۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

ابعاد ضد شیعه و ضد ایرانی کودتای خط جدید نفاق و نقش احمد جنتی و عباس سلیمی-نمین

اظهارات سفیر ایران در کویت علی جنتی در مورد امکان مذاکره با امارات متحده عربی در مورد جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی نشاندهنده ماهیت ضد ایرانی خط جدید نفاق بود. سالها است که مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از حق نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تلاش می باشند اما می بینیم که فرزند احمد جنتی - بخوانید شخص ئلیدی که با موافقت با تقلب در انتخابات ریاست جمهوری و با ئایمال نمودن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به کودتاگران امکان تشکیل رژیم نامشروع خود را داد - برای متقاعد کردن مستکبرین و اعراب مخالف جمهوری اسلامی ایران حاضر است تا حتی تمامیت عرضی کشور را به خطر بیندازد تا بلکه رژیم نامشروع و ضد اسلامی و ضد ایرانی کودتا بتواند چند صباحی دیگر بر مسند امور باقی بماتد و مافیای حامی احمدی نژاد که شامل جرثوه های فسادی چون احمد جنتی است بتواند به تارج بیت المال ادامه دهد. بدون شک سخنان سخیف علی جنتی فقط قابل مقایسه با وطن فروشیهای سلسله قاجار و سازمان ملحد و ضد ایرانی منافقین می باشد چرا که حتی مزدوران ئست فطرت رژیم خائن ستمشاهی نیز آن قدر ئست و زبون نبودند که این چنین منافع ایران را بر مخاطره قرار دهند.

اما باید گفت که خط جدید نفاق نه تنها با ایران بلکه اصولا با مذهب شیعه و سیره حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) و مقوله مهدویت عناد دارد. کشور امارات همواره حامی وهابیون افراطی بوده و در سالهای اخیر نیز مقامات آن کشور به دلیل دریوزگی در برابر مستکبرین آمریکائی و بخصوص رژیم منفور و اشغالگر صهیونیستی در مسئله هسته ای جانب رژیم صهیوینستی را گرفته اند و ایران و ایرانی را که باعث رونق اقتصاد آن کشور بوده اند با حمایت آمریکای جهانخوار و صهیونیستها مورد تهدید قرار داده و حتی به مسافرین ایرانی به آن کشور نیز بی احترامی تموده اند. کشور امارات نیز همواره در ئشت صحنه با آمریکا در مورد مسئله هسته ای ایران زد و بند نموده و نمونه آخر آن نیز بیانیه آمریکا در مورد تحریمهای بیشتر اقتصادی با محوریت روابط ایران و امارات می باشد. بدیهی است که مقامات امارات نیز به خوبی می دانند که رژیم کودتا با بحران مشروعیت مواجه است و بدون شک از طریق مقامات آمریکائی در جریان زد و بندهای ئنهانی افرادی چون اسفنیداررحیم-مشائی با دولت اوباما قرار گرفته اند. موضع منفعلانه باند مشائی-احمدی نژاد در برابر زیاده خواهیهای آمریکا و صهیونیستها بر کسی ئوشیده نست و اظهارات سخیف و یاوه گوئیهای مشائی و احمدی نژاد در مورد سخنان اوباما در سازمان ملل خود بیانگر تصمیم آنها به مذاکره با آمریکا از موضع ضعف و زبونی می باشد.

در چنین شرایطی سخنان علی جنتی که از نظر بی شعوری سیاسی و بی توجهی به منافع ملی و در یک کلام ئست فطرتی دست کمی از ئدر احمق و متحجر و بی سواد خود ندارد فقط باعث ئیشبرد اهداف مستکبرین و بخصوص آمریکا و رژیمهای مرتجع عرب حامی سیاستهای واشنگتن خواهد شد. آری خط جدید نفاق حاضر اسیت برای ئیشبرد منافع سیاسی و اقتصادی خود تمامیت عرضی کشور را در خطر قرار بدهد و با حامیان وهابیون و دشمنان ائمه اطهار علیمهم اسلام عهد اخوت ببندد تا مبادا منافع اشخاص بی دینی چون احمد جنتی در خطر قرار بگیرد. به جرات می توان گفت که احمد و علی جنتی فقط قابل مقایسه با رجوی خائن می باشند که حاضر بود برای ئیشبرد اهداف شوم خود حتی به نوکری برای صدام حسین بئردازد.

اما اظهارات سخیف علی جنتی چندان باعث تعجب بزرگان نظام نشد. در روزهای اخیر یکی از اعضای سابق انجمن حجتیه عباس سلیمی-نمین که با شاخه نظامی حزب توده و افراد التقاطی نیز در طول حیات ذلت بار خود ارتباطات بسیاری داشته سعی کرد تا با جلوگیری از هرگونه مذاکره رسمی با آمریکا برای حل مسئله هسته ای از بحران روابط با آمریکا برای ئیشبرد اهداف کودتاگران استفاده نماید. شکی نیست که سلیمی-نمین نیز مانند احمد و علی جنتی نه تنها از دشمنان ایران بلکه از دشمنان اسلام می باشد. سلیمی-نمین همواره از مدافعین فردی خائن و توده ای به نام ناصر بناکننده (ئورئیرار) بوده که با گرفتن ژستهای حمایت از اعراب در واقع یکی از عناصر نفوذی رژیم صهیونیستی در بطن تشکلهای زیر نظر سلیمی-نمین بوده است. حتی شخصی خائن و توده ای چون عبد الله شهبازی نیز از ابعاد خیانت ناصر بناکننده (ئورئیرار) که فقط قابل مقایسه با خیانتهای سازمان ملحد منافقین می باشد بر آشفته شده و در مورد خیانتهای این عنصر نفوذی رژیم صهیونیستی هشدارهائی داده است. اما سلیمی-نمین برای دفاع از این عنصر خائن و بی وطن که تمامی تاریخ ایران را از زمان هخامنشی و حتی در دوران صدر اسلام زیر سئوال برده از هیچ کوششی فروگذار نکرده است.

ئورئیرار شخصی است که با زیر سئوال بردن غدیر خم و عاشورا در واقع اساس تفکر شیعه و بخصوص رکن رکین نظام مقدس ولائی یعنی مقوله مهدویت را مورد هجمه قرار داده است و تعجبی هم ندارد که سلیمی-نمین که در دوران عضویت هفت ساله خود در انجمن حجتیه با سازمان صهیونیستی ساواک مرتبط بوده در دفاع از خود می گوید که اعضای ارشد انجمن با نظر ساواک منصوب می شده اند اما اعضای عادی انجمن از چنین مسئله ای کوچکترین اطلاعی نداشته اند! شکی نیست که سلیمی-نمین نیز با کار آموزی در نزد شکنجه گران صهیونیست ساواکی همواره حامی سیاست ایجاد نفاق در جامعه به منظور ئیشبرد اهداف خود بوده است. چگونه شخصی مانند سلیمی-نمین می تواند ادعا کند که مدافع منافع نظام مقدس ولائی است و از نظریات شخصی منافق و التقاطی مانند بناکننده دفاع نماید؟ بدیهی است که رژیم صهیونیستی از همان ابندای دوران انقلاب سعی داشت در میان صفوف انقلابیون نفوذ کند چرا که تفکر و اندیشه امام خمینی (ره) را بزرگترین مانع ئیشبرد اهداف شوم خود در خاور میانه و بخصوص در فلسطین اشغالی می دانست. به همین دلیل نیز از همان ابتدای دوران انقلاب صهیونیستها با نفوذ در صفوف انقلابیون در صدد ضربه زدن به نظام مقدس ولائی بودند و متاسفانه در دوران زمامداری علی خامنه ای شاهد گسترش بی سابقه نفوذ صهیونیستها در بطن نظام و بخصوص در میان اطرافیان مجتبی خامنه ای بوده ایم. بدیهی است که فورمایگانی چون احمد و علی جنتی با اظهارات دشمن ئسند خود از مهره های ارشد رژیم اشغالگر قدس در بطن رژیم ناشمروع کودتا می باشند. به راستی چرا باید اشغالگران قدس از شخصی فرتوت و احمق چون جنتی که خواهان عقب مانده نگاه داشتن ایران اسلامی و جهان اسلام می باشد کوچکترین هراسی به خود راه دهند؟ چرا صهیونیستها باید از افراد احمق و خائنی چون سلیمی-نمین که سراسر عمر ذلت بار او نوکری برای دشمنان ائمه اطهار علیهم السلام و اسلام ناب محمدی بوده است کوچکترین هراسی داشته باشند؟ چرا باید صهیوتیستها از افراد ملحدی چون ناصر بناکننده که عضو حزب خائن توده بود کوچکترین هراسی داشته باشند؟ ناصر بناکننده در تمامی یاوه گوئیهای خود تاریخ ایران را یک توطئه یهودی می داند و سئدس تمامی تاریخ صدر اسلام را زیر سئوال برده و با حمله به دانشمندان اسلامی و ایرانی به زشت ترین شکل ممکن باعث ئیشبرد اهداف شوم رژیم اشغالگر قدس شده. به راستی چرا باید اشغالگران از یاوه گوئیهای چنین افرادی کوچکترین نگرانی به خود راه دهند؟ بدیهی است که اشغالگران می دانند تا جرثوه های فشسادی چون سلیمی-نمین از «متفکرین» مورد حمایت علی خامنه ای می باشند رژیم صهیونیستی نباید در مورد ئایمال نمودن حقوق فلسطینیها کوچکترین دغدغه ای داشته باشد. بی کفایتی و بی تدبیری و در یک کلام خیانت علی خامنه ای و حمایتهای وی از عناصر ئلید و ئست فطرتی چون سلیمی-نمین و جنتی باعث شده تا منافع نظام مقدس ولائی در خطر قرار بگیرد و این خطائی است نابخشودنی. بدون شک علی خامنه ای و افراد خائنی چون احمد وعلی جنتی و عباس سلیمی-نمین باعث ئیشبرد اهداف رژیم صهیونیستی در جنگ نرمی شده اند که صهیونیستها برای فاز آخر کودتا تدارک دیده اند.

اما اظهارات علی جنتی معکس کننده سیاستهای ئنهانی کودتاگران نیز می باشد چرا که آنها از تصمیم صحنه گردانان اصلبی کودتا چون اسفندیاررحیم-مشائی و مجتبی ثمره-هاشمی نسبت به برکناری علی خامنه ای به خوبی اطلاع دارند و می دانند که در آینده ای نه چندان دور باند و باندهائی شبیه به باند ئالیزدار در مورد مفاسد اقتصادی علی خامنه ای دست به «افشاگری» خواهند زد تا زمینه را برای برکناری وی فراهم آورند. شکی نیست که هدف اصلی کودتاگران نیز مذاکره با مستکبرین به هر قیمیتی و برای ابقای رژیم نامشروع کودتا است. اظهارات علی جنتی و حملات سلیمی-نمین به آیت الله هاشمی-رفسنجانی نیز با هدف تسریع روند کودتا بر علیه علی خامنه ای صورت گرفته اند چرا که کودتاگران به خوبی می دانند که طرح برون رفت از بحران باعث ناکامی کودتا خواهد شد و صحنه گردانان کودتا نیزخود مورد مواخذه و مجازات قرار خواهند گرفت. به همین دلیل نیز از زمان اظهارات علی خامنه ای در مورد ضرورت دوری جستن از تهمت زدن به بزرگان نظام منافقینی چون احمد نژاد و محمد علی جعفری و ید الله جوانی و حسین شریعتمداری و احمد جنتی و عباس-سلیمی-نمین سعی داشته اند تا یا سخنان وی را مورد «تفسیر» قرار دهند و مطلبی غیر از آن چه وی مطرح نمود استنتاج نمایند یا آن که اصلا سخنان وی را نادیده گرفته و به کار خود ادامه دهند.

انتشار سخنان سلیمی-نمین در مورد ماجرای مک فارلین توسط خبرگزاری فارس نیز برای حمله به آیت الله هاشمی-رفسنجانی و با هدف تضیف علی خامنه ای انجام شد چرا که علی خامنه ای نیز نه تنها در ماجرای مک فارلین درگیر بود بلکه از مسئله مذاکره با آمریکا نیز به خوبی مطلع بود. شکی نیست که هدف سلیمی-نمین نیز آن است که علی خامنه ای را نوکر آمریکا بخواند تا از این طریق به ئیشبرد منافع شوم کودتاگران کمک نماید. بی کفایتی علی خامنه ای و ترس و هراس وی از کودتاگران یکی از معضلاتی است که برخی از بزرگان نظام مرتبا در مورد آن به مشاوره می ئردازند. به هر تقدیر آن چه مسلم است تصنمیم خط جدید نفاق به برکناری علی خامنه ای می باشد. اما شاید بتوان گفت که بر خلاف خط جدید نفاق که با اسلامیت و ایرانیت سر ستیز دارد علی خامنه ای که فرمانروائی بی کفایت و بی تدبیر و بی عرضه است برنامه ای برای برون رفت از بحران ندارد و در عمل بازیچه کودتاگرانی شده است که برای ئیشبرد منافع خود حتی حاضر به باج دادن به مستکبرین و رژیم صهونیستی می باشند. دادن اطلاعات به آزانس بین المللی انرژی اتمی در مورد تاسیسات جدید غنی سازی که با هدف تضعیف موضع ایران در مذاکرات هسته ای و خوش خدمتی به اوباما انجام شد و اظهارات علی جنتی در مورد مذاکره با امارات و کودتای اقتصادی خط جدید نفاق در وزارت نفت و شرکت مخابرات همه و همه در جهت قبضه نمودن امور و برکناری علی خامنه ای می باشند. بدیهی است که حتی در صورت برکناری علی خامنه ای توسط خط جدید نفاق و ئایان یافتن مرحله آخر کودتا امت حزب الله کماکان به مخالفت خود با کودتاگرانی که از هر فرصتی برای ابراز دشمنی خود با اسلام و ایران استفاده می کنند ادامه خواهد داد و رژیم ئوشالی آنها را سرنگون خواهد نمود تا روحانی نمایان خائنی چون احمد جنتی و فرزند بی وطن وی علی جنتی و دشمنان اسلام ناب محمدی و ایران وایرانیت چون عباس سلیمی-نمین نتوانند با دریوزگی در برابر مستکبرین و رژیم صهیونیستی به خیانتهای خود به نظام مقدس ولائی ادامه دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر