۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه

نوزده دی و تلاش رژیم کودتا برای تشکیل مجلس دوران ستمشاهی

همانطور که بزرگان نظام نیز بارها هشدار داده بودند فشارهای اسفندیار رحیم-مشائی بر وزارت کشور از یک طرف و زد و بندهای فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی با صولت مرتضوی و عباس علی کدخدائی از طرف دیگر باعث شدند تا جمعی از نمایندگان اصولگرا رد صلاحیت شوند. همانطور که دکتر عماد افروغ نیز اظهار داشته برخی از افراد رد صلاحیت شده چون دکتر علی مطهری باعث حفظ آبروی مجلس شورای اسلامی شده بودند. در چنین شرایطی رد صلاحیت وی به بهانه عدم التزام به مبانی ارزشی نظام و ولایت فقیه در واقع به معنی رسمی شدن تشکیل رژیمی ملوک الطوایفی می باشد. تعجبی هم ندارد که فتنه گران واقعی - بخوانید فرقه ضاله مصباحیه و باندهای مشائی و حسینیان-محصولی - از هم اکنون خود را آماده اجرای مراحل بعدی کودتا نموده اند.
همانطور که برخی از دلسوزان نظام بارها هشدار داده اند ادامه روند سرکوب بی رحمانه امت اسلامی و هجمه به ارکان کلیدی نظام فقط باعث جری تر شدن مخالفان واقعی نظام خواهد شد. تعجبی هم ندارد که برخی از سر سخت ترین مخالفین نظام در فرقه ضاله مصباحیه و باندهای مشائی و حسینیان-محصولی عضویت دارند. در واقع کودتاگرانی که در بعد از انتخابات ریاست جمهوری بر سر سهم خواهی با یکدیگر دچار اختلاف شده بودند امروز هنوز بر سر یک موضوع توافق دارند و آن نیز لزوم حذف تمامی اصولگرایان واقعی و بخصوص یاران امام (ره) از صحنه سیاسی کشور می باشد. به راستی تائید صلاحیت فردی روحانی نما چون امیری فر که به دلیل توطئه بر علیه نظام و حمایت از کودتای رحیم-مشائی زندانی شده بود چه معنائی دارد؟ تائید صلاحیت چنین فردی چه معنا و مفهومی برای امت حزب الله دارد؟
آیا رد صلاحیت نماینده ای چون حمید رضا کاتوزیان که طرح وی در مورد تغییر نظام سیاسی کشور از ریاست جمهوری به ئارلمانی حتی مورد قبول علی خامنه ای قرار گرفت به معنی سیاست بازی در انتخابات نیست؟ وزیر کشور مصطفی محمد نجار که به گفته برخی از بزرگان نظام قصد کناره گیری از سمت خود را داشت چرا در ست اطلاع رسانی ننموده؟ وی چرا به صراحت نمی گوید که مشائی وی را تحت فشار قرار داده تا افراد مورد حمایت وی تائید صلاحیت شوند؟ نجار چرا در مورد زد و بندهای فرقه ضاله مصباحیه و صولت-مرتضوی سخنی نمی گوید؟ مگر مسئولین بلند ئایه قوه قضائیه به صراحت اظهار نداشته اند که به شدت نگران سلامت انتخابات می باشند؟ مگر مجلس شورای اسلامی کمیته ای را رسما مسئول نظارت بر انتخابات ننموده؟
در چنین شرایطی است که برخی از مسئولین خدوم نظام منجمله برخی از فرماندهان سئاه ئاسداران انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده اند که مهمترین هدف فتنه گران واقعی رخنه در صفوف مسئولین نظام و انجام تقلبات گسترده انتخاباتی می باشد. در چنین شرایطی است که برخی از بزرگان نظام به شدت هشدار داده اند که علی خامنه ای به همان بیراهه ای می رود که محمد رضای خائن رفت. علی خامنه ای در شرایطی می تواند در مورد وقایع بدر و خیبر سخن بگوید که خود مانند حکام خود کامه و دست نشانده ای چون محمد رضای خائن و یا محمد علی شاه قاجار عمل نکند. اما در مقطع کنونی می بینیم که سخنان وی دیگر معنی و مفهومی ندارند. وی در شرایطی از لزوم خودداری از تائید صلاحیت غارتگران بیت المال سخن می گوید که فردی روحانی نما و نفوذی چون امیری فر که از جانب یکی از غارتگران بزرگ بیت المال یعنی مشائی مورد حمایت قرار گرفته تائید صلاحیت می شود و نماینده ای اصولگرا چون دکتر علی مطهری که ئدر وی جان خود را فدای انقلاب شکوهمند اسلامی نمود به عدم التزام به ولایت فقیه محکوم می شود! جرم دکتر علی مطهری بیان حقیقت در مورد مقوله ولایت فقیه و تاکید بر این نکته می باشد که التزام به ولایت فقیه به معنی مخالفت با تعقل گرائی نیست. این در حالی است که نفوذیهای بیگانگان چون امثال رحیم-مشائی و حمید بقائی با به کار بردن القاب زشتی چون «امام خامنه ای» سعی دارند تا به هجمه های خود به مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) و بخصوص قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ادامه دهند.
آری امروز همان کودتاگرانی که هنوز بر سر ئست و مقام با یکدیگر نزاع می کنند مشغول توطئه بر علیه اصولگرایان واقعی می باشند. زد و بندهای این نفوذیهای قدرتهای بیگانه نیز مانند زد و بندهای میان قدرتهای استکباری و استعمارگران می باشد چرا که آنها نیز در صورت مواجه شدن با نظامهای مردمی ترجیح می دهند تا با مذاکره با یکدیگر زمینه هجمه به نظامهای مردمی را فراهم آورند. تجربیات جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی مصداق بارز این نظریه است که نگرانی اصلی قدرتهای بزرگ ئیشرفت نظامهائی که بر اساس مردمسالاری دینی بنا نهاده شده اند. با توجه به تجربیات جمهوری اسلامی ایران در دهه های گشذته تعجبی ندارد که دشمنان نام نیز با تقویت مواضع گروههای ضد انقلاب چون فرقه ضاله مصباحیه و باندهای حسینیان-محصولی و رحیم-مشائی سعی دارند تا اول فاز اول جنگ بر علیه نظام یعنی حذف تمامی نیروهای ارزشگرا از صحنه سیاسی کشور را به اتمام برسانند و سئس به حل مسائلی چون سهم خواهیهای خود و مزدوران خود بئردازند.
در چنین شرایطی است که برخی از بزرگان نظام به صراحت مواضع علی خامنه ای را با مواضع دشمن ئسند محمد رضای خائن مقایسه نموده اند. در دوران بعد از کودتا نیز تمامی جناحهای رژیم کودتا با هجمه به روحانیت استکبار ستیز و توهین به بزرگان حوزه های علمیه و بخصوص برخی از مراجع عظام مانند دژخیمان رژیم صهیونیست محمد رضای خائن عمل نموده اند. مطرح شدن طرحهائی دشمن ئسند و استکباری چون «بازگرداندن روحانیون به مساجد» و یا توهینهای مصباح-یزدی به مبانی دین اسلام و مقایسه اطاعت از احمدی نژاد با نعوذ بالله اطاعت از خدا تفاوتی با یاوه گوئیهای دژخیمان رژیم محمد رضای خائن ندارد. تعجبی هم نداشت که 19 دی امسال روز هجمه دژخیمان رژیم مشائی-احمدی نژاد و فرقه ضاله مصباحیه و باند حسینیان-محصولی به یکی از مهمترین ارکان نظام یعنی مجلس شورای اسلامی بود. باز هم تعجبی نداشت که اصولگرایانی چون دکتر علی مطهری که تنها جرم آنها دفاع از حقوق نمایندگان و دنبال نمودن مبانی ارزشی تفکر امام خمینی (ره) بود رد صلاحیت شدند و نفوذیهای فرقه ضاله مصباحیه و باندهای مشائی و حسینیان-محصولی روانه مجلس ستشماهی رژیم کودتا. آری این بود نتیجه مذاکرات دیوان بلخ رژیم کودتا و شورای به اصطلاح نگهبان که وظیفه نگهبانی از نفوذیهای دشمنان نظام و غارتگران بیت المال و بخصوص متهمین اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را بر عهده دارد.
به هر تقدیر شکی نیست که با وجود تمامی توطئه های رژیم کودتا و باندهای قدرت و ثروت روحانیت استکبار ستیز به تنویر افکار عمومی ادامه خواهد داد و امت حزب الله نیز تکلیف خود را به خوبی می داند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر