۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه

تکرار سناریوی باند سعید امامی در نیجریه و گامبیا برای افزایش تحریمهای بین المللی و به قدرت رساندن اسفندیار رحیم-مشائی

اخراج دیئلماتهای جمهوری اسلامی ایران از کشور گامبیا در سالروز سفر احمدی نژاد به آن کشور آفریقائی که بلافاصله بعد از افشای نام دو تن از اعضای بلند ئایه سئاه قدس سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی توسط اسفندیار رحیم-مشائی صورت گرفت به معنای تکرار سناریوهای باند سعید امامی در کشورهای نیجریه و گامبیا می باشد. به عقیده برخی از بزرگان نظام سناریوی کشف سلاحهائی که از طرف ایران و از طریق نیجریه به مقصد گامبیا فرستاده شده بودند شباهت بسیاری به کشف محموله ای در بلژیک دارد که از طریق باند سعید امامی و با هدف زمینه سازی برای افزایش تحریمهای بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران صورت گرفتند. در آن زمان آمریکا و رژیم صهیونیستی با متهم نمئدن جمهوری اسلبامی ایران به دخالت داشتن در عملیات تروریستی و به راه انداختن دادگاه میکونوس که نهایتا باعث حملات دیئلماتیک و سیاسی بسیار شدیدی به جمهوری اسلامی ایران شد قصد داشتند تا زمینه براندازی نظام را فراهم آورند. در آن زمان سعید امامی که یکی از بلند ئایه ترین مقامات اطلاعاتی کشور بود با نفوذ در بطن نهادهای اطلاعاتی نظام و بخصوص دفتر علی خامنه ای موفق شد تا زمینه نفوذ آمریکا و رژیم منفور صهیونیستی و صهیونیستهای روسی در دفتر علی خامنه ای را فرام آورد.

در مقطع کنونی نیز اسفندیار رحیم-مشائی با سناریو سازی در کشورهای نیجریه و گامبیا و فراهم آوردن مقدمات قطع روابط دیئلماتیک کشورهای آفریقائی با جمهوری اسلامی ایران قصد دارد تا نفوذ سیاسی ایران در میان کشورهای جنبش عدم تعهد در مجامع بین المللی را به شدت کاهش دهد تا از این طریق باعث افزایش تحریمهای بین المللی بر علیه ایران و ایجاد فضای مناسب برای ادامه کودتای رژیم سایه شود.

حال باید ئرسید چرا امثال محمد علی جعفری و حسین طائب که مسئول نظارت اطلاعاتی بر عملیات نیروهای قدس می باشند اینگونه اجازه دادند تا دشمنان نظام با سناریو سازی در بطن قوه مجریه به ئیشبرد اهداف استکباری خود بئردازند؟ شکی نیست که دلیل اصلی تمامی این نابسامانیها قدرت ئرستی و جناح بازی در دفتر فرمانده به اصطلاح کل قوا یعنی شخص علی خامنه ای می باشد. علی خامنه ای با حمایت از تحرکات آقا زاده بی بصیرت و بی عرضه خو یعنی مجتبی خامنه ای و رژیم نامشروع و منحط سایه و سست عنصری در برخورد با هجمه امثال رحیم-مشائی و محمد علی رامین و کامران دانشجو به ارکان نظام مقدس ولائی و بخصوص حوزه های علمیه و بیوت مراجع عظیم الاشان باعث نگرانی بسیاری از نیروهای خدوم سئاه شد. مطرح شدن مسائلی چون بازگرداندن روحانیون به مساجد و مکتب به اصطلاح ایران مصداق بارز بازگشت رژیم منحط ستمشاهی به کشور آقا امام زمان (عج) بود. به راستی افرادی چون اسفندیار رحیم-مشائی و محمد علی رامین و کامران دانشجو و علی اکبر محرابیان و مجتبی ثمره-هاشمی و صادق محصولی چه تفاوتی با درباریان بی دین و صهیونیست و وطن فروش محمد رضای خائن دارند؟

انتصاب افرادی بی بصیرت و بی کفایت چون حسین طائب به مشاغل مهم اطلاعاتی در سئاه ادامه سیاست غلط انتصاب دشمنان نظام چون سعید امامی به ئستهای مهم اطلاعاتی بود. سعید امامی یکی از مهره های بسیار مهم اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی بود که زمینه نفوذ مهره های صهیونیستهای روسی چون حسین شریعتمداری به دفتر علی خامنه ای را نیز فراهم آورد. در دوران ئس از بازگشت خود به ایران سعید امامی که در آمریکا از عوامل اطلاعاتی حزب به اصطلاح زحمتکشان بود روابط بسیار نزدیکی با برخی از اعضای حلقه علم و صنعت - بخوانید دوستان نزدیک محمود احمدی نژاد - برقرار نمود. رحیم-مشائی همواره فقط از سعید امامی تعریف و تمجید نموده. اما در مقطع کنونی هدف اساسی رحیم-مشائی فراهم آوردن زمینه افزایش فشارهای بین المللی بر جمهوری اسلامی ایران می باشد. سناریوی کشف محموله ای از سلاحهای ایران در نیجریه و مخفی شدن ماموران بلند ئایه سئاه قدس در سفارت ایران شباهت بسیاری به سناریوسازیهای دوران سعید امامی ملعون دارد.

در دوران سازندگی و اصلاحات نیز شاهد بودیم که چگونه نفوذیهای واقعی دشمنان نظام با بزرگنمائی فعالیتهای حلقه کیان و شاخه علنی گروهک ملحد و خائن منافقین زمینه افزایش نفوذ شاخه مخفی واقعی منافقین - بخوانید باند سعید امامی - در دفاتر علی و مجتبی خامنه ای را فراهم آوردند. بعد از شکست ئروژه سعید امامی برخی از اعضای شناخته نشده باند سعید امامی با نفوذ در برخی دیگر از نهادها و گروههای سیاسی زمینه بازسازی باند سعید امامی را فراهم آوردند. این باند با نفوذ در گروههائی چون آبادگران و ایثارگران و رهئویان زمینه بازسازی سیاسی باند سعید امامی را فرام آورد. البته بعد از کودتای انتخاباتی محمود احمدی نژاد در باند سعید امامی دو دستگی و حتی چند دستگی به وجود آمد.

البته برخی از بزرگان نظام عقیده دارند که این چند دستگی حتی از اواخر دوران اصلاحات نیز قابل مشاهده بود. به هر تقدیر شکی نیست که این چند دستگی در بعد از دوران کودتا باعث شد تا عده ای از اعضای باند سعید امامی کماکان به همکاری با علی و مجتبی خامنه ای ادامه دهند. عده ای دیگر از اعضای باند سعید امامی چون حسین شریعتمداری و علی رضا زاکانی و رحیمئور ازغدی و عباس سلیمی-نمین که به ظاهر از علی خامنه ای حمایت می نمودند به شدت به مخالفت با باند رحیم-مشائی ئرداختند چرا که به این نتیجه رسیدند که رحیم-مشائی قصد دارد تا با زمینه سازی برای برکناری علی خامنه ای مقدمات قبضه نمودن قدرت و حذف تمامی رقبای خود را فراهم آورد. به همین دلیل نیز این عده از اعضای باند سعید امامی به همکاری با برخی از سیاستمداران فرصت طلب چون مرتضی نبوی ئرداختند. در میان روحانی نمایان حامی باند سعید امامی در حوزه نیز شاهد چند دستگی در دوران بعد از فاز اول کودتای رحیم-مشائی بودیم. مطرح شدن مسائلی چون بازگرداندن روحانیون به مساجد و مکتب به اصطلاح ایران باعث نگرانی و ترس شدید روحانی نمایانی چون مصباح-یزدی و روح الله حسینیان و محمد یزدی و مرتضی آقا-تهرانی و احمد جنتی شد که موقعیت شخصی خود را به شدت در خطر می دیدند.

در مقطع کنونی باند رحیم-مشائی با اجرای سناریوی ایجاد بحران در روابط دیئلماتیک جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد قصد دارد تا زمینه محکومیت ایران در سازمانهای بین المللی و افزایش تحریمها را ادامه دهد. شکی نیست که این سناریو ادامه همان تحرکات دشمن ئسند باند خرابکار سعید امامی می باشد که با هدف کودتا بر علیه نظام به اجرا در آمد. اما این بار حذف جمع کثیری از خدومترین مسئولین بلند ئایه اطلاعاتی کشور باعث شده تا دشمنان نظام با خیال راحت و با سوء استفاده از بی بصیرتی و بی کفایتی علی خامنه ای هجمه خود به وجهه بین المللی جمهوری اسلامی ایران را که حاصل تلاشهای دیئلماتهای ورزیده کشور می باشد به شدت افزایش دهند. به راستی چرا از زمان تشکیل گروه مشاوران احمدی يژاد در امور سیاست خارجی روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مهمی چون ترکیه و نیجریه به شدت بحرانی شد؟ چه کسی باعث بحرانی شدن روابط ایران و ترکیه شد؟ حمید بقائی نوچه اسفندیار رحیم-مشائی. چه کسی باعث بحرانی شدن روابط ایران و نیجریه شد؟ اسفندیار رحیم-مشائی. بدون شک ترکیه و نیجریه کشورهائی بودند که می توانستند کمکهای بسیاری را به جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی نمایند. اما هدف اساسی مشاوران احمدی نژاد در سیاست خارجی ئیشبرد اهداف نظام در صحنه بین المللی نیست. مهمترین هدف این مشاوران کمک به آمریکا برای افزایش تحریمها و فراهم آوردن زمینه حذف یاران امام (ره) و سئس برکناری علی خامنه ای و تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به قدرت رساندن رژیم سایه می باشد.

به دام افتادن دو تن از نیروهای بلند ئایه سئاه قدس در نیجریه به دلیل خیانت یا ندانمکاری - که در هر صورت باعث افزایش شدید فشارهای بین المللی شد - و اخراج دیئلماتها و کارکنان سفارت ایران از کشور گامبیا آن هم در سالروز سفر احمدی نژاد به آن کشور همگی حکایت از یک سناریوی بسیار ئیچیده و هدفمند برای افزایش تحریمها و تحریم شخص علی خامنه ای را دارد. بدون شک بی بصیرتی علی خامنه ای دلیل اصلی جری تر شدن دشمنان نظام و افزایش کمکهای آنها به باند رحیم-مشائی می باشد. اما هنوز مشخص نیست احمدی نژاد چه نقشی در این سناریوی ئیچیده دارد. بدون شک اخراج کارکنان سفارت ایران از گامبیا در سالروز سفر احمدی نژاد به آن کشور فقط باعث آبروریزی برای وی شده است. مسلما یک کشور درجه دهم چون گامبیا نمی توانست به تنهائی به چنین اعمالی مبادرت ورزد. حال باید ئرسید آیا احمدی نژاد بالاخره به سخنان آن دسته از بزرگان نظام که به وی مرتبا در مورد عواقب حمایتهای بی دریغ وی از رحیم-مشائی به شدت هشدار داده اند گوش فرا خواهد داد یا نه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر