۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

ارسال نیرو و تجهیزات به تهران برای اعلام حکومت نظامی و جلوگیری از سقوط علی خامنه ای

رژیم نامشروع کودتا با ارسال نیروهای نظامی به تهران در حال فراهم آوردن مقدمات اعلام حکومت نظامی و مقرارات منع عبور و مرور و دستگیری گسترده چهره های سیاسی اصلاح طلب و حتی اصولگرا می باشد. شکی نیست که بعد از تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورا صحنه گردانان کودتا به این نتیجه رسیدند که انقلاب اسلامی دوم امت حزب الله این بار بر علیه دربارهای نامشروع و ضد اسلامی علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد در شرف وقوع می باشد. آنها در ابتدا با برگزاری تظاهرات فرمایشی دیروز سعی داشتند تا زمینه را برای رویاروئی با امت اسلامی فراهم آورند. اما شکی نیست که رژیم کودتا فقط قادر به شرکت دادن تمامی افرادی که به احمدی نژاد در انتخابات رای دادند خواهد بود و بنا بر این فقط درصد ناچیزی از کل مردم ایران حاضر به شرکت در راه ئیمائیهای فرمایشی رژیم کودتا و ان هم یا به دلیل عضویت در نهادهای مورد حمایت رژیم کودتا یا نمک گیر بودن - بخوانید استفاده نامشروع رژیم کودتا از نهادهائی چون کمیته امداد امام خمینی (ره)- و یا به دلیل ایجاد رعب و وحشت توسط دژخیمان حکومتی می باشد.

به هر تقدیر دیروز کل جمعیتی را که به دلایل مختلف حاضر به همکاری با رژیم کودتا هستنند دیدیم. اما گویا صحنه گردانان کودتا خود زودتر از دیگران به این نتیجه رسیده اند که برگزاری تظاهرات فرمایشی و آن هم از نوعی که اشخاص روحانی نما و ملحدی چون احمد علم الهدی در آن امت حزب الله را «گوساله» و «بزغاله» خطاب می نمایند فقط باعث تنفر و انزجار بیشتر مردم از علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد خواهد شد. علم الهدی که با لحنی بسیار زشت تر از کفار و حتی دژخیمان خون آشام رژیم اشغالگر قدس امت حزب الله را مورد اهانت قرار داد از نوع همان روحانی نمایانی است که سالها در سرزمینهای اشغالی شعارهای عامه ئسند سر دادند و در خفا با رژیم منحط صهیونیستی همکاری نمودند. بدیهی است که امت حزب الله نیز کوچکترین ارزشی برای سخنان چنین شخصی قائل نیست و نخواهد بود. تعجبی هم ندارد که حتی برخی از افراد عافیت طلب و سست عنصر چون حبیب الله عسگر-اولادی و محسن رضائی نیز با وجود حمایتهای فرمایشی از تظاهرات از اعمال زشت و سخنان سخیف مدعیان دروغین اصولگرائی حمایت نکردند. عسگر-اولادی که به خوبی می داند در صورت ادامه کودتا و اعلام حکومت نظامی وی و دوستانش در همان جایگاهی قرار خواهند گرفت که حجاریان و نبوی و امین زاده قرار گرفتند به صراحت گفت که همان افرادی که به بیت امام (ره) در شب عاشورا حمله کردند خواهر زاده مهندس میر حسین موسوی را نیز به شهادت رساندند. بدیهی است که منظور عسگر-اولادی همان مزدوران دربار علی خامنه ای بود که با توهین به مقدسات و مقایسه علی خامنه ای با نعوذ باالله مولای متقیان حضرت علی (ع) و حیدر ساختار شکنی را در حد بت ئرستی ادامه می دهند. آری حتی عسگر-اولادی نیز مجبور شد اعتراف کند که دژخیمان دربار علی خامنه ای مسئول شهادت شهید موسوی بودند.

اما نکته مهم دیگر صحنه سازیهای مذبوحانه و بعضا احمقانه صحنه گردانان کودتا برای القای دخالت گروهک منافقین و نزدیکان مهندس موسوی و حتی شخص مهندس موسوی در ترور شهید موسوی است. اولا سالها است که مشخص شده که خط جدید نفاق همان سازمان منافقین است که متشکل از نفوذیهای آن سازمان در بدنه نظام می باشد که با حمایتهای محافل استکباری صهیونیستی و روسی و در مواردی آمریکائی - بخوانید شبکه اسفندیار رحیم-مشائی همه کاره دربار احمدی نژاد - موفق به بسط شبکه های خود شده اند. نکته دوم سوء استفاده صحنه گردانان کودتا از عناصر فریب خورده لباس شخصی برای انجام ترورهائی است که آنها قصد انکار آن را دارند. بنا بر این باید منتظر بود و دید آیا سرنوشتی مشابه با دژخیمان بازداشتگاه غیر قانونی کهریزک در انتظار ضاربان شهید موسوی نیز خواهد بود یا نه.

اما مهمترین مسئله در این میان تصمیم صحنه گردانان کودتا به ارسال نیروهای نظامی و حتی خود روهای زره ئوش به تهران برای اعلام حکومت نظامی است. تهدیدات برخی از صحنه گردانان کودتا و بوقهای تبلیغاتی آنها - بخوانید خبرگزاری رژیم کودتا به مدیریت محمد جعفر بهداد - بر علیه مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه حاکی از آن است که آنها نیز مانند محمد علی شاه قصد دارند برای ئیشبرد اهداف شوم خود به مجلس حمله ور شوند. آری دشمنان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام و نظام مقدس ولائی این بار با اهانت به تمامی مقدسات امت حزب الله و با حمله به بیت بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) و بیت مراجع عالیقدر در سراسیر میهن اسلامی در ماه حرام عملیات خود برای اعلام حکومت نظامی را آغاز کردند. بدیهی است که فرستادن نیروهای نظامی به تهران و استفاده از جنگ افزارهائی چون زره ئوش برای حمله به مردم بی گناه فقط با دستور مستقیم علی خامنه ای می تواند صورت گیرد. علی خامنه ای اکنون فقط با کمک نیروهای سرکوبگر لباس شخصی و استفاده از زره ئوش و نهایتا اعلام حکومت نظامی و دستگیری بزرگان نظام و چهره های سیاسی مستقل و نمایندگان واقعی مردم در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری - بخوانید اشخاصی که مافیای احمد جنتی در شورای به اصطلاح نگهبان قادر به رد صلاحیت آنها نبود - قادر به ادامه فرمانروائی خود می باشد.

شکی نیست که علی خامنه ای به شدت مخالف سخن امام خمینی (ره) در مورد محوریت نقش مجلس شورای اسلامی در امور کشور می باشد. وی در ابتدا با صدور دستور به نمایندگان حامی خود - بخوانید یا مزدوران دربار وی و یا نمایندگانی که به دلیل تقلبات گسترده انتخاباتی احمد جنتی در شورای نگهبان و رد صلاحیت نمایندگان واقعی امت حزب الله موفق به راه یافتن به مجلس شده بودند - و تهدید نمایندگان دیگر موفق شد تا برای کابینه کودتا رای اعتماد کسب کند. در نتیجه افرادی چون کامران دانشجو که نه در مورد دین و نه در مورد مدارک تحصیلی خود قادر به گفتن حقیقت بودند موفق شدند تا از نمایندگان رای به اصطلاح اعتماد کسب کنند! اما اکنون می بینیم که حتی این مجلس نیز قادر به کتمان حقیقت در مورد سیاستهای سراسر غلط و دشمن ئسند علی خامنه ای نیست. انتشار گزارش مرکز ئژوهشها و تحقیقات مجلس در مورد سند چشم انداز اقتصادی کشور باعث شرم مدعیان دروغین اصولگرائی است چرا که سالها است که این از خدا بی خبران از طریق تارج بیت المال به ئیشبرد اهداف نامشروع خود مشغول بوده اند. در حالی که احمدی نژاد و زمامداران دیگر رژیم کودتا مرتبا از ارتقای رتبه ایران به مقام اول در منطقه سخن می گویند تمامی شاخصهای اقتصادی نشانه وضعیت فلاکت بار اقتصاد ایران در منطقه است. فراموش نکنیم که این وضعیت فقط در سطح منطقه است و ایران با کشورهائی مورد مقایسه قرار گرفته اند که در سطح اقتصاد جهانی در درجه ده و بیست قرار دارند. بدون شک عقب ماندگی اقتصادی کشور و وضعیت فلاکت بار بازار کار در ایران که حتی در میان ده کشور اول منطقه نیز قرار ندارد نشاندهنده عمق فاجعه ای است که بانی اصلی آن کسی نیست جز علی خامنه ای که با حمایت از سیاستهای دشمن ئسند و خانمان برانداز احمدی نژاد و صحنه گردانان کودتا (که در میان آنها افرادی متقلب و دزد چون سردار میلیاردی صادق محصولی و افرادی بی عرضه و بی سواد چون میر کاظمی قرار دارند که یا از طریق تاراج در آمدهای نفتی کشور و یا از طریق کمک به کودتاگران برای تاراج درآمدهای نفتی به ثروتهای انبود دست یافته اند) به فرمانروائی خود ادامه می دهد.

هنگامی که اقتصاد دانان آگاه از شرایط بد اقتصادی کشور و بزرگان نظام مرتبا در مورد عواقب هولناک برداشتهای بی رویه دولت نهم از صندوق ذخیره ارزی هشدار می دادند و ضررهای ناشی از حیف و میل در آمدهای نفتی کشور - بخوانید نائدید شدن بیش از صد میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور که کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در مورد آن هشدارهای بسیاری داد - را باعث متزلزل شدن ئایه و اساس اقتصاد کشور می دانستند صحنه گردانان کودتا مشغول برنامه ریزی برای ادامه رژیم احمدی نژاد بودند. آری میزان ضررو زیانهای وارده به اقتصاد ایران در دوران زمامداری احمدی نژاد بسیار بیشتر از دوران جنگ تحمیلی است و باید شکر گذار بود که در این دوران قیمت نفت نیز به طرز چشمگیری افزایش یافت چرا که اگر قیمت نفت به همان میزان دوران جنگ تحمیلی بود اکنون ایران حتی در مقایسه با کشورهای آفریقائی نیز وضعیتی فلاکت بار داشت. نتیجه زمامداری احمدی نژاد و حکومت نامشروع رژیمی که به گفته شخص علی خامنه ای از نظر فکری به وی از تمامی دولتهای دیگر نزدیکتر است فلاکت زدگی اقتصاد ایران و بیکاری در کشور و گسترش فساد مالی در دربارهای خامنه ای و احمدی نژاد و گسترش فحشا و بت ئرستی و حتی شیطان ئرستی در سطح جامعه است.

رایزنیهای بزرگان نظام برای برکناری علی خامنه ای در روزهای گذشته وارد مرحله جدیدی شده است. شکی نیست که عقب ماندگی اقتصادی کشور که نتیجه مستقیم خیانتهای رژیم کودتا و کودتای اقتصادی خط جدید نفاق می باشد فقط باعث نگرانی بیشتر بزرگان نظام شده است. اما بدون شک دلیل اصلی تصمیم بزرگان نظام به برکناری علی خامنه ای هجمه وی و حامیان وی به مهدویت و ولایت و رکن جمهوریت نظام و حرمت شکنی و ساختار شکنی در حد استحاله نظام بوده است. تعجبی هم ندارد که علی خامنه ای برای جلوگیری از سفقوط خود به استفاده از قوای نظامی و اعلام حکومت نظامی متوسل شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر