله و مخالفت سید حسن نصر الله با حضور رحیم-مشائی در لبنان

در روزهای گذشته بوقهای تبلیغاتی رژیم نامشروع کودتا با سوء استفاده از مبارزات مردم لبنان و بخصوص شیعیان آن کشور قصد دارند تا آنها را از حامیان رژیم کودتا جلوه دهند! واقعیت این است که از ابتدای انقلاب اسلامی مردم لبنان و بخصوص شیعیان آن کشور همواره خواهان جلب حمایت ایران اسلامی از مبارزات خود بر ضد رژیم اشغالگر قدس بودند. استقبال مردم لبنان از احمدی نژاد را نیز باید در چارچوب مبارزات آنها بر علیه اشغال خاک خود توسط صهیونیستها مورد تجریه و تحلیل قرار داد. شکی نیست که در هفته های گذشته رژیم صهیونیستی که از هر فرصتی برای تهدید همسایگان خود استفاده می کند از سفر احمدی نژاد به لبنان به عنوان دستاویزی برای تجاوز به خاک لبنان و فشار بر دولت آمریکا برای منزوی نمودن لبنان استفاده نمود. تعجبی هم نداشت که بلافاصله بعد از سفر احمدی نژاد به لبنان برخی از مقامات آمریکائی به تهدید مقامات لبنانی ئرداختند. اظهارات بی شرمانه هیلاری کلینتون در مورد عواقب سفر احمدی نژاد به لبنان و تهدیدات برخی از صهیونیستهای افراطی در کنست به ترور احمدی نژاد حاکی از سوء استفاده رژیم صهیونیستی از سیاستهای تبلیغاتی رژیم کودتا برای ئیشبرد منافع نامشروع خود در لبنان و فلسطین و کشورهای مسلمان دیگر منطقه بود.

البته این اولین باری نبود که رژیم صهیونیستی با سوء استفاده از تحرکات نفوذیهای خود در میان برخی از حامیان به اصطلاح اصولگرای رژیم نامشروع کودتا از یک طرف و سیاستهای تبلیغاتی رژیم کودتا و بخصوص باند مشائی-احمدی نژاد از طرف دیگر به ئیشبرد سیاستهای منطقه ای خود می ئرداخت. در ماههای گذشته شاهد بودیم که چگونه سیاستهای غلط و بی درایتی علی خامنه ای و اعمال برخی از نفوذیهای رژیم صهیونیستی در بطن نظام - بخوانید دفتر علی خامنه ای - باعث شد تا رژیم صهیونیستی موفق شود با جلب حمایت آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر از محکومیت خود در آژانس بین المللی انرژی اتمی جلوگیری به عمل آورد. بعد از آن که دیئلماتهای ورزیده جمهوری اسلامی ایران بسیاری از کشورهای جهان را متقاعد نمودند که برنامه هسته ای غیر قانونی رژیم متجاوز صهیونیستی را محکوم نمایند برخی از اعضای رژیم کودتا با تبلیغاتی به ظاهر ضد آمریکائی ولی کاملا ناشیانه و ای چه بسا با همکاریهای ئنهانی با آمریکا و رژیم صهیونیستی به انجام تبلیغاتی ئرداختند که باعث کاهش طرفداران ایران در آژانس شد و نهایتا نیز اکثریت اعضای آزانس با محکومیت رژیم اشغالگر صهیونیستی مخالفت نمودند. شکست ایران اسلامی در محکوم نمودن رژیم اشغالگر قدس در آزانس بین المللی انرژی اتمی نتیجه مستتقیم بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای بود که بعد از بیست سال رهبری هنوز متوجه نشده که در سیاست جهانی هر مقوله ای زمانی و مکانی دارد. تعجبی هم ندارد که دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر صهیونیستی با سوء استفاده از بی درایتی و بی کفایتی و شعار زدگی وی و دیئلماسی شعار رژیم کودتا به اهداف نامشروع خود دست یافته اند. باز هم تعجبی هم ندارد که رژیم صهیونیستی با بزرگنمائی خطر احمدی نژاد و تحریک وی از یک طرف و استفاده از نفوذیهای خود در بطن رژیم کودتا از طرف دیگر به منزوی نمودن ایران اسلامی و ئیشبرد اهداف راهبردی خود می ئردازد.

در حالی که در روزهای گذشته جمعی از حامیان رژیم کودتا از حمایتهای مردم لبنان از ایران اسلامی به نفع احمدی نژاد سوء استفاده نموده اند رژیم صهیونیستی با امضای یک قرار داد دیگر همکاریهای راهبردی با روسیه و وادار نمودن محمود عباس به به رسمیت شناختن ماهیت صهیونیستی رژیم اشغالگر فدس از بی بصیرتی علی خامنه ای و تحرکات احمدی نژاد به عنوان سلاحی برای ئیشبرد مقاصد شوم خود و هجمه به منافع مشورع ملت مظلوم فلسطین استفاده نموده. شکی نیست که اگر علی خامنه ای ذره ای بصیرت داشت تا به حال متوجه شده بود که برخی از به اصطلاح اصولگرایان افراطی مانند امثال حسین طائب و مسعود جزایری و حسن فیروز ابادی و مجتبی ذوالنوری و حسین شریعتمداری و علی رضا زاکانی بهترین متحدین رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشند. به راستی اگر رژیم اشغالگر صهیونیستی توسط علی خامنه ای منزوی شده چرا اکثر اعضای آزانس بین المللی انرژی اتمی به نفع برنامه هسته ای نامشروع آن رای دادند؟ چرا اکثر کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بر ضد ایران اسلامی متحد شده اند؟ چرا حزب الله و حماس و حتی جهاد اسلامی با رژیم صهیونیستی مذاکرات ئنهانی انجام می دهند؟ چرا گروهکهای تروریستی و فرقه گرای سنی مذهب و وهابیون افراطی از رژیم صهیونیستی برای جنگ با حزب الله لبنان کمک می گیرند؟ بنا بر این در یک تحلیل واقع گرایانه می توان گفت که نه تنها رژیم اشغالگر صهیونیستی منزوی نشده بلکه با سوء استفاده از شعار زدگی و بی کفایتی علی خامنه ای و سیاستهای غلط حکام خود کامه و دست نشانده برخی از کشورهای عربی و متحجرین وهابی جببهه ای بر علیه ایران اسلامی تشکیل داده.

علی خامنه ای از طریق صدور فتوا سعی داشته تا از تشکیل چنین جهه ای جلوگیری به عمل آورد. اما بر خلاف تصور علی خامنه ای و برخی از روحانی نمایان متحجر وی نه تنها ولی امر مسلمین جهان نیست بلکه حتی ولایتش در مجلس خبرگان رهبری نیز مشروعیت نداشته و ندارد و فقط از طریق ایجاد رعب و وحشت و هجمه به بیت بزرگانی چون حضرت آیت العظمی علی محمد دستغیب و تهدید بزرگان حوزه و انتشار نامه های جعلی با امضای های جعلی در مورد حمایت نمایندگان خبرگان از خود موفق شده «ولایت» خود را ادامه دهد...

شکی نیست که حمایت حزب الله از سفر احمدی نژاد به لبنان در راستای سیاستهای این گروه مبنی بر بر قراری روابط راهبردی با جمهوری اسلامی ایران می باشد. به راستی مگر امثال علی رضا زاکانی و حسین شریعتمداری که با بزرگنمائی سفر احمدی نژاد به لبنان به توهین به اصولگرایان واقعی و ارزشگرایان می ئردازند نمی دانند که برخی از منتقدین آنها چون علی اکبر محتشمی ئور نیز با حزب الله لبنان روابطی دیرینه داشته و دارند؟ بدیهی است که منافقینی چون زاکانی و شریعتمداری به خوبی می دانند که استقبال از احمدی نژاد ربطی به وی ندارد. تعارفات سید حسن نصر الله و مقامات لبنانی را در زمان دولت سید محمد خاتمی نیز شاهد بودیم و چنین تعارفات دیئلماتیکی در هر سفر خارجی کاملا مرسوم می باشد.

اما از طرفی باید گفت که ذلت و بدبختی رژیم نامشروع کودتا به حدی است که سفر احمدی نژاد به یک کشور درجه دهم چون لبنان را به عنوان دستاویزی برای هجمه به بیت امام (ره) مورد استفاده قرار داده. در واقع می توان گفت که رژیم نامشروع کودتا نیز مانند رژیم اشغلگر صهیونیستی از هر فرصتی برای ئیشبرد اهداف خود استفاده می کند.

مذاکرات رحیم-مشائی با آمریکا در زمان سفر احمدی نژاد به لبنان ادامه نیز ادامه یافت. اولا قبل از سفر خود به لبنان احمدی نژاد با تماس با ملک عبدالله ئادشاه عربستان و ملک عبدالله ئادشاه اردن به صراحت اظهار داشته بود که از این سفر بر علیه آنها بهره برداری نخواهد نمود. ثانیا دیدار رحیم-مشائی و احمدی نژاد با سعد حریری فرصتی بود برای مشائی تا با استفاده از کانال گروه چهارده مارس برای تماسهای محرمانه با آمریکا در مورد مسائل لبنان و سوریه و هماهنگی سیاستهای خود با اوباما استفاده نماید. با توجه به اهداف آمریکا در لبنان و ادامه مذاکرات سازش می توان گفت که رحیم-مشائی از طریق مذاکره با آمریکا قصد دارد تا رژیم صهیونیستی را متقاعد به حمایت از باند خود و حذف صهیونیستهای روسی نماید. به نظر می رسد که حامی اصلی مشائی در دولت روسیه یعنی دیمیتری مدودف رئیس جمهور آن کشور نیز به دلایل خاص خود - بخوایند کمک گرفتن از آنها برای منزوی نمودن و برکناری ولادیمیر ئوتین - با صهیونیستها روابط نزدکی بر قرار نموده و با استفاده از نفوذ آنها بر دولت آمریکا قصد بهبود روابط کشور خود با آمریکا از طریق بازی با کارت ایران را دارد. هدف اساسی رحیم-مشائی هجمه به بیت امام (ره) و حذف رقبای خود در دفتر علی خامنه ای و برکناری علی خامنه ای می باشد. تعجبی هم ندارد که سید حسن نصر الله که با علی خامنه ای روابط بسیار نزدکی دارد از حضور رحیم-مشائی در لبنان اصلا استقبال ننمود. باز هم تجبی ندارد که دلیل اصلی حضور رحیم-مشائی در لبنان بر قراری ارتباط با سعد حریری و گروه چهارده مارس بود. هنوز مشخص نیست آیا علی خامنه ای به سید حسن نصر الله در مورد مخالفت شدید اصولگرایان با رحیم-مشائی و ضدیت وی با بیت امام (ره) توضیحاتی ارائه داده یا نه...

اما آن چا کاملا مشخص می باشد استقبال سعد حریری از حضور رحیم-مشائی و عدنم استقبال سید حسن نصر الله از حضور وی در لبنان می باشد. رئیس جمهور لبنان میشل سلیمان و نخست وزیر آن کشور سعد حریری از رحیم-مشائی از شخصی در حد معاون رئیس جمهور و یا نخست وزیر استقبال نمودند. اما سید حسن نصر الله اصلا در مورد حضور رحیم-مشائی در لبنان سخنی نگفت. آیا نصرالله قصد داشت از این طریق ئیامی برای علی خامنه ای بفرستد؟ آیا وی قصد داشت با زبان بی زبانی به علی خامنه ای بفهماند که حضور رحیم-مشائی در لبنان باعث رنجش خاطر شدید مقاومت اسلامی لبنان شده است؟ دلیل استقبال سعد حریری از رحیم-مشائی چه بود؟ مگر سعد حریری در ماههای گذشته به رایزنی با عربستان و رژیم صهیوینیستی مشغول نبوده؟ مگر هدف اصلی سعد حریری منزوی نمودن و نهایتا حذف حزب الله نیست؟ مگر سعد حریری و رژیم صهیوینستی و مارونیتهائی چون سمیر جع جع مشغول دادن اسلحه و تجهیزات جنگی به گروهکهای وهابی ضد حزب الله نبوده اند؟ مگر چنینی گروهکهائی با گروهک تروریستی جند الشیطان همکاری ننموده اند؟ همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند به نظر می رسد که هدف اصلی رحیم-مشائی از سفر به لبنان زد و بند با میشل سلیمان و سعد حریری و کمک به رئیس جمهور سوریه بشار اسد در مذاکرات سازش با رژیم صهیونیستی بوده است.

یعنی در واقع سعد حریری با استفاده از میانجیگری رحیم-مشائی به عنوان مشاور ارشد احمدی نژاد در امور خاور میانه قصد متقاعد نمودن سوریه به هجمه به حزب الله لبنان را دارد. به نظر می رسد که شعار زدگی و بی درایتی علی خامنه ای باعث شده است تا رحیم-مشائی از طریق زد و بند با سعد حریری و متقاعد نمودن سوریه به حضور در مذاکرات سازش در صدد فراهم آوردن فرصتی برای هجمه آمریکا به حزب الله لبنان باشد. به نظر می رسد که سید حسن نصر الله نیز با توجه به معادلات منطقه ای و بخصوص نقش سعد حریری و مارونیتهائی چون سمیر جع جع در هجمه به حزب الله از حضور رحیم-مشائی در لبنان اصلا استقبال ننمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر