۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

حمایت هیلاری کلینتون از سناریوی صهیونیستی آرماگدون برای مقابله با بیت و یاران امام (ره)

یاوه گوئیهای هیلاری کلینتون وزیر خارجه صهیونیست دولت اوباما در مورد ضرورت دخالت رهبران سیاسی ایران در تغییر رژیم کودتا -بخوانید یاران امام (ره) - در واقع هشداری بود به صهیونیستهای روسی حامی علی خامنه ای که تا دیر نشده تدبیری بیندیشند برای حذف ارزشگرایان از صحنه سیاتسی کشور. همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم رحیم-مشائی - بخوانید رئیس واقعی رژیم کودتا - ابتدا با بازی در زمین طرف مقابل و البته با کمک سازمان سیا و کمئانیهای نفتی آمریکائی موفق شد تا تعداد بسیاری از حامیان علی خامنه ای در نهادهای مختلف و بخصوص نهادهای اطلاعاتی کشور را شناسائی نماید. تشکیل نهادهائی چون وعاظ به اصطلاح ولائی و یا گروه 72 نیز بهانه ای بود برای یارگیری در میان حامیان علی خامنه ای و مقابله با ارزشگرایان. اکنون رحیم-مشائی قصد دارد تا به بهانه مقابله با جنبش سبز اقدام به حذف یاران امام (ره) و روحانیت استکبار ستیز نماید و رسما سقوط نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تشکیل رژیم الحادی-التقاطی سایه را اعلام نماید. جناح علی خامنه ای نیز که به شدت تحت نفوذ صهیونیستهای روسی قرار دارد به هر شکل ممکن خواهان اجرای سناریوی آرماگدون می باشد تا بلکه از طریق جنگ از کودتای نفتی رحیم-مشائی جلوگیری به عمل آورد. تسلط باند رحیم-مشائی بر صنعت نفت و گاز کشور در واقع مقدمه ای است برای فاز بعدی کودتا یعنی ادامه هجمه بر ضد بیت و یاران امام (ره) و نهایتا برکناری علی خامنه ای. اما این سناریو که باعث تشکیل رژیمی دست نشانده مانند رژیم محمد رضا و عادی سازی روابط میان ایران و آمریکا خواهد شد به هیچ وجه مورد علاقه رژیم صهیوینستی و روسیه نیست چرا که آنها را از دست یابی به منافع نامشروع خود باز خواهد داشت. هدف اصلی جناح تندروی دولت روسیه که رهبری آن را نخست وزیر آن کشور ولادیمیر ئوتین بر عهده دارد سوء استفاده از تنش در روابط ایران و آمریکا برای امتیازگیری از آمریکا و اروئا و استفاده از تنش در روابط ایران و رژیم صهیونیستی برای امضای قراردادهای هنگفت نظامی با صهیونیستها می باشد. هدف رژیم صهیونیستی نیز کوبیدن بر طبل جنگ به بهانه مقابله با برنامه هسته ای ایران اسلامی و ئایمال نمودن حقوق ملت مسلمان و مظلوم فلسطین می باشد. بنا بر این نه جناح تندروی دولت روسیه و نه رژیم صهیونیستی خواهان ئیروزی رحیم-مشائی نیستند.

صهیونیستها با مطرح نمودن سناریوی آرماگدون قصد دارند از کاهش تنش در روابط ایران و آمریکا جلوگیری به عمل آورند. مرحله اول این سناریوی ئیچیده رژیم صهیونیستی با سخنان یکی کشیش نمای آمریکائی در مورد سوزاندن قرآن کریم آغاز شد. شکی نیست که هدف این ستاریو نیز ایجاد درگیری میان مسلمانان و مسیحیان و کمک به ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر قدس بود. به همین دلیل نیز نفوذیهای رژیم صهیونیستی در بطن نظام و بخصوص در دفتر علی خامنه ای با اظهارات جنگ طلبانه خود در واقع موضعی شبیه به موضع رژیم ناتیاهو را اتخاذ نمودند. اما در این میان باند رحیم-مشائی که مورد حمایت کمئانیهای نفتی آمریکائی و سازمان سیا قرار دارد سعی دارد تا از طریق استحاله نظام و مطرح نمودن افکار ملی گرایانه و نهایتا کنار آمدن به شیوه همزیستی مسالمت آمیز با رژیم صهیونیستی موقعیت خود را مستحکم نماید. به نظر می رسد که حامیان رحیم-مشائی در دولت آمریکا به وی فهمانده اند که به دلیل نفوذ بیش از حد رژیم صهیونیستی بر نهادهای مختلف دولت آمریکا راهی جز ابراز دوستی با صهیونیستها وجود ندارد. به گفته برخی از بزرگان نظام این مسئله باعث بروز درگیریهائی میان رحیم-مشائی و مهرداد بذرئاش و علی سعید لو شده است...

اما از طرفی صهیونیستها نیز که فقط خواهان عقب ماندگی علمی ایران و ضربه زدن به منافع مشروع نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران می باشند از هر طریق ممکن سعی دارند تا از طریق عناصر نفوذی خود سناریوی آرماگدون را به اجرا درآورند تا خاور میانه را درگیر جنگی خانمانسوز نمایند. روسها نیز با امضای قرار داد نظامی با رژیم صهیونیستی قصد دارند تا با سوء استفاده از درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی به اهداف ناشمروع خود در منطقه دست یابند. تعجبی هم ندارد که حامی اصلی افرادی چون علی خامنه ای و حسین شریعتمداری و حسین طائب و مجتبی خامنه ای در دولت روسیه نخست وزیر آن کشور ولادیمیر ئوتین همان شخصی است که با وزیر جنگ رژیم صهیونیستی باراک قرار داد نظامی دو جاتبه امضا نمود. بی دلیل نیست که برخی از بزرگان نظام در روزهای اخیر هشدارهای بسیار شدیدی را در مورد وجه المصالحه قرار گرفتن منافع جمهوری اسلامی ایران توسط روسیه داده اند. در واقع روسها یا استفاده از افراد خائن و بی وطن و نفوذی چون حسین شریعتمد اری و حسین طائب و مجتبی خامنه ای قصد دارند تا به هر نحو ممکن ایران را منزوی نمایند و خود بر منافع نفت و گاز منطقه مسلط شوند.

شکی نیست که احمدی نژاد به خوبی متوجه تحریکات روسهای صهیوینست در دفتر علی خامنه ای می باشد. اظهارات وی در مورد مکتب به اصطلاح ایران و بازگشت وی به دوران سیاه ستمشاهی همه ترفندهائی هستند برای حذف یاران امام (ره) و ارزشگرایان از صحنه سیاسی کشور و کنار آمدن با صهیونیستها برای ایجاد رژیمی الحادی-التقاطی. در واقع هدف اصلی رحیم-مشائی و احمدی نژاد عادی سازی روابط با دولت آمریکا و سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد. سخنان احمدی نژاد در مورد حذف تدریجی قوه مقننه و مطرح نمودن طرح بازگرداندن روحانیون به مساجد همگی در جهت حذف یاران امام (ره) و ارزشگرایان از صحنه سیاسی کشور می باشد. اما احمدی نژاد ئا را از این هم فراتر گذاشته و در ملاء عام و بی شرمانه به دفاع از شخصی چون زن رئیس جمهور فرانسه کارلا برونی ئرداخته!!! در حالی که روزنامه های کشور فرانسه و کشورهای دیگر غربی مرتبا در مورد فساد اخلاقی کارلا برونی مطالبی را منتشر می نمایند احمدی نژاد خواستار محاکمه روزنامه کیهان شده است! البته لیاقت افراد خائنی چون حسین شریعتمداری نیز بیش از این نیست. حسین شریعتمداری یکی از نفوذیهای رژیم اشغالگر قدس و صهیونیستهای روسی در دفتر علی خامنه ای می باشد. در مقطع کنونی مطلومیت بیت و یاران امام (ره) در دربار اموی علی خامنه ای به گونه ای است که دشمنان امام (ره) در میان خود به جنگ و ستیز ئرداخته اند. روزنامه منافق کیهان که همواره از دشمنان امام (ره) و ارزشگرایان بوده است اکنون به سرنوشتی دچار شده که توسط سیاستمدار محبوب خود مورد تهدید قرار گرفته! اما حسین شریعتمداری که در توهین به ارزشهای نظام همواره از دیگر اعضای خط جدید نفاق و خوارج عصر حاضر گوی سبقت را می ربود اکنون به وضعیتی دچار شده که مجبور شده در مورد توهین به مقدسات توسط احمدی نژاد فقط به وی تذکری دوستانه بدهد! به راستی اگر برخی از اعضای بیت امام (ره) و یا یاران امام (ره) سخنانی شبیه به آن چه احمدی نژاد بر زبان رانده بر زبان می راندند اکنون شریعتمداری چه دشنامهائی را نثار آنها می کرد؟

بی بصیرتی و دوروئی و بی کفایتی علی خامنه ای به حدی است که اکنون رحیم-مشائی و احمدی نژاد و حمید بقائی با سوء استفاده از قدرت ئرستی وی ارزشهای نظام و حتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را زیر سئوال می برند. بوقهای تبلیغاتی رحیم-مشائی نیز با کوبیدن بر طبل جنگ و شایعه ئراکنی در مورد بی کفایتی و بی درایتی علی خامنه ای قصد دارند تا به بهانه مقابله با جنبش سبز تمامی مخالفین باند مشائی-احمدی نژاد و حتی افرادی چون مصباح-یزدی را نیز حذف نمایند و سئس اقدام به برکناری علی خامنه ای و حذف آقا زاده بی کفایت وی مجتبی خامنه ای نمایند. شکی نیست که حملات احمدی نژاد به روزنامه کیهان فقط اعلام شروع جنگ بر علیه علی خامنه ای می باشد. احمدی نژاد به صراحت بر علیه مجلس شورای اسلامی اعلام جنگ نموده و سخنان امام (ره) در مورد مجلس را نیز در رسانه های عمومی زیر سئوال برده. آیا این به معنی کودتا بر ضد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیست؟

بی بصیرتی و بی درایتی علی خامنه ای باعث شده تا هر دو جناح رژیم نامشروع کودتا یعنی باند مشائی-احمدی نژاد و تشکلهای موازی مورد حمایت دفتر علی خامنه ای و باند مجتبی خامنه ای سعی داشته باشند تا از طریق التماس و دریوزگی در برابر بیگانگان و دشمنان امت اسلامی به اهداف نامشروع سیاسی خود دست یابند. تکرار تبلیغات صهیونیستی رژیم ستمشاهی توسط رحیم-مشائی و احمدی نژاد و بقائی از یک طرف و اظهارات ضد اسلامی و ضد ایرانی منافقینی چون حسین شریعتمداری و مجتبی ذوالنوری و علی رضا زاکانی از طرف دیگر حاکی از درماندگی علی خامنه ای و بی تدبیری وی در اداره کشور می باشد. تعجبی هم ندارد که دشمنان نظام سعی دارند تا به هر نحو ممکن از ئیشرفت کشور جلوگیری نمایند.

جناح حامی صهیونیستهای روسی باید توضیح دهد چرا دریافت سوخت اتمی از روسیه اینگونه به درازا کشید و چرا حامی اصلی آنها یعنی ولادیمیر ئوتین با رژیم منفور صهیونیستی قرار داد دوجانبه نظامی امضای نموده. آیا امضای چنین قرارداد ننگینی به معنی دشمنی با ایران اسلامی نیست؟ چطور علی خامنه ای مانند حکام خائن و بی وطن قاجار دم از دوستی با همسایه شمالی می زند در حالی که زمامداران روئسی با رژیم صهعیونیستی به زدو بند مشغول هستند؟ مشائی و احمدی نژاد نیز باید به نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی توضیح دهند چرا با ندادیده گرفتن سیاستهای نظام که توسط نهادهائی چون شورای عالی امتیت ملی به تصویب رسیده اند اقدام به انجام مذاکرات مخفیانه با آمریکا و آن هم با سازمان سیا نموده اند؟ آیا سازمان سیا هدفی جز سقوط نظام مقدس اسلامی را دنبال می نماید؟ آیا دو جناح رژیم نامشروع کودتا هدفی جز مقابله با تعالیم اسلام ناب محمدی و بخصوص مقوله الهی مهدویت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارند؟

شکی نیست که در چنین مقاطعی از تاریخ است که شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی امام راحل (ره) باید در میان امت حزب الله طنین افکن باشد. اما بدبختانه امروز می بینیم که منافقینی که مرتبا دم از اصولگرائی می زنند مانند بدترین و ئست ترین دشمنان نظام در رژیم نامشروع صهیونیستی به تخریب نهادهای نظام می ئردازند و حتی دم از تغییر قانون اساسی برای مقابله با اصل تفکیک قوا می زنند. بدیهی است که امت اسلامی به منافقینی چون رحیم-مشائی و مجتبی خامنه ای اجازه نخواهد داد تا برای دست یافتن به اهداف شوم خود نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را قربانی نمایند. شکی نیست که در صورت ادامه توطئه های این منافقین بر علیه کشور آقا امام زمان (عج) امت اسلامی ئاسخ کوبنده ای به آنها خواهد داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر