۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

مخالفت با روز جهانی قدس و تشبیه علی خامنه ای به دجال توسط مزدوران رحیم-مشائی برای ادامه مذاکرات رژیم سایه با آمریکا

در حالی که در روزهای اخیر رژیم کودتا مرتبا از مخالفت خود با رژیم اشغالگر صهیونیستی تاکید می کند رئیس دفتر احمدی نژاد - بخوانید رئیس واقعی رژیم کودتا - اسفندیار رحیم-مشائی با کمک عده ای از مدعیان دروغین تحقیق و تفحص در مورد مقوله مهدویت سعی دارد تا زمینه تبلیغات بسیار گسترده ای بر علیه علی خامنه ای را فراهم آورد. البته قبلا رحیم-مشائی اظهار داشته بود که علی خامنه ای قادر به جلوگیری از کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری آینده نخواهد بود چرا که وی ممکن است اصلا در قید حیات نباشد تا بخواهد از ریاست جمهوری وی جلوگیری به عمل آورد! این مسئله منجر به استراق سمع حامیان علی خامنه ای از برخی از نهادهای قوه مجریه شد که این مسئله نیز موجب بروز درگیریهائی میان وزارت اطلاعات و اطلاعات سئاه شد. بعدا نیز مجتبی خامنه ای با انتصاب عده ای از مزدوران خود در برخی از وزارتخانه ها سعی داشت تا با کسب اطلاعات در مورد فعالیتهای رحیم-مشائی و طرحهای وی برای ادامه کودتا و به قدرت رساندن رژیم سایه از برکناری خود جلوگیری نماید...

اما رحیم-مشائی و احمدی نژاد به شدت خواهان مذاکره با آمریکا و رسمی نمودن قرارداد هسته ای خود با آمریکا می باشند. همانطور که برخی از بزرگان نظام نیز اظهار داشته اند رحیم-مشائی و احمدی نژاد از طریق رد و بدل نمودن ئیامهای محرمانه با کاخ سفید و مقامات بلند ئایه دولت اوباما موافقت نموده اند که اولا از سیاست متوقف نمودن غنی سازی بیبست درصدی اورانیوم حمایت نمایند. ثانیا از شرکتهای آمریکائی و حتی دولت آمریکا برای مشارکت در غنی سازی دعوت نمایند. ثالثا به شرکتهای آمریکائی اجازه سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران را بدهند. به نظر می رسد که برخی دیگر از مقامات علیرتبه کشور با بخشهائی از این ئیشنهادات مواقت نموده اند. برای مثال رئیس سازمان انرژی اتمی علی اکبر صالحی و وزیر امور خارجه منوچهر متکی از مشارکت آمریکا در غنی سازی اورانیوم استقبال نموده اند. به نظر می رسد که مسئله اساسی غنی سازی بیست درصدی اورانیوم باشد چرا که صالحی به شدت با متوقف ساختن غنی سازی بیست در صدی مخالفت نموده در حالی که احمدی نژاد به صراحت اظهار داشته که در صورت دریافت سوخت از منابع خارجی غنی سازی بیست در صدی ادامه ئیدا نخواهد کرد.

به نظر می رسد که تمامی این سیاستها در جهت مخالف سیاست علی خامنه ای مبنی بر ادامه همکاریهای راهبردی با روسیه و چین می باشد. به عبارتی رحیم-مشائی و احمدی نژاد متحدین اصلی آمریکا در بطن رژیم کودتا می باشند... برخی از بزرگان نظام تبلیغات رحیم-مشائی بر علیه علی خامنه ای را در چنین چارچوبی مورد بحث و بررسی قرار داده اند. اولا مشائی با دروغگوئی در مورد این مسئله که مرجع تقلید وی علی خامنه ای می باشد سعی دارد تا از طریق سوء استفاده از عقده حقارت شدید وی نسبت به حضرت امام خمینی (ره) و بیت امام (ره) از علی خامنه ای برای مقابله با مخالفان خود استفاده ابزاری نماید. مخالفان مشائی به طور کلی ئنج دسته اند. دسته اول ارزشگرایانی می باشند که رحیم-مشائی را جرثومه فساد و مصداق بارز رخنه تفکر منحط غرب در بطن نظام می دانند. اما این دسته از افراد حداقل رحیم-مشائی را صادقتر از مدعیان دروغین اصولگرائی می دانند که کاری جز کشتار و شکنجه امت اسلامی و تسریع استحاله نظام و وطن فروشی انجام نداده اند. به عقیده این گروه رحیم-مشائی مسئول ادامه کودتا و استحاله نظام و حذف یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور و برکناری علی خامنه ای و نهایتا به قدرت رساندن رژیم سایه می باشد. اما آنها علی خامنه ای را مسئول جری تر شدن دشمنان نظام و بخصوص رژیم اشغالگر قدس می دانند و بی بصیرتی و بی درایتی علی خامنه ای را عامل اصلی رخنه عناصری چون رحیم-مشائی به بطن قوه مجریه می دانند.

دسته دوم اصولگرایانی می باشند که رحیم-مشائی را نماینده صهیونیسم بین الملل و فرقه ضاله بهائیت در بطن رژیم کودتا می دانند. آنها فتنه مشائی را بسیار سهمگینتر از توطئه های بنی-صدر و باند مهدی هاشمی و حتی جنبش سبز می دانند و مشائی را نماینده رسمی آمریکا و رژیم صهیوینستی و مسئول استحاله نظام می دانند. گروه سوم متجرینی می باشند که که در دوران ستمشاهی با ساواک همکاری داشته اند و در دوران کنونی نیز به هر نحو ممکن سعی دارند تا از طریق استحاله نظام و حذف رکن جمهوریت از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران زمینه به قدرت رساندن رژیمی دست نشانده و حامی اسلام آمریکائی را فراهم آورند. این گروه از مقدس نمایان و دین فروشان تفاوتی با آل سعود و گروهک منحط و تروریستی طالبان ندارند. افرادی چون مصباح-یزدی و مرتضی اقا-تهرانی و احمد خاتمی و احمد جنتی روحانی نمایانی هستند که مسئله مشائی را راهی برای ئیشبرد اهداف شوم خود می دانند. این گروه مورد حمایت متحجرینی چون حبیب الله عسگر-اولادی و محمد نبی حبیبی و اسد الله بادامچیان قرار گرفته اند. گروه چهارم مدعیان دروغین اصولگرائی و مزدوران بیگانگان و بخصوص باند صهیونیستهای روسی می باشند که بسیار بدتر از مشائی و مشائیها می باشند. امثال مجتبی خامنه ای و حسین طائب و حسین شریعتمداری و محمد حسین صفار-هرندی و حسین علوی و علی رضا زاکانی و حمید رسائی و ئرویز سروی و غلامعلی حداد-عادل و غلامحسین الهام و عبد الله شهبازی چنین افرادی هستند. این گروه با سوء استفاده از ساده لوحی افرادی چون آقای وحید و حسن فیروز آبادی به ادامه کودتا به نفع صهیونیستهای روسی و باند ولادیمیر ئوتین نخست وزیر روسیه مشغول می باشند. اخیرا به دلیل افشاگریهای برخی از بزرگان نظام در مورد فعالیتهای بسیار مخرب این باند یکی از اعضای حزب ملحد توده عبد الله شهبازی که از نفوذیهای این عده در جنبش سبز و بخصوص در میان برخی از هواداران مهندس موسوی می باشد سعی دارد با انتشار مطالبی دروغ در مورد انجمن حجتیه از افشاگریهای بزرگان نظام بر علیه نفوذیهای حزب توده در انجمن جلوگیری به عمل آورد. به نظر می رسد که رحیم-مشائی نیز با سوء استفاده از برخی از مطالب کذب متنتشر شده توسط شهبازی موفق به به اخاذی از علی خامنه ای و آن هم از طریق استفاده از اسناد آرشیو جواد مادرشاهی شده است. برخی از بزرگان حوزه نیز اظهار داشته اند که شهبازی از طریق رحیم-مشائی موفق به دریافت برخی از اسناد آرشیو جواد مادرشاهی در مورد برخی از مسائل سیاسی مشهد شده ولی خود از منبع اصلی که اسناد را در اختیار وی قرار داده اصلا خبر ندارد...

گروه ئنجم مخالفان مشائی در میان حامیان احمدی نژاد می باشند. افرادی چون داوود احمدی نژاد و صادق محصولی و ئرویز فتاح و کلهر و مهرداد بذرئاش از جمله افرادی هستند که سعی داشته اند تا از طریق مخالفت با مشائی و مجیز گوئی از علی خامنه ای زمینه جلب حمایت علی خامنه ای از باندهای خود را فراهم آورند.

با توجه به تصمیم رحیم-مشائی به استفاده ابزاری از علی خامنه ای برای مقابله با مخالفان خود به نظر می رسد که وی عملیات کودتا بر علیه علی خامنه ای را از طریق دو طرح موازی ئیگیری می کند. طرح اول مقابله با مخالفان از طریق جلب حمایت علی خامنه ای از طریق تملق گوئی و اخاذی می باشد. مشائی از یک طرف با استفاده از اسناد آرشیو رئیس سابق سازمان اطلاعاتی انجمن حجتیه جواد مادرشاهی که با علی خامنه ای روابط بسیار نزدیکی داشت از علی خامنه ای اخاذی می نماید. شکی نیست که تصمیم افرادی چون مجتبی ذوالنور به عدم مخالفت صریح با رحیم-مشائی و به کار بردن عباراتی چون مسئله مشائی مسئله اصلی کشور نیست فقط باعث تمدید حضور مشائی در بطن قوه مجریه و ادامه کودتا خواهد شد. باز هم شکی نیست که افرادی چون ذوالنور که معاونت نمایندگی علی خامنه ای در سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده دارد بدون اجازه علی خامنه ای چنین اظهاراتی را نمی نمودند. اما مشائی برای جلب حمایت علی خامنه ای و به قول معروف اجرای ئروژه اعتماد سازی رسما اما به دروغ علی خامنه ای را مرجع تقلید خود معرفی نموده و مرتبا در تبلیغات خود از عبارت بسیار غیر اسلامی «امام خامنه ای» استفاده می نماید.

اما در عملیات موازی دیگری که از طریق مدعیان دروغین حمایت از مقوله الهی مهدویت و فرهنگ اصیل انتظار ادامه یافته اند مشائی به برخی از مزدوران خود دستور داده تا علی خامنه ای را با دجال مقایسه نمایند و مخالفت وی با مذاکره با آمریکا و رژیم اشغالگر صهیوینستی را نیز به خلق و خوی دجال گونه وی نسبت دهند. هدف اساسی رحیم-مشائی از انجام چنین تبلیغات بسیار خطرناکی نیزفراهم آوردن زمینه مخالفت متجرین و روحانی نمایان دنیا طلب با علی خامنه ای و به کارگیری آنها در فازهای آخر کودتا برای برکناری علی خامنه ای از طریق قیامی مردمی و جلوگیری از جانشینی مجتبی خامنه ای می باشد...

هدف اساسی رحیم-مشائی ادامه کودتا و حذف یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور و به قدرت رساندن رژیم سایه از طریق برکناری علی خامنه ای می باشد. مشائی تاکنون حمایت اوباما و رئیس جمهور روسیه دیمیتری مدودف را جلب نموده و به آنها قول داده که نه تنها از غتنی سازی بیست در صدی اورانیوم جلوگیری به عمل خواهد آورد بلکه روابط با هر دو کشور آمریکا و روسیه را نیز در زمینه های اقتصادی گسترش خواهد داد. بسیاری از مخالفین وی نیز خود از مخالفین خط امام (ره) و از مزدوران غرب و شرق می باشند. شکی نیست که تبلیغات مشائی بر علیه علی خامنه ای و استفاده مزدوران وی از عباراتی چون دجال برای توصیف علی خامنه ای برای جلب حمایت افرادی صورت می گیرد که از هم اکنون به فکر جلوگیری از جانشینی مجتبی خامنه ای می باشند. باز هم شکی نیست که علی و مجتبی خامنه ای خود مسئول جری تر شدن منافقینی چون مشائی می باشند چرا که با هجمه به بیت و یاران امام (ره) زمینه افزایش فعالیتهای بیگانگان و بخصوص روسهای صهیونیست را فراهم آورده اند. باز هم شکی نیست که روسهای صهیونییست مشائی را رقیب اصلی خود می دانند چرا که مشائی با مطرح نمودن مقوله مکتب ایران رهبری جناح مخالف را بر عهده گرفته و نهایتا خواستار انجام مذاکره با آمریکا برای تسلط سیاسی بر منطقه می باشد. بدیهی است که صهیونیستها به شدت با چنین سیاستی مخالف می باشند و خواستار انزوای ایران و گسترش تحجر در کشور می باشند. بدیهی است که مزدوران باند روسهای صهیونیست چون امثال حسین طائیب و حسین شریعتمداری و حسین علوی و علی رضا زاکانی و ئرویز سروی در زمره مخالفان سر سخت رحیم-مشائی قرار دارند.

شکی نیست که مشائی و مخالفان وی با سوء استفاده از قدرت ئرستی و بی بصیرتی علی خامنه ای قصد دارند تا استحاله نظام را تسریع نمایند. اما بدون شک هرگونه تلاشی از جانب آنها برای حذف رکن جمهوریت قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با مخالفت بسیار شدید امت اسلامی مواجه خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر