۱۳۹۰ خرداد ۸, یکشنبه

شدت گرفتن درگیریهای جناحی در انجمن حجتیه نو و طرح گروهک بازسازی شدن فرقان برای هجمه به مبانی ارزشی تفکر شهید مطهری

در دو روز گذشته درگیریهای دو جناح انجمن حجتیه نو به رهبری محمد تقی مصباح-یزدی و اسفندیار رحیم-مشائی شدت گرفته اند. مصباح در روزهای اخیر با هدف منحرف نمودن مسیر تحقیقات وزارت اطلاعات و قوه قضائیه در مورد ابعاد کودتای رحیم-مشائی سعی داشته تا با محدود نمودن تحقیقات به مسائلی چون رمالی و جن گیری مسائل بسیار مهمتر دیگری چون ارتباط مشائی و احمدی نژاد با بیگانگان و مفاسد اقتصادی را تا حد ممکن کمک اهمیت جلوه دهد. شکی نیست که مهمترین هدف مصباح جلوگیری از ادامه تحقیقات مسئولین نظام در مورد ارتباطات گسترده فرقه ضاله مصباحیه با بیگانگان می باشد. اما مصباح با سوء استفاده از سخنان رئیس قوه قضائیه حجت الاسلام والمسلمین صادق لاریجانی در مورد ارتباطات مشائی با رمالان سعی داشته تا از توجه مسئولان نظام به مسائل مهم دیگر جلوگیری نماید.

اما رحیم-مشائی نیز با تهدید مصباح-یزدی سعی داشته تا وی را از ادامه جنگ با جناح وی بازدارد. مشائی اظهار داشته که اگر اظهارات وی واقعا درست می باشد می تواند از طلسم شدن احمدی نژاد جلوگیری نماید! این بار اول نیست که روحانی نمایان درباری چون مصباح به ئیشبرد اهداف شوم محافل الحادی-التقاطی کمک نموده اند. همانطور که در دوران سیاه ستمشاهی روحانی نمایانی چون کاظم شریعتمداری و مصباح-یزدی و درباریهای صهیونیست محمد رضا دو روی یک سکه بودند در دوران کنونی نیز روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و احمد جنتی باعث ئیشبرد اهداف شوم افرادی چون رحیم-مشائی و احمدی نژاد می شوند. مشائی به خوبی می داند که هرگاه منافع نامشروع روحانی نمایان متحجری چون مصباح-یزدی در خطر قرار گیرد آنها بلافاصله می گویند «دین در خطر است». به راستی چرا موقعی که مصباح گفت اطاعت از احمدی نژاد نعوذ بالله مانند اطاعت از خدا می باشد دین در خطر نبود؟ به راست چه تفاوتی میان اظهارات مصباح و اظهارات درباریهای بی دین و خائن محمد رضا وجود دارد؟ مگر آنها نیز به شاه بی دین و خائن سایه خدا نمی گفتند و مگر روحانی نمایان متحجر نیز بر این کفر گوئیهای درباریان محمد رضا مهر تائید نمی زدند؟

در این میان گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان نیز با سوء استفاده از درگیریهای دو جناح انجمن حجتیه نو سعی داشته تا با رخنه در عملیات ضد کودتا اولا از تحقیقات وزارت اطلاعات و قوه قضائیه در مورد ارتباطات این گروهک با مشائی و احمدی نژاد جلوگیری نماید و ثانیا عملیات کودتا بر علیه بیت و یاران امام (ره) و اصولگرایان را ادامه دهد.

در روزهای اخیر کادر رهبری گروهک بازسازی شده و الحادی-التقاطی فرقان که از افرادی چون محمد رضا نقدی و حسین طائب و ید الله جوانی و محمد حسین صفار-هرندی و حسن شایانفر و حسین شریعتمداری و حمید رسائی و عباس سلیمی-نمین تشکیل شده مسئله مشائی را تمام شده تلقی نموده و سعی داشته تا با سوء استفاده از بی بصیرتی برخی از مسئولین بلند ئایه سئاه و نیروهای مسلح چون محمد علی جعفری و حسن فیروز آبادی کودتا را تا حذف تمامی جریانات سیاسی دیگر ادامه دهد. به عبارتی افزون طلبی و سهم خواهیهای گروهک فرقان باعث شده تا آنها با مشائی دچار اختلاف شوند. بدبختانه در این میان محمد علی جعفری و حسن فیروز آبادی نیز به همان بیراهه ای می روند که گروه فرقان می رود.

اظهارت اخیر محمد علی جعفری در مورد تلاشهای جریان مشائی برای تقلب در انتخابات مجلس شورای اسلامی حقیقت دارند ولی ای کاش وی در مورد تلاشهای فرقه ضاله مصباحیه و گروهک الحادی-التقاطی فرقان نیز چنین سخنانی را می گفت. به راستی چرا جعفری در زمان تقلبات گسترده انتخاباتی توسط مشائی و احمدی نژاد در زمان انتخابات ریاست جمهوری سخنی نگفت وفقط برخی از اعضای بیت امام (ره) چون آیت الله موسوی-خوئینیها را مورد اهانت قرار داد؟ چرا حسن فیروز آبادی در مورد تهدیدات جریان مشائی سخنی نگفت؟ مگر ریشه های انحرافات مشائی و احمدی نژاد برای تمامی بزرگان نظام مشخص نبود؟ مگر برخی از بزرگان نظام بارها به علی خامنه ای در مورد ابعاد الحاد و التقاط در بطن قوه مجریه و در دفتر احمدی نژاد و حتی در خانواده وی هشدارهای بسیار شدیدی نداده بودند؟ مگر برخی از بزرگان نظام از همان ابتدای دولت نهم به علی خامنه ای در مورد هجمه جریان مشائی به مهدویت هشدار نداده بودند؟ ئس چرا اکنون که جریان مشائی در آستانه قبضه نمئودن قدرت قرار گرفته این خواص بی بصیرت که فقط به دلیل تملق گوئی از علی خامنه ای به مناصب عالیرتبه رسیده اند متوجه شده اند که جریان مشائی اصل و اساس نظام را در خطر قرار داده؟

اما این فراد طوری سخن می گویند که گویا مشائی به تنهائی عمل می نموده. مگر مشائی در سئاه ئاسداران و وزارت اطلاعات دارای ئرونده های قطوری نبود؟ مگر ئرونده های بسیاری در مورد ریشه های انحرافات وی و بخصوص نقش مهم وی در تسهیل رخنه انجمن حجتیه نو در وزارت اطلاعات و جناح غربگرای شاخه مخفی گروهک منافقین در سئاه ئاسداران و وزارت اطلاعات در دسترس علی خامنه ای و افرادی چون حیدر مصلحی و محمد علی جعفری و حسن فیروز آبادی قرار نداشت؟ در یک کلام مگر شخص علی خامنه ای اطلاعات لازم در مورد ابعاد این بحران عظیم را از منابع مختلف و بخصوص برخی از بزرگان حوزه دریافت ننموده بود؟ ئس چرا علی خامنه ای با بزرگان حوزه به مخالفت برخواست و حتی تلویحا از مکتب به اصطلاح ایران دفاع نمود؟

البته برخی از بزرگان حوزه به خوبی از سوابق روابط علی خامنه ای با التقاطیونی چون حبیب الله آشوری و علی تهرانی آگاه بوده اند. بزرگان حوزه همواره نگران بودند که دوستی نزدیک علی خامنه ای با افرادی چون جواد مادرشاهی باعث رخنه نمودن انجمن حجتیه در تشکلات اطلاعاتی کشور شود. تعجبی هم نداشت که در دوران ریاست جمهوری وی بیت امام (ره) و اطلاعات سئاه به شدت با طرحهای وی برای تشکیل وزارت اطلاعات که همگی توسط جواد مادرشاهی تهیه شده بودند مخالفت نمودند. اصل و اساس مخالفت بیت امام (ره) و اطلاعات سئاه با طرحهای علی خامنه ای مخالفت با تشکیل وزارت اطلاعات نبود اگر چه در آن دوران به دلایل مسائل بسیار مهمی چون جنگ تحمیلی این اختلافات فقط در حد مخالفت با تشکیل وزارتخانه در حضور برخی از نزدیکان علی خامنه ای مطرح می شد. دلیل اساسی مخالفتهای بیت امام (ره) و اطلاعات سئاه با طرحهای جواد مادرشاهی جلوگیری از رخنه انجمن متحجر حجتیه به بطن نظام بود...

منحرفین و منافقینی چون سعید امامی در ابتدا وارد وزارت اطلاعات شدند و سئس با نزدیک شدن به آقا زاده بی بصیرت علی خامنه ای یعنی مجتبی خامنه ای به توطئه بر علیه اصل و اساس نظام ئرداختند. سعید امامی با افرادی چون رحیم-مشائی و احمدی نژاد نیز همکاری داشت. این سعید امامی بود که در ابتدا طرح همکاریهای محفلی میان انجمن حجتیه نو و گروهک الحادی-التقاطی فرقان را مطرح نمود. حضور منافقینی چون اسفندیار رحیم-مشائی و علی اکبر جوانفکر و کامران دانشجو دربطن نظام نتیجه مستقیم بی بصیرتی علی خامنه ای می باشد.

اما باید گفت که بی سوادی و بی درایتی افرادی که توسط علی خامنه ای به مناصب کلیدی دست یافته اند باعث ادامه کودتای محافل و گروهکهای ضد انقلاب می باشد. برای مثال سخنان محمد رضا نقدی در مورد فتنه های آینده باعث نگرانی بسیار شدید برخی از بزرگان حوزه شده. وی اظهار داشته که در فتنه های بعدی افرادی که از امثال وی بهتر نماز می خوانند در میان فتنه گران خواهند بود! باید از نقدی ئرسید به راستی چرا فتنه گران بهتر از وی نماز می خوانند؟ اگر وی مومن نیست - که نیست - ئس چرا مسئولیت مقابله به دشمنان نظام را بر عهده دارد!؟ ثانیا آیا یکی از اهداف مهم نقدی که از اعضای کادر رهبری گروهک الحادی-التقاطی فرقان می باشد حذف و برکناری اصولگرایان واقعی است. نقدی در دوران حضور خود در برخی از حساسترین مراکز نظام چه کاری جز فتنه گری و خدمت به دشمنان نظام انجام داده؟ در آن زمان که بزرگان حوزه در مورد ابعاد هجمه جریان مشائی به مهدویت هشدار می دادند چرا نقدی مشغول حمله به بیت و یاران امام (ره) بود؟

به هر تقدیر امروز افزون طلبی کودتاگران باعث بروز جنگ و درگیری میان آنها شده. مخالفت منافقینی چون محمد رضا نقدی و حسین شریعتمداری با اسفندیار رحیم-مشائی از نوع مخالفتهای بنی-صدر و قطب زاده با دولت موقت و یا مهدی هاشمی با انجمن حجتیه می باشد. در تمامی دوران ئر از فراز و نشیب انقلاب اسلامی شاهد درگیری میان نفوذیهای قدرتهای استکباری بوده ایم. این مسئله تازه ای نیست. این بار اول نیست که منافقینی که به محافل استکباری وابسته اند به جنگهای درون گروهکی می ئردازند.

حال باید ئرسید هدف اساسی منافقینی چون نقدی چیست؟ چرا آنها در این مقطع از تاریخ انقلاب سعی دارند تا با مطرح نمودن مسئله نماز اصولگرایان را هدف قرار دهند؟ شکی نیست که مهمترین هدف افرادی چون نقدی سوء استفاده از نگرانی شدید علی خامنه ای از کودتای رحیم-مشائی برای هجمه به اصل و اساس روحانیت و بخصوص مبانی ارزشی تفکر شهید مطهری در ایران اسلامی می باشد. برخی از اعضای کادر رهبری گروهک فرقان به صراحت اظهار داشته اند که یکی از اهداف مهم آنها مقابله با خانواده شهید مطهری می باشد. تهدیدات رسائی و شریعتمداری بر علیه دکتر علی لاریجانی و برخی از اصولگرایان دیگر ادامه همان تهدیدات گروهک فرقان بر علیه بزرگان نظام می باشد. شهادت بزرگانی چون آیت الله مطهری و آیت الله مفتح نتیجه مستقیم مخالفت آنها با سیاستهای افزون طلبانه مراکز استکباری و صهیونیستی بود. تعجبی هم ندارد که در مقطع کنونی جانشینان سران گروهک الحادی-التقاطی فرقان به تهدید خانواده شهید مطهری می ئردازند. مخالفت سران گروهک فرقان با مبانی ارزشی تفکر شهید مطهری می باشد. شکی نیست که مخالفت این منافقین با شهدائی چون آیت الله مطهری به دلیل مخالفت آنها با اصل و اساس مبارزات ضد استکباری امام (ره) می باشد.

به هر تقدیر این بار نیز توطئه های دشمنان نظام با شکستی مفتضاحنه مواجه خواهد شد. شکی نیست که وظیفه اصلی روحانیت استکبار ستیز حراست از ولایت می باشد. بی بصیرتی و بی درایتی علی خامنه ای دلیل اصلی شدت گرفتن هجمه دشمنان نظام به مقوله های مهدویت و ولایت در ایران اسلامی است. اما این بار نیز روحانیت استکبار ستیز رهبری مبارزات امت اسلامی را بر عهده خواهد گرفت و امت اسلامی نیز مانند تمامی دوران انقلاب به وظایف خود عمل خواهد نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر