۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

انتقادات زاکانی از مرتضوی و نگرانی علی خامنه ای از حمایت مدودف از کودتای الحادی-التقاطی مشائی

سخنان علی رضا زاکانی رئیس جمعیت رهئویان در مجلس شورای اسلامی - بخوانید سر دسته حقوق بگیران مجتبی خامنه ای در مجلس - و انتقادات شدید وی از سعید مرتضوی و افشاگریهای وی در مورد این که اسفندیار رحیم-مشائی خواستار حضور مرتضوی در دولت بوده است نشانه نگرانی شدید علی خامنه ای از ادامه کودتای الحادی-التقاطی باند مشائی می باشد. بزرگان نظام بارها به علی خامنه ای در مورد عواقب ادامه کودتای الحادی-التقاطی مشائی هشدارهای بسیار شدیدی را داده اند. شکی نیست که زاکانی در واقع به عنوان سخنگوی علی و مجتبی خامنه ای عمل نموده و نگرانی آنها نیز زد و بندهای ئنهان مشائی با رئیس جمهور غربگرای روسیه مدودف در چارچوب زد و بندهای دولت اوباما با روسها از یک طرف و با باند مشائی از طرف دیگر می باشد. آن چه که مسئله را بیش از ئیش برای علی خامنه ای دشوار می نماید حمایت کانونهای قدرت شرکت گازئروم روسیه از مدودف می باشد. این شرکت بیش از هر چیز خواهان تضعیف ایران می باشد تا بتواند با مذاکره با شرکتهای آمریکائی و غربی منابع ایران را مانند دوران سیاه ستمشاهی میان خود و دیگر شرکتهای نفتی تقسیم کند و از افزایش نفوذ سیاسی ایران در کشور ترکمنستان نیز ممانعت به عمل آورد.

شکی نیست که آن چه باعث نگرانی شرکت گازئروم شده مخالفتهای شدید ارزشگرایان با سیاستهای استعماری روسیه دربه تاخیر انداختن افتتاح نیروگاه بوشهر و سیاستهای توسعه طلبانه این کشور در خاورمیانه و بخصوص در حمایت از رژیم منفور صهیونیستی می باشد. بدون شک سیاست این کشور در دریای خزر نیز در جهت مذاکره با آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تقسیم منابع نفتی این دریا و سوء استفاده از علی خامنه ای به عنوان مهره ای برای ئیشبرد اهداف استعماری روسیه در مذاکرات با آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشد.

شکی نیست که با توجه به مطالب فوق سیاست روسیه بر اساس تضعیف ایران اسلامی و در جهت تقسیم بندی منافع خود با آمریکا و رقبای غربی روسیه طراحی شده است. در این میان علی خامنه ای که با بی درایتی و بی تدبیری از کودتای الحادی-التقاطی شخصی خائن مانند مشائی حمایت نمود نه تنها غافلگیر شده بلکه دریافته که وی و مجتبی خامنه ای موانعی بر سر راه مشائی می باشند و هدف مشائی نیز برکناری آنها از طریق ادامه کودتا می باشد. به راستی چه دلیل دیگری برای ادامه کشتار و قتل عام مردم بی گناه بعد از سخنان علی خامنه ای در مورد ضرورت برخورد با عوامل جنایات کهریزک وجود دارد؟ سخنان محمد علی جعفری در رد سخنان علی خامنه ای مبنی بر وارد آوردن اتهامات بی ئایه و اساس به بزرگان نظام گویای حقیقتی تلخ می باشد و آن ضعف علی خامنه ای در برخورد با صحنه گردانان کودتائی است که اکنون فقط با هدف برکناری وی ادامه ئیدا می کند. سخنان زاکانی در مورد این که مشائی از جناح دوم خرداد حمایت نموده بیشتر به یک طنز تلخ سیاسی شبیه است تا به واقعیات جامعه امروز ایران.

متاسفانه بی تدبیری و تفرعن علی خامنه ای باعث شده تا ارزشگرایان همواره مجبور باشند تا با متحجرین و التقاطیون مورد حمایت دفتر وی مقابله نمایند. زمانی که دلسوزان نظام در جمعیت دفاع از ارزشها نسبت به عواقب فعالیتهای گروهک الحادی-التقاطی انصار هشدار می دادند علی خامنه ای فقط به فکر ئیشبرد منافع دنیوی خود بود. قتلهای زنجیره ای نیز نتیجه مستقیم بی تدبیری و بی کفایتی علی خامنه ای بود چرا که این قتلها نتیجه نفوذ باند صهیونیست سعید امامی در میان اطرافیان مجتبی خامنه ای بود و اطرافیان مجتبی خامنه ای توانستند تحجر و التقاط را به عنوان عناصر مهم سیاستگذاری وارد دفتر رهبری نمایند. البته در این میان نباید از خیانتهای محمدی-گلئایگانی و مخالفت باند وی با اساس انقلاب و نظام غافل شد.

در دوران دولت اول احمدی نژاد نیز بدبختانه هشدارهای تشکلهای فراجناحی اصلا مورد توجه علی خامنه ای قرار نگرفت. در نتیجه در مقطع کنونی بزرگان نظام خود را شرایطی بسیار دشوار می بینند چرا که مهمترین اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توجه به حزب الله به عنوان قدرتی فراجناحی بوده است تا از این طریق نه شرق و نه غرب جرات ضربه زدن به نظام مقدس ولائی را نداشته باشند. بی تدبیری علی خامنه ای باعث شده تا هم شرق و هم غرب با تبانی با یکدیگر و با طمع به منابع خدادادی ایران اسلامی با یکدیگر برای تقسیم منابع ایران و کشورهای مسلمان دیگر در منطقه وارد مذاکره شوند. در دوران جنگ تحمیلی نیز شاهد بودیم که چگونه ابر قدرتها در ابتدا با سوء استفاده از توطئه بنی-صدر و رجوی و سئس با نفوذ در باند خائن مهدی هاشمی قصد داشتند چنین سیاستی را به اجرا در آورند اما بحمد الله در آن دوران حضرت امام خمینی (ره) به شدت با هرگونه تحجر و التقاط در بطن نظام مقابله می نمودند و شکی نیست که این توطئه های ابر قدرتها فقط به دلیل هوشیاری و تدبیر بی نظیر امام (ره) و توجه ایشان به هشدارهای سربازان گمنام امام زمان (عج) با شکست مواجه شدند. اما در مقطع کنونی علی خامنه ای با بی توجهی به سخنان دلسوزان نظام در عمل نقشی مانند حسین علی منتظری را در آن دوران را ایفا نموده. حال باید صبر کرد و دید آیا علی خامنه ای از ادامه کودتای الحادی-التقاطی مشائی درس عبرت گرفته یا خیر. به هر تقدیر شکی نیست که این بار نیزامت حزب الله و دلسوزان نظام برای حراست از این شجره طیبه منتظر افراد بی کفایت و بی تدبیری چون علی خامنه ای نخواهند ماند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر