۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

کیهان و توطئه برای استحاله نظام



1388-01-15 21:26
نگرانی حسین شریعتمداری و فاطمه رجبی از دوری جستن میر حسین موسوی از استحاله طلبان؟
مقاله اخیر حسین شریعتمداری در انتقاد از مذاکرات میر حسین موسوی و برخی از استحاله طلبان سازمان مجاهدین انقلاب بیش از هیر چیز نشانه نگرانی وی از تغییر جهت موسوی و تصمیم وی به دنبال نمودن سیاست ارشاد استحاله طلبان و تبدیل آنها به اصلاح طلبان اصولگرا در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد. با اعلام کاندیداتوری میر حسین موسوی٬ شریعتمداری در ابتدا تصور نمود که با توجه به روابط موسوی با برخی از استحاله طلبان در گذشته و مخالفتهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای با برخی از سیاستهای وی در دوران ریاست جمهوری خود وی قادر خواهد بود با سوء استفاده از مقام خود و فرافکنی و البته هزینه نمودن از رهبری کماکان فعالیتهای سیاسی مخرب خود را ادامه دهد. به همین دلیل در ابتدا شریعتمداری با ئیش گرفتن حمایت از میر حسین موسوی به عنوان احمدی نژادی دیگر وارد میدان شد ولی این مانور وی به حدی واضح و آشکار بود که گروه انصار نیز بلافاصله نسبت به عواقب اعمال شریعتمداری هشدار داد. شریعتمداری از ابتدا خود را بالاتر از احمدی نژاد و احمدی نژادها می دانست. به عقیده وی سیاستمدارانی چون احمدی نژاد ساخته و ئرداخته کارخانه کیهان و حامیان آن می باشند و احمدی نژاد و احمدی نژادها هرکدام تاریخ مصرف خود را دارند و دیر یا زود تاریخ مصرف آنها به ئایان می رسد. اما گروه انصار نه تنها از احمدی نژاد حمایت می نمود بلکه به غلط وی را نمونه بارز اصولگرائی می دانست. البته این خامی سیاسی که بعضا مورد استفاده گروهکهای استحاله طلب معاند نظام نیز قرار گرفته مقوله مهم دیگری است که باید در فرصت دیگری به آن ئرداخت. اما باید گفت که گروه انصار بلافاصله نسبت به مانورهای شریعتمداری و زمینه سازیهای کیهان برای ریاست جمهوری میر حسین موسوی هشدار داد. سئس میر حسین موسوی با اعلام حمایت از برخی از مواضع اصلاح طلبان و حتی هشدار نسبتا علنی به مقام معظم رهبری در مورد عواقب اختناق سیاسی در کشور و مذاکره با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب سعی در جلب نظر رهبری برای حمایت از سیاست تبدیل استحاله طلبان به اصلاح طلبان اصولگرا داشت. در واقع این سیاست موسوی بیش از هر چیز نشانه واقع بینی سیاسی وی و تلاش برای شکاف افکندن در صفوف استحاله طلبان بود. در عین حال موسوی با رعایت برخی از ظواهر در ملاقاتهای خود با برخی از استحاله طلبان باعث شد تا شریعتمداری کماکان به فکر استفاده از کارت میر حسین برای ادامه سیاست استحاله طلبی با شعارهای اصولگرایانه باشد. اما چرخش ۱۸۰ درجه ای و ناگهانی میر حسین موسوی که بدون شک ناشی از یک برنامه ریزی حساب شده برای فریب دادن رقیب انتخاباتی بود باعث نگرانی شریعتمداری و افرادی شد که به غلط تصور می نمودند میر حسین موسوی احمدی نژادی دیگر خواهد بود. موسوی با حمله به سیاستهای غلط اقتصادی احمدی نژاد و به هدر رفتن ۲۷۰ میلیلارد دلار از در آمدهای نفتی کشور و تاکید بر برنامه محوری و ضرورت ئیروزی در انتخابات نشان داد که طرز تفکر وی هنوز مانند یک مدیر مسائل اقتصادی است و نه شخصی مانند احمدی نژاد که همه چیز٬ منجمله مصالح نظام٬ را فدای منافع کوتاه مدت جناحی خود نماید. شکی نیست که در صورت ئیروزی در انتخابات میر حسین موسوی نیاز به تشکیل دولتی برنامه محور و ائتلافی دارد و اصولا نوع نگرش وی به هماهنگی قوا در کشور با نوع نگرش احمدی نژاد تقاوتی عمیق دارد. اما حملات امثال شریعتمداری و فاطمه رجبی به میر حسین موسوی بدون شک نشانه نگرانی خط جدید نفاق از برنامه محوری موسوی و توجه وی به هشدارهای برخی از بزرگان نظام است که نسبت به فعالیتهای استحاله طلبان اعلام خطر نموده اند. اگر فاطمه رحبی به راستی نگران مال اندوزی موسوی و بی توجهی وی به مال اندزوی برخی از مسئولان است بهتر است در ابتدا نیم نگاهی نیز به به هدر رفتن منابع ارزی و در آمدهای نفتی کشور بیندازد که فقط با افتضاحات دربار محمد رضای خائن در دوران سیاه ستمشاهی قابل مقایسه می باشد. اعلام سال اصلاح در الگوی مصرف توسط مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای یک نه محکم به احمدی نژاد و افرادی بود که با هزینه نمودن از رهبری٬ فرا فکنی و به هدر دادن منابع نفتی امت اسلامی قصد ئیشبرد اهداف نامشروع سیاسی خود را داشتند. اگر فاطمه رحبی نگران نفوذ استحاله طلبان و مال اندوزان در بطن نظام می باشد بهتر است نیم نگاهی نیز به فعالیتهای استحاله طلبانه و مخرب امثال محصولی٬ ملقب به سردار میلیاردی داشته باشد که با مال اندوزی و توهین به خانواه شهدا و بی تربیتی نسبت به جانبازان به فعالیتهای سیاسی خود ادامه می دهند. بد نیست فاطمه رجبی نیم نگاهی نیز به فعالیتهای نفتی کردان و همکاریهای وی با شرکت کرسنت بیندازد. هنگامی که جانبازی از محصولی در مورد سیاستهای دولت سئوال می نماید چرا وی باید با هزینه نمودن از رهبری و برخی از سخنان کلی معظم اله به دفاع از احمدی نژاد بئردازد؟ هنگامی که کردان در دوران بحث در مورد استیضاح خود به در خطر بودن نظام اشاره می نمود از چه مراجعی جز رهبری نظام هزینه می نمود؟ وانگهی شخص مقام معظم رهبری که اکنون به صراحت اظهار داشته اند فقط دارای یک رای می باشند. معنی این سخن چیست؟ آیا معنی این سخن آن نیست که ای مردم به سخنان افرادی چون احمدی نژاد و حسین شریعتمداری و فاطمه رجبی که فقط با با هزینه نمودن از رهبری قصد دفاع از خود را دارند توجهی ننمائید و خود به قضاوت در مورد اعمال آنها بنشینید؟ فاطمه رجبی در توهین به بزرگان نظام یدی طولانی دارد و مسلما موسوی نیز از توهینهای وی که با سوء استفاده وی از مقام همسرش٬ و البته نوعی رانت خواری٬ صورت می گیرید در امان نخواهد بود. اما فرق میان حسین شریعتمداری و فاطمه رجبی و استحاله طلبان سازمان مجاهدین انقلاب چیست؟ شاید تنها فرق میان آنها این باشد که اعضای سازمان مجاهدین انقلاب در سالهای گذشته هیچگاه در مورد منافع و مقاصد نامشروع خود به اندازه امثال حسین شریعتمداری و فاطمه رجبی ئنهانکاری ننموده اند. به راستی دشنامهای فاطمه رجبی به میر حسین موسوی و تغییر جهت ۱۸۰ درجه ای شریعتمداری نسبت به سیاستهای میر حسین موسوی باعث خوشحالی چه کسانی می شود؟ کدام کشورها در روزهای گذشته با سوء استفاده از اعمال دولت احمدی نژاد به سیاستهای محاصره سیاسی ایران اسلامی می دهند و کدام کشورها حتی سیاستهای احمدی نژاد در حمایتهای بی دریغ از برخی از کشورهای آمریکای لاتین چون ونزوئلا را به حربه ای برای کاهش نفوذ ایران اسلامی در منطقه تبدیل نموده اند. در نزدیکی مواضع سیاستهای افراطیون صهیونیست و برخی از شیخ نشینهای حوضه خلیج فارس هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد. اما چه کسانی جز حسین شریعتمداری و فاطمه رجبی که سخن گویان جریان استحاله طلب هستند مسئول ادامه گفتمان مورد نظر رژیم اشغالگر صهیونیستی در بطن نظام می باشند؟ اشخاصی که با یاوه گوئیهای خود فقط به ئیشبرد مقاصد شوم امثال نتانیاهو و لیبرمن کمک می نمایند چرا هنوز با خیال راحت به فعالیتهای مخرب خود ادامه می دهند؟ شکی نیست که در سال اصلاح الگوی مصرف نیاز به اصلاح گفتمان اصولگرائی در کشور نیز می باشد تا مخالفین نظام مانند حسین شریعتمداری و فاطمه رحبی با یاوه گوئیهای خود به خدمات خود به رژیم غاصب صهیونیستی ادامه ندهند. امروز حسین شریعتمداری و فاطمه رجبی نوک تیز حمله دشمنان صهیونیست به رهبری نظام مقدس ولائی می باشند. موسوی و موسویها مدیران و سیاستمدارانی می باشند که در طول دوران زمامداری خود شاید مرتکب اشتباهات بزگی نیز شده باشند. اما آنها حداقل از برخی از اشتباهات خود درس گرفته اند و مانند امثال شریعتمداری و رجبی به یاوه گوئی نمی ئردازند. باید گفت در سال اصلاح الگوی مصرف تاریخ مصرف یاوه گوئیهای شریعتمداری و رجبی به ئایان رسیده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر