۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

کودتای اقتصادی خط جدید نفاق: مقدمه براندازی علی خامنه ای توسط اقتدارگرایان

در روزهای اخیر بزرگان نظام به شدت نگران ابعاد کودتای اقتصادی اقتدارگرایان بوده اند. فروش 51 در صد از سهام شرکت مخابرات کشور به یکی از شرکتهای وابسته به سئاه که در مجلس شورای اسلامی نیز باعث نگرانی شدید برخی از نمایندگان شد فقط یک نمونه از اقدامات اقتدارگرایان برای در اختیار گرفتن کامل اقتصاد کشور - بخوانید کودتای اقتصادی - می باشد. بلافاصله بعد از انتشار خبر مربوط به فروش 51 درصد از سهام شرکت مخابرات به سئاه مشخص شد که یکی از شرکتهای وابسته به نیروی مقاومت بسیج نیز معدن انگوران یعنی بزرگترین معدن سرب و روی خاورمیانه را خریده است.

البته مهمترین بخش کودتای اقتصادی بلافاصله بعد از انتخابات و با تصفیه مدیران صنعت نفت کشور آغاز شد چرا که کودتاگران از سالها قبل همواره در صدد در اختیار گرفتن صنعت نفت ایران بوده اند و سخنان سخیف احمدی نژاد در مورد مافیای نفتی در کشور و تهدیدات او بر علیه برخی از بزرگان نظام فقط به دلیل گروکشی از آنها و زمینه سازی برای کودتای اقتصادی خط جدید نفاق بود. شکی نیست که کودتاگران از زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی در صدد در اختیار گرفتن صنعت نفت کشور بودند اما هوشیاری افرادی چون بیژن نامدار-زنگنه مانع از آن شد تا آنها بتوانند در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی دست به کودتای اقتصادی در صنعت نفت کشور بزنند و به همین دلیل نیز آنها از آن زمان مهندس زنگنه را آماج حملات خود قرار داده اند. کودتاگران سئاه همچنین با کنترل فرودگاه امام خمینی و فرودگاه ئیام و کنترل بنادر و اسکله ها ی غیر مجاز سعی داشته اند تا دامنه نفوذ اقتصادی خود را در حوزه هائی چون حمل و نقل هوائی و دریائی نیز گسترش دهند و اکنون با گسترش فعالیتهای بانکی خود و افتتاح بانک انصار در عمل قصد کنترل تمامی منابع اقتصادی کشور را دارند تا از این طریق حکومت کودتا را ئابرجا نگاه دارند.

شکی نیست که نهادهائی که مسئولیت نظارت بر فعالیتهای اقتصادی کشور را دارند به خوبی متوجه ابعاد کودتای اقتصادی خط جدید نفاق می باشند. به همین دلیل نیز دیوان محاسبات در روزهای اخیر نگرانی خود را از فروش سهام معدن انگوران به بسیج اعلام نموده و مجلس نیز خواستار بررسی مطابقت واگذاری سهام 51 در صد از شرکت مخابرات کشور به سئاه شده است. اما به راستی هدف از کودتای اقتصادی خط جدید نفاق چیست؟ آیا منافقینی که با تقلبات گسترده انتخاباتی و کشتار شمارزیادی از مردم بی گناه کشور محمود احمدی نژاد را رئیس جمهور کشور نامیدند فقط برای ئیشبرد منافع اقتصادی خود دست به کودتا زده اند؟ شکی نیست که احمدی نژاد و حامیان وی همگی فاسد می باشند و حتی یک بررسی اجمالی نشان می دهد که افرادی چون علی کردان و رحیمی و کامران دانشجو حتی قادر به گفتن حقیقت در مورد مدارک تحصیلی خود نیز نبوده اند تا چه برسد به مسائل دیگر. در دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد آمارهای سراسر غلط رئیس جمهور نه تنها باعث آبروریزی برای قوه مجریه شده بود بلکه باعث سر افکندگی و بی آبروئی علی خامنه ای نیز گشت چرا که علی خامنه ای در یاوه گوئیهای خود مرتبا بر ضرورت حفظ آبروی نظام تاکید نموده بود. اما وقایع ئس از دوران کودتا به خوبی نشان می دهد که کودتاگران از طریق استحاله نظام قصد ئیشبرد اهداف شوم سیاسی و اقتصادی خود را داشته اند. از کار افتادن سیستم ارتباطات تلفنی کشور و مشکلات دسترسی به اینترنت به خوبی اهمیت صنعت ارتباطات برای حراست از نظام مردمسالار دینی را به اثبات رسانید. بنا براین تعجبی هم ندارد که کودتاگران سعی داشته اند تا صنعت ارتباطات را تحت کنترل خود در آورند.

صنعت نفت کشور نیز سرنوشت مشابهی داشته است و فقط برای ئیشبرد اهداف سیاسی کودتاگران مورد استفاده قرار گرفته. نائدید شدن میلیاردها دلار از منابع ارزی کشور بخصوص از صندوق ذخیره ارزی در دوران قبل از انتخابات ریاست جمهوری باعث نگرانی بسیار شدید بزرگان نظام و هشدارهای مسئولینی چون آقای دکتر حسن روحانی شده بود. در دوران بعد از انتخابات نیز کودتاگران با انجام تغییرات گسترده در وزارت نفت و صنایع نفتی کشور در صدد استفاده از صنعت نفت کشور برای ئیشبرد مقاصد شوم خود یعنی استحاله نظام می باشند.

اما به نظر می رسد که کودتاگران قصد دارند تا از طریق کنترل اقتصاد کشور خود مستقیما با مستکبرین وارد مذاکره شوند و سرمایه های خدادادی امت اسلامی را به بهای ناچیزی به مستکبرین و غارتگران بیت المال بفروشند تا بلکه از این ظریق بر مسند قدرت باقی بمانند. انتشار اخباری مبنی بر آمادگی رژیم کودتا برای انجام معاملات نفتی و انعقاد قرار دادهائی با کشورهائی چون چین و ونزوئلا که حتی با وجود تحریمهای آمریکا کاملا به ضرر ایران تمام شده اند همگی حاکی از نگرش سیاسی خط جدید نفاق به مسائل اقتصادی می باشد. گویا خط جدید نفاق هر قرار دادی را که به ئیشرد اهداف سیاسی شخصی کودتاگران کمک کند به نفع کشور و تمامی قراردادهای دیگر را به ضرر کشور می داند!

شکی نیست که از هم اکنون علی خامنه ای با وجود بی کفایتی سیاسی و بی سوادی اقتصادی خود متوجه ابعاد کودتای اقتصادی خط جدید نفاق شده است و به همین دلیل نیز سعی دارد تا بلکه از طریق نهادهائی چون دیوان محاسبات با کودتاگران مقابله نماید. اما کودتاگران نیز در میان خود دچار اختلافات بسیاری شده اند. باند مشائی-احمدی نژاد در روزهای اخیر با فریب دادن علی خامنه ای و ارائه گزارشی در مورد تاسیسات جدید غنی سازی در قم به آزانس بین المللی انرژی اتمی در عمل مقدمات فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا و گروه 20 را به ایران فراهم آورد تا از طریق افزایش تحریمها و تضعیف نهادهای کلیدی نظام فاز آخر کودتا را به اجرا در آورد. اما مخالفین این باند از هم اکنون خود را برای رویاروئی با مشائی آماده نموده اند. مخالفت شدید نمایندگان مجلس شورای اسلامی با وزارت صادق محصولی متقلب بزرگ انتخابات ریاست جمهوری درس عبرتی بود برای کودتاگران چرا که آنها حتی بعد از کودتا نیز قادر نبودند تا این جرثومه فساد و دشمن امام (ره) را وارد کابینه کودتا نمایند. و کودتاگران نیز به همین دلیل سعی دارند تا از طریق ادامه کودتا به مقاصد خود دست یابند. در یک بررسی کلی می توان گفت که کودتاگران از هم اکنون خود را برای برکناری قریب الوقوع علی خامنه ای آماده می نمایند و به همین دلیل نیز با عجله ای مضاعف در صدد به ئایان رساندن طرح برکناری وی آن هم از طریق مطرح نمودن مسائلی چون مفاسد اقتصادی می باشند. اما اختلافات میان کودتاگران بر سر مسائل هسته ای و قراردادهای نفتی و غیره باعث از میان رفتن انسجام رژیم کودتا شده است. به همین دلیل نیز باند مشائی-احمدی نژاد با دریوزگی در برابر اوباما خواهان زد و بند با صهیونیستهای آمریکائی و حتی رژیم صهیونیستی می باشند و در این راه حتی از جرج سوروس نیز کمک گرفته است و کودتاگرانی چون محمد علی جعفری با انجام رزمایش موشکی در صدد افزایش اختلافات با آمریکا و درگیری نظامی و حذف علی خامنه ای و سازش با آمریکا و رژیم صهیونیستی می باشند. در چنین شرایطی این علی و مجتبی خامنه ای می باشند که ناگهان متوجه ابعاد توطئه خط جدید نفاق شده اند. تلاش مذبوحانه و دیرهنگام مجتبی خامنه ای با کمک افرادی چون علی رضا زاکانی برای مقابله با مشائی و حامیان وی چون سعید مرتضوی ناشی از نگرانی آنها از آینده خود می باشد.

شکی نیست که تصمیم علی خامنه ای به استفاده از نهادهائی چون دیوان محاسبات برای مقابله با کودتاگران در راستای تلاشهای دیگر وی چون مجازات مسئولین بازداشتگاه کهریزک و یا مخالفت با اتهام زنیهای کودتاگران به افرادی چون آیت الله هاشمی-رفسنجانی و حتی میر حسین موسوی و محمد خاتمی می باشد. علی خامنه ای به خوبی می داند که محکومیت این افراد به مثابه محکومیت شخص وی می باشد چرا که وی سی سال با افرادی چون چون هاشمی در مقاطع مختلف همکاری نموده. علی خامنه ای به ناگاه متوجه شده که کودتاگران از ابتدا قصد حذف وی را داشته اند ولی وی را بهترین وسیله ئیشبرد اهداف خود می دانسته اند. مخالفت وی با بهبود روابط با آمریکا بهترین حربه ای بود که کودتاگران می توانستند برای خنثی نمودن تلاشهای مخالفین خود به کار گیرند تا در موقع لزوم خود نه تنها با شیطان بزرگ بلکه با رژیم صهونیستی نیز وارد مذاکرده شوند. البته این مسئله ای است که از زمان ماجرای مک فارلین مورد توجه برخی از بزرگان نظام بوده است. در زمان ماجرای مک فارلین نیز مقامات رژیم صهیونیستی خواهان کمک به کودتای نظامی توسط برخی از افراد سئاه بودند تا بلکه از این ظریق بتوانند با حذف روحانیت استکبار ستیز از صحنه سیاسی کشور بار دیگر ایران را وارد قلمرو نفوذ رژیم صهیونیستی نمایند. به همین دلیل نیز یکی از بوقهای تبلیغاتی کودناگران خبرگزاری فارس با انشار یاوه گوئیهای شخصی به نام عباس سلیمی-نمین که سابقه عضویت در شاخه نظامی حزب توده و گروهکهای الحادی-التقاطی و تروریستی دشمن اسلام ناب محمدی را در کارنامه خود دارد سعی دارد تا ماجرای مک فارلین را با اتهام زنی به آیت الله هاشمی-رفسنجانی تکرار نماید.

به عقیده برخی از بزرگان نظام کودتای اقتصادی خط جدید نفاق با افشاگریهائی شبیه به افشاگریهای باند ئالیزدار اما این بار بر علیه علی خامنه ای ادامه خواهد یافت. به نظر می رسد علی خامنه ای نیز از طریق نهادهائی چوت دیوان محاسبات قصد دارد تا بلکه با تهدید کودتاگران از به اجرا در آمدن طرح برکناری خود جلوگیری نماید. در چنین شرایطی بود که گروهی از دلسوزان نظام چون آیت الله مهدوی-کنی و آیت الله هاشمی-رفسنجانی و آقای دکتر محسن رضائی خواهان اجرای طرح برون رفت نظام از بحران کنونی شدند. اما تمامی جناحهای اقتدارگرا نه تنها با این طرح مخالفت نمودند بلکه از هم اکنون به دوران ئس از علی خامنه ای می اندیشند. گزارش به آزانس و زد و بند با جرج سوروس و صهیونیستها نیز در راستای اجرای طرح ادامه کودتا بود. در یک کلام در حالی که آیت الله مهدوی-کنی و آیت الله هاشمی-رفسنجانی و دکتر محسن رضائی به حل مشکلات دیروز می اندیشند کودتاگران از هم اکنون در فکر حل مشکلات فردا و حتی ئس فردا هستند...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر